eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
279 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. فاطمه ترین سلام چشمه ي بقا ، سلام فخر اوليا سلام نجمة السما ، سلام مرد كربلا سلام فاطمه ترين ، مليكه عرش برين دست خدادرآستين،سلام اُخت ُ الشهدا سلام بي بيِ گلم ، بهانه ی توسلم مهرتودرآب وگلم سجده به خاك تو روا بنام نامي ولي ، به ذوالفقارسيقلي قسم به حضرت علي تويي قدرتويي قضا كفيله اي كامله اي ، وجيهه اي فاضله اي تودرد راحوصله اي به غصه داده اي شفا سيدة الـعقائلي ، رفيعة المـنازلي مُحلِل المسائلي ، دقيق مثل مرتضي شجاع وبي واهمه‌اي تو عرش را قائمه‌اي ادامه ی فاطمه اي ، شفيعه روز جزا رَضيعة ُ الولايتي ، مليكه ی قيامتي چوكوه پرصلابتي وصف تو كار انبيا بليغه ای،فصيحه ای، عليمه ای، فهيمه ای حكيمه ای ،كريمه ای ، اَجَلّ ِ نعمت خدا وقار در كمال تو ، جلال در جمال تو شكوه بي زوال تو ، نميرسي به انتها نائبةُ الامامي و ، واجب الاحترامي و تيغه ي در نيامي و ، صِـدرنشين انّما وَليدَة الفِـصاحتي ، اصیل و با درایتی چه ساحتي مساحتي ، شبيه ام النجبا شريكة الشَهيدي و...درعشق روسفيدي و... جميل ، هرچه ديدي و ... و البلا ُٕ لِلوَلا چه كوثري چه دختري چه خواهري چه ياوري چه مادر ِ برادري ، تويي عزيز مجتبي توفاتح الفتوحي و پير و مرادنوحي و برتن خسته روحي و عصاره آل عبا به فاطمه سليله اي ، سَيدةُ الجَليله اي تومريم قبيله اي ، دراوج عفت وحيا به سينه رمزورازي و... غرورجانمازي و... فراز در فرازي و... شأن نزول هل اتي معني خيرالعملي ، فاطمه در تو منجلي عابده ي آل علي ، تويي تو قبله ی دعا تومنحصر به فردي و اميردرنبري و ... تو مرد مرد مردي و شكوه قدرت خدا اسوه شده زندگي ات عبادت و بندگي ات شيوه رزمندگي ات ، مشق شب فرشته ها محورعالميني و ... فروغ مشرقيني و... توبعثة الحسيني و... بطلة ارض كربلا غصه وغم مجانبت مرثيه قوت غالبت سلام برمصائبت سلام دائم البكا ... ✍ . ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. به دل توسل و بر لب ترانه ها دارم به سینه باغِ بهار از جوانه ها دارم نه قصه های بدیعِ تخیلی، در ذهن نه شعر و شور و غزل از فسانه ها دارم به واژه گفتم اگر مدحِ بیکران داری بیار که سخن از بیکرانه ها دارم چگونه شرح بگویم، "اَشَدُّ حُبَّاً" را نَمی ز ترجمه اَش، از نشانه ها دارم سخن ز عاشق و معشوقِ وادیِ ازل است یقینِ مطلقم و نِی گمانه ها دارم بر آن شدم که بگویم، خدائیِ رب را تَرَنُّمی کنم، عشقِ حسین و زینب را به صحنِ صبحِ اَلَست، عاشقی مهیا شد خدای عَزَّوَجَل، طالبِ تمنا شد هر آنچه بود ز خلقت، به صحنِ عشق آمد هر آنکه آمد، از آن عاشقی مبرّا شد به انبیاء که نوبت رسید، یک جرعه... ز شهدِ جامِ بلا، هر یکی پذیرا شد ز اولیاء گذشت و رسید ختمِ رسل هزار جرعه، مِیِ عشق را تقاضا شد محمد و علی و فاطمه، حسن وَ حسین نگاهشان بسوی شاهکار زهرا شد حسین، گرچه به "قالوا بلا" سرآمد بود عقیله ی حرمش، ذوبِ عشق سرمد بود بنازم آن دلِ خون را، که شد شریک حسین فدای آن دلِ دریا، که شد شریک حسین منادیِ ازل، آوای ختمِ مَستی داد به آن سلاله ی طاها، که شد شریک حسین هر آنچه از غم و درد و بلا به او دادند بجان خرید همانجا، که شد شریک حسین نماند عاشق و مستی میانِ میخانه به غیرِ زینب کبرا، که شد شریک حسین چقدر چشمِ خدا بینَش، آنهمه غم را قلیل دیده و زیبا، که شد شریک حسین هر آنچه ریخت ز جامِ حسین، او نوشید هر آنچه ماند قیام حسین، او کوشید دَمی که رفت ز کف، راهِ چاره در گودال دو دست، زیرِ تنِ پاره پاره در گودال شروع کرد از آنجا جهادِ تبیین را نکرد با بدنش، استخاره در گودال میانِ عربده های اَراذل و اوباش بسوی قبرِ نبی کرد اشاره در گودال که بی عبا و عمامه، حسینِ تو افتاد ز صدرِ زین به زمین، چون ستاره در گودال کشیده شد، ز سرِ اهلبیتِ تو چادر و ماند اهلِ حرم، در نظاره در گودال سری به نیزه، تنی زیرِ نعلِ دَه مرکب رگِ بریده ی حلق است و بوسه زینب از این به بعد شروع شد حکایت زینب که خونِ حق زده امضا، ولایت زینب هر آنچه بود هدایت، به یکطرف اما حقیقتی است به نورِ هدایت زینب پس از حسین، همه دینِ حق زمین می‌خورد اگر نبود، حضورِ درایت زینب قیامِ سیدِ سجاد هم محوّل بود به ریشه های قیامِ ولایت زینب زمینه سازِ قیامِ امامِ منتقم است به اضطرار و دعا و عنایت زینب به خیمه آتش و بر نیزه رفت قرآنت ببین چه میکند این قوم، با اسیرانت ز کعبِ نِی گله ای نیست، چشمها تیز است ز چشمِ حرمله هیهات، بی حیا هیز است خدا گواه، که پیشِ دروغِ اِبنِ زیاد دروغِ شمرِ ستمگر، قلیل و ناچیز است ز جای ضربه ی این تازیانه ها غم نیست ز ناسزای سنان، خون ز دیده لبریز است سرِ بریده ی سقا که غیرتُ الله است ز شرمِ معجرِ پاره، به نیزه آویز است به پیشِ چشمِ سه ساله، میانِ تشتِ طلا ز خیزران لب و دندانِ ماه، خونریز است بگو که منتقم آید، رقیه دق کرده ز کار عقده گشاید، رقیه دق کرده ✍ ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. آمدی معجزه‌ی عالم بالا باشی همه ی روشنی خانه‌ی مولا باشی فاطمه غصه‌ی بی مادری اش را می‌خورد آمدی دلخوشی حضرت زهرا باشی پدر و مادر اگر حیدر و زهرا بشوند حق همین است که تو زینب کبری باشی اشک‌ها سجده‌کنان روی تو را بوسیدند قسمت این است که همسایه‌ی دریا باشی ای دل‌آرامِ حسین، شوق نگاهت کافیست که تو محبوب ترین خواهر دنیا باشی گلِ لبخند حسن، علت لبخند حسین خواهر خوب حسن، خواهر دلبند حسین ای طبیب همه‌ی اهل کساء، ای مرهم تو علیِ دگری، فاطمه‌ی دیگر هم تو خودِ فاطمه! نه ، پنج تنی، پس یعنی هم حسین و حسنی، حیدر و پیغمبر هم چشمه‌ی نور تو سیراب کند زمزم را تشنه‌ی چشمه‌ی نور تو شده کوثر هم نه فقط رحمت و خیرِ تو به دنیا برسد که قیامت شود از بخشش تو محشر هم تو از اول دل خود را به حسین‌َت دادی پا به پایش بروی تا نفس آخر هم ای عفیفی که ندیده ست کسی رویت را باد هم لمس نکرده پر گیسویت را ذکر یاصبر برابر شده با یا زینب مدد زینبیون وقت بلایا زینب مرتضی زینت حق بود ولی حیرانم تو که هستی شده ای زینت مولا؟ زینب در تواریخ به دنبال تو گشتم، دیدم شده نزدیکترین فرد به زهرا زینب دل ما ریزه خور پنج تن آل عباست دل ما ریزه خور پنج تن اما زینب ای که همتای حسن بودی و همپای حسین مطمئنم که تویی ام ابیها زینب همه دیدند که تو نائبة الزهرایی پس تو هم فاطمه‌ای، انسیه الحورایی پای تا سر تو پر از عشق برادر بودی چند جایی عوض فاطمه مادر بودی شرح تفسیر تو از سوره ی مریم یعنی سالها مثل علی صاحب منبر بودی بانوی صبر و حیا، بانوی عفت زینب چه بگویم که شما از همه بهتر بودی معنی نازکی از کرببلا میگویم بعد عباس تو فرمانده ی لشکر بودی خطبه خواندی که حسینیه شود سینه‌ی کفر لب گشودی و شنیدند تو حیدر بودی بی گمان آمده‌ای مادر فردا باشی بی گمان آمده‌ای حیدر فردا باشی . . ماه بانوی علی ماه به دنیا آورد همدم و همدل و همراه به دنیا آورد "زِیْنِ اَب"ْ بود ولی کرببلا فهمیدند فاطمه زینت "الله" به دنیا آورد ۱۴۰۲ .
. سلام الله علیها اشکیم و می چکیم به پای شما فقط تقدیم می شویم برای شما فقط قلب تمام ما شده جای شما فقط اصل است تا همیشه رضای شما فقط خوابیم و بی محبتتان پا نمی شویم بی شور عشق آدم دنیا نمی شویم ای سرو سربلند گلستان اهل بیت ای تا ابد فروغ شبستان اهل بیت زهرا ترین مدافع میدان اهل بیت مدیون جان فشانیِ تو جان اهل بیت زینب رسید و خاک جهان عطر و بو گرفت دنیای شیعه از نفسش آبرو گرفت دنیا ندیده از تو کسی سرفرازتر از هرچه جز خدای جهان بی نیازتر در بیت مرتضی ز همه دلنوازتر نام تو هست از همگان چاره سازتر شاعر شدم برای تو و خانواده ات ای هرچه زندگی ست، فدای اراده ات جز مادری که بوده ز دنیا بزرگ تر فضل تو از تمامی زن ها بزرگ تر مریم بزرگ،زینب کبری بزرگ تر دریای صبر بودی و حتی بزرگ تر غیر از تو صبر مرجع دیگر نداشته ست بیچاره آنکه مهر تو در سر نداشته ست ای آفتاب سر زده از صبح خانه ات حب الحسین، مشق شب عاشقانه ات افتاده بار عشق تمامأ به شانه ات نقش است در حیات امامت نشانه ات نامت برای فاطمه قند مکرر است چشمت گره گشای دل تنگ حیدر است رنگ خداست تاب و تب زندگانی ات وقف حسین گشته تمام جوانی ات تا حشر جاودانه شده جان فشانی ات بی مثل مانده خواهریِ جاودانی ات آغاز شد تنفس دنیات با حسین ای اولین ترانه ی لبهات یاحسین ای قلب بی قرار،قرار دل حسین نقش دل تو نقش و نگار دل حسین آیینه ی همیشه کنار دل حسین لبخند تو شکوه بهار دل حسین ای لحظه ی نخست دل آرام تو حسین تقدیر عاشقانه ی فرجام تو حسین زینب شدی که زینت مولای ما شوی فتوای سرخ و مرجع والای ما شوی نامی بزرگ در شب غمهای ما شوی آیینه ای به عفت دنیای ما شوی ما را گدایی از تو چنین روسفید کرد اشک غمت گناه مرا ناپدید کرد نوکر شدیم و خاک قدم های زینبیم ما سربلند خطبه ی غوغای زینبیم تسلیم محض لحظه ی فتوای زینبیم در سایه سار محشر کبرای زینبیم از تو به یک اشاره و از ما فدا شدن سرمست جان فدایی کرببلا شدن ✍ ‌
. (س) تضمین از استاد علی اکبر لطیفیان امشب شب ولادت خاتون محشراست یعنی که نور دیده ی زهرای اطهر است از وصف هرچه مادح و شاعر فراتر است مانند مادر و پدرش ذره پرور است نامش به غیر خالق اکبر نمی دهد شاگرد مکتبش همه شب زنده دارها دادند دست او همه ی اختیارها معنای واقعیِّ حیا و وقارها درخطبه ها شبیه همان ذوالفقارها تکیه به غیر شانه ی حیدر نمی دهد* زینب همین بس است به مدحش که زَینِ اَب زینت گرفته از ادبش عفت و ادب هم فاطمی خصائل و هم حیدری نسب بی شک به دشمنان علی می کند غضب یعنی به راحتی به کسی سر نمی دهد* هرقطره ای که وصل به دریا نمی شود هر دختری تجلی بابا نمی شود جایش میان دامن زهرا نمی شود هر زینبی که زینب کبری نمی شود بیخود خدا به فاطمه دختر نمی دهد* درس وفا ز مکتب زهرا گرفته است نطق و بیان زحضرت بابا گرفته است در حنجرش صدای علی جا گرفته است از خطبه اش حقیقت حق پا گرفته است میدان به هیچ کافر ابتر نمی دهد* اصلا بیان نگشته تمام فضیلتش خواهر چنین ندیده به خود بار محنتش می بوسم آن لبی که چنین گفته مدحتش زینب همان کسی است که در راه عفتش* عباس می دهد نخ معجر نمی دهد* ✍ *ابیات استاد لطیفیان .
. شاید حضرت مادر ؛ اینگونه در گوشِ زینبش نجوا میکرده: خوش آمدی ای زینت زیباترین زیبا ای دختر خیر النسا انسیه ی حورا خوش آمدی اما بدان باید قوی باشی گاهی شبیه فاطمه گاهی چنان بابا باید نمایی بر پدر هم مادری زینب چون مادرت ام ابیها حضرت زهرا باید ولیت را چو زهرا جان فدا باشی تا هر که غش باشد در او گردد سیه سیما باید علی گون باشی و در خطبه ای قرا با اسکتوا ساکت کنی شبه الرجلها را باید که باشی لشکری، یعنی که باشی خود فرمانده و سرباز علم بر دوش و هم سقا لشکر کشی کن تا درون کاخ اهریمن آن سان که تا دنیاست دنیا باشد او رسوا ای عسکری از مدح زینب شکر ایزد کن یک قطره آوردی و خواهی برد دریاها ✍ ۲۷آبان ۱۴۰۲ تخلص شاعر . ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. حسین گفتم و دل باز در کمندِ شماست که بند بندِ وجودم به بند بندِ شماست پدر به تربت تو باز کرده کامِ مرا دلم زِ بدوِ تولد، علاقه‌مندِ شماست دو چشمِ هر چه گرفتار بعدِ هر روضه پیِ شفا و تبرک به چای و قندِ شماست کسی که مادرتان فاطمه پسندش کرد به صبحگاه جزا موردِ پسندِ شماست به اهل روضه بگویید روز رستاخیز به زیر سایه‌ای از پرچمِ بلندِ شماست دلم به ساکنِ کرببلا حسودی کرد خوشا به حال محبی که شهروندِ شماست همیشه معتقدم وقت مرگ می‌آیی مبر زِ یاد، کسی را که مستمندِ شماست شاعر: ✍ .
. قدومت نور باران کرده بانو وسعت شب را به تحسین تو وا کردند اهل آسمان لب را شدی آئینه ای از جلوه های حیدر و کوثر خدا رو کرد در شان مقامت نام زینب را حسین آرام جانت بود و لبخندت در آغوشش ادا کرده است در روز ولادت حق مطلب را به دنیا آمدی بانو که بر دوش تو بگذارند به حکم صبر و نطق باشکوهت حفظ مکتب را کنار لولو و مرجان،تو را کم داشت این دنیا خدا در خانه ی شمس و قمر آورد کوکب را .
. السلام‌علیک یا ابوالمساکین یا جعفر طیار ذوالجناحین عزیز مُلک حجاز و مدینه یا جعفر برای خُلق  پیمبر،قرینه یا جعفر میان بحر سعادت، سفینه یا جعفر شده ست نام تو حک روی سینه یا جعفر برای از تو نوشتن، دلم وضو دارد و با سرودن حُسن تو آبرو دارد تو دُرّ ِ بحر ابوطالب و اسد هستی مسیر عرش خداوند را بلد هستی تو بال آن که به عرش خدا رسد هستی کلیددار دل شیعه تا ابد هستی عموی حضرت ارباب، جان جانانی دَرون سینه ی شیعه همیشه می مانی تو را خدا عَلَم ِ آیه های قرآن کرد چرا که نطق تو یک نسل را مسلمان کرد شکوه بتکده ها را دم تو ویران کرد قدوم تو وطن خار را گلستان کرد به هرکجا که تو رفتی سرای رحمت شد نتیجه ی زحماتت، خدا عبادت شد کنار حضرت حمزه تو حامی دینی میان دفتر اسلام، برگ زرّینی همیشه لایق تعریف و مدح و تحسینی نماد جود کریمان، ابوالمساکینی به لطف خوان عطایت فقیر ،دیگر نیست کنار بحر سخایت کویر، دیگر نیست کسی که خوانده نماز تو را چه والا شد و از تمام‌ گناهان خود مبرّا شد گدای خانه تو سرور دو دنیا شد در ِ بهشت به روی محبّ تو وا شد تو روز حشر، شفیع پیمبران هستی و با دو بال، کریمانه سایبان هستی برای مدح تو از این چه هست بالاتر که شد عروس تو زینب، عقیله ی کوثر برادری تو شد از فضائل حیدر و هم شدی تو برادر برای پیغمبر تو رفتی و شده قلب نبی زمستانی و چشم های علی بعد توست بارانی میان کوچه غربت نبودی ای سردار که بند وا کنی از دست حیدر کرار علی و فاطمه بودند بی کس و بی یار زدند فاطمه را پیش مرتضی،اغیار میان جنگ دو دستت جدا شده اما شکسته در وسط کوچه بازوی زهرا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. ششم جمادی‌الاولی جنگ موته و شهادت جناب علیه‌السلام از کار تو تا که سر درآورد بهشت خون از مژگان تر درآورد بهشت گفتند که در بهشت، پرواز کنی این مژده شنید و پر درآورد بهشت ✍ .
. آن روز که روز غربت حیدر بود خون بر جگر دختر پیغمبر بود یارانِ علی به یک دگر میگفتند ای کاش که زنده حمزه و جعفر بود ✍ .