eitaa logo
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
280 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
2 ویدیو
27 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی (رضوان الله تعالی علیه) تارنمای ایشان: benisiha.ir. کانال‌های دیگرم: ـ @benisi ـ @ghatreghatre. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 📚 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ : 📗 نام کتاب: . 📁 موضوع کلیدی: مدایح و مراثى. 📂 موضوع تفصیلی: مجموعه‌اشعار ایشان دربارۀ مدح و مرثیۀ حضرت ، و . سلام الله تعالی علیهم. 🖨 چاپ: قم، انتشارات علّامه بنیسى، ۱۳۸۰ ش، جیبى، ۹۶ ص. برای خریدن این کتاب خواندنی، به انتشارات علّامه بنیسی (۰۹۱۲۵۵۱۲۱۴۶) پیامک دهید. 📖 این کتاب را در این نشانی بخوانید و دانلود کنید: http://benisiha.ir/297/ @benisiha_ir
✅ روز عاشورا 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️چه گويم از زمين كربلا در روز عاشورا؟ ◾️بيابان، خشک و داغ از تابش خورشيد سوزان بود ◽️دو لشكرْ روبه‏‌روى هم، يكى تشنه، يكى سيراب ◽️يكى مست شراب و مى، يكى با كام عطشان بود ◾️فضا را خاک و شن تاريک می‌کرد و از اين وحشت ◾️به سوى آسمان، طوفانى از فرياد و اَفغان بود ◽️يكى آهنگ نى می‌زد، دگر ذكر و دعا بر لب ◽️و آن از رى سخن‏ می‌گفت و اين مشغول قرآن بود ◾️كنار آب آتش‏‌زا لميده دشمنِ جانى ◾️ولى يار حقيقت، شاد و تشنه، فكر جانان بود ◽️دل بينندگان می‌شد ز غمْ تفتيده در آن روز ◽️ز خشم دشمنان، صحرا سراسر نار و نيران بود ◾️ميان شاهد و مشهود، ربطى بود تنگاتنگ ◾️حسين‏ بن‏ على، عاشق به ذات پاک سبحان بود ◽️زمينِ تشنه، تر می‌كرد لب از خون ثارالله ◽️لبش خشكيده‏ بود، امّا دلش مَسرور و شادان بود ◾️خيام اهل‏ بيت او پُر از اندوه و محنت بود ◾️ابوالفضل، آن يَلِ نامى، ز جان و دل، نگهبان بود ◽️لبان كودكانْ خشكيده و، چشمانشان در خواب ◽️صداى نوش‌نوش از لشكر دشمن، نَمايان‏ بود ◾️«بِنيسى»! كربلا درس شهادت داد و حرّيّت ◾️نمايان‏ شد كه راه حق، همان راه شهيدان بود 📖 نوای نینوا، ص ۱۶ و ۱۷. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297 ، ، @benisiha_ir
🔴 💠 حضرت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ بر حضرت صاحب‌الزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ‌ و همۀ شما، دوستداران ایشان، تسلیت باد. 💠 خوب است که اکنون به آن حضرت صلواتی هدیّه دهیم و سلامی عرض کنیم: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِ اللهِ؛ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ؛ اَیُّهَا الشَّهید! @benisiha_ir
🔴 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی 📦 سه‌شنبه‌شب در برنامۀ «سرزمین شعر» تلویزیون، یک «مصراع» مطرح شد تا شاعرانی که دوست دارند، آن را به «شعر» تبدیل کنند. این مصراع بر دلم نشست و شعری سرودم که به مناسبت سالروز ولادت حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ و حضرت امام جعفر صادق ـ سلام الله تعالی علیه. ـ آن را به شما، اعضای عزیز کانال، تقدیم می‌کنم: 🔹«ما کیستیم؟ آدم و حوّای دیگری» 🔹هستیم اگرچه اهل هوس‌های دیگری 🔸سرشار یوسُف‏یم به هنگام بندگی 🔸امّا درون ما است زَلیخای دیگری (ـ زَلیخا درست است؛ نه زُلیخا.) 🔹باید کنیم گریه و باید سفر کنیم 🔹با کشتی سکوت به دنیای دیگری (اشاره به ۲ ماجَرا از زندگی حضرت آدم ـ سلام الله تعالی علی نبیّنا و آله و علیه. ـ : ۱. ایشان و همسرشان، حوّا، ـ علیها السّلام. ـ پس از این که از میوۀ ممنوع خوردند، از بهشت به زمین هبوط کردند و حضرت آدم ـ علیه السّلام. ـ ۳۰۰ سال گریه کرد تا این که توبۀ ایشان از این ترک اَولی (ترک کار به‌تر) قبول شد!؛ ۲. آن حضرت خیلی کم سخن می‌گفت؛ چون خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ به ایشان فرموده بود: «سخنت را کم کن تا به همسایگی من برگردی.» لطفاً یک بار دیگر، این بیت را با توجّه به این دو مطلب بخوانید.) 🔸گرچه جواب جدول مجموع ما یکی است 🔸هر یک اسیر حلّ معمّای دیگری 🔹دنیا زیاد دیده نگار و «ولی»، ولی 🔹باشد حسینِ فاطمه مولای دیگری (مقصود از «ولی» نُخست، «ولیّ‌اللّه» به معنای «دوست خدا یا سرپرست انسان‌ها و... از طرف او» است.) 💞 لطفاً ـ هم حس‌وحالتان در هنگام خواندن این شعر و هم زیباترین بیت آن از نظر خودتان را به این‌جا بفرستید: @dooste_ketaab. ـ‌ اگر از این شعر خوشتان آمد، آن را به دیگران و گروه‌هایتان ارسال کنید. ، (علیه السّلام)، ، ، (علیه السّلام)، ، ، @benisiha_ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹زنی دچار بیماری خوره شد و لب، بينی و انگشتانش، کم‌کم ريخت؛ در نتیجه، شوهر و فرزندانش از او بیزار شدند و او را به بيرون شهر بردند و به بیابان انداختند! 🔹يکی از پسرانش هر روز مقداری نان برای او می‌برد، آن را از دور به سوی او می‌انداخت و برمی‌گشت. 🔹روزی زن،‌ ناله‌کنان به او گفت: «حَسبُنَا اللهُ (= خدا برای ما بس است). پسرم! جرعۀ آبی به من بده؛ خيلی تشنه‌ام.»؛ ولی پسرش توجّهی نکرد و رفت. 🔹هنگامی که تشنگی بر زن غلبه كرد، خودش را در جوی آبی كه در آن نزديكی بود، انداخت و پس از لحظاتی با سختی از آن بيرون آمد و بيهوش بر روی خاک‌ها افتاد. 🔹در آن حال، لطف خداوند مهرْبان كه فرموده است: «اَنَا عِندَ المُنكَسِرَةِ قُلوبُهُم و المُندَرِسَةِ قُبورُهُم؛ من پيش دل‌شكسته‌ها و صاحبان قبرهای فرسوده هستم.»، زن را فراگرفت و به او تندرستی بخشید. 🔹چو دل‌های شكسته هست مهمان‌خانۀ عزّت / خوشا حلوای نوميدی! زِهی پالوده‌ی حِرمان! 🔹آن زن نقل کرده است: «در حال بيهوشی، دو مرد بزرگوار و دو بانوی باشُکوه را ديدم كه به سوی من آمدند. در دستان آنان مقداری نان و سبزی و یک كاسۀ آب بود. آن‌ها را به من دادند و گفتند که اين‌ها را بخور. هنگامی که آن‌ها را خوردم، دریافتم که هرگز مانند آن‌ها را نخورده‌ام و احساس كردم كه سالم شده‌ام. از ایشان پرسيدم: شما کیستيد كه به من عنایت کردید؟ و فهمیدم که آنان حضرت خدیجه، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسين ـ علیهم السّلام. ـ هستند؛ چون من آنان را خيلی دوست داشتم.» 🔹پس از شِفایافتن این زن، مردم از مناطق دور و نزديک، دسته‌دسته به دیدنش می‌رفتند و از او تبرّک می‌جستند؛ چون «نظرشده» بود. 🔹آنان كه خاک را به نظر، كيميا كنند / آيا شود كه گوشۀ چشمی به ما كنند؟ ، ، و (علیهم السّلام)، ، 💻 مشاهدۀ داستان‌های دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/05/153/ @benisiha_ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 (علیهما السّلام) 💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹حضرت امام حسن و حضرت امام حسین ـ سلام الله تعالی علیهما. ـ در زمانی که خردسال بودند، روزی خواستند مسابقۀ خطّاطی بدهند؛ برای همین، مطالبی را نوشتند و نزد مادرشان، حضرت فاطمۀ زهرا ـ سلام الله تعالی علیها. ـ بردند و گفتند: «اى مادر عزیز! به خط‏‌هاى ما نگاه کن و ببین که کدام یک از ما، زیباتر نوشته‏‌ایم.» حضرت زهرا ـ علیها السّلام. ـ فرمودند: «آن‌ها را نزد پدر بزرگوارتان، امیرالمؤمنین، ببرید تا او تشخیص دهد.» 🔹وقتى آنان نوشته‌هایشان را نزد پدرشان بردند، ایشان فرمودند: «من از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله. ـ پیشی نمی‌گیرم؛ نوشته‏‌هایتان را به محضر مقدّس آن بزرگوار ببرید.» 🔹آنان نزد آن حضرت رفتند. ایشان، هم به خطّ آن دو و هم به چهره‌های زیباى آنان نگاه کردند و فرمودند: «من بین شما قضاوت نمی‌کنم؛ آن‏‌ها را پیش مادرتان ببرید و از او نظرخواهى کنید!» 🔹آنان دوباره نزد حضرت زهرا ـ سلام الله تعالی علیها. ـ رفتند و از او قضاوت خواستند. 🔹هم قضاوت در این‌باره، کار آسانی نبود و هم عاطفۀ مادرى اقتضا می‌کرد که دل هیچ کدام از فرزندان نشکند؛ برای همین، آن حضرت، این طرح بسیارزیبا را اجرا کردند: گردنبندشان را باز کردند و فرمودند: «هر کدام از شما، دانه‏‌های بیش‏‌تری از این گردنبند را جمع کنید، او برنده است.» 🔹آن گردنبند ۷ دانه داشت. ۳ دانه را حضرت امام حسن ـ سلام الله تعالی علیه. ـ را پیدا کرد و ۳ دانۀ دیگر را حضرت امام حسین ـ سلام الله تعالی علیه. ـ ؛ آن‌گاه خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ به جبرئیل دستور داد: «هر‌چه‌زودتر خودت را به زمین برسان و دانۀ هفتم را دونیمه کن.» و جبرئیل این کار را انجام داد. 🔹نصف آن دانه را حضرت امام حسن ـ علیه السّلام. ـ و نصف دیگرش را حضرت امام حسین ـ علیه السّلام. ـ پیدا کرد. حضرت فاطمه ـ علیها السّلام. ـ هر دو جگرگوشه‌اش را به سینۀ خود چسباندند و فرمودند: «اى نور چشمان من! شما، هر دو، براى من عزیز هستید و من هر دوى شما را دوست می‌دارم و دوستان شما را هم دوست می‌دارم.» (علیه السّلام)، (علیه السّلام)، ، ، ، ، 💻 مشاهدۀ داستان‌های دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/153/ @benisiha_ir
🔴 ✅ خاک پاک کربلا 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ محرّم و شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️شیعیان! بر خاک پاک کربلا آید حسین ◾️بر زمین نینوا بهر نوا آید حسین ◽️آورَد همراه خودْ هفتاد و دو ذبح عظیم ◽️تا کند بر عهد خود یک‏جا وفا، آید حسین ◾️العَجَب! در قلب او صبر و تحمّل را ببین! ◾️بر زمین پُربلا بهر خدا آید حسین ◽️آید و قربان‏ کند آن ماهِ چندین‌ماهه را ◽️با علىّ اکبرش، آن دلربا، آید حسین ◾️همره یک آسمان از عشق و ایمان، بی‌هراس ◾️بهر جان‌دادن به یار آشنا آید حسین ◽️اى امید شیعیان! یک دَم، نظر بر من بکن ◽️بر سر قبرت «بِنیسىّ» گدا آید حسین! 📖 نوای نینوا، ص ۲۲ و ۲۳. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297/ ، ، @benisiha_ir|benisiha.ir
🔴 ✅ وجه اعظم 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️شده فصل خزان، ماه محرّم ◾️نوا از نينوا آيد به گوشم ◽️زن و مرد و، بزرگ و كوچک و پير ◽️سيَه پوشيده‌‏اند از روى ماتم ◾️نواى «يا حسين!» و «واشهيدا!» ◾️شده با شيون جنّ و مَلَکْ ضَم ◽️مساجد گشته‏ است پُر از جماعت ◽️به روى باب و ديوار است پرچم ◾️گهى سينه‏ زنند و گاه زنجير ◾️به آهنگ عزا، با ذكرْ توام ◽️مگر تا شيعيانْ آگاه ‏گردند ◽️ز رمز و راز و مفهوم محرّم ◾️«بِنيسى»! درس منشور مَحبّت ◾️بياموز از حسين، آن وجه اعظم 📖 نوای نینوا، ص ۱۸ و ۱۹. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297/ @benisiha_ir|benisiha.ir
🔴 ✅ ماتم عشق 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ محرّم و شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️این، عزاى کیست یا رب! که جهان ◾️گشته محو ماتم و آه و فَغان؟ ◽️روز عاشورا است یا که روز حشر؟ ◽️کاین‌چنین نالند خَلق و اِنس و جان ◾️پرتو خورشید، اَحمَر گشته‏ است ◾️گریه‏ سر داده زمین و آسمان ◽️کوچه‌ها رنگ سِیَه پوشیده‌اند ◽️زرد گشته برگ‏‌ها، گشته خَزان ◾️آرى، آرى، ماتم عشق است این ◾️ماتم شاه شهیدان جهان ◽️آن که شد قربانىِ دشت بلا ◽️تا که مانَد زنده با خونش اذان ◾️انقلاب او است نَهضت‌آفرین ◾️انقلابى در فراسُوى زمان ◽️سبز می‌گردد درخت انتقام ◽️با ظهور حضرت صاحبْ‌زمان ◾️آستانش را «بِنیسى» چون گرفت ◾️گشت دریایى بزرگ و بی‌کران 📖 نوای نینوا، ص ۲۰ و ۲۱. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297 ، ، ، @benisiha_ir|benisiha.ir
🔴 ✅ خامس اهل کِسا 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ محرّم و شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️در عزاى خامس اهل کِسا ◾️سرخ شد چشم تمام ماسِوا ◽️روز عاشوراى سال شصت‌ویک ◽️گشت جارىْ خون حق، خون خدا ◾️آسمان نالید و دریا گریه‏ کرد ◾️کوه‌ها گشتند خونین و جدا ◽️موج‌ها طوفان شدند و تاختند ◽️شد به‌پا طوفان دیگر در هوا ◾️شد شهید و، دین از او پاینده شد ◾️گشت شرمنده از او حکم قضا ◽️«داستانى» بندۀ درگاه او است ◽️دوست‏ دارد که رَوَد بر کربلا 📖 نوای نینوا، ص ۱۲ و ۱۳. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک: http://benisiha.ir/297 ، @benisiha_ir|benisiha.ir
🔴 ✅ خون خدا 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️روز عاشورا بشد محشر به‌پا در کربلا ◾️از زمین و آسمان پُر شد بلا در کربلا ▫️دین حق را «آدم»، اوّل در جهان کرد آشکار ▫️مهر شد مَنشورش از خون خدا در کربلا ◾️یک‌به‌یک، پیغمبران آماده‏ کردند راه را ◾️تا به پایان‏ بُرد امامْ آن راه را در کربلا ▫️خاتَم پیغمبران، اسلام را تکمیل‏ کرد ▫️با وَلایت، قصد او شد بَرمَلا در کربلا ◾️می‌توان گفت این سخن را با صَراحتْ هر کجا: ◾️«خدمتى کرده حسین بر انبیا در کربلا» ▫️گنج حق در خاک پاک کربلا گردید دفن ▫️تا بمانَد زندهْ دین اولیا در کربلا ◾️شاهدان از دست ساقى، مست و سیراب آمدند ◾️یافتند اندر عطشْ آب بقا در کربلا ▫️عارفان را رهنَما و، عاشقان را دلگشا ▫️هست مِصباح حقیقت در کجا؟ در کربلا ◾️کاش آید آن شبى که از براى دوستان ◾️«داستانى» می‌کند از دلْ دعا در کربلا! 📖 نوای نینوا، ص ۱۵ و ۱۶. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297 ، ، @benisiha_ir|benisiha.ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 ✅ ماتم عشق 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ محرّم و شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️شيعيان! باريد اشک غم، محرّم آمده ◾️بر دل پاكان عالَم، موْسِم غم آمده ◽️هر كجا گشته سياه و، دسته‌ها افتاده راه ◽️زيبِ دوشِ هر جوان و پير، پرچم آمده ◾️در چنين ماهى، حسين‏ بن‏ على با امر حق ◾️رو به سوى نينوا با عزم مُبرَم آمده ◽️هر دو لشكر در زمين كربلا پرچم‏ زدند ◽️حقّ و ناحق، هر دو، بر صحراى ماتم آمده ◾️اين يكى بهر شهادت، آن يكى بهر غضب ◾️بر زمين «غاضريّه»، هر دو توام آمده ◽️پور حيدر، سِبط پيغمبر، حسين‏ بن‏ على، ◽️بهر اِحياى حقيقت، سختْ مُلزَم آمده ◾️با خود آورده‏ است يک دريا ز خويش و آشنا ◾️هر يكى بهر شهادت، شاد و خرّم آمده ◽️اهل‏‌بيت باوفايش در پى اثبات حق ◽️صف‌به‌صف در كربلاى غم، منظّم آمده ◾️زينبى كه آبرو داده‏ است بر شرم و حيا ◾️حاليا بهر دفاع، اين‌سان مصمّم آمده ◽️از براى جان‌نثارى، حضرت عبّاس هم ◽️با برادرهاى گيرايش به عَلقَم آمده ◾️اكبر شَهزاده، آن زيباتر از گل‌هاى سرخ، ◾️با حسين‏ بن‏ على، همراه و همدم آمده ◽️قاسم، آن نوباوۀ پور حسن، بر كربلا ◽️جاى بابايش چه زيبا و مُكرَّم آمده! ◾️خون اصغر از براى مُهر و امضاى قيام ◾️روز عاشورا به امر حقْ فراهم‏ آمده ◽️نام هفتاد و دو تن مانَد به دنيا تا ابد ◽️عزّت يزدان، شهيدان را مسلّم آمده ◾️جز شهادت، «داستانى» را نباشد آرزو ◾️در ره حق بر دلم اين گفته، مُلهَم آمده 📖 نوای نینوا، ص ۲۴ ـ ۲۶. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297 ، ، ، ، @benisiha_ir|benisiha.ir