#هر_دو_بدانیم
"نحوه سیراب کردن همسر از محبت!"
🔹 فرمول اصلی در محبت کردن واقعی و بجا این است که بدانیم همسرمان از چه اموری بیشتر، لذت میبرد. لازمه این آگاهی، اطلاع از روانشناسی زن و مرد در این قضیه است.
🔸 مثلا باید بدانیم که زن از توجه به او در همه حالات، ابراز محبتِ کلامی، نوازش و گوش دادن به سخنانش لذت زیادی میبرد. و یا مرد از اطاعت شدن، مهربانی زن و تمکین چشمی و جنسی لذت بالایی میبرد.
✅ گاه زن و مرد باید با اعلامِ خود و یا سوال از طرف مقابل از لذت بردن یکدیگر حتی در امور جزئی آگاه شوند.
رابطه زناشویی👩❤️👨
✨﷽✨
🔴شبیه مداد باشیم
✍پیرمردی بود که هرگز خودکار به دست نمیگرفت و همیشه با مداد مینوشت. روزی نوهاش پرسید: چرا تا این اندازه، مداد را دوست دارید؟ پدربزرگ گفت: سه ویژگی در مداد هست که در خودکار نیست.
1⃣ مداد این فرصت را میدهد که اگر اشتباه نوشتی و به اشتباه خود پی بردی، زود با پاککن آن را پاک کنی. خدا هم به انسان فرصت میدهد که اگر اشتباهی کرد، سریع توبه کند تا گناهش پاک شود.
2⃣ در زیبا نوشتن مداد، هرگز نوع و رنگ و زیبایی چوب نقشی ندارد و مهم مغزی است که درون مداد است. برای خدا هم، زیبایی و رنگ و نوع پوست انسان مهم نیست، زیبایی درون انسان مهم است.
3⃣ یک خودکار، شاید جوهر داخل لولهاش خشک شود و تو را گول بزند و در زمان نیازت ننویسد. ولی مداد، مغزش خشک نمیشود و هرگز تو را فریب نمیدهد و تو را در روزهای سخت، تنها نمیگذارد. اگر با خدا روراست باشی، خدا نیز با تو روراست است و هرگز در سختیها و مشکلات تو را تنها نمیگذارد.
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . فقط نگاه ها ولبخند های موزیانه سکینه اذیتم میکرد واینکه
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
منیژه لبخند بی جونی زد وگفت صبرکن حالا دختر چقدر پشت سر هم سوال میپرسی از آدم .ببین مریم من بخدا نمیخواستم بیام ولی ننم شروع کرد گریه زاری که من فقط یه دختر دارم ومردم چی میگن واین حرفا مجبور شدم .توروخدا مریم خودتو ناراحت نکنی ها ببین من....نزاشتم حرفشو تموم کنه وگفتم چی میگی چرا باید نیای وچرا من ناراحت باشم دیوونه شدی تو دختر نکنه تو هم مثل بقیه فکر میکنی چون من ازدواج نکردم .هرکی که ازدواج کنه من ناراحت میشم یا حسودی میکنم بهش اره ؟مشغول صحبت کردن با منیژه بودم که گفتن داماد میخواد بیاد با سایه ای که بالای سرم افتاده بود سرمو بلند کردم وباورم نمیشد خدایا من خواب میبینم یعنی چی چرا به جای داماد احمد اومد تو ؟دست وپاهام میلرزید تموم بدنم گر گفته بود فکر میکردم اینقدر داغ شدم که از گوشام حرارت میزنه بیرون .احمد اومد از جلوی من رد شد .نگام کرد وبالبخند سری تکون داد ورفت نشست پیش منظر .
گیج ومنگ بودم فقط نگاه میکردم تموم جمعیت زل زده بودن بهم وپچ پچ میکردن هرکی یه چیزی میگفت یکی میگفت بدبخت مریم خیلی سخته خدا ازباعث وبانیش نگذره .بعضی ها هم میگفتن خوبش شده ازبس این پسر بدبخت واون ننش رو دق داد خدا جوابشو داد.صداها وحرفهای بقیه رو میشنیدم ولی نمیتونستم عکس العملی نشون بدم.توسرم هزارتا صدا پیچیده بود وتموم خاطراتم وحرفهامون ازجلو چشمم مثل یه فیلم رد میشد .تازه داشتم میفهمیدم چی شده ومعنی حرفهای منیژه چی بود!تازه داشتم میفهمیدم معنی اسرارهای سکینه برای اومدن من براچی بوده دلم میخواست داد بزنم فریاد بزنم وبگم احمد چرا اینکارو بامن کردی برم یقشو بگیرم وباهم بریم یه جای خیلی دور ،دور ازهمه فقط من باشم واون .
دلم میخواست وسط جمعیت برم موهای سکینه رو بگیرم وبگم چرا بامن اینکارو میکنی مگه من چه بدی به تو کردم که راضی شدی اینجوری نابود بشم .ازدست منیژه هم عصبانی بودم دلم میخواست بهش بگم رفیق نارفیقم توچرا بهم نگفتی چرا گذاشتی منو بیارن تو این جمعیت تو چشم همه خاربشم چرا نگفتی شاید میتونستم یه کاری کنم که احمد پشیمون بشه ...
بی صدا اشک میریختم وتودلم باهمه دعوا میکردم وجواب میخواستم .بلندشدم برم خونمون ولی پاهام حس حرکت کردن نداشت انگار اصلا پانداشتم چه برسه بتونم راه برم .دستمو گرفتم به دیوار وگفتم خدایا واسه یه بارم شده به من نگاه کن واسه یه بارم شده بهم کمک کن بهم قوت بده تا ازاین خونه بتونم برم بیرون .بهم نیرو وتوان بده تا قدم بردارم نزار بیوفتم روزمین این همه آدم مسخرم کنن وبهم بخندن نزار.
.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🐚
⭕️برای خوشبختی در زندگی مشترک به این نکات توجه کنید.
❏ معیارهای آرمانی انتخاب همسر را حذف و منطق را جایگزین کنید. چرا که هیچ کس کامل نیست.
❏ از چشم و هم چشمی و حسادت ها دوری کنید. هر کس باید از زندگی و داشته های خود لذت ببرد.
❏ ساده لوح و صادق باشید و اصلا به رفتار مرموزانه فکر نکنید .
❏ دروغ نگویید اما هر واقعیتی از زندگی گذشته تان را نیاز نیست بگویید.
❏ اعتماد کنید و شکاک نباشید. یکی از مهمترین مسائلی که میبایست به توجه کنید اعتماد به همسرتان است.
❏ مقایسه نکنید. چه #زن_ها و چه #مرد_ها از مقایسه شدن ناراحت می شوند. فراموش نکنید شما در حال مقایسه ظاهر زندگی دیگران با باطن زندگی خود هستید.
#خانوما_بدونن
#گفتگو_بین_زوجین
🏵گوش مردها کلمات را مثل شما نمیشنود.
🔆1. براي مردها يك جمله فقط يك جمله نيست! بلكه تفسيري است براي كل روزهايي كه با هم بودهايد.
🔆2. هيچ مردي طاقت مقايسه شدن را ندارد. پس حتي كم اهميتترين كار او را با ديگران قياس نكنيد.
🔆3. مردها از شنيدن جملات مبهم بيزارند. پس هيچوقت دوپهلو با همسرتان صحبت نكنيد.
🔆4. اگر انتظار داريد او حرفهايتان را رمزگشايي كند، برايتان متاسفيم. آنها سادهتر از اين حرفها هستند.
🔆5. هيچوقت از همسرتان بهعنوان ابزاري براي لشکركشيهايتان در جنگهاي عروس و مادرشوهري استفاده نكنيد.
🔆6. هرگز با حرفهايتان استقلال همسر خود را زير سوال نبريد حتي اگر واقعا استقلالي در كار نباشد.
🔆7. مردها به اينكه قويتر از آنچه هستند به نظر برسند نياز دارند. اين نياز همسرتان را برآورده كنيد.
🔆8. از گفتن خاطرات روابط عاشقانه شكست خوردهتان براي شريك زندگيتان خودداري كنيد.
🔆9. براي قدرت دادن به او كافي است از هيچ مرد ديگري صحبت نكنيد، نه اينكه از مردهاي ديگر بد بگوييد.
💎برای تحول در زندگی وارد شوید💎
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌برتری یکسری از اعمال شخص متاهل نسبت به شخص مجرد
⚜ در اسلام، ازدواج یک نهاد مقدس و مورد تأکید است که علاوه بر برآورده کردن نیازهای طبیعی انسان، به تکامل روحی و معنوی او نیز کمک میکند.
یکی از دلایلی که نماز فرد مزدوج با ارزشتر دانسته شده، این است که ازدواج به آرامش و نظم درونی انسان کمک میکند و این آرامش تأثیر مثبتی بر عبادات و اعمال او میگذارد./دکتر میر باقری
🎥#دکتر_میرباقری
#ازدواج
#نماز
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
💘💘🍃🍃🍃
اگه از شوهرتون نخواید یکی دیگه میخواد
👩 یه خانم #عاقل، خواسته هاییش که در حد توان همسرش هست رو #حتما به زبون میاره. چون میدونه:👇👇
✅ اگه از شوهرش نخواد براش #خرج کنه، یه زن دیگه ازش میخواد که براش خرج کنه. و شوهرش هم با کله اینکار رو میکنه. چرا؟ چون #ذاتش اینه.. چون طبیعتش اینطوریه که دوست داره یکی رو تامین کنه.
ضمن اینکه مردهایی که واسه #زنشون خرج میکنند بیشتر هم هوای اونو دارن و این یک اصله! پس؛
💑 خواستههای در حد توان شوهرتونو همیشه (با یه لحن خوب) ازش بخواید، حتی اگه نتونه اون لحظه فراهم کنه، اما حداقل ذهنش درگیر تهیه اون هست.
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . منیژه لبخند بی جونی زد وگفت صبرکن حالا دختر چقدر پشت سر
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.نزار سکینه ازبدبختی وحال زارمخوشحال بشه نزار بفهمه که چه زجری میکشم ونابود شدم قلبم دیگه نمیزنه .فقط واسه یبار به دادم برس قول میدم تا آخر زندگیم دیگه چیزی ازت نخوام .
انگار به پاهام سنگ بسته بودن به زور بلند کردم ویه پامو بردم جلو که برم خونمون که ننه احمد دستشو گذاشت رو شونه هامو وگفت :کجا میری مریم؟تو جای دختر منی ازبچگی با احمدومنیژه بزرگ شدی احمد مثل برادرته نمیخوای بمونی تا زنشو چارقد وانگشتر کنه؟دستمو گرفت کشید ونشوند سرجام وگفت:بشین حالا بعدا میری بدون تو که نمیشه....
آروم جوری که کسی نشنوه درگوشم گفت:دیدن این صحنه ها برات لازمه تافکراحمد از سرت بیوفته وفکر تو هم ازسر احمد بیوفته باید ببینی که یه وقت هوایی نشین دوتاتون .بشین وازجات تکون نخور....
راست میگفت باید میدیدم که با خودم وزندگیم چیکار کردم باید میدیدم تا باورکنم که احمق ترازمن تو دنیا دیگه نیست .آخه کی میاد برای آزادی پدری که تا الان یه دست با محبت به سرت نکشیده یه بار با محبت باهات حرف نزده یا یه بار اسمتو بدون لقب صدا نزده عشقشو فدا کنه ؟
خودت اینکارو باخودت کردی پس بشینو نگاه کن.عاقبت کارت رو ...
ولی اشکام امون نمیدادن که مثل پرده جلو دیدمو گرفته بودن ...
سکینه میخندید ودست میزد واومد کنارم نشست وگفت خوشت اومد ازفیلم امشب؟حسابی غافلگیر شدی آره؟
بهش نگاه کردمو سرمو به نشونه تاسف تکون دادم وگفتم:ازخدا بترس اگه خدایی وجود داشته باشه وازحال دل من باخبر باشه خودش میدونه چه بلایی سر تو بیاره ..
سرم داشت ازدرد میترکید فقط نگاه میکردم احمد هم سرش پایین بود وزیر چشمی منو نگاه میکرد .نمیدونم اونم حالش مثل من بود ؟اینقدر داغون بود احساس نابودی میکرد؟هزار بار تودلم ازش سوال پرسدم که چرا اینکارو بامن وخودت کردی ؟بیشتر دلم برای خودش میسوخت .آخه منظر زنی نبود که مناسب احمد باشه .شاید هم خدا میخواست با عروسی منظر واحمد جواب بدی های ننه احمد رو بده ...
میون کیل کشیدن ها ورقصیدن جمعیت چارقد وانگشتر آوردن وننه احمد جوری که من ببینم .انگشتر رو هوا چرخوند وگفت اینم نشون که ازاین به بعد عروسم وخانم خونه ودلگرمی پسرم باشی بعد هم انگشتر ودست منظر کرد وچارقد هم سرش کرد جمعیت جیغ ودست میزدن تبریک میگفتن .منظر خوشحال بود وبه انگشتر دستش نگاه میکرد .ولی احمد سرش پایین بود و هرچنددقیقه یه صقلمه ازننش میخورد که بخنده واخم نکنه .بعد از پذیرایی همه رفتن خونه هاشون منم دست عشرت رو گرفتم وراهی خونه شدیم..
🌿#رازهای_همسرداری
اگر احساس میکنید، کسی که با او هستید درکتان نمی کند یا احساساتتان را نمیفهمد و به نیازهایتان پاسخ نمیدهد، حرف هایتان را #مخفی نکنید.
🔹 نیازها و هیجان های خود را با او در میان بگذارید، شاید باز هم پاسخ مناسبی ندهد و بی تفاوت باشد، اما حداقل شما اطمینان حاصل میکنید که پیش داوری نکرده اید و به طور #واضح و روشن خواسته هایتان را با او درمیان گذاشته اید،
و اینگونه راحت تر می توانید در مورد رابطه تان تصمیم بگیرید...
👈🏻 این گونه رفتار کردن بهتر از انتظار برای فهمیده شدن و رنج کشیدن است.
یادتان باشد حتی #صمیمی ترین دوست و یا همسرتان هم ممکن است از آنچه در ذهن شما می گذرد #آگاه نباشد
همسرانه
❤️🔥 حقایق یک ازدواج خوب
قرار نیست همیشه همه چی طبق سلیقه
شما پیش بره ممکنه گاهی همدیگر رو
برنجونید، این مسئله اجتناب ناپذیره
گاهی لازمه یه چیزی رو بارها تکرار کنید،
طرف مقابل ممکنه توی ذهنش نمونه.
ممکنه همیشه سر هر چیز توافق نظر
نداشته باشید. گاهی ممکنه درست هم
دیگر رو درک نکنید و سوتفاهم پیش
بیاد نگران نباشید، طبیعیه! به طرف
مقابل حق بدید که گاهی از شما ناراحت
باشه، بهش فرصت بدید که بتونه شمارو
ببخشه🤌🏼💛
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe