eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
باز در کوچه های شهر رضا، عطر یاس سپید آوردند شانه بر شانه روی بال نسیم، تا حرم شش شهید آوردند شش پرستوی عشق شش سیمرغ، شش گل لاله شش گل مریم شش ذبیح اله منای حسین، شش ابر مرد شش مسیحا دم یادگار قیام عاشورا، پیرو خط میثم تمار جلوه استقامت و مردی، آینه دار همت و ایثار افتخار همیشه تاریخ، روشنی بخش محفل جانها سر به دار ولایت حیدر، سرفراز تمام میدانها روح تفسیر من قضی نحبه، مرد پیکار روز و زاهد شب مثل زهرا مدافع حیدر مثل عباس حامی زینب عاقبت مثل لاله سرخی، هم نوا با نسیم صحرا شد مثل حر و زهیر و جون و حبیب، میهمان عزیز زهرا شد از سفر آن سفیر خوش عهدی، سوی خانه دوباره باز آمد مثل خورشید بود وقتی رفت، لیک مثل ستاره باز آمد او به تکلیف خود عمل کرد و مانده این بار روی شانه ما وای بر حال ما اگر روزی، بشود رهبر عزیزمان تنها
هدایت شده از 
آهای شهید بی پلاک خورشید رفته زیرخاک به عاشقای سینه چاک سلام ما رو برسون * فریاد عشق بی صدا مسافر راه خدا به کاروان شهدا سلام ما رو برسون * صاحب معراج رفیع تویی برای ما شفیع آهای مسافر بقیع سلام ما رو برسون * وقتی که با اشک روون می ری پیش قامت کمون به فاطمه مادرمون سلام ما رو برسون * آهای شهید جون به کف قربونی عشق و هدف وقتی می ری سمت نجف سلام مارو برسون * فانی عشق ازلی مدافع راه ولی بروبه بابامون علی سلام مارو برسون * حالا که با امام رضا داری میری به کربلا برو به امید خدا سلام ما رو برسون * تو رو به جون فاطمه حالا که جای ما همه می ری کنار علقمه سلام ما رو برسون * به شاه و به برادرش به پیکر مطهرش به اون سه ساله دخترش سلام مارو برسون * به لاله های پرپرش به اکبر و به اصغرش به بچه های خواهرش سلام مارو برسون
هدایت شده از 
🔹سبک : همه جا کربلا از چه شد گیسویت رنگ خاکستری من شکسته دل و تو شکسته سری ابتا یا حسین التماس مرا بشنو ای پدر یا بمان پیش من یا مرا هم ببر ابتا یا حسین تازیانه خرید ناز ما را همه صورتم راببین بگو یا فاطمه ابتا یا حسین پای پر آبله دست من بی رمق آفتابم ولی در حجاب شفق ابتا یا حسین
می شناسم من ای عمه جان این مهمان را بوسه ها می زنم جای چوب خیزران را بوی بابا رسیده پدر آمد مژده ای اشک دیده پدر آمد ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان هر کجا تازیانه مرا نیلوفری کرد ای پدر خواهر تو برایم مادری کرد عمه این سو به آن سویم کشانده غیر زحمت ز من چیزی نمانده ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان خانهء خولی و دیر راهب رفتی ای سر در خرابه چه دیر آمدی دیدار دختر خواب و بیداری‌ام یاد تو بودم من ندارم فدک اما کبودم ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان نیمه جانم من و عاقبت جانانم آمد ای اجل کن مدارا دمی مهمانم آمد ای شکسته سر ای همرنگ لاله بنشین روی دامان سه ساله ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان
هدایت شده از 
نخل زردم جوانه می خواهم کفترم آب و دانه می خواهم بر فراز مناره های حرم گوشه ای باز لانه می خواهم روی پرهای من بزن مُهری بی نشانم نشانه می خواهم کفتر خانگی این حرمم دانه از اهل خانه می خواهم در کنار رواق دار الزُّهد منزلی جاودانه می خواهم از شما روز اول هر ماه مثل مردم سَرانه می خواهم خانه جز این حرم نمی خواهم پَرِ پرواز هم نمی خواهم * آستان بوس خود خطابم کن بد حسابم ولی حسابم کن برکه ی خشکم و گل آلودم کوثر معرفت ، گلابم کن قَسَمت می دهم به جان جواد بعد اگر خواستی جوابم کن کرمت گر اجازه داد آقا پیش چشم همه خرابم کن من شبیه دعای بی روحم روح ادعیّه ، مستجابم کن ای خداوند عشق ، یا احساس نظری کن به خاطر عباس * مهربانی که روح احسانی درد من را تو خوب می دانی حقّ همسایه جا نیاوردم نیست این شیوه ی مسلمانی ولی ای با وفا پناهم ده هرچه باشد تو از بزرگانی لحظه ای که جنازه ام آمد وایِ من گر که رویگردانی یوسف ار ماه اهل کنعان بود تو مه آسمان ایرانی وای آقا چه قدر می آید به تو لفظ شریف سلطانی گفته ام هر کنار در هر سو ضامنم هست ضامن آهو
من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند به چه مقدار به زائر بد هم فکر کند از شما خواستن عشق است ضرر خواهد کرد هر که در وقت گدایی به رقم فکر کند بهتر این است که زائر اگر آمد به حرم دو قدم عشق بورزد سه قدم فکر کند به کف صحن به گنبد به غم گوهرشاد زیر این قبه به هستی به عدم فکر کند به دو گلدسته دو تا ساق به دوش گنبد به رواقی که شده پیش تو خم فکر کند به چرا سال گذشته دو سه بار و امسال- فقط این بار...به این قسمت کم فکر کند به خودش...نه به کسانی که به یادش آمد چون که در آینه کاری حرم فکر کند موقع دست به سینه شدن و عرض سلام کربلایی شده هرکس به علم فکر کند چون که از باب جواد تو کسی داخل شد خنده داراست که دیگر به قسم فکر کند دیر وقتی ست که تا در حرمت دم بدهد جای دم حضرت عیسی به دو دم فکر کند بهترین نوع زیارت شده اینکه امشب- هم کسی گریه کند پیش تو هم فکر کند
الا که جاني و جانانه ام سلام آقا غلام زاده این خانه ام سلام آقا الا که مقصد پرواز دل بود حرمت فداي تو سر و جانم ...کم منو کرمت من آمدم که مرا نزد خويش جا بدهي کبوترانه به من هم خودت غذا بدهي تمام عمر غباري برآستان تو ام نگاه مرحمتي کن گدای خوان تو ام حديث سلسله تو کمند پاي دلم به شرط آنکه تو باشي شروطها ي دلم خدا به علم بسي وجهه و نسب داده تو را که عالم آل نبي لقب داده ز هر کجا که گذشتي شد از رخت پر نور هنوز عطر تو دارد هواي نيشابور تواي که بر سر پيمان خويش مي ماني گواه حرف من آن پيرمرد سلماني سخن گزافه چه گويم که خويش مي داني تمام هستي و هست تمام ايراني وصالتان که به دل آرزوي ديرين بود براي اهل خراسان چقدر شيرين بود به غصه گفت هر آنکس زشهرتان رد شد خوشا به حال کسي که مقيم مشهد شد
وآز مُویُم در مِزِنُم صابخانه مهمون نِمِخِی؟ یَک گدای خِستِه ی بی سر و سامون نِمِخِی؟ شنیدُم خوب مِخِری مُویَم دِرُم قصد فروش تا دلت بِخِه دِرُم دَردِ بی درمون، نِمِخی؟ تو که ایهمِه شولوغه از خوبا دور وٓرِت معلومه که مثل مُو آدم داغون نِمِخِی؟ عاشقا خیلی دَرِ خانَت برو بیا دِرَن یَک غلام سیا بِرِی خدمت مهمون نِمِخِی؟ رسمه هر کی مِرِه مهمونی یَک چیزی میِرِه مُو که چیزی نِدِرُم...وَلی چرا...جون نِمِخی؟ جُلوی باب الجوادت دِرِه چشمام مُبارِه مهمونی که پشت در مُندِه تو بارون نِمِخِی؟ مُویَم از دست تِموم آدما فِراریُم با شُمایُم آقاجان آهوی حیرون نِمِخِی؟ مُو هَمو پارسالیُم فقط یَک خورده پیر شُدُم آقا یَک کِلام بوگو عبد پِشیمون نِمِخی؟
🔹دوای درد عالم یا حسین است 🔸شفای روح آدم یا حسین است 🔹به لوح آفرینش با خط نور 🔸نوشته اسم اعظم یا حسین است 🔹اگر باشد تمام عمر یک‌دم 🔸همان یک‌دم مرا، دم یا حسین است 🔹اگر بر مرده جان بخشد عجب نیست 🔸دم عیسی بن مریم یا حسین است 🔹پس از ذکر خداوند تعالی 🔸ز هر ذکری مقدّم یا حسین است 🔹نجات اهل محشر، روز محشر 🔸خموشی جهنم یا حسین است 🔹به یاد آن لب عطشان هماره 🔸صدای آب زمزم یا حسین است 🔹درون سینه آهم یا ابالفضل 🔸به صورت نقش اشکم یا حسین است 🔹نسیم نینوا، پیک شهادت 🔸صدای کربلا هم یا حسین است 🔹کتاب "نخل میثم" را بخوانید 🔸تمام نخل میثم یا حسین است
هدایت شده از 
بسم‌الله الرحمن الرحیم فرار می کنم از نَفْس خود به سوی حسین مگر قرار بگیرد دلم به بوی حسین کنار علقمه ما را به خاک بسپارید که تا همیشه بمانیم خاک کوی حسین کجا حسین به آب فرات رو انداخت؟! فرات هست خودش تشنه ی سبوی حسین شنیده ام که ملائک به وقت حاجت خویش قسم دهند خدا را به آبروی حسین نیاز نیست به روضه...فقط تصور کن "عمو" چگونه زمین خورد روبه روی حسین به تیرهای سه شعبه بگو به جز زینب کسی دگر نرند بوسه بر گلوی حسین
هدایت شده از 
بسم‌الله الرحمن الرحیم ذیقعده شدوفرصت دلخواه آمد یاران ،دهه ی کرامت از راه آمد ای ضامن آهو مددی کن که دلم بازمزمه ی "آمدم ای شاه" آمد ای ضامن آهوکه کرم کارشماست عالم خجل از رافت بسیارشماست عمریست به لطف حق دل عاشق ما همسایه ی دیواربه دیوارشماست گرحفظ حجاب بین مردم نکنی فردا طمع ازشفیعه ی قم نکنی ای دخترگُل،جاده علامت دارد هشدار ، رهِ بهشت را گم نکنی درصحن توازغصه نجاتم دادند خُدّام که یک شاخ نباتم دادند شکرانه این عطیه گفتم چه کنم؟ سرمایه ی ذکر صلواتم دادند ازبس که توجذبه ی خدایی داری مشغول توام به خواب ودربیداری تا گم نشود دلم دراین آمد وشد دادم به حرم ، بخش امانتداری تاصید محبت رضا(ع)شد دل من ازبند غم و غصه رهاشد دل من هرجاکه زمین خورد دراین وانفسا گلدسته او گرفت وپاشد دل من هرکس به ضمانت شما وام گرفت از مسکن مهر دوسرا کام کرفت درصحن شماکه مملو ازیادخداست هرکس که قدم گذاشت آرام گرفت
هدایت شده از 
همینکه خواست نویسد گرفت بغض قلم را چگونه شرح دهم؟کی؟شکوه این همه غم را به لاک خویش فروبرد سر که هان چه بگویم کشم اگرچه عنان را زنم مگر چه رقم را؟ شکسته بال ترینم ،سماجت ست ننالم به ضجّه گرچه مداوا نکرده اند الم را مگربه صخره بکوبم سری که روی تنم هست به دست موج سپارم مگر مهار بَلَم را به کنه«کُن فَیَکُون» پی نبرده هیچ خدایا ندیده است اگر ابله شکسته قاب عدم را ندیم حضرت عشقم که از ازل به عنایت به هرچه مظهر پاکی سرشته است گلم را فقط هلاک همینم طری کند به حلاوت زبور آل محمد ضمیر هر چه عجم را خیال خُلد نپز چون که خامی است برادر دمغ نکرده مگر این دماغ اهل ستم را خمود آتش دوزخ محال ذاتی محض ست اگر ز هر چه زبرجد بنا کنند ارم را گریزگاه ندارد کسی از آتش دوزخ گزیر اگر نکند از مدار وسوسه رم را «صلاح کار کجا و من خراب کجا»یم؟ فرشته تر بفروشد نسیم اگر خم و چم را خدا کند که بیاید امیر عشق و بگیرد به امرحضرت سبحان به دست تیغ دو دم را خدا کند که بیاید امیر عشق و ببینم جمال پاک پیمبر کمال ناب أتم را خدا کند که بیاید امیر عشق و بیابم شکسته بال هبل را فشل منات اصم را خدا کند که بیاید امیر عشق که از او هزار حاتم طائی گرفته یاد کرم را خدا کند که بیاید امیر عشق و بریزد تمام حشمت دینار و اعتبار درم را خدا کند که بیاید امیر عشق و شمارند مُوالیان به غنیمت بدون دغدغه دم را خداکند که بیاید امیر عشق و بسازیم به یک اشاره چشمش دوباره باز حرم را خدا کند که بیاید امیر عشق و بگویم: کما تحبُّ و ترضی لَتأمُرَنَّنِ أمراً خدا کند که بیاید امیر عشق و بگوید: چگونه آدمیان رک رها کنند صنم را قَدم به وادی ایمن گذارد از در مستی چشیده باشد اگر کم حدوث شهد قِدَم را مقام نفی، ثبوتی نداشت بار الها عطش فرو ننشاند، حباب، تشنهء لم را
من کیستم؟ گدای تو یا ثامن الحجج  شرمندهی عطای تو یا ثامن الحجج  بالله نمیروم بر بیگانگان به عجز  تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج  از کار من گره نگشاید کسی مگر  دست گره گشای تو یا ثامن الحجج  تا آخرین نفس نکشم دست التجا  از دامن ولای تو یا ثامن الحجج  خواهم ز بخت همت و از حق سعادتی  تا سر نهم به پای تو یا ثامن الحجج  دارالشفاست کوی تو و خود تویی طبیب  درد من و دوای تو یا ثامن الحجج  هستی چو پارهی تن پیغمبر خدا  جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج  چون میشود که دیدهی من هم برد نصیب  از دیدن لقای تو یا ثامن الحجج  سوزد همیشه لاله صفت قلب دوستان  از داغ ابتلای تو یا ثامن الحجج  هم ناله با جوان دل افسردهات جواد  گردیم در عزای تو یا ثامن الحجج
به سلیمان جهان از طرف مور سلام شاعرت آمده، این وصله‌ی ناجور، سلام شرم نگذاشت به خدمت برسم از نزدیک گنبدت دیدم و دادم به تو از دور سلام ای که می‌جوشد از احساس تو سرمستی‌ها هشتمین تاک پر از خوشه‌ی انگور، سلام حرم و گنبد و گلدسته‌تان جای خودش می‌دهم من به قدمگاه نشابور سلام بارها لطف شما شامل حالم شده است داده‌ای باز به این شاعر مغرور سلام خاک پای تو شدم، برد مرا تا افلاک ای که با نام تواَم این همه مشهور سلام پدرت نور و خودت نور و جوادت نور است بر سه تا نور عَلی نور عَلی نور سلام
ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید  شب را در این بهشت الهی سحر کنید  با زائرین این حرم الله سر کنید  مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید  عید بزرگ شیعة آل پیمبر است  میلاد هشتمین حجج الله اکبر است  ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن  بر چهرة حقیقت ایمان نظاره کن  یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن  در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن  میلاد پارة تن زهرا و احمد است  شمس الشموس عالم آل محمد است  این مظهر جمال خداوند اکبر است  آیینة تمام نمای پیمبر است  خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است  قرآن روی سینة موسی ابن جعفر است  بر خلق آسمان و زمین مقتداست این  جان رو نما دهید که روی خداست این  روشن هزار سینة سینا به نور او  چشم هزار موسی عمران به طور او  صف بسته اند خیل رسل در حضور او  دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او  ریزد برات عفو خدا از نظاره اش  دوزخ بهشت می شود از یک اشاره اش  هر قامتی که سرو لب جو نمی شود  هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود  هر پادشه که ضامن آهو نمی شود  هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود  در طوس پارة تن احمد بود یکی  آری رئوف آل محمد بود یکی  ای خلق خاک پای تو یا ثامن الحجج  جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج  قرآن پر از ثنای تو یا ثامن الحجج  ایمان بود ولای تو یا ثامن الحجج دین را به جز ولای تو اصل و اصول نیست  تهلیل بی ولای تو هرگز قبول نیست  گردون هماره دور زند در طریق تو  خورشید خشت گوشة صحن عتیق تو  با آن همه کرامت و لطف دقیق تو  خود را شمرده اند گدایان رفیق تو  دستی که دست لطف خدا می شود تویی  شاهی که خود رفیق گدا می شود تویی  یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام  فرقی نمی کند به درت شاه یا غلام  سلطان ندیده ام ز گدا گیرد احترام  پیش از سلام زائر خود را کند سلام  پیوسته دست بر سر زوار می کشی  تو کیستی که ناز گنه کار می کشی  پاییز بوستان دل ما بهار توست  در شهر طوسی و همه عالم دیار توست  گل بوسة امام زمان بر مزار توست  شیعه به هر کجا که رود در کنار توست  چشم و چراغ و محفلم اینجاست یا رضا  هر جا سفر کنم دلم اینجاست یا رضا شرمنده ام از این که بپرسند کیستم  از ذره کمترم نتوان گفت چیستم  در پرتو کرامت خورشید زیستم  روزی که نیستم به کنار تو نیستم  با یک دم تو صبحدم عید می شوم  در آفتاب صحن تو، توحید می شوم  گل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت  خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت  ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت  بی آبرو ز خاک درت آبرو گرفت  من دور گندم کرم تو کبوترم  ردّم نکن که از همه بی آبروترم  ای نقش دیده و دل ما جای پای تو  روح الامین کبوتر صحن و سرای تو  مضمون بده که از تو بگویم برای تو  "میثم" کجا و گفتن مدح و ثنای تو  راهم بده که ذاکر ناقابل توام  انگار اینکه خاک ره دعبل توام
زنگ نقاره ی تو باز پریشان شده است یک مسیحی وسط صحن، مسلمان شده است من ازاین بوسه زدن های به دَرْ فهمیدم در چوبی حرم مُصْحَف قرآن شده است خلق در فکر طوافند بگو سِرَّش چیست دور تا دور حریمت پر میدان شده است اصلا آقا چه کسی گفته که اسم تو رضاست تو علی هستی و مشهد ، نجف اشرف ماست * زائرت حضرت موسا و حریمت طور است آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر کفشداری ِ تو از دادن جا معذور است مطمئن است شفا میدهی اش نابینا گره ای هم که زده دور مُشَّبَّک کور است دانه پاشیدم و دیدم که مَحَلَم نگذاشت کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است!
هدایت شده از 
ای شه توس كه سرچشمهءالطاف خدایی جـان ما باد فـدایت كـه ولی‌نعمت مایی  میـوهءبـاغ رسـالت شـه اقـلیم ولایت بـحر مواج علوم و كرم و لطف و رضایی   ماضعیفیم و پنـاهنده بـدین حـصن ولایت رحمتی كن به ضعیفان كه معین‌الضّعفایی   ماگداییم وتوسلطان چه شودكزره احسان نظر لـطف و عنـایت فـكنی سـوی گـدایی   زدبه نام تـو خـدا سكّهءتسلیم و رضـا را كه توشایستهءاین سكّهءتسلیم ورضایی   گـره از كـار فـرو بستهء ما كس نگشاید تـو مـگر عقـده زدلهای پریشان بگشـایی  كوته ازدامنت ای شه منما دست "رسا" را كه تـواش ضـامن و فریادرس روز جـزایی
شمع‌ها از پای تا سر سوخته مانده یک پروانهء پرسوخته نام آن پروانه عبدالله بـود اختری تابنده‌تر ازماه بود کرده ازاندام لاهوتی خروج یافته تا بامِ «أوْأدنی» عروج خون پاکش زاد و جانش راحله تار مویش عالمی را سلسله صورتش مانند بابا دلگشا دست‌های کوچکش مشکل‌گشا رخ چو قرآن چشم و ابرو آیه‌اش آفتاب آیینه‌دار سایه‌اش مجتبایی باحسین آمیخته بر دو کتفش زلف قاسم ریخته از درون خیمه همچون برق آه شـد روان باناله سوی قتلگاه پیش رو عمّو خریدارش شده پشت سر عمه گرفتارش شده بر گرفته آستینش را به چنگ کای کمر بهر شهادت بسته تنگ! ای دوصد دامت به پیشِ رو مرو این همه صیاد و یک آهو مرو کودک ده ساله ومیدان جنگ؟ یک نهال نازک و باران سنگ؟ دشمن اینجا گر ببیند طفلِ شیر شیر اگر خواهد، زند او را به تیر تو گل و صحرا پر از خار وخس ست بهر ما داغ علی‌ اصغر بـس ست با شهامت گفت آن ده ساله مرد طفل ما هرگز نترسد از نبرد بی‌ عمو ماندن همه شرمندگی ست با عمو مردن کمال زندگی ست تشنگی با او لب دریا خوش ست آب اگر او تشنه باشد آتش ست بوده از آغاز عمرم انتظار تا کنم جان در ره جانان نثار جان عمه بود و هستم را مگیر وقت جانبازی ست دستم را مگیر عمه جان درتاب و تب افتاده‌ام آخر ازقاسم عقب افتاده‌ام ناله‌ای با سوز و تاب و تب کشید آستین ازپنجهء زینب کشید تیر گشت و قلب لشکر را شکافت پر کشید و جانب مقتل شتافت دید قاتل در کنار قتلگاه تیغ بـگْرفته به قصدِ قتلِ شاه تا نیاید دست داور را گزند کرد دست کوچک خود را بـلند درهوای یاری دستِ خدا دست عبدالله شد از تن جدا گفت نه تنها سر و دستم فدات نیستم کن ای همه هستم فدات! آمدم تا در رهت فانی شوم در منای عشق قربانی شوم کاش می‌بودم هزاران دست و سر تا برای یاری‌ات می‌شد سپر قطره‌ گرخون گشت، دریا شاد باد ذره‌ گر شد محو، مهرآباد باد توسلامت، گرچه ما را سر شکست دست ساقی باز اگر ساغر شکست ای همه جان‌ها به قربان تنت دست عبدالله وقف دامنت چون به پاس دست حق از تن جداست دست ماهم بعد از این دستِ خداست هر که در ما گشت فانی ما شود قطره دریایی چو شد دریا شود تا دهم بر لشکر دشمن شکست دست خود راچون عَلم گیرم به دست با همین دستم تو را یاری کنم مثل عبّاست علمداری کنم بود در آغوش عمّش ولوله کز کمان بشتافت تیرِ حرمله تیر زهرآلود با سرعت شتافت چون گریبان حنجر او را شکافت گوشهء چشمی به عمّو باز کرد مرغ روحش از قفس پرواز کرد با گلوی پاره در دشت قتال شه تماشا کرد و او زد بال بال همچو جان بگْرفت مولا در برش تازه شد داغِ علیِّ‌‌ اصغرش گریهء ما مرهمِ زخمِ تنش اشک«میثم»باد وقفِ دامنش
گریه غوغا می کند، دل های ویران بیشتر  صحن را پر کرده امشب بوی باران بیشتر  یا تو داری می کشی شعر مرا سمت جنون  یا دل من می زند خود را به توفان بیشتر  خوب جایی آمدی زائر مگر نشنیده ای  می شود هر مشکل آسان با کریمان بیشتر  از شما پنهان نباشد از خدا پنهان که نیست  من خدا را دیده ام سمت خراسان بیشتر  بسته هرکس جایی از جغرافیا دل را و من  بسته ام سمت شمال شرق ایران بیشتر  شب میان پنج صحن و هفت ایوان طلا  ماه جولان می دهد در این شبستان بیشتر  پنجره فولاد یعنی بارش یکریز نور  هرچه اینجا درد می بینید درمان بیشتر  علّتش را من نمی دانم ولی در این حرم  بوی عطر کربلا جاری است در جان بیشتر  دارم امشب می روم اما دلم پیش شماست  ای گرفتار تو دل های پریشان بیشتر  هرچه کردم تا ضریحت راببوسم لحظه ای  بست برمن راه را این بیشتر، آن بیشتر  این که ما را دوست می دارید یانه با شماست  ما شما را دوست می داریم از جان بیشتر
بسم الله الرحمن الرحیم 🔷میلاد امام رضا علیه السلام 🔶 شور ✅ شعر و سبک : مجید آقاجانی 🔻 بند ۱ شب شادی و شب شوره غم و غصه به دوره همه جای شهربه عشق آقامون جشن و سروره یاضامن آهو مدد خیلی دلم هواتو کرده دل مثل یک کبوتری میاد به دورتومیگرده یاعلی موسی الرضا مدد 🔻 بند ۲ باز اسیر نیم نگاتم عاشق صحن و سراتم بخدا مست ضریح و مست ایون طلاتم من بایه باردیدن اون حریم تو شدم هوایی چی بهتر از اینکه شدم بایک نگاه امام رضایی یا علی موسی الرضا مدد 🔻 بند ۳ ذکر ناب رو لبامی تو ستاره ی شبامی بهتر از این نمیشه که من گدا و تو آقامی عشق ینی اون لحظه ای که سرروضریح توبزارم جز در خونه ی تو آقا به کجا پناه بیارم یا علی موسی الرضا مدد
نوحه امام حسین علیه السلام کشتهٔ راهِ اسلام و قرآن ای سر بُریده،ذبیحَ عطشان مولا ای شهید تشنه لب هستی جان و جانان زینب مظلوم ای غریبِ کربلا... سِرّ قیامَت،ای گل پرپر امرِ به معروف نهیِ از منکَر آخر تشنه لب فدا شدی فدا در راهِ خدا شدی مظلوم ای غریبِ کربلا... خواهرت از تَل،با سوز و آوا دیده نیزه ها میرود بالا ای وای پر از خون شد پیکرت ای وای از نالهٔ مادرت مظلوم ای غریبِ کربلا... ۹۸ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼