eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
68 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بوی ملکوت، بوی عرفان آمد گلبانگ خوش رحیم و رحمان آمد گلعطر فرشته منتشر شد در خاک ای دل شدگان! بهار قرآن آمد آمد رمضان و حال خوبی دارم سرسبزم و اعتدال خوبی دارم پرواز ، پرنده ، بال و پر ، آزادی ... من مطمئنم ، خیال خوبی دارم ماه رمضان و شوق شب بیداری از بودنِ بی تو، هر نَفس بیزاری تنگ است دلم برای «یارب! العفو» تنگ است خدا دلم برایت، آری آمد رمضان، مُفسّرِ «احسان» باش همسایه ی غربت تهیدستان باش در شهر بساط عشق را برپا کن در فکر دل شکسته ی انسان باش آمد رمضان ، هَلا ! ز عادت برخیز گل کرد سپیده ی سعادت ، برخیز همپای سحر، به سمت بیداری رو ای بنده ی تن! ز خواب غفلت برخیز آمد رمضان و سفره ها رنگین تر دنیا به مذاق ما و من شیرین تر از کوچه صدای سائلی می آید انگار شدست گوش مان سنگین تر ! یک ماه اگرچه آب و نان شد تعطیل بر سفره، ضیافت دهان شد تعطیل تعطیل نشد بساط دنیاداری هر چند که دکه ی جهان شد تعطیل ! در مکتب روزه ، روی من پا بگذار بر جلوه فروشی بدن ، پا بگذار از خواهش َنفس خود بزن بیرون تو بر فرصت اهرمن شدن پا بگذار هر چند که روزه معرفت آواز است آیینه ی فطرت است و انسان ساز است شک نیست ، فقط ریاضتی جسمانی ست وقتی که دهان نفسِ انسان باز است ماه رمضان و سفره ی افطاری هنگام سحر ، َنفَس َنفَس ، بیداری از روزه اگر همین َقدَر می فهمی مصداق ریاضت است و خود آزاری ! آمد رمضان و دست بابا خالی ست از شادی روزه ، قلب سارا خالی ست شرم ست نصیب سفره ی ما ، زیرا افطار و سحر ، ز نان و خرما خالی ست ! ای کاش به راز عشق پی می بردیم در بندگی خدا، مَحَک می خوردیم ماه رمضان به شیوه ی حیدر ما اندوه دلِ گرسنه را می خوردیم ! ما شیعه ی حیدریم و غافل از او بر سیره ی دیگریم و غافل از او دنیا َنسبیم و عافیت آبادیم با َنفس برادریم و غافل از او ! حال دل خویش را کمی بهتر کن ماه رمضان ، به نان و خرما سر کن با غربت سفره‌های خالی بنشین افطار و سحر، به شیوه ی حیدر کن ماه رمضان ، شروع « حّوِل حال » ست روی دل ما ، تبسمی از بال ست همبال فرشته ها شدن آسان ست در ماه خدا ، که سیب شیطان کال ست در فصل سحر نشسته ام، خوشحالم از ظلمت تن گسسته ام، خوشحالم آمد رمضان و همنشین نورم از فتنه ی َنفس رسته ام، خوشحالم بی روی تو، ماه رمضانم ...؟ هرگز وارستگی از هر دو جهانم ...؟ هرگز بی جلوه ی آفتاب روی ماهت یک روز به روزه می توانم ؟ هرگز ! ماه رمضان ، فروغ یک آغاز ست در آبی آسمان ، پر پروازست درهای زمین به روی شیطان بسته ست درهای بهشت ، باز ِ باز ِ بازست آمد رمضان و آسمان آبی شد شب های زمین ، دوباره مهتابی شد هستی ، به نماز عاشقی قامت بست عالَم ، غزل خجسته ی نابی شد ماه رمضان و بندگی یعنی این آیینگی و پرندگی ، یعنی این افطار و سحر کلاس آدم سازی ست برنامه و سبک زندگی ، یعنی این در پرتو روزه ، بیکران را دیدیم تصویر حیات جاودان را دیدیم از پیله ی تن چو سر برون آوردیم از روزن روزه ، آسمان را دیدیم بر مرکب روزه ، تا فراسو رفتیم با بار گناه ، «رَبَنا» گو رفتیم در لیله ی قدر ، روسیاه و تائب سمت ملکوت رحمت او رفتیم ماه رمضان، شوق سبکباری را ... از لذت نَفسِ فتنه، بیزاری را ... ای حضرت عشق! قسمت روحم کن شب های قشنگ قدر، بیداری را ___________________________ ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روزه‌داران! مه خدایم من با شما یار آشنایم من ماه تسبیح و ذکر و صوم و صلات ماه توبه، مه دعایم من ماه وصل خدای منانم ماه وحی و نزول قرآنم ماه پیدایش جمالم من ماه دیدار ذوالجلالم من ماه هر لحظه با خدا بودن ماه فضل و مه کمالم من من که فیض حضور آوردم نـور در شهـر نــور آوردم روزه‌داران! همه قیام کنید تا به ماه خدا سلام کنید ماه شب‌زنده‌داری آمده است از مه روزه احترام کنید عاشقانی که قدر من دانند همـه مـاه مبـارکم خوانند ماه نور است کسب نور کنید نفس خود از گناه دور کنید با خدنگ اطاعت و تقوا چشم شیطانِ نفس، کور کنید روح تقوا به تن مبارک‌تان لیلةالقـدر مـن مبارک‌تان من سراپا بهشت یارانم بر شما خوشتر از بهارانم نور چشم همه خداجویان مژدۀ وصل روزه‌دارانم همچو گل ریخته ز دامن من سحـر و افتتاح و جوشن من من تجلای ذوالمنن دارم از کتاب خدا سخن دارم صلوات خدا نثارم باد که به دامان خود حسن دارم مـن کـه پـا تا سرم تمام حسن هستی‌ام هست از امام حسن سرخوش آنان که اهل ‌ایمان‌اند دوست را لحظه‌لحظه می‌خوانند روزها روزه‌اند و شب همگان قدر شب‌های قدر می‌دانند دل شـب دامـن سحـر گیرند همه قرآن به روی سر گیرند من که پیوسته در تب و تابم من که دریای گوهر نابم صبحگاهان به کوفه می‌جوشد خون پاک علی ز محرابم من که چون کوه نور مشتعلم تـا صـف حشر از علی خجلم روزه‌داران! چو تشنه گردیدید در دل از تشنگی شرر دیدید طفل معصوم‌تان چو روزه گرفت در غروبش گرسنه گر، دیدید خون دل جاری از دو عین کنید گریه بـر کـودک حسیـن کنید اشک خونین روان ز دیده کنید یاد از آن دختر شهیده کنید در غم کودک خرابه‌نشین گریه بر آن سر بریده کنید گریـه فیـض بهارتـان بادا اشک «میثم» نثارتان بادا ___________________________ ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمت این عبد بد اقبال شد اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد، غافل شد و اغفال شد در صدایم جوهره باقی نمانده ای خدا! بد زبانی ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گر چه به دست اشکهایم فتح شد با نگاه سوی نامحرم، ز نو اشغال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد کاش میگفتند روز اول ماه خدا روی ماه یوسف زهرا هم استهلال شد با لب خشکیده ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشکهایم را خرید دستگیرم روضه خوانِ روضه ی گودال شد ________________ ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
امیر: بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رمضان آمده از ره که من انشاءالله با خداوند شوم هم‌سخن انشاءالله رمضان آمده از راه که شب تا به سحر شویم از ذکر الهی دهن انشاءالله رمضان آمده تا روزه بگیریم همه پاک سازیم دل و جان و تن انشاءالله رمضان آمده تا شمع صفت آب شویم نور بخشیم به هر انجمن انشاءالله رمضان آمده تا بال و پری باز کنیم پا بـرآریـم ز دام دل و پرواز کنیم رمضان آمده تا سوی خدا پر بزنیم وقت آن است که با دست دعا در بزنیم رمضان آمده تا در پی آمرزش خویش دست بر دامن اولاد پیمبر بزنیم رمضان آمده تا بهر تقرب به خدا اشک ریزیم و در خانۀ حیدر بزنیم رمضان آمده کز خواندن قرآن مجید خود به آیینۀ دل صیقل دیگر بزنیم رمضان آمده تـا اشک فشانیم همه جمع گردیم و ابوحمزه بخوانیم همه رمضان ماه خدای احد ذوالمنن است رمضان ماه سراپای خدایی‌شدن است رمضان سفرۀ مهمانی مخصوص خداست سر این سفره ‌ببین جای‌ تو و جای‌ من است رمضان ماه مناجات و دعا و قرآن ماه زهرا و علی، ماه حسین و حسن است ماه اشک و مه شوق و مه سوز و مه شور ماه توبه مه آمرزش هر مرد و زن است رمضان آمده تا جمع کند یاران را می‌خرد لطف خدا ناز گنه‌کاران را به سر دوش اگر کوه خطا را داریم ناله و اشک و مناجات و دعا را داریم دست خالی به سوی دوست نیاریم نیاز فرق بشکافتۀ شیر خدا را داریم عوض اشک به رخ،خون دل ما جاری است به جگر زخم امام شهدا را داریم چادر خاکی زهراست شفیع همگان فاطمه شافعۀ روز جزا را داریم ذات معبود بر آن است که بخشد همه را تا کنـد شـاد از ایـن کـار دل فاطمه را روز آغاز که پروندۀ ما را دیدند شک نداریم که ما را به علی بخشیدند خوش به احوال کسانی که در این ماه عزیز با دعا بهر تقرب به خدا کوشیدند خوش به احوال کسانی که به هنگام عطش بادۀ معرفت از دست خدا نوشیدند چشم از غیر خداوند تعالی بستند هر چه دیدند، ندیدند خدا را دیدند «میثم» از غیر خدا دیده اگر بربندی هر کجا باشی بر روی خدا می‌خندی _______ ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شباي اشک و مناجات اومده دوباره دلم به ميقات اومده اين شبا با اميد عنايت و کرم مادر سادات اومده اومده دلم با اشک و التماس ميون اين دلاي خدا شناس اگه اينجا خدايي نشه دلم پس پناهگاه گنه کارا کجاس؟ اومدم با کوله باري از گناه با دلي آلوده و رويي سياه اومدم تا ميون خوبات يه شب بنده ی بي پناهو بدي پناه اومدم بهت بگم خيلي بدم به تموم دنيا جز تو رو زدم اما اين دفعه به عشق بندگيت در خونه ی تو مولا اومدم اونقده رئوفي و بنده نواز رد نمي شه پيش تو دست نياز اومدم تا بچشوني به دلم لذت عبادت و ذکر و نماز چشم من گواهِ احوال منه رو سياهيم، مال اعمال منه اما پر زدم اگه تا مهمونيت عشق فاطمه پر و بال منه بدون معطّلي يادم دادي آره من بدم ولي يادم دادي وقتي که سرشتي آب و گلمو يادته علي علي يادم دادي گفتي مي خوام هميشه با من باشي به دور از درد و غم و محن باشي به کارت گره نمي افته اگه هميشه تو سايه ی حسن باشي اگه حرف عشقت اومده وسط من مي خوام براي تو باشم فقط دستمو بذار تو دستاي حسين شبيه شهيدا تا آخر خط يه نگاش حلال مشکلاتمه اشک روضه هاش آب حياتمه دنيا و آخرتم غم ندارم تا حسين سفينه النجاتمه منم اون کبوتر امام رضا که ميام از سفر امام رضا ايشالا روزي اين شبام بشه آخرش يک نظر امام رضا کاش مي شد جامون تو آسمون باشه گوشه ی محراب جمکرون باشه کاش مي شد دلاي ما هر نيمه شب همسفر با صاحب الزمون باشه يه سحر بريم پيش امام رضا يه سحر بريم به سمت کربلا بشه روزيمون بازم سر بذاريم روي شش گوشه ی ارباب باوفا يه سحر بريم با اشک و شور و شين بشينيم ميون بين الحرمين دور صحن با صفاش طواف کنيم تا نفس داريم بگيم حسين حسين راهي شيم با اشک و آه و زمزمه سمت مرقد امير علقمه اونجا که شباي جمعه مي پيچه پاي سرداب بوي ياس فاطمه اونجا نوکريمونو نشون بديم دلمونو دست روضه خون بديم اگه افتاد نگامون به قتلگاه روي تل زينبيه جون بديم گوش کن اين همون صداي هلهله س يا صداي ناله هاي سلسله س يا صداي قاري از تو قتلگاه يا صداي بي کسي قافله ست خوب نيگا کن اينجا خاک کربلاست سه روزه تني به خاک و خون رهاست دستاي بسته ی زينبو ببين هنوزم سر حسين رو نيزه هاست نمي گم پرستويي آتيش گرفت خيمه هاي بانويي آتيش گرفت ديگه از تنور خولي نمي گم نمي گم که گيسويي آتيش گرفت داره مي لرزه زمين و آسمون ديگه طاقت نداره مادرمون نمي گم از لب غرق خون عشق نمي گم از بوسه هاي خيزرون ⏹ ____ ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا نشاندند سر سفره احسان، ما را راه دادند در اين روضه ى رضوان، ما را يعنى از سمت سماوات ،بشارت دادند! رمضان مى دهد آرامش قرآن ،ما را كيست هر آينه در عرش ،پر از آوازست؟ نيمه شب خوانده به دل ،سورۀ انسان ، ما را! فرصت عاشقى از جانب حق صادر شد! محو عشق است نماز شب جانان، ما را باز از مأذنه ،گلبانگ وفا مى آيد آه، بخشيده مگر حضرت سبحان، ما را! با نسيم سحر و عطر ابوحمزه و اشك ابر دل برده در انديشۀ باران ، ما را چشم دل وقت سحر منتظر دلدار است! كاش پايان برسد روزۀ هجران ما را ⏹ ______________________ ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
شعر۶ ای نفس بردی آبرویم را چه راحت بر باد دادی حاصلم را بی مروت هر بار توبه کردم و هر بار بشکست پیش خدایم آب گشتم از خجالت لغزید پایم، سوی تو رو کردم ای وای از دست تو یک عمر تن دادم به ذلت یاد خدا در سینه‌ام جایی ندارد از بسکه دورم را احاطه کرده ظلمت زنجیر غفلت دست و پایم را گرفته عبد فراری مانده در بند اسارت آه ای خدا امشب به تو رو کرده‌ام من تا وا کنی از گردن من بند غفلت آیا دوباره توبه‌ام را می‌پذیری تو که همیشه کرده‌ای بر من محبت دستم بگیر ای دست‌گیر بی پناهان بنگر میان چهره‌ام اشک ندامت ای بهترین بخشنده، ای توبه پذیرم از دست نفسم پیشت آوردم شکایت بین مناجات و دعا مثل همیشه دارم میان سینه‌ام شوق زیارت ذکر توسل می‌کنم یک جمله کافی‌است تا باز گردد رو به من ابواب رحمت من را ببخش امشب به جان آن غریبی که از تنش پیراهنش گردید غارت با نیزه و شمشیر جسمش زیر و رو شد روی زمین افتاد با صدها جراحت لب تشنه روی خاک صحرا بود و می‌دید در پیش چشمانش به زینب شد جسارت ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d
شعر۶ در مقام بندگی اقرارها تکرار نیست اصلا از این توبه‌ها مقصود ما انکار نیست من خود از اعمال خود این روزها آگه ترم این گدایت آنقَدَر هم پست و بدکردار نیست حرف‌هایم را فقط با مالک خود می‌زنم غیر این معبود کس، بر کرده‌ام ستار نیست من به آغوشِ پر از مِهرت پناه آورده‌ام گفته‌ای ( لاتَقْنُطوا ) جز من کسی غفار نیست من خودم با پای خود در پیشگاهت آمدم غیر خجلت در نگاه بنده فَراّر نیست جهل و نادانی مرا اینگونه دور از خانه کرد ورنه با نام حسین این راه که دشوار نیست بین سوز و اشک و آهم، روضه می‌خواهد دلم روضه‌ای جانسوز تر، از کودک تبدار نیست منکه از دیروز، چشمانم کمی کم سو شده مادرم، زینب، ببین بین در و دیوار نیست؟ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d
مینویسم خدا بحق حسین یا سریع الرضا بحق حسین ربنا آتنا بحق حسین گویم العفو را بحق حسین تا ببخشی مرا بحق حسین ربنا ربنا اله کریم سفره دار کریم ماه کریم دست خالی به بارگاه کریم آمدم باز در پناه کریم نظری بر گدا بحق حسین آمدم آشتی کنم باتو رد من مستکین خود را تو وحده لا رفیق الا تو ما کریمیم ای خدا یا تو؟ کرمی کن به ما بحق حسین منم و کوله بار سنگینم دارد از دست می رود دینم به خداوندی تو خوشبینم من از این ذکر ، خیر میبینم یا سمیع الدعا بحق حسین جانم آنشب که بر دهن برسد ملک الموت نزد من برسد کاش آنجا امام حسن برسد یکنفر یار سینه زن برسد تا بگیرم نوا بحق حسین چه نمایم برای وحشت قبر چه کنم با فشار و غربت قبر دستخالیم و خجالت قبر مونسم باش بین خلوت قبر رحمی آن لحظه ها بحق حسین تستر الذنب ، کوه غفرانید نام ما را اگر نمیخوانید لااقل جرم ما بپوشانید من نجف رفته ام ، نسوزانید جان خیر النسا ، بحق حسین شب جمعه است یا امام زمان خجلم از شما امام زمان دوست دارم تو را امام زمان التماس دعا امام زمان پیش ماهم بیا بحق حسین باز دارم هوای شش گوشه بی قرارم برای شش گوشه درد ما و دوای شش گوشه آه پایین پای شش گوشه ببرم کربلا بحق حسین ته مقتل بگو چه شد آقا تن که شد پشت و رو چه شد آقا پنجه شمر و مو چه شد آقا چکمه روی گلو چه شد آقا العجل مهدیا بحق حسین http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d
میهمانم کردی و بارِ سفر آورده ام دستهای خالی و چشمانِ تر آورده ام راه دادی بینِ خوبانت منِ گمراه را آبرو دادی و شرم شعله ور آورده ام حال و روزم را ببین و دستهایم را بگیر روسیاهم! از گناهانم خبر آورده ام «یا غیاث المستغیثین» «یا رجاءَالمُذنبین» «یا انیس الذاکرین» اشک ِ سحر آورده ام سفرۂ لطف تو پهن و دست-خالی، سر به زیر... کوهِ عصیان و ثوابی مختصر آورده ام با «لکَ صمتُ» به زنجیرش کشیدم باز هم حرص شیطان را دم ِ افطار در آورده ام فصلِ دقُّ الباب شد پای دعای افتتاح آسمان آورده ای و بال و پر آورده ام روح من مأنوس شد با «یاعلیُ یاعظیم» تا خریدارم شوی نام ِ پدر آورده ام بوتراب و قاهِر الاعداء... والیَّ الولي رو به لطف حضرتِ خیرالبشر آورده ام درگذر از من «بمولانا أمیرالمؤمنین(ع)» عاصی ام اما شفیعِ معتبر آورده ام! http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d
شعر۷ گذشتم از شب اول به راحتی مولا نشد نصیبِ دلم جز خجالتی مولا چه روزها که نرفتم به خواب، در غفلت چه روزها که ندیدم خسارتی مولا چه قدر از سرِ تقصیرِ من گذشتی تو به خوب‌ها که ندارم شباهتی مولا زبانِ توبه ندارم اسیرِ شیطانم بگیر دستِ مرا از کرامتی مولا مرا به سمتِ جهنم مبر که می‌ترسم به دستِ من بده برگِ رضایتی مولا تهی شدم ز دعا بس‌که معصیت کردم نصیب کن سحر حالِ عبادتی مولا دعایِ من به درِ بسته می‌خورد هرشب به حال و روزِ خرابم عنایتی مولا اگر بناست بمیرم میانِ روضه، بیا نصیبِ من بنما پس شهادتی مولا اگرچه عمرِ مرا غیبت و ریا پر کرد ولی به فاطمه دارم ارادتی مولا به جانِ فاطمه طاقت ندارد این بدنم از آتشِ غضبِ تو حرارتی مولا ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ بخوان از چهره ی طفلانم اینک مشق غربت را بخوان در گوش خاموشان عالم این مصیبت را فلسطینم، صدای رنج انسانم،مرا بشنو که شعر داغ من تا آسمان برده بلاغت را فلسطینم، که صبحاصبح با نعش عزیزانم به دوش خسته ی خود میکشانم بار حیرت را کماکان قصه ی من مانده در پستوی خاموشی مبادا از جهان یک شب بگیرد خواب راحت را بگو شیپورهای شایعه خاموش بنشینند و بشنو از دل آوار، آواز حقیقت را مرا با قامت خونین یارانم تماشا کن ببینی تا مگر حیرانی صبح قیامت را برای کودکان لالایی از جنس رجز خواندم که در گهواره فهمیدند معنای شهادت را فلسطینم، سلاحی دارم از آه و نمیترسم نثار جان دشمن میکنم طوفان وحشت را فلسطینم، غم آخرزمانم، قبله ی اول که زیر تیغ میخوانم نماز استقامت را http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d