.
#پنجم_صفر
#واحد_غزل
#حضرت_رقیه
به خدا خسته شدم،عمه مکافات شدم
به چه جرم این همه من سخت مجازات شدم
پرت کردند به سمتم به اهانت صدقه
من گرفتارِ به یک مشت خرافات شدم
صبح شمر آمد و شب زجر حسابی می زد
هدف مشت و لگد های دو تا لات شدم
دست و پاگیر شدم پیر شدم پیر شدم
سخت شرمنده من از عمه ی سادات شدم
یک نفر پای سرت پا به زمین می کوبید
با سرت وارد دروازه ی ساعات شدم
پدرم را بده ای شمر ، زدی عیبی نیست
دو سه روزیست که ممنوعِ ملاقات شدم
کودکی سنگ تو را می زد و با من می گفت
ای بسوزی که من هم بازی بابات شدم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#مجید_احدزاده ✍
.
.
#فاطمیه
درد سخت است و داغ از آن بدتر
نیست بر باغ از این خزان بدتر
داغ مادر کشنده است و عظیم
مرگ یک مادر جوان بدتر
دستِ بسته بد است و اما باز
بند بر دست پهلوان بدتر
آتش هر جاست خانمان سوز است
گر بیفتد به آشیان بدتر
بین آتش زنی نماند کاش
یک دو کودک در آن میان بدتر
.
پشت در آتش و زنی تنها
لگدی آید همزمان بدتر
اثر سوختگی نخواهد رفت
گر بیفتد به گیسوان بدتر
تیره باشد لباس ، خواهد شد
حال آتش گرفتگان بدتر
زدن زن کمال نامردی است
زن که باشد نفس زنان بدتر
گفت زن را نمی زنند اما
زد مغیره به قصد جان بدتر
میوه قبل از رسیدنش افتاد
شده اوضاع باغبان بدتر
#مجید_احدزاده ✍
.
#میلاد_امام_حسین
این طفل در آغوش علی جان بهشت است
این عطر دل انگیز گلستان بهشت است
این رخ به خدا زینت بستان بهشت است
این سید و آقای جوانان بهشت است
دارد پر قنداقه ی این طفل تقدس
گشتند دخیلش همه ی عرش چو فطرس
این چشمه ی نور است و این آب حیات است
این معنی صوم است و این روح صلات است
او پیر طریق است اگر بین قماط است
مصباح هدی اوست و کشتی نجات است
بر خلق جهان شادی اعیاد مبارک
میلاد حسین بن علی باد مبارک
سیمای الهیش چو سیمای پیمبر
در هیبت و در شوکت او فاتح خیبر
لبخند حسن بر لب او قند مکرر
نیمی به علی کشیده و نیم به مادر
روشن فلک از پرتو خورشید حسین است
تبریک به زهرا و علی عید حسین است
مشغول طوافش همه ی عرش برین است
گهواره ی او در ید جبریل امین است
خورشید فلک ماه سما نور زمین است
آیات رُخش جلوه ی قرآن مبین است
بر شام سیه جلوه ی مهتاب مبارک
میلاد همایونی ارباب مبارک
در منقبتش رنگ تغزل زدم امشب
تا کرب و بلا از دل خود پل زدم امشب
در یمن قدومش پلی از گل زدم امشب
بر دامن او دست توسل زدم امشب
ما مرغ هوایی تو هستیم حسین جان
سرخوش به گدایی تو هستیم حسین جان
سرمست دل از باده و صهبای حسین است
قبله طرف عارض و سیمای حسین است
یک عمر دلم محو تماشای حسین است
سرهای همه خاک کف پای حسین است
عشق است گدای درت هستیم حسین جان
ما مفتخریم نوکرت هستیم حسین جان
ای معنی آزادگی و غیرت و ایثار
جاری ز دمت در رگ مظلوم چنان ثار
باقی ز تو تا حشر در این بادیه آثار
والا تویی و دشمن تو گشت نگونسار
سالار شهیدان تویی ای سید و سالار
یا سید الاحباب حسین ، سیدالابرار
ما دست به دامان تو هستیم حسین جان
ما خار گلستان تو هستیم حسین جان
عمریست پریشان تو هستیم حسین جان
قربان تو قربان تو هستیم حسین جان
فردای قیامت همه دنبال حسینیم
ای کاش بگویند که ما مال حسینیم
#مجید_احدزاده ✍
#ولادت_امام_حسین علیه_السلام
#ماه_شعبان
.
.
این اشک کودک است و یا چکه طلا
دورش تمام پر شده از تکه طلا
خال است و یا کنار لبش لکه طلا
زر دوز روی پیرهنش سکه طلا
در چشم ما اگر چه کودک به ظاهر است
اما به دید فاطمه کوه جواهر است
فطرس زیاد آمده پس پر بیاورید
سلطان عشق آمده لشگر بیاورید
یک لشگر بزرگ ز نوکر بیاورید
امشب به یمن مقدم او سر بیاورید
گر چه ، ولی ، نبوت پنجاه درصد است
نیمیش علی و نیمه ی دیگر محمد است
در زیر پاش چشمه جوشان زمزم است
کعبه بدون مهر حسین یک مجسمه است
اما اگر چه کعبه خودش هم مکرم است
گهواره حسین شرف عرش اعظم است
شکل دو بعدی کُره ما خودش گواست
گوئی زمین شبیه به یک مهر کربلاست
ای کشتی نجات همه عاصیان حسین
عشقت نهفته در دل پیر و جوان حسین
گفتیم حسین و مادر تو گفت جان حسین
وقت زیارت است تو ما را بخوان حسین
شبهای جمعه کرب و بلایت چه دیدنی است
زهرا که می رسد به عزایت چه دیدنی است
ای از تمام خلق به مادر عزیزتر
بودی همیشه پیش برادر عزیز تر
از تو نبود در دل خواهر عزیزتر
از دیگران هزار برابر عزیزتر
تو از نخست یار و مددکار زینبی
هر چند بی سری ولی سالار زینبی
مولا ز سمت میسره تشویق می کند
طاها ز سمت میمنه تشویق می کند
جبریل وحی آمده تشویق می کند
کشتی بگیر فاطمه تشویق می کند
رفتی به زیر پا نه که از جای بر کنی
می خواستی به پای حسن بوسه ای زنی
تو یک پناه داری و اما برادرت...
تو یک سپاه داری و تنها ،برادرت...
!!!تو تکیه گاه داری و حتی ، برادرت...
رد می شوم ، غریب تویی یا برادرت؟
در عین حال صحبت من چیز دیگری است
آقا قبول کن که حسن چیز دیگری است
#مجید_احدزاده ✍
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_حسن_علیه_السلام
.
.
#مدح_حضرت_عباس
قرآن اگر حسین؛ انسان ابوفاضل
حجت اگر حسین برهان ابوفاضل
شمشیر اگر حسین بُرّان ابوفاضل
فریاد اگر حسین غُرّان ابوفاضل
جانم اگر حسین جانان ابوفاضل
سردار اگر حسین سالار ابوفاضل
ذخرالحسین یعنی غمخوار ابوفاضل
یارم اگر حسین دلدار ابوفاضل
حیدر اگر حسین کررار ابوفاضل
شیر تمامی شیران ابوفاضل
قله اگر حسین کوهش ابوفاضل
دریا اگر حسین نوحش ابوفاضل
ریحان اگر حسین روحش ابوفاضل
عمری پناه اندوهش ابوفاضل
نجل علی نخل بستان ابوفاضل
زینب قمر اما اختر ابوفاضل
زینب اگر زهرا صفدر ابوفاضل
زینب اگر خواهر یاور ابوفاضل
پشت و پناه این خواهر ابوفاضل
بر درد زینب شد درمان ابوفاضل
پشت سر حسین هم سوی با علی
صف ها شکسته او با ذکر یاعلی
در هر ستیز خود می زد صدا : علی
یا قاهر العدو یا مرتضی علی
در قلب هر میدان طوفان ابوفاضل
با مجتبی بوده صفین در لشگر
همرزم او اکبر بردوش او اصغر
سقا ولی تشنه در لحظه ی آخر
بالاسرش آمد در علقمه مادر
چشمان زهرا شد گریان ابوفاضل
#مجید_احدزاده
#حضرت_عباس_علیه_السلام
.
#مدح_امام_سجاد
همیشه نام علی در جهان تکثّر داشت
چنان عسل به لب عاشقان تواتُر داشت
هنوز اشهدش از ماذنه فراگیرست
کجاست آنکه زمانی به او تمسخر داشت
به وجه تسمیه ی او حسین پسر آرد
به خاندان علی نام او تکرر داشت
علی اکبر ، علی اصغر و علی اوسط
حسین بود و به نام علی تفاخر داشت
لبش به مدح علی معترف شده حتی
معاویه که دهان در میان آخور داشت
علی دوم این خانواده سجاد است
که از مدینة العلم نبی تاثر داشت
حیات طیبه اش زینت العبادة بود
همیشه سینه ای از مصحف و دعا پر داشت
حیات نهضت کرب و بلا به زینب و اوست
بکاء داشت ولی گریه اش تفکر داشت
برای آنکه به نفرین حرمله برخواست
رباب مادر اصغر از او تشکر داشت
#مجید_احدزاده ✍
#امام_سجاد_علیه_السلام
.
.
#مناجات
قطره ی ناچیز را دریا حسابش می کنند
ذره هم باشد اگر اینها حسابش می کنند
این طرف که قدر نشناسند اما ان طرف
نوکر ارباب را آقا حسابش می کنند
مادری که کودکش را می فرستد روضه ها
فضه ی انسیه الحورا حسابش می کنند
یک ریال نذری ما را هزاران می کنند
یک قدم را عاقبت صد جا حسابش می کنند
آب هرکس می خورد با یاد لبهای حسین
همنشین حضرت سقا حسابش می کنند
آب با خود می برم آتش نگیرد حاصلم
اشک امروز مرا فردا حسابش می کنند
منبر مدح امیر المومنین بودم به عمر
یا علی های مرا مولا حسابش می کنند
از غم عشق علی, زهرا حمایت می کند
گر یکی آورده ای صدتا حسابش می کنند
با حدیث ناب پیغمبر علی آبای ماست
کل بچه شیعه ها بابا حسابش می کنند
قبل خواب هرشب علی را ما صدا کردیم پس
کل شب های مرا اَحیا حسابش می کنند
قتل ناموس از هزاران مرگ هم بد تر است
زندگی نه،مرگ تدریجی در این دنیا حسابش می کنند
#امام_حسین علیه_السلام
#امام_علی علیه_السلام
#مجید_احدزاده✍
.
#شهادت_امام_صادق
از صحنه ی قتل خویش برگشت
در خانه دو چشم منتظر داشت
عمامه ی خویش را تکاند و
یک دو سه قدم به زور برداشت
دستی به محاسنش کشید و
آبی به سر و به صورتش زد
تا آب ز حنجرش گذر کرد
از طفل رباب یادش آمد
پیچید صدای زوزه ی تیر
با ناله ی خرخر گلویش
برگشت به سمت خیمه اما
باباش کشید عبا به رویش
لالایی علی بخواب مادر
ای طفلک بی خوراک رفته
ای خاک دو عالم سر نیزه
در چشم تو باز خاک رفته
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#مجید_احدزاده ✍
.
.
#امام_صادق علیه السلام
کلام نافذ ایشان ثبوت و تبیین بود
حیات طیبه اش در دفاعِ از دین بود
دروس حوزه علمیه اش تلمُّذ داشت
اصول فقه به دستان او به تدوین بود
چهار هزار نفر پای درس او بودند
چنان که آمده گویا ز چین و ماچین بود
عزیز بود در آن خانه شعر آئینی
که روضه خوانیِ بعد از کلاس آئین بود
به استعانت سائل توقفی می داد
میان درس به فکر فقیر و مسکین بود
همیشه ظالم از عالِم کناره گیری کرد
بلی که خار به چشم همه سلاطین بود
به مست گفت به هر حال رو مگیر از ما
چقدر جمله ی آقا براش تسکین بود
شکست حرمت او را به کوچه ها دشمن
نگاه مردم بی معرفت چه سنگین بود
مراقب است که نعلی به سینه اش نخورد
کمی دهان مبارک شکسته ، خونین بود
روایت است به بیتش هجوم آوردند
برای اهل حرم آن میانه غمگین بود
خبر ز اهل قُری نیست شهر پیغمبر
هزار هزار مشیّع به روز تدفین بود
...
مراقب است پسر تا پدر بهم نخورد
تکان دهنده ترین صحنه ها به تلقیین بود
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#مجید_احدزاده ✍
.
.
#امام_رضا_علیه_السلام
من ایستاده ام مقابل تو چه تصادفی
گویا رسیده است زلیخا به یوسفی
دستی ز گنبدت به حرم می کشد مرا
ممنون که می کنی به غریبه تعارفی
تنها من هستم و تو و صیادم وخدا
به به عجب زیارتی و چه تشرفی
عالم اگر بهم خورد اینجا چه غصه ای؟
اینجا اگر اجل برسد ، چه تاسفی؟
زحمت نمی دهم ، به سلیمانی ات برس
بر تو جواب مور ندارد تکلفی
گفتی میایی و به همین جمله زنده ام
هرگز ندیده است کس از تو تخلفی
از این به بعد من پسر خوب مادرم
دستی به پنجره زدم و شد تصرفی
.
#مجید_احدزاده ✍
.
.
#غزل_مصیبت
#شب_هفتم_محرم
حضرت علی اصغر علیه السلام
نه بادی نه تکه سحابی جان مادر
در زیر زلِّ آفتابی جان مادر
خواباندمت بر روی مشک خالی اما
گرما نمی زارد بخوابی جان مادر
خیلی برایت نقشه ها در سر کشیدم
چیزی نمانده جز سرابی جان مادر
طاقت بیاور اندکی ای مرد کوچک
تو مرد مَردان ربابی جان مادر
...
تیر سه شعبه قصد جانت کرد جانم
پرتاب شد با چه شتابی جان مادر
شیری که خوردی از دهانت ریخت بیرون
از بس گلویت خورد تابی جان مادر
از گوش تا گوشت بریده شد، گرفتند
از برگ برگ تو گلابی جان مادر
بابا برایت پشت خیمه قبر کنده
با چشم باز آخر چه خوابی جان مادر
۱۴۰۴/۰۴/۱۰
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#مجید_احدزاده ✍
.
#شهادت_امام_عسکری
چه آتشی ز تو ای زهر در جگر دارم
اجل رسیده و من نیت سفر دارم
ز داغ غربت مهدی همیشه می سوزم
به قلب غم زده ی خود دوصد شرر دارم
گریست سامره برمن که دید تنهایم
که زخم های فراوان چنان پدر دارم
نماز میت من را بیا بخوان مهدی
که رو به قبله شدم حال محتضر دارم
شبیه جدم حسین تشنه تشنه می میرم
به یاد آن لب خشکیده چشم تر دارم
نه سیلی از کسی خوردم نه نیزه از دشمن
نه قطعه قطعه روی خاک یک پسر دارم
به بیت فاطمه مهمان محسنم امشب
هوای مادر خود فاطمه به سر دارم
به جای گل به عزادار هیزم اوردند
کسی نگفت گلی را به پشت در دارم
صدای فاطمه آمد :"نترس چیزی نیست
خودم هوای شما را به پشت در دارم
صدای بعدی صدای کنیز زهرا بود:
"کمک کنید که او را زخاک بردارم"
#امام_عسکری علیه_السلام
#مجید_احدزاده
.