eitaa logo
#کارتون و #فیلم های #قدیمی #نوستالژی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
12 فایل
جهت پیام و تبادل با این آیدی در تماس باشید. 👇 @admin_ghadimiii « کپی برداری از مطالب و فیلم و کارتون ها، حرام است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 😇 (بادمجان (یا بادنجان) بم آفت ندارد) از این مانند بسیاری از ضرب‌المثل‌ها، هم به طعنه و از جنبه منفی، و هم برای تعریف و تمجید استفاده می‌شود و اغلب در هر دو مورد، حالتی از و هم دارد. وقتی کسی آنچنان سرسخت باشد که از همه یا بیشتر بلاها جان سالم به‌ در ببرد، و یا از هر شکستی مثلا شکست مالی و غیره... سربلند بیرون بیاید، و کلا در هر زمینه‌ای با موفقیت پیش برود، از این در مقام تعریف از او استفاده می‌شود. گاهی هم برای توهین و طعنه و از روی ناراحتی به افرادی گفته می‌شود که به هر دلیلی چه درست و چه غلط، ممکن است مورد تایید و عنایت گوینده نباشند. اغلب هر دو جنبه منفی و مثبت این مثل هنگامی استفاده می‌شود که ابتدا حین محاوره و صحبت، خبری در مورد بیماری یا اتفاقی بد برای شخص مورد نظر به گوش شنونده و مخاطب برسد، و آنگاه مخاطب در پاسخ از این استفاده می‌کند. برای مثال شخصی به دیگری می‌گوید: فلانی است. آنگاه اگر شخص مورد تایید شنونده باشد، او در پاسخ می‌گوید: نگران نباش. خوب میشه. بادمجان بمه، آفت نداره. حال اگر شخص بیمار مورد تایید وی نباشد همین جمله را با طعنه و پوزخند و حتی نفرت ادا می‌کند. گفته می‌شود احتمالا دلیل استفاده از این مثل به شرایط بم برمی‌گردد و این نکته که چون بادمجان بم در شرایط خوبی رشد می‌کند، کمتر از بادمجان‌های شهرهای دیگر آسیب می‌بیند. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (آش نخورده و دهن سوخته) در زمان‌هاي‌ دور، مردي در بازارچه حجره اي داشت و مي فروخت . شاگرد او پسر خوب و مودبي بود وليكن كمي خجالتي بود. مرد تاجر همسري كدبانو داشت كه دستپخت خوبي داشت و آش هاي خوشمزه او دهان هر كسي را آب مي انداخت. روزي مرد شد و نتوانست به دكانش برود. شاگرد در دكان را باز كرده بود و جلوي آنرا آب و جاروب كرده بود ولي هر چه منتظر ماند از تاجر خبري نشد. قبل از ظهر به او خبر رسيد كه حال تاجر خوب نيست و بايد دنبال دكتر برود. . پسرك در دكان را بست و دنبال دكتر رفت . دكتر به منزل تاجر رفت و او را معاينه كرد و برايش نوشت بيرون رفت و را خريد وقتي به خانه برگشت ، ديگر ظهر شده بود. پسرك خواست دارو را بدهد و برود ، ولي تاجر خيلي اصرار كرد و او را براي ناهار به خانه آورد همسر تاجر براي ناهار پخته بود را انداختند و كاسه هاي آش را گذاشتند . تاجر براي شستن دستهايش به حياط رفت و همسرش به برگشت تا قاشق ها را بياورد پسرك خيلي خجالت مي كشيد و فكر كرد تا بهانه اي بياورد و ناهار را آنجا نخورد . فكر كرد بهتر است بگويد دندانش مي كند. دستش را روي دهانش گذاشتش. تاجر به اتاق برگشت و ديد پسرك دستش را جلوي دهانش گذاشته به او گفت : دهانت سوخت؟ حالا چرا اينقدر عجله كردي ، مي كردي تا سرد شود آن وقت مي خوردي ؟ زن تاجر كه با قاشق ها از راه رسيده بود به تاجر گفت : اين چه حرفي است كه مي زني ؟ نخورده و دهان سوخته ؟ من كه تازه قاشق ها را آوردم. تاجر تازه متوجه شد كه چه اشتباهي كرده است از آن‌ پس، وقتي‌ كسي‌ را متهم به گناهي كنند ولي آن فرد گناهي نكرده باشد ، گفته‌ مي‌شود :‌ نخورده و سوخته 🙈@cartoon_ghadimy🙊
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه جا نوشته بود که: میدونید چرا شیرینه؟ چون گذشته‌ای وجود نداره، یادی وجود نداره آینده ای وجود نداره. این سنگینی بار گذشته‌ و آیندست که زندگی رو سخت میکنه؛ من‌رو یاد این حرف انداخت: فراموشی را بستاییم. یاد، انسان را میکند. 🙈@cartoon_ghadimy🙊