eitaa logo
باور
3.2هزار دنبال‌کننده
318 عکس
33 ویدیو
7 فایل
🏠 خانه کنشگران #تربیت_اسلامی 🔴 راه ارتباطی با ما 👇 @adminbavar. 💢 لطفا مطالب کانال را با ذکر منبع انتشار دهید.
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔹 گفتن مسائل و احكام، پس از معرفت خدا و دنيا و انسان و معاد معنا دارد. 🔸 كسى كه نه معرفت دارد و نه محبّت و ايمان، كسى كه در مقام عمل و اطاعت نيست؛ بر فرض برايش از احكام بگويى، فرار مى‏ كند؛ و بر فرض بر او سخت‏گيرى كنى و تحميل نمايى، نفرت مى‏آورد و عصيان و سركشى نشان می‌دهد. 📚 نامه های بلوغ، صفحه ۱۴۹ 🔹 عمل، ميوه درخت معرفت و محبت است. عمل نتيجه شناخت و احساس است. 🔸 خيلى ساده مى‏توانى اين را بفهمى. به كارهايى كه روزانه انجام مى‏دهى فكر كن. همين كارها از چه علاقه‏هايى منشأ مى‏گيرند و همين علاقه‏ها از چه فهم‏ها و معرفت‏هايى به دست مى‏آيند. 📚 درس‌هایی از انقلاب(انتظار)، صفحه ۱۸۹ 🕋 3⃣ ✍ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔹 من خود شاهد كفر و إلحادهاى ريشه‏دار، در خانواده‏هاى مذهبى بوده‏ام كه به دنبال فشار بر نماز صبح و كوتاه‏كردن موى سر و دورى از لباس‏هاى زيبا و كناره‏گيرى از هوس‏هاى شعله‏ور، آنچنان نفرتى را برانگيخته كه گذشتِ سال‏ها هنوز از جوش و خروش آن نكاهيده است. 🔸 راستى كه به جاى آوردن چند نماز صبح در زير فشار، به إعراض و نفرت از نماز براى هميشه و از دين تا پايان زندگى كشيده و اين تجارت زيان بارى است... 🔹 قاطعيت بدون مقتضى، كهولت و سستى و سركشى و إعراض را پايه مى‏گذارد و امر و نهى بى‏هنگام، وازدگى و خستگى و طغيان و عصيان را به دنبال مى‏آورد. و اين تجربه‏اى است كه در خانواده‏هاى مذهبى و قاطعيت‏هاى خشن هنوز هم به دست مى‏آيد. 🔸 در حالى كه در ميان خانواده‏هاى مذهبى مهربان و در كنار تذكرهاى آرام و سرزنش‏هاى شيرين، بر فرض كه ريشه‏هاى محكم هم شكل نگرفته باشند. دلبستگى‏هاى مذهبى و عاطفه‏هاى ريشه‏دار، كارگشا هستند. 🕋 🔟 ✍ | درس‌هایی از انقلاب(قیام)، صفحه ۲۱۰ و ۲۱۱. 🔰 باور خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔹 داستان يكى از اقوام نزديك من كه با هم همكلاسى و هم دوره بوديم براى من درسى شده است: 🔸 او در دوره‏هاى پايين به قدرى سنّتى و مذهبى و مقيّد بود كه مادرم بارها مرا به او سرزنش مى‏كرد كه فلانى پدرش بهمان بوده و امروز دارد چه‏ها مى‏كند، نماز شب مى‏خواند، قرآن را از حفظ مى‏داند، حتى در مجالسى كه مى‏خواهند روضه مى‏خواند و به سبك فلسفى سخنرانى مى‏كند، اما تو چى؟ 🔹 امّا همين شخص در دوره دبيرستان نماز شبش آب رفت و نمازهاى روزانه‏اش هم به حال رقص در آمد. در ميان نمازش چه كارها كه نمى‏كرد! 🔸 وقتى بزرگ‏تر شد و موفقيت‏هايى به دست آورد و شخصيّتى به هم زد، تمام حرف‏ها تمام شد و نمازش كنار رفت و حالت ضد مذهب هم در او اوج گرفت و بعدها از آمريكا براى من مى‏نوشت كه مى‏دانى! عيب من همين است كه به خرافات معتقد نيستم، به جن و ملك اعتقادى ندارم و جوشن صغير و جوشن كبير نمى‏خوانم و ... 🔹 اما ياد گذشته‏ها به خير كه چه كارها كه نمى‏كرد! و ياد شب‏هاى احيا بخير كه خودش الغوث مى‏كشيد و پشت بلندگو هم مى‏نشست و ياد دوره بچگى بخير كه بر سر تكبير گفتن با هم دعوا داشتيم. 🔸 خودش در نامه‏اى برايم نوشت كه اگر من از زادگاه خودم بيرون نيامده بودم حتماً الآن يك ته ريشِ حنايى داشتم و پشتِ سرِ ملّاىِ ده، نماز جماعتم ترك نمى‏شد و اذان را هم به عهده مى‏گرفتم. و راست مى‏گفت كه اگر آن جور مى‏ماند و مى‏ماندم حتماً از من متعصب‏تر و پَر و پا قرص‏تر مى‏بود. 🌱 1⃣ ✍ | تربیت کودک، صفحات ۴۱ الی ۴۳. 🔰 باور خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔰 كودك وقتى كه چشم باز مى ‏كند و پدر نيرومند و نان آور خود را مى ‏بيند، خود به خود شيفته او مى‏ شود و به تقليد از او مى‏پردازد، به شرط آن كه اين شخصيت پدر...مورد تحقير مادر و ديگران قرار نگيرد و يا تا سطح شخصيت كودك پايين نيايد. 💠 پدرانى هستند كه خود را كوچك و خوار مى ‏سازند و يا پدر و مادرانى هستند كه يكديگر را در مقابل چشم فرزند مى‏ كوبند كه در نتيجه هيچ كدام‏ نمى ‏توانند قهرمان و الگوى محبوب كودك باشند، 🔻اینجاست كه كودك به ديگران رو مى‏ آورد و يا به خود پناه مى‏ برد؛ در صورتى كه به خود پناه برد، گرفتار روح انزوا و غرور و خودبينى مى ‏شود و در صورتى كه به ديگران رو بياورد، خطر اشتباه در انتخاب الگو زياد است و چه بسا به هلاكت و نابودى و فساد بكشد. 🌀 پدر با شخصيت مى‏ تواند حتى هنگام شوخى و بازى و بگو و بخند، عظمت خود را داشته باشد، حتى هنگامى كه فرزندش بر سر و رويش مى‏پرد اين عظمت را حس كند. پدر با شخصيت مانند كوه است، حتى هنگامى كه بر سر او پا مى‏ گذاريم، در دل از او وحشت داريم و از بلنديش مى‏ هراسيم. 📸 3⃣ ✍ | تربیت کودک، صفحه ۴۴ و ۴۵. 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🌀 اوائل بلوغ پدر و مادر بايد با آگاهى‏هاى كامل جاى تقليد كوركورانه را با شناخت‏ها و آگاهى‏ها عوض كنند و حتى فرزند را در تقليد كردن و بدون برهان و تحقيق پذيرفتن و دنبال كسى رفتن سرزنش كنند و به او حالى كنند كه تو بايد با شخصيت و بيدارى تمام، از آن چه مى‏شنوى و مى‏بينى استفاده كنى و نتيجه بگيرى ✴️ و اگر دنبال حرفى و شخصيتى مى‏روى اين‏ تقليد و پيروى، استدلالى و منطقى باشد، نه از روى ترس و عادت و يا نبود شخصيت و يا خامى و نپختگى. 📸 6⃣ ✍ | تربیت کودک، صفحه ۵۶ و ۵۷. 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔰 مادام كه فرزند در خانه است، تنها با مراعات پدر و مادر كار تمام است و همين كه پا به بيرون مى‏گذارد و با ديگران محشور مى‏شود، پدر و مادر بايد به جز مراعات سابق، به بت‏ها و مرجع تقليدها و الگوهاى ديگر كودك نيز توجه داشته باشند. ✴️ از آن‏ها كه مى‏توانند الگوى خوبى باشند، تمجيد كنند و از آنها كه نمى‏توانند، با زرنگى انتقاد كنند، تا اين كه وازدگى در فرزند به وجود بيايد. 🌀 اين غلط است كه با زور كودك را از چنين شخصيتى محبوب جدا كنند؛ چون اين جدايى جز عطش و علاقه چيزى زياد نمى‏كند و هر چه فرزند بزرگ‏تر شود، بيشتر به خود فرو مى‏رود و از پدر و الگوى سابقش فاصله مى‏گيرد. 🔺در اينجاست كه پدر بايد فرزند را با الگوهاى بزرگتر و شخصيت‏هاى عظيم‏تر آشنا كند و آنها را براى او ترجمه نمايد، وگرنه فرزند خود سرانه به اين كار دست مى‏زند و با اشتباه‏هاى خود، فسادهايى به بار مى‏آورد و از دست مى‏رود. 📸 4⃣1⃣ ✍ | تربیت کودک، صفحه ۵۵ و ۵۶. 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 💠 تو با انسان‌هایی سر و کار داری که بسیاری از مسائل «زندگی»‌شان را از تو می آموزند، اعمال و حرکات تو را الگو قرار می‌دهند. بخش عظیمی از شخصیت‌شان را «حرف‌ها» و «رفتار» تو می‌سازد. اگر فاسد باشی، نسل‌هایی را فاسد کرده‌ای و اگر صالح باشی، نسل‌ها را اصلاح کرده‌ای... 🔰 بله ممکن است که یک معلم در کلاس سخنان خیلی خوب و جالبی بگوید، ولی مسأله این است که پیش از حرف‌ها، این رفتار و عمل ماست که روی دیگران تاثیر می‌گذارد. 💢 معلم باید اعمال خود را کنترل کند و توجه داشته باشد که طرز راه رفتن او، خندیدن، لباس پوشیدن، نوع آرایش و شکل تفریحات و حتی طرز نگاه کردن او، در شاگرد تأثیر می‌گذارد. 🌀 این کافی نیست که حرف‌های خوب بزنیم. وقتی تو داری از یک زندگی ساده و بی‌تجملات و رفت و آمدهای مؤمنانه بی‌تشریفات سخن می‌گویی، شاگرد کنجکاو است که بداند خانه تو چگونه است؟ فرش‌هایت، لوازمت، حتی عکس‌هایی که به دیوار خانه‌ات آویخته‌ای نشان‌دهنده شخصیت واقعی توست؛ چون شخصیت انسان را می‌توان از روی انتخابش درک کرد. ☀️ 📸 6⃣1⃣ ✍ | تربیت کودک، صفحه ۱۰ و ۱۴. 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
💢سر انگشت تدبیر💢 ✨چندی پیش لوله‌های آب منزل ما پوسیده بود و از آب، استخری ساخته بود. با چند نفر از دوستان می‌خواستیم یک تکه راه را که با سیمان محکم شده بود بشکافیم. کلنگی آوردند. در ضربه اول دسته‌اش شکست. 🧊در فاصله‌ای که برای دسته کردن لازم بود، دوستانم که قوی و نیرومند هم بودند مدت‌ها با تیشه‌ای سبک، با چوب، با دست، به سیمان‌ها ور میرفتند، اما سیمان‌ها به روی خود نمی‌آوردند و تکان نمی‌خوردند و حتی تیشه را شکستند... تا این که کلنگ با دسته‌اش آمد و با چند ضربه، کار یک ساعت آنها انجام شد. ✨من از این صحنه به این فکر افتادم که هنگام ضربه زدن‌ها باید وسیله، وزنه‌ای باشد و مهم‌تر همراه دسته‌ای و مهم‌تر بر جای مناسب و سر بزنگاهی و آن‌هم با دست کارگر آگاهی؛ وگرنه ضربه‌ها وقت را می‌کشند و کلنگ‌ها شست پایت را می‌برند و سرت را می‌شکنند... 🧊 این است که روحیه‌های مغرور را باید ضربه زد؛ اما این ضربه باید از کسی باشد که وزنه‌ای باشد و دسته‌ای و بینشی که سر بزنگاه را بشناسد. | آیه های سبز، صفحه ۲۳. 📝 2⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 💠 نكته‌ى مهم اين است كه در اين عهده‌دارى، تحقير و منت گذاشتن نباشد... ✴️ كرامت و بزرگوارى، در اكرام و بزرگداشت كسانى است كه به خاطر ضعف آن‌ها بار آن‌ها را برداشته‌اى. 💢 با تحقير، ذلت و نفرت را در دل‌هاى خسته مى‌نشانى. با اكرام، عزت و محبت و سبقت و مسارعت را به آن‌ها منتقل مى‌سازى و همكاران و همراهان بيشترى تكثير و تربيت مى‌نمايى. 💎 6⃣ ✍ | وارثان عاشورا، صفحه ۲۰۶. 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🌸 مربی...مى ‏تواند در جلوى پاى او [کودک] بايستد و برايش احترام قائل شود و يا از بزرگى او و استعدادهاى او و عظمت‏ هاى او شرح دهد، آن هم نه به گونه‏اى كه مغرور شود و باد بگيرد، بل به صورتى كه بداند مسئول است و داده‏ها و استعدادها ملاك افتخار نيست و داده‏ها بازدهى مى‏خواهند و هر كه بامش بيش برفش بيشتر. | تربیت کودک، صفحه ۵۰. 💎 5⃣1⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 💠 ولايت يعنى تنها على(ع) را حاكم گرفتن و تنها او را دوست داشتن و اين ولايت و سرپرستى است كه معاويه و احمد حنبل و جرج جرداق و... از آن بهره‏اى ندارند، كه حاكم در درون آنها و محرك در وجود آنها امر على(ع) و دستور على(ع) نيست؛ كه هواها و حرف‏ها و جلوه‏ها در آنها حكومت دارند... 💠 اما مالك؟ اين مالك است كه ولايت على(ع) را به عهده دارد و اين بار گران را به آسانى مى‏كشد. چرا؟ چون در درون مالك، ديگر هواها و غريزه ‏ها حرف‏ها و زمزمه‏هاى زن‏هاى عرب و جلوه‌هاى پررنگ و برق دنيا حاكم نيست... 💠 او به ولايت رسيده و از نعمت ولايت برخوردار است. نشستن و ايستادن و آمدن و رفتن و دوست داشتن و دشمن داشتن او همه از سمت‏ ولىّ كنترل مى‏شود؛ نه از طرف هواها و حرف‏ها و جلوه ‏ها. | غدیر، صفحه ۱۳. 🌺 مبارک باد. 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔻ما دوست داريم بوق را از سر گشادش بزنيم! اين صدا به جايى نمى‌رسد. دوست داريم زود به مقصد برسيم. اين است كه هيچ وقت نمى‌رسيم! ما داغ مى‌كنيم، گرم مى‌كنيم و افراد را با شعارها راه مى‌اندازيم، درحالى‌كه شعورها خوابند و مرده‌اند! اين است كه به راهى نمى‌رويم و طرفى نمى‌بنديم؛ اما اگر ريشه آمد، ميوه‌ها مى‌آيد؛ اگر روشنى آمد، روشنگرى مى‌آيد؛ اگر عشق آمد، تحمل مى‌آيد... 🔻مادام كه تلقى ما از انسان و برداشت ما از خويشتن دگرگون نشده، مادام كه نقش انسان مجهول مانده و بينش او از اين نقش در حد تنوع، در حد زندگى تكرارى و مدار بسته، در حد خوشى‏ها و سرگرمى‏ها، در حد بازيگر شدن و بازيچه ماندن و تماشاچى بودن، خلاصه شده، مادام كه زندگى جز نمايش و بازى، بارى ندارد، ناچار سنگينى حجاب طبيعى است... 🔻زيربناى حجاب، همين دگرگون كردن بينش و عوض كردن تلقى و برداشت‏هاست. آن وقت آنچه سخت و رنج آلود است شيرين و مطلوب خواهد شد و راحت و آسان خواهد گرديد... 🔻اگر نقش من تحرك باشد و كار من حركت، ناچار دنيا راه من خواهد بود و در اين راه من نبايد گردى به پا كنم و دلى را بگندانم و كسى را به خود جلب كنم و خودم را در چشم‏ها بنشانم. ✍ | حجاب و آزادی روابط، صفحات ۴۶، ۵۵ و ۵۷. 💢 به مناسبت ۲۱ تیرماه، روز عفاف و . 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔻داستان اسارت‏هاى ما كه ما را به‏ كار خويش مى‏خواند و از كار ولىّ جدا مى‏سازد، داستانى‏ است كه همين امروز هم به محاصره و محصور شدن اولياء مى‏پيوندد و به شهادت و اسارت اهل ولايت مى‏انجامد. اين اسارت‏ها را بايد شناخت. 🔺وقتى‏ كه من به تجارت، به صنعت، به علم و طبابت و يا فقه و اصول خودم مشغول باشم و در كنار اين شغل‏ها به تربيت مردم و تلقى جديد توده‏ها فكر نكنم و در كنار شغل‏ها به تربيت مهره‏هاى كارساز و به جايگزينى آن‏ها فكر نكنم، فقط و فقط خودم را بخواهم و پفك، شيرينى و لباس رنگارنگ و هوس‏هاى بچه‏هايم را، خوب معلوم است كه ولىّ محصور مى‏شود و تنها مى‏ماند و معلوم است كه "وِتر موتور" مى‏گردد. مشكل در همين اسارت‏هاست‏ كه ما را از حسين عليه‌السلام جدا مى‏كند... 🔻ما از كسانى هستيم كه هنوز فرياد العطش بچه‏هامان را نشنيده، از تكاليف جدا مى‏شويم و به ژاپن و اروپا و امريكا روى‏ مى‏آوريم تا لباس و خوراك زن و بچه را فراهم كنيم. 🔺مشكل در اين نهفته كه ما در كنار شغل‏هاى گوناگون مقدس و غيرمقدس، نقشى را نمى‏شناسيم و به‏دنبال تربيت و تهيه‏ى نيرو و جايگزينى‏ آن نيستيم. 🔻اين درد ماست كه ما خود درد ولىّ هستيم. اميرالمؤمنين با درد مى‏نالد: ...من مى‏خواهم با شما مداوا كنم و درمان كنم در حالى‏‌كه خود شما درد من و گرفتارى من هستيد. ✍ | وارثان عاشورا، صفحه ۲۷۱ و ۲۷۲. 🌱 🔟 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔹رقابت‏؛ يعنى كودك را با قهرمان‏هايى رقيب كردن و به مسابقه واداشتن، مى‏تواند اين خصوصيت را در او زنده كند. 🔸مربى مى‏تواند با قهرمان‏هايى كه براى كودك مى‏سازد و با رقابت‏هايى كه در ميان آنها اوج مى‏گيرد به اين مقصود برسد و شخصيّت و حرّيّت و تفكّر را در او بكارد... 🔹رقابت‏ در كودك، كم يا زياد وجود دارد، مربى بايد اين حس را پرورش دهد و تحريك كند و براى كودك رقيب‏هايى بتراشد كه در تمام دوره‏ها با رقابت‏ و به خاطر رقابت‏ با آنها حركت و جنبش زيادترى از خود نشان دهد و قدم‏هاى بلندترى بردارد. ✍ | تربیت کودک، صفحات ۴۹ و ۵۸. 🏷 1⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔮 رقابت‏، شخصيت كودك را تحريك كردن است و اراده كودك را بارور كردن است. تحريك‏هاى عقده آور و مقايسه‏هاى تحقير كننده را نمى‏توان به حساب رقابت گذاشت؛ مثل اين كه بگويند: خاك بر سرت! تو هيچى نمى‏شوى! 🔻 اين‌گونه گفتگوها شكستن شخصيت كودك است و جز ايجاد دشمنى و حسادت بين كودكان نتيجه‏اى ندارد و در واقع اين رقابت نيست، بلكه تلقين ضعف و زبونى و تحقير است. ✅ تو از فلانى زرنگ‏ترى، تو با استعدادترى، تو مى‏توانى بهتر از او باشى، ولى بى‏حال و سر به هوا و بازيگوش هستى. ببين فلانى نصف لِنگ تو نيست و اين كارها را انجام داده، تو كه به اين بزرگى و به اين زرنگى هستى، چرا اين جا نشسته‏اى؟ اين طرز گفتگوها كودك را با استعدادها و ظرفيت‏هايش آشنا مى‏كند و حركت مى‏دهد و جلو مى‏راند. ✍ | تربیت کودک، صفحه ۵۷. 🏷 7⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔸 پدر و مادر آگاه مى‏توانند با داستان‏هايى كه از خود مى‏گويند، كودك را رقيب خود كنند و به حركت وا دارند و اين نوع رقابت‏؛ چون از تقليد هم كمك مى‏گيرد، كارگرتر است. ✍ | تربیت کودک، صفحه ۵۸. 🏷 9⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸با تفكر، انسان به شناخت خويش و شناخت هستى و شناخت دنيا و شناخت الله و شناخت روش زندگى و مرگ پى مى‌برد. 🔹و با تفكر، استعدادها و سرمايه‌هاى انسان مشخص مى‌گردد. و همين است كه نقش تفكر در سازندگى و رشد انسان نقش اول است... 🔸تفكر به آزادى و مواد خام و رهبرى نيازمند است. و اين رهبر است كه با سؤال‌هاى حساب‌شده فكر را به جريان مى‌اندازد و به آن جهت مى‌دهد. 🔹و اين رهبر است كه نيازها، تفكرها و زمينه‌هاى فكرى را هماهنگ مى‌نمايد. همان‌طور كه طبيب نيازها و داروها و زمينۀ مصرف داروها را در نظر مى‌گيرد و آنها را هماهنگ مى‌سازد. ✍ | مسئولیت و سازندگی، صفحه ۱۶۱ 💡 🔟 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸براى به جريان انداختن فكر، گاهى از استدلال‌ها شروع مى‌كنيم و با دليل و منطق، فكر را به راه مى‌اندازيم. ولى در حقيقت اين به راه انداختن نيست، بلكه فكر را به زير بار كشيدن است. اين روش فكر را مشغول و متوقف مى‌كند و به زير بار مى‌كشد. سنگينى استدلال براى فكر ركود مى‌آورد... 🔹بهترين راه براى به كار انداختن فكر، طرح سؤال‌هايى حساب‌شده است. انسان در برابر سؤال‌ها مى‌خواهد جوابى بياورد و براى به‌دست آوردن جواب ناچار است كه فكر كند...در صورتى كه سؤال‌ها حساب‌شده و دقيق باشند، فكر زودتر به شناخت‌ها و به عقيده و علاقه و به حركت و عمل منتهى مى‌گردد. 🔸طرح سؤال براى حركت فكرى، راهى است كه پيامبران از آن‌جا رفته‌اند و قرآن از آن خبر مى‌دهد و مى‌بينيم سؤال‌هايى را كه تلنگرهاى محرك فكر هستند و در قرآن به كار گرفته شده‌اند. 🔹مربى آگاه به‌جاى اينكه با سنگينى استدلال‌ها فكر را خسته و تنبل كند، با سؤال‌ها و راهنمايى‌ها فكر را آماده مى‌كند و حركت مى‌دهد و به مقصد مى‌رساند. مربى آگاه آن نيست كه به‌جاى افراد فكر بكند و استدلال كند و بفهمد و ببيند. مربى آگاه كسى است كه چشم افراد را باز مى‌كند و پرده‌ها را كنار مى‌زند و فكر را حركت مى‌دهد تا افراد استدلال‌ها را بيابند و بفهمند و زيبايى‌ها را ببينند. 🔸در اين‌صورت استدلال‌ها مستقيماً دريافت شده‌اند و بدون سنگينى، در فكر هضم گرديده‌اند. و در ضمن شخصيت افراد و استقلال آنها مجروح نگرديده است. ✍ | مسئولیت و سازندگی، صفحات ۸۷ تا ۸۹. 💡 4⃣1⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔰براى تربيت انسان، براى ساختن بشر بايد در او عشقى آفريد كه از تمام غريزه‏ها نيرومندتر باشد و بايد در او نيرويى گذاشت كه تمام زنجيرها را با خود بردارد...و مادام كه اين عشق عظيم و اين نيروى بزرگ در انسان نيايد و پا نگيرد، براى انسان حركتى نخواهد بود و از بند اسارت‏ها نجاتى نخواهد يافت. 🔰قرآن مى‏گويد:«وَالَّذينَ آمَنُوا اشَدُّ حُبّاً للَّهِ»؛آن‏ها كه به سوى حق گرويده‏اند و به سوى «اللَّه» آمده‏اند،از عشق،از محبت شديدترى نسبت به حق برخوردارند. ما از محبوب‏هاى خود به خاطر محبوب‏ترى چشم مى‏پوشيم و خوب را فداى خوب‏تر مى‏كنيم و آنچه با اهميت‏تر است انتخاب مى‏كنيم. با آن كه پول را دوست داريم مى‏دهيم تا به آنچه بيشتر مى‏خواهيم برسيم...عشق شديدتر و حب «اللَّه» ما را از اسارت غرايز و حب نفس و حب دنيا آزاد مى‏كند... ❓چگونه مى‏توان اين عشق را در نهاد انسان برافروخت؟... معرفت و شناخت، عشق را سبز مى‏كند و به وجود مى‏آورد. شناخت خوبى‏ها در انسان عشق را زنده مى‏كند و شناخت بدى‏ها نفرت را و اين عشق و نفرت انسان را به حركت مى‏اندازند، جلو مى‏آورند و يا فرارى مى‏دهند... ❓معرفت و شناخت را چگونه بدست بياوريم؟ با تفكر و تجربه، با اين دو عامل، انسان به شناخت‏ها مى‏رسد... ✅ پس تفكر سنگ اول رشد انسان و زيربناى تربيت او و سرنخ اين كلاف سردرگم است. ادامه‏ى تفكر، شناخت است و ادامه‏ى شناخت، محبت است و ادامه‏ى محبت، حركت و عمل و آزادى و رشد و تكامل و آدم‌شدن و انسان‌شدن. | مسئولیت و سازندگی، صفحات ۶۷ الی ۶۹ 💡 9⃣1⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 💢 ادامه‌ی متن قبل 🔰براى رشد انسان، فقط تفكر نتيجه بخش نيست. تفكر احتياج به تدبرها و مطالعات و مواد خام دارد و اين هر دو باز احتياج به اصل ديگرى دارند؛ اصل تعقل و سنجش. 🔰شناخت نهايى به مقايسه و سنجش و به نظارت عالى عقل نيازمند است. چون عقل دو نظارت دارد: يكى بر راه‏هايى كه فكر ارائه مى‏دهد و ديگر بر هدف‏هايى كه فكر براى نشان دادن راهش مى‏كوشد و تلاش مى‏كند... 🔰شناخت و انتخاب و عمل نتيجه‏ى تدبر و تفكر و تعقل است و اين هر سه نياز به كسى دارند كه آن‏ها را رهبرى كند و كنترل نمايد... ✅ مربى سه كار را عهده‏دار است: 1⃣ تزكيه و آزادى‏ قطب‏نماى فكر ما مى‏تواند جهت حركت ما را نشان بدهد به شرط اين كه گرفتار آهن‌رباهاى عادت و تعصب و تقليد نشده باشد؛ و گرنه اين قطب‏نماى منحرف به جاى اين‏كه ما را به مقصد برساند، در دريا غرق مى‏كند... 2⃣ تعليم و آموزش‏ خيلى‏ها تفكراتى را شروع كرده‏اند و به نتيجه نرسيده‏اند و مأيوس شده‏اند و يا به نتيجه‏هاى غلط دست يافته‏اند و منحرف شده‏اند. پس بايد مربى به ما روش تدبر و مطالعه و طرز تفكر را بياموزد. 3⃣ تذكر و يادآورى‏ انسان گرفتار غفلت‏ها و گرفتار وسوسه‏هايى است كه شيطان به آن كمر همت بسته و اين است كه مربى بايد يادآورى‏ها و تذكرهايى داشته باشد... ✅ تدبر و تفكر و تعقل، سنگ اول تربيت انسان هستند و اين همه به مربى و رهبر نيازمندند و رهبر سه وظيفه‏ى تزكيه، تعليم و تذكر را به عهده دارد. | مسئولیت و سازندگی، صفحات ۶۹ الی ۷۱ 💡 0⃣2⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔰 مربی با زیرکی سؤال‌ها را در درون افراد می‌کارد و در آنها طلب را سبز می‌کند و آنها را به چرخ می‌اندازد و آن‌گاه به آنها روش برداشت از مطالعه و تدبر و تفکر را می‌آموزد... 🔰 تفکر وسیع و آماده به مواد فکری زیادتری نیاز دارد و ناچار با تفکرات وسیع، مطالعات باید از محدوده‌ی دفتر و کاغذ آزاد شود و به وسعت هستی راه بیابد و از هر حادثه درس‌ها و برداشت‌ها و اعتبارها آغاز گردد. ✅ انسان برای رسیدن به برداشتها و تصویرها و تفکرها به چند اصل نیاز دارد: 1⃣ احتمال اینکه در هر حادثه می‌تواند درسی باشد و در هر تصادف نظمی. 2⃣ نگرش و عینکی که حادثه را در یک لحظه محبوس نکند...چون هر حادثه ارتباطی با گذشته دارد و جریانی در آینده. 3⃣ فراغت و خلوتی که حادثه‌ها را در خود بگیرد و آنها را هضم کند...فراغت و خلوت به وسعت برداشت‌ها کمک می‌کند. ذهن خسته و مشغول و شلوغ، برداشتی ندارد... 🔰 در اینجا نقش رهبر؛ رهبری که طرز تدبر را، حتی در حادثه‌های کوچک به ما نشان بدهد، ضروری است. یک رهبر آگاه با یک برداشت که از صحنه‌های پیش‌پاافتاده‌ی زندگی من می‌کند در من نیرویی به وجود می‌آورد که از هر آب صافی کره بیرون بیاورم. 🔰 ما خیال می‌کنیم برای تدبر باید به جنگل خلوت یا غار سوت و کوری رفت که انسان بتواند توجهی داشته باشد و لذا از تدبرها محروم شده‌ایم... 🔰 رهبر آگاه از شلوغ‌ترین مسائل من و از سطحی‌ترین آنها، آرام‌ترین و عمیق‌ترین برداشت‌ها را برایم آماده می‌کند. | مسئولیت و سازندگی، صفحات ۹۱ الی ۹۳ و ۱۰۷ 💡 2⃣2⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔶 فكر انسان همانند يك قطب‏نما مى‏تواند راه را روشن و مشخص كند، به شرط اين‏كه يك قطب‏نما تحت تأثير كشش‏ها و جاذبه‏ها قرار نگرفته باشد...آن‏ها كه با تفكراتى مغشوش و گرفتار حركت مى‏كنند، خيلى گمراه‏تر از آن‏هايى هستند كه هرگز تفكراتى ندارند و كارى را آغاز نكرده‏اند. 🔷 تفكر انسان چه‌بسا كه تحت تأثير عادت‏ها، تقليدها، منافع، غريزه‏ها و تعصب‏ها قرار بگيرد و در نتيجه، اين تفكر فقط به همين‏ها منتهى مى‏شود نه به حق و همين‏ها را نتيجه مى‏دهد نه حق را...انسان قبل از شروع به حركت بايد آزاد بشود و از سودها، هواها، تعصب‏ها، عادت‏ها و تقليدها خود را خلاص كند... 🔶 انسان چگونه مى‏تواند خود را از كشش اين عوامل آزاد بنماید؟... نيروى حقيقت‌طلبى، انسان را از هواها، سودها و تعصب‏ها آزاد مى‏نمايد. 🔷 اما عادت‏ها و تقليدها، اين دو به وسيله‏ى رشد شخصيت و ايجاد شخصيت از بين مى‏روند. تقليد لازمه‏ى نبود شخصيت است و هنگامى‏كه در انسان شخصيتى راه يافت، تقليد و عادت كنار مى‏روند. عواملى كه بتواند شخصيت را در انسان زياد كند و او را بزرگ سازد متعدد است. تلقين، مقايسه، رقابت، بزرگداشت و احترام، مى‏تواند به رشد شخصيت كمك كند... 🔶 به وسيله‏ى عوامل زهد و آزادى و شناخت‏هايى كه از تعليم و آموزش بدست مى‏آيد مى‏توانيم به آزادى‏هاى زيادترى برسيم. شناخت عظمت انسان و شناخت وسعت راه و شناخت رحمت اللَّه و شناخت دردها و رنج‏ها و شناخت مرگ،ما را به آزادى‏هاى عظيم‏تر و متنوع‏ترى مى‏رساند. | مسئولیت و سازندگی،صفحات ۷۳الی۷۵و۷۹الی۸۰ 💡 6⃣2⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔸پیاز تند🔸 🔷 با یکی از دوستان خوبم بر سر سفره نشسته بودیم، او به پیاز علاقه داشت و به خوردن آن مشغول بود. کودکی که در آنجا بود مقداری از آن پیاز را در دهان گذاشت، اشکش سرازیر شد و زبانش سوخت و آن را رها کرد. دوستم خندید، خنده‌ای پربار و پر از برداشت؛ که عده‌ای به خاطر جهتی از چیزهایی می‌گذرند اما عده دیگر، همان چیز را به همان خاطر می‌خواهند. آن تیزی و تندی که کودک را فراری کرده، مرا به سوی خود کشانده است. و سپس ادامه داد: در برابر سختی‌ها و ناراحتی‌ها عده‌ای به همان خاطر که ما فرار می‌کنیم به استقبال می‌روند و از سختی‌ها بهره می‌گیرند. همان دردها و فشارها که ما را از پای در می آورد، همان‌ها به عنوان پا، عامل حرکت و پیشرفت و ورزیدگی عده‌ای می‌شود... 🔷 هر تصادف و هر صحنه‏اى پيامى دارد و حرفى دارد و مغزى و تو نمى‏توانى از اين پيام و از اين حرف و از اين مغز به زودى بگذرى بلكه آن را زير و رو مى‏كنى و در آن تدبر مى‏كنى و آن را ارزيابى مى‏نمايى. و اين ارزيابى‏هاى وسيع و مرتب به سازمان فكرى وسيعى منتهى مى‏شود و در درون تو چشمه‏هايى را مى‏كارد. ✍ | مسئولیت و سازندگی، صفحات ۱۰۹ الی ۱۱۱ 📝 1⃣1⃣ 💡 7⃣2⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 🔹ضرورت انتخاب، ضرورت طرح سؤال را توضيح مى‌دهد؛ چون انتخاب، بدون ارزيابى و شناخت ممكن نيست و شناخت، از تفكر مايه مى‌گيرد. و سؤال فكر را به جريان مى‌اندازد. 🔸مادام كه سؤال‌هايى در تو طرح نشده باشند، نه از مطالعات خودت بهره مى‌گيرى و نه از تفكرات ديگران؛ چون كسى كه اشتهايى ندارد، غذا را خوب جذب نخواهد كرد. 🔹به دوستى كه سؤالش را فراموش كرده بود گفتم: اگر خواستى فقط يك مسأله را بپرسى، از اينجا شروع كن كه چگونه سؤال كنم... 🔸آن روزها که...در نزديكى زمستان، مادرم لباس‌هاى ما را آماده مى‌كرد و آنها را مى‌شكافت و دوباره مى‌بافت؛ گاهى براى شكافتن از خود ما كمك مى‌گرفت. 🔹براى شكافتن لباس، ما مدت‌ها سَرِ هر نخى را مى‌كشيديم، امّا به جايى نمى‌رسيديم تا اين كه سرِ نخ اصلى پيدا مى‌شد و يا اين كه به دستمان مى‌دادند... در اين لحظه باز شدن هر گره، گره‌هاى ديگر را هم، باز مى‌كرد... و چقدر راحت و شيرين، صدا مى‌داد. 🔸من از آن روزها اين تجربه را به يادگار دارم كه اگر سؤال‌ها درست مطرح بشوند و از سر نخ شروع بشوند، با حل هر سؤال و باز شدن هر مشكل، سؤال‌ها و گره‌هاى ديگر هم باز مى‌شوند. 🔹ما در طرح سؤال از آخر شروع كرده‌ايم، درست مثل كسى كه مى‌خواست لباس را از آن طرف بشكافد... پيداست كه گره گره، يك عمر صرف مى‌شد و عاقبت هم، نخ‌ها تكه تكه و بريده بريده، به دست مى‌رسيد. ✍ | روش نقد، ج۱، ص۶۷ 📝 2⃣1⃣ 💡 1⃣3⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat
. 💠 از آن‏جا كه فكر تحت تأثير عوامل محيط، تربيت، وراثت، تلقين و تقليد و تاريخ قرار مى‏گيرد، ضرورت نقد و سنجش و تعقل نمودار مى‏گردد...نيرويى كه اين سنجش و نقادى را عهده‏دار است مى‏توانيم عقل بناميم و اين سنجش را مى‏توانيم تعقّل بخوانيم... 💠 با نظارت عقل به ملاك‏ها مى‏رسيم كه اصلًا خوبى چيست؟ تو بايد دنبال چه چيزى باشى؟ در برابر اين سؤال، به اين ملاك مى‏رسيم كه خوبى، همان است كه كسرى‏هاى من را پر كند... 💠 دوست خوب، هدف خوب، راه خوب، مكتب خوب آن دوست و آن هدفى است كه من را بارور كند. به من بدهد. از من نگيرد. با اين ملاك، خوبى از خوشى جدا مى‏شود. و با اين نظارت آنچه از محيط و وراثت و تلقين و تقليد و ... در من رخنه كرده، كنار مى‏رود... 💠 هنگامى كه خوبى از خوشى مشخص شد، انسان مى‏تواند به خاطر رسيدن به خوبى‏ها از خوشى‏هايش بگذرد. چون اين خواسته‏ى دل ما و نياز غريزه‏ى بهتر طلبى ماست، نه يك حكم خشك عقلى و نه يك شعار خشن اخلاقى. 💠 با اين توضيح، هماهنگى فكر و عقل و دل، علم و عقل و عشق، آشكار مى‏شود. و با اين هماهنگى است كه شناخت‏ها به عمق و اصالت مى‏رسند و از محكوميت محيط‌ها و عادت‏ها و از جبرهاى گوناگون آزاد مى‏گردند؛ همان‌طور كه از محدوديت و سطحى‌نگرى و يك‌بعدى ماندن هم آزاد مى‏شوند. ✍ | مسئولیت و سازندگی، صفحات ۱۲۱ الی ۱۲۶ 💡 2⃣3⃣ 🔰 باور؛ خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی. 🆔 @Bavar_tarbiat