eitaa logo
از ازل تا قیامت
301 دنبال‌کننده
129 عکس
137 ویدیو
1 فایل
بررسی عوالم شش گانهٔ خلقت آدمی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺 🌳چرا امام (علیه السلام) شهر کوفه رو انتخاب کرد؟👇 🍁امام حسین(ع) با توجه به کثرت نامه های ارسال شده در روز ۸ ذی الحجه مکه را به مقصد کوفه ترک کرد. اما دلیل اینکه چرا امام حسین(ع) تصمیم خود را، از رفتن به کوفه تغییر نداد؛ این است که؛ زیرا اگر امام(ع) می‌خواست برگردد، تکلیفش را انجام نداده بود و زیر سؤال می‌رفت که شما عامل ادامه‌ی حکومت یزید هستید. می‌گفتند شما علیرغم دعوت عمومی کوفیون، نیامدی و به حرف چند نفر که گفتند اوضاع عمومی کوفه به هم ریخته، منصرف شدید، در حالی که ما نامه‌ها نوشته بودیم. حال آن‌که با حرکت امام حسین(ع) آنها در تاریخ رسوا شدند و ننگ و عار برایشان ماند. و از طرفی در آن زمان کوفه تنها شهری بود که تا این حد، رغبت خود را از حضور امام حسین(ع)، در بین آنها ،به عنوان رهبر ،نشان می دادند. واین فرصتی برای تشکیل حکومت اسلامی بود. کوفیان به امام (ع) نامه نوشتند، وحمایت وآمادگی خود را، همه جانبه، از پسر رسول خدا(ص) اعلام کردند. به نقل سید بن طاووس تعداد نامه ها به ۱۲ هزار می رسید ،که پای هر کدام از آنها، صدها نفر مهر یا امضاء کرده بودند. البته امام (ع)به نامه‌ها بسنده نکردند و این در حالی بود که حتی امضای شیعیان برجسته‌ای مانند؛ سلیمان بن صرد یا حبیب بن مظاهر و.. پای نامه‌ها بود. حتی در یک روز بیش از ۶۰۰ نامه به امام(ع) رسید، اما امام اکتفا نکردند و مسلم بن عقیل را در ۱۵ رمضان، به کوفه فرستادند، تا به امام گزارش کند، که اگر کوفیان همان‌گونه هستند که در نامه‌هایشان نوشته‌اند، امام حسین(ع) راهی کوفه شود. امام حسين(ع) در طي نامه هايي که به مردم بصره و کوفه می فرستاد، سزاوارترين مردم براي خلافت و امامت را، اهل بيت(ع) معرفی می کرد. مورخین در مورد علل خروج امام(ع) ازمکه در کنار دعوت کوفیان نوشته اند : 1⃣احتمال خطر جانى برای امام حسین(علیه السلام):👇 از برخى عبارات امام(ع) که در مقابل دیدگاه شخصیتهاى مختلفى که با بیرون رفتن حضرت(ع) از مکّه و حرکت به سوى کوفه مخالف بودند، ابراز شده بر مى آید که امام(ع) ماندن بیش تر در مکّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مى دانست؛ چنان که در جواب ابن عباس مى فرماید : «کشته شدن در مکانى دیگر براى من دوست داشتنى تر از کشته شدن در مکّه است» وقتی یزید از بیعت با امام حسین(ع) ناامید شد، و وقتی شنید که حضرت(ع)، شبانه از مدینه به مکه رفته است، دستور تشکیل یک تیم ترور را داد، و سلاح های فراوان، برای ترورحضرت(ع) به مکه فرستاد، تا حضرت(ع) را در مکه از بین ببرد. و این زمانی بود که اولین دعوتنامه ها، از سوی کوفیان، برای حضرت(ع) ،مبنی بر برعهده گرفتن رهبری شیعیان کوفه و نقل مکان به آن دیار، فرستاده می شد. ونیز به عبداللَّه بن زبیر فرمود : «به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکّه کشته شوم، براى من دوست داشتنى تر است، تا آن که به اندازه ی یک وجب در داخل مکّه کشته شوم. به خداوند سوگند! اگر به لانه اى از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آن چه را از من مى خواهند، به دست آورند» نیز به برادرش محمد حنفیه، به صراحت از قصد ترور یزید در محدوده حرم امن الهى نسبت به جان خود سخن به میان آورد. بالاخره در بعضى از متون به صراحت سخن از این مطلب به میان آمده که یزید، عده اى را همراه با سلاحهاى فراوان براى ترور امام در مکّه فرستاد. خود امام(ع) در جواب «ابوهره ازدی» فرمود : 🔷《اِنَّ بَنِی اُمَیةَ اَخَذُوا مَالِی فَصَبَرْتُ وَ شَتَمُوا عِرْضِی فَصَبرْتُ وَ طَلَبُوا دَمِی فَهَرَبْتُ!》 بني اميه مالم را گرفتند صبر کردم، به آبرويم لطمه زدند صبر کردم، و خواستند خونم را بريزند پس گريختم. 2⃣شکسته نشدن حرمت حَرَم :👇 در ادامه برخى از عبارات پیش گفته، تذکّر این نکته از سوى امام حسین(ع) وجود داشت که نمى خواهد حرمت حرم امن الهى، با ریخته شدن خون او در آن شکسته شود؛ گرچه در این میان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنایتکاران اموى باشد. آن حضرت(ع) این مطلب را در برخورد با عبدالله ن زبیر و به گونه تعریض آمیز نسبت به او که بعدها در مکّه موضع گرفته و لشکریان یزید حرمت حرم را خواهند شکست به صراحت بیان مى دارد. ایشان در جواب ابن زبیر مى فرماید : پدرم علی بن ابی طالب(ع) براى من نقل کرد که در مکّه قوچى است که به وسیله آن حرمت شهر شکسته مى شود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم. منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۶۸ ۲)الکافی کلینی، ج۴، ص۵۳۶ ۳)اللهوف ابن طاووس، صص۹۷-۲۹ ۴)وقعه الطف غروی ،ص۱۵۲ ۵)الکامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۴۶ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺 1⃣ امیرالمومنین علیه السلام 🌳نهم ذی الحجه سال اول هجری ماجرای سد الابواب :👇 🍂بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص)، از مکه به مدینه، حضرت(ص) بنای مسجد النبی را آغاز نمود، در این میان هریک از اصحاب، خانه های خود را در مجاور مسجد ساختند و و از هر خانه ای، دری را به داخل مسجد گشودند، که مطابق برخی از روایات، (ص) امر نمود که همه ی درب‌ها، به روی مسجد بسته شود، به جز درب خانه ی بن ابی‌ طالب(ع). ابن عباس نقل می‌کند : رسول خدا(ص) خطاب به علی(ع) فرمود : «همانا (ص) از پروردگارش درخواست کرد، تا مسجدش را برای و ی او پاک گرداند. و همانا من از خداوند خواسته‌ام که (مسجدم را) برای تو و ذرّیه ی تو طاهر گرداند.» آن‌گاه کسی را سراغ ابوبکر فرستاد و دستور داد تا درب خانه‌اش را به مسجد ببندد، ابوبکر نیز چنین کرد. سپس کسی را نزد عمر فرستاد، تا او نیز درب خانه‌اش را به سوی مسجد ببندد، آن‌گاه بالای منبر رفت و فرمود : «من درهای شما را نبستم و درب علی(ع) را باز نگذاشتم و لیکن درب‌های شما را بست و درب خانه علی(ع) را باز گذارد».(۱) حقیقت ارزش و فضیلت باز بودن در به سوی مسجد، اشاره به مسأله طهارت معنوی و ظاهری اهل بیت(ع) و شخص رسول خدا(ص) دارد، که در مورد آن‌ها در روایات بی‌شماری، به آن اشاره شده است؛ لذا ترمذی به سند خود از ابو سعید خدری نقل می‌کند : 🍁پیامبر اکرم(ص) خطاب به امام (ع) فرمود : «لا یحلّ لأحد أن یطرق هذا المسجد جنباً غیری و غیرک» «برای هیچ‌کس حلال نیست، که در حال جنابت به این مسجد وارد شود، به جز من و تو.»(۲) منابع: ۱)جامع الأحادیث سیوطی، ج ۱۶، ص۲۷۴ ۲)سنن ترمذی، ج ۵، ص ۵۹۷ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
4_5852485298394497515.mp3
6.77M
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴روضه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام🌴 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺 🌳عید سعید قربان بر همه بندگان صالح حضرت #حق مبارک باد... به امید روزی که همه بتوانیم #نفس اماره خود را برای او #قربانی کنیم و به رستگاری برسیم‌. #عید_سعید_قربان 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺 2⃣ امیرالمومنین علیه السلام 🌳علی اوّل، علی آخر، علی ظاهر، علی باطن قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) : «لَقَدْ أَسْری بِی رَبِّی عَزَّوَجَلَّ أَوْحی إِلَیَّ مِنْ وَراءِ الْحِجابِ ما أَوْحی وَ کَلَّمَنِی فَکانَ مِمّا کَلَّمَنِی بِهِ أَنْ قالَ: یا مُحَمَّدُ عَلِیٌّ الاَْوَّلُ وَ عَلِیٌّ الاْخِرُ، وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ. فَقُلْتُ: یا رَبِّ أَلَیْسَ ذلِکَ أَنْثَ؟ ثُمَّ فَسَّرَ سُبْحانَهُ بَعْدَ تَوْصِیفِ نَفْسِهِ قالَ عَلِیٌّ الاَْوَّلُ أَی أَوَّلُ مَنْ أَخَذَ مِیثاقِی مِنَ الاَْئِمَّهِ، وَ عَلِیٌّ الاْخِرُ أَی آخِرُ مَنْ أَقْبِضُ رُوحَهُ مِنَ الاَْئِمَّهِ، وَ هُوَ الدّابَهُ الَّتِی یُکَلِّمَهُمْ یا مُحَمَّدُ، عَلِیٌّ الظّاهِرُ أَظْهِرُ عَلَیْهِ جَمِیعَ ماأَوْحَیْتُهُ إِلَیْکَ لَیْسَ أَنْ تَکْتُمَ مِنْهُ شَیْئآ یا مُحَمَّدُ عَلِیٌّ الْباطِنُ أَبْطَنْتُهُ سِرِّیَ الَّذِی أَسْرَرْتُهُ إِلَیْکَ فَلَیْسَ فِیما بَیْنِی وَ بَیْنَکَ سِرٌّ دُونَهُ، یا مُحَمَّدُ عَلِیٌّ عَلِیمٌ بِکُلِّ ما خَلَقْتُ مِنْ حَلالٍ أَوْ حَرامٍ.» 🍁 خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «هنگامی که خدا مرا به آسمانها سیر داد و از پشت حجاب با من گفت وگو کرد، قسمتی از کلمات این بود که فرمود: "ای محمّد! اوّل است، علی آخر و ظاهر و باطن است و او به هر چیزی علم دارد." 🍂عرض کردم: خداوندا! آیا این اوصاف تو نیست؟ آنگاه خداوند بعد از توصیف خودش این جملات را برایم تفسیر کرد و فرمود: "علی اوّل است؛ یعنی اوّل کسی است از امامان که از او گرفتم. علی آخر است؛ یعنی آخر کسی است که او را روح میکنم و او جنبندهای است که با مردم تکلّم خواهد کرد. ای محمّد! علی ظاهر است؛ یعنی همه آنچه را که به تو از طریق وحی گفتم برای او کردم. ای محمّد! علی باطن است؛ یعنی آن سرّی است که تو را از آن باخبر کردم و تو پنهان کردی، در علی هم قرار دادم و او در نهان دارد، پس هیچ سرّی بین من و تو نیست که او نداند. ای محمّد! علی به آنچه از حلال یا حرام آفریده ام عالم است و آن را میداند".» منبع: برگرفته از کتاب یک حرف از هزاران. بحارالانوار -ط-بیروت-جلد ۱۸-صفحه۳۷۷. 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴امام هادی علیه السلام🌴 در روزگار حکومت متوکل ادعا کرد که دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها است متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله سالیانی گذشته است. آن زن گفت: رسول خدا دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکردم. متوکل سران ابی طالب و فرزندان عباس و قریش را خواست و مشورت کرد آنها گفتند در فلان تاریخ زینب دختر حضرت فاطمه علیه السلام وفات یافته است ولی آن زن می گفت دروغ است . متوکل گفت: من از فرزندان عباس نیستم اگر نتوانم حجت و دلیلی نقض سخن این زن بیاورم. اطرافیان گفتند: امام علیه السلام را بخواه امید است که پاسخی داشته باشد. امام هادی علیه السلام به آن زن فرمود: بدن سلام الله علیها بر حرام است بنابراین اگر راست می گوئی داخل محوطه درندگان بشو. آن زن گفت: دیگران که در این مجلس مدعی هستند از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام هستند داخل شوند. متوکل به حضرت علیه السلام گفت: شما خودتان داخل شوید. امام فرمود: ندارد، نردبانی آوردند و در محوطه ای که شش بود امام داخل شد پس از ورود امام تمام شیرها خود را به امام نزدیک کردند و امام بر سر آنها می کشید وزیر متوکل گفت: تا این خبر منتشر نشده حضرت را خارج کن. متوکل گفت: ای ابوالحسن ما قصد سوئی نسبت به تو نداشتیم، فقط می خواستیم به گفته ات پیدا کنیم، دوست دارم که بیرون بیایی امام هادی علیه السلام برخاست و به طرف نردبان حرکت کرد در حالی که همه شیرها خود را به لباس حضرت می مالیدند امام روی اولین پله نردبان که قرار گرفت متوجه شیرها شد و با دست اشاره کرد که بر گردند و شیر ها برگشتند، امام از محوطه شیران خارج شد و فرمود: هر کس می پندارد که از فرزندان فاطمه است در این مکان برود متوکل به آن گفت: داخل محل شیران برو آن زن گفت: شما را به خدا دست نگه دارید من ادعای کردم من دختر فلانی هستم تنگ دستی و فشار مرا به این کار وادار کرد. متوکل گفت: او را داخل محوطه شیران بیافکنند. در این هنگام مادر متوکل شفاعت کرد و او را نجات داد. منبع : بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا