eitaa logo
در حرم یار
1.5هزار دنبال‌کننده
626 عکس
35 ویدیو
3 فایل
کانال جلسات استاد سیدعلی سیدعربی پیرامون مباحث و آثار آیت الله محمد شجاعی رضوان الله تعالی علیه و بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین @DarharameyarAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
tohid.mp3
804.6K
آیت الله محمدشجاعی (ره) : هدف از بعثت انبیاء توحید است Eitaa.com/darharameyar
(انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) من مبعوث شدم تا كرامت‌هاي اخلاقي كه انبيا آوردند تتميم كنم, تكميل كنم... همان‌طوري كه دين بدون ولايت تام نيست و بعد از جريان غدير آیه ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي﴾نازل مي‌شود كرامت‌هاي اخلاقي نیز بدون وجود مبارك رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) به تماميّت و كمال خود نمي‌رسد کرامات اخلاقی و خُلق معناي مطلق مَلكه نفساني است كه هم علم را شامل مي‌شود و هم تزكيه نفوس را این اخلاق همه بر محور توحید و سجده تام در مقابل خدای متعال است... اگر این فلسفه بعثت پیامبر عزیز ماست که هست و اگر ما مدعی هستیم که بزرگ‌ترین فیلسوفان اخلاقی و بزرگ‌ترین شخصیت‌های اخلاقی در کشور ما و کشورهای اسلامی تربیت شده‌اند، و سال‌ها پرچم‌دار ارزش‌های اخلاقی در دنیا بوده‌اند؛ حال به کتابفروشی‌های سطح شهر سر بزنید و ببینید چند کتاب درباره اخلاق و فلسفه اخلاق در آن‌ها وجود دارد!!! از این بدتر یکی از شما بلند شود و بگوید من نام ده کتاب اخلاقی بلدم!! غیر از کتاب معراج السعادة و چند کتاب‌ دیگر، چند کتاب میتوانید نام ببرید؟ من و شما که مدعی طریق هستیم اسم چند کتاب اخلاقی را می‌دانیم؟ این‌ را با آن کشور پر از کفر و فساد مقایسه کنید! بخشی از ساختمان کتاب‌فروشی آن‌ها مخصوص کتاب‌هایی است که درباره فلسفه اخلاق است و کمتر از ده سال از تالیف آن‌ها می‌گذرد! چقدر ما به میراث علمی، دینی و فلسفی‌مان جفا می‌کنیم؟!! البته در بخش فقه شیعه ممتاز هستیم؛ خداوند کسانی که این بخش را حفظ کرده‌اند، پایدار بدارد و بر توفیقات‌شان بیفزاید، اما چرا بخش‌های دیگر باید فراموش شود؟! مسائلی مانند این‌که اصلا خوب و بد یعنی چه؛ چرا ما باید دنبال خوب باشیم و بر چه اساس، منطق و استدلالی باید دنبال کار خوب رفت؟ با پیشرفتی که در همه علوم با تشکیکات مختلف شروع شده جای اخلاق و پاسخ‌گویی به سؤالات و رفع شبهات چقدر پیشرفت کرده است؟ قرآن از شش هزار و ششصد و شصت و چند آیه حدود سیصد و خرده‌ای از آیات آن مربوط به احکام دینی است، بقیه مربوط به اخلاق است، سیصد و اندی آیه مربوط به حلال و حرام و واجب و امثال این چیزها امّا بقیه‌اش چیست؟ بقیه‌اش اخلاق است، یک سوره‌ی یوسف از اوّل تا آخر اخلاق است، اخلاق در سطح پیغمبری اخلاق در سطح حضرت یوسف، یک سوره سوره‌ی حضرت لقمان است، لقمان را می‌گویند پیغمبر نبوده لکن چه موقعیّتی داشته، چه وضعی داشته، چه خصوصیّاتی داشته که یک سوره‌ی قرآن بنام ایشان نامگذاری فرموده از چه اخلاقی برخوردار بوده؟؟ از چه شیوه‌ای برخوردار بوده؟؟ که خدا یک سوره را به نام سوره‌ی لقمان نازل می‌کند پس اخلاق خیلی نقش دارد، نه تنها قرآن سبک آن سبک اخلاق است، سبک آن سبک معنویّت است، انسان‌ساز است، تفسیرکننده‌ی انسان و تفسیرکننده‌ی فطرت انسان است، بلکه روایات هم همین‌طور است، چون روایات و دعاها و نهج البلاغه ریشه در خود قرآن دارد، این خلق عظیم چطور بدست می آید از کجا می آید ؟باید چه کرد ؟ اخلاق چیست؟ یک وقت ما تصوّر می‌کنیم که اخلاق همین تعارفات معمولی، تعارفات روزمره، خوش برخوردی، صداقت، تواضع و... است یک وقت نه اخلاقی که اسلام می‌گوید از یک عمق خاصی برخوردار است، از یک خصوصیّات خاصی برخوردار است، به فرموده‌ی رسول خدا اخلاق با ایمان عجین است، اخلاق جدای از ایمان را نمی‌شود اخلاق نامید، پس اخلاق فقط به معنی خوشخلقی نیست فقط تواضع نیست فقط خیرخواهی نیست فقط صداقت نیست این‌ها اخلاق‌های ظاهری است، که غیر اهل ایمان هم در ممالک مختلف می‌توانند دارا باشند می‌توانند ملاک‌های انسانیت را واجد باشند. اخلاق در اسلام به آن خلق و به آن ملکه و به آن حالتی می‌گویند که روح معنویّت و روح الهیّت در آن عمل باشد، هرامری که متصل به خدا شد روح معنویت داشت میشود اخلاق ، پس نکته اول این است که توام باایمان به خدا وبا اخلاص باشد فقط متصل به خدا باشد براساس محبت به خدا باشد اخلاقی که در همه جا حضور داشته باشد در همه امورات و لحظات ما هیچ جایی در زندگی نداریم که اخلاق خاصّ خودش را نخواهد، چه در سفر، چه در حذر، چه با ارباب رجوع، چه با خانواده، چه با زن و بچه، با پدر و مادر، با فرزند، با همسایه همه‌ی این‌ها اخلاق خودش را می‌خواهد خوردن همینطور خوابیدن همینطور معاشرت همینطور راه رفتن همینطور همه اینها می‌تواند از اخلاقیات باشد.... Eitaa.com/darharameyar
به انتهای ماه پرفیض رجب و سرآغاز ماه شعبان نزدیک میشویم. آخرین شب جمعه ماه رجب است ماه رجب ماه ولایت و ماه شعبان ماه رسالت که هردو طلیعه ای هستند برای ورود به ماه مبارک از سویی در ماه‌هاي حرام، كارهاي خير ثوابش دو چندان وکیفرگناهش دو چندان است و ما که چون همیشه فقر محضیم (يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ) سلاحی جز بکاء و مفتاحی جز دعا نداریم (سِلَاحُهُ الْبُكَاء) (اَلدُّعاءُ مِفْتاحُ الرَّحْمَةِ) همانگونه که حضرت امير(سلام الله عليه) در دعای کمیل فرمود سلاح ما برای ظفر بردشمن درون آه و اشک و گریه است // زاد راه حرم وصل نداریم مگربه گدایی ز در میکده زادی طلبیم اشک آلوده ما گر چه روان است ولی به رسالت سوی او پاک نهادی طلبیم // این ماه رجب و شعبان و ماه مبارک همه لحظاتش بین الطلوعین و عندالزوالش همه محفوف به رحمت الهی است واز هر راه و دری وارد شوید وارد رحمت شدید چندان دعا کن در نهان چندان بنال اندر شبان کز گنبد هفت آسمان در گوش تو آید صدا و همانگونه که مستحضرید عالم اسفل و اعلی را اسماء الهی اداره می‌کند. (وَ بِأَسْمَائِك الَّتِی مَلَأَتْ أَرْكانَ كلِّ شَیءٍ) و این اسماء الهی الفاظ و مفاهیم ذهنی نیستند حقایقی هستند که انسانهای کامل مظاهر آنند لذا در این شبها سلاح و مفتاحتان را قرین توسل به حضرات معصومین علیهم السلام کنید السلام ای متصل با آب چشم و آه دل السلام ای خسته آب و هوای کربلا السلام ای غنچه نشگفته گلزار غم مانده از غم تنگدل در تنگنای کربلا Eitaa.com/darharameyar
(ره) امام صادق ع فرمود: «أَشَدُّ الْأَعْمَالِ‏ ثَلَاثَةٌ» سخت‌ترین عمل‌ها سه چیز است، واقعاً هم سخت است، «إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ حَتَّى لَا تَرْضَى لَهَا مِنْهُمْ بِشَيْ‏ءٍ إِلَّا رَضِيتَ لَهُمْ مِنْهَا بِمِثْلِهِ‏» اوّل آن این است که انسان با همه با انصاف برخورد بکند، از آن‌ها برای خود چه می‌خواهد؟ از خود هم برای آن‌ها همان را راضی بشود، می‌خواهد آن‌ها با او چگونه برخورد بکنند؟ خود او هم با مردم همان‌طور برخورد بکند، این کار سختی است، در اشکال گوناگون و در ابعاد مختلف و در موضوعات مختلف اگر کسی بخواهد در خودسازی و تزکیه و تهذیب و در تطهیر خود این را در وجود خود تحقّق ببخشد، قدم‌های زیادی را پیش می‌گذارد. دوم؛ «وَ مُوَاسَاتُكَ الْأَخَ فِي الْمَالِ‏» این هم که خیلی سخت است، این‌که با برادران دینی خود مواسات مالی داشته باشد، این‌که دیگر کلّاً متروک است، همه‌ی آن متروک است. بعضی‌ها به رفتن حجّ عمره زیاد تهاجم می‌کنند، من گفتم کاش این تهاجم را برای رسیدن به فقرا می‌کردند. آنچه را که نفس به ما می‌گوید مکائد خفیه، و کید نفس است، به شما توصیه می‌کنم رفتید در قرآن این آیات «أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ‏»، و «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏ يُنْفِقُونَ‏» و «وَ فِي‏ أَمْوالِهِمْ‏ حَقٌ‏ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ» و این نمونه ها را مدام بخوانید، عمل به آن آنطور که اسلام میگوید خیلی سخت است، سوم «وَ ذِكْرُ اللَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ‏» سوّمین چیزی که امام صادق ع فرمود عبارت است از خدا را در هر حالی یاد کردن، ببینید ذکر را چگونه معنی می‌کند ما گاهی از بعضی خانم‌ها می‌شنویم که در منزل رفتار نامتناسب دارند، از بعضی آقایان می‌شنویم که در منزل رفتار نامتناسب دارند، تعجّب می‌کنیم این‌ها ذکر را چگونه یافتند؟ پس این‌قدر تذکّرات می‌گوییم چیست؟ یعنی این‌ها تمام آنچه گفته می‌شود را کنار می‌گذارند فقط چند ورد لقلقه‌ای را نگاه می‌دارند؟ دقّت بکنید که ذکر چیست، ذکر همان تجرید ایمان از ظلم است. سومین چیزی که بسیار سخت است و امام صادق ع فرمود این است که خدا را همیشه ذکر بکند. بعد توضیح می‌دهند به چه معنا ؛ «لَيْسَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ فَقَطْ» فرمود ذکر فقط خدا را در همه‌ی احوال یاد کردن، نیست «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ» گفتن نیست، یعنی درست است که این‌ها ذکر است امّا فقط این نیست، این‌ها جزئی از ذکر است و لکن ذکر کلّی چیست؟ ذکر اساسی چیست؟ «إِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ شَيْ‏ءٌ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَخَذْتَ بِهِ‏» اصل ذکر این است که وقتی چیزی که خدا امر کرده به تو روی آورد ، آن را انجام بدهید، «وَ إِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ شَيْ‏ءٌ نَهَى عَنْهُ تَرَكْتَهُ» و وقتی چیزی که خدا نهی کرده است به تو روی آورد ترک بکنید، هرجا امر خدا است به جا بیاورید و هر جا نهی خدا است اجتناب بکنید، این ذکر است... Eitaa.com/darharameyar
غضب در انسانها یک حالت نفسانی ، روحی و روانی است . وقتی خلاف میل و خواسته ی ما کاری انجام می گیرد ، جوششی در خون ما ایجاد می شود محرک عصبی را فعال می کند و فریاد می زنیم و یا آثاری را در چهره ظاهر میکند . غضب در خدای متعال به این معنا نیست . غضب در خدای متعال به معنای دورشدن از رحمت اوست . خداوند هم رحمان و هم رحیم است . نسبت به همه ی موجودات رحمان است و در برخی از موارد و توفیقات ویژه ، و کمالات خاص و عنایت های خاص به مومنین رحیم است وقتی می گوییم خدا غضب کرده یعنی انسان کاری کرده که خودش را از این رحمت الهی محروم کرده است والا خداوند هیچ کس را محروم نمی کند . بعبارتی خدا به هیچ کس غضب نمی کند . در آیه 81 سوره ی طه به این بحث اشاره می کند . ریشه غضب الهی و فعال شدن آن در درون ما انسانهاست خدا هیچ گاه از دست ما عصبانی نمی شود بلکه ما هستیم که از خداوند دور می شویم . این دوری از خداوند یعنی خدا غضب کرد. پس نگویید که خدا علیه ما غضب کرده است ، تو از خدا فاصله گرفته ای . تو داری از رحمت الهی دور می شوی و در حقیقت خدا از تو طلبکار است نه اینکه تو از خدا طلبکار باشی . خدا می فرماید که من این فضای قشنگ را برای تو فراهم کرده ام ، چرا از این فضا دور می شوی ؟ می فرماید : از پاکی ها بخورید و بیاشامید ( هر کاری که می کنید پاکی و طهارت باشد ) اگر علیه اینها طغیان کردید از رحمت خدا دور می شوید و سقوط می کنید . خدا از سر رحمت می گوید که خودت را از رحمت من دور نکن . خوراک انسان پاکی است . خوراک یعنی نگاه ، گفتار ، شنیدن و اخلاقیاتی که از ما صادر می شود خوراک چیزی است که ما را می پروراند و می سازد . تمام هویت و حقیقت ما را اخلاقیات و اندیشه ها می سازند . خدا ما را طوری آفرید که پاکی ها را مصرف کنیم . اگر ناپاکی باشد حال ما را بهم می ریزد . معده غذای سالم می خواهد اگر غذای مسموم به آن بدهیم حالت تهوع به آن دست می دهد . یعنی این گوارش را خدا جوری آفرید که پاکی را مصرف کند . کسانی هستند که این قدر غذای ناپاک می خورند و ادامه می دهند که این عادت ثانویه می شود . مثل کسانی که پشت سر هم گناه می کنند و این یک عادت ثانویه برایشان می شود پس تمام آنچه که با شأن ، شخصیت و هویت انسانی سازش ندارد منشا غضب الهی خواهد بود . یعنی دور شدن از رحمت ویژه ی الهی . خدا سیستم ما را جوری آفریده که ما با رفتارهای زیبا و ترک آلودگی ها ، انرژی های برتر در نظام هستی را جذب کنیم . انجام آلودگی و ترک پاکی یک سیستم دفاعی را ایجاد می کند و نمی گذارد آن انرژی مثبتی که در عالم صادر می شود به ما برسد... در مورد عوامل غضب الهی باید گفت اگر ما در فضای باید ها و نباید ها قرار بگیریم مورد غضب الهی قرار نمی گیریم . تمام گناهان ما را گرفتار غضب می کند . ترک واجبات ما را گرفتار غضب می کند در بعضی موارد غضب خیلی فعال می شود یکی از آن موارد ناامید شدن از لطف پروردگار است از مهمترین عواملی که غضب الهی را فعال می کند یعنی ما را از خدا دور می کند ، ناامیدی از رحمت و بخشش خداست من گناه کرده ام اما همچنان در باز است و می گوید که برگرد . مورد دیگر عدم رعایت حقوق اهل بیت علیهم السلام است امام بر گردن انسان حق دارد در زیارت جامعه ی کبیره می فرماید : یکی از مواردی که باعث فعال شدن غضب الهی می شود این است که انسان آگاهانه نسبت به حقوق ولایی اهل بیت ع بی اعتنایی کند . اگر من رابطه ام را با امام زمان ع درست کردم اینها در تعامل من با دیگران هم اثر دارد . مورد دیگر بد اخلاقی ها است که غضب الهی را فعال می کند . بگو مگو ها ، بددهانی ها ، فحاشی ها . می بینید که در محیط خانواده ، اعضای خانواده با ادبیات زیبا با هم صحبت نمی کنند امام کاظم (ع) فرمود : دو طائفه هستند که نباید در مورد آنها غضب کرد ، یکی بچه ها و یکی خانم ها . زیرا اینها نمی توانند پرخاش را تحمل کنند . اینها مثل گل پرپرشدنی هستند و طوفان نمی طلبند . اینها را باید با نوازش نگه داریم از عوامل دیگر غضب ..... Eitaa.com/darharameyar
(ره) مادرهرلحظه روي به خداي متعال مي اوريم رو به قرآن مياوريم براي خودمان تجارت كرديم ما كه جزو احرار نيستيم كه خدا را به خاطر خودش عبادت كنيم عبادت ما بفرمايش اميرالمومنين ع يا عبادت تجار است يعني براي بهشت يا عبادت بردگان است يعني ترس از غذاب اگر جهنمي دركارنبود و ميگفتند شما هرچه گناه كنيد يا نكنيد يا اگر عبادت كنيد يا نكنيد فرقي نميكند بالاخره همه به بهشت خواهيد رفت بدون تعارف هيچكدام از من وشما سايرين نه نمازي نه عبادتي و همه هم هر كار ميخواستند ميكردند غيرازاين است ؟ پس ما اگر روي به خدا مياوريم امر ونهي خدا را سعي ميكنيم اطاعت كنيم در واقع داريم تجارت ميكنيم معامله ميكنيم براي نفسمان نفسمان را ميخواهيم نه خدا را نفس من راحتي اش اين است كه بهشت برود نفس من راحتي اش اين است كه جهنم نرود حالا با همين حساب هم اگر نگاه كنيم اگر بخواهيم براي دلمان نفسمان كاسبي كنيم باز لااقلش اين است كه اين را بفهميم که هرلحظه كه روي به خدا آورديم روي به قران آورديم روي به ذكر آورديم فقط آن لحظه است كه تجارتي كرديم سودي برديم فلذا اين لحظه را بايد مغتنم شمرد يانه ؟ اين را بايد به خودمان بقبولانيم و هضم كنيم كه وقتي روی به عبادتي ذكري نمازي جلوگيري از بداخلاقي حسد كينه و هر امر صالحي كه روي مياوريم يا نمازي ميخوانيم دعايي ميخوانيم فقط آن لحظه است كه داريم براي نفسمان تجارت ميكنيم چيزي بدست مياوريم آن لحظه فقط سود ماست فلذا آن لحظه را بايد مغتنم شمرد مثلا روبه نماز آورديد بدانيد آن وقت است كه شما داريد براي خودتان كاري ميكنيد سود ميبريد ديگر اين حالت را نداشته باشيد كه زود تمام شود برويم سراغ كارديگر اين نشد اين درست عوضي گرفتن حقيقت است اگر پشت پرده را مي دیدید همان پشت پرده اي كه بعد از مرگ با آن مواجه ميشويد ، مي دیدید كه وقتي روی به نمازآورديد روی به ذكري آورديد آنوقت از آتش نجات پيدا كرديد و آن لحظه است که كسي باشما كاري ندارد اگر بدانيد از آن آتشها وظلمات و وحشتها و تحير ها وعذابهايي كه پر است اطراف شما ومال شماست آن لحظه در امان شديد و حصاري دور خود كشيديد شما راحت ميشويد يا ناراحت ؟ راحت ، آنوقت شما سعي ميكنيد از اين نماز از اين حصاري كه براي شما كشيده شد زود خلاص شويد وبيرون برويد يا بمانيد ؟ اگر پشت پرده را ميديديد اينگونه است. Eitaa.com/darharameyar
امام صادق (ع) فرمودند: إِنَّا لَا نَأْمُرُ بِظُلْمٍ وَ لَكِنَّا نَأْمُرُكُمْ بِالْوَرَعِ الْوَرَعِ الْوَرَعِ؛ ما هرگز از شما نمي‌خواهيم ظلم يا كار نادرستي انجام بدهيد؛ آنچه ما از شما مي‌خواهيم، الْوَرَعِ الْوَرَعِ الْوَرَعِ؛ سه مرتبه تكرار فرمود، از گناهان پرهيز كنيد. وَ الْمُوَاسَاةِ الْمُوَاسَاةِ لِإِخْوَانِكُمْ؛ باز دو مرتبه تكرار كردند نسبت به برادرانتان مواسات داشته باشيد؛ يعني آنها را شريك زندگي خودتان بدانيد. سپس فرمودند اينكه ما اين‌قدر تاكيد مي‌كنيم به شيعيان ديگر كمك كنيد براي اين است كه اخوان شما، كه دوستان خدا هستند، هميشه در ميان مردم، كم و مورد جفاي ديگران بوده‌اند و ديگران آن‌ها را ضعيف مي‌شمرند و به ايشان ظلم مي‌كنند. بعداً هم همين‌طور خواهد بود. چون شيعيان ما در اقليت و ضعف هستند، به کمک احتياج دارند. اگر به همديگر كمك نكنيد، نمي‌توانيد به زندگي‌تان ادامه دهيد و به وظايفتان عمل كنيد. فَإِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَمْ يَزَالُوا مُسْتَضْعَفِينَ قَلِيلِينَ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ(ع)؛‏؛ از روزي كه حضرت آدم روي اين زمين خلق شده، هميشه اولياء خدا در اقليت و مورد استضعاف بودند. در آينده هم، چنين خواهد بود... Eitaa.com/darharameyar
ماه رجب هم رو به اتمام است و ما هیچ تغییری نکردیم هیچ تحولی در خودمان نمی بینیم باید فکر کنیم ببینیم اشکال از کجاست همانطور که عمری نماز خواندیم و روزه گرفتیم و رجب ها آمد و رفت مبعت و شعبان و لیله القدر و.... همه آمد و رفت اما دریغ از اثری بالاخره جای سوال است که اشکال از کجاست از دارو؟ از طبیب؟ از بیمار؟ بیمار اگر چند روز داروی یک پزشکی را مصرف کند و اثر نبیند در پی چاره و درمان دیگری است چطور است که طی سالیان سال عبودیت و انجام فرائض نورانیتی در ما ایجاد نکرد؟ همان هستیم که ده سال پیش بودیم چه بسا بدتر بجای اینکه روز به روز تعلق ما به دنیا کمتر و لذات دنیا برایمان کمرنگ شود و لقاء خدا و اشتیاق مرگ بیشتر شود برعکس شده مگر نه اینکه این عبادات می‌بایست ما را درمان کند؟ دارو که وحی خداست طبیبش که نبی خداست اینجاست که باید بفهمیم ناپرهیزی از ما بوده مراقبه ما ضعیف بوده عبادات مقبول نبوده روح آمادگی پذیرش دارو را نداشته دفع کرده قلب وارونه بوده اگر نمازها و عبادتها قبول بود اثری نورانیتی احساس می‌شد اینجاست که باید به خودمان و عملکردی که مرتب از آن دفاع میکنیم شک کرد اینهمه نماز خواندیم چقدر شوق به نماز پیدا کردیم چقدر عشق به خدا پیدا کردیم چقدر محبت دنیا از دلمان بیرون رفت خب نباید سوال کنیم چرا؟!! نباید شک کنیم که مقبول نبوده؟ وحی خدا که وحی خداست در قرآن و وحی و نبی خدا که شکی نیست والعمل الصالح یرفعه هدف از عبادت رفع حجب و رسیدن به خداست هدف که بهشت و سیب و گلابی نیست هدف که ثواب و فرار از جهنم نیست عبادت مقبول مانند سوخت و تغذیه ای است که می‌بایست روح انسانی را اوج دهد و از دنیا و درون آن منقطع کند کجاست این اعمال صالحی که مدعی هستیم عمری انجام دادیم یا قرآن خدا معاذالله غلط است یا عمل ما صالح نبوده قلب وارونه است منکوس شده طبق فرمایش استاد فقیدمان آیت الله محمد شجاعی ره ما از بچگي فكركرديم عبادت ما همان يك نمازي است كه ميخوانيم نمازهم نخوانديم نمازنمازي است كه نگذارد ما گناه بكنيم وقتي نماز ميخوانيم و گناه ميكنيم يعني نمازما نماز نيست خدا صاف نماز را معرفي كرده مثلا ميگويند آبليموآن است كه ترش باشد وخون را صاف كند ،‌در اين ميان اگر چيزي به شمادادند كه ظاهر آبليمو را داشت ولي خاصيت آن را نداشت آيا شما ميگوييد اين آبليموست ؟ اگر فهميديد تقلبي است ميگوييد ساختگي است نمازوقتي اثرش نهي از گناه است و اين نهي براي ما نيست پس نماز نيست من وشما از اول بلوغ در پنج وقت در شبانه روز نمازي خوانديم كه نماز نيست و مرتب در ساعاتي كه بر ماميگذرد بر طبق ميل و هواي خود عمل كرديم و هيچ نفهميديم كه عبادت شيطان و غير را كرديم نه خدا را وضع ما اين است دردآور وموحش است اگر بفهميد وبه دلتان بيفتد قلب از دست ما دیگر بیرون رفته است و غصب شده است و محلّ تاخت و تاز شیاطین شده است. قلبی برای ما نمانده است و البتّه این چیزی نیست که من بگویم خود قرآن در یک آیه‌ای می‌گوید، و هر کس فهمی داشته باشد می‌فهمد چه می‌گوید آیه 37، سوره‌ی ق، را هر چه توانستید بروید و روی آن مطالعه کنید. که حقیقت را بیان می‌کند و بعد می‌فرماید «إِنَّ في‏ ذلِكَ لَذِكْرى‏ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْب‏» در این چیزی که گفتیم ذکرها هست، امّا برای چه کسی؟ معنای آن چیست؟ «لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْب» برای آن کسی که برای او قلبی باشد. یعنی برای خیلی‌ها دیگر قلب نمانده است، رفته است. اگر قلب مانده بود که وضع ما این‌طور نبود. Eitaa.com/darharameyar
(ره) در انقلاب مسائل خوبی پیش آمد، مسائل  آموزنده پیش آمد خیلی از علاقه‌مندان به اسلام  آرزو می‌کردند و می کنند که اسلام حاکم باشد امّا وقتی یک مقدار در مشکلات آن قرار گرفتند، و شیطان هم از سوی دیگر آمد ، آرام آرام می بینید افکاری درون آن‌ها پیدا می شود که در نهایت می رسد به جایی که علی رغم علاقه مندی به گونه های مختلف، در ورطه مخالفت با انقلاب افتادند مخالفت آن‌ها از این‌جا نشأت می‌گرفت که عافیت‌طلب بودند. عافیت‌طلبی مصیبت بزرگی است و ما هم معمولاً عافیت‌طلب هستیم مگر فردی اسثتنایی پیدا بکنید که عافیت‌طلب نباشد. یعنی این اسلام، قرآن و خدا همه‌ی آن‌ها درست است خوب است، باشد، امّا بدون این‌که ما به ناراحتی مشکلات بیفتیم. در همین انقلابی که شد خیلی‌ها متدین بودند، اما جهت مخالفت دیگر آن‌ها با انقلاب براساس برداشت غلط از اسلام بود که در ذهن خود شان آن برداشت غلط را داشتند.... امام خمینی یک مجتهد بزرگی بود و از لحاظ فقهی مجتهد معمولی نبود امام بود که ولایت فقیه را زنده کرد ولایت فقیه یعنی براساس فقه شیعه حکومت می‌کند... Eitaa.com/darharameyar
آیت الله محمد شجاعی (ره) : (كلمه لااله الالله حصني فمن دخل حصني امن من غذابي) آن لحظه اي كه كسی عامل به توحيد شد، عامل به ذكر شد، عامل بدستورات الهي شد و روي به خدا آورد فقط آن لحظه است كه داخل حصن و حصار امني شده و از عذاب در امان است يعني غير آن لحظه داخل در عذاب الهي است آتشها وظلمت ها وفشار ها، حيونات درنده و الي آخر ميفرمايد (فمن دخل حصني) هركس داخل در آن شد (اَمِنَ من غذابي) يعني اگر داخل در آن نبود چي ؟؟؟ مشخص است ماداميكه روي به خداست در امان است خب من وشما حساب كنيم در اين مدت عمر چقدر ميتوانيم روي اين در امان بودن حساب كنيم؟ چقدر که نه مشخص است لذا وحشت سراپاي انسان را بايد بگيرد اگر بفهمد وسر خودش را كلاه نگذارد . اين كه هر روز خوشيم اين را بدست آورديم، آن را خريديم، آن كار راه افتاد، پولمان کمی بیشتر شد، خوب الحمدالله فلان مسئله هم حل شد، فلان مقام را هم پيدا كرديم، فلان كار هم درست شد،..... خب ديديد چه لذتي دارد چه آرامشي دارد لذا بدنبالش هستيم و هي سعي ميكنيم جمع كنيم غنيمت بشماريم اين را بدست بياريم آن را بدست بياريم مثل اينكه غنيمت كرديم .... .... خوب شد 1000 تومن بدستمان آمد خوب شد آن كار هم درست شد، آن منزل هم درست شد آن فرش هم جور شد... از اينجا وآنجا غنيمت ميكنيم و آرام ميشويم و درست همين جاست كه كلاه سرمان ميرود شبيه همين حالت اگر به معني كلمه حساب كنيد فقط بايد در عبادت خدا باشد بقيه همه خسران است من كه اينطور هستم با دنيا راحتم و غنيمت ميشمارم شما هم حتما همينطوريد . غنيمت را آنجا بايد حساب كرد وديد و مغتنم شمرد كه روی به خدا آورديد آن غنيمت است و مغتنم است نبايد رها كنيد و دغدغه شما این باشد هر چه توانستيد همه چيز را ناقص بگذاريد فرار كنيد بسوي خدا ففروالي الله Eitaa.com/darharameyar
(ره) : این را یک‌بار گفتم من تذکّر می‌دهم برای این‌که برای این‌طور چیزها دعا بکنید، شما وقتی الان یک گرفتاری پیدا می‌کنید، و تضرّع می‌کنید و مستجاب نمی‌شود و خدا به حرف شما گوش نمی‌دهد، خطوراتی شیطانی نسبت به خدا به ذهن شما می‌آید حالا تصور کنید اگر این گرفتاری خیلی شدید بشود اگر از همه جا دست قطع بشود تصور کنید در آن لحظات آخر عمر و لحظه مرگ ، انسان با تمام وجود به خدا تضرّع بکند که خدایا تو قادر هستی یک ساعت دیگر به من مهلت بدهی که پسر و دختر خود را یک‌بار دیگر ببینم یا فلان کار را بکنم، یا فلان دوست خود را ببینم یک لحظه خداحافظی بکنم،و.... در آن لحظات آخر که با دیگران نمی‌توانید صحبت بکنید و زبان بسته شده با خدا که در باطن صحبت می‌کنید، فشار مرگ را می‌بینید که کم‌کم پرده‌ها برداشته می‌شود و در حال رفتن هستید، فکر می‌کنید که این برای خدا چیزی نیست، یک ساعت فرصت بدهد خدا که قدرت مطلق است، شما هم که سخت نیاز دارید، چیز زیادی هم نخواستید می‌گویید خدایا دیگر از این‌ موقعیت بالاتر و از این اضطرار شدیدتر؟ از این احتیاج شدیدتر؟ این‌که چیزی نیست، واقعاً برای من یک ساعت فرصت ضرورت است، ولی خدا نمی‌دهد، خدا بنا نیست فرصت بدهد، هر چیزی را در وقت خود به مشیّت خود انجام میدهد بعد شیطان از آن طرف می‌آید کم‌کم می‌گوید که اصلاً نکند همه‌ی این عقاید تو همه باطل بوده، دیگر از این موقعیت سخت‌تر و شدیدتر که تو درخواستی داشتی و خبری نشد اگر آن خدا که تو می‌گویی به همه چیز قادر است، هر چیزی را خلق کرده آسمان که به زمین نمی‌آید اگر خدا یک ساعت به تو مهلت میداد، نکند اصلاً چنین چیزی نباشد.... وقتی این در قلب شما خطور کرد کم‌کم مطلب تمام میشود، با چه حالتی به برزخ وارد میشوید ؟ با حالت شک.. توصیه میکنم برای اینطور مسائل دعا کنید... Eitaa.com/darharameyar
ماه مبارک شعبان است، براساس آنچه از معارف اهل‌بیت استفاده می‌شود ماه وجود مقدس رسول گرامی اسلام(ص) است ماهی است که به برکت وجود نبی اکرم پوشیده به رحمت و رضوان خداست .«اللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَی الاسْتِنَانِ بِسُنَّتِهِ فِیهِ وَ نَیْلِ الشَّفَاعَةِ لَدَیْهِ» خدایا به ما کمک کن تا بتوانیم سنت حضرت را به اندازه ظرف وجودی خودمان عمل کنیم و آماده برای شفاعت حضرت در این ماه شویم. مناسب است انسان در این ماه به اندازه امکان فرصتی را برای شب زنده داری و روزه داری در نظر بگیرد، کارهایش را سبک کند. انسان باید فرصت‌هایش را در این ماه تنظیم مجدد کند نمی‌شود با همین برنامه عادی و روزمره این ماه‌ها را پشت سر بگذارد. اولیای خدا اینطور بودند با تمام اشتغال‌هایی که داشتند در این ایام فراغتی برای خودشان ایجاد می‌کردند. فرصتی برای خودشان خالی می‌کردند انسان فراغتی در این ماه برای مناجات ایجاد کند یکی از مهمترین اعمال این ماه دعا کردن است، صلوات و استغفار است یکی از دعاهای مهم همین دعا یا مناجات شعبانیه است که نقل شده معصومین و ائمه (ع) همه تلاوت می‌فرمودند حیف است این فرصت بگذرد و انسان جا بماند حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه خيلي به اين دعاي شعبانيه توصیه کردند خيلي مضامين بلندي دارد. خيلي مضامين عجيبي دارد كه اين مضامین براي امیرالمومنین علي (صلوات الله و سلامه عليه) است. «إِلَهِي عَلِّمْنِي مِنْ عِلْمِكَ الْمَخْزُونِ وَ صُنِّي بِسِرِّكَ الْمَصُونِ إِلَهِي حَقِّقْنِي بِحَقَائِقِ أَهْلِ الْقُرْبِ وَ اسْلُكْ بِي مَسْلَكَ أَهْلِ الْجَذْب‏» شما ببينيد اين الفاظ چقدر زيبا است! به اصطلاح امروزي‌ها موسيقي الفاظ آن اصلاً جان انسان را متوجّه خود مي‌كند. ببينيد چقدر ترتيب اين الفاظ، اين حروف زيبا است. انسان هر چه بخواند سير نمي‌شود. انسان وقتى اين دعا را مى‏خواند، مى‏فهمد كه اصلًا روح نيايش در اسلام يعنى چه. در آنجا جز عرفان و محبت و عشق به خدا، جز انقطاع از غير خدا و خلاصه جز سراسر معنويت، چيز ديگرى نيست، و حتى تعبيراتى است كه براى ما تصورش هم خيلى مشكل است. Eitaa.com/darharameyar
مبحث ولایت فقیه قسمت اول.mp3
14.93M
بحث ولایت فقیه و اثبات آن و موضوع ولایت مطلقه و رفع شبهات آن در کلاس جناب سیدعلی سیدعربی اردیبهشت 92 قسمت اول Eitaa.com/darharameyar
قسمت دوم بحث ولایت فقیه.mp3
20.19M
بحث ولایت فقیه و اثبات آن و موضوع ولایت مطلقه و رفع شبهات آن در کلاس جناب سیدعلی سیدعربی اردیبهشت 92 قسمت دوم Eitaa.com/Darharameyar
حافظ: (درویش به صد افسر شاهی نفروشد یک موی از این کهنه کلاه نمدی را) حافظ می‌گوید این کلاه نمدی، این کلاه درویشی را به 100 افسر شاهی نمی‌دهم. یعنی کلاه بندگی، کلاهی که با قرآن عجین شدم حافظ شدم کلاهی که (و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند) این کلاه را آن مناجات‌هایی که شب داشتم، آن راز و نیازهایی که داشتم آن العفو‌ها و نماز شب‌هایی که داشتم که آب حیات به من دادند زنده شدم، سلطان شدم .... آنها را با هیچ چیز عوض نمی‌کنم این روح بندگی را، این روح اطاعت را، به 100 افسرشاهی نمی‌دهم. چرا؟؟ این بندگی خیلی ارزش دارد. همه‌ی این حرف‌ها هم این است که ما به این نقطه برسیم. خدا چه لذّتی از نافله ما می‌برد؟ چه لذتی از نماز؟ از حج؟ از مناجات؟ از دهان بسته؟ از..... مگر چه لذتی می‌برد؟ می‌خواهد ما این را بچشیم. بندگی را بچشیم بندگی خدا چشیدنی است ذوق کردنی است خدا بر علوّ درجات امام بیفزاید می‌فرمود این مناجات شعبانیه ذوق کردنی است، باید بچشید. نه اینکه مدام بخوانیم و رد بشویم. می‌فرمود چشیدنی است. ذوق کردنی است. حالا بندگی هم حقیقت آن چشیدنی است. ذوق کردنی است. اگر انسان بندگی را ذوق بکند و بچشد این‌ عالم برای او هیچ می‌شود، صفر می‌شود.... خدا ان شاء الله به همه ما و شما این بندگی خود را به ذائقه ما بچشاند. Eitaa.com/darharameyar
بحارالانوار ج ۴۳ ص ۲۵۴ از مناقب ابن شهر آشوب از بره دختر اميه الخزاعي روايت می‌کند : رسول خدا در يكي از مسافرتهاي خود به فاطمه س فرمود جبرئيل همي خبر داده بزودي پسري از تو متولد مي شود تا از مسافرت برنگردم به او شير مده تا برگردم ولو ماهي طول كشد فاطمه س قبول كرد پس از مسافرت حضرتش حسين (ع) متولد شد فاطمه (س) شير نداد تا رسول خدا آمد به فاطمه فرمود با پسرم چه كردي؟ عرض كرد شيري هنوز ندادم (فاخذه فجعل لسانه في فمه فجعل الحسين (ع) يمص حتي قال النبي (ع) ايها حسين ثم قال ابي الله الا ما يريد هي فيك و في ولدك) رسول خدا او را گرفت زبانش را در دهان حسين گذاشت. داشت مي مكيد تا آنجا كه رسولخدا فرمود: كامياب شدي حسین كامياب شدي حسين Eitaa.com/darharameyar
ای ایاز از پوستینت یاد آر ای که پشه ای خواب را ز تو میگیرد ای که جستن موشی تو را از خواب می پراند ای که لحظه ای گرسنگی و تشنگی از پایت در میاورد ای که با بلع دو لقمه بیشتر باد از حلقومت بیرون زند ای که بسا در شب تار از سایه خود نیز هراسان شود ای که از گرما و سرمای هوا طاقتت طاق شود ای که مختصر عرقی تورا بدبو و متعفن کند ای که اگر باران نبارد بیچاره ات کند ای که اگر زیاد ببارد بیچاره ات کند ای که از آب گندیده ای و مرداری بد بو شوی ای که از سرنوشت و پایان عمرت بی خبری ای که کردارت در نامه عملت نزد خدا محفوظ چه میکنی ؟ خود را چه میبینی؟ فواره چون بلند شود سرنگون شود.... Eitaa.com/darharameyar
خداوند در هر چیز به کم اکتفا کرده و حدّ برای آن معین فرموده است. مثلا نماز پنج مرتبه، روزه یکماه، زکات از نصاب مقدار معین،..... ولی برای ذکر حدّی معین نفرموده است. (یاایهاالذین امنوا اذکروالله ذکرا کثیرا) عدم حدّ ذکر برای این است که انسان باید تمام جزئیات کار خود را موافق با حکم الهی قراردهد و همواره با حفظ و مراقبت و حضور به یاد حق تعالی باشد. ذکر نیز صرف لقلقه سودی نبخشد که قلب بی حضور چراغ بی نور است و شخص بی نور از ادراک حقایق دور است و مثل ذکر بی حضور مثل کوری است که در دست او مشعل نور است که به او سودی نبخشد. حضور قلب لازمه ادب مع الله است که در خطاب و مناجات توجه به حق لازم است وگرنه دعا با انصراف قلب به غیر و عدم توجه به حق تعالی محض سوء ادب است و قرب نیاورد. بر آن باش که مقام عندیت را حائز شوی که عبدالله عندالله است. (مفتاح الفلاح شیخ بهایی) Eitaa.com/darharameyar
بعضا زنانی هستند که در اثر سوءتبلیغات رسانه ای و آموزه های غلط ،و پروژه تساوی حقوق زن و مرد خود را در جامعه اسلامی همتراز مردان و یا حتی بالاتر از آنان میپندارند و طلب مساوات دارند ، درحالیکه یکی از افتخارات اسلام این است که زنان با مردان در حقوق متساویند ولی متشابه نیستند . تساوی حقوق با تشابه حقوق دو مقوله جدای از هم است . تساوی، توجه به کمیت است ولی تشابه کیفیت را با توجه به استعدادها در نظر می گیرد . اگر ما ارزش کمّی حقوق زنان را باتوجه به وضعیت فطری و طبیعی آنان با مردان یکی کنیم به آنها ظلم کرده ایم . اگر تساوی در حقوق زن ومرد مطرح است پس میبایست مسئولیتها یکی شود ، پاداشها یکسان باشد ، کیفر و مجازاتها یکی شود ، کارهای سخت و طاقت فرسا بین زن ومرد تقسیم شود ،هزینه زندگی و فرزندان یکی شود و در مقابلِ گرفتاریها و خطرات انتظار حمایت از مرد نداشته باشد ، و.......... در حالیکه زن طبیعتا توانایی اش کمتر از مرد است و هزینه اش بیشتر و باوجود بیماری ماهانه و مشکلات ایام بارداری و دوران حضانت و شیر دهی کودک و غیره در وضعی قرار میگیرد که ازطرفی نیاز به حمایت مرد دارد و از طرف دیگر نیازمند تعهدات کمتر وحقوق بیشتر است . بنابراین اسلام کاملا وضع طبیعی وفطری زنان را در هر موردی در نظرگرفته و حقوقی متناسب از نظر کیفیت و کمیت برای آنان قائل شده است . و وقتی سخن از اختلافات فطری زن ومرد به میان می آید به معنای نقص زن وکمال مرد نیست و به عنوان داشتن امتیازاتی برای مردان و محرومیتهای برای زنان مطرح نیست . اراده خدا بر این نیست که موجودی را ناقص و موجودی دیگر را کامل بیافریند اگر کسی وضع طبیعی و فطرت زن را نادیده بگیرد و حقوق اجتماعی و خانوادگی او را با مردان در یک سطح و مساوی قراردهد به او ظلم کرده و حقوق اورا پایمال کرده است . همچنین داشتن مسئولیتهای اجتماعی لازمه اش اختلاط و آمیختگی با مردم است و این، با عفت و طهارتی که خدای متعال به زن کرامت فرموده سازگار نیست و راه را برای اختلاط با مردم باز نمیکند. بنابراین آیا باید به نام دفاع از حقوق زنان ، بزرگترین امتیاز و شرف و حیثیت زن را پایمال کرد . و همینطور مردانی هستند که فکر میکنند خلقتشان برتر از زنان است و چون اسلام زنان را از بسیاری فعالیتهای اجتماعی منع کرده، پس زن از عقل و شعور وشأن و منزلت پایین تری برخوردار است و از این رو برای خود جای کبر و تکبری نسبت به زنان باز میکنند. آنچه خدای متعال از( نوع انسان) خواسته، عبودیت و بندگی است و در طول تاریخ داشته ایم زنانی که از این منظر، میتوانند الگویی برای مردان باشند که افضل آنها حضرت زهرا(س)است که اگرچه امام نیستند ولی دارای مقام عصمت ولایت میباشند که شرط لازم برای امامت امت است و امام عسگری (ع) میفرمایند: ما حجت خدا بر مردم هستیم و فاطمه (س)حجت خدا بر ماست. این سخن بسیاربزرگی است یعنی خدا با فاطمه(س) بر ما احتجاج می کند ما در طول تاریخ زنان معبد و تاثیر گذار زیادی داشته ایم، اما عصمت و عفافی که خدا برای زن قائل شده راه را باز نکرده که زنان با مردم اختلاط داشته باشند فلذا در مورد زنان مومنه ای که بنده واقعی حق بوده و اسوه ای برای مردان هستند اطلاعات کافی و وافی نداریم و اینکه چون نداریم دلیل بر این نمی شود که مردان فکر کنند زنان از نظر نوع خلقت دچار نقص و ضعف هستند و یا در مقام و رتبه پایین تری قرار دارند و علی هذا جای کبر و تکبر برای مردان باز نمی کند... Eitaa.com/darharameyar