از کرخه تا شام
💞 #عاشقانه_شهدا
میگفت:
بزرگ شدن و قدکشیدن بچه هامو و... همه چی رو دوست دارم ببینم ولی خب #اعتقاداتم اجازه نمیده.
منم از ته دل راضی بودم که تو این راه رفته، توی راه اهل بیت... اگه بهش میگفتم بخاطر من نرو... پس #خودش چی میشد...
لحظه آخر بهش پیامک زدم، گفتم: راضی ام به رفتنت... دوست دارم تمام تلاشت #دفاع باشه...منم اینجا تاجایی که میتونم از بچه ها مراقبت میکنم.
تو فقط دعا کن...
کاش میدونستی چه #تکیه_گاه محکمی هستی...
#هدیه تولدم قابی بود باخط قشنگش که نوشت... فاطمه ی عزیزم
مهرتان سنجیده ام
خوبان فراوان دیده ام
اما تو چیز دیگری...💕💞💕
#شهید_حسن_غفاری🌷
#شهید_مدافع_حرم
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#ستارههای_زینبی
بعد از #شهادت همسرم وقتی میخواستیم بخوابیم،😴 پسرکوچکم، محمد امین مدام میگفت: من #میترسم. میترسم وقتی بخوابیم دزد بیاد. میگفتم مامان! نترس. ❌کسی بداند اینجا خانه شهید هست، نمیآید. عکس #پدرت دم در هست. کسی نمیآید. بچهها که خوابیدند، توی فکر بودم. گفتم مهدی! شب کنار محمدامین بخواب که نترسد. صبح که از خواب بیدار شدم بوی خیلی خوب و #عجیبی کنار محمدامین میآمد. با خودم گفتم من دیوانه شدم⁉️ چرا فقط این بو از طرف محمدامین میآید و این طرف دیگر نیست. یک هفته قبل از شهادت #دامادمان، به اتاق همسرم رفتم، همان بوی عجیب دو سال و نیم قبل، در اتاق پیچیده بود ♻️و به مشام میرسید. بعد از شهادت دامادمان(مهدیایمانی)، وقتی #پیکر آقا مهدی را آوردند خیلی برایم عجیب بود. پرچم🇮🇷 تابوت همان #بو را میداد.»
✍به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_قاسم_غریب🌷
#سالروز_شهادت
💠 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
باجناقهایی که شهید مدافع حرم شدند😍😍 به یاد #شهید_قاسم_غریب(تصویر راست) #شهیدمهدی_ایمانی(تصویر چپ)
#خاطرات_شـهدا
🔰گاهی #باجناقها میتوانند از دو دوست به همدیگر نزدیکتر باشند👥، طوری که #طاقت دوری از هم را نداشته باشند. گاهی دو دوست میتوانند❣ نسبت #خونی با هم نداشته باشند
🔰 ولی داشتن #هدف مشترک و خون دادن در راه آرمان و اعتقادات، آنها را از خویشاوند به هم نزدیکتر کند.👌 درست شبیه سرگذشت شهیدان قاسم غریب و مهدی ایمانی؛ دو باجناقی که در فاصلهای کوتاه از هم، شهید #مدافع حرم شدند و نامشان در تاریخ کشور ماندگار شد.💯قدم گذشتن در این راه #عاشقانه را باجناق بزرگتر شروع کرد.😇
🔰شهید #غریب در میدان رزم با گروههای انحرافی پژاک و منافقین داخلی مجاهدانه جنگید ⚔تا اینکه یک چشم خود را از دست داد و همچنین چهار #ترکش نیز در بدن وی جاخوش کرد..پس از چند سال شهید غریب نتوانست نسبت به ظلم و جنایت تروریستهای 👹تکفیری ساکت و آرام بماند و سال 1394 خودش را به #سوریه رساند.
🔰این #دومین مرحلهای بود که او برای دفاع از حریم حضرت زینب(س) به سوریه 🕌میرفت و آخرین باری بود که وطن را میدید و در 24 رمضان سال 94 در ارتفاعات⛰ تلمور سوریه برای همیشه از میان ما #پر کشید.
🔰همسر #شهید درباره نحوه شهادت ایشان میگوید: «24 ماه رمضان 🌙ساعت 11 شب آقاقاسم با همرزمانشان در حال #استراحت بودند. ساعت 12 آنها در حالی که غافلگیر 😱شده بودند با صدای تیراندازی از مقر خارج شدند. آقا مهدی که #فرمانده محور بودند چند باری برای تقویت روحیه بچهها «یا زینب(س)»✊ میگوید و به جلو میرود تا بچهها هم #قوت قلب بگیرند.
🔰ساعت یک نیمه شب در بیسیم📞 آقا قاسم را صدا میکنند ولی ایشان #شهید شده بود و درگیری تا ساعت 3 نیمه شب 🌓ادامه پیدا میکند و بعد از چند ساعت پیکر شهیدغریب را پیدا میکنند و میبینند که هیچ #خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند میکنند، خون از قلبشان❤️ #سرازیر میشود.»
#شهید_قاسم_غریب🌷
📎سالروز شهادت
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#روایٺــ_عِـشق ✒️
اگر تصویر #پروفایل گوشی اش را نظاره کنی، همه تصاویر 🖼حاکی از #عشق به شهادت و عشق به حضرت زینب(س) 💞در آن ها موج می زد..هنوز از #ازدواجشان چند سالی سپری نشده بود، هنوز از خاطراتشان چندان نگذاشته بود😔 که ایمان بر سر عهد و پیمان با خدا وفادار ماند، ایمان چون #ایمانش قوی بود همسر را تنها گذاشت تا به هدف بزرگترش یعنی شهادت برسد💯..ایمان که راه حضرت #علی اکبر(ع) امام حسین(ع) را دنبال میکرد، همیشه از شهادت به همسرش میگفت و سرانجام در ظهر روز چهارشنبه، در حالی که ما #سرگرم زندگی ماشینی بودیم، او در گرمای ☀️کویر به دست #اشرار به شهادت رسید.
#شهید_ایمان_یوسفی🌷
#سالروز_شهادت
@azkarkhetasham