eitaa logo
#کارتون و #فیلم های #قدیمی #نوستالژی
2.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
13 فایل
جهت پیام و تبادل با این آیدی در تماس باشید. 👇 @admin_ghadimiii « کپی برداری از مطالب و فیلم و کارتون ها، حرام است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 😇 خدا خر را شناخت شاخش نداد یا: خدا خرشو شناخت شاخش نداد هر چند به ظاهر آرام و بی‌آزار به نظر می‌آید اما به وقتش جفتکهای ناگهانیش بسیار زبانزد و است. حال، همین که جفتک می‌اندازد اگر نیز داشت حتما خطرناک‌تر میشد. به نظر می‌رسد چنین طرز فکری منجر به باب شدن این شده باشد. این در مورد کسانی استفاده می‌شود که اگر چیزهایی را که در حال حاضر ندارند می‌داشتند آسایش مردم را سلب کرده و به هر طریقی سوءاستفاده می‌کردند. چنانچه قدرت داشته باشند را از مردم می‌گیرند. چنانچه داشته باشند فخر می‌فروشند و از آن در راه آزار و تحقیر دیگران و سوء‌استفاده از آنان استفاده می‌کنند.  و در کل یعنی شخصی لیاقت و ظرفیت نداشته باشد که نعمت‌ها و امکانات بیشتری به او بدهند. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (کلاغ می‌خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد) کبکی بود که خیلی راه می‌رفت. همه پرندگان، مجذوب خرامان راه رفتن او بودند. وقتی از دور دیده می‌شد، پرنده های دیگر دست از و جست و خیز بر می‌داشتند، روی شاخه‌ای می‌نشستند تا راه رفتن او را ببینند. در میان همه پرندگانی که از راه رفتن کبک خوشش می‌آمد، پرنده‌ای هم بود که فکرهای دیگری به سرش زده بود. این پرنده کسی جز نبود. در ابتدا کلاغ هم مثل سایر پرنده‌ها، به راه رفتن کبک نگاه می‌کرد و مثل همه لذت می‌برد. اما چند روزی که گذشت، کلاغ با خود گفت: " مگر من چه چیزی از کبک کم دارم ؟ او دو تا بال دارد، من هم دارم. دو تا پا دارد و یک منقار، من هم دارم. قد و هیکل ما هم که کم و بیش به یک اندازه است. چرا من مثل کبک راه نروم ؟ این فکرها باعث شد که کلاغ طور دیگری عمل کند. او که می‌دید توجه همه پرنده‌ها به کبک است، حسودی اش شد و تصمیم گرفت هر طور که شده نظر پرنده‌ها را به خودش جلب کند. با این تصمیم، نگاه کلاغ به کبک عوض شد. او به جای اینکه مثل همه پرنده‌ها از راه رفتن کبک لذت ببرد، به راه رفتن کبک دقیق می‌شد تا بفهمد او چطوری راه می‌رود که همه آن را دوست دارند. کلاغ هر روز در گوشه‌ای سر راه کبک می‌نشست و سعی می‌کرد با نگاه به او، شیوه راه رفتنش را یاد بگیرد. بعد از آنکه کبک از کنار کلاغ می‌گذشت، کلاغ بلافاصله راه می‌افتاد و سعی می‌کرد مثل کبک راه برود و راه رفتن او را تقلید کند. چند روز گذشت. کلاغ خیلی تمرین کرده بود و فکر می‌کرد که شیوه راه رفتن کبک را یاد گرفته است. یک روز که همه پرندگان منتظر آمدن کبک بودند، کلاغ از جایی که بود بیرون آمد و سعی کرد پیش چشم همه پرنده‌ها مثل کبک راه بود. پرنده‌ها که تا آن وقت کلاغ را با آن حال و روز ندیده بودند، کم مانده بود از تعجب درآورند. آنها نگاهی به یکدیگر انداختند و شروع کردند به مسخره کردن کلاغ. کلاغ که منتظر تحسین پرندگان بود، با شنیدن حرفهای مسخره آمیز پرنده‌ها و دوستانش دست و پایش را گم کرد و روی زمین افتاد. پرزه پرانی پرنده‌ها شروع شد. یکی می‌گفت: " کلاغ را ببین بعد از سالها پرواز، بلد نیست دو قدم راه برود. " یکی دیگر می‌گفت: " کلاغ جان، نمی‌خواهد مثل کبک راه بروی. بهتر است همان طور که قبلاً راه می‌رفتی، راه بروی. " این حرف، کلاغ را کرد. تصمیم گرفت از راه رفتن مثل کبک دست بردارد و مثل گذشته راه برود. اما هر کاری کرد، نتوانست. انگار راه رفتن خودش را فراموش کرده بود. از آن به بعد، به کسی که صرفا ًتقلید می‌کند و ادای دیگران را درمی‌آورد و شیوه درست زندگی خودش را هم از یاد می‌برد، می‌گویند: " مثل کلاغی شده که می‌خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد، رفتن خودش را هم کرد. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (خدا خر را شناخت شاخش نداد یا: خدا خرشو شناخت شاخش نداد) هر چند به و بی‌آزار به نظر می‌آید اما به وقتش جفتکهای ناگهانیش بسیار زبانزد و است. حال، همین که جفتک می‌اندازد اگر نیز داشت حتما خطرناک‌تر میشد. به نظر می‌رسد چنین طرز فکری منجر به باب شدن این شده باشد. این در مورد کسانی استفاده می‌شود که اگر چیزهایی را که در حال حاضر ندارند می‌داشتند مردم را سلب کرده و به هر طریقی می‌کردند. چنانچه قدرت داشته باشند امنیت را از مردم می‌گیرند. چنانچه داشته باشند فخر می‌فروشند و از آن در راه و دیگران و سوء‌استفاده از آنان استفاده می‌کنند.  و در کل یعنی شخصی و ظرفیت نداشته باشد که نعمت‌ها و امکانات بیشتری به او بدهند. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (خدا خر را شناخت شاخش نداد یا: خدا خرشو شناخت شاخش نداد) هر چند به و بی‌آزار به نظر می‌آید اما به وقتش جفتکهای ناگهانیش بسیار زبانزد و است. حال، همین که جفتک می‌اندازد اگر نیز داشت حتما خطرناک‌تر میشد. به نظر می‌رسد چنین طرز فکری منجر به باب شدن این شده باشد. این در مورد کسانی استفاده می‌شود که اگر چیزهایی را که در حال حاضر ندارند می‌داشتند مردم را سلب کرده و به هر طریقی می‌کردند. چنانچه قدرت داشته باشند امنیت را از مردم می‌گیرند. چنانچه داشته باشند فخر می‌فروشند و از آن در راه و دیگران و سوء‌استفاده از آنان استفاده می‌کنند.  و در کل یعنی شخصی و ظرفیت نداشته باشد که نعمت‌ها و امکانات بیشتری به او بدهند. 🙈@cartoon_ghadimy🙊