سلام علیکم باتوجه به درخواست اعضای محترم ان شاءالله ازهفته آینده اشعار و سبک های ماه محرم بارگذاری میشود..
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
نام صادق روضه سازی کرده است
بادل عشاق بازی بازی کرده است
درمیان سجده یک مردی بزرگ
شداسیره پنجه ی یک گله گرگ
نیمه شب یک عده ازنسل جهیم
قومی ازهیزم بدستان قدیم
شدتدایی غصه درچشم ترم
نیمه شب آتش گشودند برحرم
درمدینه رهبری خانه نشین
می برد ارث ازامیرالمومنین
ترس بود وآتش ودست طناب
یادم آمدازغم آن بوتراب
ترس بودو چشمهای کودکی
اشگ بودو دیدگان کوچکی
یاده دلبر .غصه ی دیرینه شد
خاطرات میخ وزخم سینه شد
نیمه شب ابن ربیع بی حیا
آتشی زد بر دره بیت ولا
اونماز حضرت صادق شکست دستهایش رامیان بندبست
باره دیگر زدبه زخم حق نمک
شدتدایی باره دیگر آن فدک
صادق آل عبا.آن موسپید
پابرهنه درپی مرکب دوید
نیمه شب.درکوچه درحال عبور
پابرهنه میرودخورشیده نور
نیمه شب افتان وخیزان میرود
درمیان کوچه بی جان میرود
دشمن بی شرم از راه عناد
ناسزابرحضرت زهرا بداد
زین جسارتها دلم گشته کباب
تاکه گشتم واردبزم شراب
لیک(مجنون)برلبش یاصادق است
برامام خودهمیشه عاشق است
_شعر_آرمین غلامی(مجنون)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
بر روی پیکره توچه شلاق ها زدند
اینجامیان کوچه تورا بی هوا زدند
درنیمه های شب به سویت حمله کرده اند
شلاق برتن وبدنت ازجفا زدند
واردشدند از در و دیواروپشت بام
قومی چنین تورا سر سجاده ها زدند
آن پیرمرده محترم سالخورده را
پای برهنه دروسط کوچه ها زدند
قومی کمال بی ادبی رانموده اند
اورامیان کوچه بدون عبازدند
تکرارشدحدیث درودود وشعله ها
اوراچنین میان درو شعله ها زدند
دستش طناب بود و دوپایش برهنه بود
اورا غریب چون علی مرتضی زدند
ای دل بسوز وگریه وآه وفغان نما
اورابه ضرب طعنه ای بس ناروا زدند
اینجاتمام حرمت آل علی شکست
باقصدکشتنت وسط کوچه هازدند
ابن ربیع رسیدوتوراتازیانه زد
با اذن او تورا وسط شعله ها زدند
چون جدخودعلی.توغریبه مدینه ای
شلاق برتن وسرو روی شما زدند
بازهرکینه عاقبت ازپانشسنه ای
برکشتن تو حیله به زهرجفازدند
امادگرسرت به روی نیزه ها نرفت
بی غیرتان تورا وسط, ناله ها زدند
شعر.آرمین غلامی(مجنون)...
اشعار مجنون کرمانشاهی::
.________..
جدیدترین اشعاروسبکها
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_صادق
مزنیدم مبریدم ندهید آزارم
بگذارید عمامه به سرم بگذارم
قبل از آنیکه مرا در بر منصور برید
بگذارید حرم را به کسی بسپارم
پیرمردم پی مرکب ندوانید مرا
نه مرا پای دویدن نه عصایی دارم
بگذار ابن ربیع تا نفسی تازه کنم
بس کن اینقدر نکش بر روی سنگ و خارم
تازیانه بزن اما لب خود باز مکن
نام زهرا مبر اینقدر مده آزارم
به زمین میخورم و ذکر لبم یازهراست
یاد افتادن او بین در و دیوارم
سوخت در شعله در خانه ام و شکر خدا
که نیفتاد در سوخته روی یارم
پیش چشم پسرش مادر ما را می زد
از مغیره به خدا تا به ابد بیزارم
عبدالحسین میرزایی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_صادق
از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند
روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند
حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند
یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست
بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست
نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند
ریسمانها میکشند و فکر بالش نیستند
بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند
او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم
پیش طفلانش مَکِش نامرد میریزد بِهَم
باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد
این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد
سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد
باز هم صد شُکر در ، آئینهاش را خط نزد
در میانِ شعله میخی سینهاش را خط نزد
در میانِ کوچهها با زور او را میکِشند
بر زمین میاُفتد و بدجور او را میکِشند
روی مرکب میروند از دور او را میکِشند
پیرمرد شهر با هر زحمتی پا میشود
آه میگوید فقط " یا عَمَّتی" پا میشود
دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده
من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده
جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده
حرمله وقتی که میآید پریشان میشوم
پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان میشوم
کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند
شامیان نان خشکها را پیش مهمان ریختند
دختران تَه ماندهها را پای طفلان ریختند
عمه جان حس میکنم مژگانِ بابا کم شده
خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده
حسن لطفی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
✅زمينه شهادت امام صادق (علیه السلام)
🔻سید محمد رضا حسینی
1⃣بند اول
يه عمره غصه خوردم
يه عمر كوه دردم
برا غربت جدم
يه عمره گريه كردم
اين دنيا به خودش ديده آتيش پر زهرا رو
اين دنيا به خودش ديده رونيزه سرآقا رو
دنيا من دارم ميرم
از دست تو دلگيرم
داغ روضه ي جدم كرده پيرم
قال صادق نوح علي الحسين
ايهاالعاشق نوح علي الحسين
2⃣بند دوم
سر سجاده بودم
زير پام و كشيد و
نداشت حرمت حتي
همين ريش سفيد و
اين مردم همه مي ديدن تو كوچه كه زمين خوردم
ياد مادرم افتادم از غصه به خدا مردم
دنيا از تو دل كندم
خون كردي دل مارو
تو كوچه شنيدي تو آه زهرارو
قال صادق نوح علي الحرم
چي سرش اومد بيچاره مادرم
3⃣بند سوم
با اين پاي برهنه
باجسم ناتوانم
توي بند اسارت
شبيه عمه جانم
مي سوزه جگرم از اون چشمي كه پِي خلخالِ
از روي بدنش پاشو كه زهرا سر گودال
ميگه مادرت زهرا
اي قاري قرآنم
تشنه كشتنت مادر اي حسين جانم
قال صادق نوح علي الحسين
ايهاالعاشق نوح علي الحسين
#امام_صادق علیه السلام
#محمد_رضا_حسینی
#زمینه
✅ نوحه شهادت جعفربنمحمد (س)
➕ صوت سبک
🔻 شاعر: سعید نسیمی
1⃣ بند اول
امام ما/ میزند شرر به دل غربتت
سلام ما/ بر تو و غريبی تربتت
يا مولا/ كشتهء زهر جفا
يا مولا/ خونجگر از غصهها
يا مولا/ صادق آلعبا
2⃣ بند دوم
گرچه شرر/ كشد از خانهء من زبانه
فتادهام/ ياد ياس و ضرب تازيانه
واويلا/ زادهء خيرالنسا
واويلا/ در ميان كوچهها
واويلا/ پابرهنه بیعبا
3⃣ بند سوم
دعای تو/ شامل زائر قبر حسين
سفارشت/ همهجا اشك روان ازدوعين
واويلا/ بر شهيد كربلا
واويلا/ بر ذبيح من قفا
واويلا/ بر سر عطشان جدا
#سعید_نسیمی
#شهادت_امام_صادق_علیهالسلام
✅زمینه شهادت امام صادق (علیه السلام)
🔻جلال نيل دار
1⃣بند اول
میسوزه ؛ نخ سجاده
غم و درد حيدر ؛ به سرم افتاده
دود و غبار
گرفته خونهمو..
سوزونده آشیونهمو..
روضهمَ شده مادر
وحشت زدن
تموم بچههام..
آواره بین کوچههام..
وای از دل حیدر
(غریب آقام) ۴
2⃣بند دوم
میبندن ؛ دو تا دستامو
میکِشن تو کوچه ؛ من سن بالا رو
عمامهمو
نذاشت تا سر کنم..
میبست طناب و گردنم..
پشت سر مرکب
یادم اومد
که عمهمَ چی کشید..
اون روز توی بزم یزید..
وای از دل زینب
(غریب حسین) ۴
#امام_صادق علیه السلام
#جلال_نيل_دار
#زمینه
✅زمینه شهادت امام صادق (علیه السلام)
🔻داود قاضی
1⃣بند اول
دوباره یه غم کهنه ،یه ماجرای عاشقونه
دوباره یه زخم قدیمی ، یه ارثیه ی مادرونه
دوباره یه در خونه ،میسوزه از آتیش کینه
توو کوچه دارن یه امام و، میکشونن باز غریبونه
این درده که توو حال عبادت ، تو نیمه ی شب با حال خسته
سجاده رو از زیر پاش کشیدن ، بردن آقا رو با دسته بسته
سادات ببخشن ، این روضه داغه
دستاش و بستن نذاشتن عبا برداره
رحمی ندارن ، حرمت شکستن
فرصت ندادن که لااقل عصا برداره
آه از غریبی
2⃣بند دوم
سفارشش دمه رفتن ،اینه نماز ستون دینه
سلام آخرش حسینه ، میکشه آه از عمق سینه
میخونه لحظه ی آخر ، یه روضه ای که مکشوفه
میخونه از غریبیه اون ، تشنه لبی که رو زمینه
با نیت قربه الی الله ،دوره کردنش تو شیب گودال
خنجر میکشیدن بروی حنجر ، افتاد رو زمین غریب گودال
سادات ببخشین سنگینه روضه
سر رو پیش چشم مادر بریدن آخر
واسش بمیرم رحمی نداشتن
بردن سرش رو ،رو نیزه جلوی خواهر
آه از غریبی
#امام_صادق علیه السلام
#داوود_قاضی
#زمینه_شور
#شهادت_امام_صادق_ع
#سبک_ریان
#شب_بود_و
☑️بنداول
شب بود و یک سکوت
تو لحظه ی قنوت
بودم تنها
قلبم و شیکوندن
خونه مو سوزوندن
اون نامردا
وقت نمازم «دله مضطر۳»
دستامو بستن «مثه حیدر۳»
سیلی میخوردم «مثه مادر۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بنددوم
یه حرومی رسید ،سجاده رو کشید
از زیر پام
افتادم رو زمین ،با یک قلب حزین
مثل بابام
با آه خسته«زمین خوردم ۳»
با دست بسته «زمین خوردم ۳»
قلبه شکسته «زمین خوردم ۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بندسوم
بردنم بی عصا ،بی ردا بی عبا
با قده خم
شبیه مرتضی ،میونه کوچه ها
کشوندنم
با دل رنجور،«تن بیمار۳»
میبردنم با«هزار ازار ۳»
قصه ی کوچه«شدش تکرار۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بندچهارم
اومدن تماشا ،مردم بی حیا
تو کوچه ها
بردنم شبونه،از تو آشیونه
با ناسزا
توی دله شب «من و بردن۳»
دنبال مرکب «من و بردن۳»
شبیه زینب«من و بردن۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
☑️بند پنجم گریز کربلا
میسوزم ای خدا، ازین زهر جفا
ای وای ای وای
میگم با چشم تر یاد جد بی سر
ای وای ای وای
آتیش به قلبم «زده رخنه۳»
میاد به یادم «شه تشنه۳»
که دست و پا زد«زیر دشنه۳»
ای وای از غریبی ای وای ای وای
💠💠💠9⃣9⃣6⃣💠💠💠
#شعرای_آیینی
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
#سبک_زمینه_شور_شهادت_امام_صادق_ع
#شبونه_حمله_کردن_خونم
#لطمه_زنی
بند اول:
شبونه حمله کردن خونم
زدن آتیش به مال و جونم
خیلی به من اهانت کردن
که شکست دیگه قلبِ خونم
سجّاده میکِشَن
از زیرِ پایِ من
اینا چه قد بَدَن ، بدن ، بدن ، بدن
جلوی بچه ها
همش با ناسزا
میزننم صدا ، صدا ، صدا ، صدا
سَیِّدُ نَ الْغریب
سَیِّدُ نَ الْغریب ، غریب، غریب ، غریب
بند دوم:
دستِ بسته ، با حالِ مضطر
میبرن من رو مثلِ حیدر
تا که دیدم آتیشِ در رو
افتادم یادِ داغِ مادر
اونجا که از جفا
چهل تا بی حیا
دَرو آتیش زدن ، زدن ، زدن ، زدن
مادره من میسوخت
میونِ شعله ها
صدا میزد حسن ، حسن ، حسن ، حسن
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
بند سوم:
اونا که حقِّ ما رو خوردن
منو به قصرِ ظلمت بردن
خنده کردن به حال و روزم
منه پیر و چه بد آزردن
با زهر کینه و
با حرف ناسزا
به قلبِ من زدن ، شرر ، شرر ، شرر
غرورمو شکست
دشمنِ رذل و پست
چشام شدن پر از ، گوهر ، گوهر ، گوهر
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
بند چهارم:
رسیده دیگه جونم رو لب
میسوزم بد جوری توی تب
با دلی غرقِ خون میخونم
از غم و غصّه های زینب
واویلا شهر شام
سنگای روی بام
واویلا مجلسِ ، شراب ، شراب ، شراب
امون از ازدحام
طعنه های مدام
وای از غمِ ، رباب ، رباب ، رباب ، رباب
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#سبک_زمینه_شهادت_امام_صادق_ع🏴
#باز_خدا_روضه_خونه
بند اول:
باز خدا روضه خونه
دوباره سوخت یه خونه
دوباره حمله کردن
خونه ای رو شبونه
آسمون تیره تر شد
خونه باز شعله ور شد
انگاری باز تداعی
روضه ی میخ و در شد
باز هیزم و باز طناب
باز بوی آتیش و دود
باز تازیونه زدن
باز شونه ای شد کبود
تو کوچه آقای ما
همه دیدن می برید
پیره مردی شصت ساله
پشت مرکب می دوید
امون از این روزگار
بند دوم:
بدونِ یار و یاور
با حالِ زار و مضطر
کشیدنش تو کوچه
شبیهِ باباش حیدر
ناسزا می شنید و
خونِ دل می کشید و
با پاهای برهنه
روی خاک می دوید و
نه عمامه روی سر
نه توی دستش عصا
دائم میخورد رو زمین
امام مظلومِ ما
نفس نفس میزد و
توون نداشت دست و پاش
شکستن حُرمتشو
جلو چِشِ بچه هاش
امون از این روزگار
بند سوم:
میونِ کاخِ منصور
روضه خونه با زهرا
شده زنده دوباره
کربلا واسه آقا
تا که میبینه خنجر
میباره اشکِ ماتم
یاده راسِ بریده
میسوزه تو تب و غم
توون نداره تنش
خونی شده پیرهَنش
از شدته سَم داره
میاد خون از دهنش
خدا رو شکر که نشد
تنش دیگه بی کفن
خدا رو شکر که سرش
جدا نشد از بدن
امون از این روزگار
🎵📝: #رضا_نصابی
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#یاحسین(طاها تحقیقی)
#سبک_زمینه_امام_صادق_ع🏴
#مدینه_دوباره_شده_تداعی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بند اول:
مدینه دوباره شده تداعی
می سوزه توی آتیشا یه خونه
بدون عمامه و دست بسته
یه آقا رو میبرنش شبونه
می برنش
تازیونه تو کوچه ها می زننش
دیگه نایی نمونده توی بدنش، واویلا
واویلا واویلا
واویلا یا، مظلوم امام صادق
بند دوم:
رو خاکا میکشنش پشت مرکب
نداره پایی واسه ی دویدن
میفته وقتی رو زمین با صورت😭
می خندن، چه قده اینا پلیدن
سوخته پرش
از وقتی اومدن اینا دور و برش
پیشش حرف بد می زنن به مادرش، واویلا
واویلا واویلا
واویلا یا، مظلوم امام صادق
بند سوم:
واویلا زنده شده واسه آقا
غمای کربلا و کوفه و شام
می بینه اهل بیتو انگار الان
از مردم دارن میشنون هی دشنام
بزم شراب
اومده افتاده یادِ داغِ رباب
میدنش با تعارف مشروب، عذاب، واویلا
واویلا واویلا
واویلا یا، مظلوم امام صادق
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
❤️ #حـــــسینجان_مقتل
👋 #زیارتےاربابــــ
_گودال _حضرت امام حسین(علیه السلام)...
درسراشیبی گودال حسین راکُشتند
دور از چشم همه یکه و تنها کُشتند
پسر شیر خدا روی زمین افتاده
زینت عرش خدارا بر ه زهرا کُشتند
آخرین مرحله درگودی مقتل این بود
..خنجر از پُشت کشیدندوخدا را کُشتند
به لبِ تشنه سرت گشت جدا ازبدنت
بدنت رابه زیر مشت ولگدها کُشتند
اینچنین راه رسیدن به تو را فهمیدند
خولی وشمرتوراگوشه ی صحرا کُشتند
تنت افتادبدست خولی وشمروسنان
همچو گرگان تن توبرلبِ دریا کُشتند
زینت دوش نبی دو سرا بودی،تو
اکبرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند
ساقی آب آورت را پیش چشمان شما
یاکه پیش دیده یِ زینب کبری کُشتند
يك نفرمردنباشدكه كند ياري تو
لشگری بی سر و پا خون خدا را کُشتند
همه جاحرف تو وحرف تن پاره ی توست
خولی وشمرتورایکه وتنها کُشتند
_-آرمین غلامی(مجنون)
التماس دعا
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
🏴💔 روضه شب جمعه
اگر چه نوکری نکردم
هوایِ کربلاتُ کردم
یه بار دیگه بگو بیامُ
دوباره دورِ تو بگردم
از این زمونه سیر شدم
یه برات امضاء کن
حالا که سر به زیر شدم
یه برات امضاء کن
تو روضه ی تو پیر شدم
یه برات امضاء کن
تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ
هر کی کربلا نره ناکامِ
حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ
ای آقا….
*شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه…: “بُنَیَّ! قَتَلوکَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ”
بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده…لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت…
آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش…
دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد….
کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن…*
خاک به سَرِ من
از غم حسین شکست کَمَرِ من
زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من
خاک به سَرِ من
مادرش صدا می زد:پسرِ من
تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من
نا نداشت،سقا نداشت
برایِ دست و پا زدن
تو قتلگاه جا نداشت
جون نداشت،سامون نداشت
طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت
*هر کجا نشستی صدا بزن:حسین…..
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
.
دلتنگی ما بهر حرم....😭
.....هر شب جمعه
یک رسم قدیمیست،
به ما ارث رسیده..😭
#شب_زیارتی
#شب_جمعه_ست_یادت_نکنم_میمیرم
..........😭):♥️
4_5834899541916125962.mp3
9.54M
یارب الحسین
#شور_احساسی_مقتل
#سید_الشهدا
_
اصلا انگاری
توی سرنوشت من نوشته دلتنگی
اصلا انگاری
خبری نداری مارو کشته دلتگی
اصلا انگاری
کابوس خواب شبامون گشته دلتنگی
بخدا سخته
جا بمونی و رفیقات کربلا رفتن
بخدا سخته
از قشنگی حرم فقط برات گفتن
بخدا سخته
با یه حسرت بزرگ یه گوشه ای خفتن
اگه پر از گناهم
بیا و آدمم کنن
بازم مثل قدیما
با روضه محرمم کن
___
حرمت اقا
ارزوی قلب مضطرم می دونی تو
حرمت اقا
حسرت دو چشمای ترم می دونی تو
حرمت اقا
دوست دارم بیام با مادرم می دونی تو
شبای جمعه
دل من بیشتر هوای کربلا داره
شبای جمعه
می گن کربلا خیلی برو بیا داره
شبای جمعه
فاطمه بساط روضه رو به. پا داره
می خونه با دل خون
غریب مادری تو
کنار اب و تشنه
شهید بی سری تو
_
غریب مادر
موهات و گرفت میونه پنجه اش نامرد
غریب مادر
ضربه به حنجر تو از پشت سر می زد
غریب مادر
جلو زینب سرتو از تن جدا می کرد
غریب مادر
چه بلایی سر جسم پاکت اوردن
غریب مادر
تورو بد جوری حسین تو کربلا کشتن
غریبگ مادر
بمیرم نداری حتی پیرهن بر تن
رحمی نکردن حتی
بر تن پاره پاره
بر تن تو گذشتن
یه عده ای سواره
شعرو سبک
#رضا_نصابی
#احمدرضا_اسماعیل_نژاد
#به نفس کربلایی سجاد عینلو
#دلتنگی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
◾شب زیارتی ارباب بی کفن
◾در شب جمعه
شبهای جمعه با مدد شاه عالمین
دلها به یک سلام شود زائر حسین
با پرچمی که ثبت شده قاف و شین و عین
گویند یک صدا همه با شاه نشاتین
ما نوکریم و سینه زن خسته توایم
مرغ مهاجریم که دل بسته توایم
شبهای جمعه کرببلای تو دیدنیست
بار محبت تو در این شب کشیدنیست
از بند بند نای تو روضه شنیدنیست
با نقد جان نگاه رحیمان خریدنیست
آقا سلام، آمده ام گریه سر دهم
سر را به آستانهی قدسیتان نهم
با پهلوی شکسته ببین مادر آمده
همراه فاطمه نبی و حیدر آمده
پیش از همه به کرببلا خواهر آمده
ام البنین بخاطر آب آور آمده
بال و پرم شکسته مرا بال و پر بده
آقا در این حریم بمن چشم تر بده
آقا تمام هستی عالم فدای تو
ذکر بُنّیّ میرسد از کربلای تو
از قتلگاه میرسد آقا صدایتو
دلهای عالمی همه اندر هوای تو
آگه مرا ز سوز عطش از لبت نما
من را مدافع حرم زینبت نما
#مرتضی_محمودپور
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5778199398013996278.mp3
726.5K
#امام_حسین_علیه_السلام
شور امام حسین(ع) -(بازم میباره از چشمام بارون)
بند اول:
بازم میباره از چشمام بارون
باشم یک شب جمعه ای مهمون
تویی حضرت شاه و من رعیت
که زندگی شو هست به تو مدیون
مدیون توام ای شاه کرم
امسالو بذارم اقا بیام بامادرم
بین الحرمین از باب نجات
یک سلام ویژه به تو ای آب حیات
دل مست تو در تاب و تبه
افتخارشه غلام بی بی زینبه
مجنون شبم رویای حرم
کاش فدا بشه براتو آقاجون سرم
اربابم حسین...
بند دوم:
زیارتت واسم شده رویا
با رویاتم میرم عرش اعلا
میدونم اگ نوکر بمونم
دعام میکنه حضرت زهرا
راه تو حسین بهترین صراط
کل عالمی فدای یک نیم نگات
یابن فاطمه شاه عرفات
کربلا و هیاتت سفینه نجات
من خار توام ای نور دوعین
دل عجین شده با روضه های تو حسین
با نفرینتم حرم میکنی
من بدم ولی تویی که درم میکنی
اربابم حسین..
بند سوم:
دوباره چشمامون مثل دریاس
تو روضه میشیم غرق در احساس
میبینم وقتی علم رو میگم
رحم الله عمی العباس
یابن مرتضى حضرت ادب
مرد رزم و نور ماه و سلطان عرب
سردار حسین ذکر تو شفا
تو مرادی و مریدتن ارمنیا
ای خدای عشق معدن سخا
تو نهایت غیرت و عفت وحیا
بی تابه دلم واسه حرمت
اوج عزته بودن زیر علمت
اربابم حسین...
شاعر: #حسین_روشنازاده
#شور
#شب_جمعه
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#روضه_باز_و_مکشوف ♦
ای دست وپا بریده دگر، دست و پا مزن
اینگونه دست وپا وسط قتلگا مزن
دیدم که نیزه ای به گلویت فرونشست
درزیرچکمه، مادر خود را صدا مزن
درزیرخنجری وشدی پاره پاره تن
آتش به جان این جگر مبتلا مزن
بر روی سینه ی تونشسته شمروسنان
مردم زناله، نالهی واغربتا مزن
از شانهی شکسته کمی هم کمک بگیر
بر روی خواهش من دلخسته، پا مزن
زینب کنارخیمه آتش گرفتهاست
ملعون بیاحسین مرا بی هوا مزن
قدری بنوش جرعهی خون ازگلوی خود
سیراب گشته ای ازخون،نوا مزن
جسم تواز شرارهی غم آب گشته است
باناله ات شرر به دل مبتلا مزن
دیدم که شمربرده به غارت عبای تو
حرف از عبای رفته به غارت شه ها مزن
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
__________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم