#ماه_شعبان
آيا كسي كه عاصي است و در مقابل خدا ايستادگي و نافرماني دارد ،امام به او نظرمي كند ؟
پس بايد بگونه اي بود كه جلب نظر كرد .
قلب امام جايگاه عنايت و محبت خداست .
وقتي ميل به عبادت نداريد بدانيد كه ساقي صلاحيت را در شما نمي بيند و سقايت نمي كند والا خداي متعال فضلش دائمي است ،
حضرات معصومين (ع) سقايتشان دائمي است وقتي ميل به عبادتي نيست سقايتي نيست .
بايدعبد خدا بود.
عبد به معني مملوك است ،
يعني در برابر ذات مقدس حق از خود هيچ خوديتي ندارد ،
ملك مالك است ،
درتصرف مالك است ،
عبوديت يعني هر چه در وجودش تصرف مي كند فقط او باشد فقط خدا باشد ، افعال و افكار واوصاف و همه چيزش فقط از او و براي او و در جهت او باشد .
عبد درست مانند ميتي است زير دست غسال .
انساني كه هميشه در برابر اراده ذات مقدس حق اينگونه بود و از خود ديگر خبري نبود
در مقام عبوديت است
حال ببينيد معني اياك نعبد از يك انساني كه مي خواهد عبوديت خوب انجام دهد و حتي آن را در برابر مالك هم به زبان اظهار كند چه ميشود ؟ يعني اين انسان بايد در وجود خودش ، در عالم خودش ، در ذات خودش به هيچ چيزي جز ذات مقدس حق راه بدهد يا ندهد؟
از جمله به اراده خودش راه بدهد يا ندهد ؟
جواب واضح است .
يعني كل اراده خود را در اختيار خدا ومالكش قرار مي دهد و بعد در مقابل او مي ايستد و زبان مي گشايد كه فقط تو هستي كه در وجود من تصرف داري ،
من به غير اراده تو را در وجودم نمي خواهم ،
فقط اراده توست كه در من حاكم است .
حال حساب كنيد ببينيد وقتي در مقابل باريتعالي مي ايستيم و اظهار بندگي مي كنيم و اياك نعبد مي گوييم اين دروغ ما چقدر دروغ بزرگي است كه اصلا قابل وصف نيست خصوصا اگر توجه به عظمت و جلال مقابل هم داشته باشيم
كه باز از منظر ديگري دروغي بسيار بزرگ محسوب مي شود .
چقدر بايد شرم كرد ؟
چقدر بايد ترسان بود ؟
چقدر بايد استغفار كرد ؟
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#نیمه_شعبان
قوم حضرت موسی (ع) به موسی میگفتند قبل از این که بیایی در سختی بودیم
الآن هم که در سختی هستیم
پس چه فرقی کرد؟
اگر خدا با ماست چرا پس همه چیز آن طرف است
همهی خوشی ها و نعمت ها دست فرعون و فرعونیان است
آنها غرق در بهجت و لذت اند ما نه
شما که آمدی ما گفتیم خوشی ها و نعمت ها جا به جا میشود
خوشیها میآید طرف ما که اهل ایمان شدیم
اما شما هم که آمدی هنوز در سختی هستیم ....
زمان رسول اکرم (ص) هم همینطور شد
عده ای گفتند شما آمدید یک روز دو روز ده روز بیست روز بیست و سه سال است شما پیغمبرید
در مکه سالهاست هستید
ما گفتیم مشکل حل میشود
در مدینه آمدیم گفتیم حالا مشکل حل میشود
ولی هر روز کار از کار دشوار تر شد....
در دوره عصر کنونی هم همینطور شد گفتیم با رهبری امام راحل انقلاب میشود ظلم و ستم شاه بر چیده میشود عدالت حاکم میشود همه به رفاه نسبی میرسند و....
اما آنطور که عده ای انتظار داشتند نشد
جنگ بیرونی در مرزها و جنگ داخلی با منافقین و مشکلات تحریم و بی کفایتی بعضی مسئولین و ....همه در عدم تحقق این تفکر نقش آفرین بود
چند نکته قابل بحث است
اولا از نظر قرآن و معارف اهل بیت علیهم السلام همهی امور به خدای متعال برمیگردد
ما فقط مأمور به انجام وظیفه هستیم
یعنی اگر جمعیتی از نا امنی به امنیت میرسند اگر رفاه اقتصادی پیدا میکنند این طور نیست که اینها منصوب به عوامل مادی باشد و صد در صد در اختیار انسان باشد
در نهایت ربوبیت الهی است
دست پرورش خدای متعال است که انسانها را از گرسنگی به سیری
از ناامنی به امنیت میرساند
این یک قاعدهی کلی است.
بنابراین ما خودمان فاقد امنیت هستیم
همان طور که یک فرد خودش فاقد حیات است و حیاتش از خدای متعال است
و همهی امکاناتش از اوست
از نظر قرآن امور اجتماعی هم همین طور است
اگر الفتی در یک جمع پیدا میشود اگر با هم دیگر هم دل میشوند
اگر به یک رفاه اقتصادی می رسند اینها برمیگردد به ربوبیت خدای متعال.
نکته دوم اینکه
این انتظارات ظاهری ماست.
آیا آبادانی همان آبادانی است که ما میگوییم ؟؟؟
آبادانی در نگاه ما با نگاه خدای متعال کاملا متفاوت است
ما آبادانی و توسعهای که دنبالش هستیم و انتظار داریم را نمیگویند آبادانی
البته نمیخواهم بگویم دین دنبال ایجاد رفاه و امنیت بر مردم نیست
خیر دین حتما رفاه میآورد
امنیت میآورد
ولی این نگاه که ما خیال کنیم دین میآید با هدف این که زود مشکلات حل شود شکمها سیر شوند این طور نیست
انبیا که میآیند (حضرت موسی و عیسی و نبی اکرم و ....) یک هدایت برتری را میآورند
ولی تا بسترهای پذیرش این هدایت فراهم شود یک امتحاناتی از عباد گرفته میشود
امر توحید این طور است
و این دشواری در امت اسلام هست تا عصر ظهور
و اگر گشایش هایی هم گاهی رخ میدهد میبینید که گشایشها گشایشهای موقت است
تا عصر ظهور این سختیها هست
به خصوص الآن که دوره چیرگی ظاهری قدرتهای مسلط و مستکبر مادی در جهان است
ممکن است کسی توهم کند که رها شدیم این چه حقانیتی است
همهی قدرتها آن طرف بعد شما ادعای حقانیت میکنید
اتفاقا این شبههی همین امروز است که شبههی دیرین همهی امم بوده به انبیا میگفتند شما حقید پس علائم حقانیت شما کو؟ ......
علائم را در توسعه سریع رفاه مادی میدیدند....
#در_حرم_یار
#سیدعربی
Eitaa.com/darharameyar
#نیمه_شعبان
#ایت_الله_محمدشجاعی
یک نکته را توجه داشته باشید یک بیانی از رسول الله (صلوات الله علیه) داریم اگر آن بیان را خوب دقت بکنیم میفهمیم که در چه وضعیتی هستیم
بدون تعارف به طول امل گرفتار هستیم
و متذکّر موت نیستیم
این یعنی اصلاً در تحت ولایت خدا آن چنان که باید باشد نیستیم
ولو نماز میخوانیم،
ولو واجبات را انجام میدهیم،
ولو از محرمات اجتناب میکنیم
ولی چون به طول اَمل گرفتار هستیم و تعقلات وجود ما را گرفته است و در حال فرار از مرگ هستیم،
نشان میدهد که در حال فرار از خدا هستیم
جان مسئله اینطور است
ما در حقیقت اگر این بیان را دقت کنیم میفهمیم در تحت ولایت خدا نیستیم و تحت ولایت شیطان هستیم
این خیلی بیان خطرناکی است
این روایت را بخوانم بهتر است میخواستم منصرف بشوم ولی بخوانم بهتر است
جامع السعادات جلد سوم، صفحهی 39
«إِذَا اسْتَحَقَّتْ وَلَايَةُ اللَّهِ وَ السَّعَادَةُ جَاءَ الْأَجَلُ بَيْنَ الْعَيْنَيْنِ وَ ذَهَبَ الْأَمَلُ وَرَاءَ الظَّهْر»
وقتی ولایت خدا در وجود انسان تحقق پیدا کرد یعنی وقتی انسان تحت ولایت خدا قرار گرفت
اثرش چیست ؟
«جَاءَ الْأَجَلُ بَيْنَ الْعَيْنَيْنِ»
اثر آن این است که همیشه اجل میآید در برابر دو چشم او قرار میگیرد
«وَ ذَهَبَ الْأَمَلُ وَرَاءَ الظَّهْر»
این حالت که فعلا هستم و آرزوها دیگر میرود
«وَ إِذَا اسْتَحَقَّتْ وَلَايَةُ الشَّيْطَان»
امّا اگر در باب کسی ولایت شیطان تحقق پیدا کرد
«وَ الشَّقَاوَةُ»
و شقاوت تحقق پیدا کرد
چه میشود ؟
«جَاءَ الْأَمَلُ بَيْنَ الْعَيْنَيْن»
این حالا هستم ها و طول اَمل و آرزوها برای آینده همیشه میآید در برابر چشمان او
«وَ ذَهَبَ الْأَجَلُ وَرَاءَ الظَّهْر»
و مرگ فراموش میشود.
بنابراین اگر انسان متذکّر موت بود در تحت ولایت خدا است و الّا اصلاً معلوم نیست تحت ولایت خدا باشد.
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#ماه_شعبان
اهل ایمان در مرگ از يک مهمانخانه خداي متعال به مهمانخانه ديگري وارد مي شوند
از اين بالاتر اين است که انبياء(ع) انساني را تربيت می کنند که مرگ ادامه آروزهاي او باشد؛
يعني آرزوهايي در او پيدا شود که فقط با مرگ به آن ها مي رسد؛
مانند حالتی که حضرت در باب متقين فرمودند:
«شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ»
اشتياق هايي در دلش هست که آن اشتياق ها او را مشتاق و بي قرار مرگ مي کند
حضرت امیر (س) فرمودند:
«صَبراً بَنیِ الکِرام»؛
يعني کرامتي بالاتر از موت نيست؛
اگر کسي با انبياءی الهي(ع) همراه شد، نه فقط تلقي او را ابتدائاً از مرگ عوض مي کنند، بلکه احساس او را نیز تغيير مي دهند؛
حجاب ها را کنار مي زنند و آرام آرام و قدم به قدم او را با عوالم بالاتر مأنوس کرده و مشتاق مرگ مي کنند
هیچ یک از اين تحولات فقط با گفتگو و جلسه آمدن و نسخه برداری و امثال آن حاصل نمي شود...
در عمل کوش و هرچه خواهی پوش
تاج بر سر نِه و عَلَم بر دوش
#در_حرم_یار
#سیدعربی
Eitaa.com/darharameyar
#نیمه_شعبان
دربارهی حضرت سلیمان (صلوات الله علیه) شما در قرآن میخوانید وقتی که سلیمان و جمع او، آن جمعی که در اطراف او بودند به آن وادی که مورچگان بودند رسیدند ، مورچهای صدا زد که «ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ»
به منزلها و مسکنهای خودتان وارد شوید،
بروید به لانههای خودتان که «لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ»
سلیمان که میآید با لشکر خود، زیر پای خود و مرکبهای خودشان شما را له نکنند.
بروید عجله کنید به لانههای خودتان.
یکی از مورچهها به مورچهها اینطور صدا زد حضرت سلیمان هم، هنوز نرسیده بودند به آنجا.
این مورچه به مورچگان خبر داد که بروید کنار میآیند متوجّه نمیشوند
«وَ هُمْ لا يَشْعُرُون» هم دارد.
مورچه گفت که آنها متوجّه نمیشوند شما را زیر پاها و لگدهای خودشان پامال میکنند.
چرا بعضیها یک مقدار شکّ دارند در اینکه حیوانات شعورهای مرموزی دارند، شعورهای بالاتری دارند، اراده دارند، توجّه دارند، مصلحت میفهمند، مفسده میفهمند،
این مورچه چقدر فکر داشته و چه خوب اراده هم داشته، توجّه هم داشته،
همه اینها محاسبه است،
فکر به راه انداختن است
بعد اراده داشتن است.
مورچه گفت نروید مورچه های دیگر که از لانهی خودشان رفته بودند بیرون
از وسط راه با شنیدن این صدا چه میکنند؟
برمیگردند.
این اراده است یا اراده نیست؟
اراده است دیگر.
اینها دیگر شکّ کردن ندارد.
باز میگویند حیوانات اراده ندارند. حتّی آیات قرآن را هم اگر در نظر نگیریم
اگر کسی در این مورچهها دقّت بکند خوب میفهمد که آنها اراده دارند و روی حیوانات دیگر هم خوب دقّت کند میفهمد که اراده دارند..
غریزه یعنی چه؟
غریزی نیست،
این اراده است.
میرود و بعد میبیند مصلحت نیست برمیگردد یا منتظر میشود.
همه این احوالات در حیوانات کاملا روشن است.
حشر دارند
مواخذه دارند
رسیدگی به اعمال دارند...
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#ماه_شعبان
آیت الله محمدشجاعی (ره)
کتاب مقالات جلد دوم
حزن و اندوه براى دنيا و امرى دنيوى را حد و حصرى نيست.
زيرا دنيا و امور آن هميشه در معرض تغيير و تحول بوده و على الاتصال متبدل و متلون است،
و هيچوقت از همه جهات طبق ميل و خواسته انسان نخواهد بود، و طبعاً او را به لحاظ تعلق و به اندازه تعلقى كه دارد درمعرض تحول درونى و تغيير حال قرار خواهد داد و دائماً حال به حال خواهد ساخت. گاهى مسرور وگاهى محزون خواهد بود. به بيان ديگر، از آنجا كه خواستههاى نفسانى و تعلقات دنيوى انسان را حد و حصرى نيست و هر چه دامنه خواستهها وتعلقات خويش را گستردهتر كند به نقطه آخر نخواهد رسيد و باز خواهد خواست، و گردش امور دنيا ومسائل آن هم هرگز از همه جهات با اوموافقت نخواهد كرد، انسان وابسته در هيچ زمانى خالى از حزن و اندوه نخواهد بود، و نه تنها حزن و اندوه زمان حال را خواهد داشت، بلكه، براى گذشته و آينده نيز محزون و مغموم خواهد بود و از همه جوانب غم و اندوه او را در خود غرق خواهد نمود. در مواقع بسيار قليل از حزن و اندوه فارغ خواهد بود، آن هم به صورت نسبى، و نه بطور كامل، و آن هم با يك نوع اشتغال و سرمستى به بعضى از خواستههاى مهم نفسانى، و با انصراف مقطعى ازخواستههاى ديگرى كه بر آورده نگشته و هر كدام به جاى خود و در حد خود مايه حزن و اندوه است، چيزى كه هست اينكه فعلا او سر مست است و خود را به نوعى مشغول و آرام ساخته است و درد فقدان آنها را احساس نمىكند و در وقت خود دامنگير او خواهد شد.
شما اگر در حال خود و ديگران به دقت بپردازيد، بخوبى متوجه اين امر مىشويد كه چگونه حزن و اندوه به انحاء گوناگون وجود شما و ديگران را فرا گرفته و آرامش را از شما و ديگران سلب كرده و همه را اسير ساخته و پر و بال همه راشكسته و از توجه به مقصد بازداشته است؟ و آنچنان همه را در بند خود كشيده كه از همه جا منصرف و از همه چيز بى خبر كرده است؟. همه مسئله اصلى را فراموش نمودهاند. نه از درد، يا دردهاى اصلى وواقعى پشت پرده خود خبر دارند، و نه در فكر چاره آنها مىباشند. بر اثر غوطهور بودن در حزنها و اندوههاى موهوم دنيوى، فراموش كردهايم كه از كجا آمدهايم و به كجا مىرويم و چگونه مىرويم؟! و چه كردهايم و چه در پيش داريم؟!
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#ماه_شعبان
(یهدی من یشاء و یضل من یشاء)
خدا هرکس را بخواهد هدایت میکند و هرکس را بخواهد گمراه میکند!!
دل خواستنیهای خدا مانند دل خواستنیهای من و شما نیست
دل خواستن ما نه حکمتی دارد نه منطقی دارد و نه عقل دخالت دارد بنابراین فقط دل خواستن است
هوای نفس است...
مانند چرا این کار را کردی دلم خواست
چرا آن کار را کردی دلم خواست...
ولي خواستن هایی که نسبت به خدا در قرآن آمده مانند دل خواستن من و شما نیست که خدا دلش بخواهد به فلانی روزي برساند یا نه
دلش بخواهد فلانی را هدایت کند يا دلش بخواهد فلانی را گمراه کند...
خدایی که حکیم است تمام افعال او دارای حکمت است
همه خواسته هاي او حکیمانه است عين عدل است عين حكمت است
خدای متعال دونوع هدایت دارد
یک هدایت تکوینی كه هر موجودي كه را که خلق کرده هم زمان با خلقتش او را هدایت میکند به راهي که برایش تعیین شده که رجوع به خدا داشته باشد
(الذي خلق فسوي والذي قدر فهدي)
همه مخلوقات راهشان را میشناسند همه مخلوقات میدانند شعور دارد میفهمند که چه باید بکنند
یک مورچه از آن اول راه خودش را میشناسد یک زنبور عسل از آن اول میداند چه بکند یک دانه گندم در مسیرش به سوی کمال هر مانع را ببيند آن را دور میزند و به راهش ادامه میدهد و...
همه هدایت شده هستند
انسان هم همینطور فطرتاً پرستش خدا را دروجودش دارد
نیاز به خداجویی دارد
از اول خلقت عالم دنبال پرستش بوده و هست و خواهد بود
ولي به علت اختیاری که در وجودش هست
و به سبب فراموشکاری در اثر هبوط خود به این عالم
و در اثر حجابهای مختلف راه را گم کرده که انبیاء و اولیاء هم برای تذکر همین راه آمدهاند
بنابراین این هدایت تکوینی برای کلیه موجودات وجود دارد
نوع دوم هدایت که هدایت تشریعی است مختص موجوداتی است که صاحب اختیار هستند مانند انسان و جن
ولی راه را به سبب سوء اختیارشان گم کردهاند
انبیاء و اولیاء و قرآن یک به یک آمدند که لحظه به لحظه این انسان مختار را متوجه کنند که از اختیارش حسن استفاده را بکند
همان مسیر و راه فطرت و خداجوی خودش را پیدا کند
این میشود هدایت تشریعی
پس هدایت یعنی راهنمایی و بیان حق و حقیقت
هدایت تشریعی يعني ارائه طریق به حق
لذا ما دیگر ضلالت تشريعي نداریم که خدا شخصی يا گروهی را به راه ضلالت بياندازد
یعنی امر به منکر كند
یا نهی از معروف بکند
خدا انبیاء را فرستاد برای همه انسانها
نه فقط برای اهل ایمان
هم برای اهل فساد و هم براي اهل ايمان
براي كل مخلوقات مبعوث شدند
پیغمبر هم ابوسفیان را دعوت میکند و هم سلمان را
همه حمزه را هم ابولهب را
هردو هم عموی پیغمبر بودند
خود مردم دو دسته میشوند
آنهایی که این هدایت تشریعی را به حسن اختیار انتخاب کردند و اهل ایمان شدند عقل و فهم خود را به کار انداختند اينها هدایت شده هستند، خدا به این دسته که از اختیار خودشان حسن استفاده را کردند و اختیار کردند که مسیر درست را طی کنند جزایی میدهد
پاداشی میدهد
و اين همان یهدی من یشاء است
آنها در مسیر هدایتی که انتخاب کردند پیش میبرد موانع را برطرف میکند توفیق میدهد و...
این هدایت این پاداش به ابوجهل و ابوسفیان ابولهب و امثال آنها نمیرسد بلکه به آنها چه میرسد؟ یضل من یشاء
در واقع چیزي به آنها نمیرسد و همين نرسيدن آنها را گمراه میکند
لذا گمراه کردن به این معنا که راه غلط به آنها نشان بدهد نيست
و نه به این معنا که آنها را از راه راست محروم کند یا امر به ضلالت بکند
بلکه نور هدایت را از آنها دور میکند سلب میکند
و اینها در برابر حوادث نمیدانند چه بکنند نمیفهمند که چه باید بکند یعنی اینها به حال خودشان واگذار میشوند به همان مسیری که انتخاب کردند واگذار شده و گمراه میشوند...
#در_حرم_یار
#سیدعربی
Eitaa.com/darharameyar