eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
145 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
24 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نوسان تی وی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اتفاقی خاص در برنامه تلویزیونی فناور ایرانی آرزوی نوجوان فوتبالیست غزه ای را برآورده می کند ⭕️ با نوسان ببینید @NAVASANTV
بیست ویژگی «تحلیل‌گران آشپزخانه‌ای» جناح اصلاحات ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸اول. مردم را ساده‌اندیش، بی‌خبر یا کم‌خبر از واقعیت‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی فرض می‌کنند. 🔸دوم. بجای کاربرد استدلال‌های متقن و منطقی، از مشهورات و مقبولات حتی به خطا استفاده می‌کنند. 🔸سوم. از خواندن تحلیل‌هایشان چیزی به دانش و آگاهی مردم اضافه نمی‌شود، بلکه آنان را به خطا و اشتباه می‌اندازد. 🔸چهارم. حرف‌های خود را با غرو‌لند، ایرادگیری، منفی‌بافی و تخریب سوژه‌های خود بیان کرده و مخاطب را آزار می‌دهند. 🔸پنجم. تحلیل‌هایشان را نه با نیت اصلاح یک‌ خطا یا یک روال اشتباه، بلکه به قصد مچ‌گیری و تسویه حساب ارائه می‌دهند. 🔸ششم. حرف‌های اصلی خود را پشت حجاب کلمات و جملات پنهان می‌کنند، اما پیام‌ خود را غیرمستقیم به مخاطب منتقل می‌کنند. 🔸هفتم. پرهیزی از این ندارند که به آنچه در کلام و تحلیل می‌گویند، ملتزم باشند و سعی می‌کنند با نقابی از ریاکاری و نمایش حرف بزنند. 🔸هشتم. در تحلیل‌های خود دچار سوگیری‌های سیاسی و جناحی بوده و حاضرند برای تأمین منافع جناحی، مصالح ملی و میهنی را نادیده بگیرند. 🔸نهم. بیشتر تمایل دارند حرف‌ها و تحلیل‌های کم اهمیت خود را‌ به‌شکل مگو، درگوشی و مهم جلوه داده و از طریق کانال‌های غیررسمی منتشر کنند. 🔸دهم. تحلیل‌هایشان دارای عمق و ژرفای بسیار کمی بوده و دارای تاریخ مصرف روزانه است. با امواج خبری بر می‌خیزد و با فروکش آن، خاموش می‌شود. 🔸یازدهم. حس مخاطب را برمی‌انگیزند و تحریک می‌کنند، نه عقل و خرد او و یا حتی عاطفه‌اش. همین که توجهی را جلب کرده و دیده شوند، به خواسته خود رسیده‌اند.‌ 🔸دوازدهم. درگیر جزئیات بوده و علاقه دارند با مشاهده یک مصداق جزئی، حکمی کلی صادر کنند و از انواع مغالطات استفاده می‌کنند. 🔸سیزدهم. تحلیل غلط خود را آن‌چنان با اعتماد به نفس و محکم بیان می‌کنند که ذره‌ای در مخاطب حس تزلزل و تردید به آن ایجاد نکند. 🔸چهاردهم. جو سازند، از کاه، کوه می‌سازند و حاضرند برای یک دکمه کت بدوزند تا ذائقه‌ مخاطب را تغییر داده و با خود همراه سازند. هیاهو برای هیچ. 🔸پانزدهم. اهل تافتن و بافتن و آب و تاب دادن هستند و بدون روده‌درازی اصل مطلب را بیان نمی‌کنند. یافته خود را به متاعی گزاف خرج می‌کنند. تافتن و بافتن و تاب‌دادن.‌ 🔸شانزدهم. به شدت داری انواع و اقسام سوگیرهای شناختی هستند و اطمینانشان به حکم و قضاوت خود را فراتر از واقعیت صحنه می‌دانند. فکر می‌کنند همیشه حق با آنهاست.‌ 🔸هفدهم. دچار آسیب «ادراک گزینشی» هستند. یعنی ذهن‌شان هر آنچه درست می‌پندارد را دریافت می‌کند و هرچه مخالف پندارد، رد می‌کند. هر آنچه بخواهد می‌بیند. 🔸هجدهم.‌ فکر می‌کنند مردم هوادار کسانی هستند که کلاً مخالف همه چیز هستند و حتی به شکاف دیوار هم گیر می‌دهند.‌ 🔸نوزدهم. مدعی‌ هستند صدای مردم را بهتر می‌شنوند و بهتر می‌توانند مطالبات و خواسته‌هایشان را نمایندگی کنند، حال آنکه اکثراً آنها را منحرف می‌کنند. 🔸بیستم. فکر می‌کنند مردم‌ بهتر صدای آنها را می‌شنوند، چون تحلیل‌های تاکسی‌طور را حد نصاب ذهنیت عمومی تلقی می‌کنند. @jafaraliyan
هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
♦️مستند معضل اجتماعی 💠 این مستند به بررسی نقش مخرب رسانه های مجازی همچون فیس بوک در دنیای مدرن می‌پردازد. در بخشی از آمده که شایعه ۶ برابر سریعتر از واقعیت منتشر می‌شود، و رسانه های مجازی از این ضعف روانشناسی اجتماعی برای فروش محصولاتشان و .. استفاده می کنند. هشتک را اینجا دنبال کنید. 🆔 @darseenghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | آنچه رسانه‌های دنیا برایمان روایت می‌کنند، چقدر به واقعیت نزدیک است؟ ◾️ اعترافات جان استاکوِل؛ افسر سابق : 1⃣ چهارصد با سازمان سیا همکاری داشتند. 2⃣ ما داستان‌هایی که می‌خواستیم را می‌نوشتیم و منتشر می‌کردیم. 3⃣ سپس همان داستان را برای خبرنگارانی در اروپا که از ما می‌گرفتند می‌فرستادیم تا پوشش دهند. 4⃣ سیا به بعضی از نویسندگان پول می‌داد که برایش بنویسند! 👈برای ثبت‌نام در دوره به آیدی @hadi_z در ایتا پیام بدهید. 📲کانال مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد: 📝 @FarajNezhad110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ ریشه خطای تحلیلی خواص 🔰 شاید برای شما هم سؤال باشد که چرا برخی خواص (حتی خواص جبهه حق و جریان انقلاب) در بزنگاه‌ها دچار خطای در تحلیل و بالطبع دچار خطای در موضع می‌شوند؟ ریشه این کجی را باید در همین نکته‌ که رهبر انقلاب بیان می‌کنند، جستجو کنید. دلیل قطع ارتباط با مردم است. قطع ارتباط با بدنه و تغذیه از طریق فضای مجازی و رسانه‌ است. این درد مزمن‌تر می‌شود وقتی شما با خواصی مواجه‌اید که حتی همین‌قدر هم ارتباط ندارند و تمام اطلاعاتشان از بولتن‌ها به دست می‌‌آید! وقتی راه ارتباط شما با واقعیت‌های جامعه نه ارتباط با مردم و تخاطب با توده‌ها بلکه فقط اخبار چینش شده و بولتن‌های جهت‌دار است، طبیعی است که در بزنگاه‌ها جاده می‌پیچد و شما صاف می‌روید ته دره ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌© دکتر محمد سجاد شیرودی ...🔻 💯📮https://eitaa.com/drshiroody
سلام و درود بی‌پایان خدا بر سند ولایت... و حجت امامت و ذخیره اسرار نبوت... این جهان بار امانت نتوانست کشید... حسرت دیدن زهرا به دل عالم ماند...
هدایت شده از خبرگزاری فارس
رئیس کمیسیون حمایت از خانواده مجلس: ۲۲ هزار جنین سالم سالانه به‌خاطر غربالگری بی‌دلیل از بین رفتند 🔹 زنان بارداری که بالای ۳۵ سال هستند و یا این که سابقۀ مشکل ژنتیکی دارند (البته هرچه نظر وزارت بهداشت باشد) به‌دلیل اینکه احتمال متولدشدن سندرم داون در این خانواده‌ها بیشتر است مجاز به غربالگری هستند. البته هر خانواده که در این چارچوب‌ها باشد و تمایل داشته باشد، می‌تواند غربالگری را انجام دهد. 🔹طبق منابع علمی از هر ۱۵۰۰ نفر یک نفر امکان دارد سندرم داون باشد. یعنی فرزند ۹۹.۷ درصد زنان باردار سندرم داون نیست. اما در مرحلۀ اول غربالگری از هر ۸ الی ۱۰ نفر، یک نفر را احتمال تولد فرزند سندرم داون می‌دادند که باید به مرحلۀ دوم می‌رفت. بعضی از خانواده‌ها هم استرس پیدا می‌کردند و هم هزینۀ گران مرحلۀ دوم را نداشتند و بعضا به‌سمت سقط می‌رفتند. 🔹در یک تحقیق علمی که قبلا وزارت بهداشت انجام داده بود ۲۲۰۰۰ جنین سالم در سطح کشور به‌صورت سالانه بر اثر غربالگری بی‌پروایی که صورت می‌گرفت از بین می‌رفتند که هیچ وجه شرعی و عقلانی نداشت. @Farsna - Link
32.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی نازنین زهرا نصوری کلاس دوم شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ۱۴۰۲
🛑 امیرالمومنین علیه السلام : هرگاه خردمند پیر شود، خرد او جوان گردد ، و هرگاه نادان پیر شود، نادانی او جوان گردد میزان الحکمه جلد6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌فقدان معنویت در عصر جدید 🟢 وای به روزی که بگردی و یک علامه طباطبایی پیدا نکنی! 🔹 خطابه پر معنا و شنیدنی استاد مطهری درباره فقدان معنویت در عصر تکنولوژی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌© دکتر محمد سجاد شیرودی ...🔻 💯📮https://eitaa.com/drshiroody
دین نسبت به حقیقت ثابت است و نسبت به واقعیت متغیر...
🔻تحلیلی بر موضع اخیر رهبر انقلاب: برادران و نابرادران 🖊 مهدی جمشیدی ۱. اختلاف‌های اجتماعی در جامعۀ اسلامی بر دو نوع هستند: «اختلاف‌های عقیده‌ای» و «اختلاف‌های سلیقه‌ای». رهبر انقلاب بر این باور است که اختلاف‌های مبتنی بر «عقیده»، همچنان حجّت و اعتبار دارند و نباید تصوّر کرد که زمانۀ داوری بر اساس عقاید به سر آمده و دیگر نباید ارزش‌ها را معیار و محک انگاشت. برخی گفته‌اند که باید دامنۀ مرزبندی‌ها را به فراتر از ارزش‌ها گستراند و از جمله باید ملّیّت (به معنای تجدّدی و مستقل از دین) را مبنا انگاشت، اما بیان اخیر رهبر انقلاب نشان می‌دهد که باید خودی و غیرخودی و دوست و دشمن و بومی و بیگانه را از دریچۀ «ارزش‌های دینی» تعریف کرد و به سوی معیارهای سکولار نچرخید. این ارزش‌ها که وصل و فصل اجتماعی، برآمده از آنهاست عبارتند از «اسلام» و «انقلاب» و «ولایت فقیه». آنان که این ارزش‌های بنیادی را باور دارند و هویت خود را ذیل آنها تعریف می‌کنند، برادر ما هستند. پس ملاک برادری و نابرادری، «ارزش‌ها» هستند و نظر رهبر انقلاب این نیست که باید ایدئولوژی و لایه‌بندی‌های ایدئولوژیک را کنار نهاد و شهروندی و ایرانیّت، ملاک است. آری، خدمات اجتماعی و عمومی، از آنِ همه هستند و شکاف‌های ارزشی در آنها دخالتی ندارند، اما پیوندها و اتصال‌ها و اتحادها و ولایت‌های اجتماعی، باید «ماهیّت ارزشی» داشته باشند. جامعۀ اسلامی، خنثی و بی‌جهت و بی‌هویّت نیست، بلکه حتی در درون خود، حامل ولاء‌های ایمانیِ مثبت و منفی است و همبستگی‌هایش بر ارزش‌ها تکیه دارد. این وضع، خواه‌ناخواه، نوعی لایه‌بندی اجتماعی ایجاد می‌کند که البته حالت حداکثری و گسترده ندارد. ۲. اما دربارۀ «اختلاف‌های سلیقه‌ای» باید گفت که حضورشان در زندگی اجتماعی، طبیعی است و این قبیل تنوّع‌ها و تکثّرها، قابل زدودن نیستند. در این قلمرو باید تحمل و سعۀ صدر داشت و برتابید و همدلی کرد و حس غیریّت و دیگری نداشت. سلایق، در گسترۀ درون ارزش‌ها تعریف می‌شوند و برخاسته از خصوصیّت «پیوستاری» و «طیفیِ» زندگی اجتماعی هستند. معتقدان به اسلام و انقلاب و ولایت فقیه، همگی در یک «سطح» نیستند، بلکه برخی اعتقاد راسخ دارند و عاملیّت عالی، و برخی فروتر هستند و دچار ضعف و کاستی. جامعۀ اسلامی به این اعتبار، جامعۀ یک‌دست نیست که در آن، همه همانند یکدیگر باشند و اثری از «درجات» و «مراتب» در آن به چشم نخورد. «مسائل بی‌خود» که در سخن رهبر انقلاب، نسبت به جبهه‌بندی و غیریّت‌سازی پیرامون‌شان اعتراض شد، از همین اختلاف‌های سلیقه‌ای حکایت می‌کنند. باید در مقابل این اختلاف‌ها، با دیدۀ اغماض نگریست و برآشفته نشد و طرد و حذف نکرد. از این جمله، می‌توان به این واقعیت اشاره کرد که هر چند برترین و بهترین پوشش در منطق فرهنگیِ انقلاب، چادر است، اما این ارزش‌گذاری به آن معنی نیست که پوشش‌های دیگری که می‌توانند بخش عمدۀ کارکرد چادر را برآورده سازند، ضدّارزش هستند و کسانی که در این جریان و جبهه قرار می‌گیرند، دیگری‌های فرهنگیِ ما هستند. ۳. نکتۀ مهم دیگر این است که «معنا» و «مقوّمات» و «مرزها»ی اسلام و انقلاب و ولایت فقیه، دلخواهانه نیستند و این‌گونه نیست که کسی بتواند ادعا کند به اسلام اعتقاد دارد اما خواهان حاکمیّت ارزش‌های اسلامی بر جامعه نیست، یا انقلابی است اما نمی‌خواهد میان جهان فرهنگیِ انقلاب و جهان فرهنگیِ غرب، فاصله و حائل قرار بدهد، یا به ولایت فقیه باور دارد اما آن را زمینی و دوره‌ای و وکالتی می‌انگارد. اعتقاد به این بنیان‌ها به معنی اعتقاد به معنایی است که امام خمینی از آنها ارائه کرده است، نه هر «تفسیر رقیق» و «برداشت فروکاهیده‌شده»‌ای که مرزبندی را موهوم و سیّال می‌سازد. کسی که می‌گوید به اسلام اعتقاد دارد اما نسبت به کشف حجاب، دل‌نگران نیست و معتقد است باید الزام را کنار نهاد و حجاب را به انتخاب‌های شخصی وانهاد، جامعۀ اسلامی را به سوی ولنگاری سوق می‌دهد و از این جهت، اعتقاد راستین و مؤمنانه به اسلام ندارد. همچنین کسانی که می‌گویند باید آرمان‌های انقلابی را کنار گذاشت و در نئولیبرالیسم جهانی، هضم شد و جهان را همچون یک خانواده انگاشت و از جمله باید فضای مجازیِ غربی را پذیرفت، به آموزۀ بنیادین استقلال فرهنگی و هویّتی که جوهرۀ انقلاب را تشکیل می‌دهد، باور ندارند. به هر اندازه که اعتقاد واقعیِ دیگران به این ارزش‌های بنیادین، بیشتر باشد، حس برادرانۀ ما به آنها نیز بیشتر خواهد شد و هرچه این اعتقاد، کمتر باشد، این حس نیز کمتر خواهد شد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از پنجره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم کوتاه «اشک مادر» ✒️با بازی زنده یاد "پروانه معصومی" ✒️ این بار از قاب ببینید. @panjare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین خطر جامعه! از نظر پروفسور ساروخانی (پدر جامعه شناسی ایران) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌© دکتر محمد سجاد شیرودی ...🔻 💯📮https://eitaa.com/drshiroody
هدایت شده از کوتاه و گویا
بسم الله الرحمن الرحیم برای این تصویر خیلی حرفها می شود زد و خیلی نتایج را می شود گرفت اما بنظر نگارنده اینگونه می توان استنتاج کرد که : هر "واقعیتی" الزاما "حقیقت" ندارد در عصری که به راحتی می توان خیلی از پدیده ها را با استفاده از تکنولوژی وارونه جلوه داد، مراقب فریبکاران باشیم این تصویر حکایت این روزهای امپراتوری رسانه ای استکبار و اذناب آنها ست https://eitaa.com/kootahgooya
16.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضور دختران پس از محجبه شدن در تشییع نمادین حضرت زهرا(س) ▪️چند دقیقه پیش نمیدونستم فاطمیه است موهام بدون روسری توی خیابون، باز بود ▪️دیگه دلم نمی‌خواهد این روسری در بیارم ✋اینجا تعزیه فاطمیه است..... ‌🇮🇷کانال دختران انقلاب را دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/3435003923C863f1fbcfc
36.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قله خروشچف چه بود؟ 🔸بیژن اشتری مترجم آثار روسی به فارسی، چندی پیش بخشی از کتاب در دست ترجمه‌اش را در کانال شخصی‌اش بارگذاری کرده و در آن نوشته بود، خروشچف در سال ۱۹۶۱ در گرماگرم سخنرانی کنگره حزب کمونیست گفته: رفقا! ما به قله نزدیک شده‌ایم و تا سال ۱۹۸۰ درآمد سرانه و حجم تولید ناخالص ملی‌‌مان از آمریکا جلو می‌زند. 🔸اشتری با این متن و آثار ترجمه‌ای‌اش یکی از کارگزاران ایجاد تصور شباهت انقلاب شوروی با انقلاب اسلامی است و اعتقاد دارد هر آنچه بر سر شوروی آمده، بر سر ایران پس از انقلاب می‌آید.‌ یکی از غلط‌های رایج و ذهنیت‌های اشتباه، همین شباهت‌پذیری دو انقلاب گفته شده است که مدام توسط طیفی از مترجمین به‌گونه‌ای هدفدار تقویت می‌شود. 🔸اشتری هم از همین دسته است. او البته بسیار بی‌دقت و مغرض است. در این مستند_ویدیوی کوتاه که امشب فراگیر شده، مستندساز قله واقعی خروشچف را نه لابلای متن‌های هدفدار و روایت‌های جهت‌دار که در دل گزارشات تاریخی و تصاویر مستند، روایت کرده است. 🔸توصیه می‌کنم حتماً این ویدیو را ملاحظه فرمایید. @jafaraliyan
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: از نگاه هاى زيادى بپرهيزيد؛ چرا كه تخمِ هوس مى پراكنَد و غفلت مى زايد عدة الداعی صفحه294 (اللهم عجل لولیک الفرج)
هدایت شده از بافته.یافته.تافته
اگر نماز خوانده باشی می‌دانی که نماز انگار همه‌اش ذکر است و توجه و التفات. همه‌اش دیدن و نگاه کردن و تماشاست. می‌بینی که او می‌خواهد یک توصیفی از آنچه هست به تو بدهد و آن را مرور کند. انگار می‌داند که انسان اهل نسیان و غفلت است. آدم‌ها اینجوری گم می‌شوند در خانه‌هایشان. پس از فوت ناگهانی پدر عزیزم در سحرگاه رمضانی در میانه گل گفتن‌ها و گلستان شنفتن‌ها با همسرش، مادرم که ما او را عزیز صدا می‌کنیم چنان غمی بر جانش نشست که گاه التفات به عالم خارج را از دست می‌داد و در خود گم می‌شد و ما نمی‌یافتیمش. او در چند متری خانه خود را غریب می‌یافت و راه را از بیراهه نمی‌شناخت. ما آدم‌ها مدام چنین هستیم. التفاتمان را از دست می‌دهیم و گم می‌شویم در خیالات و توهمات خود. نماز می‌آید به ما تذکر می‌دهد. بازمان می‌گرداند به صحنه. به فضای واقعی. بیهوده نیست که در طول نماز دائم گفتگو شکل می‌گیرد. داری در مورد خدا حرف می‌زنی یک هو می‌بینی خدا روبرویت ایستاده. ایاک نعبد و ایاک نستعین... اِ تو اینجا بودی! من داشتم در مورد تو صحبت می‌کردم. می‌گفتم که تشکر می‌کنم از مهربانی‌هایت که همه زندگی مرا لبریز کرده و من هر طرف را نگاه می‌کنم جز این نمی‌بینم. یک دغدغه‌ای هم داشتم که برطرف شد وقتی فهمیدم همین مهربان قرار است حساب و‌ کتاب ما را هم آن طرف دست بگیرد. حالا که اینطور است، ما این طرف هم با تو ببندیم. نظرت؟!!! ما که قرار است پیش تو بیاییم و با تو کار را تمام کنیم پس راه را هم تو نشانمان بده. حالا که صاحب آن خانه‌ای که قرار است در آن مستقر شویم تو هستی آدرس بفرست. مسیر کسانی که دوستشان داری نه آنهایی که دوستشان نداری. چون ما می‌خواهیم آنجا با تو دوست باشیم. با مالک یوم الدین رفاقت کنیم. می‌خواهیم ببندیم که وقتی رسیدیم بی‌جا و مکان نباشیم. انعمت علیهم باشیم نه مغضوب علیهم. در راه مستقیم باشیم نه گمراه و از ضالین... همه‌اش التفات است. دارد تو را به همه دنیا و آخرتت و حتی جزئیاتش ملتفت می‌کند. هست‌اندیش است. زندگی می‌فهمد. رؤیا و توهم نمی‌بافد. خدا را گفت، ما را گفت، اول را گفت، آخر را گفت راه بین این دو را گفت. همسفرها و هموطن‌ها را گفت. چه باشم چه نباشم. که باشم که نباشم. با که باشم با که نباشم. تنها نباشیم با هم باشیم. با هم برویم با هم برسیم. با هم عبادت کنیم با هم کار کنیم با هم دعا کنیم. با هم بودن‌هایمان و بی‌هم بودن‌هایمان را هم گفت و باز هم ادامه دارد. بزرگترین التفات مربوط به بزرگترین‌هاست. به الله اکبر... سوره قل هو الله هم که التفات به اوست. اگر به التفات رسیدی رکوع خودش می‌اید اما ما چون التفات نداریم رکوع ما را می‌برد به سوی توجه و تذکر. بعد سجده و باز سجده. دارد تو را از غفلت می‌کند و می‌نشاند پای سفره توجه. ببین عزیزم دور و بر تو‌ چه چیزهایی هست؟! اشیاء و گیاهان و حیوانات و فرشتگان و آدم‌ها را که گفتم. خودم را هم گفتم. پیامبران و امامان و اولیاء و اوصیاء و شهداء و مؤمنین را هم گفتم. شیاطین جن و انس را هم که گفتم. آدم‌های حواس‌پرت را هم نشانت دادم. خوب صحنه را دیدی؟! شهادت بده... شهادت بده که من به تو التفات کردم و التفات دادم. توجه کردم و توجه دادم. بگو: اشهد ان لا إله إلا الله و أشهد أن محمد رسول الله حالا سلام بده... انگار نمی‌دانی در چه مجلسی نشسته‌ای. خیال می‌کردی فقط من و تو هستیم؟! نه. فکر کردی فقط جمع شما جمع است؟! فقط شما دارید جماعت می‌خوانید؟! ما هم داریم با جماعت از شما استقبال می‌کنیم. جمع ما هم جمع است. تو نابینایی اما من می‌گویم چه کسانی حاضرند. به رسول الله سلام بده... او اینجاست به مؤمنین سلام بده آنها اینجا هستند. بله به خودتان. شما هم در جمع ما هستید. به بندگان صالح من هم سلام بده آنها هم اینجا هستند. از چهارده معصوم گرفته تا تمام پبامبران و جانشینان و فدائیان و پیروانشان. به فرشته‌ها هم سلام بده آنها هم در جمع ما هستند... خوب حالا با این سلام‌ها و درودها، دوستی‌ها و رفاقت‌ها تازه شد. فکر می‌کنم به اندازه کافی ملتفت و متوجه و متذکر و واقع‌بین و هشیار شده‌ای از خیالات و اوهام و رؤیاها و ارزوها فاصله گرفته‌ای. گذشته و حال و آینده‌ات را یک لقمه کردم شد یک وعده نماز. برو به زندگیت برس. زیاد دور نروی. باید چند ساعت دیگر برگردی...
امیرالمومنین حضرت علی علیه‌السلام: خداشناس‌ترين مردم، پر درخواست‌ ترين آنان از خداست. غررالحكم، ح۳۲۶۰ (اللهم عجل لولیک الفرج)
هدایت شده از بافته.یافته.تافته
✍ سیر و‌ پر... یادش بخیر مسابقه می‌گذاشتیم که کی بیشتر بخورد. واقعا بحث سیر شدن نبود، دغدغه پر شدن بود که نکند شکست بخوریم. آدم باید گنجایش داشته باشد تا همه را ببرد. سیر و پر می‌خوردیم و بعد به مادر می‌گفتیم چیزی مانده؟! می‌فرمودند: بله صبر کنید بروم وضو بگیرم و بیایم مرا بخورید. پدر یواشکی زیر چشمی نگاهش را بلند می‌کرد و انگار حرفی می‌زد بدون کلام و مادر می‌شنید بدون صوت و در سکوت... بعد آن نگاه سنگین می‌چرخید دور سفره و سوت پایان مسابقه بود همین نگاه. پدر از ترکیدن ما می‌ترسید در هر وعده. شکم‌های گرد و لپ‌های گل انداخته!. چه خبر است؟! سفره من قصه داشت. تک تک گل‌هایش. تک تک چین و تاب طرح‌هایش. سفره نبود باغ بود، بوستان بود، جنگل و کوه و دریا و آسمان بود. همه چیز در نگاه خالص و صادق من حضور داشت و هیچ چیز تصویر نبود. افسانه‌ای بود که زنده شده و با من همسفره است. بشقاب‌هایی که دو گاو قهوه‌ای و کرمی داشتند می‌چریدند و خانمی که داشت در مزرعه کار می‌کرد و‌کلبه‌ای که و چشمه‌ای که و درختی که و آسمانی که و...... خوب این غذا و این خوردن چرا خوشمزه نباشد وقتی هر لقمه‌ات طعم پدر دارد و طعم مادر و طعم خواهر و طعم برادر و طعم یک جهان همسفرگی... الآن چه؟!!!! در سفره‌های من چه می‌گذرد. تلویزیون روشن است. گوشی کنار دستم. ذهنم دنبال خاطرات روز و مخاطرات فردا. غذا را می‌خورم تا شاید درد زخم معده را کمی آرام کند و آب می‌خورم تا آتش آشوبش را کمی فرو نشاند. یک نفس آن وسط هم شاید بکشم و شاید نکشم. انگار خوردن وقت تلف کردن است و انگار نه انگار که همه روز دویده‌ام که لقمه نانی به کف آرم و به غفلت نخورم. من التفات را از دست داده‌ام دیگر تمرکز ندارم. انگار حضور ندارم. غایبم. گم شده‌ام. بزرگ شدن این بود؟! من چرا راضی نیستم؟!!! چرا در کودکی آرزو می‌کردم بزرگ شوم!!!!؟ عجیب نیست!!!!!؟ یک روز رفتیم دکتر دارویی داد که طعم دهان ما را تلخ کرد. بگذار راحت بگویم. زهرمار کرد. هر چیزی می‌خوردم، حتی آب، بو و مزه و طعم زباله می‌داد. از سر گرسنگی می‌خوردم. مثل همان اتفاقی که می‌گویند بسیار شدیدترش قرار است سر جهنمی‌ها بیافتد. آنهایی که زندگی را به کام بقیه زهرمار کردند. آنجا فهمیدم که همیشه قصه غذا دو طرف دارد. مزه غذا یک سوی ماجراست. سوی دیگرش دهان ماست. اگر دهان من طعم زهرمار گرفته باشد مهم نیست چه بخوری. همان طعم را خواهد داد. دارم شکراندیشی را تمرین می‌کنم. شاید بعد از این بیشتر از غذا لذت ببرم و خاطرات کودکی‌ام زنده شود بدون اینکه آرزو کنم کودک باشم. بزرگی‌هایم را می‌خواهم به کودکی‌هایم بیافزایم و بیشتر لذت ببرم.
چرا مهدی‌ جمشیدی مناظره می‌کند؟ ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸سوالی که این روزها در میان طیفی از عناصر و دغدغه‌مندان عرصه تبیین و برخی از مخاطبان این حوزه بوجود آمده، آن است که چرا مهدی جمشیدی با اینکه می‌داند شبکه تیزرسازان و تقطیع‌کاران به شدت منتظر سوءاستفاده و دروغ‌سازی هستند، حاضر به مناظره می‌شود؟ 🔸آیا مهدی جمشیدی خط و ربط «کافه‌خبر» را نمی‌داند که دعوت آن را می‌پذیرد؟ آیا او طرف مقابلش را نمی‌شناسد؟ آیا نمی‌داند که مجری و طرف دیگر مناظره همدست هستند و او باید با هر دو نفر مقابله کند؟ آیا نمی‌داند که سوالات جهت‌دار تنظیم شده است؟ آیا نمی‌داند که آنها بی‌اخلاقی کرده و عنوان مناظره را از «امکان‌ اجتماعی الزام حجاب» به «مواجهه جمهوری اسلامی با حجاب اجباری» تغییر می‌دهند؟ 🔸مهدی جمشیدی همه اینها را می‌دانست و پیش‌بینی هم کرده بود. می‌دانست با این بی‌اخلاقی‌ها و خلف وعده‌ها، او را ترور شخصیت خواهند کرد. می‌دانست هژمونی رسانه‌ای جریان معارض، از او تصویری خشن، بی‌منطق و سرکوب‌خواه، می‌سازد. می‌دانست حتی برخی عناصر جبهه تبیین درگیر قضاوت بر مبنای همین تیزرها خواهند شد و غیرمنصفانه بر او می‌تازند.‌ حتی می‌دانست کسانی از همین جبهه، فرصت را غنیمت شمرده و به تسویه حساب شخصی خواهند پرداخت.‌ 🔸اما برای مهدی جمشیدی که تربیت یافته مکتب امام و رهبری و فراگیرنده آموزهای آنان و اندیشه‌های متفکرین بزرگ انقلاب اسلامی است، منیت و خودخواهی و خودخوانی، قربانی حقیقت و راستی و رک‌گویی است. در زبان و بیان او، چشمه جاری گفتار انقلابی، جوشان است. صلابت این گفتار، پرده از چهره مذبذبین و مرددین می‌اندازد. او خود هیچ‌گاه در نوشیدن و نوشاندن این چشمه جاری مردد نیست. 🔸او مطمئن است که منطق اندیشه اسلام ناب، بر هر توطئه، تخریب و حمله فائق می‌آید.‌ رضایت‌مندان و خشنودان از این گفتار، جای پایی در این رسانه یک‌طرفه ندارند. او می‌داند چه دل‌های صاف و زلالی را در این مردم خداجو، خشنود ساخته. برای او مثل روز روشن است، تخریب و ترور شخصیتش، بزرگترین امکان واقعی رشد را به ارمغان می‌آورد. رفتار او تصنعی و نمایشی نیست. التفات جمشیدی به پدیده‌ها و تحلیل موضوعات، خودمدارانه نیست. 🔸او به گوهری دست یافته که در انبساط کلامی و فکری‌اش منعکس شده است. منطق او در طول مناظره معرف همین گوهر وجودی است. نه عصبانی می‌شود، نه از موضع حقش کوتاه می‌آید. همین منطق است که عبدالکریمی را بارها خلع سلاح کرده و با خود همراه می‌کند. همان قسمت‌هایی که تیزرسازان پنهان کرده‌اند. جمشیدی می‌داند حرف انقلاب کلی‌ترین، عمومی‌ترین، جامع‌ترین و مردمی‌ترین گفتار این کشور است.‌ 🔸جمشیدی می‌داند که تنها نیست، او می‌داند آن‌ها که حامی و هوادار گفتار انقلاب هستند، اهل حرف نیستند، اهل عملند. دفاع از ارزش‌های انقلاب و دستاوردهای نظام که جمشیدی خود را وقف آن کرده است، را به جان و دل می‌خرند و برایش آرزوی موفقیت و دعای خیر خواهند کرد. جمشیدی هم هوای آگاهی انقلابی مردم را دارد و از این زخم‌ ِزبان‌ها و تنهایی‌های رسانه‌ای دلگیر نمی‌شود.‌ هر چند میدان سختی است اما با ترور شخصیت جمشیدی، نه او ناامید می‌شود و نه دیگر عناصر این جبهه. @jafaraliyan
برای آدم‌های سر به زیر، زمین پررنگ است. آدم‌های سر به هوا اما همینطور زمین را لگد می‌کنند و می‌گذرند و اصلا متوجه نیستند که یک موجود زنده زیر پایشان دارد درد می‌کشد. لذا می‌بینی که آدم سر به زیر حتی برای اینکه چجور و کجا و چقدر و با چه و چرا راه برود، حرف دارد؛ اما آدم حواس‌پرتِ بی‌مسئله زمین را مصرف می‌کند. شاید به نظر برسد برای اولی زمین تنگ است و دومی شادتر است؛ اما تجربه من می‌گوید بر خلاف ظاهرش آدم‌های سر به هوا سهمی از آسمان ندارند و در زمین هم بیشتر گم می‌شوند تا راه بروند. یعنی غالبا گمراهند. اما آدم‌های سر به زیر چطور؟! آنها تنگنای زمین را می‌بینند و پرواز می‌شود مسئله‌شان تا آن را نیازارند و اهلش را... این احساس نیاز بودن در آسمان و اقدام برای یافتن و داشتن و بودنش، تنها برای سر به زیرهاست. سر به هواها در آرزوی آسمان قدم می‌زنند. فقط آرزویش... رؤیا می‌بافند. بال نمی‌زنند. نگاهشان را می‌فرستند و تماشایش می‌کنند. همین.
هدایت شده از کوتاه و گویا
بسم الله الرحمن الرحیم آخر پاییز ۱_ دی ماه سال ۹۹ بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع مردم تبریز اعلام کردند که ورود واکسن امریکایی کرونا(فایزر) به ایران ممنوع است. ۲_ بلافاصله معارضین و معاندین و دنباله های آنها شروع به جوسازی کردند که واکسن را سیاسی نکنید . مردم در حال مردن هستند چرا واکسن را وارد نمی کنید و هشتک بخرید و...تا می توانستند علیه این موضوع سخن گفتند و نوشتند ۳_ حالا (بعد از سه سال) چند روز پیش خبرگزاری امریکایی رویترز خبری منتشر کرد و البته خیلی زود آن را از صفحه خود پاک کرد. مضمون خبر این بود که واکسن امریکایی ضد کرونای فایزر کمتر از یک درصد اثربخشی داشته و در ۹۵ درصد از تزریق کنندگان عوارض منفی هم داشته است. رئیس کمپانی فایزر هم چندی قبل اعلام کردکه بخاطر اطمینان بیشتر، به کارکنان فایزر واکسن فایزر تزریق نکردیم و واکسن دیگری برای آنها وارد کردیم ۴_ ضرب المثل معروفی هست که "جوجه ها را آخر پاییز می شمارند" پاییز بخصوص اواخر آن فصل سختی برای جوجه هاست، جوجه ها در بهار رشد می کنند و سرحال این فصل را پشت سر می گذارند، اما در فصل پاییز تعدادی از آنها به دلایل مختلف می میرند و به همین خاطر می گویند: جوجه ها را آخر پاییز می شمارند ۵_ به هر حال ماجرای ممنوعیت واردات واکسن امریکایی و دلایل فرمان رهبری همچون سایر مقاطع حساس ، هوشمندی و درایت رهبری عزیز ملت را ثابت نمود و باید برای داشتن چنین مقتدایی، همواره شکرگزار باشیم https://eitaa.com/kootahgooya
هدایت شده از احادیث ناب
در منابع حدیثی و تاریخی و به صورت پراکنده، نقل‌های مختلفی درباره بی‌حرمتی به حضرت فاطمه(س) آمده است. در یکی از این نقل‌ها چنین آمده است: «عَنِ الْمُعَلَّى عَنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ قَالَ: لَمَّا أُخْرِج‏ بِعَلِیٍّ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ وَاضِعَةً قَمِیصَ رَسُولِ الله عَلَى رَأْسِهَا آخِذَةً بِیَدَیِ ابْنَیْهَا فَقَالَتْ مَا لِی وَ مَا لَکَ یَا أَبَا بَکْرٍ تُرِیدُ أَنْ تُؤْتِمَ ابْنَیَّ وَ تُرْمِلَنِی مِنْ زَوْجِی‏ وَ اللهِ لَوْ لَا أَنْ‏ تَکُونَ‏ سَیِّئَةٌ لَنَشَرْتُ‏ شَعْرِی‏ وَ لَصَرَخْتُ‏ إِلَى‏ رَبِّی‏ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ مَا تُرِیدُ إِلَى‏ هَذَا ثُمَّ أَخَذَتْ بِیَدِهِ فَانْطَلَقَتْ بِهِ» ابو‌هاشم می‌گوید: هنگامى که على(ع) را از خانه بیرون بردند، فاطمه(س) نیز پیراهن پیامبر خدا(ص) را روى سرش گذاشت و دست حسنین(ع) را گرفت و به دنبال آن‌حضرت بیرون آمد و خطاب به ابوبکر فرمود: «مرا با تو چکار؟! می‌خواهى بچه‌هایم را یتیم کنى و مرا بی‌شوهر؟ به خدا سوگند! اگر گناه نبود، مویم را پریشان ‌کرده و به درگاه پروردگارم فریاد می‌زدم». مردى از میان آن جمعیت -خطاب به ابوبکر یا عمر گفت: از این کار چه منظورى دارى؟ [می‌خواهى عذاب بر این امّت نازل کنى‏؟] سپس فاطمه(س) دست على(ع) را گرفت و از مسجد بیرونش آورد. از امام باقر عليه السّلام روايت شده كه فرمود: وَ اللَّهِ لَوْ نَشَرَتْ شَعْرَهَا مَاتُوا طُرّاً؛ بخدا قسم اگر زهرا سلام اللَّه عليها موى خود را پريشان كرده بود همه مردم يك جا مرده بودند. 📚 الکافی، ج ۸، ص ۲۳۷ @ahadithenabe
کشف حجاب،عامل استعمار برشی از کتاب 🔹 ویراست و توئیت _______________ حتما عضو شوید👇 🔸 اگر ویراستی را نصب دارید 🔸 اگر ویراستی را نصب ندارید 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
صدای مردم هر چه در جمع خفتگان بیداری نامتعارف است، در جمع بیداردلان مرده‌دلی وصله ناجور است. شاید برای هر کسی اتفاق افتاده باشد شب‌هایی که خوابش نمی‌برد و ناچار است همچون سایرین بی‌حرکت، بدون کلام، در سکون و سکوت سر کند. اما همین که روز شد و همه بیدار شدند، همین آدم اگر حرکت نکند و سخن نگوید مورد شماتت خواهد بود. مشکل امثال مهدی جمشیدی آن است که تک‌صداست. تنهاست. بسیاری بیدارند و احساس می‌کنند باید مراعات خفتگان را بکنند تا مورد آزار و اذیت قرار نگیرند. در سکون و سکوت، خود را به خواب زده‌اند. اما فراموش کرده‌اند که آن عادت شب بود و نه روز. کسانی که در روز می‌خوابند خلاف قاعده‌اند هر چند بسیار باشند. زیست شبانه، مردمان بسیاری را از زندگی روزانه محروم کرده تا دچار زندگی وارونه گردند. برخی از ما به افق غرب می‌خوابند و بیدار می‌شوند. آنان که سرزمین غرب را سرّ زمین گرفته‌اند و از آنجا آغاز و پایان هر چیز را بنا نهاده‌اند، همه جا را غرب می‌فهمند. به زعم آنان همه امکان‌های زنده ماندن در غرب تلنبار شده. آنجا ذخیره‌گاه زندگی است و هر کس خود را از دامن غرب کنار کشد از زندگی ساقط خواهد شد. شاید باورش سخت باشد اما این باور غرب‌باوران است. آنان هنوز باور نکرده‌اند که آفتاب لااقل این بار از شرق برآمده و بر جان و جهان روشنی افکنده است. نمی‌توانند بپذیرند که مسئله از اینجا طرح می‌شود و در اینجا به دنبال پاسخ می‌گردد و حاصل آن را به غرب صادر می‌کند. هنوز نمی‌فهمد چرا باید غرب از آن سوی دنیا پایتخت ستم خود را رها کند و روی منطقه ما خیمه بزند؛ که چه؟!! معتقدم مهدی جمشیدی‌ها را مثل مرغ‌های اذان گو سر می‌برند تا کسی بیدار نشود. شرق باید سرزمین خفتگان باشد تا غرب بتواند بر آنان سلطنت کند. بیداری ما به نفع آنان نیست. نمی‌توانی بخوابی و در عالم رؤیا به دنبال امکان‌های زیستن باشی. باید برخیزی و تن از رخت خواب برکنی و به قد و قامت انسان اطرافت را بپایی و بیابی. باید مهدی جمشیدی‌ها برخیزند و اذان بگویند. با یک اذان‌گو شهر بیدار نخواهد شد. شهر خواب اذان را قاتل رؤیاهایش می‌بیند. سحرخیزان باید در شهر حرکت کنند و حال و هوای کوچه‌های بن‌بست تاریکی را عوض کنند. باید ترس و تنهایی فروبریزد و زندگی جاری شود. آنها از مهدی جمشیدی‌ها می‌ترسند. آنها از چراغ می‌ترسند. آنها از اذان می‌ترسند. همان‌ها که مصباح الهدی و سفینة النجاة را سربریدند مترصدند تا کسی اذان نگوید. کسی چراغ برنیاورد. شب‌ها را به طبیعت شب می‌خوابیم و روزها را به طبیعت غرب. برای جهان سوم روز وجود ندارد. همه باید عینک سیاه به چشم بزنند تا روز را باور نکنند. جرم مهدی‌جمشیدی‌ها این است که ساعت بیداری خود را روی اذان انقلاب کوک کرده‌اند. اذان هم که تکلیفش معلوم است با الله اکبر آغاز می‌شود و با لاإله إلا الله تمام می‌شود. سهمی برای غرب باقی نمی‌ماند. اذانی که شب و روز صدایش بلند است برای غرب عنصر نامطلوب است. باید چنین صدایی را خفه کرد، چنین چراغی را شکست. مهدی جمشیدی‌ها کارگران فکری غرب را رسوا می‌کنند. به همه نشان می‌دهند که این‌ها عمله‌های ذهن‌های پریشان غربند و هیچ نیستند. نه دکترند و نه کارشناس. عده‌ای مترجم و مقلدند. طوطی‌های سخنگوی آن طرف. وقتی مهدی جمشیدی‌ها حرف می‌زنند معلوم می‌شود که دیگران تا حالا صدا از خود در می‌آوردند، حرف نمی‌زدند. معلوم است که تحمل نمی‌شوند. اما به نظر من اگر همه مهدی جمشیدی‌ها به جای ملاحظه خواب‌آلودگی آدم‌ها در روز روشن اذان بگویند فضای شهر از این کرختی خارج خواهد شد. شهر که خوابگاه نیست. خواب برادر مرگ است. شهر که گورستان نیست. شهر محل زندگی است. باید بیدار شد و زندگی کرد. تا کی سرخوش به خواب دیدن‌های گاه و بیگاه که در هزار جور کابوس پوشیده شده؟! مهدی جمشیدی‌ها صدای وجدان مردمند که خود را از زندان وسوسه ذهن‌های استبدادزده رها کرده‌اند و صاف و ساده خود واقعی‌شان را حکایت می‌کنند.
هدایت شده از جستارهای معمولی
همیشه سیر بود. مادرم گرسنه نمی‌شد. هر وقت غذا تعارف می‌زدیم، می‌گفت من سیرم... کمی زمان لازم داشت تا بفهمم مادرم مثل فرشته‌ها با عشق سیر می‌شه. عشق بچه‌هاش، عشق هنسرش. کنار سفره می‌نشست. نمی‌خورد تا مطمئن بشه ما سیر شدیم؛ اما ما سیر نمی‌شدیم، پر می‌شدیم. او سیر بود چون ما همیشه سهم غذاش رو‌ می‌خوردیم و فکر می‌کردیم واقعا سیره... مهم نبود چقدر غذا درست کنه. تموم می‌شد. شاید ندونید اما اون زمان‌ها یخچال‌ها پر نبود. شاید باورش برای خیلی از امروزی‌ها سخت باشه که غذا اندازه داشت و وقتی تموم می‌شد یعنی تا وعده بعدی چیزی برای خوردن نیست. شاید اما غذا نخوردن مادرم یه دلیل دیگه هم داشت... خستگی... مادرم تنها زمانی فرصت استراحت داشت که ما سر سفره نشستیم و داریم می‌خوریم. انگار ترجیح می‌داد به جای خوردن کمی استراحت کنه... به همین سادگی... من واقعا خاطره روشنی از غذا خوردن مادرم در کودکی ندارم. خیال می‌کردیم آدم خاصی هست که گرسنه نمی‌شه. مادرم به خاطر همه لقمه‌های لذیذی که جلوت می‌خوردم و تو امیدی نداشتی که چیزی برات بمونه من رو ببخش... ما رو ببخش... به خدا نمی‌فهمیدیم....
می‌ترسم این زیاد شدن توهین به آقا علامت باشه برای لبریز شدن صبر خدا در مورد ناشکری ما نسبت به ایشون. لحظه‌هایی هست که خداوند ولیّ خودش رو بیش از این زجر نمی‌ده و غیرتش رو می‌کشه. ناگهان تصمیم می‌گیره داغش رو بگذاره رو دل مردم. خدا تعارفات ما مردم رو نداره. نه رسانه روش اثر داره و نه منافق اسیر مناسباتش می‌کنه. چون قدرت مطلق هست، هر وقت بخواد تصمیمش رو اجرا می‌کنه. هیچ ترسی هم از پیچیده شدن امتحان و ریزش مردم و اینها هم نداره. اصلا ملاحظات ما براش بی‌معناست. از حد یگذرونیم کار از کار بگذره غضبش تعلق بگیره کی می‌تونه منصرفش کنه. کی جرأت داره وقتی غضبناک شد حرف بزنه. جز حضرت زهرا سلام الله علیها... من واقعا می‌ترسم این پرده‌دری‌ها اتمام حجت باشه...