eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
276 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
شکسته روضه ات دل مقلب القلوب را گرفته رنگ چهره ی تو حالت غروب را شکوه غربتت،شراره زد به قلب کائنات گریست دجله وفرات،گریست اهدنا الصراط عزا گرفته اند پای روضه ی تو سال ها برای سر سلامتی به جد تو غزال ها فرازهای جامعه کبیره سوگوار تو فراز سجیة الکرم شده است بی قرار تو گمان کنم که فاطمه کنارتو نشسته است زبان گرفته مادری که پهلویش شکسته است فدای روی زرد تو،وجود غرق درد تو چقدر آه میکشد،کنار جسم سردتو زمان رنج وغصه ی تو خاتمه گرفته است چقدر روضه ی تو بوی فاطمه گرفته است دوشنبه بود لحظه ی هجوم زهر برجگر دوشنبه بود وکوچه ها،دوشنبه بود ومیخ در دوشنبه قاتلت شده،دوشنبه بود خانه سوخت مغیره که نداشت شرم،قلاف وتازیانه سوخت مصیبتت دم مرا به سمت آه میبرد به پشت مرکبی تورا پیاده راه میبرد تورا چگونه دست بسته باطناب میبرند؟؟ توکوثری تورا به مجلس شراب میبرند؟؟ چقدر زخم خورده ای،شبیه جُبّه ی حسین کشانده ای مرا دوباره زیر قبه ی حسین هزار شکر پیکرت به زیر آفتاب نیست میان مقتلت سخن زکودک رباب نیست هنوز جای شکر مانده سنگ بر جبین نخورد هزار شکر یمسک السماء بر زمین نخورد کنار پیکر توگریه بود و هلهله نبود میان مقتل تو نام شمر و حرمله نبود به صحن سینه ی تو چکمه ی سنان نمیرسد به پای بوسی لب تو خیزران نمیرسد... ........._________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
شکست بال و پرش آسمان تکان می‌خورد ز درد روی تنش، رنگ ارغوان می‌خورد میان بستر خود او ز درد می‌پیچید گره به کار اهالی آسمان می‌خورد برای زخم عمیقش دوا افاقه نکرد ز بس که زخم زبان او از این و آن می‌خورد تو را خدا دگر او را به کوچه‌ها نکشید خدا نکرده زمین گر در آن میان می‌خورد- -جواب مادر او را چگونه می‌دادید چه قدر خون جگر او ز دست‌تان می‌خورد میان بستر خود تشنه روضه سر می‌داد صدای گریه و آهش به گوش جان می‌خورد چنان ز چوب و لب خشک و خیزران می‌خواند که گوئیا به لبش چوب خیزران می‌خورد شبیه جدِّ غریبش چنان به خاک افتاد کأنَّ ضربه ز سر نیزه‌ی سنان می‌خورد ........._________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
همراه با زیارت زیبای جامعه در هر فراز نام تو را ذکر می‌کنم "یا إهدنا الصراط"ِ نماز مقربین در هر نماز نام تو را ذکر می‌کنم حتی مسیحیان به دمت معتقد شدند وقتی مسیح نذر تو کرد و شفا گرفت دیشب مریض‌ خانه‌ی ما با وساطتت شد رو به راه، تذکره‌ی کربلا گرفت پیچیده سوز ناله‌ی تو بین قرن‌ها آهت اثر نمود و جهان پر شراره شد با پاره‌پاره‌ی جگرت این غزل گریست با خون دل نوشته شد و چارپاره شد بالا سر تو ضامن آهو کشید آه بر جمع سوگوار تو آهو اضافه شد از روی درد ناله زدی: وای مادرم کم شد ز سینه درد و به پهلو اضافه شد روز دوشنبه زهر و مغیره یکی شده * با تازیانه بر جگرت حمله‌ور شدند روز دوشنبه داغ دلت باز تازه شد یادآور مصیبت دیوار و در شدند گر چه به روی سینه‌ی تو زهر پا گذاشت دور و بر تو خولی و شمر و سنان نبود گر چه به تو تعارف جام شراب شد دیگر خبر ز طشت و لب و خیزران نبود از قتلگاه کرببلا سر در آورد هر کس که کرد مرثیه‌خوانیِ قتل تو یک تا دوازده... همه را شمر کشته است آن ضربه‌ی دهم شده بانی قتل تو * بنا بر بعضی روایات امام هادی (ع) در روز دوشنبه به شهادت رسیدند. وقتی پیکر مطهر آن حضرت را حرکت می‌دادند، شنیدند کنیزی می‌گوید: (ما ذا لقینا فی یوم الاثنین قدیماً و حدیثاً) (ما چه کشیدیم از نحوست روز دوشنبه از قدیم‌الایام تا این زمان) و با این جمله به روز شهادت پیغمبر (ص) و آتش زدن در خانه‌ی حضرت صدیقه (س) اشاره کرد. 📚 منتهی الآمال،شیخ عباس قمی ص ۱۲۹۰ ........._________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
مادر گریه! مادر غم ها! جان از غصه آمده بر لب! روضه دار شبانه روز حسین! السلام علیکِ یا زینب! چشم های تو از نجابت و نور، چشم های تو جنس باران است گریه های زیاد آبت کرد، بس که زخم دلت فراوان است بین بستر که روضه میخوانی، وسط گریه میروی از حال وسط روضه ی در و دیوار، وسط روضه ی سر و گودال رو به کرببلا بکن بانو، لحظه های وداع سنگین است درد دل کن تو با برادر خود، روضه بی شک دلیلِ تسکین است خاطرم مانده ای برادر من، زلف هایت به چنگ گرگ افتاد گره در بین زلف تو می خورد، روی سینه نشست یک صیاد حرمتت را حرامیان بردند، غارت پیکر تو یادم هست دست و پا می زدی مقابل من، شمر بالا سر تو یادم هست نیزه ای میخ را به یاد انداخت، ناله ی مادر تو درآمد آن قدر سعی کرد خواهر تا، نیزه از پیکر تو در آمد ازتو سر ولی زخواهرتو ،پیش چشمت غرور میبردند دل من را که خوب سوزاندند، سر تو تا تنور می بردند ...................................................................... کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
بخشیده بر خورشید نور مأمنش را نور عفیف آیه های روشنش را با کاف و ها و یا وعین وصاد،مریم قدری تجلی داده یاس گلشنش را ارباب محتاج قنوت وتر او بود یعنی گرفته عرش هر شب دامنش را آری سلوکش عرش را آباد کرده روضه سرا کرده ست کوی و برزنش را این اشک های جاریِ در بین روضه احرام بسته بارگاه شیونش را از آستینش احتضارش را بپرسید شرمش بخواند روضه جان دادنش را با خط نا محرم نوشته تازیانه شرح کبود مرثیه های تنش را با حرمت آن گوشوار غرق خونش وا کرد با ایثار مشت دشمنش را او پیش تر با قتل صبری جان سپرده یک بار دیده رفتن جان از تنش را از پیکر خورشید هنگامی که بردند پیراهن و کفش و عبا و جوشنش را با خنجر کندی کسی ازبین می برد گل بوسه های ان یکاد گردنش را کوبید وقتی که چهل تا نعل تازه آن خوشه های سبز پوش خرمنش را او بارگاهش تا ابد قلب حسین است پس ساخته نیزه ضریح مدفنش را بر روی سینه می فشارد وقت رفتن آغوش گرم و زخمی پیراهنش را ...................................................................... کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمت این عبد بد اقبال شد اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد، غافل شد و اغفال شد در صدایم جوهره باقی نمانده ای خدا! بد زبانی ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گر چه به دست اشکهایم فتح شد با نگاه سوی نامحرم، ز نو اشغال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد کاش میگفتند روز اول ماه خدا روی ماه یوسف زهرا هم استهلال شد با لب خشکیده ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشکهایم را خرید دستگیرم روضه خوانِ روضه ی گودال شد ✍ ............................................... کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. علیه‌السلام 🔹پناه عالمیان🔹 میان هلهله سینه مجال آه نداشت برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت درست مثل فدک پاره‌پاره شد جگرش شبیه مادر خود حال روبه‌راه نداشت میان حجره کسی وقت احتضار نبود چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست به تشنه‌ای نرسیدن مگر گناه نداشت سپاه حرمله در پشت در به صف بودند حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت نبود نیزه، به دیوار تکیه زد یعنی پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت برای کشتن او زهر بی‌اثر می‌ماند میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت... 📝 ✍ ..................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
🏴 سلام الله علیها از شهدای کربلا و فرزند امام مجتبی علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یک علی اکبر ولیکن از تبار مجتبی می رود رو سوی میدان یادگار مجتبی نام او احمد و یا نام دگر معلوم نیست نام او هم خاک خورده چون مزار مجتبی نوزده سال است دارد شال سبزی روی دوش این جوان سبز پوش نوبهار مجتبی داغ او مثل علی اکبر ندارد مرهمی داغ او مانده به قلب داغدار مجتبی از عطش گویا لب خشکیده اش خورده ترک شد فرات و نیل و کوثر شرمسار مجتبی دیده هایش تار می شد از عطش مثل حسین احتضارش نیز شد چون احتضار مجتبی بر گلویش تیر خورده مثل تابوت حسن سالها بوده است گویا سوگوار مجتبی شاید او از ماجرای کوچه بوده با خبر شاید او بوده است تنها رازدار مجتبی داغ احمد، داغ قاسم، کشت ثارالله را کشت او را زخم های بی شمار مجتبی .
. 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ طلب می‌کرد از دست ضریحی حاجت خود را کشیده روی پاهای امامش صورت خود را دقیقاً سیزده سال است همراه علی اکبر به سوی کربلا خوانده است هفده رکعت خود را شمیم شهر یثرب در میان خیمه پیچیده بقیع آورده اینجا مشک بوی تربت خود را فدای آن کسی که شور احلی من عسل دارد که از شیرینی یک نام برده لذت خود را نقابی بر رخ چون ماه خود بسته است یعنی که نهان کرده است تا روز قیامت قیمت خود را قسیم النار والجنة به میدان میزند قاسم به هرکس میدهد آن تیغ ابرو قسمت خود را علیٌ حبّه جُنة سپر دیگر نمی خواهد سپر کرده است وقتی سینه پر محنت خود را بلای سخت یعنی که در آغوش ضریح او امام از دست داده با وداعش طاقت خود را هزاران سنگ بر قاسم مبارک باد می گفتند برایش نیزه ای می آورد تهنیت خود را رواق سینه‌اش را نعل ها با هم قُرق کردند به دست گرگ داده زلف او تولیت خود را به زیر نعل مرکب رفت تا خواهش کند از آن کمی کمتر کند از جسم عریان زحمت خود را به سوی شام رفته دست بسته نوعروس او به زیر چکمه های شمر دیده غیرت خود را .
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وقتی به هم لب های طفل محتضر می خورد بر قلب مادر تیر نه، که نیشتر میخورد در روضه هایش آمده مثل علی اکبر او آب از تسنیم لبهای پدر میخورد یاقوت لبهای علی اصغر ترک برداشت یاد لب او، آب هم خون جگر میخورد این شیرخواره مثل شیر نر رجز میخواند دشمن شکست از تشنه کامی بی سپر می خورد شاهی سخن گفت و سپاهی هلهله کردند خیلی به کوه غیرت شهزاده بر میخورد بی شک شفیع برزخ و دنیا و محشر اوست از این جهت بر نای او تیر سه پر می خورد هرگز نمی بخشید حلق خویش را تا حشر تیر سه پر بر قلب بابایش اگر میخورد داده سلامی بر لب خشکیده بابا از تیرهای آبدیده هر قدر میخورد گهواره او خاک بود و بعد شد نیزه زیرا که روی نیزه تاب بیشتر میخورد .
غصه ها بر روی پیشانیش چین انداخته گریه ها از پای، او را اینچنین انداخته مادری کرده برای بچه های فاطمه خویش را پای امیرالمومنین انداخته چار فرزند او فدای پنج تن آورده است سفرۀ نذریست که ام البنین انداخته مادر قدیسه ی لب تشنه های کربلا گریه اش لرزه تن روح الامین انداخته مادر باب الحوائج دارد از دریا گله چون که دریا روی او را بر زمین انداخته عاقبت چشم حسودی لاله اش را زخم زد لاله عباسی او را لاله چین انداخته باورش هرگز نخواهد شد عمود بی حیا پهلوان شهر را از روی زین انداخته او شنیده زینبش افتاده روی خاک ها یک نظر بر ساقی نیزه نشین انداخته شرمسارش بوده ساقی، چون که دیده خواهرش پوشیه بر صورتش با آستین انداخته ***
. میان هلهله سینه مجال آه نداشت برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت درست مثل فدک پاره‌پاره شد جگرش شبیه مادر خود حال روبه‌راه نداشت میان حجره کسی وقت احتضار نبود چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست به تشنه‌ای نرسیدن مگر گناه نداشت سپاه حرمله در پشت در به صف بودند حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت نبود نیزه، به دیوار تکیه زد یعنی پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت برای کشتن او زهر بی‌اثر می‌ماند میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت... ✍ .