eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨با مردی که بلد نیست محبت کند چه کنیم❤💍 🟤 دکتر سعید عزیزی ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
اگر کسی ازت پرسید: چقدر بهم اعتماد داری؟ نگو به قدرت چشم هام! بگو به اندازه که بهم اطمینان میدی، بهت اعتماد دارم... چرا؟ اینکه بدونه تا زمانی برای تو با ارزش که به ارزش‌هات احترام بزاره! این رو یادمون نره👌 @daneshanushe✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 عواملی که باعث می‌شود کودکان به بازی معتاد شوند - والدین باید با فرزندانشان بازی کنند/روانشناس پهلوان نشان ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . با فکر این که یکی از خدمه ها هست بهم گفت بیا تو..... ب
📜 🩷 . این همه شباهت بین این پسر و بهادر عجیب بود؟؟!!... همین طور با تعجب نگاهم بین زنه و پسره میچرخید که با صدای یکی از خدمه ها به خودم اومدم.... تو اینجا چیکار میکنی؟ با اجازه کی در رو باز کردی؟ برو‌کنار ببینم... با صدای فریادش نگهبان ها سر رسیدن و با ضربه ای که بهم زدن پخش زمین شدم و لحظه اخر نگاهم با نگاه پسره تلاقی شد...... پسره به سمتم قدم برداشت و خواست از زمین بلندم کنه که صدای مادر ارباب اومد.... اینجا چه خبره؟؟!!...... همه به سمت صدا برگشتن!!...... ولی مادر ارباب با دیدن اون زن به وضوح رنگش پرید و گفت:...... تو...... تو......... اینجا چیکار میکنی؟؟...... بعده این همه سال برا چی اومدی؟؟...‌ این همه سال از وجودت باخبر بودم ولی کاری به کارت نداشتم تا زندگیم‌ حفظ بشه..... برو از عمارت من بیرون...... دیگه نمیخوام این‌طرفا ببینمت، برو بیرون..... زنه کمی جلو اومد و گفت: نیرخاتون باید باهم صحبت کنیم؟؟..... من این همه سال صبر کردم ولی دیگه نمیتونم... نمیدونم دیگه چند صباحی زنده ام ولی باید قبل رفتنم به ارباب همه چیز رو بگم...... دوست ندارم با این راز بمیرم، بهادر باید از همه چیز باخبر بشه!!..... حال نیر خاتون اینقدری بهم ریخته بود که توجهی به اطرافش نداشت و از وجود من اونجا بیخبر بود.... با حالی زار به سمت عمارت راه افتاد و لحظه آخر گفت:..... بهادر اینجا نیست و معلوم نیست کی برمیگرده؟!... برو همون جایی که این همه سال بودی..... نزار کاری که سالها قبل انجام ندادم الان عملی کنم.... خودت میدونی که شوخی ندارم.... مخصوصا الان که چیزی برای از دست دادن ندارم..... برو....... گلناز برو..... به نگهبان ها اشاره کرد و گفت بندازینشون بیرون.... زنه خیلی خونسرد گفت: میرم ولی مطمئن باش هر چه زودتر دوباره برمیگردم..... اینجا چه خبر بود، یعنی این زن کیه؟؟... هیچکدوم اینها اونقدری برام مهم نبود، ولی شباهت بیش از اندازه این پسر و بهادر خیلی منو به فکر انداخته بود!!.....
آقایان بخوانند 👈مردها مراقب چند اقدام ناپسند بعد از ازدواج باشند ‼️بی‌توجهی به ظاهر 👈همون‌طور که در اوایل آشنایی به خودتون می‌رسیدید، الان هم به ظاهرتون رسیدگی کنید تا همسرتون احساس خوبی کنه. 👌فراموش کردن مناسبت‌ها ❌رعایت نکردن ادب 👈‼️کاری نکنید که همسرتون تصور کنه برای شما فرقی با یکی از دوستان مذکرتون نداره. ‼️بی‌توجهی به ظاهر و احساسات همسرتون
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . این همه شباهت بین این پسر و بهادر عجیب بود؟؟!!... همی
📜 🩷 . شباهت بیش اندازه این پسره و بهادر خیلی منو به فکر انداخته بود!!... یعنی چه نسبتی باهم داشتن؟؟!! بشدت کنجکاو بودم که از این راز سردربیارم... روزها پشت سر هم سپری میشد و خبری از بهادر نبود، تنگاری آب شده رفته بود تو زمین، رغبتی به اومدن و دیدنش نداشتم ولی ته دلم دوست داشتم بدونم الان کجاست و چیکار میکنه.... بهم خیلی نامردی کرده بود ولی من ذاتا دختر مهربون و دلرحمی بودم و زود میبخشیدم.... چند باری گلناز به عمارت اومده بود ولی به دستور نیرخاتون نگهبان ها مانع ورودش شده بودن و زن بینوا هم بعد از ساعتها ایستادن پشت در و ناامید شدن رفته بود..... تقریبا یک ماهی بود که به بردگی برا این عمارت و زندگی تو انباری سرد و تاریک عادت کرده بودم که نقشه مادر ارباب(نیرخاتون) رونمایی شد، دختر خان روستای بالاتر به عمارت پاگذاشت..... دختری بشدت خودخواه و مغرور که حتی سایه خودش رو هم قبول نداشت و ازش فراری بود، سردی و شرارت از چشمهاش میبارید، به نظرم از نظر اخلاق و وجنات خیلی شبیه نیرخاتون بود..... تو آشپزخونه مشغول کمک به پخت غذا بودم و بی اهمیت به اطرافم کار خودم رو میکردم که پچ پچ خدمتکار ها به گوشم رسید...... یکیشون گفت: این دختره ده بالا نشون شده بهادر خان هست.... چقدر زیبا و خانومه، عروس عمارت باید همچین دختر با اصالتی باشه نه اون دختره ده پایین... واقعا هم با بهادر خان برازنده همدیگه هستن و به هم میان..... یکیشون می‌گفت و اون یکی خدمه ها هم تایید میکردن... ادامه داد: اگه این اتفاق شوم نمیوفتاد و این دختره خونبس ه.رزه پاشو اینجا نمیزاشت الان تو عمارت هفت شبانه روز بساط عروسی برپا بود.... همشون نچ‌ نچی سردادن و شروع به لعن و نفرین من کردن... دیگه نمی‌تونستم بیشتر از این خوددار باشم... از شدت عصبانیت دستام می‌لرزید و کنترلی رو خودم نداشتم، عصبی به سمت خدمه غریدم و خواستم چیزی بگم‌ که با دیدن اون دختره تو آشپزخونه ساکت شدم... دهنم لال شد و نتونستم حرفی بزنم.... . جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
❤️‍🔥✨به خاطر خودتان گذشت کنید ✍🏻 در شرایطی که ممکن است پایتان به مشاجره ‌ای بی حاصل باز شود بیهوده پایداری نکنید •● و بهتر است بدانید از کاه ، کوه ساختن هیچ کمکی به حل موضوع نمی‌ کند.
شاه باشی یا گدا ؛ از دست ساقی فلک باید این ته جُرعۂ جام اجل نوشید و رفت گر کنیز پادشاهی یا زن بقال کوی در تغار صبر باید کشک خود سابید و رفت سنگ باشی یا گهر ؛ از تختۂ تابوت‌ها در سیه چال لَحِد خواهی بِسَر غلتید و رفت حلقۂ طاعت بگوش آویز و در آتش نرو! اهرمن بود آنکه فرمان خدا نشنید و رفت زین جهان تا آن جهان ظلمات پُر پیچ و خمی‌ست باید از اختر شناسان راه خود پرسید و رفت شهریار از ذوق رفتن در وداع آخری دوستان با وعده گاه بوستان بوسید و رفت ✨✨✨
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . شباهت بیش اندازه این پسره و بهادر خیلی منو به فکر اندا
📜 🩷 . همین که وارد شد همه سکوت کردن، بعد از دادن‌ یکسری دستورات از آشپزخونه خارج شد و به سمت اتاق نیرخاتون رفت.... واقعا که برازنده همدیگه بودن.... هر دو مغرور و متکبر و بد ذات، فقط جلوی دماغشون رو میدیدن.... (بهادر) صبح زود بعد ساعتها تو راه بودن، با خستگی تمام به روستا رسیدم..... همین که وارد عمارت شدم چشمم به انباری افتاد و همه اتفاقات شوم مثل یه فیلم از جلو چشام رد شد، شرمسار سرم رو پایین انداختم و زود از جلوش ردشدم.... به سمت داخل حرکت کردم و همین که به سمت نشیمن راه افتادم صدای قهقه های مادرم و یه دختر ناآشنا توجه منو جلب کرد..... بدنبال صدا رفتم، سر میز صبحانه بودن، مادرم و دختره  پشتشون بهم بود و متوجه حضور من نشدن.... اولین کسی که حضور منو احساس کرد دلربا بود که گفت خان داداش برگشتی!!..... با حرف دلربا مامان و  اون دختره به سمتم چرخیدن.... شناختمش، دختر اردشیرخان بود، خان روستای بالا..... اما تو عمارت من چیکار میکرد؟؟؟؟؟؟ متوجه شدم که با نقشه مادرم اومده،... بعد از بغل کردن دلربا، مادرم  بلند شد وبه سمتم اومد و یه دل سیر بغلم کرد و بعد کلی گله که تا الان  کجا بودم و چرا بیخبر رفتم و..... اجازه داد برم اتاقم تا کمی استراحت کنم..... سلام سردی به دختره دادم و به بهانه استراحت به اتاقم پناه بردم، از پشت پنجره به باغ نگاه میکردم که گلبهار رو دیدم، در حال تمیز کردن باغ بود..... رنگ و روی پریده و جسم لاغرش نشون میداد این همه مدت چقدر سختی کشیده..... چجوری من تونستم به این دختر ضعیف و مظلوم این همه بدی کنم.... نگاهمو ازش برداشتم و از خودم بدم اومد..... از پنجره فاصله گرفتم و خودم رو روی تخت پهن کردم و چشمام رو بستم، به این فکر کردم که یعنی خدا و گلبهار منو میبخشن؟؟.... هوا تاریک شده بود که در اتاق زده شد... دلربا بود..... سرش رو انداخت پایین و گفت:... داداش مامان‌ کارت داره، پایین منتظرته..... . جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
مرد خوب است به همسر خود، بخصوص در حضور دیگران احترام بگذارد. این احترام باید توأم با صمیمیت و مهربانی باشد. زن نیازمند دریافت محبت و احترام از شوهر است، به ویژه هنگامی که در حضور دوستان و آشنایان قرار داشته باشد. این امر باعث می‌شود ه زن از داشتن شوهر احساس افتخار و سربلندی کند و این احساس، شوق او را به زندگی زناشویی، و آمادگی وی را برای گذشت و بردباری در برابر مشکلات و سختی‌های احتمالی بیشتر می‌کند. رابطه زناشویی👩‍❤️‍👨
💕💕 همه میگویند که زندگی سر بالایی و سرازیری دارد اما من میگویم: زندگی هر چه که هست، جریان دارد میگویم تا خدا هست و خدایی میکند، امید هست فردا روشن است خدایا هرکسی برای هدفش زحمت کشیده اورا به هدفش برسان. همانهایی که در آخر کارچشم امیدشان به توست اگر در هر کاری به بن بست رسیدید این عبارت تاکیدی را با احساس تکرار کنید: به یمن هدایت الهی راه درست را در پیش می گیرم جایی که راه نیست خدا راه می گشاید❤️ ۰ 🖌 @daneshanushe✍️
میخوای یه بانوی باسیاست بشی اینو بخون👇👇👇👇 💟 نکته مهم اینکه اگر هدیه ای از سمت همسرتان دریافت می کنید هیچ وقت شروع نکنید از همون اول انتقاد بکنید 😬 ⁉️ چرا رنگ قرمزش نگرفتی ،😬 ⁉️چرا مثلا کوتاه ترش را نگرفتی،😬 ⁉️ چرا اینجوری نگرفتی .😬 با کمال میل هدیه ایشان را بپذیرید سعی کنید حداقل چند بار حتی اگه خوشتان نیامد از آن استفاده بکنید، ❌ هیچ وقت هدیه همسرتان را به کسی نبخشید؛ به دلیل اینکه اندازه تان نیست یا از رنگش خوشتان نمیاد بخواهید به کسی ببخشید؛ حتی اگه اندازه تان نبود یا حتی از رنگش هم خوشتان نیامد فکر اینکه بخواهید بروید مغازه و آن را تعویض بکنید را از سرتان بیرون بیاورید. با کمال میل و با هیجان خاصی هدیه همسرتان را قبول بکنید. 🍃❤️@daneshanushe✍️
شب ها در خانه خدا را بکوب! و دلت را به او بسپار تنها جایی است که " ساعت کاری " ندارد و ورود برای عموم ازاد است..💐 شبتون گرم از نگاه خدا التماس دعــا🖤🖤🙏🙏
👇تقویم نجومی دوشنبه👇      ✴️ دوشنبه 👈12  آذر / قوس 1403 👈30 جمادی الاول  1446👈2 دسامبر 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. ❇️امروز برای امور زیر خوب است: ✅خرید و فروش. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅درختکاری. ✅خون دادن و فصد. ✅معالجه و درمان. ✅نوشیدن ادویه. ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅انواع دیدارها. ✅مقدمات ازدواج مثل خواستگاری. ✅و امور زراعی و کشاورزی خوب است. 🚘مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶زایمان مناسب و نوزاد خوب تربیت شود و کارش بالا گیرد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز  قمر در برج قوس و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است: ✳️امور ازدواجی. ✳️کارهای آموزشی و تعلیماتی. ✳️شروع به کار و کسب. ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️رفتن به خانه نو. ✳️بردن جهیزیه. ✳️شراکت و امور شراکتی. ✳️و امور تجاری نیک است. 🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب و فردا:ممکن است فرزند و مادرش دچار صرع و غش گردند. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز باعث ایمنی از بلیات می شود. 🔴 حجامت: یا در این روز از ماه قمری ، حکمی ندارد. 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن). ✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضیخ الحاجات ۱۰۰ مرتبه. ✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب. تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 1 سوره مبارکه "حمد " است. بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و از معنای آن استفاده می شود که نامه یا حکمی از جانب بزرگی به خواب بیننده برسد و سبب خوشحالی وی گردد. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چایت را بنوش رفیق بی دغدغه‌یِ فردایی که آمدنش را هیچ تقویمی تضمین نکرده است...☕️ صبح بخیر🙂🍳
🔥وقتی به داشته های خودت عادت میکنی دیگه شاکر نعمتها نیستی و وقتی دیگه شاکر نباشی، کم کم ممکنه برخی از نعمتها را از دست بدی! 🔹مثلا این که ما قدرت تفکر داریم یا دست و پای سالم داریم و قلبمون داره عین ساعت میزنه و... اینها در زندگی روزمره ما برامون عادت میشه و یادمون میره. نیز برخی نعمتهای زندگی مثل شغل و درآمد و آبرو و خانواده و سقفی بالای سر حتی به صورت اجاره و... وقتی این نعمتها عادی میشه احساس میکنیم چیزی نداریم و ناشکری میکنیم و همین ناشکری باعث میشه این نعمتها را کم کم از دست بدهیم! "پس شاکر همه نعمتها و داشته های خود باشیم و بدانیم توان شمارش آنها را نداریم."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 انرژی‌های کلمات در زندگی اثر گذار است - در بعضی از انسان‌ها بد دهنی عادت است /دکتر عزیزی 🎥
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . همین که وارد شد همه سکوت کردن، بعد از دادن‌ یکسری دستو
📜 🩷 . داداش مامان کارت داره، پایین منتظرته... موقع رفتن یه نگاه غمگینی بهم کرد و روشو ازم برگردوند... برای دلربا هم ناراحت بودم ولی فعلا زندگی خودم رو هوا بود و کاری نمی‌تونستم براش بکنم... لباس پوشیدم و از اتاق زدم بیرون، کم و بیش از حضور اون دختره تو عمارت و رفتارهای مادرم میتونستم حدس بزنم چی تو ذهنش میگذره، تقریبا حدس میزدم در مورد چی میخواد صحبت کنه ولی بازم به احترامش به جمعشون اضافه شدم، مادرم بعد کلی مقدمه چینی و طفره رفتن از موضوع اصلی که دوست داشت زود مطرحش کنه اینطوری رفت سر اصل مطلب:.... بهادر جان دوست دارم هر چی زودتر بچتو ببینم و بغل بگیرمش.... راستشو بخواهی و اگه رضایت من برات مهمه من مریم جون رو برا همسریت انتخاب کردم، مریم جان خیلی دختر با درک و شعوریه و خوب میدونه اون دختره خونبس یه خدمه هست تو عمارت، نه هووی اون تو زندگی.... من خودم باهاش صحبت کردم و متقاعدش کردم‌ شما فقط رسم و رسوم‌ رو به جا میاری نه بیشتر.... دوست دارم همین هفته نامزدی شما رو اعلام کنم و قول میدم بعد از برگذاری مراسم سالگرد بهداد هفت شبانه روز بزن و بکوب باشه و بهترین و مجلل ترین عروسی رو براتون بگیرم... فقط دوست دارم هرچه زودتر همه بدونن مریم نشان شده توئه بهادر... فردا صبح مریم به خونشون برمیگرده و ما هم طبق رسم و رسوم برای خواستگاری و مراسم دیگه آماده شده و راهی روستاشون میشیم تا با خانوادشون در مورد این وصلت فرخنده صحبت کرده و تمومش کنیم... ببین پسرم، همین که اردشیرخان بزرگی کردن و بخاطر شرایط من اجازه دادن مریم جان چند روزی کنارم باشه نشان از بزرگی و درک و شعور این شیرمرد هست..... نمیدونم اون لحظه چرا لال مونی گرفتم و چیزی نگفتم.... شایدم منتظر فرصت مناسب بودم تا با خودم کنار بیام..... مادرم هنوز برای خودش صحبت میکرد و با مریم‌ خانم برای جشن عروسی نقشه میکشیدن، که بدون هیچ حرفی ازشون جداشده و به سمت اتاقم راه افتادم..... تو حیاط عمارت یکی از خدمه هارو دیدم صداش کردم و بهش گفتم که به نگهبان ها بگه صبح مریم خانم رو همراهی کنن و بهش بگن که بهادر خان گفت این هفته نه، انشااله تو فرصتی مناسب خودمون بهشون خبر میدیم..... . جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
سیاست های زنانه 💟 سيستم ذهنی مردان نسبت به بینایی حساس است آنچه كه مردان مي بينند،درشكل گيري احساسات آنها نقش بسيار مهمي داشته و بنابر اين خانمها ميتواننداز اين نكته در جذب همسر خود استفاده کنند ❤️
فواید خاموشی... بازرگانى در يكى از تجارتهاى خود هزار دينار خسارت ديد. به پسرش گفت : مگذار کسی از این موضوع مطلع شود. پسر گفت: اى پدر! از فرمانت اطاعت مى كنم، اما مى خواهم بدانم راز اين پنهانكارى چيست؟ پدر گفت : تا مصيبتی که بر ما وارد شده دو برابر نشود ۱ - خسارت مال ۲ - شماتت همسايه و ديگران مگوى اندوه خويش با دشمنان كه لا حول گويند شادى كنان يعنى: غم خود را با دشمن در ميان مگذار كه او در زبان به ظاهر از روى دلسوزى، (لاحول و لا قوه الا بالله) به زبان آورد (و عجبا گويد) ولى در دل شادى كند !!
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . داداش مامان کارت داره، پایین منتظرته... موقع رفتن یه ن
📜 🩷 . یکدفعه سرمو که بلند کردم از آخرین پله بپیچم تو راهرو و به اتاقم برم با دلربا روبرو شدم که با دیدن من ترسید و دستاش رو پشتش قایم کرد.... چی قایم میکنی؟؟داداش هیچی بخدا، هیچی نیست.... به زور دستاش رو از پشتش جلو‌کشیدم و با دیدن کت تو دستش با تعجب نگاهی بهش انداختم!!.... با لکنت گفت:داداداش ببببخش منو ولی من مثل تو و مامان‌ نمیتونم بیخیال باشم؟؟..... انباری خیلی خیلی سرده و گلبهار لباس مناسبی نداره که بپوشه..... امروز که تو اومدی مامان دستور داد حق نداره از انباری بیرون بیاد، خواهش میکنم ازت بزار تا مامان‌ مشغوله اینو براش ببرم، حتما غذا هم نخورده.... دلربا اینا رو میگفت و من شرمسارتر از قبل بیشتر به خودم لعنت میفرستادم.... خدای من باورم نمیشد.... تمام این یک ماه رو، این دختر بیچاره تک و تنها تو اون انباری سرد و تاریک گذرونده بود.... لعنت خدا به من... بمیرم بهتر از این زندگیه کوفتیه.... بدون گفتن کلمه ای به دلربا، پله ها رو دو تا یکی کردم و به سمت انباری پاتندکردم.... . جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
🌹شاه کلید قفل زندگی🌹 ⭕️هیچ‌کس قفل بدون کلید نمی‌سازد اگر قفلی در زندگیتان می‌بینید شک نکنید آن قفل کلیدی هم دارد 🔑کلید خیلی از قفل‌های زندگی چهار چیز است: 👈ايمان به خدا،صبر،آرامش
لطفا" با ارزش باشید.... باخودتان جوری برخورد نکنید که انگار مانده اید روی دست خودتان، مانند جنس های باد کرده مغازه ها، آنگاه حتما" با اکراه قیمت ارزانی، رویتان می گذارند...... وبا منت شما را قبول می کنند، لطفا" با ارزش باشید وقدر آنچه که هستید را بدانید..../