eitaa logo
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
272 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
24 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، و سخنرانی‌ها و آثار فرزندشان: حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی کانال‌ سخنرانی‌ها و کلیپ‌هایم: @benisi. کانال دیگرم: @ghatreghatre. وبگاه بنیسی‌ها: benisiha.ir. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔵 💠 سالروز ولادت حضرت ، و حضرت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ بر حضرت صاحب‌الزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ‌ و همه‌ی شما، دوستداران ایشان، مبارک باد. 💠 خوب است که اکنون به هر یک از آنان، صلواتی هدیّه دهیم و سلامی عرض کنیم: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبَاعَبدِاللهِ؛ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ؛ اَیُّهَا الشَّهید! اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبَا الفَضلِ العَبّاس! اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبَاالحَسَنِ؛ یا عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ؛ یا زَینَ العابِدین! 🔵 وبگاه و کانال عالم عارف، حضرت استاد بِنیسی: 🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 (پاسخ‌های حاج‌آقا بِنیسی به پرسش‌ها) ❓پرسش: سر مبارک ـ عليه السّلام. ـ در چند منزلگاه، قرآن تلاوت فرمود و آياتى كه قرائت فرمود، كدامند؟ 🔍 پاسخ: در كتاب شريف «منتهی‌الآمال»، ج 1، ص 491 آمده است: از زيد بن ارقم روايت شده كه گاهى كه آن سر مقدّس را عبور مىدادند، من در غرفه‌ی خويش جاى داشتم و آن سر را بر نيزه كرده بودند. چون برابر من رسيد، شنيدم كه اين آيه را تلاوت می‌فرمود: «اَم حَسِبتَ اَنَّ اَصحابَ الكَهفِ و الرَّقيمِ كانوا مِن اياتِنا عَجَبًا» (1). سوگند به خداى كه موى بر اندام من برخاست و ندا دردادم كه يا ابن رسول اللّه! امرِ سر مقدّس تو، واللّه از قصّه‌ی كهف و رقيم، اَعجَب و عجیب‌تر است. ▫️در همان كتاب، ج 1، ص 497 و 498 آمده است: چون سرهاى شهدا را با اُسرا به شهر حران وارد كردند و مردم براى تماشا از شهر بيرون آمدند، «يحيى»نامى از يهودان مشاهده كرد كه سر مقدّس، لب او حرَكت می‌کند. نزديک آمد. شنيد كه اين آيت مبارک تلاوت می‌فرماید: «و سَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا اَىَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ» (2). از اين مطلب تعجّب كرد. داستان [شهدا و اسراى حسينى را] پرسيد. براى وى نقل كردند. ترحّمش گرفت. عِمامه‌ی خود را به خوانين علويّات (3) قسمت كرد و جامه‌ی خزى داشت. با هزار درهم خدمت سَيّد سجّاد (ع) داد. موكّلينِ اسرا او را منع كردند. او شمشير كشيد و پنج تن از ايشان بكشت تا او را كشتند بعد از آن كه اسلام آورد و تصديق حقيقتِ مذهب اسلام نَمود و قبر او در دروازه‌ی حران است و معروف به «قبر يحيى شهيد» است و دعا نزد قبر او مستجاب است. ▫️پاسخ كامل‌تر به تحقیق بیش‌تر نيازمند است و در این‌باره، دست‌کم دو کتاب چاپ شده است. 1. كهف (18)، 9: مگر پنداشتى اصحاب كهف و رَقيم [= خفتگان غار لوحهدار]، از آيات ما شگِفت بوده است؟ 2. شعرا (26)، 227: و كسانى كه ستم کرده‌اند، به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت. 3. يعنى: بانوان حسينى. 🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔴 💠 سالروز ولادت حضرت ،‌ و حضرت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ بر حضرت صاحب‌الزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ‌ و همه‌ی شما، دوستداران آنان، مبارک باد. 💠 خوب است که اکنون به هر یک از آن حضرات، صلواتی هدیّه دهیم و سلامی عرض کنیم: ـ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِاللهِ؛ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ؛ اَیُّهَا الشَّهید! ـ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبَاالفَضلِ العَبّاسُ؛ اَیُّهَا العَبدُ الصّالِح! ـ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبَاالحَسَنِ؛ یا عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ؛ یا زَینَ العابِدینَ! 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
benisiha.ir قرآن کریم و آثار قِرائت آن 17.mp3
12.62M
🔊 | حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی | 1398/2/31؛ شب شانزدهم ماه مبارک رمضان | موضوع: و آثار قِرائت آن (17) 🔍 معنای حدیث «ماه رمضان بهار قرآن است» 🔍 ورود ما در یا ورود ماه رمضان در ما؟! 🔍 آیا قرآن کریم در این ماه نازل شد یا در طول 23 سال؟ 🔍 آداب 🔍 آیا گل دهیم یا ؟ 🔍 چرا باید را دوست داشته باشیم؟! 🔍 زبان عربی؛ زبان اهل ! 🔍 حق‌داشتن و احترام‌داشتن ماه مبارک رمضان 🔍 زمان جزء‌خوانی حضرت و حضرت (سلام الله تعالی علیهما) 🔍 کراماتی شگفت از امام حسن مجتبی ـ سلام الله تعالی علیه. ـ درباره‌ی ی مقدّسه 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
🔴 #داستان_جذاب ✅ #سرانجام_قاتلان_شهدای_کربلا 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹یعقوب بن سلیمان نقل کرده است که مدّتی از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام. ـ گذشته بود. من و برخی از دوستانم، دور هم جمع شدیم و درباره‌ی ماجَراهای دلخراش روز عاشورا و شهادت شهیدان کربلا صحبت کردیم. آن شب، ما قاتلان آنان را لعن می‌کردیم و می‌گفتیم که همه‌ی آن جنایتکاران، دچار بلاهای مالی و جانی شدند و سپس نابود و جهنّمی گشتند. پیرمردی که در گوشه‌ای نشسته بود، به ما رو کرد، سوگند خورد و گفت: «من از کسانی هستم که در قتل امام حسین شرکت کردند؛ ولی تا کنون هیچ آسیبی به من نرسیده که مرا غمگین کند.» همه‌ی دوستانم خشمگینانه به او نگاه کردند. در همان لحظه، از چراغی که روغن در آن می‌سوخت،‏ دود بیرون آمد و فتیله‌اش خراب شد. آن پیرمرد خواست که آن را تعمیر کند؛ امّا ناگهان انگشتش آتش گرفت! فوت کرد تا خاموش شود؛ ولی ریشش آتش گرفت! بیرون دوید و خود را به آب حوض انداخت؛ امّا آتش در بالای سر او شعله‌ می‌کشید تا این که از بین رفت! 🔹خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ او و همۀ قاتلان شهدای کربلا را لعنت کند! #امام_حسین (علیه السّلام)، #کربلا 💻 مشاهده‌ی داستان‌های دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/153/ 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
اهل بیت (ع) از نگاه امام حسین (ع).mp3
27.23M
🔊 🎤حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی ✅ موضوع: (علیهم السّلام) از نگاه (علیه السّلام)، جلسۀ 1 🔹شب اوّل ماه محرّم؛ 1399/5/30 🔸هیأت پیام‌آوران عاشورا @benisiha_ir
🔴 💠 سالروز ولادت حضرت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ بر حضرت صاحب‌الزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ‌ و همۀ شما، دوستداران ایشان، مبارک باد. 💠 خوب است که اکنون به آن حضرت صلواتی هدیّه دهیم و سلامی عرض کنیم: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِاللهِ؛ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ؛ اَیُّهَا الشَّهید! 💠 برای مطالعۀ مطالب دیگر این کانال دربارۀ آن حضرت، بر روی این هشتک کلیک کنید: . 🔗 عضویّت کانال
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 (علیهما السّلام) 💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹حضرت امام حسن و حضرت امام حسین ـ سلام الله تعالی علیهما. ـ در زمانی که خردسال بودند، روزی خواستند مسابقۀ خطّاطی بدهند؛ برای همین، مطالبی را نوشتند و نزد مادرشان، حضرت فاطمۀ زهرا ـ سلام الله تعالی علیها. ـ بردند و گفتند: «اى مادر عزیز! به خط‏‌هاى ما نگاه کن و ببین که کدام یک از ما، زیباتر نوشته‏‌ایم.» حضرت زهرا ـ علیها السّلام. ـ فرمودند: «آن‌ها را نزد پدر بزرگوارتان، امیرالمؤمنین، ببرید تا او تشخیص دهد.» 🔹وقتى آنان نوشته‌هایشان را نزد پدرشان بردند، ایشان فرمودند: «من از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله. ـ پیشی نمی‌گیرم؛ نوشته‏‌هایتان را به محضر مقدّس آن بزرگوار ببرید.» 🔹آنان نزد آن حضرت رفتند. ایشان، هم به خطّ آن دو و هم به چهره‌های زیباى آنان نگاه کردند و فرمودند: «من بین شما قضاوت نمی‌کنم؛ آن‏‌ها را پیش مادرتان ببرید و از او نظرخواهى کنید!» 🔹آنان دوباره نزد حضرت زهرا ـ سلام الله تعالی علیها. ـ رفتند و از او قضاوت خواستند. 🔹هم قضاوت در این‌باره، کار آسانی نبود و هم عاطفۀ مادرى اقتضا می‌کرد که دل هیچ کدام از فرزندان نشکند؛ برای همین، آن حضرت، این طرح بسیارزیبا را اجرا کردند: گردنبندشان را باز کردند و فرمودند: «هر کدام از شما، دانه‏‌های بیش‏‌تری از این گردنبند را جمع کنید، او برنده است.» 🔹آن گردنبند ۷ دانه داشت. ۳ دانه را حضرت امام حسن ـ سلام الله تعالی علیه. ـ را پیدا کرد و ۳ دانۀ دیگر را حضرت امام حسین ـ سلام الله تعالی علیه. ـ ؛ آن‌گاه خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ به جبرئیل دستور داد: «هر‌چه‌زودتر خودت را به زمین برسان و دانۀ هفتم را دونیمه کن.» و جبرئیل این کار را انجام داد. 🔹نصف آن دانه را حضرت امام حسن ـ علیه السّلام. ـ و نصف دیگرش را حضرت امام حسین ـ علیه السّلام. ـ پیدا کرد. حضرت فاطمه ـ علیها السّلام. ـ هر دو جگرگوشه‌اش را به سینۀ خود چسباندند و فرمودند: «اى نور چشمان من! شما، هر دو، براى من عزیز هستید و من هر دوى شما را دوست می‌دارم و دوستان شما را هم دوست می‌دارم.» (علیه السّلام)، (علیه السّلام)، ، ، ، ، 💻 مشاهدۀ داستان‌های دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/153/ 🔗 عضویّت کانال
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹زنی دچار بیماری خوره شد و لب، بينی و انگشتانش، کم‌کم ريخت؛ در نتیجه، شوهر و فرزندانش از او بیزار شدند و او را به بيرون شهر بردند و به بیابان انداختند! 🔹يکی از پسرانش هر روز مقداری نان برای او می‌برد، آن را از دور به سوی او می‌انداخت و برمی‌گشت. 🔹روزی زن،‌ ناله‌کنان به او گفت: «حَسبُنَا اللهُ (= خدا برای ما بس است). پسرم! جرعۀ آبی به من بده؛ خيلی تشنه‌ام.»؛ ولی پسرش توجّهی نکرد و رفت. 🔹هنگامی که تشنگی بر زن غلبه كرد، خودش را در جوی آبی كه در آن نزديكی بود، انداخت و پس از لحظاتی با سختی از آن بيرون آمد و بيهوش بر روی خاک‌ها افتاد. 🔹در آن حال، لطف خداوند مهرْبان كه فرموده است: «اَنَا عِندَ المُنكَسِرَةِ قُلوبُهُم و المُندَرِسَةِ قُبورُهُم؛ من پيش دل‌شكسته‌ها و صاحبان قبرهای فرسوده هستم.»، زن را فراگرفت و به او تندرستی بخشید. 🔹چو دل‌های شكسته هست مهمان‌خانۀ عزّت / خوشا حلوای نوميدی! زِهی پالوده‌ی حِرمان! 🔹آن زن نقل کرده است: «در حال بيهوشی، دو مرد بزرگوار و دو بانوی باشُکوه را ديدم كه به سوی من آمدند. در دستان آنان مقداری نان و سبزی و یک كاسۀ آب بود. آن‌ها را به من دادند و گفتند که اين‌ها را بخور. هنگامی که آن‌ها را خوردم، دریافتم که هرگز مانند آن‌ها را نخورده‌ام و احساس كردم كه سالم شده‌ام. از ایشان پرسيدم: شما کیستيد كه به من عنایت کردید؟ و فهمیدم که آنان حضرت خدیجه، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسين ـ علیهم السّلام. ـ هستند؛ چون من آنان را خيلی دوست داشتم.» 🔹پس از شِفایافتن این زن، مردم از مناطق دور و نزديک، دسته‌دسته به دیدنش می‌رفتند و از او تبرّک می‌جستند؛ چون «نظرشده» بود. 🔹آنان كه خاک را به نظر، كيميا كنند / آيا شود كه گوشۀ چشمی به ما كنند؟ ، ، و (علیهم السّلام)، ، 💻 مشاهدۀ داستان‌های دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/05/153/ 🔗 عضویّت کانال
تصویر دختری دوساله با کاپشن صورتی و گوشواره‌های قلبی؛ از شهدای پریروز کرمان چهرۀ کنونی‌اش را چگونه تجسّم کنیم؟! دارم این مطالب را در حال گریه می‌نویسم و اشک از چشمانم جاری است. لعنت خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ بر ستمکاران؛ به‌ویژه قاتلان حضرت ، ، ، و ؛ آن زیبارویان کربلا (سلام الله تعالی علیهم)! تاریخ‌نگار دشمن دربارۀ حضرت قاسم گفته است: «پسری به جنگ آمد که انگار پاره‌ای از ماه بود.» و دربارۀ برادرش، حضرت عبدالله، گفته شده است: «خودش را نزد عمویش، امام حسین، ـ علیه السّلام. ـ رَساند؛ در حالی که گوشواره‌هایش از اضطراب تکان می‌خوردند.» ، @benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
#نوشتار_کوتاه تصویر دختری دوساله با کاپشن صورتی و گوشواره‌های قلبی؛ از شهدای پریروز کرمان چهر
اکنون این عکس را دیدم که تصویر پیکر این دختربچه است. الحمد للّه؛ که اصل پیکر او سالم است؛‌ امّا امان از ۳ بدن پاره‌پارۀ کربلا: پیکر مقدّس حضرت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ و پیکرهای شریف و ـ علیهما السّلام. ـ‌ و امان از دل ـ علیها السّلام. ـ در عزای آنان! ، @benisiha_ir
🔴 🖊سرودۀ اسماعیل داستانی بِنیسی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ◾️دنیای اشک و روضۀ من در محرّم است ◾️دنیا بدون یاد خوش تو جهنّم است ◽️من دوستدار گریه برای تو هستم و ◽️در ماه تو بِساط غم، افزون فراهم است ◾️می‌بارد اشک بهر تو از عرش بر زمین ◾️قلب تمام پاکدلان، غرق ماتم است ◽️«آدم» گریست بهر مصیباتت ای حسین! ◽️پس اشک، یادگارِ پر از نورِ «آدم» است ◾️پر می‌کَشم به سوی تو با شعر پرچمت: ◾️«باز این چه شورش است که در خلق عالَم است؟» ◽️از جان پاک خویش گذشتی برای خلق ◽️پس گر شود فِدای غم تو جهان، کم است ◾️ما را به کربلا برسان مهرْبان‌ترین! ◾️خرّم، کسی که از تو به او «خیر مَقدم» است! ◽️هر راهِ بسته باز شود با کَرامتت ◽️درمان درد، تربتِ با آب زمزم است ◾️سست است پایه‌های حیات بشر، فقط ◾️دل‌های عاشقان تو با عشق، محکم است ◽️مولای من که هر دو جهان در دو دست تو است! ◽️کن یک نگاه لطف به قلبی که پُرغم است ، (علیه السّلام)، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 ✅ خاک پاک کربلا 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ محرّم و شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️شیعیان! بر خاک پاک کربلا آید حسین ◾️بر زمین نینوا بهر نوا آید حسین ◽️آورَد همراه خودْ هفتاد و دو ذبح عظیم ◽️تا کند بر عهد خود یک‏جا وفا، آید حسین ◾️العَجَب! در قلب او صبر و تحمّل را ببین! ◾️بر زمین پُربلا بهر خدا آید حسین ◽️آید و قربان‏ کند آن ماهِ چندین‌ماهه را ◽️با علىّ اکبرش، آن دلربا، آید حسین ◾️همره یک آسمان از عشق و ایمان، بی‌هراس ◾️بهر جان‌دادن به یار آشنا آید حسین ◽️اى امید شیعیان! یک دَم، نظر بر من بکن ◽️بر سر قبرت «بِنیسىّ» گدا آید حسین! 📖 نوای نینوا، ص ۲۲ و ۲۳. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297/ ، ، @benisiha_ir
🔴 ✅ وجه اعظم 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️شده فصل خزان، ماه محرّم ◾️نوا از نينوا آيد به گوشم ◽️زن و مرد و، بزرگ و كوچک و پير ◽️سيَه پوشيده‌‏اند از روى ماتم ◾️نواى «يا حسين!» و «واشهيدا!» ◾️شده با شيون جنّ و مَلَکْ ضَم ◽️مساجد گشته‏ است پُر از جماعت ◽️به روى باب و ديوار است پرچم ◾️گهى سينه‏ زنند و گاه زنجير ◾️به آهنگ عزا، با ذكرْ توام ◽️مگر تا شيعيانْ آگاه ‏گردند ◽️ز رمز و راز و مفهوم محرّم ◾️«بِنيسى»! درس منشور مَحبّت ◾️بياموز از حسين، آن وجه اعظم 📖 نوای نینوا، ص ۱۸ و ۱۹. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297/ @benisiha_ir
🔴 ✅ ماتم عشق 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ محرّم و شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️این، عزاى کیست یا رب! که جهان ◾️گشته محو ماتم و آه و فَغان؟ ◽️روز عاشورا است یا که روز حشر؟ ◽️کاین‌چنین نالند خَلق و اِنس و جان ◾️پرتو خورشید، اَحمَر گشته‏ است ◾️گریه‏ سر داده زمین و آسمان ◽️کوچه‌ها رنگ سِیَه پوشیده‌اند ◽️زرد گشته برگ‏‌ها، گشته خَزان ◾️آرى، آرى، ماتم عشق است این ◾️ماتم شاه شهیدان جهان ◽️آن که شد قربانىِ دشت بلا ◽️تا که مانَد زنده با خونش اذان ◾️انقلاب او است نَهضت‌آفرین ◾️انقلابى در فراسُوى زمان ◽️سبز می‌گردد درخت انتقام ◽️با ظهور حضرت صاحبْ‌زمان ◾️آستانش را «بِنیسى» چون گرفت ◾️گشت دریایى بزرگ و بی‌کران 📖 نوای نینوا، ص ۲۰ و ۲۱. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297 ، ، ، @benisiha_ir
🔴 ✅ خامس اهل کِسا 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ محرّم و شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️در عزاى خامس اهل کِسا ◾️سرخ شد چشم تمام ماسِوا ◽️روز عاشوراى سال شصت‌ویک ◽️گشت جارىْ خون حق، خون خدا ◾️آسمان نالید و دریا گریه‏ کرد ◾️کوه‌ها گشتند خونین و جدا ◽️موج‌ها طوفان شدند و تاختند ◽️شد به‌پا طوفان دیگر در هوا ◾️شد شهید و، دین از او پاینده شد ◾️گشت شرمنده از او حکم قضا ◽️«داستانى» بندۀ درگاه او است ◽️دوست‏ دارد که رَوَد بر کربلا 📖 نوای نینوا، ص ۱۲ و ۱۳. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک: http://benisiha.ir/297 ، @benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 ✅ ماتم عشق 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ محرّم و شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️شيعيان! باريد اشک غم، محرّم آمده ◾️بر دل پاكان عالَم، موْسِم غم آمده ◽️هر كجا گشته سياه و، دسته‌ها افتاده راه ◽️زيبِ دوشِ هر جوان و پير، پرچم آمده ◾️در چنين ماهى، حسين‏ بن‏ على با امر حق ◾️رو به سوى نينوا با عزم مُبرَم آمده ◽️هر دو لشكر در زمين كربلا پرچم‏ زدند ◽️حقّ و ناحق، هر دو، بر صحراى ماتم آمده ◾️اين يكى بهر شهادت، آن يكى بهر غضب ◾️بر زمين «غاضريّه»، هر دو توام آمده ◽️پور حيدر، سِبط پيغمبر، حسين‏ بن‏ على، ◽️بهر اِحياى حقيقت، سختْ مُلزَم آمده ◾️با خود آورده‏ است يک دريا ز خويش و آشنا ◾️هر يكى بهر شهادت، شاد و خرّم آمده ◽️اهل‏‌بيت باوفايش در پى اثبات حق ◽️صف‌به‌صف در كربلاى غم، منظّم آمده ◾️زينبى كه آبرو داده‏ است بر شرم و حيا ◾️حاليا بهر دفاع، اين‌سان مصمّم آمده ◽️از براى جان‌نثارى، حضرت عبّاس هم ◽️با برادرهاى گيرايش به عَلقَم آمده ◾️اكبر شَهزاده، آن زيباتر از گل‌هاى سرخ، ◾️با حسين‏ بن‏ على، همراه و همدم آمده ◽️قاسم، آن نوباوۀ پور حسن، بر كربلا ◽️جاى بابايش چه زيبا و مُكرَّم آمده! ◾️خون اصغر از براى مُهر و امضاى قيام ◾️روز عاشورا به امر حقْ فراهم‏ آمده ◽️نام هفتاد و دو تن مانَد به دنيا تا ابد ◽️عزّت يزدان، شهيدان را مسلّم آمده ◾️جز شهادت، «داستانى» را نباشد آرزو ◾️در ره حق بر دلم اين گفته، مُلهَم آمده 📖 نوای نینوا، ص ۲۴ ـ ۲۶. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297 ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 ✅ خون خدا 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️روز عاشورا بشد محشر به‌پا در کربلا ◾️از زمین و آسمان پُر شد بلا در کربلا ▫️دین حق را «آدم»، اوّل در جهان کرد آشکار ▫️مهر شد مَنشورش از خون خدا در کربلا ◾️یک‌به‌یک، پیغمبران آماده‏ کردند راه را ◾️تا به پایان‏ بُرد امامْ آن راه را در کربلا ▫️خاتَم پیغمبران، اسلام را تکمیل‏ کرد ▫️با وَلایت، قصد او شد بَرمَلا در کربلا ◾️می‌توان گفت این سخن را با صَراحتْ هر کجا: ◾️«خدمتى کرده حسین بر انبیا در کربلا» ▫️گنج حق در خاک پاک کربلا گردید دفن ▫️تا بمانَد زندهْ دین اولیا در کربلا ◾️شاهدان از دست ساقى، مست و سیراب آمدند ◾️یافتند اندر عطشْ آب بقا در کربلا ▫️عارفان را رهنَما و، عاشقان را دلگشا ▫️هست مِصباح حقیقت در کجا؟ در کربلا ◾️کاش آید آن شبى که از براى دوستان ◾️«داستانى» می‌کند از دلْ دعا در کربلا! 📖 نوای نینوا، ص ۱۵ و ۱۶. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297 ، ، @benisiha_ir
🔴 📚 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ : 📗 نام کتاب: . 📁 موضوع کلیدی: مدایح و مراثى. 📂 موضوع تفصیلی: مجموعه‌اشعار ایشان دربارۀ مدح و مرثیۀ حضرت ، و . سلام الله تعالی علیهم. 🖨 چاپ: قم، انتشارات علّامه بنیسى، ۱۳۸۰ ش، جیبى، ۹۶ ص. برای خریدن این کتاب خواندنی، به انتشارات علّامه بنیسی (۰۹۱۲۵۵۱۲۱۴۶) پیامک دهید. 📖 این کتاب را در این نشانی بخوانید و دانلود کنید: http://benisiha.ir/297/ @benisiha_ir
✅ روز عاشورا 💧شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ دربارۀ شهادت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ : ◾️چه گويم از زمين كربلا در روز عاشورا؟ ◾️بيابان، خشک و داغ از تابش خورشيد سوزان بود ◽️دو لشكرْ روبه‏‌روى هم، يكى تشنه، يكى سيراب ◽️يكى مست شراب و مى، يكى با كام عطشان بود ◾️فضا را خاک و شن تاريک می‌کرد و از اين وحشت ◾️به سوى آسمان، طوفانى از فرياد و اَفغان بود ◽️يكى آهنگ نى می‌زد، دگر ذكر و دعا بر لب ◽️و آن از رى سخن‏ می‌گفت و اين مشغول قرآن بود ◾️كنار آب آتش‏‌زا لميده دشمنِ جانى ◾️ولى يار حقيقت، شاد و تشنه، فكر جانان بود ◽️دل بينندگان می‌شد ز غمْ تفتيده در آن روز ◽️ز خشم دشمنان، صحرا سراسر نار و نيران بود ◾️ميان شاهد و مشهود، ربطى بود تنگاتنگ ◾️حسين‏ بن‏ على، عاشق به ذات پاک سبحان بود ◽️زمينِ تشنه، تر می‌كرد لب از خون ثارالله ◽️لبش خشكيده‏ بود، امّا دلش مَسرور و شادان بود ◾️خيام اهل‏ بيت او پُر از اندوه و محنت بود ◾️ابوالفضل، آن يَلِ نامى، ز جان و دل، نگهبان بود ◽️لبان كودكانْ خشكيده و، چشمانشان در خواب ◽️صداى نوش‌نوش از لشكر دشمن، نَمايان‏ بود ◾️«بِنيسى»! كربلا درس شهادت داد و حرّيّت ◾️نمايان‏ شد كه راه حق، همان راه شهيدان بود 📖 نوای نینوا، ص ۱۶ و ۱۷. 💻 مشاهده و دانلود این کتاب، از راه لینک زیر: http://benisiha.ir/297 ، ، @benisiha_ir
🔴 💠 حضرت ـ سلام الله تعالی علیه. ـ بر حضرت صاحب‌الزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ‌ و همۀ شما، دوستداران ایشان، تسلیت باد. 💠 خوب است که اکنون به آن حضرت صلواتی هدیّه دهیم و سلامی عرض کنیم: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِ اللهِ؛ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ؛ اَیُّهَا الشَّهید! @benisiha_ir
🔴 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی 📦 سه‌شنبه‌شب در برنامۀ «سرزمین شعر» تلویزیون، یک «مصراع» مطرح شد تا شاعرانی که دوست دارند، آن را به «شعر» تبدیل کنند. این مصراع بر دلم نشست و شعری سرودم که به مناسبت سالروز ولادت حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ و حضرت امام جعفر صادق ـ سلام الله تعالی علیه. ـ آن را به شما، اعضای عزیز کانال، تقدیم می‌کنم: 🔹«ما کیستیم؟ آدم و حوّای دیگری» 🔹هستیم اگرچه اهل هوس‌های دیگری 🔸سرشار یوسُف‏یم به هنگام بندگی 🔸امّا درون ما است زَلیخای دیگری (ـ زَلیخا درست است؛ نه زُلیخا.) 🔹باید کنیم گریه و باید سفر کنیم 🔹با کشتی سکوت به دنیای دیگری (اشاره به ۲ ماجَرا از زندگی حضرت آدم ـ سلام الله تعالی علی نبیّنا و آله و علیه. ـ : ۱. ایشان و همسرشان، حوّا، ـ علیها السّلام. ـ پس از این که از میوۀ ممنوع خوردند، از بهشت به زمین هبوط کردند و حضرت آدم ـ علیه السّلام. ـ ۳۰۰ سال گریه کرد تا این که توبۀ ایشان از این ترک اَولی (ترک کار به‌تر) قبول شد!؛ ۲. آن حضرت خیلی کم سخن می‌گفت؛ چون خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ به ایشان فرموده بود: «سخنت را کم کن تا به همسایگی من برگردی.» لطفاً یک بار دیگر، این بیت را با توجّه به این دو مطلب بخوانید.) 🔸گرچه جواب جدول مجموع ما یکی است 🔸هر یک اسیر حلّ معمّای دیگری 🔹دنیا زیاد دیده نگار و «ولی»، ولی 🔹باشد حسینِ فاطمه مولای دیگری (مقصود از «ولی» نُخست، «ولیّ‌اللّه» به معنای «دوست خدا یا سرپرست انسان‌ها و... از طرف او» است.) 💞 لطفاً ـ هم حس‌وحالتان در هنگام خواندن این شعر و هم زیباترین بیت آن از نظر خودتان را به این‌جا بفرستید: @dooste_ketaab. ـ‌ اگر از این شعر خوشتان آمد، آن را به دیگران و گروه‌هایتان ارسال کنید. ، (علیه السّلام)، ، ، (علیه السّلام)، ، ، @benisiha_ir