eitaa logo
از کرخه تا شام
162 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
از کرخه تا شام
⭕️با آمدن پدر به منزل🏡 به استقبال او می‌رفت و برای او چای☕️ می‌ریخت و لباس‌های پدر را می‌شست و دست پدر را می‌گرفت تا دستان پدر منتظر مهربانی احمد باشد😔 ⭕️پدر از دوری فرزند رنجیده💔 ولی اکنون دیگر است که فرزند خود را در راه دفاع👊 از راه (س) و مقاومت و بیداری اسلامی و ارزش‌های اسلام و انقلاب تقدیم کرده و این هدیه را عامل خود در روز قیامت می‌داند. @azkarkhetasham
•یاد او در سینه کردم جـامه بوی گـل گرفت •دم زدم از زلـف او هنگامه بوی گل گرفت "فرمانده گردان یدالله" #شـ‌هید_محمدجواد_آخوندی🌷 #سـالروز_شـهادت
از کرخه تا شام
•یاد او در سینه کردم جـامه بوی گـل گرفت •دم زدم از زلـف او هنگامه
💠آخرین آرزو 🔰عملیات💣 خیبر رو به اتمام بود که ناگهان با پاتک سنگین عراقی‌ها مواجه شدیم.😨 تشکیلات نظامی آنها خیلی قوی به نظر می‌رسید، به ازای هریک نفر از نیروهای ما یک تانک وجود داشت. همه بچه‌ها ترسیده بودند.😰 با اینکه شش آرپی‌جی زن ماهر در گردان فعالیت می‌کردند، اما به علت و ضعف روحیه کار زیادی از دستشان برنمی‌آمد. ⚠️ 🔰آخوندی سریع آرپی‌جی را در دست گرفت و چند تانک را منهدم کرد🚧 و از رزمنده‌ها 👥خواست تا خود را حفظ کنند با این کار او جان تازه‌ای گرفتیم.💯 ناگهان در نزدیکی او گلوله تانک اصابت کرد، هراسان به طرفش دویدیم،🏃 پایش قطع شده بود می‌خواستیم عقب‌نشینی🔙 کنیم، اما محمدجواد اصرار داشت منطقه را ترک نکنیم.❌ 🔰 «بجنگید⚔ اگر عقب نشینی کنید می‌گویند که شکست خورده‌اند ولی اگر شویم می‌گویند‼️ که تا آخرین نفس جنگیدند و شهید🕊 شدند.» در آخرین لحظات وصیت📝 کرد را بتراشیم و آرم سپاه را از روی لباسش برداریم.😔 🔰محمد جواد می‌دانست که برای سال‌های طولانی در زیر آفتاب☀️ داغ خاک عراق خواهد ماند، و اگر نیروهای بعثی👿 او را با لباس سپاه ببینند، حتماً او را قطعه قطعه🔪 می‌کنند. پس از چند ثانیه آخوندی از هوش رفت. چشمانش 👁را بستم. سردار دلاور گردان ما به دیرینه‌اش رسید 😇و ما نیز سر به زیر و پس از اجرای وصیت او منطقه را ترک کرده😭 و به عقب بازگشتیم...۱۲ سال بعد برادران عزیز گروه پیکر خسته او را به کشور🇮🇷 بازگرداندند... 🌷 @azkarkhetasham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🍃تو بيا عزيز زهرا که تو سيد جهانی که توهم بهار مردم که توهم بهار جانی 🌺تو بيا که چشم مردم به ره عنايت توست که تو هم طبيب دلها که تو نور ديدگانی 🍃❤️ @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
✨﷽✨ 🌹او ایستـــــاد پاے امام زمــــان خویش🌹 🔴 ماجرای عذرخواهی شهید سیاح طاهری از یک جوان ⬅️ ادامه مطلب ⇩⇩⇩
از کرخه تا شام
🍂﷽🍂 🔷 یکی از بچه‌ها می‌گفت پیرمردی در مراسم حاج سعید خیلی بی‌تابی می‌کرد، دوستی پرسید ببخشید پدرجان شما چیکاره آقای طاهری هستی؟ 🔹گفت کاره‌ای نیستم چند وقت پیش اومده بود دم در خانه ما، در زده بود. دیدم این آقاست به من گفت پسرت خونه است؟  گفتم: بله  🔹گفت: میشه صداش کنید؟ گفتم: این دیگه چی میخواد در خونه ما؟ بچم با حزب‌الهی‌ها سروکار نداره بچه ما که ژیگولیه! به پسرم گفتم: بابا برو دم در!  یکی کارت داره.  🔻پسرم که اومد. پریدن تو بغل هم قبل از خداحافظی یه هدیه هم داد به پسر من و رفت. 🔹به پسرم گفتم: بابا ایشونو می‌شناختی؟ گفت: نه بابا، چند روز پیش داشتم تو خیابون می‌رفتم ایشون با ماشینش عبور کرد آب زیر تایر ماشینش ریخت رو شلوار من، من یه دادی زدم و ناسزایی گفتم. 🔹ایشون ایستاد اومد پایین. بابا نیم ساعت از من داشت عذرخواهی می‌کرد. «پسرم منو ببخش؛ پسرم من حواسم نبود». 🔻دیگه نگفت من یک چشم ندارم، اصلا نصف اینور و نمی‌بینم. بعد از عذرخواهی گفت: پسرم میشه این آدرس خونتون رو به من بدی. با ترس و لرز دادم، الان اومده بود در خونه، برام یه شلوار جین هدیه  آورده ...... راوی 👈 دوست شهید (حبیب احمدزاده) ▒ سردار مدافـــع حــــرم ▒ 🌺 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🍃🌺🍃🌺 مثل همه دوستان به لباس و ماشین🚙 خود اهمیت می داد،و خیلی به آن می رسید. یک روز از او پرسیدم: من را بیشتر دوست داری یا ماشینت رو؟ لبخندی زد😊 و گفت: برادر! تو که می دانی چقدر برایم عزیزی❤️! من به رسیدگی میکنم، زیرا که نعمتی از طرف خداوند است و خدا به ما سفارش کرده است هر نعمتی که به شما می دهم قدرش را بدانید و اگر قدرش را ندانم از آن می شوم. با این وجود، علتی که خداوند این قدر به کرامت داد این بود که او حُبّ دنیا🌍 را از قلبش خارج کرد و راه در پیش گرفت راهی که به قول خودش راهی سخت و پر از خار است. نقل از: دوست_شهید 🌷 شهید_مدافع_حرم_لبنانی @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
5⃣1⃣0⃣1⃣ 🌷 ✨احمد فرزندمان بود. بسیار عزیز و دوست داشتنی بود. کودکی آرام، بی آزار، بسیار مؤدب و با اخلاق… نسبت به هیچ چیز در اطراف خود بی اهمیت نبود. ✨اعتقاد به مذهب و دین در احمد متجلی بود. بسیار کوشا بود و باعث نشده بود که تن پرور و تنبل باشد. احمد هیچ وقت اجازه نمی داد وقتش به بگذرد. ✨احمد دانشجوی ی دانشکده امجاد بود و توانست با کسب بهترین نمرات در رشته فناوری اطلاعات(IT) فارغ التحصیل شود. او معتقد بود مسلمان واقعی کسی است که در یک دست، کتاب به نماد دین و علم و در دست دیگر، سلاح به نماد داشته باشد. ✨خوش اخلاقی و شوخ طبعی احمد زبان زد بود. احمد بسیار نکته سنج و دقیق بود. هیچ گاه تولد خواهرانش را فراموش نمی کرد و هر سال به ما تولد می داد. او برادری مهربان و دوستی قابل اعتماد بود. در همه چیز داشت. نه پر حرف بود نه کم حرف. در هنگام خشم و ناراحتی، سکوت می کرد. ✨احمد این حدیث امام علی علیه السلام را همیشه برای من می خواند: “برای دنیای خودت چنان عمل کن که گویا تا ابد در دنیا زندگی می کنی و برای آخرت خودت چنان عمل کن که گویا همین فردا می میری.” معتقد بود این حدیث باعث از افراط و تفریط در میان مسلمین می شود. احمد مبنای زندگی خودش را بر همین اساس گذاشته بود. ✨اهل تفریح و خوش گذرانی به جا بود، با دوستانش بیرون می رفت، از ماشینش استفاده می کرد؛ ولی همه چیز را نگه می داشت و همه چیزش به جا بود. اهل اسراف و زیاده روی نبود. 🌷 شادی روحش @azkarkhetasham