🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 40: 🔸... در هر حال، وقتى عمومهدى اعلام كرد كه شيرخدا حاضر است با عَبدُل كشتى بگيرد، همه مرا مسخره كردند و چند نفر هم گفتند: "اين بچه را ببين: شيرخدا. شيرخدا فكر مى‏كند كه راست‌‏راستى، شير است. نه بابا! يک بچه‌ی لاغراندام و ضعيف است كه عبدل با يک دستش به آن طرف ميدان، پرتش مى‏كند." 🔸من همه‌ی اين حرف‌‏ها را شنيده؛ ولى همه را ناشنيده گرفته، تصميم گرفته بودم كه با عبدل، پسر كدخدا، كشتى بگيرم. 🔸تو كه مى‏دانى مادر!، وقتى من تصميم گرفتم، به آن عمل مى‏كنم.» 🔸مادرم، در حالى كه گويا اضطراب، همه‌‏جاى بدنش را گرفته بود و می‌‏خواست تمام قضيّه را بداند، گفت: «خب؛ خب؛ بگو ببينم بعد چه شد. چه كار كردى؟» 🔸گفتم: «مادر! وقتى با عبدل كشتى گرفتم، همان دفعه‌ی اوّل، "يا على" گفته و او را به زمين زدم. هيچ كس، جز عمومهدى مرا تشويق نكرد!» ... 📖 شیرخدای آذربایجان، ص 51 و 52. @benisiha_ir

🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخ‌های حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی به پرسش‌ها) ❓پرسش: چگونه می‌توان نسبت به نماز اوّل وقت، شوق پیدا کرد؟ 🔍 پاسخ: یکی از به‌ترین راه‌ها، الگویافتن است؛ یعنی: انسان کسی را که در نظرش عزیز و بزرگ است، الگوی خود قرار دهد؛ همچون: برخی از علما یا شهدا. راه‌ دیگر، اندیشیدن درباره‌ی آثار این کار نیکو است. 💻 مشاهده‌ی «پرسش‌ها و پاسخ‌های اخلاقی و اجتماعی» دیگر: http://benisiha.ir/2019/07/55/ #الگوبرداری، #تفکر، #نماز، #نماز_اول_وقت @benisiha_ir

🔊 #کلیپ_صوتی | حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی | 1398/3/3؛ شب نوزدهم ماه مبارک رمضان | موضوع: #شب_قدر و ارزش‌ها و اعمال آن (1) @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 دو بیت از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 ای مسیحانفس شیعه! بیا 🔶 ای تو فریادرس شیعه! بیا 🔶 ما، همه، دیده به ره دوخته‌ایم 🔶 از غم دوری تو سوخته‌ایم 📖 امید آینده، ص 38. 🔍 مسیحانفس: کسی که نفسی مانند نفس حضرت عیسی مسیح ـ علیه السّلام. ـ دارد و می‌تواند مرده را زنده کند. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/2020/05/353/ #امام_زمان (علیه السّلام) @benisiha_ir

🔴 #مطالب_مناسبتی 💠 در این شب‌های اِحیا، از همه‌ی شما، ماه‌رمضانی‌ها، التماس دعا دارم. @benisiha_ir

🔊 #کلیپ_صوتی | حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی | 1398/3/4؛ شب بیستم ماه مبارک رمضان | موضوع: #شب_قدر و ارزش‌ها و اعمال آن (2) @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 یک بیت از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 ای که نورانی‌تری از آفتاب! 🔶لحظه‌ای سوی دل شیعه بتاب 📖 امید آینده، ص 39. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/2020/05/353/ #امام_زمان (علیه السّلام) @benisiha_ir

🔴 #پند_پیران_بر_پوران مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامه‌‌ی ایشان به پسرشان): 🌷#پسرم! هر شب از خودت بازپرسى و بازجويی کن. 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2019/05/235/ #محاسبه @benisiha_ir

🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی) 🌹غافل از حفظ خودی، یک دَم مشو 🌹ریزه‌ی الماس شو، شبنم مشو 📝 از: #اقبال_لاهوری. 🔍 خودی: آشنا، خودبودن. دَم: لحظه، نفَس. 💻 مشاهده‌ی ابیات زیبای دیگر: http://benisiha.ir/2017/05/14/ #غفلت، #مراقبه @benisiha_ir

🔊 #کلیپ_صوتی | حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی | 1398/3/5؛ شب بیست‌ویکم ماه مبارک رمضان | موضوع: #شب_قدر و ارزش‌ها و اعمال آن (3) @benisiha_ir

🔊 #کلیپ_صوتی | حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی | 1398/3/6؛ شب بیست‌ودوم ماه مبارک رمضان | موضوع: #شب_قدر و ارزش‌ها و اعمال آن (4) @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 یک بیت از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 انتظارت را کشم هر روز و شب 🔶 جان من آمد نگارا! تا به لب (نگار: محبوب، معشوق.) 📖 امید آینده، ص 41. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/2020/05/353/ #امام_زمان (علیه السّلام)، #انتظار، #انتظار_فرج @benisiha_ir

🔴 #پیام_معنوی 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعه‌‌نوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم: 🌿 همیشه بکوش که وابسته و دلبسته‌ی هیچ کس، هیچ چیز و هیچ کاری نشوی تا ذلیلش نگردی و تنها به خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ و اهل بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ دل ببند تا به عزّت برسی. 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این مجموعه: http://benisiha.ir/2020/05/290/ #دلبستگی، #ذلت، #عزت، #عشق، #محبت، #وابستگی @benisiha_ir

🔴 #ابیات_معنوی 💠 دو بیت از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ : 🔸می‌کنم توصیه به فرزندی 🔸که بوَد اهل و به‌ترین ز اولاد: 🔸کن همیشه اطاعت از پدرت 🔸ـ گرچه سخت است ـ تا شَوی دلشاد 💻 مشاهده‌ی ابیات معنوی دیگر از ایشان: http://benisiha.ir/2020/04/33/ #اطاعت_از_والدین، #پدر، #حقوق_والدین، #وظایف_فرزند @benisiha_ir

🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی) 🌹غبار قافله‌ی عمر چون نمایان نیست 🌹دواَسبه‌رفتن لَیل و نَهار را دریاب 📝 از: #صائب. 🔍 نمایان: آشکار. دواسبه‌: با دو اسب. لیل: شب. نهار: روز. دواسبه‌رفتن لیل و نهار: گذشتن شب و روز با شتاب فراوان. 💻 مشاهده‌ی ابیات زیبای دیگر: http://benisiha.ir/2017/05/14/ #اغتنام_عمر، #عمر، #فرصت @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 دو بیت از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به حضرت صاحب‌الزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ : 🔶 ای که هستی مجری دین خدا! 🔶 از خدا خواهم ظهورت را، بیا... 🔶 تو بیا تا دین حقْ یاری شود 🔶 حکم‌هایش یک‌به‌یک جاری شود (مجری: اجراکننده.) 📖 امید آینده، ص 41 و 42. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/2020/06/353/ #امام_زمان (علیه السّلام)، #دعای_تعجیل_فرج، #ظهور @benisiha_ir

🔴 #یک_نکته از سخنرانی‌های حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی 💌 به‌ترین دعاها، دعا برای عاقبت‌به‌خیری و دعا برای ظهور حضرت صاحب‌الزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ است. 💻 مشاهده‌ی نکات دیگری از این سخنرانی‌ها: http://benisiha.ir/2020/01/282/ #دعا، #دعای_تعجیل_فرج، #عاقبت‌بخیری @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ درباره‌ی زمانه‌ی ظهور: 🔶 خوشا در آن زمان بر اهل دنیا! 🔶 که دنیا می‌شود چون باغ زیبا (چون: مانند، مثل.) 📖 امید آینده، ص 20. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/2020/06/353/ #امام_زمان (علیه السّلام)، #ظهور @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ : 🔶 یا رب! رسان تو بر ما صاحبْ‌زمانِ ما را 🔶 تا که حیات بخشد روح و روان ما را (رب: پروردگار، پرورش‌دهنده. حیات: زندگی.) 📖 امید آینده، ص 21. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/2020/06/353/ #امام_زمان (علیه السّلام)، #زندگی، #ظهور @benisiha_ir

🔴 #پند_پیران_بر_پوران مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامه‌‌ی ایشان به پسرشان): 🌷#پسرم! از نادانی بپرهیز؛ که گناه بزرگی است. 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/03/235/ #جهل، #گناه، #نادانی @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به حضرت صاحب‌الزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ : 🔶 ـ اَلا! ای لیلیِ گیتی! جمال خویش را بنما 🔶 که تا مجنون بَرَد از یادْ اَفسون‌های لیلا را (ای لیلای جهان! زیبایی‌ات را نشان بده تا مجنون [با دیدن زیبایی تو،] ناز و کرشمه‌های لیلا را از یاد ببرد. اَلا: واژه‌ی خطاب؛ مانند «ای». گیتی: جهان. جمال: زیبایی. بنما: نشان بده، آشکار کن. افسون: ناز و کرشمه.) 📖 امید آینده، ص 22. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/2020/06/353/ #امام_زمان (علیه السّلام) @benisiha_ir

🔴 #داستان_جذاب ✅ #خوش‌ترین_روز_حضرت_ابراهیم (علیه السّلام) 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹۳۸ روز بود که آتش نمرود برافروخته شده بود و هر روز بر هیزم آن افزوده می‌شد! 🔹سرانجام، حضرت ابراهیم ـ سلام الله علیه و علی نبیّنا و آله. ـ را در مَنجَنیق(۱) گذاشتند و به وسط آتش انداختند. 🔹پروردگار جهان ـ جلّ جلاله. ـ به آتش فرمود: «یا نارُ کونی بَردًا و سَلامًا عَلی اِبراهیمَ(2)؛ ای آتش! بر ابراهیم سرد و سلامت باش.» 🔹آن حضرت گریست. جبرئیل از ایشان پرسید: «چرا گریه می‌کنید؟» فرمود: «کاش هزاران بار مرا به آتش می‌انداختند و این ندا تکرار می‌شد! گریه‌ی من برای این است که ندای حق، تمام شد!» 🔹در جهان فرشتگان، همهمه و غوغا شد و آنان عرض کردند: «خدایا! روی زمین، تنها یک نفر تو را یکتا می‌داند. آیا او در آتش بسوزد؟!» خداوند حکیم فرمود: «آرام بگیرید! این کار، رازی دارد. او ندای ما را می‌طلبید.» 🔹بعدها از حضرت ابراهیم پرسیده شد: «خوش‌ترین روز شما در زندگی، کدام روز بود؟» فرمود: «روزی که مرا به آتش نمرود انداختند و از حق، ندایی آمد که نام من در آن ندا بود.» ۱) وسیله‌ای که ابلیس ملعون برای انداختن آن حضرت به آتش درست کرد و سپس در جنگ‌ها برای پرتاب‌کردن سنگ و گلوله‌های آتشین به کار رفت. ۲) انبیا (21)، 69. 3) از: سنایی. 💻 مشاهده‌ی داستان‌های دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/06/153/ #حضرت_ابراهیم (علیه السّلام) @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 ـ نَظَر کن بر منِ مِسکین که حُسنت را خریدارم 🔶 دلم را عاشق خود کن، نَه بر دنیا و مافیها (نظر: نگاه. مسکین: تهیدست. حُسن: زیبایی. مافیها: آنچه در دنیا است.) 📖 امید آینده، ص 17. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/2020/06/353/ #امام_زمان (علیه السّلام)، #تولی، #دنیادوستی، #عشق @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ : 🔶 ای خوشْ آن روزی که انوار خدا 🔶 جلوه‌گر گردد ز خَتم‌الأوصیا! 🔶 غنچه‌ی شادی شکوفا می‌شود 🔶 می‌رود بیرون ز جان‌ها غصّه‌ها (انوار: نورها. جلوه‌گر: آشکار. ختم‌الأوصیاء: لقب حضرت صاحب‌الزّمان علیه السّلام.) 📖 امید آینده، ص 18. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/2020/06/353/ #امام_زمان (علیه السّلام)، #شادی، #غصه، #غم، #ظهور @benisiha_ir

🔴 #حرفهای_طلایی 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «حرف‌های طِلایی» (پندنامه‌ی ایشان به تنهادخترشان): 🌷#دخترم! دروغ نگو و دروغگو را تصدیق نکن. 🔍 تصدیق: تأیید. 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/06/149/ #دروغ @benisiha_ir

🔴 #خاطرات_مفید 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹روزی در محضر مرحوم حضرت آیت‌الله محیی‌الدّین مامَقانی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ پیاده راه می‌رفتم. 🔹مطلبی عرض کردم و ایشان در مقام پاسخ، این آیه‌ی مبارکه‌ را قِرائت کردند: «أ لَیسَ اللهُ بِکافٍ عَبدَهُ؛ آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟» (زُمَر، 36) و بنده را به مسأله‌ی کافی‌بودن خداوند مهرْبان ـ جلّ جلاله. ـ برای نیازهای انسان راهنمایی کردند. 🔹از آن لحظه، گاه که به یاد این آیه‌ی شریفه می‌افتم، بر اثر آن قرائت ایشان، گویا کام دلم شیرین و حالم خوش می‌شود و این آیه بر جانم اثر می‌گذارد. 🔹روح شریف ایشان سرشار از رحمت و انوار الاهی باد. 💻 مشاهده‌ی خاطرات دیگر: http://benisiha.ir/2020/06/384/ #آیت‌الله_مامقانی، #توحید، #حاجت، #خدا، #مهربانی_خدا @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ درباره‌ی زمانه‌ی ظهور: 🔶 نمانَد کوردل یا دیده‌ی کور 🔶 در آن دوران، همه گردند بُرنا (برنا: جوان، زیبا، خوب.) 📖 امید آینده، ص 20. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/2020/06/353/ #امام_زمان (علیه السّلام)، #بصیرت، #بینایی، #ظهور @benisiha_ir

🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 41: 🔸... گفتم: «مادر! وقتى با عَبدُل كشتى گرفتم، همان دفعه‌ی اوّل، "يا على" گفته و او را به زمين زدم. هيچ كس، جز عمومهدى مرا تشويق نكرد! عبدل، در حالى كه دست به كمرش گرفته بود، از جا بلند شد، رو به من كرد و گفت: "شيرخدا! تلافی‌‏اش را درمی‌‏آورم. حالا می‌‏بينى چه بلايى به سرت خواهم آورد. اگر نكشتمت!"» 🔸وقتى حرف‌‏هاى من به اين‌‏جا رسيد، مادرم، با اين كه از شهامت و شَجاعت من، يک حالت خوشى پيدا كرده بود و می‌‏دانستم كه در دلش مرا تحسين می‌‏كند و از اين كه من قهرمان شده و پسر كدخدا، عبدل، را كه چند سال از من بزرگ‌‏تر بود، به زمين زده‌‏ام، خوشحال بود، ولى گفت: «پس باباعلى راست می‌‏گفت.»؛ بعد اضافه كرد و گفت: «می‌‏دانى پسرم! آن‌‏ها چند برادرند؛ به اضافه‌ی اين كه در اين دِه، [دل] همه‌ی مردم با كدخدا است. يک روز عبدل و برادرانش تلافى كرده و می‌‏ترسم تو را بكشند.» 🔸گفتم: «مادر! هرگز نمی‌‏توانند اين كار را بكنند؛ خدا با ما است. تو ناراحت نباش. من با دو دوستم، اكبر و حسين، صحبت كرده‌‏ام كه اگر آن‌‏ها بخواهند به من حمله كنند، ما هم سه‌‏تايى آن‌‏ها را می‌‏زنيم.» 🔸مادرم كه گويا يک حالت ترس و نگرانى، تمام وجودش را گرفته بود، گفت: «شيرخدا! اين حرف‌‏ها چيست كه می‌‏زنى؟ كسى حرف كدخدا را بزند، زبانش را از پشت گردنش درمی‌‏آورند! [دل] همه‌ی مردم طرفدار كدخدا است و حرفش را در همه‌ی اداره‌‏ها قبول می‌‏كنند. اگر بخواهد كسى را اعدام بكند، در يک ساعت، حكم اعدامش را می‌‏گيرد.» 🔸من ديدم هر چه حرف بيش‌‏تر بزنم، نگرانى و ناراحتى مادرم، بيش‌‏تر می‌‏شود؛ ديگر حرفى نزده، فقط گفتم: «چَشم مادر! ديگر با كسى كشتى نمی‌‏گيرم و دعوا هم نمی‌‏كنم.» مادرم خنديد و گفت: «بارک‌‏اللّه پسر خوب! من هم صلاح تو را می‌‏گويم؛ والّا، دلم می‌‏خواهد تو يک قهرمان بزرگ باشى و اسم و رسمت، مثل پهلوان‌‏صَفدَر در تمام دِه بپيچد و همه از تو تعريف كنند و امّا الان زود است. به‏تر است براى ما و خودت، دردسر درست نكنى.» 🔸گفتم: «چَشم مادر! به حرف تو گوش می‌‏كنم [و قول می‌‏دهم كه] تا تو خوب نشده‌‏اى، با كسى كشتى نگيرم و به كارهاى خانه و كارخانه برسم. تو دعا كن كه من در آينده، يک قهرمان جهانى بشوم و بتوانم جلو زورگويان بايستم و نگذارم آن‌‏ها به مردم زور بگويند و ظلم بكنند.» 🔸مادرم گفت: «چَشم پسرم!؛ دعا می‌‏كنم وقتى تو بزرگ شدى، يک قهرمان خوب باشى.» ... 📖 شیرخدای آذربایجان، ص 52 و 53. @benisiha_ir