eitaa logo
#کارتون و #فیلم های #قدیمی #نوستالژی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
5.3هزار ویدیو
12 فایل
جهت پیام و تبادل با این آیدی در تماس باشید. 👇 @admin_ghadimiii « کپی برداری از مطالب و فیلم و کارتون ها، حرام است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
43.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوست داشتنی «» 🐥🐣 15 (قسمت آخر) 2 (اولین کانال کارتون و فیلم نوستالژی در ایتا) 🙈@cartoon_ghadimy🙊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5834558190800344474.mp3
4.94M
٢١_دی_١۴٠٢ 🌴عاشق کسی باشیم که حتی از دیوانه بازی های ما لذت مبی برد و به ما انگیزه و امید می دهد ، نه کسی که پیوسته وادارمان می کند تا از دید او و دیگران موجه باشیم و آن گونه که او می خواهد زندگی کنیم.🪴 🌸سلام صبح بخیر🌸 (اولین کانال کارتون و فیلم نوستالژی در ایتا) 🙈@cartoon_ghadimy🙊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6028399599696218088.mp3
12.11M
"قصهٔ پریا" فیلمی به کارگردانی فریدون جیرانی، نویسندگی رحمان سیفی‌آزاد و لیلا لاریجانی و تهیه‌کنندگی مرتضی شایسته محصول سال ۱۳۸۹ است. آهنگسازی آلبوم موسیقی زیبا و محزون این فیلم بر عهدۀ موسیقیدان ایرانی بوده است. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگه بچه های امروزی آرزوی داشتن گوشی های و دارن ما هم آرزومون بود که یه دونه از اینا داشته باشیم😉 🙈@cartoon_ghadimy🙊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 😇 (شامت را اینجا بخور و دهن گیره ات را جای دیگر) یکی بود یکی نبود . مردی بود که همراه خانواده اش مشغول خوردن شام بودند . نه قرار بود جایی بروند نه با کسی قول و قراری داشت . ناگهان صدای در بلند شد . نگاهی به همسرش انداخت و گفت : کیست که این وقت شب در می زند؟ از جا بلند شد و رفت در را باز کرد . یکی از همکارانش بود . سلام و علیکی با هم کردند و همکارش گفت : « خانه ی دخترم میهمانم، گفتم سر راه سری به تو بزنم و حالی بپرسم . گفت : بفرمایید . همکارش گفت : بهتر است نشوم مرد، باز هم کرد . گفت : خداست . سفره باز است بفرمایید با ما بخورید . مرد گفت : نه نه اصلاً‌ نمی شوم . مرد گفت : مثل یک خوب بنشین و غذایت را بخور . همکارش گفت : می خواهم دخترم بروم . آنجا دعوت شده ام . مرد گفت : را با ما بخورید و بعد به خانه دخترتان بروید . همکارش گفت : نه خیلی متشکرم، نمی خورم، فقط دو لقمه دهن گیره می خورم و ته بندی می کنم و شام را به خانه ی دخترم می روم . سپس مشغول خوردن شد . مرد و افراد خانواده اش که داشتند او پس از خوردن یکی – دو ، کنار بکشد و چیزی نخورد . مرد به اندازه ی غذای دو نفر را جلو خودش کشید و با اشتها خورد . چهره ی بچه های صاحب خانه که مانده بودند، دیدنی بود . تمام شد همکار گفت : دست شما درد نکند ! غذای خوشمزه ای پخته بودید . کاش خانه ی دخترم نبودم و یک درست و حسابی اینجا می خوردم . مرد صاحب خانه که از دست او بودگفت : «بهتر است این دفعه شامت را اینجا بخوری و دهن گیره ات را خانه ی دخترت ....» از آن به بعد درباره ی کسی که در پذیرش دعوتی بیش از حد کند اما در عمل نکند می گویند... 🙈@cartoon_ghadimy🙊