🔴سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسیها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/2
🔹آلیفنت سپس می افزاید:
«افکار عمومی در ایران کماکان بر این اعتفاد باقی است که این ما بودیم که #رضاشاه را بر تخت سلطنت نشاندیم.
در این باره شکی نیست که دولت انگلستان نخستین دولتی بود که سلطنت او را به رسمیت شناخت و باعث این پیشقدمی، تلگرافات مکرر #سرپرسی_لرن (Sir Percy Lorain)، وزیرمختار سابق ما در تهران بود که چنین سیاستی را جدا توصیه میکرد. اما این عقیدهای که به ذهن ایرانیان فرو رفته که ما رضاشاه را خلق کردهایم، با توجه به حقایق اوضاع، کاملا صحیح نیست.» (ترجمه به نقل از شیخالاسلامی، جواد، قتل اتابک و شانزده مقاله تحقیقی دیگر، مقاله «گوشهای از فعالیتهای سیاسی شکرالله خان صدری(قوامالدوله)و روابط نزدیک او با سفارت انگلیس در تهران»، ص194)
🔸 آنچه در ابتدای نقل قول آمده است، اعتراف صریحی از سوی یک #مجرم است مبنی بر تلاش همیشگی بریتانیا برای اثرگذاری بر رخدادهای درونی ایران به منظور کسب منافع نامشروع. اما آنچه در قسمت دوم آمده، ادعایی است از سوی این کارگزار اخلالگر و تبهکار انگلیسی جهت پاک کردن ردپای بریتانیا در کودتای انگلیسی.
اما بر خلاف این سندنگاریها، مدارک دیگری وجود دارد که نشان میدهد ادعای #آلیفنت، کذب محض بوده و یا اینکه او از اقدامات مقامات منسوب به بریتانیا در تهران اطلاعی نداشته است!
🔹 اما برخلاف اظهارات آلیفنت، یکی دیگر از مقامات رسمی سفارت تهران در زمانه روی کار آمدن پهلویها، اعترافات جالبی در زمینه دخالتهای انگلستان در ایران دارد.
#هارولد_نیکلسون، متولد 1886 (پسر آرتور نیکلسون، کاردار سفارت بریتانیا در تهران در سالهای 1885 تا 1888)، در سال 1925 به مقام رایزن ارتقا یافته و پس پایان ماموریت سر پرسی لورن در تهران و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی به سمت کاردار سفارت بریتانیا میرسد. ارتباطات وثیق و اشراف اطلاعاتی وی در ماجرای کودتا و برآمدن سلسله منحوس پهلوی به گونهای است که همسر وی #ویکتوریا_ماری(به اختصار «ویتا»)سکویل-وست (Victoria Marry(Vita)Sackville-West)که همانند او یکی از نویسندگان در حوزه ادبیات بریتانیا است، به گفته برخی از منابع در برگزاری مراسم تاجگذاری رضاخان شرکت و یا بر آن نظارت داشته است. هارولد نیکلسون، با چنین پسزمینهای از مسئولیت و اطلاعات در سفارت بریتانیا، آن هم در زمانه تغییر پادشاهی ایران، در کتابی با عنوان صبحهای جمعه (Friday Mornings, 1941-1944)در این رابطه مینویسد:
🔸 It was to Lord Ironside that Reza owed his elevation from the ranks. The British general, inspecting one morning a detachment of the Persian Cossacks, was pardonably impressed by the martial bearing and the determined features of the trooper from Savad Kuh. It was as Sartib Reza that, but a few months later, he dashed with his Cossacks along the road from Kasvin and arrested the whole Persian Cabinet in Teheran. It was largely owing to another Englishman, Sir Percy Loraine, that he owed his subsequent rise to power. After the collapse of Lord Curzon’s Anglo-Persian Treaty of 1919 it was evident that Persia was heading for complete disintegration;the only hope was that she could be renovated under strong leadership from within;Sir Percy rightly foresaw that Reza Khan was capable of such regeneration. And thus it came about that the Q^ajar dynasty was deposed by the Majlis, and Reza Khan was able to affix the great diamond of the Moghuls, the Darya-i-Nur, to his khaki hat.
◀️ ترجمه متن
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
روایت تاریخی امام خمینی در خصوص بیعدالتیها پیش از انقلاب اسلامی
🔻#صحیفه_خوانی | 24 فروردین
🔹شما ملاحظه کردید سابق هم در ایران چه جور بود وضع، وضع حکومتها در هر بلادی چه بود. بنده در جوانی، خوب، آن حکومتهای زمان #قاجار را دیدم، بعد هم حکومتهای زمان اینها را.
🔸یک حکومت در یک بلدی که می آمد، مالک جان و مال مردم کانّه بود و مردم [باید] در مقابل او باید هیچ حرف نزنند. من خودم مشاهده کردم که حکومتی که در، مال ولایت #ثلاثها بود، در مرکزش #گلپایگان بود و آمده بود خمین. من بچه بودم. یکی از تجار درجه یک #خمین را که یک آدم بسیار متدین بود، بسیار آدم خوبی بود؛ حالا چه بهانه ای این مرد خبیث پیدا کرد، [نمی دانم] توی اتاقش رفته بودند، نشسته بودند، کشیدنش آوردندش توی حیاط، بستندش به چوب و به کف پایش چوب زدند، بعد هم آن فراش خبیثی که همراهش بود ـ من توی دالان وقتی داشت می رفت، دیدم ـ با چک به پشت گردنش زد تا بردند.
🔸حالا چی از او گرفتند، آن را دیگر من نمیدانم. وضع حکومتها اینطور بود. وضع آن بالاتر از حکومتها [را] هم که شما میدانید. خودتان که ادراک کردید زمان #رضاشاه چه بود، حالا چه بود. و شما نمیتوانید الآن پیدا کنید یک رئیس جمهوری در تمام رؤسای جمهور، مثل این رئیس جمهوری که ما داریم* ؛ که روحانی باشد و واقعاً روحانی باشد، واقعاً علاقه مند به روحانیت باشد، یا یک دولتی که مردم همراهش باشند.(24 فروردین 61، صحیفه امام، ج 16، ص185)
* این سخنرانی در زمان ریاستجمهوری آیتالله سیدعلی خامنهای انجام شده است.
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم
رضاخان و محمدرضا بازیچه ابر قدرت ها
🔻#صحیفه_خوانی | 22 اردیبهشت
🔹... شما میدانید که در ظرف پنجاه و چند سال در #ایران چه گذشت. مسلماً همه شما شاهد نبودید، از باب اینکه جوان هستید اغلب؛ لکن من از همان زمان، از #کودتای_رضاخان تا امروز، شاهد همه مسائل بودهام. #رضاخان آمد و ابتدا با چاپلوسی و اظهار #دیانت و سینه زدن و روضه بپا کردن و از این تکیه به آن تکیه رفتن در ماه محرّم، مردم را #اغفال کرد. پس از آنکه مستقر شد حکومتش، شروع کرد به مخالفت با #اسلام و# روحانیین، به طوری که مجالس #روضه ما هیچ امکان نداشت که منعقد بشود. اگر بعضی مجالس میخواست منعقد بشود، قبل از اذان صبح منعقد میشد که اول اذان تمام بشود. مأمورین دور میگردیدند برای اینکه نگذارند مجالسی باشد.
🔸#روحانیین را در هر جا که بودند یا به #حبس کشید، و یا بعضی را تلف کرد، کُشت. و در همان وقت آنهایی که #قیام کردند بر ضد رضا شاه، روحانیون بودند؛ که یک دفعه #مشهد قیام کرد و قضیۀ مسجد #گوهرشاد پیش آمد و قتل عموم، قتل عامی که در مسجد گوهرشاد واقع شد؛ و یک دفعه از #تبریز #قیام واقع شد و دنبال آن علمای بزرگ تبریز را گرفتند و #تبعید کردند؛ و ظاهراً به سُنْقُر تبعید کردند؛ و بعدش علمای #اصفهان قیام کردند؛ که در این قیام سایر علمای بلاد هم از همه جاها به #قم آمدند و مرکز را قم قرار دادند؛ لکن باز با حیله و با فشار این را هم ساکت کرد و خفه کرد؛ و دیدید که در مدت چندین سال که این مشغول به فعالیت بود و مشغول به سلطنت بود با مردم چه کرد و با ذخایر ما چه کرد؛ که شاید نتواند تاریخ درست اطلاع در آن پیدا بکند.
🔹و آن وقت که بنا شد برود، و رفت، #انگلستان اعلام کرد به وسیله رادیو دهلی ـ که آن وقت تحت نظر انگلستان بود ـ که #رضاشاه را ما آوردیم؛ و بعد از اینکه #خیانت کرد به ما، او را بردیم! وقتی که بردند او را، جواهرهای #ایران را در چمدانها گذاشتند و در کشتی گذاشتند او را، و خود او هم، یعنی جواهرها را خود او جمع کرد، چمدانها را پر کرد از جواهر. و با کشتی حرکتش دادند برای بیرون از ایران و در بین دریا ـ آنطوری که به ما آن وقت اطلاع دادند ـ در بین دریا یک کشتی دیگری آوردند و متصل به این کشتی کردند، و به او گفتند بیا توی این کشتی. رفت و گفت پس چمدانها چه؟ گفتند خوب آن هم میآید. او را بردند به جزیره موریس، و چمدانها هم به #انگلستان رفت!
🔸و بعد از او بر حسب، آنطوری که خود محمدرضا در یکی از کتابهایش نوشت «اینکه #متفقین که آمدند به ایران، صلاح دیدند که من باشم!» اعتراف کرد که متفقین او را #تحمیل کردهاند منتها بعد این را ـ از قراری که گفتند ـ از کتاب حذف کرده اند .. . این هم که خیانتش را دیگر همه شما و جنایتهایی که کرده ـ خصوصاً در این چند سال اخیر ـ همه اطلاع دارید. جنایاتی که او کرده است نمیشود همه مطلع باشند همه جنایات را؛ برای اینکه بعضی از جنایات همچو مخفی بوده است که کسی اطلاع از آن پیدا نکرده جز خود او، و بعضی از اشخاصی که خواص بودند؛ و کارش را هیچ کس مطلع نشده است غیر از خودش، و مثلاً کارتر یا امثال آنها. این هم وقتی که میخواست برود، ... جواهرات را جمع کرد؛ و علاوه بر آن، قرضهای زیاد در ایران گذاشته است از بانکها. هر چه توانستند اینها قرض کردند و رفتند. ... (22 اردیبهشت 58، صحیفه امام، ج 7، ص 249-251)
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴تبعیض رضاخان میان فرزندان دختر و پسر
اشرف پهلوی:
من تلگرامی به پدرم فرستادم و خواهش کردم اگر اجازه دهد بمانم و در مدرسهای اروپایی تحصیل کنم. پاسخ تلگراف او تند و کوتاه بود:
«دست از این مزخرفات بردار و بلافاصله به ایران برگرد.»
هیچ توضیح دیگری نبود ولی همین نیز خاص #رضاشاه بود. مهم نبود که پدرم تا چه اندازه اجازه تحصیل در ایران به من میدهد وقتی که پی بردم برای همیشه از فرصتهایی که به برادرهایم میدهد محروم هستم عصبانی و سرخورده و آزرده شدم. با اینکه نومید و خشمگین بودم فکر نافرمانی را هم نمیتوانستم بکنم.(اشرف پهلوی، چهرههایی در یک آینه، ص49-48 - درج شده در سخن سردبیر فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش66-65)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسیها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/٢
🔹آلیفنت سپس می افزاید:
«افکار عمومی در ایران کماکان بر این اعتفاد باقی است که این ما بودیم که #رضاشاه را بر تخت سلطنت نشاندیم.
در این باره شکی نیست که دولت انگلستان نخستین دولتی بود که سلطنت او را به رسمیت شناخت و باعث این پیشقدمی، تلگرافات مکرر #سرپرسی_لرن (Sir Percy Lorain)، وزیرمختار سابق ما در تهران بود که چنین سیاستی را جدا توصیه میکرد. اما این عقیدهای که به ذهن ایرانیان فرو رفته که ما رضاشاه را خلق کردهایم، با توجه به حقایق اوضاع، کاملا صحیح نیست.» (ترجمه به نقل از شیخالاسلامی، جواد، قتل اتابک و شانزده مقاله تحقیقی دیگر، مقاله «گوشهای از فعالیتهای سیاسی شکرالله خان صدری(قوامالدوله)و روابط نزدیک او با سفارت انگلیس در تهران»، ص١٩۴)
🔸 آنچه در ابتدای نقل قول آمده است، اعتراف صریحی از سوی یک #مجرم است مبنی بر تلاش همیشگی بریتانیا برای اثرگذاری بر رخدادهای درونی ایران به منظور کسب منافع نامشروع. اما آنچه در قسمت دوم آمده، ادعایی است از سوی این کارگزار اخلالگر و تبهکار انگلیسی جهت پاک کردن ردپای بریتانیا در کودتای انگلیسی.
اما بر خلاف این سندنگاریها، مدارک دیگری وجود دارد که نشان میدهد ادعای #آلیفنت، کذب محض بوده و یا اینکه او از اقدامات مقامات منسوب به بریتانیا در تهران اطلاعی نداشته است!
🔹 اما برخلاف اظهارات آلیفنت، یکی دیگر از مقامات رسمی سفارت تهران در زمانه روی کار آمدن پهلویها، اعترافات جالبی در زمینه دخالتهای انگلستان در ایران دارد.
#هارولد_نیکلسون، متولد ١٨٨۶ (پسر آرتور نیکلسون، کاردار سفارت بریتانیا در تهران در سالهای ١٨٨۵ تا ١٨٨٨)، در سال ١٩٢۵ به مقام رایزن ارتقا یافته و پس پایان ماموریت سر پرسی لورن در تهران و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی به سمت کاردار سفارت بریتانیا میرسد. ارتباطات وثیق و اشراف اطلاعاتی وی در ماجرای کودتا و برآمدن سلسله منحوس پهلوی به گونهای است که همسر وی #ویکتوریا_ماری(به اختصار «ویتا»)سکویل-وست (Victoria Marry(Vita)Sackville-West)که همانند او یکی از نویسندگان در حوزه ادبیات بریتانیا است، به گفته برخی از منابع در برگزاری مراسم تاجگذاری رضاخان شرکت و یا بر آن نظارت داشته است. هارولد نیکلسون، با چنین پسزمینهای از مسئولیت و اطلاعات در سفارت بریتانیا، آن هم در زمانه تغییر پادشاهی ایران، در کتابی با عنوان صبحهای جمعه (Friday Mornings, 1941-1944)در این رابطه مینویسد:
🔸 It was to Lord Ironside that Reza owed his elevation from the ranks. The British general, inspecting one morning a detachment of the Persian Cossacks, was pardonably impressed by the martial bearing and the determined features of the trooper from Savad Kuh. It was as Sartib Reza that, but a few months later, he dashed with his Cossacks along the road from Kasvin and arrested the whole Persian Cabinet in Teheran. It was largely owing to another Englishman, Sir Percy Loraine, that he owed his subsequent rise to power. After the collapse of Lord Curzon’s Anglo-Persian Treaty of 1919 it was evident that Persia was heading for complete disintegration;the only hope was that she could be renovated under strong leadership from within;Sir Percy rightly foresaw that Reza Khan was capable of such regeneration. And thus it came about that the Q^ajar dynasty was deposed by the Majlis, and Reza Khan was able to affix the great diamond of the Moghuls, the Darya-i-Nur, to his khaki hat.
◀️ ترجمه متن
🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فاجعه خونین فیضیه/بخش دوم
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/22
🔸يک جوان پرشور روحانى به اسم « #سيدرضا_موسوى_اردستانى» كه نزديک منبر نشسته بود، مردى را ديد كه در كنارش نشسته، مرتب صدا به صلوات بلند مىكند، به گمان آنكه تمام اين بساط زير سر همين يک نفر است به او حمله كرد و مشت محكمى به دهان او كوبيد كه يكباره صدها مشت از چپ و راست بر سر و صورت آن #سيد_روحانى فرود آمد كه بكلى او را گيج و از خود بیخود ساخت! عمامه از سرش افتاد و همانند توپ با مشتهاى سنگين نابكارانى كه اطراف منبر را تا شعاع وسيعى اشغال كرده بودند به هر سو پرت شد و با زحمت، خود را از آن صحنه بيرون كشيد!
🔹مردم كه متوجه روى دادن حادثهاى در پاى منبر شده بودند، از هر طرف سر مىكشيدند تا ببينند چه جريانى روى داده است و بعضى از جاى خود برمىخاستند و مىكوشيدند خود را به محل حادثه نزديک كنند، ليكن آقاى انصارى كه سخت كوشش داشت آرامش مجلس به هم
نخورد، كوشيد كه با شوخى و بذلهگويى جريان را به اصطلاح «ماست مالى كند»! از اين رو مردم را دعوت به آرامش و سكوت كرد و اظهار داشت: «بنشينيد! چيزى نيست، چند نفر پاى منبر ما، سر يک دانه سيگار كشمكش داشتند! تمام شد»! و از آنجا كه دريافت تمام افرادى كه دور منبرش چمپاتمه زده با چشمان شرارتبار به او خيره شدهاند، به گفته خودش «عوضى»! هستند كه براى برهمزدن مجلس و آشوبگرى به آنجا آمدهاند، كمى وحشت كرد و لحن سخن را عوض كرد و با زبان نرم خواست آن دژخيمان وحشى را رام و آرام ساخته، از شرارت و آشوبگرى بازدارد! از اين رو با لحنى ملايم اظهار كرد: «ما كه با كسى سر جنگ نداريم، ما در اينجا جمع شدهايم تا براى ششمين پيشواى شيعيان، ذكر مصيبتى بكنيم و اگر حرفى مىزنيم، سخنى مىگوييم، جز نصيحت مشفقانه منظورى نداريم، ما وظيفه داريم خير و صلاح ملك و ملت را ...» صداى صلوات..
🔸بار ديگر طنين افكند! او كه از اين صلوات فرستادنها و در حقيقت «پارازيت» دژخيمان شاه به ستوه آمده بود، يكباره فرياد كشيد: «آى مردم! آى مسلمانهايى كه از صدها فرسنگ راه به اين شهر مقدس آمدهايد، به شهر و ديار خود كه بازگشتيد به همه برسانيد كه ديگر به روحانيت، اجازه ذكر مصيبت براى رئيس مذهب جعفرى هم نمىدهند...» كه بار ديگر صداى صلوات، رشته سخن را از كفَش ربود! او كه مىديد به هيچوجه نمىتواند سخن بگويد و اوضاع وخيمتر از آن است كه فكر مىكرده است، فوراً سر و ته مطلب را جمع كرد و از منبر پايين آمد.
🔹به محض آنكه آقاى انصارى قدم از منبر پايين گذاشت، يكى از دژخيمان شاه از جا پريد و ميكروفن را گرفت و عربده سرداد: «به روح پرفتوح اعليحضرت فقيد #رضاشاه كبير»! بلندگو قطع شد و صدايى از ميان جمعيت برخاست كه: خفهشو!
🔸مجلس بر هم ريخت، داد و فرياد، حمله و فرار، حركات ديوانهوار و وحشتانگيز، عربده مستانه، صداى دلخراش بگير، بگير، بزن، بزن! و ... مردم را بكلى كلافه و حيرتزده كرده بود! كسى نمىدانست چه خبر است؟ حمله و گريز براى چيست؟ و حمله از طرف كيست؟ وحشت و دلهره
همه را گرفته بود و از آنجا كه بيشتر شركتكنندگان در مجلس، اهل دهات و روستاها بودند و از اينگونه مناظر غيرعادى و مرموزانه كمتر ديده و شايد هرگز نديده بودند، سخت وحشت كرده، پا به فرار گذاشتند!
🔹هجوم مردم به سوى درب خروجى مدرسه به اندازهاى شديد بود كه حركت به كندى و زحمت صورت مىگرفت و خارج شدن را دشوار مىكرد. هركس مىكوشيد به هر صورتى كه هست پاى خود را از مهلكه و معركه بيرون بكشد! و جان خود را نجات دهد! ديرى نپاييد كه مدرسه از جمعيت خالى شد! فقط روحانيان و عدهاى از مردم باقى ماندند با مشتى دژخيمان خونآشام شاه كه همانند درندگان جنگل، مرتب نعره مىزدند و حمله مىكردند.
🔊 رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسیها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/٢
🔹آلیفنت سپس می افزاید:
«افکار عمومی در ایران کماکان بر این اعتفاد باقی است که این ما بودیم که #رضاشاه را بر تخت سلطنت نشاندیم.
در این باره شکی نیست که دولت انگلستان نخستین دولتی بود که سلطنت او را به رسمیت شناخت و باعث این پیشقدمی، تلگرافات مکرر #سرپرسی_لرن (Sir Percy Lorain)، وزیرمختار سابق ما در تهران بود که چنین سیاستی را جدا توصیه میکرد. اما این عقیدهای که به ذهن ایرانیان فرو رفته که ما رضاشاه را خلق کردهایم، با توجه به حقایق اوضاع، کاملا صحیح نیست.» (ترجمه به نقل از شیخالاسلامی، جواد، قتل اتابک و شانزده مقاله تحقیقی دیگر، مقاله «گوشهای از فعالیتهای سیاسی شکرالله خان صدری(قوامالدوله)و روابط نزدیک او با سفارت انگلیس در تهران»، ص١٩۴)
🔸 آنچه در ابتدای نقل قول آمده است، اعتراف صریحی از سوی یک #مجرم است مبنی بر تلاش همیشگی بریتانیا برای اثرگذاری بر رخدادهای درونی ایران به منظور کسب منافع نامشروع. اما آنچه در قسمت دوم آمده، ادعایی است از سوی این کارگزار اخلالگر و تبهکار انگلیسی جهت پاک کردن ردپای بریتانیا در کودتای انگلیسی.
اما بر خلاف این سندنگاریها، مدارک دیگری وجود دارد که نشان میدهد ادعای #آلیفنت، کذب محض بوده و یا اینکه او از اقدامات مقامات منسوب به بریتانیا در تهران اطلاعی نداشته است!
🔹 اما برخلاف اظهارات آلیفنت، یکی دیگر از مقامات رسمی سفارت تهران در زمانه روی کار آمدن پهلویها، اعترافات جالبی در زمینه دخالتهای انگلستان در ایران دارد.
#هارولد_نیکلسون، متولد ١٨٨۶ (پسر آرتور نیکلسون، کاردار سفارت بریتانیا در تهران در سالهای ١٨٨۵ تا ١٨٨٨)، در سال ١٩٢۵ به مقام رایزن ارتقا یافته و پس پایان ماموریت سر پرسی لورن در تهران و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی به سمت کاردار سفارت بریتانیا میرسد. ارتباطات وثیق و اشراف اطلاعاتی وی در ماجرای کودتا و برآمدن سلسله منحوس پهلوی به گونهای است که همسر وی #ویکتوریا_ماری(به اختصار «ویتا»)سکویل-وست (Victoria Marry(Vita)Sackville-West)که همانند او یکی از نویسندگان در حوزه ادبیات بریتانیا است، به گفته برخی از منابع در برگزاری مراسم تاجگذاری رضاخان شرکت و یا بر آن نظارت داشته است. هارولد نیکلسون، با چنین پسزمینهای از مسئولیت و اطلاعات در سفارت بریتانیا، آن هم در زمانه تغییر پادشاهی ایران، در کتابی با عنوان صبحهای جمعه (Friday Mornings, 1941-1944)در این رابطه مینویسد:
🔸 It was to Lord Ironside that Reza owed his elevation from the ranks. The British general, inspecting one morning a detachment of the Persian Cossacks, was pardonably impressed by the martial bearing and the determined features of the trooper from Savad Kuh. It was as Sartib Reza that, but a few months later, he dashed with his Cossacks along the road from Kasvin and arrested the whole Persian Cabinet in Teheran. It was largely owing to another Englishman, Sir Percy Loraine, that he owed his subsequent rise to power. After the collapse of Lord Curzon’s Anglo-Persian Treaty of 1919 it was evident that Persia was heading for complete disintegration;the only hope was that she could be renovated under strong leadership from within;Sir Percy rightly foresaw that Reza Khan was capable of such regeneration. And thus it came about that the Q^ajar dynasty was deposed by the Majlis, and Reza Khan was able to affix the great diamond of the Moghuls, the Darya-i-Nur, to his khaki hat.
◀️ ترجمه متن
🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
جریان حجــابزُدایی در تـــاریخ معــاصــر ایــران
🔹مبارزه با حجاب زنان مسلمان کشور که اصطلاحاً به #کشف_حجاب معروف شده، حاصل یکی از باورهای رضاخان پهلوی است؛ باور به دینزدایی، اسلامستیزی و مبارزه با اعتقادات مذهبی مردم.
🔸«کشف حجاب» مهمترین سوغات سفر #رضاشاه به #ترکیه بود. گرچه از ۱۳۱۴ که فرمان کشف حجاب صادر شد تا مدت ۶ سال دستگاه حکومتی رضاخان تلاش کرد، با زور و سرکوب و ارعاب به مقابله با حجاب زنان بپردازد؛ ولی این تلاش موفق نبود و بهمحض سقوط رضاشاه آنچه در جامعه عیان مینمود، بازگشت خیل عظیم زنان مسلمان به سمت حجاب بود.
🔹درباره تاریخ حجاب در ایران، از جمله مسئله کشف حجاب در دوره رضاشاه و نیز وضعیت حجاب در دوره #پهلوی_دوم کتابهای بسیاری نوشته شده است؛ در متن پیش رو به سیر جریان حجابزُدایی در تاریخ معاصر ایران پرداخته است که در ادامه مرور میکنیم...
متن کامل در خبرگزاری رسمی حوزه علمیه
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
📌 چپاولگریهای پهلوی اول از منبع ملی نفت ایران
🔷 #سر_ریدر_بولارد، به عنوان وزیر مختار و سپس سفیر ویژه #بریتانیا در #ایران، در مراسم تقدیم استوارنامه، مذاکره ما با #رضاشاه پیرامون این مسئله بود که چگونه میتوانیم در موقعیت جنگی موجود، رضایت خاطر او را از نظر تجارت خارجی ایران فراهم آوریم. شاه قبلاً سفارش مقداری اسلحه و ریل آهن به انگلیس داده بود، ولی پس از گسترش جنگ، مایوس از تحویل مقدار کمی از ریلها، دنباله کار را متوقف کرده بودیم.
🔶 با اینکه رضاشاه قبلاً اعتباری به مبلغ ۲۵ میلیون پوند برای خرید اسلحه در اختیار دولت انگلیس قرار داده بود، معالوصف موقعی که فهمید نخواهد توانست به سلاحهای مورد نظرش دست یابد، از پافشاری در به دست آوردن آنها صرفنظر کرد. دولت انگلیس نیز در مقابل، با کمال آزادیمنشی اجازه داد کلیه کالاهایی که رضاشاه قبل از شروع جنگ به دولت #آلمان سفارش داده بود، وارد ایران شود.
🔷 آنچه بولارد به آن اذعان کرده، موارد جالب و بسیار مهمی را از شیوه تعامل #حکومت_استعماری_بریتانیا با پادشاهی وقت ایران در زمان #پهلوی_اول بهخوبی به نمایش میگذارد که میتوان آن را در نکات ذیل خلاصه کرد:
نقض عهد و بیوفایی انگلیسیها با وجود دریافت مبالغ ایران، بدون بازگرداندن آن یا حتی جبران خسارت به خاطر تأخیر یا لغو کامل قرارداد ایران،
وقاحت انگلیسیها در اجازه انجام معاملات میان ایران و آلمان - آن هم محدود به سفارشهایی که پیش از شروع جنگ بودهاند با توصیف وقاحتآمیز «کمال آزادمنشی» از نظر بولارد،
موافقت رضاخان با عدم تعهد انگلستان باوجود پرداخت ۲۵ میلیون پوند به آنها در ازای تسلیحات و ریل راهآهن، و پذیرش حقارت محدودیت روابط تجاری ایران با آلمان، که کاملاً برخلاف تصویری از شدت احساسات ملیگرایانه رضاخان و سوءظن او به خارجیها میباشد
🖇 متن کامل فصلنامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید.
#فصلنامه_۱۵_خرداد #صادق_علیپور #سر_ریدر_بولارد #ایران #رضاشاه #پهلوی_اول #ایران #انگلیس #بریتانیا #آلمان #حکومت_استعماری_بریتانیا
🆔 @Bonyadtarikh
📌 میرزا صادق آقا مجتهد تبریزی و جنبش اجتماعی مشروطه
🔷 حرکت مشروطه در ایران واکنشهای متنوعی از سوی اقشار مختلف مردم داشت؛ ابتدا مطالبات حول تأسیس عدالتخانه بود و سپس خواستار مشروطه شدند. علما نقش فعالی در این جریان ایفا کردند و آثار و سخنانی از خود به جا گذاشتند. با این حال برخی از این علما، مانند #آیتالله_میرزا_صادق_مجتهد_تبریزی و رسالههای انتقادی او نسبت به مشروطه، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. یکی از مهمترین جدالهای فکری #مشروطه، اختلاف میان مشروطهطلبان و مشروعهخواهان بود که بلافاصله پس از پیروزی مشروطه شکل گرفت. مشروعهخواهان معتقد بودند مشروطه با اسلام و شریعت ناسازگار است و بر لزوم رعایت احکام دینی در قوانین تأکید داشتند. نمایندگان این گروه عمدتاً رهبران دینی و مراجع تقلید بودند.
🔶 میرزا صادق تبریزی علاوه بر مخالفت با مشروطه، در برابر استبداد #قاجار و #پهلوی نیز مقاومت کرد و به این دلیل به قم تبعید شد. #امام_خمینی او را مرجع تأثیرگذار تبریز در عصر پهلوی دانسته و مبارزات او در مقابله با سیاستهای ضد اسلامی #رضاشاه را یادآور شده است. در #نهضت_مشروطه، روحانیان نقش اصلی را در شکلگیری و هدایت نهضت داشتند؛ مردم با همراهی گسترده خود زمینه موفقیت آن را فراهم آوردند؛ روشنفکران غربگرا مشروطه را به سمت غربگرایی سوق دادند و دربار عمدتا برای حفظ منافع خود با مشروطه مخالف بود. در تبریز تمامی این عناصر نقشی ویژه و چشمگیر داشتند.
🔷 علما به دو گروه مشروطهخواه و مشروعهخواه تقسیم شدند. گروه دوم معتقد بود در جامعه اسلامی نیازی به قوانین جدید نیست و باید شریعت ملاک باشد. برخی حتی اصل مشروطیت را رد کردند و برخی دیگر آن را تنها تحت شرایط خاصی که پاسدار شریعت باشد، پذیرفتند. میرزا صادق ابتدا با مشروطهخواهان همکاری داشت اما پس از مدتی به صف مشروعهخواهان پیوست؛ حتی با ارسال تلگرافهایی به شاهان وقت، خواستار لغو مشروطیت شد و مشارکت فعالی در مهاجرت علما (مهاجرت کبری) داشت.
🔶 اعتراضات و مهاجرتهای متوالی علما ناشی از عدم تحقق وعدههای اصلاحاتی و مقاومت درباریان بود. میرزا صادق نیز با حمایت از علمای مهاجر و ارسال تلگراف، مخالفت خود با ظلم و بیعدالتی را اعلام نمود. برخی نوگرایان مذهبی که در آغاز خواهان اصلاحات اسلامی بودند، بعدتر به دلیل ناسازگاری مشروطه با اسلام، آن را نوعی الحاد دانسته و به حمایت از محمدعلی شاه و اتحاد با دربار روی آوردند. میرزا صادق یکی از چهرههای شاخص این جریان بود.
🔷 بسیاری از مخالفان مشروطه آن را معادل نظامهای سیاسی اروپایی میدانستند و به دلیل تفاوتهای بنیادین، آن را برای ایران نامناسب تلقی میکردند. میرزا صادق نیز با رشد تضاد میان مشروطه و اسلام، آثار انتقادی متعددی در این زمینه نوشت و از مخالفان سرسخت این رویکرد بود. تلاشهای متفکران مخالف مشروطه، مانند دو رساله انتقادی میرزا صادق، به گسترش بحثهای ایدئولوژیک و نگارش آثاری در رد و نقد مشروطه انجامید. او نیز پس از پی بردن به ناسازگاری قطعی مشروطه با شریعت، بر ضرورت مرزبندی آن با حکومت اسلامی تأکید کرد و مشروطه مشروعه را نیز ناکام دانست.
🖇 متن کامل را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید
#فصلنامه_۱۵_خرداد #دکتر_معصومه_قرهداغی #غلامرضا_دوستزاده #امام_خمینی #آیتالله_میرزا_صادق_مجتهد_تبریزی #میرزا_صادق_آقا_مجتهد_تبریزی #مشروعهخواهان #مشروطهطلبان #جنبش_اجتماعی #مشروطه #قاجار #پهلوی #رضاشاه #نهضت_مشروطه
🆔 @Bonyadtarikh
📌 نقش انگلستان در فرقهسازیهای معاصر ایران
🔷 در طول تاریخ معاصر، ایران همواره عرصه رقابت و دخالت قدرتهای خارجی، به ویژه #انگلستان بوده است. موقعیت استراتژیک کشور و منابع کلان نفتی باعث شده منافع حیاتی انگلستان با تحولات ایران گره بخورد. انگلیسیها از اواخر #قاجار تا پایان #پهلوی دوم همواره در پی یافتن راههایی برای حفظ جایگاه و منافعشان بودهاند. یکی از مهمترین روشهایی که برای کنترل اوضاع داخلی ایران در پیش گرفته شد، ایجاد فرقهها و گروههای مذهبی-سیاسی با هدف تفرقه افکنی، تضعیف همبستگی ملی و انحراف افکار عمومی از موضوعات کلیدی بود.
🔶 پس از پایان دیکتاتوری #رضاشاه و آغاز دوران بحران و ناامنی سیاسی در دهه بیست، زمینه برای نفوذ بیشتر انگلیس فراهم شد. با افزایش میل مردم به استقلال و رشد جنبشهایی مثل #ملی_شدن_نفت، انگلیسیها استفاده از حربههای قدیمی استعمار را در دستور کار قرار دادند. یکی از برجستهترین این حربهها، سیاست «#فرقهسازی» بود، به گونهای که با پرورش رهبران مذهبی یا به ظاهر مذهبی و حمایت از آنها، گروههایی در مناطق حساس کشور ایجاد شد تا مردم را مشغول مسائل حاشیهای و درونی کنند و بدین طریق از #نهضتهای_ملی غافل شوند.
🔷 نمونه بارز این سیاست، ایجاد فرقه «#طلوعیان» در مناطق لرنشین جنوب غرب ایران بود. این فرقه با چهرهای مذهبی و مناسکی عجیب، به رهبری شخصی به نام مستر جیکاک، افسر اطلاعاتی شرکت نفت انگلیس، پایهگذاری شد. او با تسلط به فرهنگ و باورهای محلی و جا زدن خود به عنوان یک زاهد و عارف، به مرور اعتماد مردم را جلب کرد. جیکاک با راه اندازی فرقهی طلوعیان، تلاش کرد تا مقاومت و اعتراض مردم نسبت به امتیازهای نفتی انگلستان و ملی شدن نفت را تضعیف کند. مناسک خاص، ترویج خرافات، محدودکردن روابط اجتماعی و القای تقدیرگرایی، از شیوههای او برای کنترل فکری و اجتماعی پیروان فرقه بود.
🔶 فرقه طلوعیان با حمایت ضمنی دستگاههای اداری و امنیتی انگلیس و بهرهگیری از فضای ناامن دوران قاجار و اوایل پهلوی، توانست دامنه نفوذ خود را در مناطق بختیاری و بین عشایر گسترش دهد. فعالیت این گروه باعث شد بخش بزرگی از پویایی اجتماعی و همبستگی مردم این مناطق، در مسیر اهداف استعماری هدایت شود و انرژی اعتراض به چالشهای درونی و مذهبی معطوف گردد. همزمان با این فرایند، موقعیت شغلی و منافع اقتصادی افراد وابسته به فرقه تقویت شد؛ اما در عمل محرومیت ملی و منطقهای را تعمیق بخشید.
🔷 سیاستهای فرقهسازی انگلستان صرفاً به گروه طلوعیان محدود نبود، بلکه نمونههای مشابهی در دیگر نقاط کشور نیز دیده میشود. هدف نهایی این اقدامات، جلوگیری از #انسجام_ملی و شکلگیری جنبشهای مردمی مستقل بود. استعمارگران با پرداختن به شکافهای قومی، منطقهای و مذهبی و برجستهکردن اختلافات، همواره سعی کردهاند تا ایران را کشوری تکهتکه و بیثبات نگه دارند.
🔶 این روایت تاریخی بار دیگر نشان میدهد که توجه و آگاهی جامعه نسبت به سیاستهای تفرقهانگیز و فرقهساز، همچنان یک ضرورت پیش روی جامعه ایران است. شناخت تجربههای گذشته، بالا بردن آگاهی و حساسیت فرهنگی و تاریخی، ابزار مهمی برای ناکام گذاشتن برنامههای مشابه در عصر امروز محسوب میشود. مردمی که سرگذشت خویش را بدانند، بهتر میتوانند در مقابل تکرار چنین سناریوهایی مقاومت کنند و به سوی همبستگی و پیشرفت گام بردارند.
🖇 متن کامل را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید
#فصلنامه_۱۵_خرداد #پیمان_محمودی #فرقهسازی #انگلستان #قوم_بختیاری #طلوعیان #انگلستان #قاجار #پهلوی #رضاشاه #ملی_شدن_نفت #نهضتهای_ملی #انسجام_ملی
🆔 @Bonyadtarikh
📌 بازکاوی کارکردهای فرهنگی عزاداری در دوره پهلوی اول و علل مخالفت رضاخان با مذهب
🔷 از نخستین روزهای ورود تشیع به ایران و استقرار آن در #قم، فرهنگ و آموزههای حسینی آرامآرام جای خود را در جان جامعه ایرانی باز کرد. رسمیت یافتن تشیع در عصر صفویه، نقطه عطفی بود که هویت و باورهای شیعی را در همه عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور گسترش داد و عمق تازهای به ارزشهای دینی بخشید. در این روند، علمای شیعه با تکیه بر آموزههای #عاشورا و فرهنگ #قیام_امام_حسین(ع)، بنیان تمدن دینی را پایهریزی کردند و ابزارها و زمینههایی برای مهندسی هویت فرهنگی جامعه ایجاد ساختند.
🔶 با پیوند عمیق عاطفی و فکری، و تکیه بر آزادیخواهی، دینمداری و کرامت انسانی، از طریق مراسم سوگواری و انتقال نسل به نسل، جامعیت و پایداری خود را تضمین نمود. از این منظر عزاداریهای حسینی، همواره نقشی مهم فراتر از جنبه سوگواری داشته و بستری برای پایداری تفکر، آگاهی تاریخی و مقاومت اجتماعی در جامعه شیعی به شمار رفته است.
🔷 در دوره معاصر و به ویژه با به قدرت رسیدن #رضاشاه_پهلوی، صحنه فرهنگی کشور دستخوش سیاستهایی تازه گشت؛ سیاستهایی که با هدف تضعیف هویت اسلامی و نفوذ تدریجی ارزشهای غربی تدوین و اجرا شد. این برنامهها با دخالت استعمار و حمایت غرب، مسیر نفوذ آیینهای بیگانه در فرهنگ جامعه را هموار و تلاش گستردهای برای حذف عناصر اصیل دینی، از جمله مراسم عزاداری عاشورا، عملیاتی کرد. نمونه روشن این روند را میتوان در اجرای سیاستهایی همچون #کشف_حجاب و محدود نمودن شعائر شیعی مشاهده کرد.
🔶 مراکز عزاداری بزرگ مانند تکیه قزاقخانه و اماکن مذهبی در شهرهایی چون قم، نه فقط محل برگزاری شعائر دینی، بلکه کانونهای همبستگی اجتماعی و اعتراض به سیاستهای سلطه و استحاله فرهنگی بودند. در آغاز دوره حکومت، رضاخان برای کسب مشروعیت بین مردم و علما، تلاش کرد خود را پذیرفته آیین عزاداری نشان دهد و حتی در بعضی مراسم شرکت کرد، اما با تثبیت جایگاهش، مسیر مقابله آغاز شد و گامبهگام محدودیتها بر عزاداریهای حسینی افزایش یافت.
🔷 وقایع پس از #مشروطه و رشد #جریان_غربگرایی، سبب شد بخشهایی از اجتماع شاهد کاهش نقش روحانیت باشد و سنتهای دیرین عزاداری دچار رکود نسبی شود. موج سیاستهای جدید، با حمایت روشنفکران غربزده، روحانیون را به حاشیه کشاند و نهادهای دینی را در معرض ضعف و انزوا قرار داد و انگیزههای دینی و ملی را هدف گرفت.
🔶 در این میان، روحانیت شیعه با حضور مؤثر در محافل عزاداری و پاسداری از سنتهای مذهبی، کانونهای مقاومت فرهنگی را فعال نگه داشت و برنامههای مبارزهآمیز خود را در تقابل با پروژههای دولت پی گرفت. در نتیجه، فرهنگ عاشورا و مراسم عزاداری، علیرغم همه قیود و ممنوعیتها، همچنان در بطن جامعه جاری ماند و صدای اعتراض فرهنگی را پویا نگه داشت.
🔷 مجموعه این کشاکشها، تأثیری ژرف بر رابطه حکومت، دین و فرهنگ بر جای گذاشت و عزاداری حسینی را به نماد ایستادگی در برابر استحاله فرهنگی بدل کرد. بدین ترتیب، انتقال فرهنگ عاشورا، حضور ادامهدار روحانیت و مقاومت در برابر سیاستهای فرهنگزدای رضاخان، روایت پایداری یک سنت تاریخی را در سیر وقایع ایران معاصر ترسیم کرد.
🖇 متن کامل فصلنامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید
#فصلنامه_۱۵_خرداد #دکتر_اصغر_منتظرالقائم #دکتر_محمدعلی_چلونگر #عبدالعلی_ترابی_ورنوسفادرانی #عزاداری #کارکرد_فرهنگی #فرهنگ_غربی #استعمار #قم #عاشورا #قیام_امامحسین #فرهنگ_حسینی #رضاشاه_پهلوی #رضاشاه #پهلوی_اول #کشف_حجاب #مشروطه #جریان_غربگرایی
🆔 @Bonyadtarikh