.
🔸خدا رحمت کند پدر ما را، اول ماه محرم که میرسید، میآمد بالای بسترمان و قبل از اینکه چیزی خورده باشیم، میگفت: دهانت را باز کن و یک ذره تربت میریخت توی دهانمان.
🔹یادم هست کلاس اول یا دوم ابتدایی بودم، معلم گفت: بروید سرهایتان را اصلاح کنید. من آمدم و به پدرم گفتم: معلم گفته سرتان را اصلاح کنید. پدرم گفت: الآن دههی عاشوراست. بگذار بعد از دهه اصلاح کن.
🔸رفتم سر کلاس. معلم به من گفت: حائری! چرا سرت را نتراشیدهای؟ گفتم: الآن دههی محرم است و بیاختیار اشکم جاری شد. معلم گفت: خُب بگو دههی محرم است، چرا گریه میکنی؟! این به خاطر آن تربت بود. «والاِیمان مُخَالِطٌ لَحْمَک وَ دَمَک». این تربت را میدهند تا ایمان با گوشت و خونتان مخلوط شود.
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی | راه رشد، جلد چهارم، صفحه ۴۹.
📝 #خاطرات_تربیتی
🌱 #تربیت_حسینی
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
هدایت شده از باور
.
🔺علی(ع) و فاطمه(س) چه کار کرده بودند که زینب(س) اینگونه از آب درآمد و حسین(ع) آنگونه؟
🔻اولین اثری که بر اولاد خودشان گذاشتند، این بود که اولاد خود را «نترساندند»، بچه را با وحشت تربیت نکردند، خانهشان خانهی خفقان و وحشت و رعب نبود. بسیاری از پدر و مادرها بچههای با استعدادی دارند و تحمل بچهی بااستعداد، مشکل است. لذا این بچهها را از بچگی مرعوب میکنند...
🔺اصل تربیتی دیگر علی(ع) و فاطمه(س)، «حرمت و احترام»، عجیبی بود که برای فرزندانشان قائل بودند...
🔻اصل سومی که علی(ع) و فاطمه(س) در خانه داشتند «محبت بیدریغ» بود. بسیاری از پدرها میترسند بچه خودشان را ببوسند. بسیاری از مادرها فرزندانشان را کم میبوسند. این غلط است. فاطمه زهرا(س) بچهی خودش را به سینهاش می فشرد. رسولخدا(ص) در هنگام رحلت، اجازه نداد که این بچهها را از روی سینهاش بلند کنند.
🔺این روحیه دادن و محبت کردن است که موجب میشود هیچکس نتواند اینها را با هیچچیز بخرد. محبت کردند تا بچه ها قابل «تطمیع» نباشند. نترساندند تا بچهها قابل «تهدید» نباشند. به بچهها شخصیت و حرمت دادند تا «ابهتهای اجتماعی» و جمعیتهای انبوه آنها را نگیرد و دچار واهمه نکند. زینب کبری(س) وقتی که در بازار صحبت کرد، دچار واهمه نشد؛ وقتی که در مجلس یزید سخنرانی کرد، دچار واهمه نشد.
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی، راه رشد، جلد۲، صفحات ۵۶ و ۵۹.
🌱 #تربیت_حسینی 1⃣1⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
22.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🎥 خاطرهای تربیتی و درسآموز از حاج رمضان درباره حاج قاسم
🔻ببینید چطور یک مربی به جای امر و نهیهای بدون دلیل، به دیگران ملاک میدهد.
✅ #استاد_صفایی_حائری:
ساختن جامعه توحیدی ممکن نیست مگر این که افراد آن جامعه، موحّد باشند و به توحید رسیده باشند و توحید واقعی زمانی است که کارهای ما محرکی جز الله نداشته باشد...
و از این گذشته با اینکه محرک، الله است، در حرکتهایی که به خاطر اوست حرکتها بدون سنجش و از دم دست نباشد که او حرکتی را میخواهد که مهمترین است و ضروریترین.
عبودیت؛ یعنی این نظارت بر محرکها و حرکتها. (تربیت کودک، صفحات ۱۵ و ۱۹)
✅ #آیت_الله_حائری_شیرازی:
شما هر اندازه که به قوۀ تمییز بچه[متربی] مدد بدهید و ملاک به دستش بدهید که خودش با آن ملاک کار کند و طبق آن ملاک انتخاب کند، این بهترین خدمتی است که در تربیت او میتوانید انجام دهید. (راه رشد، جلد ۱، صفحه ۸۵)
📝 #خاطرات_تربیتی 0⃣3⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
.
🔻کاری که حسین بن علی(ع) و این خانواده کردند، این بود که اول ظرفیتسازی میکردند و بعد محبت. اگر به فرزندانشان در معیشت سخت میگرفتند که در حد ضعفای مردم باشند، اول ظرفیتسازی میکردند و بعد محدودشان میکردند. اگر مأموریتی به آنها میدادند -مثل محمد بن حنفیه که در جنگهای سخت مخصوصاً در جمل، علمدار لشکر علی(ع) بود- از بچگی تربیتشان کرده بودند و ظرفیتسازی کرده بودند.
🔺خود علی(ع) از بچگی و قبل از اسلام، عجیب روی خودش کار میکرد. میرفت بالای کوه ابوقبیس و سنگهای بزرگ را از جایی برمیداشت و میبرد جای دیگر و اینطور ظرفیتسازی میکرد و روی خودش کار میکرد.
🔻توصیۀ من به خانوادهها این است مردان نسبت به خانمهایشان ظرفیتسازی کنند؛ خانمها هم نسبت به آقایانشان ظرفیتسازی کنند.
🔺ظرفیتسازی درسی است که باید دربارۀ خانواده از عاشورا گرفت. بچه باید با ظرفیت باشد تا بشود قاسم بن الحسن(ع). حسین بن علی(ع) را میگوییم معصوم بود، امام بود؛ اما دیگران که این مقام عصمت را نداشتند، چگونه به این جایگاه رسیدند؟
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی | راه رشد، ج۴، ص۱۷۶ و ۱۷۷
🌱 #تربیت_حسینی 5⃣1⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
.
🔻جهانگردی، برخورد با خطرات، تجربه و مطالعۀ کارِ شجاعان و دیدن فیلمها و غیره، باعث کسب قدرت و اعتماد و شجاعت میشود، اما این شجاعت، «شجاعت نفسانی» است! دقیقاً مثل حوضی است که با دلو آب پر میشود. اما حوض کجا و چاه کجا! چاه به دلیل آن که از درون و عمق به یک منبع عظیم ربط دارد، هرچه از آن بِکِشند، زلالتر و جریان پر شدنش سریعتر میشود...
🔺 وقتی انسان اعتماد و حسنظن به خدا پیدا کرد، مثل این میماند که چاه، راه خودش را به منبع خودش پیدا کرده باشد. شجاعتی که نتیجۀ احساس ارتباط با خداوند و قدرت نامحدود او باشد، باعث میشود که هرچه مشکلات در مقابل انسان فراوانتر شود، آرامش او بیشتر گردد.
🔻 حسین بن علی(ع) در صحرای کربلا، هرچه به ظهر عاشورا نزدیکتر میشد، صورت ایشان برافروختهتر و حالت آرامش و شجاعت ایشان عجیبتر میگردید؛ بهطوری که وقتی همه یاران و نزدیکان کشته شدند و ایشان تک و تنها ماند، یکتنه به لشکر ابن سعد یورش برد...ابنسعد ملعون که این شجاعت خیره کننده را بعد از آن همه مصائب که به آن حضرت وارد شده بود، انتظار نداشت، چاره را در نامردی دید و دستور داد دور ایشان حلقه زنند و هرچه در دست دارند به سویش پرتاب کنند!
🔺 این نمایشی از مقابلۀ شجاعت «ایمانی» و «نفسانی» است! جنگ هشت ساله و تحمیلی عراق بر ایران هم، شاهد دیگری از این نوع مقابله است.
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی | راه رشد، جلد ۴، صفحه ۱۳۸
🌱 #تربیت_حسینی 7⃣1⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
.
⭕️ سؤال: فرزندم ۲۸ سال سن دارد و نماز نمیخواند. چه کنم؟
🔻 آیت الله حائری شیرازی: این فرزند اگر به دانشگاه رفته باشد، الان باید دکتری داشته باشد. علم را به او دادهاید و برای علم او هزینه کردهاید. این عزت ظاهری است. این عزت ظاهری را باید یک ذلت باطنی مهار کند...
🔺تربیت بالانس و تعادل لازم دارد. علم، عزت ظاهری است. ترس از خدا، ذلت باطنی است. پدر و مادر برای عزت ظاهری هزینه میکنند. اگر یک ترم، پانصدهزار تومان هم باشد هزینه میکنند. اما از اول تا آخر چه مقدار برای یک استاد اخلاق هزینه کردهاند؟ بیمایه فطیر است. از اول همانطور که خرج میکنید تا فرزندتان باسواد و با ادب بشود، خرج کنید تا خداپرست هم بشود. این بالانس در تربیت، لازم است.
🔻برای امور دینی فرزند هم هزینه کنید...
این مسائل را از اول بچگی باید اصلاح کنید، نه بعد از ۲۸ سالگی! اربعین سال آینده که مردم میخواهند برای زیارت اربعین بروند، شما فرزند خودت را هم ببر و او را به امام حسین (ع) بسپر. بگو: «میآورم که با نماز برگردد». او را به سفرهای زیارتی ببر، اما کاری کن که سفرهای زیارتی به او خوش بگذرد، تا خودش بگوید من میخواهم یک مشهد برویم. اینها تأثیرگذار است.
🔺در حق او دعا بکنید که اثر دارد. مقداری اموات را هم جدیتر بگیرید. خیلی تأثیرگذار است.
🔗 برای مطالعه متن کامل به سایت باور مراجعه بفرمایید.
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی | راه رشد، جلد۴، صفحه ۲۶۸ و ۲۶۹
🌱 #تربیت_حسینی 1⃣2⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
.
▫️عطر حضور در مسجد و عطر حضور در بین مؤمنین اگر بالاتر از عطر بازار عطرفروشان نباشد، کمتر از آنها نیست.
▪️از این جهت من به پدران و مادران توصیه میکنم که ممکن است بچههای شما بهخاطر بازیگوشی، بار اول و دوم با رغبت نیایند. اما سعی کنید با نوازش آنها را به مسجد بیاورید. پدر من هم وقتی میخواست مرا همراه خودش به مسجد ببرد بازیگوشی میکردم. ایشان با نوازش ما را میآورد. ما هم مثل این بچههای شیطان بودیم.
▫️این بچهها وقتی بزرگ شدند، از ما بهتر میشوند. بچه را به مسجد بیاورید تا گروهکها او را نبرند. بیاورید تا مسلح شود، مجهز بشود. اگر نیاوردید و او را بردند و بعد کارش به جای خطرناک کشید، رنج خواهید برد.
▪️خانم! دخترت را بیاور تا دیگران او را به کمحجابی نکشند. او را بیاور تا این دریای چادریها، حجابدارها را ببیند و احساس کند در اکثریت است. وقتی برای خرید به خیابان میرود احساس اقلیت بودن نکند.
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی | راه رشد، جلد ۳، صفحه ۱۸۸ و ۱۸۹
🕌 #نقش_مسجد_در_تربیت 1⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
.
🔹مرحوم آقا شیخ محمدحسین زاهد در یکی از مساجد مهم بازار، نماز میخواند. یک روزی بچهها خیلی سر و صدا کردند و صدایشان به مسجد رسید. به خادم مسجد گفت: برو به سردستۀ این بچهها بگو بیا امام جماعت با تو کار دارد. او در جواب خادم با همان اخلاق خودش گفت: ما که با آقا کاری نداریم؛ آقا اگر کار دارد، خودش بیاید. آقا از مسجد بیرون آمد و روی سکو نشست. او آمد و نشست و آقا با او نرم صحبت کرد و گفت: بازیهایتان را بکنید؛ اما اذان را که گفتند، بچهها را برای نماز بیاور مسجد. گفت: باشد؛ فردا میآییم. فردا آمدند مسجد؛ اما وضو و نماز بلد نبودند. نگاه کردند که دیگران چطور وضو میگیرند. در نماز هم یکی رکوع میرفت، یکی سجده. بعضی از نمازگزاران آمدند به آقا گفتند: ما امروز نفهمیدیم چه نمازی خواندیم. اگر بناست این بچهها به مسجد بیایند، ما دیگر اینجا نمیآییم. آقا گفت: شما بروید مسجد آقا سید عزیزالله.
🔸جمعهها با آنها میرفت تفریح. وقتی که با آنها رفیق شد، شروع کرد درسهای مقدمات را به آنها یاد داد و به تدریج درست شدند و در بازار کاسب شدند. وقتی ایشان مریض شد و دکتر احساس کرد که دارد از دنیا میرود، گفت: آقا شما پسر دارید؟ ایشان به خاطر مشکلاتی ازدواج نکرده بود. گفت: بله. پانصد تا! همینها بچههایش بودند. آن بچهای که گفته بود: «ما که با آقا کار نداریم؛ آقا اگر کار دارد، خودش بیاید»، شد رئیس یک کارخانه در تهران که اهل خیر است.
🔻متن کامل در سایت باور
🏷 #آیت_الله_حائری_شیرازی | راه رشد، ج ۱، ص ۸۰ و ۸۱
🕌 #نقش_مسجد_در_تربیت 2⃣
📝 #خاطرات_تربیتی 2⃣3⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
.
🔸استهباناتیها پدرانشان از بچگی روی نمازشان کار میکردند. الآن هم اگر کسی از استهباناتیها به شهری برود، اول سراغ مسجدش میرود که مسجد این محل کجاست؟ جزو امتیازات خانهشان این است که به مسجد نزدیک باشد و به محض اینکه آنجا ساکن شدند، به سراغ مسجد میروند. یک حالت بیقراری نسبت به مسجد دارند.
🔹اینها موقعی که بچه بودند و به مسجد میرفتند، مسجد موقوفهای برای بچههای خردسال داشته است؛ چون محصول آنجا انجیر و بادام و گردو و انگور و کشمش است و رسمشان این بوده که مقداری از درختهایشان را وقف مسجد میکردند، آن هم مخصوص بچههای خردسال. خادم مسجد به تعداد بچهها، ظرفهای کوچک بیضی شکلی برمیدارد که به آنها میگویند «ته گنبد» و از اینها در ظرف میریزد و میگذارد جلوی بچهها.
🔸من جایی صحبت میکردم که فردی گفت: من استهباناتی هستم و میخواهم حرف شما را تأیید کنم. گفت: من کفش نداشتم و پاپتی میرفتم مسجد و کشمش و انجیر و اینها میخوردم. از آن به بعد به هر محلی که میروم، اول به سراغ مسجدش میروم و حس خاصی به مسجدش دارم.
🔹وقتی که آن آقای متمکن، انجیر و گردو و بادام و کشمش را برای مسجد وقف کرد، وقتی که فرزند آن واقف، به وقف عمل کرد، وقتی که خادم در این امانت خیانت نکرد و امانت را به حقش رساند و از اول تا آخر، همۀ اهل ایمان کارشان را کردند، این بچه اهل مسجد شد؛ این یعنی کار فرهنگی. کار فرهنگی که شاخ و دم ندارد. وقف کردن این درختها برای بچههای خردسال، کار فرهنگی است.
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی | راه رشد،جلد۴،صفحه۱۱۶
📝 #خاطرات_تربیتی 3⃣3⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
"اهمیت اماکن مذهبی"
🔹خانوادههایی که در جماعات مؤمنین حضور ندارند، طعمه ضدانقلاب میشوند. علی (ع) فرمود:«أنَّ الشّاذَّ مِنَ الغَنَمِ لِلذِّئبِ»
🔸گوسفندی که از گله وامیماند، نصیب گرگ است. گرگ به مجموعه گله نمیزند. وقتی چوپان در گله باشد، گرگ به آن نمیزند. گرگ وقتی سگ گله را ببیند، حمله نمیکند. وقتی یکی از گله جدا ماند، بهسمت او حمله میکند. مراقب فرزندانتان باشید که از اماکن مذهبی جدا نمانند وگرنه طعمه میشوند.
🔹فرزندان عزیز! پدر و مادرهایتان را مراقبت کنید که از اماکن مذهبی جدا نمانند وگرنه طعمه گرگ میشوند. برنامه اول آنها سمپاشی کردن، شایعهپراکنی، ایجاد بدبینی، ذهنها را خراب کردن و قلبها را از هم جدا کردن است. بعد انسانهای از هم جداشده را لقمه لقمه میخورند.
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی | راه رشد، جلد۳، صفحه ۱۸۸
🕌 #نقش_مسجد_در_تربیت 1⃣1⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
.
🔸ما وقتی در شیراز دبیرستان میرفتیم، مدیر مدرسه خیلی باجربزه بود. ایشان عصرها والیبال بازی میکرد و بعضی از بچههای میآمدند و در تیم شرکت میکردند. او هم بازی میکرد هم در حین بازی، سنگین و بر خودش مسلط بود...
🔹بازی کردن مدیر با بچهها به آنها شخصیت میداد. گاهی میدیدیم بچهها وقتی در آن تیم دارند بازی میکنند، هم بازی میکنند هم آزاد نیستند. یعنی زبان و حرکاتشان را کنترل میکنند. تفریح میکنند، تبسم میکنند، حتی مزاح میکنند؛ اما پیداست در یک جو وزینی دارند یک تفریح سالمی میکنند. نشاط بود، اما لغو نبود، افسار گسیختگی نبود. جمع کردن بین این دوتا ظریف است.
🔸رسول اکرم(ص) تفریحی می کند که منتهای شخصیت دادن است. او می رود توی بچه ها و بچه را با خودش می آورد به عالم بالا. این روح دادن است. اگر رسول اکرم می آید در جوّ بچهها، عمل لغو می کند یا نه؟ ایذاء می کند یا نه؟ از حدود شرعی خارج می شود یا نه؟ بندگی خودش را نسبت به خدا فراموش می کند یا نه؟ آیا ما که بازی می کنیم این طوری بازی می کنیم؟ بازی ما بازیِ غافل است، بازی او بازی ذاکر. ذاکر و غافل تأثیراتش متفاوت است. مزاح ما مزاح غافل است و تأثیرش زدودن مهر و محبت و ایجاد نفرت و کینه، رنجش و زخم است. اما او مزاح میکند و مزاحش مزاح ذاکر است؛ مزاح ذاکر مرهم است نه زخم. مزاح او التیام دهندۀ زخمهاست، شفای بیماریهاست.
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی | راه رشد، جلد۳، صفحه ۸۰ و ۸۱
☀️ #طبیب_دَوّار 7⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
.
🏷 "بصیرت دهی"
🔸 رسول اکرم(ص) در تربیتش مردم را مرید خودش نمیکند؛ مردم را بصیر میکند و به آنها بینایی میدهد: «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی»، روشنی میدهد...وابسته کردن ساده است؛ نور دادن مشکل است؛ روشن کردن و بصیر کردن مشکل است.
🔻این کار دشواری نیست که مربی به گونهای طفل را به خودش وابسته کند که طفل از او بخواهد امور را با ذائقۀ خودش بسنجد و طبق آن نظر بدهد. راهش هم این است که مربی دو تا سؤال از چیزهایی که میداند او جوابش را نمیداند، بپرسد و بعد برایش توضیح بدهد و عاجز بودنش را به رخ او بکشد و در دو مورد هم که اظهارنظر کرد، اثبات کند که تو خطا میکنی و بعد مواردی را نشان بدهد که خودش درست میفهمد؛ اینطور که شد، طفل به دلیل ظرفیت کمش، در مربیاش غرق میشود، حل میشود. میگوید: هرچه او گفت، درست است و دیگر جرئت نمیکند قبل از او درباره چیزی حرف بزند یا اظهارنظر کند.
🔸 این روش انبیا نیست. روش انبیاء این است که بصیرت میدهند، نور میدهند، ملاک میدهند که خودش طبق ملاک قضاوت کند و نتیجه را خودش بگیرد.
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی | راه رشد، جلد ۴، صفحه ۲۳۱ و ۲۳۲
☀️ #طبیب_دَوّار 0⃣1⃣
🔰باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat