eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
142 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
9.4هزار ویدیو
377 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 هیاهوی مردم در گوشم می‌کوبید، در تنگنایی از به خودم می‌پیچیدم و تنها نگاه نگران سعد را می‌دیدم و دیگر نمی‌شنیدم چه می‌گوید. بازوی دیگرم را گرفته و می‌خواست در میان جمعیتی که به هر سو می‌دویدند جنازه‌ام را از زمین بلند کند و دیگر نفسی برای ناله نمانده بود که روی دستش از حال رفتم. از شدت ضعف و ترس و خونریزی با حالت تهوع به هوش آمدم و هنوز چشمانم را باز نکرده، زخم شانه‌ام از درد نعره کشید. کنار دیواری سیاه و سنگی روی فرشی قرمز و قدیمی افتاده بودم، زخم شانه‌ام پانسمان شده و به دستم سِرُم وصل بود. 💠 بدنم سُست و سنگین به زمین چسبیده و نگاه بی‌حالم تنها سقف بلند بالای سرم را می‌دید که گرمای انگشتانش را روی گونه‌ام حس کردم و لحن گرم‌ترش را شنیدم: «نازنین!» درد از روی شانه تا گردنم می‌کشید، به‌سختی سرم را چرخاندم و دیدم کنارم روی زمین کز کرده است. به فاصله چند متر دورمان پرده‌ای کشیده شده و در این خلوت فقط من و او بودیم. 💠 صدای مردانی را از پشت پرده می‌شنیدم و نمی‌فهمیدم کجا هستم که با نگاهم مات چشمان سعد شدم و پس از سیلی سنگینش باور نمی‌کردم حالا به حالم گریه کند. ردّ روی پیراهن سفیدش مانده و سفیدی چشمانش هم از گریه به سرخی می‌زد. می‌دید رنگم چطور پریده و با یک دست دلش آرام نمی‌شد که با هر دو دستش صورتم را می‌کرد و زیر لب می‌گفت: «منو ببخش نازنین! من نباید تو رو با خودم می‌کشوندم اینجا!» 💠 او با همان لهجه عربی به نرمی صحبت می‌کرد و قیل و قال مردانی که پشت پرده به فریاد می‌زدند، سرم را پُر کرده بود که با نفس‌هایی بریده پرسیدم: «اینجا کجاس؟» با آستینش اشکش را پاک کرد و انگار خجالت می‌کشید پاسخم را بدهد که نگاهش مقابل چشمانم زانو زد و زیر لب زمزمه کرد: «مجبور شدم بیارمت اینجا.» 💠 صدای امام جماعت را شنیدم و فهمیدم آخر کار خودش را کرده و مرا به عُمری آورده است و باورم نمی‌شد حتی به جراحتم رحمی نکرده باشد که قلب نگاهم شکست و او عاشقانه التماسم کرد: «نازنین باور کن نمی‌تونستم ببرمت بیمارستان، ممکن بود شناسایی بشی و دستگیرت کنن!» سپس با یک دست پرده اشک را از نگاهش کنار زد تا صورتم را بهتر ببیند و با مهربانی دلداری‌ام داد: «اینجام دست کمی از بیمارستان نداره! برا اینکه مجروحین رو نبرن بیمارستان، این قسمت مسجد رو بیمارستان کردن، دکتر و همه امکاناتی هم اوردن!» 💠 و نمی‌فهمید با هر کلمه حالم را بدتر می‌کند که لبخندی نمکین نشانم داد و مثل روزهای خوشی‌مان شیطنت کرد بلکه دلم را به دست آورد: «تو که می‌دونی من تو عمرم یه رکعت نخوندم! ولی این مسجد فرق می‌کنه، این مسجد نقطه شروع مبارزه مردم بوده و الان نماد مخالفت با شده!» و او با دروغ مرا به این کشانده بود که به جای خنده، چشمانم را از درد در هم کشیدم و مظلومانه ناله زدم: «تو که می‌دونستی اینجا چه خبره، چرا اومدی؟» با همه عاشقی از پرسش بی‌پاسخم کلافه شد که گرمای دستانش را از صورتم پس گرفت و با حالتی حق به جانب بهانه آورد: «هسته اولیه انقلاب تو تشکیل شده، باید خودمون رو می‌رسوندیم اینجا!» 💠 و من از اخبار بی‌خبر نبودم و می‌دیدم درعا با آمادگی کامل به سمت جنگ می‌رود که با همه خونریزی و حال خرابم، با صدایی که به سختی شنیده می‌شد، بازخواستش کردم: «این چند ماه همه شهرهای تظاهرات بود! چرا بین اینهمه شهر، منو کشوندی وسط میدون جنگ درعا؟» حالت تهوع طوری به سینه‌ام چنگ انداخت که حرفم نیمه ماند و او رنگ مرگ را در صورتم می‌دید که از جا پرید و اگر او نبود از تنهایی جان می‌دادم که به التماس افتادم: «کجا میری سعد؟» 💠 کاسه صبرم از تحمل اینهمه در نصفه روز تَرک خورده و بی‌اختیار اشک از چشمانم چکید و همین گریه بیشتر آتشش می‌زد که به سمت پرده رفت و یک جمله گفت: «میرم یه چیزی برات بگیرم بخوری!» و دیگر منتظر پاسخم نماند و اگر اشتباه نکنم از شرّ تماشای اینهمه شکستگی‌ام فرار کرد. تازه عروسی که گلوله خورده و هزاران کیلومتر دورتر از وطنش در غربتِ مسجدی رها شده، مبارزه‌ای که نمی‌دانستم کجای آن هستم و قدرتی که پرده را کنار زد و بی‌اجازه داخل شد. 💠 از دیدن صورت سیاهش در این بی‌کسی قلبم از جا کنده شد و او از خانه تا اینجا تعقیبم کرده بود تا کار این را یکسره کند که بالای سرم خیمه زد، با دستش دهانم را محکم گرفت تا جیغم در گلو گم شود و زیر گوشم خرناس کشید: «برای کی جاسوسی می‌کنی ؟»... ✍️نویسنده:
✍️ 💠 سری به نشانه منفی تکان داد و از چشمانم به شوهرم شک کرده بود که دوباره پی سعد را گرفت: «الان همسرتون کجاست؟ می‌خواید باهاش تماس بگیرید؟» شش ماه پیش سعد موبایلم را گرفته بود و خجالت می‌کشیدم اقرار کنم اکنون عازم و در راه پیوستن به است که باز حرف را به هوای حرم کشیدم: «اونا می‌خواستن همه رو بکشن...» 💠 فهمیده بود پای من هم در میان بوده و نمی‌خواست خودم را پیش رفیقش رسوا کنم که بلافاصله کلامم را شکست: «هیچ غلطی نتونستن بکنن!» جوان از آینه به صورتم نگاهی گذرا کرد، به اینهمه آشفتگی‌ام شک کرده بود و مصطفی می‌خواست آبرویم را بخرد که با متانت ادامه داد: «از چند وقت پیش که به بهانه تظاهرات قاطی مردم شدن، ما خودمون یه گروه تشکیل دادیم تا از حرم (علیهاالسلام) دفاع کنیم. امشب آماده بودیم و تا دست به اسلحه شدن، غلاف‌شون کردیم!» 💠 و هنوز خاری در چشمش مانده بود که دستی به موهایش کشید و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، خبر داد: «فقط اون نامرد و زنش فرار کردن!» یادم مانده بود از است، باورم نمی‌شد برای دفاع از مقدسات وارد میدان شده باشد و از تصور تعرض به حرم، حال رفیقش به هم ریخته بود که با کلماتش قد علم کرد: «درسته ما داریا چارتا خونواده بیشتر نیستیم، اما مگه مرده باشیم که دستشون به برسه!» 💠 و گمان کرده بود من هم از اهل سنت هستم که با شیرین‌زبانی ادامه داد: «خیال کردن می‌تونن با این کارا بین ما و شما اختلاف بندازن! از وقتی می‌بینن برادرای اهل سنت هم اومدن کمک ما ، وحشی‌تر شدن!» اینهمه درد و وحشت جانم را گرفته بود و مصطفی تلخی حالم را با نگاهش می‌چشید که حرف رفیقش را نیمه گذاشت: «یه لحظه نگهدار سیدحسن!» طوری کلاف کلام از دستش پرید که نگاهش میخ صورت مصطفی ماند و بلافاصله ماشین را متوقف کرد، از نگاه سنگین مصطفی فهمید باید تنهایمان بگذارد که در ماشین را باز کرد و با مهربانی بهانه چید: «من میرم یه چیزی بگیرم بخوریم!» 💠 دیگر منتظر پاسخ ما نماند و به سرعت از ماشین پیاده شد. حالا در این خلوت با بلایی که سعد سرش آورده بود بیشتر از حضورش می‌کردم که ساکت در خودم فرو رفتم. از درد سر و پهلو چشمانم را در هم کشیده بودم و دندان‌هایم را به هم فشار می‌دادم تا ناله‌ام بلند نشود که لطافت لحنش پلکم را گشود: «خواهرم!» چشمم را باز کردم و دیدم کمی به سمت عقب چرخیده است، چشمانش همچنان سر به زیر و نگاهش به نرمی می‌لرزید. شالم نامرتب به سرم پیچیده بود، چادر روی شانه‌ام افتاده و لباسم همه غرق گِل بود که از اینهمه درماندگی‌ام کشیدم. 💠 خون پیشانی‌ام بند آمده و همین خط خشک خون روی گونه‌ام برای آتش زدن دلش کافی بود که حرارت نفسش را حس کردم: «خواهرم به من بگید چی شده! والله کمک‌تون می‌کنم!» در برابر محبت بی‌ریا و پاکش، دست و پایم را گم کرده و او بی‌کسی‌ام را حس می‌کرد که بی‌پرده پرسید: «امشب جایی رو دارید برید؟» و من امشب از مرگ و کنیزی آن پیرمرد وهابی فرار کرده بودم و دیگر از در و دیوار این شهر می‌ترسیدم که مقابل چشمانش به گریه افتادم. 💠 چانه‌ام از شدت گریه به لرزه افتاده و او از دیدن این حالم طاقتش تمام شده بود که در ماشین را به ضرب باز کرد و پیاده شد. دور خودش می‌چرخید و آتش در خنکای این شب پاییزی خاموش نمی‌شد که کتش را درآورد و دوباره به سمت ماشین برگشت. روی صندلی نشست و اینبار کامل به سمتم چرخید، صورت سفیدش از ناراحتی گل انداخته بود، رگ پیشانی‌اش از خون پُرشده و می‌خواست حرف دلش را بزند که به جای چشمانم به دستان لرزانم خیره ماند و با صدایی گرفته گواهی داد: «وقتی داشتن منو می‌رسوندن بیمارستان، تو همون حالی که حس می‌کردم دارم می‌میرم، فقط به شما فکر می‌کردم! شب پیشش رو از رو گلوتون برداشته بودم و می‌ترسیدم همسرتون...» 💠 و نشد حرفش را تمام کند، یک لحظه نگاهش به سمت چشمانم آمد و دوباره قدم پس کشید، به اندازه یک نفس ساکت ماند و زیر لب زمزمه کرد :« رو شکر می‌کنم هر بلایی سرتون اورده، هنوز زنده‌اید!» هجوم گریه گلویم را پُر کرده و به‌جای هر جوابی نگاهش می‌کردم که جگرش بیشتر آتش گرفت و صورتش خیس عرق شد. 💠 رفیقش به سمت ماشین برگشته و دلش می‌خواست پای دردهای مانده بر دلم بنشیند که با دست اشاره کرد منتظر بماند و رو به صورتم اصرار کرد: «امشب تو چی کار داشتید خواهرم؟ همسرتون خواست بیاید اونجا؟»... ✍️نویسنده:
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیه 55 سوره نساء 💥فَمِنْهُم مَّنْ ءَامَنَ بِهِ وَمِنْهُم مَّن صَدَّ عَنْهُ و کفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيراً (55) ً : پس بعضى از آنها (یهودیان ) به او (پیامبر اسلام) ایمان آوردند و بعضى از ایمان آوردن مردم جلوگیرى كردند که آتش افروخته جهنم، براى آنها کافی است. 🌷 : پس بعضی از آنها 🌷 : به معنی اعراض ، منع کردن و برگردان است 🌷 : کافی است 🌷 : آتش افروخته شده این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. موضوع اين آیه در ادامه آیات قبلی است. جمعی از مردم گذشته به کتاب آسمانی که بر خاندان حضرت ابراهیم علیه السلام نازل شده بود آوردند و بعضی دیگر نه تنها خودشان ایمان نیاوردند بلکه در راه پیشرفت آن ایجاد مانع کردند برای عذاب آنها آتش شعله ور جهنم کافی است. همچنین بعضی از افراد مانند بعضی از به قرآن که بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد ایمان می آورند و بعضی کفر می ورزند و به و ایمان نمی آورند و دیگران را از ایمان آوردن به آن جلوگیری می کنند اینگونه افراد به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد. که آیه 55 سوره نساء مى فرمايد: فمنهم من ءامن به و منهم من صد عنه و كفى بجهنم سعيرا؛ پس بعضی از آنها به او ایمان آوردند و بعضی از ایمان آوردن مردم جلوگیری کردند که آتش افروخته برای آنها کافی است. 🔹 🔹 ✅ بعضی افراد ایمان می آورند و بعضی کفر می ورزند. ✅ افرادی که می ورزند و از ایمان مردم جلوگیری می کنند آتش شعله ور جهنم برای آنان کافی است. ✍تهیه و تنظیم :استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیات 97تا99 سوره نساء - بخش2 💥 إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِى أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنْتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِى الْأَرْضِ قَالُواْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيَها فَأُولَِئكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَآءَتْ مَصِيرا (97) 💥 إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلاً (98) 💥فَأُوْلَِئكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوَّاً غَفُورا (99) در جلسه قبلی به ترجمه آیات ، واژه ها و شأن نزول آیات پرداختیم و در این جلسه به شرح می پردازیم. در آيه 97 سوره نساء اشاره به سرنوشت شوم كسانى مى ‌شود كه دم از مى ‌زدند ولى برنامه مهمّ اسلامى يعنى «هجرت» را عملى نساختند. قرآن مى‌ فرمايد:إِنَّ الَّذِينَ تَوَفّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِيمَ كُنْتُمْ؛ قطعاً کسانی که فرشتگان، جان آنها را می گیرند، در حالی که بر خودشان ستم کرده اند، از آنان می پرسند: شما در چه وضعی بودید؟ از جمله فوق استفاده مى ‌شود كه گرفتن به دست يک فرشته معيّن نيست زیرا گفته فرشتگان جانشان را می گیرند و جمع است و اگر مى‌ بينيم كه در بعضى آيات اين موضوع به که همان فرشته مرگ نسبت داده شده از اين نظر است كه او بزرگ فرشتگان مأمور قبض است. چرا به افرادی که همراه پیامبر مهاجرت نکردند می فرماید به خودشان ظلم کرده اند؟ زیرا به خانه و اموال خود علاقه شدیدی داشتند به این خاطر در محیط و ماندند و آلوده شدند و علاوه بر آن با بت پرستان همراه شدند و به جنگ بر علیه مسلمانان آمدند. در هنگام مرگ به اینها گویند: در چه وضعی بودید؟ یعنی با خودتان چه کردید چه بلایی به سر خودتان آوردید شما که می توانستید و عاقبت به خیر شوید. آنها پاسخ دهند: قالُوا كُنّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ؛ گویند ما در زمین مستضعف بودیم. یعنی تحت فشار بودیم و مجبور شدیم با بت پرستان همراه شویم. قالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها؛ فرشتگان به آنها می گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن هجرت کنید؟ خداوند پهناور است آنها می توانستند در مکه نمانند و به همراه پیامبر به مدینه هجرت کنند. اين گونه اشخاص كه با بهانه جویی ها و مصلحت انديشى ‌هاى شخصى شانه از زير بار خالى كردند و زندگى در محيط آلوده را ترجیح دهند سرنوشت بسیار شومی در انتظار آنهاست فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِيراً: پس آنان، جایگاهشان است و بد سرانجامی دارند. اما افرادی هستند که واقعا هستند و چاره ای ندارند و توانایی هجرت ندارند و ناتوان هستند که آیه 98 سوره نساء مى ‌فرمايد: إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلاً؛ مگر مردان و زنان و کودکان مستضعف که چاره ای ندارند و راهی (برای هجرت) نمی یابند. 🔴 چه کسانی هستند؟ - از بررسى آيات و روايات استفاده مى‌شود افرادى كه از نظر فكرى يا بدنى يا اقتصادى آن چنان ضعيف باشند كه قادر به شناسايى از نشوند، و يا اين كه با تشخيص عقيده صحيح بر اثر ناتوانى جسمى يا ضعف مالى و يا محدوديّت هايى كه محيط بر آنها تحميل كرده قادر به انجام وظايف خود بطور كامل نباشند و نتوانند مهاجرت كنند آنها را مى‌ گويند. اینگونه افراد امید است که مشمول عفو خداوند شوند. که در آیه 99 سوره نساء مى فرمايد: فَأُولئِكَ عَسَى اللّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ اللّهُ عَفُوًّا غَفُوراً؛ پس آنانند که امید است خداوند آنان را مورد عفو قرار دهد و خداوند همواره بخشاینده و بسیار آمرزنده است. ⬅️ پیام های آیات در جلسه بعدی... ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیات 120 و 121 سوره نساء 🌸 يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيطَانُ إِلَّا غُرُوراً (120) أولئك مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصا (121) ً 🍀 ترجمه: (شیطان) به آنان وعده می دهد و آنها را به آرزوها سرگرم می سازد و شیطان جز فریب، وعده اى به آنان نمى دهد. (120) آنان جایگاهشان جهنم است و هیچ راه فراری از آن نمی یابند. (121) 🌷 : به آنان وعده می دهد 🌷 : آنها را به آرزوها سرگرم می سازد 🌷 : فریب 🌷 : جايگاه آنها 🌷 : نمی یابند 🌷 : راه فراری 🌸 این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. آیه 120 سوره نساء مى فرمايد: يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاّ غُرُوراً: شیطان به آنان وعده می دهد و آنها را به آرزوها سرگرم می سازد و شیطان جز فریب وعده ای به آنان نمی دهد. وقتى آیه ى 135 سوره آل عمران در مورد بخشایش نازل شد ابلیس یارانش را جمع كرد و گفت: با توبه ى انسان، همه ى زحمات ما ناكام مى شود. هر یک سخنى گفتند. یكى از شیاطین گفت: هر گاه كسى تصمیم به توبه گرفت، او را گرفتار آرزوها و وعده ها مى كنم تا توبه را به تأخیر اندازد. ابلیس راضى شد. هم خدا و هم شیطان وعده داده اند، ولى وعده ى الهى راست است و وعده دروغ و فریب است. 🌸 در آیه 121 سوره نساء سرنوشت نهايى پيروان شيطان چنين بيان شده أُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ لا يَجِدُونَ عَنْها مَحِيصاً :آنان جایگاهشان جهنم است و هیچ راه فراری از آن نمی یابند. کسانی که از پیروی می کنند بی قراری و اضطراب در زندگی آنها نمایان است و هیچ آرامشی ندارند و دچار افسردگی می شوند و هم زندگی خود را در دنیا می زنند و هم در آخرت جایگاه آنها آتش است و برای همیشه در هستند. 🔹 پيام های آیات120و121سوره نساء ✅ دلبستگى به ، افتادن در دام فریب شیطان است. ✅ آنان كه به دیگران حتّى به كودكان، وعده ى مى دهند، كارى شیطانى انجام می دهند. ✅ ، براى پیروان شیطان جایگاهی همیشگی است. ✅ به مجازات و كیفر، یكى از شیوه هاى جلوگیرى از فساد است. از همه ى ناگوارى هاى دنیا مى توان فرار کرد، ولى از عذاب آخرت هرگز نمی توان کرد. ✅ در ، برگشت امكان ندارد، پس تا از دنیا نرفته ایم از بدى ها برگردیم. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیات 145 و 146 سوره نساء 💥 إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرا ً : قطعاً منافقان، در پست ترین عمق از آتشند و هرگز براى آنان هیچ یاورى نمى یابى. 💥 إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَٰٓئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا : مگر كسانی كه توبه كردند، و اصلاح نمودند، و به خدا تمسّک جستند، و دینشان را برای خدا خالص ساختند؛ پس آنان همراه مؤمنان ‌اند، و خداوند به زودی به مؤمنان پاداشی بزرگ خواهد داد. 🌷 : عمیق ترین نقطه ى دریاست. به مطلبى هم كه عمق آن فهمیده شود، مى گویند: درک شد. به پله هایى كه رو به پایین مى روند درک و به پله هایى كه رو به بالا مى روند درجه مى گویند. همان گونه كه بهشت، درجات دارد، جهنم هم دركات دارد. 🌷 : پایین تر ، پست تر 🌷 : هرگز نخواهی یافت 🌷 : یاور 🌷 : توبه کردند 🌷 : تمسک جستند، نگه داشتند 🌷 : خالص کردند، صاف کردند 🌷 : به زودی 🌷 : بزرگ این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. آيه 145 سوره نساء جايگاه را در جهنم بیان می کند و می فرماید: إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً؛ قطعاً منافقان، در پست ترین عمق از آتشند و هرگز برای آنها هیچ یاوری نمی یابی. از اين آيه به خوبى استفاده مى‌ شود كه از نظر اسلام بدترين انواع كفر، و منافقان دورترين مردم از خدا هستند، و به همين دليل جايگاه آنها بدترين و پست‌ترين نقطه است. امّا در آیه بعد براى اين كه روشن شود حتّى اين افراد فوق العاده آلوده، راه بازگشت به سوى خدا و اصلاح موقعيّت خويشتن دارند، اضافه مى ‌كند و می فرماید: إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللّهِ وَ أَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلّهِ؛ مگر کسانی که کردند و اصلاح نمودند و به خدا تمسک جستند و دینشان را برای خدا خالص ساختند. چنين كسانى سر انجام خواهند شد و همراه با مؤمنان خواهند بود که می فرماید: فَأُولئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَوْفَ يُؤْتِ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْراً عَظِيماً؛ پس آنان همراه مؤمنان اند و خداوند به زودى به مؤمنان پاداشی بزرگ خواهد داد. 🔹 ✅ جایگاه در دوزخ از کافران بدتر است. ✅ ، مراتبی دارد. ✅ در ، راهى براى نجات منافقان نیست. ✅ ، شامل حال منافقان نمى شود. ✅ ، براى همه حتّى منافقان باز است و آنان را از «درک اسفل» به بهشت اعلا مى رساند. ✅ آزاد است و مى تواند آگاهانه تغییر جهت دهد. ✅ همراه با شدیدترین تهدیدها، به مردم هم بدهید. ✅ تنها يک اظهار پشیمانى نیست، بلكه بازسازى همه جانبه است. ✅ توبه ى هر گناهى، به شكلى است. توبه ى نفاق، اصلاح به جاى تخریب، اعتصام به به جاى وابستگى به این و آن، و اخلاص به جاى ناخالصى است. ✅ منافقانی که کردند، در جدا شدن از همفكرانشان احساس غربت نكنند. چون دوستان بهترى مى یابند. ✅ ، از توبه كنندگان واقعى استقبال كنند و آنان را از خود بدانند. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیات 150 تا 152 سوره نساء 🌹 بخش 2 💥 إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُواْ بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُواْ بَيْنَ ذَلِكَ سبيلا ً : قطعاً كسانى كه به خداوند و پیامبرانش كفر مى‏ ورزند و مى ‏خواهند میان خدا و پیامبرانش جدایى بیفكنند و مى ‏گویند: به بعضى ایمان مى‏ آوریم و به بعضى كافر مى‏ شویم، و مى‏ خواهند در این میانه راهى در پیش گیرند. 💥أُولَٰٓئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا ۚ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا : اینان در حقیقت همان كافران هستند؛ و ما برای كافران عذابی خوار كننده آماده ساخته ایم. 💥 وَالَّذِينَ ءامَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَ لَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولَٰٓئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ ۗ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا : و كسانی كه به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند و میان هیچ یک از آنان جدایی نینداختند، خداوند به زودی پاداششان را می‌ دهد؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده ی مهربان است. 🔴 در جلسه قبلى به ترجمه واژه ها و شأن نزول آیات و شرح آیات پرداختیم در این جلسه به پیام های آیات اشاره می کنیم. 🔹 🌷 ، یک جریان و سنّت دائمى الهى و همچون زنجیر به هم پیوسته است. پس باید به همه‏ ى این جریان داشت. 🌷 و ، جبهه‏ ى واحدند و جدایى در كار نیست. 🌷 كفر به و فرستادگان الهی، یا ایمان به خدا و كفر به همه ‏ى پیامبران، یا ایمان به خدا و كفر نسبت به بعضى انبیا، ممنوع است. راه حقّ، ایمان به خدا و ایمان به همه ‏ى پیامبران است. 🌷 همه باید به رسمیّت شناخته شوند. 🌷 پذیرش قوانین مخالف ، نوعى تبعیض در دین و ممنوع است. 🌷 ، هم اكنون نیز موجود و آفریده شده است. «اعتدنا» نسبت به «امامت» نیز عقیده به همه ‏ى امامان لازم است. پذیرش بعضى و انكار بعضى یا توقّف، به منزله ‏ى كفر به همه ائمه است. 🌷 باید به و تمام پیامبرانش ایمان داشت. با اینكه درجات انبیا متفاوت است، ولى ایمان به همه ى آنها ضرورى است. 🌷 با اینكه هستى ما و توفیقات ما و تمام امكانات و ابزارهاى ما از اوست، ولى باز هم به ما پاداش مى دهد. 🌷 در پاداش خود، كوتاهى ها و تقصیرات ما را به حساب نمى آورد. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیات ۲۷تا۳۰ سوره مائده- بخش۳ 💥وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَى ءَادَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَم ْيُتَقَبَّلْ مِنَ الْأَخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (۲۷) 💥 لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَآ أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ ۖ إِنِّيٓ أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ (۲۸) 💥 إِنِّيٓ أُرِيدُ أَنْ تَبُوٓأَ بِإِثْمِی وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ۚ وَذَٰلِكَ جَزَآؤُ الظَّالِمِينَ (۲۹) 💥 فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ (۳۰) 🔴 در جلسه های قبلی ترجمه آیات و کلمات و شرح آیات بیان شد در این جلسه به پیام های آیات می پردازیم. 🔹 پيام های آیات ۲۷تا۳۰ سوره مائده ✅ باید تاریخ گذشتگان را براى عبرت گرفتن خواند و بررسى كرد. ✅ در نقل باید به مسائل مهم پرداخت. («نبأ یعنی خبر مهم) ✅ را از افسانه جدا كنیم. «بالحقّ» (ماجراى قربانى هابیل وقابیل داستان واقعی ست.) ✅ اصل، تقرّب به است نه قربانى، قربانى هرچه كه مى خواهد، باشد. ✅ پسر پیامبر بودن نقشى در ردّ یا قبول اعمال ندارد، بنابراین از یكى پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد. ✅ گاهى ، تا برادركشى هم پیش مى رود. ✅ به تهدید كننده به هم باید منطقى جواب داد. ✅ ملاک پذیرش ، تقواست، نه شخصیّت افراد و نه نوع كار. ✅ تفاوت در قبول و عدم قبول، براساس می باشد. ✅ در برخورد با ، آرام سخن بگوییم و آتش حسد را با نرمش در گفتار، خاموش كنیم. ✅ یكى از راه ‏هاى نهى از منكر، آن است كه به او اطمینان دهى كه به او تجاوز و تعدّى نخواهى كرد. ✅ آنچه دارد، نكشتن بر اساس ترس از خداست، نه به خاطر ناتوانى و سستى. ✅ و ، عامل بازدارنده از گناه و تعدّى در حساس ‏ترین حالات است. ✅ گناهان مقتول، به قاتل منتقل مى‏ شود. ✅ جزای قاتل، است. ✅ ایمان به ، جزو عقاید اوّلیه انسان‏ هاى روى زمین بوده است. ✅ ، هم به خود ظلم مى ‏كند، هم به مقتول، هم به خانواده ‏ى مقتول و هم به جامعه. ✅ ، با وسوسه، تلقین و تزیین، انسان را رام و خام مى ‏كند و به گناه مى‏ كشاند. ✅ مى‏ تواند عواطف برادرى را نیز سركوب كند. ✅ جنگ و ، از آغاز تاریخ زندگى بشر بوده است. ✅ پیروى از ، خسارت است. ✅ ، هم از درون گرفتار عذاب وجدان است و هم از بیرون مورد انتقاد مردم و هم گرفتار قصاص و عدل می شود. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیات ۳۶ و ۳۷ سوره مائده إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُواْ بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (۳۶) يُرِيدُونَ أَن يَخْرُجُواْ مِنَ النَّارِ وَمَا هُمْ بَخاَرِجِينَ مِنْهَا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيم (۳۷) ٌ‏ : همانا كسانى كه كافر شدند، اگر تمام آنچه را در زمین است و همانند آن را دارا باشند تا براى نجات از عذاب روز قیامت فدیه دهند، از آنان پذیرفته نمى ‏شود و براى آنان عذابى دردناک است. (۳۶) آنان مى‏ خواهند از آتش جهنم بیرون آیند در حالى كه از آن بیرون آمدنى نیستند و برایشان عذابى پایدار است. (۳۷) 🌷 : تا فدیه دهند یعنی چیزی را به جای چیزی دادن 🌷 : دردناک 🌷 : می خواهند 🌷 : پایدار این آیات همانند سایر آیات سوره مائده در مدینه نازل شده است و در ادامه آيه قبلی می باشد كه به دستور تقوا و جهاد و تهيه وسيله مى ‌داد، در اين آيه به سرنوشت افراد بى ‌ايمان، اشاره كرده و‌ مى ‌فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ يَوْمِ الْقِيامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ؛ همانا کسانی که کافر شدند، اگر تمام آنچه را در زمین است و همانند آن را دارا باشند تا برای نجات از عذاب روز قیامت فدیه دهند، از آنان پذیرفته نمی شود و برای آنان عذابی دردناک است.» تنها در پرتو ايمان و تقوا و جهاد و عمل مى‌توان يافت. سپس به دوام اين كيفر اشاره كرده که آنها پيوسته مى‌خواهند از آتش دوزخ خارج شوند ولى توانايى بر آن را ندارند و كيفر آنها ثابت و برقرار خواهد بود که می فرماید: يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ؛ آنان می خواهند از آتش جهنم بیرون آیند در حالی که از آن بیرون آمدنی نیستند و برایشان عذابی پایدار است. 🔹 پيام های آیات ۳۶و۳۷ سوره مائده ✅ روز در دستگاه عدل الهى، فدیه پذیرفته نمى‏ شود. ✅ عامل اصلى ، در درون انسان است (ایمان، تقوا وجهاد)، نه در بیرون. ✅ ، نه با فدیه دفع مى‏ شود، نه با گذشت زمان قطع مى ‏گردد. ✅ كسى كه در دنیا با آن همه برهان و ارشاد، از ظلمت ‏هاى شرک و جهل بیرون نیاید، در آخرت هم از بیرون نخواهد آمد. ✍تهیه و تنظیم : استادعاشوری
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه ۴۱ سوره اعراف 💥لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ ۚ وَ كَذَٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ (۴۱) : برای آنان از جهنم بسترهایی است و از بالای سرشان پوشش‌ هایی از آتش است، ما این گونه ستمكاران را جزا می‌ دهیم. این آیه در نازل شده است. در اين آيه، به قسمتى ديگر از مجازات دردناک آنها اشاره كرده، مى‌ فرمايد: {لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ: برای آنان از جهنم بسترهایی است و از بالای سرشان پوشش هایی از آتش است} و باز براى تأكيد اضافه مى‌ كند: {وَ كَذلِكَ نَجْزِي الظّالِمِينَ: ما این گونه ستمکاران را جزا می دهیم} 🌷 : از مهد به معنای بستر است. 🌷 : بالا 🌷 : جمع غاشيه است و به معنای پوشش است و به خیمه نیز گفته می شود. 🌷 : جزا می دهیم 🌴 صلى الله علیه وآله پس از تلاوت این آیه فرمودند: داراى طبقاتى از بالا و پایین است كه معلوم نیست طبقات بالا بیشتر است یا طبقات پایین و كافران در میان طبقات قرار داشته و همواره در فشار مى‏ باشند. همچنین حضرت فرمودند: زیرانداز و روانداز كافران در قبر، آتش جهنّم است. 🔹پيامهای آیه ۴۱ سوره اعراف🔹 ✅ ، سراسر وجود كافران را از همه‏ ى جوانب فرا مى‏ گیرد. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه ۴۶ سوره اعراف 💥وَ بَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَ عَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَ نَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَ هُمْ يَطْمَعُونَ : و میان آن دو (بهشتیان و دوزخیان) حجابى است و بر اعراف مردانى هستند كه همه را از چهره هایشان مى‏ شناسند و بهشتیان را كه هنوز به بهشت وارد نشده‏ اند، ولى ورود به آن را امید دارند، ندا مى‏ دهند كه سلام بر شما باد. 🌷 : در این آیه، شاید همان دیوارى باشد كه در آیه 13 سوره‏ ى حدید مى‏ خوانیم كه میان بهشتیان و دوزخیان دیوارى زده مى‏ شود كه سمت بیرونى آن، عذاب و قسمت درونى‏ اش رحمت است. 🌷 : جمع «عُرف»، به معناى مكان بلند است. این سوره نیز به خاطر همین آیه اعراف نامیده شده است و در قرآن تنها در همین مورد از اعراف و اهل آن سخن به میان آمده است. 🌷 : مردان 🌷 : می شناسند 🌷 : چهره هایشان این آیه در نازل شده است. در تعقيب بيان سرگذشت بهشتيان و دوزخيان اين آيه و سه آيه بعد از آن در باره «اعراف» كه منطقه‌ اى است حدّ فاصل ميان بهشت و دوزخ، با ويژگی هايى كه دارد سخن مى‌ گويد. نخست به حجابى كه در ميان بهشتيان و دوزخيان كشيده شده است اشاره كرده، مى‌ فرمايد: {وَ بَيْنَهُما حِجابٌ: و میان آن دو حجابی است} از آيات بعد چنين استفاده مى‌ شود كه حجاب مزبور همان « » است كه مكان مرتفعى است در ميان اين دو گروه، كه مانع از مشاهده يكديگر مى‌ شود، البتّه كسانى كه بر اعراف يعنى قسمت هاى بالاى اين مانع مرتفع قرار دارند، هر دو گروه را مى‌ توانند ببينند. سپس مى‌ فرمايد: {وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيماهُمْ: و بر اعراف مردانی هستند که همه را از چهره هایشان می شناسند} سپس مى‌ فرمايد: {وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوها وَ هُمْ يَطْمَعُونَ: و بهشتیان را که هنوز به وارد نشده اند ولی ورود به آن را امید دارند، ندا می دهند که سلام بر شما باد} در روایات و تفاسیر، نظرات مختلفى درباره‏ ى اهل اعراف به چشم مى‏ خورد. برخى آنان را اولیاى خدا دانسته‏ اند كه بر بلندى میان و قرار مى‏ گیرند و از سیماى مردم، همه‏ ى آنها را مى‏ شناسند، بهشتیان را سلام و تبریک مى‏ گویند و از سرنوشت دوزخیان نگرانند. امّا بعضى آنان را افراد ضعیفى معرّفى مى‏ كنند كه گناهان و عباداتى دارند و منتظر لطف خدایند. شاید بتوان گفت كه صاحب و محور اصلى اعراف، اولیاى خدایند و افراد ضعیف، در حاشیه قرار دارند. نیكوكاران به مى‏ روند ومجرمین به دوزخ، افراد متوسّط وضعیف در اعراف گرفتار و منتظر سرنوشت مى‏ مانند، ولى اولیاى خدا كه بر اعراف قرار دارند، به كمک آنان برخاسته و شفاعت مى‏ كنند. 🔹پيام های آیه ۴۶ سوره اعراف 🔹 ✅ رفتار و خصلت‏ هاى دنیوى، سیماى انسان را به گونه‏ اى مى‏ كند كه در دیگران با نگاه او را مى‏ شناسند. ✅ براى ورود به و بهشتى شدن، لطف و عنایت الهى لازم است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیات ۴۷و۴۸ سوره اعراف 💥وَ إِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَآءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (۴۷) 💥وَ نَادَىٰٓ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَآ أَغْنَىٰ عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ مَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ (۴۸) : و وقتی بهشتیان چشمانشان ناخواسته از بهشت به سوی دوزخیان برگردانده شود، گویند: ای پروردگارمان ما را با گروه ستمكاران قرار مده (۴۷) و اهل اعراف مردانی را كه از سیمایشان می‌ شناسند، ندا می‌ دهند جمعیّت و جمع آوری شما و تكبّری كه می‌ ورزیدید، به حال شما سودی نداشت (۴۸) 🌷 : برگردانده شود 🌷 : چشمانشان 🌷 : آنها را می شناسند 🌷 : چهره هایشان این آیات در نازل شده است. {وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمِينَ: و وقتی بهشتیان چشمانشان ناخواسته از بهشت به سوی دوزخیان برگردانده شود، گویند: ای پروردگارمان ما را با گروه ستمکاران قرار مده. سپس اضافه مى‌ كند كه: «وَ نادى أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ: و اهل اعراف مردانی را که از سیمایشان می شناسند، ندا می دهند جمعیت و جمع آوری شما و تکبری که می ورزیدید، به حال شما سودی نداشت} اعرافیان به اهل نگاه مى‏ كنند و آنان را مى‏ شناسند و سلام مى‏ كنند، امّا به اهل دوزخ نگاه نمى‏ كنند، بلكه چشمشان ناخواسته به آنان مى‏ افتد. اصحاب اعراف، در دعایشان نمى‏ گویند ما را اهل آتش قرار مده، بلكه مى‏ گویند: ما را همنشین ظالمان مگردان. گویا مجالست با ستمگر، بدتر از آتش دوزخ است.‌ سلمان فارسى مى‏ گوید: بیش از ده مرتبه از رسول خدا صلى الله علیه وآله شنیدم كه فرمود: یا على! تو و امامان پس از تو، اصحاب اعراف میان و هستید و هر كسی به شما معرفت داشته وارد بهشت مى‏ شود و هر كسی منكر ولایت شما باشد، وارد جهنّم مى‏ شود. 🔹پيامهای آیات۴۷ و ۴۸ اعراف🔹 ✅ در علاوه بر عذاب الهى، سرزنش‏ هایى هم از انسان‏ ها نصیب دوزخیان مى‏ شود. ✅ مال، قدرت، دوستان و طرفداران، عامل نجات نیستند. خود انسان نیز در به این حقیقت اعتراف مى‏ كند. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
💄 به می تواند ؟💄 👁👁 :👇👇👇 مردی از زنش می خواهد که بیرون از خانه و در مقابل خود را کند و می گوید آرایش کردن تو من، آیا زن است اطاعت کند و آیا اگر به درخواست برخلاف قلبی در مقابل نامحرم آرایش کرد است؟😦 🔴 :🔻🔻🔻 اطاعت از همسر در موارد گناه واجب نیست❌ و شما نباید به درخواست ایشان عمل کنید.👌 اما اینکه می گویند گناه آرایش کردن شما گردن من، این حرف درست نیست،❌ زیرا هرگز کسی نمی تواند گناه دیگری را به عهده بگیرد و فقط با این حرف می خواهند شما را تسلیم هوی و هوس خود کنند و شما را به گناه آلوده کنند👌. ⏺ البته مردی که در مقابل نامحرم آرایش کند، هست و در روایتی پيامبر گرامي اسلام صلی الله عليه و اله فرمودند:👇👇 هر مردي راضي شود همسرش آرايش كند و با همان حال از خانه خارج شود، آن مرد "ديوث"است😮 و از اين كه به او اين فحش را بدهند نبايد ناراحت شود❌ و اين زن اگر با حالت آرايش و عطر از منزل خارج شود و همسرش به اين كار او راضي باشد😢، براي آن مرد به اندازه هر قدمي كه زن در بيرون از خانه بر مي دارد خانه اي در جهنم بنا مي شود😱، پس كوتاه كنيد دستان زنان تان را(از آزادي عمل) و نگذاريد دستان شان باز باشد، زيرا نتيجه اين كار پشيماني و جزاي آن آتش است و در كوتاه كردن دست آن ها(از آزادي عمل) رضايت و شادي و داخل شدن در بدون حساب است.👌 پس وصيت مرا در مورد زنان تان خوب حفظ كنيد تا نجات پيدا كنيد.[1]✅ ⏺ اما اینکه مرد گناه کار است، دلیل بر این نیست که زن گناهکار نباشد❌، بلکه با آرایش زن در مقابل نامحرم زن گناه کار است و شوهری که به این آرایش کردن زن راضی باشد، نیز گناه کار است👌 و عذاب اخروی برای هر دو آن ها می باشد.✅ 📚منبع: ۱.شعيري تاج الدين، جامع الأخبار، قم، انتشارات رضي، ۱۴۰۵ق، ص ۱۵۸.. •┈┈••✾❀✿💜✿❀✾••┈┈•