فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜چرا با شنیدن نام امام زمان قیام میکنیم و می ایستیم؟؟
🎧 #استاد_رفیعی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار نخستینبار جلسه شرح خاطرات زندگی رهبر انقلاب
◾ روایت اولین آشنایی رهبر انقلاب با شهید حسن باقری. سالروز شهادت این شهید بزرگوار نهم بهمن بود
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
4_5989807192532844915.m4a
10.22M
حیوانات وفادار
قصه صوتی کودک
گوینده : لیلا طوفانی
#قصه_شب
#قصه_صوتی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
⚠️ #تلنگرانه
هرچه "روح" به #خدا نزدیک تر باشد،
آشفتگی اش کمتر است...
زیرا
نزدیکترین نقطه به مرکز دایره،
کمترین تکان را دارد...!!!
آرامشم آرزوست🌱
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#درسهایی_از_قرآن
#یادمان_باشد ❗️
یک آیـه یک نکتـــــه
✨مثل دانههای انار✨
💫 اين دانههای انار چقدر زيبا و شکيلاند.
اين زيبايی، اين شکل به خاطر اين است که اينها در کنار هم هستند؛ دوشادوش هم هستند.
اگر از هم مثل دانههای انگور فاصله میداشتند ديگر اين زيبايی را هم نداشتند.
💫ما آدمها در نگاه دين مثل دانههای انار هستيم، يعنی وقتی شکل میگيريم و يک جمالی پيدا میکنيم و تماشايی میشويم که در کنار هم باشيم؛
دوشادوش هم باشيم آن وقت است که يک تاثير و خاصيتی میتوانيم داشته باشيم.
ادامه دارد...
📗حدید، ۲۷
#قرآن
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#آیا_میدانید ⁉️
⚜موانع سعادت و خوشبختی⚜
(قسمت اول)
🔺 اعراض از ذكر خدا
✨ "و هركس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت.". (سوره طه، آیه.124)
🍁از این آیه استفاده می شود كه روی گردانی از یاد خدا زندگی سخت و پرمشقتی را به دنبال داشته و مانع از رسیدن انسان به سعادت و خوشبختی است.
🍁 بى ايمان، هم در دنيا زندگى مشقّتبار دارد و هم در آخرت از نعمت ديدن محروم است.
ادامه دارد...
#قرآن
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#مسابقه
نقاشی کاریکاتوری شاه
ارسالی یکی از شرکت کنندگان مسابقه
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#مسابقه
نقاشی دهه فجر
ارسالی یکی از شرکت کنندگان مسابقه
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#من_ایران_را_دوست_دارم
مقام معظم رهبری:«در هفته انقلاب اسلامی مردم هر محله، کوی و برزن، در مسجد محل با هدیه، گل و شیرینی، جشن انقلاب را برگزار کنید.....بر سر در هر خانه ای پرچم بزنید 🇮🇷🇮🇷
نشان دهید که ملت این خاطره را گرامی میدارد..... دشمن میخواهد ۲۲بهمن فراموش شود.»
✅ امسال با رعایت پروتکلهای بهداشتی، جشن انقلاب را برگزار میکنیم.
🌷دهه فجر مبارک🌷
✳️ پویش نصب پرچم بر سر در خانه
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روزنگار ۱۱ بهمن ۱۳۵۷
🔸 بلاخره انتظارها به سر رسید، پرواز انقلاب صورت خواهد گرفت و امام ۹ صبح فردا در تهران خواهند بود...
🔸 نقل و انتقال و حرکت وسائل و ادوات نظامی گمانهزنی کودتای آمریکایی را شدت میدهد، بختیار آخرین تیر ترکش را رها میکند و دستور مانور نظامی میدهد... ولی مردم همچنان در خیابانها حضور دارند و راهپیمایی و تظاهرات در اکثر شهرهای کشور ادامه دارد.
🔸 خروج ۱۲۰۰ آمریکایی دیگر و اتباع انگلیس و بلژیک از ایران.
🔸 اعلام حمایت شیعیان لبنان از امام خمینی و مردم ایران .
🔸 با اعلام رسمی تاریخ حرکت امام ، شهید دکتر مفتح سخنگوی روحانیت مبارز گفتند : «امام خمینی فرمودند: «من یک طلبه ام و میخواهم با مردم باشم، بنابراین تشریفات استقبال را کم کنید».... دکتر مفتح ادامه دادند: «خداوند حافظ امام است اما برای حفظ انتظامات و نظم در مراسم استقبال، ۵۰ هزار نفر در طول مسیر تعیین شدهاند...»
🔸 با توجه به تهدیدات شدید نسبت به جان امام و تماسهای مشکوک برای بمبگذاری در هواپیمای حامل امام، ایشان به اطرافیان فرمودند:« من بیعت خود را از شما برمیدارم، شما جانتان را به خطر نیندازد.»
🔸 امام خمینی در آخرین روز اقامت خود در فرانسه طی نامهای از دولت این کشور و اهالی نوفل لوشاتو تشکر کردند... همچنین بدون برنامهی قبلی به خیابانهای اطراف محل اقامت خود رفتند و از مردم به خاطر مهمان نوازی آنها تشکر کردند و سخنان امام برای مردم ترجمه شد.....
آب زنید راه را
مژده دهید باغ را
بوی بهار میرسد....
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
بازی جدید
مریم دفتر نقاشی و مداد رنگی هایش را آورد. آن ها را جلوی سعید گذاشت. سعید لب هایش را جمع کرد گفت:«الان حوصله نقاشی ندارم آبجی»
مریم لبخندی زد و گفت:«می دانم داداشی»
سعید دستش را توی موهایش فرو برد و پوفی کرد:«پس چرا این ها را جلوی من گذاشتی؟»
مریم مداد قهوه ای را برداشت گفت:«حالا که هر دوی ما حوصله مان سر رفته بیا بازی کنیم»
سعید یک ابرویش را بالا داد و گفت:«چه بازی؟»
مریم مشغول کشیدن نقاشی شد، نقاشی اش خیلی زود تمام شد. سرش را بالا گرفت و به سعید گفت:«این یک بازی جدید است. من یک جفت پا کشیدم تو باید بفهمی این پاها مال کدام حیوان است؟»
سعید سرش را خاراند به نقاشی نگاه کرد. دو پای قهوه که چیزی شبیه سُم داشتند! کمی فکر کرد گفت:«خیلی از حیوانات سُم دارند!»
مریم خندید، سعید چندتا حیوان سم دار نام برد:« الاغ! گاو! گورخر! اسب!»
مریم برای سعید کف زد و گفت:«افرین داداشی اما این حیوان هیچ کدام از این ها نبود!»
سعید چشمانش را گرد کرد و باز فکر کرد. مریم کمی بالاتر از پاها را هم کشید رو به سعید کرد و گفت:«حالا بگو!»
سعید با دقت بیشتری به نقاشی خیره شد:«می شود کمی راهنمایی کنی؟»
مریم چشمانش را بست و گفت:«فکر کن الان توی جنگل هستیم» سعید هم چشمانش را روی هم گذاشت. مریم ادامه داد:«از بین درختان جنگل آرام جلو می رویم، یک گله از حیوانات قهوه ای سم دار کمی جلوتر ایستاده اند و غذا میخورند!»
سعید پرسید:«غذایشان چیست؟»
مریم کمی فکر کرد و گفت:«اووومممم، غذایشان برگ گیاهان و علف های روییده در جنگل است!»
سعید بشکنی زد و گفت:«پس گیاه خوار است!»
مریم با چشمان نیمه باز به سعید نگاه کرد و گفت:«افرین» باز ادامه داد:«وای نگاه کن بچه هایشان دارند شیر میخورند! چقدر ناز و زیبا هستند»
سعید لپ هایش را پر باد کرد و گفت:«پس از حیوانات پستاندار است»
مریم ادامه داد:« خال های سفید و زیبای پشت حیوانات گله را می بینی؟»
سعید از جا پرید برای خودش کف زد و گفت:«فهمیدم فهمیدم آهو!»
مریم خندید و گفت:«به قول مادربزرگ معما چو حل گشت آسان شود»
#باران
#قصه
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
😴اعمال قبـــل از خواب
⏪ قبل از خواب وضــــو بگیریم ثواب شب زنده داری دارد
⏪ سفارش به تلاوت آیه الڪرسے قبل از خواب
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَۆُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
⏪ تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها نیز قبل از خواب بسیار سفارش شده :
🌼34 بار الله اڪبر
🌼33 بار الحمدلله
🌼33 بار سبحان الله
🎁 سفارش پیامبر(ص)به حضرت فاطمه(س) هنگام خواب🎁
1⃣ سه مرتبه خواندن سوره توحید (قل هو الله احد... ) برابر با ختم قرآن است.
ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ
ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺃَﺣَﺪٌ 🌼ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺍﻟﺼَّﻤَﺪُ 🌼ﻟَﻢْ ﻳَﻠِﺪْ ﻭَﻟَﻢْ ﻳُﻮﻟَﺪْ 🌼ﻭَﻟَﻢْ ﻳَﻜُﻦ ﻟَّﻪُ ﻛُﻔُـﻮﺍً ﺃَﺣَﺪٌ
2⃣ یک مرتبه صلوات بر من و پیامبران پیش از من سبب شفاعت خواهد شد
🌼 ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَﺍﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ وِّ ﻋَﻠَﻲ جمیع ﺍﻻَﻧْﺒِﻴﺎﺀِ ﻭَﺍﻟﻤُﺮْﺳَﻠﻴﻦ🌼
3⃣ یک مرتبه استغفار برای مومنین سبب خشنودی میشود
🌼 ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎﺕِ 🌼
4⃣ یک مرتبه ذکر 🌼ﺳُﺒْﺤﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠّﻪِ ﻭَ ﻻﺍِﻟﻪَﺍِﻻَّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍَﻛْﺒَﺮُ🌼 ثواب حج و عمره را دارد.
⏪ تلاوت معوذتین هم بسیار موڪد هست:
🌷✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ✨🌷
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ🌼مَلِڪِ النّاسِ🌼إِلهِ النّاسِ🌼مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنّاسِ🌼الَّذے یُوَسْوِسُ فے صُدُورِ النّاسِ🌼مِنَ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ🌼
🌷✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ✨🌷
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ🌼مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ🌼وَ مِنْ شَرِّ غاسِق إِذا وَقَبَ🌼وَ مِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِے الْعُقَدِ🌼وَ مِنْ شَرِّ حاسِد إِذا حَسَدَ
⏪ آیه آخر سوره مبارڪه ڪهف جهت بیدار شدن براے نماز شب و نماز صبح
🌼 قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا (۱۱۰ سوره مبارڪه ڪهف)
⏪ سوره ى تكاثر ایمنـے از عذاب قبر
🌷✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨🌷ِ
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ🌼 حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ🌼 كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ🌼 ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ🌼 كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ🌼 لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ🌼 ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ🌼 ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ🌼
⏪ ثواب ۳ بار تلاوت 🌼یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ🌼 برابر با خواندن هزار رڪعت نماز
⏪ پیامبر اڪرم(ص) مے فرمایند: هر ڪس آیه «شهداللّه» را در وقت خواب بخواند، خداوند هفتاد هزار فرشته به واسطه آن خلق مے ڪند ڪه تا روز قیامت براے او طلب آمرزش ڪنند. (مجمع البیان؛ ج 2/421)
🔹{آل عمران آیه «۱۸»} :
🌼شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ 🌼
⏪ خواندن ۱۱ بار سوره مبارکه قدر بعد از نماز صبح و قبل از خواب سفارش شده
🌷✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم✨🌷
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ🌼
وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ🌼
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ🌼
تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ🌼
سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ🌼
هزاران فرشته طلب مغفرت میڪنند براے قارے این سوره
📕جامع احادیث شیعه ج۱۵، ۱۴۹
آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم شویم ؟
💦التـــــماس دعــــ❤ــــــا
🌙 شبتون پر از ارامش🌸 التماس دعای فرج یاعلی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
سالروز ورود حضرت امام خمینی (ره) به میهن و آغاز چهل و سومین دهه فجر انقلاب اسلامی را خدمت همه سروران گرامی تبریک و تهنیت عرض می کنیم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روزنگار ۱۲ بهمن ۱۳۵۷
🔸 امام آمد ✌️✌️
هواپیمای امام از فرانسه به مقصد ایران پرواز کرد ... این پرواز که به پرواز انقلاب مشهور شد در ساعت ۹:۲۷ دقیقه صبح در حالی که سه فانتوم جنگی از ابتدای مرز هوایی کشور آن را همراهی میکردند وارد مرزهای ایران شد.
🔸 مردم بسیاری علیرغم حکومت نظامی شب قبل را در میدان آزادی، بهشت زهرا به صبح گذراندند.
🔸مردم خیابانها را آب و جارو کردند و در مسیر حرکت امام گل گذاشتند و شیرینی پخش میکردند.
🔸امام پس از ورود به کشور ابتدا در فرودگاه مورد استقبال قرار گرفتند و چند کلمهای سخنرانی کردند:«من از عواطف طبقات مختلف مردم تشکر میکنم و بار ملت بر دوش من بار گرانی است که نمیتوانم جبران کنم ...»
🔸امام پس از آن به بهشت زهرا رفتند و مورد استقبال هزاران نفر از مردم قرار گرفتند و سخنانی ایراد فرمودند؛ «من دولت تعیین میکنم، من به پشتوانهی این ملت دولت تعیین میکنم...»
🔸 مدرسه رفاه محل استقرار امام شد.
🔸 با تلاش فراوان کارکنان اعتصابی تلویزیون، عدهی بسیاری از مردم به طور زنده شاهد ورود امام به میهن بودند. بعد از آن نظامیان حامی شاه و بختیار به استودیو تلویزیون هجوم آوردند و دستور قطع برنامه زنده را دادند. عدهی بسیاری از مردم تلویزیون های خود را شکستند و به خیابان ها ریختند.
🔸 روحانیون متحصن در دانشگاه تهران با ورود امام به تحصن خود خاتمه دادند.
🔸 امام طی اعلامیه ای از نظامیان خواستند که به همکاری خود با رژیم ستمشاهی پایان دهند .
خمینی ای امام....
خمینی ای امام....
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ فرق انقلاب اسلامی با دیگر
انقلاب ها
💠تحلیل بسیار خوبی درباره اساس انقلاب های مختلف دنیا و مقایسه با انقلاب اسلامی
🌺🌺🌺🌺🌺
😊دهه فجر مبارک😊
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
🌴 #رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
🌴 #قسمت_سوم
و مادر با لحنی دلسوزانه جواب داد:
«نه بابا! طفل معصوم اصلاً نگاه نکرد ببینه چی هست. فقط تشکر میکرد.»
احساس میکردم مادر با دیدن مرد غریبه و رفتار پسندیدهاش، قدری دلش قرار گرفته و به آمدن مستأجر به خانه تا حدی راضی شده است، اما برای من حضور یک مرد غریبه در خانه، همچنان سخت بود؛ میدانستم دیگر آزادی قبل را در حیاط زیبای خانهمان ندارم و نمیتوانم مثل روزهای گذشته، با خیالی آسوده کنار حوض بنشینم. به خصوص که راه پله طبقه دوم از روبروی در اتاق نشیمن شروع میشد و از این به بعد بایستی همیشه در اتاق را میبستیم. باید از فردا تمام پردههای پنجرههای مشرِف به حیاط را میکشیدیم و هزار محدودیت دیگر که برایم سخت آزار دهنده بود، اما هر چه بود با تصمیم قاطع پدر اتفاق افتاده و دیگر قابل بازگشت نبود.
ظرفهای نهار را شسته و با عجله مشغول تغییر وضعیت خانه برای ورود مستأجر جدید شدیم.
مادر چند ملحفه ضخیم آورد تا پشت پنجرههای مشرف به حیاط نصب شود، چرا که پردههای حریر کفایت حجاب مناسب را نمیکرد.
با چند مورد تغییر دکوراسیون، محیط خانه را از راهرو و راه پله مستقل کرده و در اتاق نشیمن را بستیم.
آفتاب در حال غروب بود که مرد غریبه با کلیدی که پدر در بنگاه در اختیارش گذاشته بود، درِ حیاط را نیمه باز کرده و با گفتن چند بار «یا الله!» در را کامل گشود و وارد شد.
به بهانه دیدن غریبهای که تا لحظاتی دیگر نزدیکترین همسایه ما میشد، گوشه ملحفه سفید را کنار زده و از پنجره نگاهی به حیاط انداختم.
بر خلاف انتظاری که از یک تکنیسین تهرانی شرکت نفت داشتم، ظاهری فوقالعاده ساده داشت. تی شرت کرم رنگ به نسبت گشادی به تن داشت که روی یک شلوار مشکی و رنگ و رو رفته و در کنار کفشهای خاکیاش، همه حکایت از فردی میکرد که آنچنان هم در بند ظاهرش نیست. مردی به نسبت چهارشانه با قدی معمولی و موهایی مشکی که از پشت ساده به نظر می رسید.
پشت به پنجره در حال باز کردن در بزرگ حیاط بود تا وانت وسایلش داخل شود و صورتش پیدا نبود.
پرده را انداخته و با غمی که از ورود او به خانهمان وجودم را گرفته بود، از پشت پنجره کنار رفتم که مادر صدایم کرد:
«الهه جان! مادر چایی دم کن، براشون ببرم!»
گاهی از اینهمه مهربانی مادر حیرت میکردم. میدانستم که او هم مثل من به همه سختیهای حضور این مرد در خانهمان واقف است، اما مهربانی آمیخته به حس مردم داریاش، بر تمام احساسات دیگرش غلبه میکرد.
همچنانکه قوری را از آب جوش پُر میکردم، صدای عبدالله را میشنیدم که حسابی با مرد غریبه گرم گرفته و به نظرم میآمد در جابجایی وسایل کمکش میکند که کنجکاوی زنانهام برانگیخته شد تا وسایل زندگی یک مرد تنها را بررسی کنم.
پنجره آشپزخانه را اندکی گشودم تا از زاویه ای دیگر به حیاط نگاهی بیندازم.
در بارِ وانت چند جعبه کوچک بود و یک یخچال کهنه که رنگ سفید مایل به زردش در چند نقطه ریخته بود و یک گاز کوچک رومیزی که پایههای کوتاهش زنگ زده بود. وسایل دست دومی که شاید همین بعد از ظهر، از سمساری سر خیابان تهیه کرده بود.
یک ساک دستی هم روی زمین انتظار صاحبش را میکشید تا به خانه جدید وارد شود.
طبقه بالا فقط موکت داشت و در وسایل او هم خبری از فرش یا زیرانداز نبود. خوب که دقیق شدم یک ساک پتو هم در کنار اجاق گاز، کف بار وانت افتاده بود که به نظرم تمام وسیله خواب مستأجر ما بود.
از این همه فضولی خودم به خنده افتادم که پنجره را بستم و به سراغ قوری چای رفتم، اما خیال زندگی سرد و بیروحی که همراه این مرد تنها به خانهمان وارد میشد، شبیه احساسی گَس، در ذهنم نقش بست.
در چهار فنجان چای ریخته و به همراه یک بشقاب کوچک رطب در یک سینی تزئینی چیدم که به یاد چند شیرینی افتادم که از صبح مانده بود.
ظرف پایهدار شیرینی را هم با سلیقه در سینی جای دادم و به سمت در اتاق نشیمن رفتم تا عبدالله را صدا کنم که خودش از راه رسید و سینی را از من گرفت و بُرد.
علاوه بر رسم میهماننوازی که مادر به من آموخته بود، حس عجیب دیگری هم در هنگام چیدن سینی چای در دلم بود که انگار میخواستم جریان گرم زندگی خانهمان را به رخ این مرد تازه وارد بکشم.
#ادامه_دارد ...
#نویسنده_فاطمه_ولی_نژاد
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#فوری
✔️ انالله و اناالیه الراجعون
🔳 روح بلند و ملکوتی حضرت #آیت_الله_نظری به خدا پیوست
▪️متاسفانه دقایقی پیش حضرت آیت الله عبدالله نظری خادم الشریعه مدظله العالی در یکی از بیمارستانهای تهران به ملکوت اعلی پیوست
ایشان در سال ۱۳۱۱ هجری شمسی در قریه خرمندیچال زیراب سوادکوه متولد شد و سالها ساکن ساری بود.
روحش شاد و یادشان گرامی🥀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃