eitaa logo
#کارتون و #فیلم های #قدیمی #نوستالژی
2.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
13 فایل
جهت پیام و تبادل با این آیدی در تماس باشید. 👇 @admin_ghadimiii « کپی برداری از مطالب و فیلم و کارتون ها، حرام است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 😇 (هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید) روزی روستایی با پسرش از ده راه افتادند بروند شهر. مقداری راه که رفتند یک نعل پیدا کردند. مرد روستایی به پسرش گفت: نعل را بردار که به کار می خورد. جواب داد: این آهنی به زحمت برداشتنش نمی ارزد. خودش را برداشت و توی جیبش گذاشت. وقتی به آبادی وسط راه رسیدند را به یک نعل فروش فروختند و با پولش مقداری گیلاس خریدند و به راه خودشان ادامه دادند تا به صحرا رسیدند. در نبود و پسر داشت از تشنگی هلاک می شد. که جلوتر از پسرش می رفت یکی از گیلاسها را به زمین انداخت. دولا شد و را از زمین برداشت. چند قدم دیگر که رفتند مرد روستایی دوباره یک دانه به زمین انداخت و باز پسرش دانه گیلاس را برداشت و خورد. خلاصه تا به و آبادی رسیدند هر چند قدمی که می رفتند یک دانه از گیلاسها را به زمین انداخت و پسر هم آن را بر می داشت و می خورد. آخر کار مرد رو کرد به پسرش و گفت: یادت هست که گفتم آن نعل را بردار، گفتی به زحمتش نمی ارزد؟ پسر گفت: بله یادم هست. پدر گفت: دیدی که من آن را برداشتم و با پولش خریدم؛ اما یکجا ندادمت. برای اینکه مطلب خوب متوجه بشوی، گیلاسها سی و هفت دانه بود و تو سی و هفت بار به خودت زحمت دادی و آنها را از زمین برداشتی؛ اما یک بار به خودت ندادی که را برداری بدان: هر چیز که خوار آید، یک روز به آید... 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 نه سیخ بسوزه نه کباب! شجاع ‌السلطنه فتحعلی ‌شاه، زمانى حاکم بود. او در آنجا متوجه شده بود که ترکه‌ های نازک می‌توانند نقش سیخ را ایفا کنند. و بر سیخی که چوبش باشد خوشمزه ‌تر هم می‌شود. بدین جهت پخت با چوب را باب کرد که در به «کباب حسنی» معروف شد؛ و حاکم وقتی میل داشت به نوکرها میگفت: طوری کباب را بگردانید که نه سیخ بسوزد نه . این دستور او بعدها ضرب‌المثل شد و در واقع مصداق همان اعتدال است که این روزها ورد زبان این و آن شده است... 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (پسر کو ندارد نشان از پدر) این هم به شکل تعریف و تمجید و هم به شکل و شماتت و توهین به کار می‌رود. در تربیت سنتی از رسم بود که رفتار و و منش و مثبت پسران، مانند و شبیه پدرانشان باشد و اگر خلاف این می‌شد عجیب به نظر می‌آمد. و البته اگر هم رفتار پدر زشت می‌بود، همه انتظار داشتند که نیز شبیه پدرش بار بیاید. بنابراین هر گاه کار خوبی از کسی سر بزند، در و تایید وی از این عبارت استفاده می‌شود. از سوی دیگر هر گاه هم عمل و رفتار و ناپسندی از کسی سر بزند، برای و به شخص مزبور، همین عبارت را به کار می‌برند. به نظر ضرب‌المثل برگرفته از این شعر ابوالحسن فراهانی است: ز فرموده‌ی اوستادان پیش شبی آمد این بیتم اندر نظر پسر کو ندارد نشان از پدر تو بیگانه خوانش مخوانش پسر وزین بیت اندیشه ی دوربین بدین معنی نغز شد راهبر که دوران دو رنگ است و ابنای او ندارند از آن از دو رنگی گذر 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (آش نخورده و دهن سوخته) در زمان‌هاي‌ دور، مردي در بازارچه حجره اي داشت و مي فروخت . شاگرد او پسر خوب و مودبي بود وليكن كمي خجالتي بود. مرد تاجر همسري كدبانو داشت كه دستپخت خوبي داشت و آش هاي خوشمزه او دهان هر كسي را آب مي انداخت. روزي مرد شد و نتوانست به دكانش برود. شاگرد در دكان را باز كرده بود و جلوي آنرا آب و جاروب كرده بود ولي هر چه منتظر ماند از تاجر خبري نشد. قبل از ظهر به او خبر رسيد كه حال تاجر خوب نيست و بايد دنبال دكتر برود. . پسرك در دكان را بست و دنبال دكتر رفت . دكتر به منزل تاجر رفت و او را معاينه كرد و برايش نوشت بيرون رفت و را خريد وقتي به خانه برگشت ، ديگر ظهر شده بود. پسرك خواست دارو را بدهد و برود ، ولي تاجر خيلي اصرار كرد و او را براي ناهار به خانه آورد همسر تاجر براي ناهار پخته بود را انداختند و كاسه هاي آش را گذاشتند . تاجر براي شستن دستهايش به حياط رفت و همسرش به برگشت تا قاشق ها را بياورد پسرك خيلي خجالت مي كشيد و فكر كرد تا بهانه اي بياورد و ناهار را آنجا نخورد . فكر كرد بهتر است بگويد دندانش مي كند. دستش را روي دهانش گذاشتش. تاجر به اتاق برگشت و ديد پسرك دستش را جلوي دهانش گذاشته به او گفت : دهانت سوخت؟ حالا چرا اينقدر عجله كردي ، مي كردي تا سرد شود آن وقت مي خوردي ؟ زن تاجر كه با قاشق ها از راه رسيده بود به تاجر گفت : اين چه حرفي است كه مي زني ؟ نخورده و دهان سوخته ؟ من كه تازه قاشق ها را آوردم. تاجر تازه متوجه شد كه چه اشتباهي كرده است از آن‌ پس، وقتي‌ كسي‌ را متهم به گناهي كنند ولي آن فرد گناهي نكرده باشد ، گفته‌ مي‌شود :‌ نخورده و سوخته 🙈@cartoon_ghadimy🙊
4.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌قدیمی ها میگفتند: لباس ، تمیز بودن را نشان می‌دهد. ، را نشان می دهد. ، را نشان می‌دهد و ، تربیت را نشان می‌دهد. رحمت بر و مادرمان که در ما نقش داشتەاند. آنها خواندن و نوشتن بلد نبودند، اما در گفتار، تسلّط داشتند. آنها را نمیخواندند، اما را به ما یاد دادند. آنها قوانین و زیستی را مطالعه نکردەاند، اما زندگی را به ما آموختند. آنها یک کتاب دربارۀ روابط نکردەاند، اما رفتار و را به ما آموختند. آنها در نکردند، اما معنای را به ما آموختند. آنها را نخواندەاند، اما دور اندیشی را به ما آموختند. آنها به ما یاد دادند كه به دیگران، چگونه بگذاریم ... 🙈@cartoon_ghadimy🙊