eitaa logo
در مسیر اجتهاد
7هزار دنبال‌کننده
343 عکس
23 ویدیو
25 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مسأله اعراض: 🔹 در خصوص مسأله‌ی سه مبنا وجود دارد: 1️⃣ مبنای اول (مشهور): با نفسِ اِعراض، مال از ملک مالک خارج می‌شود و از مباحات محسوب می‌شود. 2️⃣ مبنای دوم: وقتی شخص دیگری مال معرضٌ عنه را حیازت نمود، از ملک مالک سابق خارج خواهد شد. لذا تا قبل از حیازت آن توسط دیگران، آثار ملک بر آن بار می‌شود. مثلا اگر تا زمان فرارسیدن سال خمسیِ مالک، کسی آن را حیازت نکرد، پرداخت خمسِ آن بر مالک واجب است. 3️⃣ مبنای سوم (محقق خویی): صرف اعراض و حتی با حیازت دیگری، مال از ملک مالک اول خارج نمی‌شود و خروج آن مال از ملک متوقف بر تحقق تصرف مغیّر است. لذا مادامی که شخصِ حیازت کننده تصرف مغیّری در مال نکرده باشد، مالک حق دارد که آن را از او باز پس گیرد. (موسوعة الإمام الخوئی 30: 461 ـ 462) 👈 مبنای مختار مبنای دوم است و صرف استیلاء غیر سبب ملکیت اوست، لکن با استیلاء ملکیت جایز برای شخص حاصل می‌شود و مادامی که شخص تصرف مغیّری در مال انجام نداده است، مالک اول حق رجوع دارد. در نتیجه در صورت اعراض، وقتی دیگری مال را حیازت کند «حیازة مال الغیر بإذنه مجانا» صدق می‌کند. در واقع مالک با اعراض از مال خود، اذن عامی برای حیازت و تملک دیگران داده است. نشانه‌ی اینکه اعراض او در حکم اذن عام است، این است که او می‌تواند اعراض حیثی کند و مثلا بگوید: من از این مال اعراض می‌کنم و فقط راضی هستم که طلّاب آن را حیازت کنند. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد (فقه بانکداری ـ تابستان 1397) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
💠 چرا اوضاع مالی اهل علم خوب نیست؟ 🔹 از امام (ع) پرسیدند: چرا از نظر رزق وضعشان ضعیف است؟ فرمود «أليس العقل رزقاً؟» 🔸 شما دلتان می خواهد بساط عالَم بر ظلم باشد؟ کسی زحمت بکشد و درس بخواند هم عالم بشود و هم از آن طرف رایگان مال گیرش بیاید؟ این نیست که کسی که درس خوانده به او چیز دیگری بدهند! شما دادی، یک کالا و برلیانی گرفتی که با تو می آید و تو را هم همه جا حفظ می‌کند. آن بیچاره عمرش را داده گیرش آمده و می‌گذارد و می‌رود. چرا «فلک به مردم نادان دهد زمام مراد!» 🔹مبادا اینها طلبه ای را بلرزاند. فرمود اگر خواستی خودت را بسنجی، با بازاری نسنج. خود را با متکاثر نسنج؛ تو " داری، کوثر را با کوثر می‌سنجند؛ کوثر را که با تکاثر نمی‌سنجند. بله سرمایه‌دارها بر اساس (ألهاکم التكاثر) باید یکدیگر را با خودشان بسنجند؛ اما کوثر را با کوثر می‌سنجند. فرمود: اگر حوزه یا دانشگاه خواستند خودشان را بسنجند، باید با بسنجند همین. با بازاری نسنجند. 🔸 فرمود آنجا که سخن از توزین و توزیع و ارزیابی است، «توزن دماء الشهداء و مداد العلماء»؛ این کوثرها را با هم می سنجند. آن مرکّب عالم با خون شهید؛ خون این شهید با مرکّب عالم؛ اینها هر دو کوثرند، کوثرها را با هم بسنجید. تازه گفتند در آن کوثر، مداد عالم است، یا لااقل معادل است. 📚 خطبه‌های نماز جمعه آیة الله آملی (حفظه الله) ۱۳۸۰/۳/۴ 📌 ارسالی از حجت الإسلام سید عبدالله عمادی (از طلاب محترم پایه دهم شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 نکات مستفاد از مقدمه «من لا یحضره الفقیه»: 🔹 مرحوم شیخ (ره) در مقدمه کتاب خود می‌فرماید: (وَجَمِيعُ مَا فِيهِ مُسْتَخْرَجٌ مِنْ كُتُبٍ مَشْهُورَةٍ عَلَيْهَا الْمُعَوَّلُ وَ إِلَيْهَا الْمَرْجِعُ) (من لا یحضره الفقیه 1:3) 🔸 با توجه به این مقدمه، می‌توان ادعا کرد که مهمل و یا مجهول بودن شیخ بلاواسطه ایشان در مشیخه ضرری به اعتبار طریق نمی زند، البته به شرط عدم تضعیف در کتب رجالی؛ زیرا در مورد جمله (مستخرج من کتب مشهوره) سه احتمال وجود دارد: 1️⃣ اینکه مراد کتاب مبدو به السند باشد، که در این صورت همه طرق تشریفاتی است و چون کتاب مشهور بوده نیازی به طریق ندارد. 2️⃣ اینکه مراد، کتاب یکی از وسائط ذکر شده در طریق باشد، که در این صورت یا مراد شیخ بلا واسطه است که می‌شود معوّل علیه و ثقه و یا مراد یکی از مع الواسطه هاست که در این صورت کتاب آن شیخ مع الواسطه مشهور بوده و ذکر شیخ بلاواسطه تشریفاتی است و جهالتش ضرری نمی زند. 3️⃣ اینکه مراد وجود این روایات در کتب مشهور دیگری غیر از کتب افراد واقع در طریق و کتاب مبدو به السند باشد، که در این صورت با توجه به تقدم آن کتب معلوم می‌شودکه این روایات را غیر از شیخ بلاواسطه شیخ صدوق راوی دیگری هم نقل کرده است. بنابراین از جهت شیخ بلاواسطه می‌شود. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
💠 نکته‌ای نو در باب تخصیص و تقیید 🔹 مرحوم شیخ مرتضی (ره) معتقدند اگر به طور مثال پانزده روایت به صورت مطلق بیان کند عالمان را اکرام کنید، سپس یک روایت بفرماید عالمان فاسق را اکرام نکنید، در این صورت آن پانزده روایت مطلق با یک روایت خاص، تقیید نمی‌خورد. 🔸 دلیل این ادعا: از آنجاکه امامان متعدد (ع) بارها بر آن اطلاق کرده‌اند و آن اطلاق مانند گردیده، دیگر قابل تخصیص نمی‌باشد. به ویژه اگر خاص در صدد خروج حصه‌ای باشد که مورد ابتلای مسلمانان بوده است. 📚 ر.ک: شرح العروة الوثقی، شیخ مرتضی حائری، ج1، ص 422. 👈 های علمی بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 مدیریت سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 انواع احتیاط واجب: 1️⃣ گاهی مجتهد احتیاط واجب را مطرح می‌کند؛ چون به دلیل نداشتن فرصت یا ابزار استفراغ وسع، حکم برای خود او روشن نیست. 👈 مثلا ایام ذی الحجّه می‌رسد و استفتائی در مورد حجّ می‌شود که پاسخ دادن آن به دو هفته فرصت احتیاج دارد و فرصت عمل می‌گذرد. 2️⃣ گاهی حکم برای مجتهد روشن است، ولی او به دلیل مصالحی حکم را اظهار نمی‌کند. در اینجا مقلّدان باید احتیاط کنند؛ چون مجتهد ابراز رأی نکرده و مورد برای آن‌ها شبهه حکمیه قبل از فحص است. و در شبهات حکمیه قبل از فحص، عقل حکم می‌کند که وظیفه، احتیاط است. 👈 مثلا مجتهد از ادله استفاده نکرده حلق لحیه حرام است، اما چون یک ارتکاز متشرّعی بر حرمت وجود دارد و او احتمال می‌دهد این ارتکاز معاصر با معصوم (علیه السلام) بوده، فتوای به حلیّت نمی‌دهد. یا مثلا ادله مساله تمام است اما مجتهد چون تفرّد دارد، دغدغه دارد که ممکن است اشتباه کرده و حکم خدا چیز دیگری باشد. 3️⃣ گاهی هم خود عقل حکم به احتیاط می‌کند، مانند اطراف علم اجمالی. البته اینجا مجتهد فتوا به احتیاط می‌دهد. 👈 مثلا می‌گوید اگر مکلّف نمی‌داند نمازش قصر یا تمام است، باید بین قصر و تمام جمع کند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه (امر به معروف) 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 مدیریت سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 تدریس یا تبلیغ؟ هر کدام که مخلصانه‌تر است 🔹 ممكن است كسی در حوزه باشد و شهرتی داشته باشد بكند، ولی آن‌كه در يك روستای دورافتاده قربة الی الله دارد بچه‌ها و جوان‌ها را هدايت مي‌كند او شود؛ حساب آخرت جداست. اين به خلوص برمي‌گردد. 🔸 فرمود: حساب آخرت اشتباه نشود «انّ الغنی و الفقر بعد العرض علی الله» اما ما در مسائل دنيا يك وظيفه‌ای داريم، اگر كسی استعداد خوبی دارد اين حتماً بايد در مملكت خودش خدمت بكند، اگر كسی در كنكور شاگرد اول شد اين حتماً بايد به اين آب و خاك خدمت كند،اين مديون خون شهداست، اين مديون امام است، اين مديون مردم اين سرزمين است، اين مديون پدر و مادرش است. اگر فوراً برود جای ديگری خدمت كند اين به امانت الهی عمل نكرده است. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله آملی (شهریور 1395 ش) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 مدیریت سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 معنای ثقة در کلام قدما: 🔹 آیت الله شبیری زنجانی (حفظه الله) لفظ «ثقة» را با استناد به کلام شیخ طوسی در کتاب «العدّة» به معنای «» می‌دانند. 🔸 توضیح آنکه: شیخ طوسی در کتاب «العدة» (العدة في أصول الفقه‏1: 149) در بحث عمل به اخبار متعارض می‌فرماید: اگر راوی یکی از اخبار متعارض، امامی بود و راوی خبر دیگر غیر امامیِ متحرز از کذب بود، خبر امامی عدل مقدم است. بله، اگر خبر غیر امامی متحرّز از کذب، با خبر امامی عدل متعارض نباشد، مورد عمل قرار می گیرد. شیخ طوسی در ادامه به بحث تعارض خبر مرسل با خبر مسند می‌پردازد و می‌فرماید: اگر راوی مُرسِل، ملتزم به نقل از ثقات نیست، به خبر مسند عمل می‌شود، اما اگر مُرسِل از زمره کسانی است که روایات مسند و مرسل خود را از ثقات نقل می‌کنند ــ همچون ابن ابی عمیر، بزنطی و صفوان بن یحیی ــ بین خبر مرسل و خبر مسند تعارض واقع می‌شود. مرحوم شیخ می‌فرماید: به خاطر معروف بودنِ این افراد به نقل از ثقات، علمای شیعه «مراسیل» این افراد را مساوی و هم سنگ با «مسانید» دیگران به شمار می‌آورند. 🔹 با توجه به این عبارت، روشن می‌شود که کلمه ثقه در کلام شیخ، به معنای «امامی عدل» به کار رفته است؛ زیرا در ابتدا شیخ خبر امامی عدل و غیر امامی متحرز از کذب را مساوی ندانست. سپس «مراسیل» این افراد را ــ به خاطر ملتزم بودن به نقل از «ثقه» ــ مساوی با روایات «مُسنَد» ــ که سند آن مشتمل بر روات امامی عدل است ــ دانست. بنابراین مرحوم شیخ ثقه را به معنای امامی عدل به کار می‌برده است. آیت الله شبیری زنجانی معتقد است که لفظ «ثقه» در کلام نجاشی نیز به همین معنا است. 🔸 اما بنا بر نظر مختار، هر چند لفظ «ثقه» در کتاب «العدة» شیخ طوسی به معنای «امامی عدل» به کار رفته است، اما لفظ «» در کلمات رجالیان و فقها به همان معنای اصطلاح امروزی، یعنی «شخص مورد اعتماد و متحرّز از کذب» است. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد (فقه پول ــ 1399 ش) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روضه‌ خوانی آيت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در مصیبت حضرت زینب کبری (س) 🏴 سالروز رحلت حضرت زینب (سلام الله علیها) تسلیت باد. 📚 کانال رسمی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 نقش فقه در توسعه علوم انسانی 🔹وقتی می‌گوییم «نقش اجتهاد در تحول علوم انسانی» مراد کدام اجتهاد است؟ 🔸دو نوع اجتهاد وجود دارد: 1️⃣ اجتهاد به معنای اخص؛ یعنی اجتهادی که فقط گزارهای هنجاری دین مانند واجب، حرام، صحیح، باطل، نجس، پاک و... را کشف می‌کند. 2️⃣ اجتهاد به معنای اعم؛ این نوع از اجتهاد متکفل استنباط گزارهای هنجاری نیست. در این نوع اجتهاد ممکن است به یک مسئله‌ای پرداخته شود که ارتباطی با شریعت و فقه ندارد، اما با دین ارتباط دارد؛ مانند خلقت انسان یا اقتصاد. در واقع در این نوع از اجتهاد شخص به دنبال کشف یک «هست» است اما این کشف باید با اجتهاد صورت بگیرد. 🔸 بر اساس اجتهاد به معنای اخص علوم انسانی و فقه با همدیگر ارتباط دارند اما ندارند. علوم انسانی مصداق شناسی و موضوع شناسی انجام می‎دهد و اجتهاد به معنای اخص را بیان می‌کند. 🔹 اما اگر بر اساس اجتهاد به معنای اعم از آنجایی که این نوع از اجتهاد از «هست‌ها» خبر می‌دهد و معمولاً علوم انسانی بیان هست‌ها و مناسبات می‌کند، در این صورت موضوعاتی مانند خلقت انسان، تاریخ، مسائل اجتماعی و ... از حوزه‌هایی است که فقه به آن می‌پردازد. 🔸 خیلی ها بر این باور هستند که علوم انسانی مسائل فرهنگی اجتماعی و روحی را شامل می‌شود که در این صورت ترابط علوم انسانی با فقه و معنا پیدا می‌کند. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله (دام ظله) در نشست «اجتهاد و تحول علوم انسانی» (2 بهمن 1402) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
14 💠 اصطلاح ثقة ثقة 🔹در مورد این اصطلاح که در بیانات مرحوم نجاشی وارد شده، چند نظریه وجود دارد: 1️⃣ مرحوم میرداماد در الرواشح السماویة (ص105، راشحه 33) می‌گوید: «ثقة ثقة» به معنای این است که خود راوی ثقه است و او نیز ثقه ‌می‌باشد. طبق این بیان، این اصطلاح می‌تواند یک توثیق به شمار رود و مروی‌عنه های افرادی را که این تعبیر در موردشان وارد شده، نماید. 🔸 اشکال: این حرف صرف ادعاست و دلیلی برای اثبات آن مطرح نشده است. 2️⃣ برخی معتقدند: «ثِقَة نِقَة» صحیح است، که به این معناست که آن راوی، انسانی ثقه و پاک سرشت است. 🔸 اشکال: صرف ادعاست و با ظاهر عبارت و نسخ متواتری که به دست ما رسیده که در همه آنها کلمه دوم «ثقة» است، منافات دارد. 3️⃣ بیشتر معاصرین بر این باورند که «ثقة» دوم تأکید «ثقة» اول است. ✅ به نظر می‌رسد برای یافتن نظریه حق باید این اصطلاح در کلمات قدما بررسی شود. البته با توجه به ظاهر کلام، نظریه سوم بعید به نظر نمی‌رسد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 تفکیک در حجیت در چند بخش از یک روایت 🔹 روایات دو گونه هستند: 1️⃣ گاهی در یک روایت تمام فقرات یک جمله به هم پیوسته هستند، یعنی هیچ فقره‌ای معنای مستقلی ندارد مگر با سایر اجزاء. در این نوع از روایات در حجیت امکان‌پذیر نیست. 2️⃣ گاهی فقراتی که روایت را تشکیل داده‌اند جمله‌هایی هستند که هر کدام معنای خاص و مستقل خودشان را دارند؛ یعنی هر جزء کامل است و می‌شود سایر اجزاء را حذف کرد. در این نوع از روایات در حجیت امکان دارد. 🔸 با توجه به اینکه ادله حجیت، هستند و شامل تک تک اجزاء می‌شوند، پس شارع می‌تواند بفرماید نسبت به آن بخش کلام تو را متعبّد نمی‌کنم، اما نسبت به این بخش متعبّد می‌کنم. 🔹 علما در روایتی که مشتمل بر بعضی از احکام خلاف اجماع یا ضرورت است، فقط قسمتی که مخالفت دارد را کنار گذاشته‌اند و به بخش‌های دیگر عمل کرده‌اند. 🔸 به عنوان مثال در روایت «سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَذَبَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ؟ فَقَالَ: قَدْ أَفْطَرَ وَعَلَيْهِ قَضَاؤُهُ وَهُوَ صَائِمٌ يَقْضِي صَوْمَهُ وَوُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَ» (تهذیب الأحکام، ج4، ص 203) فقها نقض وضو را نپذیرفته‌اند چون خلاف ضرورت است؛ اما به نقض صوم فتوا می‌دهند با اینکه کلمه «یقضی» هم تکرار نشده است. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه (امر به معروف) 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 آیت الله آشیخ عبدالکریم حائری (ره) از غصه از دنیا رفتند! 🔹 قالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يَذُوبُ فِيهِ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِي جَوْفِهِ كَمَا يَذُوبُ الْآنُكُ فِي النَّارِ يَعْنِي الرَّصَاصَ وَ مَا ذَاكَ إِلَّا لِمَا يَرَى مِنَ الْبَلَاءِ وَ الْأَحْدَاثِ فِي دِينِهِمْ وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُ غَيْراً». (وسائل الشیعة 16: 140) 🔸 امام رضا (ع) از آبای گرامی شان نقل فرمودند که رسول خدا (ص) فرمودند: بر اين مردم زمانى مى‌رسد كه در آن قلب مؤمن در سينه‌اش آب مى‌شود چنان‌كه سرب در آتش آب مى‌شود، كه او در دين مردم آفت و بدعت مى‌بيند و نمى‌تواند در آن تغييرى دهد. 🔹 یعنی آن قدر کار مشکل می‌شود و بلاها و بدعت‌هایی كه در دين گذاشته می‌شود و قدرت بر تغيير آنها ندارند که قلبش در سینه‌اش آب می‌شود. 🔸 مرحوم امام در ماجرای تصویب لایحه کاپیتولاسیون فرمود: «قلب من در فشار است». (صحیفه امام 1 :‌ 415). 🔹 مرحوم آيت‌الله العظمی آقای نیز در اثر کارهای دوران پهلوی همچون منع عزاداری سید الشهداء (ع)، بی حجابی اجباری، تعطیلی حوزه‌های علمیه و غیره از شدت غصه، کردند. ايشان وضعیت را می‌دیدند و قدرت بر تغییر هم نداشتند. از این رو از غصه، درس را تعطیل کردند و شاید به جهت اعتراض، نماز جماعت هم نمی‌رفتند. مردم هم در آن زمان مثل الآن نبودند و دفاع و همراهی نمی کردند. آقای شیخ عبد الکریم حائری به همين از دنيا رفتند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 رؤیای صادقه آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظله) درباره تدریس نهج البلاغه: 👈 استاد محمد جواد لنکرانی (حفظه الله): 🔹 بنیان درسهای در حوزه را در سال‌های اول که ریاست حوزه را مرحوم والد ما (رضوان الله علیه) داشت و آن جمعی که با ایشان همکاری می‌کردند در حوزه راه انداختند، خود ایشان هم عهدنامه مالک اشتر را، برای استاندارها که‌ اوایل انقلاب در شبهای چهارشنبه به قم می‌آمدند، در مدرسه فیضیه تفسیر کردند و بعد هم از رادیو پخش شد و چاپ هم شد 🔸دو سال بعد فرمودند من بنا دارم که از آیت الله دعوت کنم ایشان بیایند درس نهج البلاغه بگویند، ایشان تلفن زدند که امسال (دو هفته از اول مهر گذشته بود) من خواهش می‌کنم شما درس نهج البلاغه بگوئید برای کلیه فضلا و طلاب، آقای مکارم فرمودند من وقتم اینقدر تنظیم کردم و پر شده که یک دقیقه وقت ندارم. تلفن تمام شد و ایشان فرمودند خیلی خوب باید فکر شخص دیگری را کنیم. 🔹 فردا خود ایشان زنگ زد و گفتند آقا کِی و کجا نهج البلاغه درس بگویم؟‌ حاج آقای ما گفتند اول بفرمائید چی شده؟ شما که گفتید من یک دقیقه هم وقت ندارم! ایشان گفت شما که دیروز از من دعوت کردید و من رد کردم، دیشب خواب دیدم که با یک عده‌ای از دوستان رفتیم عراق همه گذرنامه داشتند و از مرز رد شدند ولی من گذرنامه نداشتم، هر چه گشتم در جیب‌هایم گذرنامه نبود 🔸 دست کردم در جیبم دیدم یک کاغذی که (این قسمت را تردید دارم‌) شما از من برای تدریس نهج البلاغه دعوت کردی در جیبم بود، یا یک برگه‌ای از نهج البلاغه در جیبم بود، این را به آن مأمور دادم و گفتم فقط همین را دارم، گفتند همین کافیه بفرمائید وارد شوید. 🔹 نهج البلاغه را حوزه خیلی باید اهتمام بدهد، اگر این نهج البلاغه در اختیار سنی‌ها بود، [قدر آن را می دانستند]. باز ابن ابی الحدید و دیگران با اینکه سنی بودند آمدند توجه کردند مسیحی‌ها هم توجه کردند، ولی حوزه ما باید خیلی بیشتر کار کند. بیبنید چه عباراتی دارد واقعاً تالی تلو قرآن است و باید هر طلبه‌ای باشد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد محمد جواد لنکرانی (خارج اصول ۱۸ آذر ) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 فرق احکام واقعية ثانوية و احکام حکومیه ولائیه 🔹 مصلحت در فقه شیعه در دو مقام مورد بحث واقع می شود: اولین مقام، مقام ثبوت و مراحل الحکم می‌باشد. دومین مقام، مقام اثبات است. 🔸 در مقام اثبات ما با سه دسته از احکام مواجه هستیم: 1️⃣ احکام واقعیه اولیه؛ واقعیه یعنی به جعل مولاست، اولیه یعنی به شرط لا از ضرورت و شرایط خاص این حکم جعل شده است. مثل وجوب نماز و وجوب روزه 2️⃣ احکام واقعیه ثانویه؛ این هم به جعل مولاست، ولی به شرط ضرورت و شرایط خاص فعلی می‌شود. مثلاً اگر روزه ضرر داشت نباید روزه گرفت. 3️⃣ احکام حکومیه ولائیه؛ این احکام واقعیه نیستند و جعل مولا را ندارند، اما بنابر مصلحت امت توسط رسول خدا و ائمه (صلوات الله علیهم) و ولی فقیه به فعلیت رسیده و اجرا می‌شود. به طور مثال حکم به عبور از مزرعه یک مسلمان در صورتی که مصلحت مسلمین به این عبور وابسته باشد. 👈 در نتیجه احکام واقعیه ثانویه توسط حق تعالی و عند الضرورة جعل شده است؛ یعنی ملاک برای جعل حکم ثانوی ضرورت است. اما احکام ولایی مبتنی بر تشخیص مصلحت و توسط ولی فعلیت پیدا می‌کند. 📚 ر.ک: تقریر بحث مصلحت در مبانی فقهی مقام معظم رهبری 📌 ارسالی از حجت الإسلام محمودپور (از طلاب محترم پایه هفتم شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 تأویل خطابات و ادله توسط قرینه قطعیه 🔸از مهمترین موارد در فهم مراد جدی خطابات و ادله، توجه به قرائن قطعیه می‌باشد. به طور مثال منکرین خبر واحد در اثبات مدعای خود به روایاتی متواتر تمسک کرده اند؛ مثل «ما جاءک من رواية من برّ او فاجر يخالف کتاب الله فلا تاخذ به». 🔹 در جواب گفته شده دلیل شما اخص از مدعاست؛ چرا که در خیلی از موارد قرآن سکوت کرده و دلیل شما آن موارد را شامل نمی‌شود. 🔸در مقابل منکرین پاسخ می‌دهند که عمومات و اطلاقات قرآنی تمام جزئیات را شامل می‌شود و نیاز به تصریح جزئیات نیست؛ چنانچه آیه «لارطب و لا يابس إلّا في کتاب مبين» مؤيد این ادعاست. ❇️ اما باید گفت اخبار داله بر طرح روایات مخالف کتاب، به دو دلیل شامل روایات مخالف با عمومات و اطلاقات قرآنی شامل نمی‌شود: الف) روایات مخالف با عمومات و اطلاقات قرآن، از اهل‌بیت (ع) در موارد متعدد، صادر شده است. در حالی که خودشان فرموده اند «لاتقبلوا علینا خلاف القرآن» یا «ما خالف کتاب الله فلیس من حدیثی او لم أقله» و این جملات اباء از تخصیص دارد. ب) در برخی از اخبار، عدم وجود حکم در قرآن و سنت مفروض گرفته شده است که در این صورت باید آن روایات را به خود اهل بیت (ع) ارجاع داد؛ مثل روایت میثمی [عیون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 21] 👈 با توجه به این قرائن، باید گفت مراد از مخالفت با کتاب، مخالفت با عمومات و اطلاقات نمی‌تواند باشد، بلکه مخالفت با خود حکم مذکور در قرآن می باشد. 📚 ر.ک: تقریرات درس فرائد الاصول استاد زید عزه در مدرسه شهیدین توسط طلبه گرامی آقای محمود پور 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 وضعیت عقل و علم انسان‌ها پس از ظهور حضرت مهدی (عج) 🔹 هنگامی كه حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قيام كند، دست رحمت خود را بر سر بندگان می گذارد، در نتيجه هايشان كامل می‌گردد: 🔸 «إذا قام قائمنا وضع يده علی رئوس العباد، فجمع بها عقولهم وكملت بها أحلامهم». (بحار الأنوار، ج52، ص328) 🔹 و به گونه‌‌ای رشد فرهنگی می‌يابند كه به تمام بيست و هفت بخش دست می‌يابند، در حالی كه قبل از ظهور آن حضرت، بشر با همه پيشرفت علمی (به وسيله وحی يا تجربه) تنها به دو بخش از آن دست می‌يابد: 🔸 «العلم سبعة وعشرون حرفاً فجميع ما جاءت به الرّسل حرفان فلم يعرف الناس حتّی اليوم غير الحرفين، فإذا قام قائمنا أخرج الخمسة والعشرين حرفاً فبثّها فی النّاس، وضمّ إليها الحرفين، حتّی يبثّها سبعة وعشرين حرفاً». (بحار الأنوار، ج52، ص 336) 📚 ر.ک: ادب فنای مقربان، آیت الله ، ج3، ص 369 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 تکلیف شرعی شرکت در انتخابات 🔹مردم در موظفند، موظف شرعی هستند که از اختلافات دست بردارند و این یک تکلیفی است که متوجه همه هست، به من طلبه که اینجا نشسته‌‏ام و به همه بلاد و همه قشرهای ملت، همه روشنفکران، همه نویسندگان، گویندگان، به همه است که نگذارید مسئله مثل مسئله مشروطیت بشود. 🔸 همه در انتخابات شرکت کنند و در صحنه حاضر باشند. اگر یک ظالم خلاف کرد، که نکرده است. پس باید کاری کنیم که ظلم نباشد و ظالم از بین برود. 🔹 اگر دیدیم در این دوره خلاف شده و به افرادی ظلم شده، باید تلاش‌مان را بیشتر کنیم تا خلاف و ظلم را از بین ببریم؛ نه اینکه کنار رویم و از خارج شویم؛ زیرا اگر از صحنه خارج شویم ظلم بیشتر می‌شود. پس باید اجتماع‌مان را بیشتر کنیم و بیشتر در صحنه حاضر باشیم. خداوند به شما قدرت و سعادت عنایت فرماید. 📚 صحیفه نور، امام خمینی، ج18، ص 173 و 244. 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 ردع از سیره توسط شارع 🔹 گاهی مقصود شارع این است که سیره‌ای را براندازد، در اینجا با یک بار و دو بار گفتن غرض حاصل نمی‌شود و استمرار می‌خواهد و به قول معروف باید در مقابل یک ، سدّ بزرگی احداث کرد. لذا ردع سیره نیازمند تصریح و تکرار است و با یا نمی‌توان از سیره ردع کرد. 🔸 اما گاهی قصد شارع این است که فقط در مقابل یک سیره اعلام موقف بکند أعمّ از اینکه نمی‌خواهد یا نمی‌تواند آن سیره را براندازد، اینجا مولا می‌تواند با اطلاقات و عمومات هم اعلام موضع کند. 🔹 اولین کسی که چنین تفصیل متینی را مطرح فرمود، مرحوم خمینی است. 📚 ر.ک: تحریرات في الأصول، شهید سید مصطفی ، ج6، ص 502 ـ 503. 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 توضیح چند اصطلاح فقهی 🔹 فرق نقص با تعیّب: عیب در مقابل صحیح است، ولی نقص در مقابل تمام است. نقص در مقابل صفت کمال است، ولی عیب در مقابل صحت است. 🔸خلاف مقتضای عقد: خلاف مقتضای عقد در مقابل خلاف اطلاق عقد است. اگر بگوید به هر کسی بفروشید ولی به زید نفروشید، این مخالف اطلاق عقد است و این اشکال ندارد. 🔹 مشهور و أشهر أشهر در مقابل مشهور است و مشهور اقوی از أشهر است. اقای حائری و زنجانی می‌گویند منظور از مشهور به معنای شهرت نیست، بلکه به معنای لغوی آن است که همان ظاهر است. 📚 برگرفته از فرمایشات مرحوم استاد (رحمه الله) 📌 ارسالی از حجت الإسلام قلی پور (از اساتید مدرسه شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 جشن اعیاد شعبانیه به همراه مراسم عمامه گذاری 23 نفر از طلاب مدرسه شهیدین 👈🏻 با حضور حضرت آیت الله حسینی بوشهری (حفظه الله)، عضو مجلس خبرگان رهبری، دبیر شورای عالی حوزه های علمیه و جامعه مدرسین، امروز (14 اسفند) در مدرسه شهیدین برگزار شد. 👈 اطلاعیه‌های علمی بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
15 💠 وقوع راوی در اسناد کتاب عیون أخبار الرضا (ع) شیخ صدوق 🔹مرحوم شیخ صدوق روایتی را در عیون نقل کرده است: «حَدَّثَنَا أَبِي وَمُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْمِسْمَعِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيُّ أَنَّهُ سُئِلَ الرِّضَا ع يَوْماً وَ قَدِ اجْتَمَعَ عِنْدَهُ قَوْمٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَقَدْ كَانُوا يَتَنَازَعُونَ فِي الْحَدِيثَيْنِ الْمُخْتَلِفَيْنِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الشَّيْ‏ءِ الْوَاحِدِ؟ فَقَالَ ع: ... إِذَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ عَنَّا فِيهِ الْخَبَرَانِ بِاتِّفَاقٍ يَرْوِيهِ مَنْ يَرْوِيهِ فِي النَّهْيِ وَلَا يُنْكِرُهُ وَكَانَ الْخَبَرَانِ صَحِيحَيْنِ مَعْرُوفَيْنِ بِاتِّفَاقِ النَّاقِلَةِ فِيهِمَا يَجِبُ الْأَخْذُ بِأَحَدِهِمَا أَوْ بِهِمَا جَمِيعاً أَوْ بِأَيِّهِمَا شِئْتَ وَ أَحْبَبْتَ مُوَسَّعٌ ذَلِكَ لَكَ مِنْ بَابِ التَّسْلِيمِ لِرَسُولِ اللَّهِ ص». (عیون اخبار الرضا 2: 20) 🔸 بعد از پایان حدیث هم فرموده‌اند: «قال مصنّف هذا الكتاب (رضي الله عنه) كان شيخنا محمّد بن الحسن بن أحمد بن الوليد (رضي الله عنه) سيّئَ الرأي في محمّد بن عبد الله المِسمَعي راوي هذا الحديثِ و إنّما أخرجتُ‏ هذا الخبر في هذا الكتاب لأنّه كان في كتاب الرحمة و قد قرأتُه عليه فلم يُنكره ورواه لي‏‏». (عیون اخبار الرضا 2: 21) یعنی اعتذار جسته‌اند که کسی برای نقل این روایت اشکال نکند؛ چون من «کتاب الرحمة» را پیش استادم ابن ولید خواندم و ایشان این حدیث را روایت کردند و منکر نشدند. 🔹 از این کلام استفاده می‌شود که ایشان بنا داشته در کتاب «عیون اخبار الرضا» حتی با واسطه هم از راویان غیر قابل اعتماد نقل مطلب نکند؛ چون اگر بنایشان بر این نبوده وجهی نداشته برای یک بار نقل با واسطه از مسمعی اعتذار بجوید. پس معلوم می‌شود در این‌ روایت وثاقت خبری وجود دارد و وثاقت مخبری وجود ندارد. بنابراین در جاهای دیگر از کتاب که این حرف را نمی‌زند معلوم می‌شود وجود دارد. 🔸 پس می‌خواهیم از این کلام صدوق (قدس سره) استفاده بکنیم که سندهای دیگر کتاب، مشکل نداشته، لذا حرفی نزده است؛ اما این‌جا مشکل سندی داشته، لذا آمده عذر خودش را بیان کرده است. چنانکه مقداری که تتبّع کردیم، دیدیم بعضی از جاها هم باز در سند اشکال می‌کند و مثلا می‌گوید این سند مرسل است، با این که ظاهر آن ارسال نیست، چون ارسال خفی دارد می‌گوید این مرسل است. گویا اگر جایی اشکال در سند باشد، بیان می‌کند. 🔹 بنابراین تمام کسانی که در اسناد کتاب «عیون اخبار الرضا» واقع شده‌اند، افراد و مورد اعتماد هستند. البته اثبات این مطلب احتیاج به تتبّع وسیع و دقیقی دارد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 تألیف خوب است، اما کافی نیست. باید حرف را به جان مردم رساند 🔹 در جریان تبلیغ به ما گفتند که حرف را به جان مردم برسانید: «قُلْ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغاً» (سوره نساء آیه ۶۳) با تبلیغ به گوش رسانیدن و با تألیف کتاب به چشم رسانیدن کار خوبی است؛ اما . 🔸 به ما نگفتند مطالب را به گوش مردم برسانید و یا کتابی تألیف کنید که در مرئی و منظر چشم مطالعه کننده‌ها باشد، بلکه گفتند: حرف را به جان آن‌ها برسانید و تا کسی اهل جان و جانان نباشد و جانانه فکر نکند، حرف او به عمق جان مردم نمی‌رسد. 📚 برگرفته از پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به همایش طرح هجرت ۱۳۹۴/۵/۵) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین