eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
8.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
15.5هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 💞بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم که نه اسمش خاطرم است نه قیافه اش، 🌸🍃اما حرفش هیچوقت از یادم نمیرود، می گفت زندگی مثل یک کلاف کامواست، از دستت که در برود می شود کلاف سردر گم، گره می خورد، می پیچد به هم ، گره گره می شود، بعد باید صبوری کنی، گره را به وقتش با حوصله وا کنی، زیاد که کلنجار بروی ، گره بزرگتر می شود، کورتر می شود، 🌸🍃یک جایی دیگر کاری نمی شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید، یک گره ی ظریف کوچک زد، بعد آن گره را توی بافتنی یک جوری قایم کرد، محو کرد، یک جوری که معلوم نشود، 🌸🍃یادت باشد، گره های توی کلاف همان دلخوری های کوچک و بزرگند، همان کینه های چند ساله، باید یک جایی تمامش کرد، سر و تهش را برید، زندگی به بندی بند است به نام “حرمت “ 🌸🍃که اگر آن بند پاره شود کار زندگی تمام است… زنده یاد ((سیمین بهبهانی)) ‌‎  ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾
سخنان ناب دکتر انوشه👌
۵📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . پس هرکاری کردم به نفع همه بوده منو ببخش .برگشتم ازپله
📜 🩷 . وگفت خوبه خوبه حالا مگه چی گفتم جنبه شوخی هم نداری ها .کمک نمیخوای بیایم کمکت بشوریم . مریم :خودتم میدونی که شوخی نبود .نه دستت درد نکنه . تموم رودخونه گلیم های رنگ ورو رفته وپاره پوره بود که پهن کرده بودن ازبالا تا پایین توی آب .خانمهای ده همه چادر به کمربسته بودن وجارو میکشیدن به گلیم صدای خش خش تو هوا پیچیده بود .صدای حرف زدن وغیبت کردن زنها وخنده وبازی بچها خیلی لذت بخش بود ... عشرت با قدم برید بشینید اونور پیش بچه ها من خودم میشورم بعد موقع رفتن صداتون میکنم برو آفرین .اینقدر گلیم هارو شستم سفید مثل برف شده بود .فاطمه خاله برای سرکشی اومده بود پیرزن مهربونی که هرجا چندنفر مشغول کار بودن مثل همین گلیم شستن عید میومد گلیم هارو نگاه میکرد ومیگفت کی تمیز تر شسته .از دور با چوبی که به عنوان عصا گرفته بود دستش وبا نوکش سنگ هارو اینورواونور میزد داد زد وگفت:ازاین همه قد قد شما زنها بجنبید شب شد شما شوهر ندارید شام وکاسه نمیخواید آخه چی میگید هی پچ پچ بزار ببینم کی تمیز تر شسته واینجا زنیتیتون معلوم میشه ها ببین که کدبانو تر وتمیزتره .آخرین گلیم تو اب داشتم میشستم اومد گفت مریم گلیم هات کدومه ؟نشونش دادم نگاهی کرد وسری تکون داد ورفت بقیه گلیم هارو نگاه کرد وگفت مثل همیشه گلیم های مریم نمونه بود مثل برف شده ازبس تمیزه .همه زنها شروع کردن دست زدن وگفتن مریم همیشه تو کار نمونه است ازبچگی کاری نبوده که بد انجام بده .ضعری گفت بخاطر دستهای بزرگشم هست ها مثل مرده دستاش بزرگ وقویه دوتا جارو بکشه به گلیم تمومه کارش .خاله فاطمه نزاشت من جواب بدم خودش گفت نه دختر از دست بزرگ نیست از عرضه وتمیزیه . نزدیکای غروب بود که شستن تموم شد حتی ناهار هم خونه نرفته بودم .به هربدبختی بود گلیم هارو که خیس شده بودن وسنگینی شون ده برابر شده بود رو بردم بالا ورو تپه روبه رو پهن کردم تا آفتاب بهش بخوره وخشک بشن .تموم لباسهام خیس خیس بود وآب ازشون چکه میکرد .عشرت وقدم رو صدا کردم با هم رفتیم خونه ازدر وارد شدم انگار خونه منفجر شده بود ازجلو در نون خشک ریخته بود تا بالای اتاق مهمون .ظرفهای نشسته گوشه ایوون تلنبار شده بودن داشتم ازخستگی هلاک میشدم .گفتم سکینه اینجا چه خبره خونه منفجر شده من خونه رو تمیز کرده بودم ورفته بودم چه خبر شده .؟سکینه :چیکار کنیم ناهار خوردیم دیگه بچه ها نون ریختن .من میخواستم جارو کنم ولی کمرم درد میکنه آقات گفت ولش کن مریم میاد جارو میزنه
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 🔸از خدا پرسید: «خوشبختی را کجا می‌توان یافت؟» خدا گفت: «آن را در خواسته‌هایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم.» با خود فکر کرد: «اگر خانه‌ای بزرگ داشتم بی‌گمان خوشبخت بودم.» خداوند به او داد. «اگر پول فراوان داشتم یقیناً خوشبخت‌ترین مردم بودم.» خداوند به او داد. اگر... اگر... و اگر... اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود. از خدا پرسید: «حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم.» خداوند گفت: «باز هم بخواه.» گفت: «چه بخواهم؟ هر آنچه را که هست دارم.» خدا گفت: «بخواه که دوست بداری، بخواه که دیگران را کمک کنی، بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی.» او دوست داشت و کمک کرد و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها می‌نشیند و نگاه‌های سرشار از سپاس به او لذت می‌بخشد. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا خوشبختی اینجاست؛ در نگاه و لبخند دیگران.»
3.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸روشی برای صحبت کردن پدر با پسری که به سن بلوغ رسیده است/روانشناس پهلوان نشان ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . وگفت خوبه خوبه حالا مگه چی گفتم جنبه شوخی هم نداری ها .
📜 🩷 . :آره مریم بدبخت هست تو چرا .با همون لباسهای خیس مشغول تمیز کردن خونه شدم باورم نمیشد تو این چندساعت که نبودم اینقدر خونه کثیف شده باشه .وقتی ظرفهارو بردم سر کهریز شستم واومدم شب شده بود .مثل مرده بی جون بودم اصلا نفهمیدم شام رو چه جوری خوردم نشستم رو دار قالی تا آقام بخوابه تا منم بخوابم .قالیم تموم شده بود نزدیکای بریده شدن بود که یکی دیگه درست کردم تا این که تموم شد منتظر نمونم سریع برم سراغ اون یکی .قالی بافتنم تو روستا حرف اول رو میزد هر بیست وپنج رو یه فرش رو میبافتم وتموم میکردم .مریم دختری که یه روز کتک خورد تا قالی بافتن یاد بگیره الان فقط تو بیست وپنج روز یه قالی رو میبافتم واین آرزوی تموم مردم ده بود .آقام هم سر این خیلی خوشحال بود ولی به روی خودش نمیورد . فردا صبح زود بلند شدم کیسه گچ رو آوردم ساختم .چون وسیله بنایی نداشتیم کیسه حموم دستم کردم وبا اون گچ رو میمالیدم به دیوار .تموم خونه رو با کیسه حموم سفید کردم وخونمون شد تنها خونه ای که توی ده سفید شده .زیاد صاف درنیومده بود ولی سفید وتمیز شده بود وباصفا .توی کل ده پیچید که مریم خونه رو سفید کرده و زنها دسته دسته میومدن نگاه میکردن ومیرفتن تا خونه هاشونو با روش من درآوردی من سفید کنن . سکینه برای اذیت کردن من هر دقیقه منظر رو به بهونه های مختلف صدا میکرد بالا وجلوی چشم من از رابطه وشب خوابیدن های احمد ومنظر ازش میپرسید .منظر هم با ناز وعشوه از رابطه هاشون تعریف میکرد .اوایلش خیلی حالم بد میشد وسختم بود ولی به مرور زمان بهتر شده بودم میدونستم برای اذیت کردن من اینکارو میکنن . تموم کارها وخونه تکونی تموم شد مهدی ومحبوبه اومده بودن .منصور خدیجه خونمون حسابی شلوغ شده بود خیلی خوشحال بودم که خواهرو برادرام سروسامون گرفتن وهرکدوم یه همدم دارن وبا اونا خوشحالن .با عشق بهشون نگاه میکردم وازخوشحالیشون خوشحال بودم چقدر جای ننم خالی بود که این روزهارو ببینه .ببینه که اون همه بدبختی که کشیده الان بچهاش خوشحالن .عاطفه هم با موسی شب اومدن خونه ما همش از اقام میترسیدم چیزی بگه که موسی ناراحت بشه .آخه آقام اعتقاد داشت دختری که شوهر کرد دیگه باید بره حتی برای سر زدن هم نباید بیاد چه برسه شام وناهار هم بخوان بخورن .عاطفه شکم بزرگ تر شده بود وخواهر کوچولوی من داشت مامان میشد ومیخندید تو این چند وقتی که رفته بود هم چندباری کتک خورده بود ومیگفت مادر موسی میگه بچه باید پسر باشه مثل ننت دختر نیاری سیبیل بچمو بسوزونی .همش میترسید ونگران بود.. . جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
هیچ شبی، پایان زندگی نیست از ورای هر شب دوبارہ خورشید طلوع می کند و بشارت صبحی دیگر می دهد این یعنی امید هرگز نمی میرد 🌸 .
✴️ یکشنبه 👈29  مهر / میزان 👈16 ربیع الثانی  👈20 اکتبر 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. ⭐️ احکام دینی و اسلامی. 📛امروز روز برای امور زیر مناسب نیست: 📛مسافرت. 📛و جابجایی خوب نیست. 🚘مسافرت : مسافرت خوب نیست و امکان حادثه دارد و حتما همراه صدقه و احتیاط لازم انجام گیرد. 👶زایمان خوب و نوزاد عاقل و عابد و عامل باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز : قمر در برج جوزا است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است: ✳️آغاز نگارش کتاب مقاله و پایان نامه. ✳️امور اموزشی و تعلیمی. ✳️خرید اجناس. ✳️معامله املاک و مستغلات. ✳️مبادله اسناد و قولنامه. ✳️و ارسال کالا نیک است. 👩‍❤️‍👨مباشرت امشب: فرزند حافظ قران گردد. ⚫️ اصلاح سر و صورت. طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث حزن و اندوه می شود. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، باعث فرج و نشاط می شود. 😴🙄 تعبیر خواب. خوابی که (شب دو شنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 17 سوره مبارکه " بنی اسرائیل "  است. و کم اهلکنا من القرون من بعد نوح... و مفهوم آن این است که چیزی باعث حزن و اندوه خواب بیننده می شود پدیدار گردد صدقه بدهد تا برطرف شود .ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🍃💗 زندگیتون متعالی 💗🍃
1.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 کلبه ای ڪه در آن مهربانی هست و ساکنینش می خندند بهتر از کاخی ست که مردمانش دلتنگ هستند. کلبه زندگیتان گرم به عشق و محبت ❤️ صبحتون بخیر
💠👌نکته ناب امروز ⛔️ 👈 بی‌توجهی، سمی که زندگی مشترک را تلخ می‌کند 👈 یکی از بزرگترین دشمنان زندگی مشترک بی‌توجهی است، هیچ چیز مانند نگاه کردن به همسر و توجه به او زندگی را شیرین نمی‌کند؛ 👈اگر همسرتان لباسی پوشید که او را بسیار مرتب و آراسته نشان می‌داد حتی واکنش نشان دهید و مورد تمجید و تعریف قرار دهید 👈 چرا که تعریف و تمجید در صورتی که به جا و اندازه باشد عشق شما و همسرتان را زیاد می‌کند ‌‌‌‍‌‍‌‌‌‌‍┈•••🍃🌸🍃•••┈ ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
🍃🍃🍃🍃🌸 این متن آرامش خوبی به آدم میده! ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﻬﺮ ﻧﮑﻦ ﭼﻮﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ کسی رﻮ ﻧﻤﯽﮐﺸﻪ! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ؛ ﻭﻟﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ پس ﮔﺮﻓﺖ! ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻧﻔﺴﻬﺎﯼ ﺁﺧﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯽﮐﺸﺪ؛ ﭘﺲ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮔﻠﻪ ﻭ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ! ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽﺗﻮﻧﯽ ﺁﺭﻭﻣﺶﮐﻨﯽ! ﻣﺜﻞ ﻣﺎﺭ، ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺶ ﻣﯿﺰﻧﻪ؛ پاﺩﺯﻫﺮﺷﻮ ﺷﻮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽﮔﯿﺮﻥ! ﺳﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﺪ:! ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﯾﺎﺭﯾﺘﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ!ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﺭﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ! ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭﺳﺨﺘﯿﻬﺎﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺗﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ! ﻣﺮﺩ ﺭﺍﺑﻪ ﻋﻘﻠﺶ ﺑﻨﮕﺮ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺛﺮﻭﺗﺶ! ﺯﻥ ﺭﺍﺑﻪ ﻭﻓﺎﯾﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻟﺶ! ﺩﻭﺳﺖ ﺭﺍﺑﻪ ﻣﺤﺒﺘﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﮐﻼﻣﺶ!! ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍﺑﻪ ﺻﺒﺮﺵ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ! ﻣﺎﻝ ﺭﺍﺑﻪ ﺑﺮﮐﺘﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ! ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ!! ﺩﻝ ﺭﺍﺑﻪ ﭘﺎﮐﯿﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺒﺶ! ✍ﺳﻪ ﺗﺎ "ﺍ" ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻩ!! اﻣﯿﺪ؛ ﺍﺻﺎﻟﺖ؛ ﺍﺩﺏ؛ ✍ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺳﻪ ﺗﺎ "ﺱ" ﺳﻌﺎﺩﺕ؛ ﺳﻼﻣﺖ؛ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪﯼ؛ ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
💠 پخش شدن گاز در یک محیط بسته، فضا را مسموم می‌کند و یکی‌ از توصیه‌های مهم این است وقتی بوی زیاد گاز را در خانه استشمام کردید حتی کلید لامپ را نزنید چرا که یک جرقه، باعث انفجار خواهد شد. 💠 گاهی بین زن و شوهرها حرفهایی رد و بدل می‌شود که فضای زندگی را مسموم می‌کند. حرف‌هایی از جنس تهمت، تمسخر، نیش و کنایه، گلایه‌ها و توقعات بیجا، دروغ، بددهنی کردن، زورگویی، داد و بیداد و ... 💠 تقابل و یکی به دو کردن در این مواقع، باعث انفجار و تشنّجی خواهد شد که زن و شوهر و فرزندان را قربانی خواهد کرد. 💠 در این هنگام برخی کلمات و حرفهایی که به نیّت جواب دادن به همسرِ مقصّر به کار برده می‌شود نقش فندکی دارد که آن را در فضای گازدار، روشن می‌کنیم لذا مسموم بودن بهتر از انفجار مخرّب و ویرانگر است. 💠 و البته می‌توان با تکنیکهای کلامی و رفتاری، فضای مسموم را از بین بُرد. با باز کردن پنجره‌‌های صبوری، خون‌سردی، سکوت، تغافل، مهربانی، تایید مصنوعی همسر در برخی مواقع، تغییر فضای گفتگو، مدارا و دهها پنجره دیگر می‌توانید هوای سالم و آرامش را به زندگی‌ برگردانید و یا از درجه‌ی مسمومیت فضا بکاهید. ❤️