eitaa logo
باور
3.3هزار دنبال‌کننده
359 عکس
35 ویدیو
7 فایل
🏠 خانه کنشگران #تربیت_اسلامی 🔴 راه ارتباطی با ما 👇 @adminbavar. 💢 لطفا مطالب کانال را با ذکر منبع انتشار دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸اصل تربیتی دیگرِ علی و فاطمه (علیهما‌ السلام)، «حرمت و احترام» عجیبی بود که برای فرزندانشان قائل بودند. این‌گونه نبود که مثل بعضی‌ها بگویند: «بچه باید به دل عزیز و به چشم خوار باشد»؛ هرگز! حسن و حسین و زینب و ام‌کلثوم در چشم پدر و مادر، خوار نبودند؛ بلکه عزیز بودند. 🔹این تربیت شیطانی است. چه کسی گفته که بچه باید در چشم پدر خوار باشد؟! مگر ما می‌خواهیم یک حکومت دیکتاتوری داشته باشیم که بچه در چشم پدرش خوار باشد؟! 🔸مردم در چشم شاه خوار بودند و البته در چشم بابای خود هم خوار می‌شدند؛ اما دیدید که در چشم امام عزیز بودند. 🔹امام به مردم می‌گفت: دستتان را می‌بوسم. یک بار امام به مردم گفت: من پای کسانی را که امشب به پشت بام می‌روند، می‌بوسم. این روش تربیت بود که عوض شد. 💎 7⃣ ✍ | راه رشد، جلد دوم، صفحه ۵۹. 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔹برنامه‌ی نظم، انضباط و تمکین در نظام طبیعت‌سالار، به صورت اصولی متکی بر استخفاف است و اگر تکریمی هم بکند، تاکتیکی است. در مقابل، روش اصولی نظام فطرت‌سالار بر تکریم است و اگر استخفاف هم می‌کند، تاکتیکی و موسمی و موردی است... 🌀نظام طبیعت‌سالار، اساس پیشبردش با استخفاف است و اگر تکریمی بکند، یک تاکتیک است و گاهی از آن استفاده می‌کند. معاویه هم تکریم می‌کرد؛ اما تاکتیک بود و استراتژی‌اش استخفاف بود... 🔹به ما می‌گویند که اگر مثلا بچه‌تان بی‌ادبی کرد، با او قهر کنید. این قهر، یک نوع استخفاف است. یعنی چه؟ یعنی به او فرمان ندهید؛ احوالش را نپرسید؛ در بغلش نگیرید؛ دست‌کمش بگیرید؛ سرد با او برخورد کنید؛ اینها همه‌اش استخفاف است؛ به خاطر اینکه طبیعت‌سالار شده و تو با او این کار را می‌کنی تا تنبّه پیدا کند. بعد که تنبّه پیدا کرد و فطرتش آمد روی کار، دوباره تکریم را برگردانید. 💎 9⃣ ✍ | راه رشد، جلد۱، صفحه ۷۷ و ۷۸. 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸تکریم به معنای تملق نیست؛ به معنای چاپلوسی و احترام زیادی نیست. اساسی‌ترین تکریم این است که حقوق و حدود طرف را به رسمیت بشناسند و به آن تجاوز نکنند. بدترین نوع اهانت هم این است که حقوق و حدود او را به رسمیت نشناسند. 🔹مثلاً بچه در عالم طفولیت خودش، بازی دارد، لعب دارد، لهوی دارد، انسی دارد، الفتی دارد، ابراز عشقی دارد، ابراز محبتی دارد؛ این حدود و حریم اوست. اگر نزدیکان بچه، افرادی متعهد و بازدارنده‌ی خود از تجاوز به حریم او باشند، وقتی او عملی را طبق قانون خودش انجام داد و تجاوزی نکرد، به این دلیل که این کار احیاناً با عرف مردم سازگار نیست، به او تودهنی نمی‌زنند؛ 🔸بلکه در مقابل فشار افکار مردم که به دلیل ناآگاهی، این حق را به طفل نمی‌دهند، می‌ایستند... لذا اعتراضات جماعت کثیر را تحمل می‌کنند؛ اما تجاوز به حقوق و حدود فرزند را تحمل نمی‌کنند. 🔹امام مجتبی(ع) می‌آید داخل مسجد و جدش را در حال سجود می‌بیند. خودش را به جدش می‌رساند و در حال سجده، خودش را روی او می‌اندازد. حالا جدش چکار کند؟ پشت دستی به او بزند؟ او که حریم کسی را نشکسته و وارد حدود کسی نشده و تعدی نکرده؛ بلکه می‌خواهد ابراز عشق و ابراز وجود بکند. لذا حضرت تحمل می‌کند و صبر می‌کند تا او از این ابراز محبت ارضاء بشود. وقتی که ارضاء شد و خودش را کنار کشید، سر از سجده برمی‌دارد. ✍ | راه رشد، جلد۱، صفحه ۸۸و۸۹. 💎 1⃣1⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🌀پدر باید با حرمتی که به فرزند خودش می‌گذارد، او را معتاد به احترام کند؛ تا وقتی این حرمت از او کاسته شد، از کم شدن حرمت، احساس خماری کند و...برای کسب آن حرمت و احترام، خودش را به زحمت بیاندازد و تکالیف و مشقت‌هایی را تحمل کند. 🔺وقتی طفل به تکریم عادت کرد و عادت کرد که پدر برایش ارزش قائل باشد، چون معتاد است به این حرمت و خوش‌رویی و خوش برخوردی، اگر کمتر از این حد را در پدر ببیند برایش عذاب است، چوب است، تنبیه است. ✅ یعنی اگر پدر با الفاظ و انتخاب نحوه‌ی سخن و نحوه‌ی نگاه و نحوه‌ی نوازش، طفل را به کرامت و اهمیت دادن و ارزش داشتن معتاد کرد، با این حرمت می‌تواند طفل را تنبیه کند. 💎 3⃣1⃣ ✍ | راه رشد، جلد ۱، صفحه ۲۳۸. 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. ✍ آیت‌الله حائری شیرازی(ره) 🔹شما هدف از تربیت در اسلام را تشخیص بدهید. وقتی هدف را دانستید می‌توانید وظایف خودتان را خوب تشخیص دهید... 🔸انقلاب نیاز به نیروهایی دارد که نه وسوسه روی آنها تأثیر بگذارد، نه شایعات بتواند روی آنها اثر بگذارد، نه فشارها بتواند آنها را به ستوه بیاورد. بچه اگر در تشخیص ضعیف بود، تحت تأثیر جوسازی‌ها قرار می‌گیرد و نمی‌تواند به جامعه مدد دهد. حق و باطل بر او مشتبه می‌شوند و گاهی برای خودش مشکلاتی درست می‌کند. 🔹چرا مردم به بنی‌صدر رأی دادند؟ به‌خاطر ضعف در تربیت. ظاهربین بودند. یعنی آن تشخیص و بینش در مردم نبود. بعضی‌ها بنی‌صدر را قبل از این‌که به ایران بیاید شناخته بودند که خطرناک است. بعضی بعد از دوره ریاست جمهوری‌اش هم او را نشناختند! 🔸شما به نیروهایی با قدرت تشخیص نیاز دارید. هم جرأت لازم را داشته باشند و هم قدرت تحلیل. بتواند حق را از باطل در هر صورتی که هست تمیز بدهند. مردم ما وقتی باطل به صورت شاه و شاهنشاه بود فهمیدند و درک کردند، اما وقتی به صورت بنی‌صدر در آمد او را نشناختند. وقتی تجربه کردند، او را شناختند. ✍ | راه رشد، جلد ۱، صفحه ۱۳۴ و ۱۳۵. 🏷 🔍 2⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🇮🇷 ما بچه‌ها را روشن تربیت نمی‌کنیم. یهودی‌ها سیاسی تربیت می‌کنند. بچه‌هایشان را روشن می‌کنند. ما یک سری مطالب به بچه‌ها می‌دهیم که برای زندگی‌شان ضروری نیست و مطالبی که ضروری زندگی هست را یاد نمی‌دهیم. در مسائل تربیتی، الفبای زندگی را به بچه‌ها یاد نمی‌دهیم...بچه‌های ما عموماً سیاسی نیستند. مردم ما اصلاً سیاسی نیستند... 🪴 اصول تربیتی یهودی‌ها این است که سیاست را در زندگی بچه‌هایشان وارد می‌کنند، بچه‌های ما عموماً سیاسی نیستند. معلمان ما هم همین طور. اصلاً کسی که سیاسی نیست یعنی حساسیت نشان نمی‌دهد. ✍ | راه رشد، جلد ۳، صفحه ۲۳۳. 🏷 🔍 4⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸برای فرزندانتان سابقه‌ی انقلاب را تعریف کنید و تفاوت وضع قبل و بعد از انقلاب را توضیح دهید. این کار مثل نماز است که اگر قضا شود، گناه بزرگی مرتکب شده‌اید... 🔹نگو امروزه این‌قدر بچه‌ها روشنند که همه‌چیز را می‌فهمند. نه! همان‌طور که نماز و روزه یادش می‌دهی، وضو یادش می‌دهی، باید بینش سیاسی را هم به او یاد بدهی. 🔸این غذای روحانی بچه است. برای بچه‌ها حرف بزنید. هر پدر و مادری باید ساعتی در شبانه‌روز را صرف گفت‌وگو با زن و بچه کند، حتی تحلیل سیاسی کند، بحث کند، صحبت کند. ✍ | راه رشد، جلد ۳، صفحه ۲۳۵. 🔍 8⃣ 🗳 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔺برای با مسئولیت بار آوردن بچه، باید روی خودتان کار کنید. پدر و مادر باید خودشان احساس مسئولیت کنند... 🔻روضه‌ها این اثر را دارد که شما وقتی جانب حسین‌بن‌علی(ع) را ترجیح دادید، می‌گویید:«انسان باید روی احساس مسئولیتش باشد، ولو بلغ‌ما‌بلغ»؛ گرسنگی باشد، تشنگی باشد، اسارت باشد، هرچه‌‌ باشد، می‌ارزد. 🔺باید با «احساس مسئولیت» بود. عزاداری، «کارخانه‌ی احیای حس مسئولیت» است. حتی یک زنجیر زدن، حتی تماشاچی که به هیئت‌ها نگاه می‌کند. 🔻حالا گریه کردن یعنی چه؟ یعنی عضویت در طرفی که حسین‌بن‌علی(ع) هست. اگر پسر تو از تو سؤال کرد که چرا گریه می‌کنی؟ بگو برای اینکه عضوِ «اسلام حس مسئولیت» بشوم؛ گریه می‌کنم تا حس مسئولیت در من احیا شود. | راه رشد، جلد چهارم، صفحات ۱۹۶، ۲۰۰ و ۲۰۱. 🌱 2⃣ 🔰باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸خدا رحمت کند پدر ما را، اول ماه محرم که می‌رسید، می‌آمد بالای بسترمان و قبل از اینکه چیزی خورده باشیم، می‌گفت: دهانت را باز کن و یک ذره تربت می‌ریخت توی دهانمان. 🔹یادم هست کلاس اول یا دوم ابتدایی بودم، معلم گفت: بروید سرهایتان را اصلاح کنید. من آمدم و به پدرم گفتم: معلم گفته سرتان را اصلاح کنید. پدرم گفت: الآن دهه‌ی عاشوراست. بگذار بعد از دهه اصلاح کن. 🔸رفتم سر کلاس. معلم به من گفت: حائری! چرا سرت را نتراشیده‌ای؟ گفتم: الآن دهه‌ی محرم است و بی‌اختیار اشکم جاری شد. معلم گفت: خُب بگو دهه‌ی محرم است، چرا گریه می‌کنی؟! این به خاطر آن تربت بود. «والاِیمان مُخَالِطٌ لَحْمَک وَ دَمَک». این تربت را می‌دهند تا ایمان با گوشت و خونتان مخلوط شود. | راه رشد، جلد چهارم، صفحه ۴۹. 📝 5⃣ 🌱 7⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔻اسلام مسلمانی می‌خواهد مثل امام‌حسین(ع)، مثل شهدای کربلا. پس باید تربیتی داشته باشید که این چنین انسان‌هایی یا شبیه این‌چنین انسان‌هایی را به ما بدهد. ما باید افکار اینها را بدانیم. بدانیم این‌ها از طفولیت چگونه تربیت شدند که این‌چنین ایستادگی کردند. 🔺بچه را اگر متملّق بار بیاورند در مقابل ظلم ایستادگی نمی‌کند. پدر اگر به بچه ظلم کرد و بعد او را وادار کرد که خودش را با این ظلم تطبیق بدهد، او دیگر با ظلم نمی‌جنگد، چون با ظلم رفیق شده است. 🔻اگر زندگی او یک زندگی مصرفی بود، در بزرگی نمی‌تواند با زندگی مصرفی بجنگد. اگر شخصیت طفل خُرد شد، این شخصیت خُردشده دیگر قدرت مقابله و مبارزه ندارد. شما در مدرسه وقتی شاگرد را متملّق بار بیاورید از او توقع نداشته باشید که فردا یک مبارز شود، جبهه‌رو شود، رزمنده خوب شود. ✍ | راه رشد، جلد یک، صفحه ۱۳۴. 🌱 9⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔺علی(ع) و فاطمه(س) چه کار کرده بودند که زینب(س) این‌گونه از آب درآمد و حسین(ع) آن‌گونه؟ 🔻اولین اثری که بر اولاد خودشان گذاشتند، این بود که اولاد خود را «نترساندند»، بچه را با وحشت تربیت نکردند، خانه‌شان خانه‌ی خفقان و وحشت و رعب نبود. بسیاری از پدر و مادرها بچه‌های با استعدادی دارند و تحمل بچه‌ی بااستعداد، مشکل است. لذا این بچه‌ها را از بچگی مرعوب می‌کنند... 🔺اصل تربیتی دیگر علی(ع) و فاطمه(س)، «حرمت و احترام»، عجیبی بود که برای فرزندانشان قائل بودند... 🔻اصل سومی که علی(ع) و فاطمه(س) در خانه داشتند «محبت بی‌دریغ» بود. بسیاری از پدرها می‌ترسند بچه خودشان را ببوسند. بسیاری از مادرها فرزندانشان را کم می‌بوسند. این غلط است. فاطمه زهرا(س) بچه‌ی خودش را به سینه‌اش می فشرد. رسول‌خدا(ص) در هنگام رحلت، اجازه نداد که این بچه‌ها را از روی سینه‌اش بلند کنند. 🔺این روحیه دادن و محبت کردن است که موجب می‌شود هیچ‌کس نتواند اینها را با هیچ‌چیز بخرد. محبت کردند تا بچه ها قابل «تطمیع» نباشند. نترساندند تا بچه‌ها قابل «تهدید» نباشند. به بچه‌ها شخصیت و حرمت دادند تا «ابهت‌های اجتماعی» و جمعیت‌های انبوه آنها را نگیرد و دچار واهمه نکند. زینب کبری(س) وقتی که در بازار صحبت کرد، دچار واهمه نشد؛ وقتی که در مجلس یزید سخنرانی کرد، دچار واهمه نشد. ✍ ، راه رشد، جلد۲، صفحات ۵۶ و ۵۹. 🌱 1⃣1⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸 شما نباید حلال را فدای حرام کنید. اگر می‌خواهیم بچه‌هایمان به‌سمت قمار نروند، بیاییم قمار حلال را ترویج کنیم. قمار حلال، مسابقه تیراندازی است... 🔹 تفریح‌های حلال و سالم را توسعه بدهید تا تفریحات ناسالم اُفت کند. ماهیگیری بهترین جاذبه است. بچه‌های بسیج را ببرید کنار رودخانه، قلاب و وسیله بگیرید و جایزه هم بدهید. حفاظت محیط زیست هم جلوی اینها را نگیرد. اگر پروانه [و مجوز قانونی] میخواهد، بگیرید... 🔸 شکار ماهی را جزء جاذبه‌های بسیج قرار بدهید و برای اعضای بسیج مسابقه‌ای بگذارید تا این‌هایی که بلد نیستند بیایند آموزش ببینند. اجازه‌اش را بگیرید که برای صید، کنار سد بروند. اینها جاذبه‌اش از خیلی چیزهای دیگر بیشتر است. ✍ | راه رشد، جلد سوم، صفحه ۱۳۸ و ۱۳۹. 🏷 6⃣ 💢 مراجع معظم تقلید، درباره حلال بودن مسابقه ماهی‌گیری اختلاف‌نظر دارند. از این‌رو لازم است هر مکلفی در خصوص این مسئله به حکم مرجع تقلیدش توجه نماید. 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔹 گاهی پدر و مادر، رقابتی را بین بچه‌ها ایجاد می‌کنند که خود آن، زمینه دعواست؛ مثلاً وقتی پدر از بچه‌ای اذیت دیده، ادب بچه دیگر را به رخ او می‌کشد و می‌گوید: تو این کار را نکردی و او کرد یا او مراقبت می‌کند و تو نمی‌کنی. گاهی او را به رخ این می‌کشد و گاهی این را به رخ او می‌کشد و فکر می‌کند این یک رقابت سالم بینشان است و درست می‌شود؛ 🔸 اما بچه‌ها لطیف هستند، حساس هستند و گاهی این را بر این حمل می‌کنند که وجود آن برادر، باعث تحت‌الشعاع قرار گرفتن من شده و اگر آن برادر نبود، من مورد توجه بیشتری بودم. از این جهت حالت مقابله با او پیدا می‌کنند. ✍ | راه رشد، جلد چهارم، صفحه ۲۵۰ 🏷 8⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. ⁉️پرسش: چگونه قوه تفکر فرزندانمان را پرورش دهیم؟ ✅ پاسخ: از آن‌ها سؤال کنید. بیشتر از آنکه آن‌ها از شما سؤال کنند، شما از بچه‌هایتان سؤال کنید. وقتی سؤال کردید، مجبور می‌شوند فکر کنند. وقتی هم دارد فکر می‌کند و می‌آید از تو سؤال کند، کمکش کن؛ اما همه جواب را نگو. با بُخل به او اطلاع برسان و برای اطلاع دادن باسخاوت مباش. 🔸پدر و مادرهایی که در آموزش بخیل هستند، وقتی خیلی سؤال می‌کنی یک کلمه کوچک می‌دهند. این بچه می‌گوید: من چرا منت بکشم و یک چیزی بپرسم؟ خودم آن قدر فکر می‌کنم تا بفهمم. بابایم آن‌قدر به من نِق می‌زند که این را هم نمی‌فهمی. 🔹آدم‌هایی که می‌خواهند بچه‌هایشان را رشد دهند، خیلی کارهایی که بچه می‌کند بزرگ نمی‌کنند که خیال کند همچین باد کرده؛ عادی می‌گیرند تا عُجب پیدا نکند. 💡 6⃣ ✍ | تفکر، صفحه ۸۹ و ۹۰ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 💠 «ما فی الانسان» یعنی دو جهتی که انسان می‌تواند در درونش داشته باشد. این دو جهت، یکی خودخواهی و دنیاپسندی و خودمحوری و نفسانیت، و دیگری تقوا و تعهد و عقل و نور و جنبۀ موسوی انسان است... 💠 انسان موجودی است که بین این دو جنبه، مختار و آزاد و معلق و بی‌وزن است و اراده و اختیار یعنی انتخاب یکی از این دو. هر دو جنبه برای انسان جلوه دارد و زیباست؛ اما آن جنبۀ موسوی یا عقلانی یا تقوایی، ظاهری تلخ، سخت، زجرآور، دردآور و رنج‌دهنده دارد و باطنی لذیذ، مفید، سازنده و احیاکننده... 💠 تکیۀ قرآن بر این است که اساس، «ما فی الانسان» است. اگر می‌خواهید کسی را با این دیدگاه تربیت کنید، باید بدانید که شما نمی‌توانید شاگرد خودتان را به صورت «قالبی» بزرگ کنید. اگر شما فکر می‌کنید که انسان موجودی است که می‌توانید او را در هر قالبی بریزید، خودتان را خسته می‌کنید و بعد از مدتی که زحمت کشیدید و عکس آن نتیجه گرفتید، می‌فهمید که انسان نمی‌تواند دیگری را بشکند یا او را بسازد. 💠 ممکن است سؤال کنید که پس تربیت چه نقشی دارد؟ تربیت یعنی اینکه شما...چنان با طفل برخورد کنید که «ما فی الانسان» او و آنچه در وجود خودش است، شکوفا و بارز و ظاهر شود، به طوری که بتواند ببیند؛ بتواند بفهمد؛ بتواند تمییز بدهد. شما هر اندازه که به قوۀ تمییز بچه مدد بدهید و ملاک به دستش بدهید که خودش با آن ملاک کار کند و طبق آن ملاک انتخاب کند، این بهترین خدمتی است که در تربیت او می‌توانید انجام دهید. | راه رشد، جلد۱، صفحه ۸۴ و ۸۵‌ 💡 1⃣1⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🏷 ما تربیت منفی داریم و تربیت مثبت. تربیت منفی، افزایش روز به روز مداخله است و تربیت مثبت، کاهش روز به روز مداخله. کسانی که تربیتشان منفی است، اول با کنایه می‌گویند؛ بعد با صراحت می‌گویند؛ بعد حرف نیش‌دار می‌زنند؛ بعد فحش می‌دهند؛ بعد کتک می‌زنند؛ بعد زخم می‌زنند. این سِیرش است و مرتباً غلیظ‌تر و شدیدتر می‌شود. این تربیت غلط است... 🏷 تربیت صحیح، کاهش روز به روز مداخله است، حتی نصیحت، حتی تذکر... تربیت باید...به سمت حذف دخالت ما برود. یعنی من رهایش می‌کنم؛ چون خدا در وجود او پیغمبری گذاشته و آن پیغمبر باید مدیریتش کند و سرنوشتش به دست آن پیغمبر است: «إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً؛ فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول».[خداوند دو حجت بر مردم دارد: حجتى بيرونى و حجتى درونى. حجت بيرونى، فرستادگان و پيامبران و امامان عليهم السلام هستند و حجت درونى عقل است.] 🏷 انبیاء می‌آیند تا به مدیریت عقل کمک کنند و انسان را به عقلش بسپارند. وقتی این عقل زمام‌داری انسان را به عهده گرفت، خودش در آنچه نمی‌داند، به انبیاء مراجعه می‌کند... 🏷 دخالت‌هایی را که موجب وابستگی او می‌شود، به تدریج حذف کنید، به طوری که مدیریت این فرد به عقل درونی، حجت درونی، پیامبر درونی واگذار شود و او بی‌نیاز از دخالت دیگران، خودش را اداره کند. ✍ | راه رشد، ج۱، صفحات۱۷۸_۱۸۰ 💡 6⃣1⃣ 📜 8⃣2️⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔹ما می‌خواهیم عقل بچه‌ها رشد کند. مصداق بزرگ عقل، «راست‌گویی» و «امانت‌داری» است. یعنی وقتی به بچه امانت دادید و او برای حفظ امانت تلاش کرد، عقل این بچه رشد می‌کند. یک مطلبی به بچه بگویید و بگویید بدون دخل و تصرف، آن را منتقل کند. یعنی امانت‌داری کند. 🔸مالی را به او بدهید و از او بخواهید به دیگری برساند. از او بخواهید واقعه‌ای را ببیند و شرح بدهد. با این کار راست‌گویی او معلوم می‌شود. وقتی انسان به راست‌گویی و امانت‌داری پرورش پیدا کرد، عقلش جان می‌گیرد. 🔹علامت جان گرفتن عقل این است که «سؤال» مطرح می‌کند. وقتی مطرح کرد، با سؤالاتی که از او می‌کنید به او کمک کنید که خودش جواب را کشف کند. وقتی انسان خودش دنبال پاسخ سؤال‌ها و برطرف کردن شبهه‌ها رفت، نیروی عقلش زیاد می‌شود. 🔸نظافت و حیا، آثار پیدایش عقل است. عقل معتادها بعد از مدتی تعطیل می‌شود؛ مخصوصاً وقتی آنها را زندان کنند بدتر می‌شوند. چون نان مفت به آنها می دهند. نان مفت، عقل را تعطیل می‌کند. انسان باید نان را در مقابل کار به دست بیاورد. کار خلاقانه انجام بدهد. مثلاً نقاشی کند، نجاری کند و نان دربیاورد؛ ابتکار کند و نان دربیاورد... 🔸بچه‌ها را به نوعی رشد بدهیم که خودشان به فکر خودشان باشند. این علامت عقل است. این که برود در فضای مجازی و همه‌اش به فکر بازی باشد و هیچ خروجی نداشته باشد، نتیجه‌اش این می‌شود که مثل معتادها شود. ✍ | راه رشد، جلد ۱، صفحه ۱۹۴ و ۱۹۵ 💡 1⃣2⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 💠 سعی کنیم فرزندانمان خودکفا شوند. خودکفایی یعنی اینکه انسان در درون خودش، مربی و معلمی داشته باشد. خداوند عقل و فهمی به انسان داده که این عقل و فهم، انسان را تربیت می‌کند... 💠 در روایت داریم:«مَنْ لَمْ‌يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظَاً فَإِنَّ مَوَاعِظَ النَّاسِ لَنْ‌تُغْنِي عَنْهُ شَيْئاً» هر کس که از درون خود واعظی نداشته باشد، موعظه دیگران برای او نتیجه ندارد؛ یعنی اول باید واعظ مربی و معلمی در درون انسان فعال شود تا موعظه دیگران بر او مؤثر باشد. تربیت یعنی احیای این واعظ و معلم. 💠 برای اینکه واعظ درونی شاگرد فعال شود از او «نظرخواهی» کنید. وقتی که از او نظرخواهی می‌کنید واعظ درونی‌اش فعال می‌شود؛ چون می‌خواهد استاد خودش را نقد کند؛ می‌خواهد...نمره بدهد. این نمره دادن شاگرد به استاد، خیلی مهم است... هم استاد توانایی خودش دستش می‌آید و هم موجب می‌شود مدیریت درونی شاگرد، مدیریت بیرونی‌اش را اداره کند. 💠 وقتی که شاگرد احساس می‌کند من روی مدیرم تأثیر دارم، احساس مسئولیتش بیشتر می شود؛ چون احساس آزادی می‌کند و احساس آزادی و احساس مسئولیت، با هم توام‌اند. شما هر اندازه که آزادی را از طرف مقابل سلب کنید، احساس مسئولیت را از او سلب کرده اید. 💠 از جمله چیزهایی که واعظ درونی را در فرد فعال می‌کند، «مشورت» با اوست؛ چون وقتی که می‌خواهد نظر بدهد ناچار است استارت ماشینش را بزند و موتور فکرش را روشن کند تا بتواند بهترین جواب را به شما بدهد. ✍ | راه رشد،جلد۱،صفحات۱۶۵، ۱۹۲ و ۱۹۳ 💡 3⃣2⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸 مربی اگر بخواهد جنبهٔ نفسانی را اصلاح کند چه می‌کند؟ به شاگردان تشر می‌زند. خدا وقتی می‌خواهد جنبهٔ نفسانی انسان را اصلاح کند چه می‌کند؟ تشر خدا چه‌جور است؟ پس معلم باید قدرت تشر داشته باشد؛ یعنی برایش لازم است. چرا؟ چون آن‌ها نفس دارند. پس باید در وجود او این قدرت باشد. 🔹 دربارهٔ حُسن خلق رسول اکرم زیاد شنیده‌اید؛ اما در وقت غضب کسی جرئت نداشت در حضور او حرفی بزند. چنان مجلسش سنگین می‌شد که اعضای مجلس دلشان می‌خواست کسی از بیرون بیاید و او حرف بزند؛ وگرنه در مجلس آن حضرت سکون حاکم بود. در آن حال تذکر، آن حضرت حتی بر ابوجهل هم مؤثر بود... 🔸 در روایات داریم که اصحاب پیامبر(ص) می‌گفتند در حضور او بودن به‌گونه‌ای است که انگار پرنده روی سرشان نشسته است. معنایش چیست؟ ‌پیامبر(ص) می‌داند این‌ها نفسانیت دارند. اگر به این‌ها، یعنی به جنبه‌ی نفسانی آن‌ها رو بدهد، رشته‌ی امور را از دستش می‌گیرند و بعد خود این‌ها تعدّی می‌کنند و نمی‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد... 🔹 پس در اصول تربیت باید بدانیم نفسی در کار هست و شاگردان، همه، این نفس را دارند. به این معنا که یک حالت خودکامگی در انسان وجود دارد و اگر میدان ببیند، شروع به فعالیت می‌کند و هرکدام از شاگردان خودشان می‌شوند یک معلم؛ هر کاری بخواهند می‌کنند: رأی می‌دهند، فرمان می‌دهند. بعد معلم باید شاگرد آن‌ها بشود و هر کاری که گفتند بکند. ✍ | مربی و تربیت، صفحات ۷۹ تا ۸۲ ☀️ 1⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌گوید: پدرم آخرین خداحافظی‌اش را پیش من می‌آمد و اولین دیدارش را هم پیش من می‌آمد. سفری از راه رسید و پیش من آمد؛ اما توقف چندانی نکرد و رفت. من با خودم گفتم: دفعات قبل بیشتر پیش من توقف می‌کرد. چرا این دفعه توقفی نکرد؟...روی کارهایم مطالعه کردم تا ببینم چه شده است. 🔹دیدم که در خانه‌ام یک پرده نصب کرده‌ام و یک زینتی هم روی آن گذاشته‌ام که قشنگ است. وقتی فکر کردم، دیدم که حق با پدرم است؛ چون کسانی هستند که روی صفه زندگی می‌کنند و هیچ چیزی ندارند؛ نه خانه، نه زندگی، نه کسی، نه کاری. اینها برای شام و ناهارشان معطل‌اند؛ اما بودن این پرده ضرورتی ندارد. لذا آن را با زینتش باز کردم و به بچه‌هایم گفتم: به سلمان بگویید بیاید. 🔸سلمان آمد. به او گفتم: این را ببر بده به پدرم و بگو: بفروشید و خرج اصحاب صفه بکنید. سلمان آن را برد و گفت: این را دخترتان داده و گفته که خرج اصحاب صفه بکنید. حضرت سه بار گفتند: «فداها ابوها!» چرا پیامبر این کار را کرد؟ چون با خودش گفت: دخترم مطلب را گرفت؛ من توقفم را کم کردم و او متوجه علت آن شد. 🔹این تربیت مثبت است. سخن نگفت؛ اشاره نکرد؛ تذکر نداد؛ بلکه قبلاً روشش بود که بیشتر توقف کند و این بار توقفش را کم کرد؛ فتیله محبتش را پایین کشید. تربیت باید به این سمت برود که گفتن تعطیل شود و با محبت کردن تنظیم شود؛ با ابراز بیشتر یا ابراز کمتر. | راه رشد، جلد ۱، صفحه ۱۷۹ ☀️ 3⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸این جمله که می‌گویند: «بچه باید به چشم خار باشد و به دل عزیز باشد»، این را عوضی نفهمیده باشید. منظور این است که بیش از ظرفیت او و بیش از قوه هاضمۀ او به او احترام نکنی که احترامت را بی‌حرمت کرده باشی و این‌قدر به او جایزه نداده باشی که جایزه را بی‌مقدار کرده باشی؛ همان‌طور که این‌قدر به او اهانت نکنی که اهانت را بی‌اثر کنی و این‌قدر او را تنبیه نکنی که تنبیه را بی‌خاصیت کنی و این‌قدر با او قهر نکنی که قهر کردن را بی‌اثر کنی. 🔹اهل‌بیت عزت را در افراد زنده نگه می‌داشتند و وقتی می‌خواستند بچه‌های خودشان را تربیت کنند، اول آنها را حساس بار می‌آوردند که دستگاهشان به کوچک‌ترین قهری، به کوچک‌ترین اخمی، به کوچک‌ترین ترش‌رویی، حساس باشد، جواب بدهد، منتقل کند، منعکس کند. 🔸این چیزی که در وجود مؤمن هست، عزت اوست. خدا رحمت کند مرحوم آقای مطهری را! نکته دقیقی را متوجه شده و این نکته را در ظاهر کتاب‌ها نمی‌شود پیدا کرد و این‌طور نیست که انسان برود آدرسی پیدا کند، بابی پیدا کند و در آن باب، این را نوشته باشند؛ نه، این از مجموع آیات و روایات به دست می‌آید که سنگ زیربنای تربیت، عزت دادن است. | راه رشد، جلد ۱، صفحه ۲۳۴ 🛑 3⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸علت پشت‌کردن به کتک، گاهی همین است که جایی کتک می‌زنند که لازم نیست. درنتیجه او بدبین می‌شود و بنای نشنیدن می‌گذارد. بعد انسان درمی‌ماند که با او چه‌کار کند. 🔹این است که گاهی ضرورت تنبیه نتیجهٔ رو دادن‌های زیاد است. کسانی که نمی‌توانند احساسات خودشان را ازنظر محبت کنترل کنند، بعد مجبور می‌شوند که خشم خودشان را کنترل نکنند و شلاق هم به‌دست بگیرند؛ 🔸اما اگر کسی جدیت خودش را از یاد نبرد، یعنی مسلط بر نفس باشد...رحم و عاطفه و محبتش درست‌وحسابی باشد، در بیست‌وچهار ساعت بر نفس خودش مسلط باشد و جدی باشد، این در تربیت بار سنگینی را از دوش او برمی‌دارد؛ چون وقتی پیچ‌ومهرهٔ خودش محکم شد، راه نفوذ در او کمتر است و کمتر می‌شود او را دست انداخت و با او بازی کرد. او دیگر نیاز به چوب‌زدن و کتک‌زدن ندارد. اگر پیچ‌ومهرهٔ خود مربی شل بود، این را با چوب‌زدن و لگدزدن نمی‌شود جبران کرد... 🔹بیشتر شاگردها از رخنه‌های معلم وارد می‌شوند؛ یعنی ضعفی که در اوست: خندهٔ بی‌موردش، نگاه عاطفی بی‌موردش. با این مسائل است که ضعف او را درک می‌کنند و خیلی زود می‌فهمند که این معلم چه ضعفی دارد و کجا می‌شود او را دست انداخت. معلم وقتی دید این‌چنین است، خشونت‌های آن‌جوری می‌کند.، مربی و تربیت، صفحه ۲۴۸ و ۲۴۹ 🛑 5⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 💠 امام صادق(ع) می‌فرماید:«لَيْتَ السِّيَاطُ عَلَى رُئوسِ أَصْحَابِي حَتَّى يَتَفَقَّهُوا فِي الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ» ای کاش شلاق روی سر اصحاب من بود تا دین را خوب می‌فهمیدند. 🔹این معنایش این نیست که از اول تا آخر شلاق روی سر اصحابم باشد؛ معنایش این است که می‌شود در لمحه‌ای و مقطعی، کسی را که گیج شده و الآن نمی‌داند تکلیفش چیست یا عادت کرده یا خوابش برده است، با شیوه‌ای بیدار کرد. 🔸فرض کنید دختر جوانی تریاک خورده و دکتر گفته: اگر در حال بیهوشی بماند، می‌میرد؛ نباید بگذارید خوابش ببرد؛ سیگار آتش بزنید و این سیگار، خوب که آتش گرفت، بگذارید پشت دست‌هایش که خوابش نبرد. حالا پدر دختر که این‌قدر دوستش دارد، سیگار را آتش می‌زند و آتش سیگار را می‌گذارد پشت دست‌های دخترش؛ چون دکتر گفته که اگر خوابش برد، دیگر کاری از دست ما ساخته نیست. 🔹گاهی در یک مقطع به کار بردن نوعی قدرت، دواست، مداواست، اما فقط در آن لحظه. پدر می‌تواند حتی از تنبیه بدنی برای تربیت اولادش استفاده کند، اما مقطعی. بهتر از تنبیه این است که از بچه‌هایش قهر کند، اما باز مقطعی. | راه رشد، جلد۳، صفحه۴۵ 📜 5⃣3⃣ 🛑 6⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔻اگر بچه عادت کرد که از بیرون هدایت بشود، هدایت از بیرون کشور را هم می‌پذیرد. وقتی سلطۀ معلم را بدون اینکه ارادۀ خودش در کار باشد پذیرفت، سلطۀ یک دیکتاتور را هم می‌پذیرد. 🔺شما سر کلاس نباید برای او نظام دیکتاتوری درست کنی تا از نمره و از ملامت بترسد. اینها داروست. دارو باید قابل «عبور» باشد. زدن هم در شرایطی می‌تواند صحیح باشد؛ اما نه به عنوان یک غذا؛ بلکه به عنوان یک سم. سم می‌تواند معالج باشد. همۀ اطبا این را می‌گویند که دارو، سمی است که در شرایط ویژه می‌تواند جنبۀ علاجی داشته باشد. 🔻«زدن»، سم است؛ اما این سم می‌تواند در شرایطی معالج باشد؛ یعنی بیاید و برود. قهر کردن سمّ است؛ اما داروست؛ گاهی لازم است؛ ولی نباید جزء رژیم غذایی بشود. درشت صحبت کردن سم است؛ گاهی لازم است؛ اما نباید جزء رژیم غذایی بشود. اگر جزء غذا شد، یعنی «نظام» شده است. فرق است بین اینکه دارو بدهی و بعد جبرانش کنی و اینکه دارو جزء غذای روزمره باشد. ✍ | راه رشد، جلد۳، صفحه ۳۵ 🛑 9⃣1⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🏷 «تنبیه مادر» 🔹ما دو تا پسر بودیم و شش تا دختر. کارهای خانه را دخترها می‌کردند و مادر ما جارو کردن و ظرف شستن و جمع‌آوری کردن و غذا پختن و ... را بین آنها تقسیم کرده بود. مادر ما اگر از هر کدام از خواهرهایم مثلاً بی‌ادبی می‌دید، سهم کارهایش را قطع می‌کرد و کارها را خودش انجام می‌داد. من بارها دیدم که خواهرهایم روی دست و پای مادرم می‌افتادند و گریه و التماس می‌کردند که بگذار من برنج را پاک کنم، بگذار من سهم کارم را انجام بدهم و این‌طور عاشق کارشان می‌شدند و با جان و دل کار می‌کردند... 🔸اگر گفتید: «هر کس خلاف کرد و وظایفش را انجام نداد، امروز پلو را او بپزد»، این کمک کردن برای پختن پلو، برای او می‌شود جریمه! در حالی که کمک کردن، جزء کمالات انسان است!... 🔻این نوع رفتار مادرم، در شرایطی بود که آموزش و پرورش، بچه‌های متخلف را این‌طور جریمه می‌کرد که از این کتاب، یک صفحه یا ده صفحه بنویس! به همین دلیل، خط آن بچه بد می‌شد. بسیاری از بدخطی‌ها به خاطر جریمه‌هاست؛ چون بدون حوصله و با عجله می‌نوشت تا بتواند زودتر صفحه را تمام کند و جریمه‌ها را نشان معلمش بدهد. چیزی را که یک خانم خانه‌دار می‌فهمید، یک وزارت‌خانه به این عریض و طویلی متوجه نمی‌شد. آگاهی یعنی این. | راه رشد، جلد سوم، صفحه ۱۱۶ و ۱۱۷ 🛑 2⃣2⃣ 📝 6⃣1⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat