.
زبانحال مولا در وداع با حضرت زهرا سلام الله علیها
ای کوثر علی چِقَدَر زود می روی
بال و پر علی چقدر زود می روی
بعد از نبی دلم به تو خوش بود فاطمه
هم سنگر علی چقدر زود می روی
ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب
ای لشکر علی چقدر زود می روی
شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات
ای یاور علی چقدر زود می روی
دردت به سینه بود و به حیدر نگفتیش
غم پرور علی چقدر زود می روی
نه سال از علی تو بدی دیده ای مگر
ای همسر علی چقدر زود می روی
بد جور زندگی علی را به هم زدند
ای دلبر علی چقدر زود می روی
خیری که نیست بعد تو در زندگی من
ای کوثر علی چقدر زود می روی
وحید محمدی✍
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
.
..____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#ترکیب_بند
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بستر_بیماری
حال تو مثل کبوترهای بی بال و پر است
خنده هایت فاطمه! آرام جان حیدر است
بوی نان در خانه پیچیده ست، پس شکر خدا
حال تو از روزهای قبل قدری بهتر است
خانه را جارو زدی. ..از بسترت برخاستی
از نگاهت می توان فهمید روز آخر است
این لباسی را که می بافی برای محسنت
آخرش هم قسمت او نیست، سهم اصغر است
می روم در کوچه ها، قنفز میان کوچه هاست
می روم مسجد مغیره در کنار منبر است
ای ستون خانه ی من ، حرفی از رفتن مزن
بی تو حالم مثل یک فرمانده ی بی لشکر است
این نمک نشناس ها آتش مهیا کرده اند
بی خبر از اینکه اینجا خانه ی پیغمبر است
موی زینب مثل حال حیدرت آشفته است
فاطمه! این حال و روز خانه ی بی مادر است
از همان روزی که آتش بوسه از بالت گرفت
جای بال زخمی و خاکی تو روی در است
چند ماهی می شود ، حیدر شده خانه نشین
چند ماهی می شود زهرا میان بستر است
دست هایی را که می بوسید پیغمبر شکست
راستی زینب چه حالی داشت وقتی در شکست
دست در دست حسن می رفت زهرا ، ناگهان...
روی خاک افتاد قرآن...سوره ی کوثر شکست
دست های بسته ی مولا گواهی می دهد
بارها بعد از پیمبر حرمت حیدر شکست
یک مَلَک ای کاش چشمان حسن را می گرفت
لحظه ای که بی هوا بال و پر مادر شکست
نیمه های شب زمان غسل زهرا بود که
بعد چندین ماه بغض فاتح خیبر شکست
سال های بعد عصر روز عاشورا که شد
پیش چشم مادرش گهواره ی اصغر شکست
از میان خیمه زینب دید ، پیش کوفیان
قامت ارباب از داغ علی اکبر شکست
از میان خیمه ها فریاد می زد خواهرش
ساربان! آرام تر قدری که انگشتر شکست
چوب محمل حال زینب را فقط فهمید بود...
راستی زینب چه حالی داشت وقتی "سر"شکست
#احسان_نرگسی_رضاپور✍
...____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#امیر_قربانی_فر ✍
◾️◾️
بعدِ سه ماه پا شدی از بین بسترت
زهرا چقدر خوب شده حال دخترت
داری توان خودت، روی پایت بایستی
شکر خدا که دست به دیوار نیستی
هر بار چادرت به زمین گیر می کند
فکر شکستنِ تو مرا پیر می کند
با دیدنِ تو تکیه به دیوار می کنم
زحمت نکش به جات خودم کار می کنم
دردِ میانِ پهلویِ تو بیشتر شده
این راه رفتنت چقدَر دردِسر شده
جارو به گوشه گوشه ی این خانه میزنی
با گریه موی زینب خود شانه میزنی
گریه نکن که بندِ دلم پاره می شود
زهرا علی بدون تو بیچاره می شود
از هجرِ تو خمیده و بیتاب می شوم
دارم من از خجالتِ تو آب می شوم
خانه خراب میشوم از گریه کردنت
ردِّ قلاف مانده عزیزم روی تنت
آتش نزن به این دلِ محزون و خسته ام
حرفی بزن کبوترِ پهلو شکسته ام
از غصه های مانده درون دلت بگو
از آتش در و سِتَمِ قاتلت بگو
اینقدر حالِ زارِ مرا نیمه جان نکن
با دستِ ضرب دیده دگر پخت نان نکن
زهرا نظر به این دلِ آشفته حال کن
دنیای من بیا و علی را حلال کن
من بودم و مقابل چشمم خزان شدی
پیش من از هجومِ لگد قد کمان شدی
من بودم و تو را وسط کوچه ها زدند
با تازیانه ها به تنت بی هوا زدند
ای کاش شمع عمر تو سوسو نمیگرفت
آن ضربه ی قلاف به بازو نمیگرفت
ای کاش من بجای تو تبدار می شدم
مجروح ضربه ی در و دیوار می شدم...
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
..____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
اشک از دیده ي خونبار بیفتد سخت است
هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است
اوج این واقعه را جان علی می داند
خانم خانه که از کار بیفتد سخت است
به خدا فرق ندارد که کجا ، یک مادر ...
کوچه یا در خم بازار بیفتد سخت است
مرد باشد ، و زنش پشت در خانهء او
در دل آتش اغیار بیفتد سخت است
سینه اش شد سپر شیر خدا ، امّا حیف
کار این سینه به مسمار بیفتد سخت است
صورت حور که از برگ گلی نازک تر
گذرش چون که به دیوار بیفتد سخت است ...
آنکه مادر شده این واقعه را می فهمد
بعدِ شش ماه اگر بار بیفتد سخت است
خواست تا شانه کند موی سر زینب را ...
شانه از دست گرفتار بیفتد سخت است !
دیدنِ نیمه در سوخته سخت است ولی
دیدنِ صحنه به تکرار بیفتد سخت است ...
کوچه ها اوّل غم واقعهء کرببلاست
... علم از دست علمدار بیفتد سخت است
وحید محمدی✍
#شهادت_حضرت_زهرا
....... ...____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
لینک گروه متضمن البکاء(مقتل) در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
گروه تلگرام
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
آی دی برای پرسش مقتل و ارسال مطلب
@m_h_tabemanesh
.
.
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت #فاطمیه
#عباس_شاه_زیدی✍
یارب نرسد آفتی از باد خزانش
آن یاس که شد دیدۀ نرگس نگرانش
هربار که میخواستم از او بنویسم
دیدم که حیا کرده به صد پرده نهانش
در پردۀ ابهام زبان شعرا سوخت
از بسکه ندیدند کران تا به کرانش
ناموس خدا بود که میخواست نبیند
اندازۀ یک بیت به شعر دگرانش
میخواست که قدرش نشود بر همه معلوم
مانند شب قدر به ماه رمضانش
آن قدر عزیز است که ازسوی خدا نیست
غیر از ملَک وحی کسی نامه رسانش
وقتی که به در میزند از شوق بلند است
از سینۀ جبریل صدای ضربانش
سرچشمهاش ازمائدۀ «بَضعة منّی»ست
خونی که دویده ست میان شریانش
زهرا اثر سیب بهشتی ست که احمد
بعد از شب معراج رسیده به دهانش
کوثر غزلی نیست که آسان بتوان گفت
جایی که خدا سوره فرستاده به شانش
یعنی که پس از «اَنَّ علیّاً وَلیُ الله»
یک فاطمه کم داشت مؤذن به اذانش
این سورۀ مکّیمدنی، نبض رسولست
نفسیست که مانند نفس بسته به جانش
زهرا ملکی بود که نازل شد و برگشت
بیهوده در این خاک نگیرید نشانش
بیچارۀ یک تار نخ چادر زهراست
هرکس ندهد آیۀ تطهیر تکانش
شاعر همه شب اشک شد و آخر سر هم
جز این غزل خیس نیامد به زبانش
والعصر که فرزند همین فاطمه مهدی ست
ما منتظرانیم، خدایا برسانش
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_رقیه
چهرهام را چو عمه میبوسید
گریه میکرد و داشت زمزمهای
علتش را نگاه من پرسید
گفت خیلی شبیه فاطمهای
(پرسید: عمه جان)
راست است این که گفتهاند به من
مادرت سیلی از کسی خورده؟
چه از او سر زده مگر او هم
مثل من اسمی از پدر برده ؟
#علی_انسانی
#گریز__فاطمیه
.
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت
چوشمع سوخته نشنیده مانده بی تو صدایم
بیا در این شب غربت سری بزن به سرایم
به غربت تو قسم آنچنان غریب شدم من
که چاه های مدینه کنند گریه برایم
به لحظه ای که صدایم زدی جواب ندادم
سر از لحد به در آور بزن دوباره صدایم
چراغ خانه ی تاریک من ببخش علی ع را
که بی چراغ، سر قبر بی چراغ توآیم
سرای بسته ی من مجلس عزای تو گشته
کسی نیامده تا آورد برون زسرایم
کنار قبر تو خواندم نماز صبر در آن شب
که زینبت به قنوتِ نماز ،کرده دعایم
شکسته باد دوپایش که پهلوی تو شکسته
بریده باد دو دستی که کرد از تو جدایم
خجالت از تو کشیدم میان راه چو دیدم
گرفته دست به پهلو و میدوی زقفایم
زسوز سینه ی ما گفته (میثم) آنچه که گفته
سزد که باز به سوز درون او بفزایم
#استاد_غلامرضا_سازگار
#حضرت_زهرا
.
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا
#شام_غریبان
#سیدپوریا_هاشمی
این تن که غسل میدهم اینجا، تن من است
جان داده است، لحظه ی جان دادن من است
بی جوشن است گرچه ،ولی جوشن من است
پیر زنی که رفته ز دنیا ، زن من است
باحوصله بدون تماس است شستنش
اسما ببین ز روی لباس است شستنش
تا میرسم به زخم سرش میخورم زمین
دستش شکسته مثل پرش میخورم زمین
همراه جسم مختصرش میخورم زمین
از داغ حالت کمرش میخورم زمین
لاغرشدست حال تنش فرق کرده است
ماندم چرا لب و دهنش فرق کرده است
با اضطراب دست به زانوش میکشم
گاهی بروی گونه و ابروش میکشم
با چشم بسته دست به پهلوش میکشم
من هرچه میکشم سر بازوش میکشم
یک ضربه غلاف غرور مرا شکست
یک ضربه بود بازویش از چندجا شکست
از داغ یاس من دل هرخار گریه کرد
تاخورد بر زمین در و دیوار گریه کرد
زد زیرگریه آتش و مسمار گریه کرد
یکبار نه دوبار نه صدبار گریه کرد
خاکسترم ولی ز وجودم گدازه ریخت
هی آب ریختم ز تنش خون تازه ریخت
گرچه شکسته بود ولیکن بدن که داشت
گرچه شبانه فرصت تشییع تن که داشت
زهرای من غریب شد اما کفن که داشت
حتی اگر نبود کفن پیرهن که داشت
داغ دل شکسته من این سخن شده
برعکس مادری پسرش بی کفن شده
#فاطمیه
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
دختری پروانه سان هر لحظه یاد مادرش
اشک را جاری نماید در کنار بسترش
هست پیدا در وجودش روح افلاکی او
سر کند در پیش بابا چادر خاکی او
چادرش را پرده داران جنان بو کرده اند
عرشیان بر تار و پود آن پناه آورده اند
زینت بابا تویی سوز دلش را ساز کن
تا که خیزد عطر او سجاده اش را باز کن
زیر لب با یاد زهرایش تکلم می کند
با نظر بر سوی تو او را تجسم می کند
ای نفس هایت بهشتی ناز پرورد علی
دختر حیدر خبر داری تو از درد علی
مثل او با یاد مادر دیده را نمناک کن
دست تو سالم ، بیا و اشک بابا پاککن
گَرِده های غربت کاشانه را جارو بزن
یاد آن قامت کمانی خانه را جارو بزن
خوان مهرش را نهاده یادگاری کوثرت
پخته نان چند روز خانه اش را مادرت
برگ گل های لب خشکیده را تابی بده
جای مادر بر حسین تشنه اش آبی بده
از همین حالا ز غم هایش بر آور توشه ای
جای مادر بر گلوی او بزن گل بوسه ای
بر دل زار حسن داغ و عزا غم واره شد
در میان کوچه قلب کوچکش صد پاره شد
خواب می بیند سپهر آفرینش نیلی ست
باز در گوشش صدای سخت ضرب سیلی ست
محسن غلامحسینی✍
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
پرستوی مهاجرم ، چرا ز لانه می روی
اگر ز لانه میروی ،چرا شبانه می روی
قرار من شکیب من ، مهاجر غریب من
فدای غربتت شوم ، که مخفیانه می روی
حیات جان امید دل ، علی بود ز تو خجل
که با کبودی بدن ، ز تازیانه می روی
کبوتر شکسته پر ، مرا به همرهت ببر
چرا بدون همسرت ، ز آشیانه می روی
چهار طفل خون جگر ، زنند در غمت به سر
تو بر زیارت پدر ، چه عاشقانه می روی
الا به رخ نشانه ات ، مگر شکسته شانه ات
که موی زینبین خود ، نکرده شانه می روی
همای بی ترانه ام ، چرا ز آشیانه ام
به کوی بی نشان خود ، پر از نشانه می روی
فتاده بر دلم شرر ، که تو در این دلِ سحر
ز همسرت غریب تر ، برون ز خانه می روی
«میثم» از چه واهمه تو راست مهر فاطمه
به حشر هم سوی جنان بدین بهانه می روی
#غلامرضاسازگار
#سبک_من_مرغ_عشق_حیدرم
#سبک_بیا_نگار_آشنا
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا
امشب به نخل آرزویم برگ پیداست
در چهرة زردم نشان مرگ پیداست
امشب مرا در بستر خود واگذارید
بیمار بیت وحی را تنها گذارید
دوران هجوم رو به اتمام است امشب
خورشید عمرم بر لب بام است امشب
بیرون برید از خانه زینب را که حاشا
مادر دهد جان و کند دختر تماشا
گوئید مولا را که در مسجد نشیند
تا مرگ یارش را به چشم خود نبیند
خجلت زده از اشک فرزندان خویشم
اسما تو تنها وقت مردن باش پیشم
پیش حسن از اشک ماتم رخ نشوئی
جان حسینم با علی حرفی نگوئی
چون روز آخر بود، کار خانه کردم
گیسوی فرزندان خود را شانه کردم
دید چه حالی در نمازم بود اسماء؟
این آخرین راز و نیازم بود اسماء
آخر نگاه خویش را سویم بیفکن
میخوابم اینک پرده بر رویم بیفکن
بنشین کناری ناله از دل در خفا زن
بانوی خود را لحظهای دیگر صدا زن
دیدی اگر خامش به بستر خفتهام من
راحت شدم، پیش پیمبر رفتهام من
آیند چون اطفال معصومم به خانه
پرسند از مادر خبرداری تو یا نه؟
دیدند اگر خاموش و بیتاب است مادر
آهسته با آنها بگو خواب است مادر
چون سوی حجره کودکانم رو نهادند
یکباره روی جسم رنجورم فتادند
مگذار ساعتها تنم در بر بگیرند
مگذار آنان هم کنار من بمیرند
بفرست مسجد آن دو طفل نازنین را
کآرند بالینم امیرالمؤمنین را
شبها برایم بزم اشک و غم بگیرند
در خانة آتش زده ماتم بگیرند
از من بگو با زینب آزادۀ من
برچیده مگذاری شود سجادۀ من
من رفتم اما یادگارم زینب اینجاست
تکرار آهنگ دعایم هر شب اینجاست
#استاد_سازگار ✍
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#فاطمیه
#دوبیتی
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
کوهم ولی از فراق تو لرزیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
می سوزم از این داغ که وقت غسلت
رویی که به من نشان ندادی دیدم
شاعر: #علی_سلطانی
......____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.