🌹؛🍂؛🌹
🍂؛🌹
🌹 گردان گم شده / ۳۲
خاطرات اسیر عراقی
سرگرد عزالدین مانع
┄═❁๑❁═┄
🔸 به دستور فرمانده لشکر رییس استخبارات با من تماس گرفت و این گفت و گو میان من و او مبادله شد:
- آیا این درست است که روحیه نیروهای گردان شما تضعیف شده است.
- بله جناب سرهنگ علت این امر، رواج سخنان آن بسیجی ایرانی در میان نیروهای گردان است.
- من به فرمانده لشکر پیشنهاد کرده ام که آن بسیجی در مقابل نیروهای گردان شما اعدام شود. بدین ترتیب، روحیه ها تقویت خواهد شد. نظر شما چیست؟
- من حقیقت را به شما عرض کردم. تصمیم گیری با شماست. اما لازم است قبل از هر تصمیمی که اتخاذ می فرمایید، عواقب آن مورد بررسی قرار گیرد.
- اعدام آن بسیجی در مقابل گردان شما پیام گویایی برای آنانی است که باید درک کنند که با چه کسانی سر و کار دارند. زبان گلوله بهترین زبان برای پایان دادن به شایعات و یاوه گویی ها است. عصر ما، عصر شمشیر و گلوله است حکومتها در سایه شمشیر ایجاد شده اند، حکومت ما در خرمشهر نیز باید بر این اساس ایجاد شود، نظر شما چیست؟
- فرمایش شما صحیح است من معتقدم که به کارگیری قدرت در بعضی از مواقع موجب تقویت نظام میشود و اگر قوانین و مقررات از پشتیبانی قدرت برخوردار نباشند فلج می شوند.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
پیگیر باشید
#گردان_گم_شده
@defae_moghadas 👈لینک عضویت
✧✧ ܭߊࡅ߭ߊܠܙ حܩߊܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐܢߺ ✧✧
🍂
🍂 رمضان یعنی:
"میشود به رنگِ خدا هم زندگی کرد"
ما هم یک عملیات رمضان داشتیم
که همه رنگ خدایی گرفتند
و در زیباترین حالت؛ خونین بال
با معبود ملاقات کردند ...
صبحتون سرشار از عبودیت
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#شهید_سیدخلیل_امینی
#عملیاترمضان_۱۳۶۱
#عکس
@defae_moghadas 👈لینک عضویت
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 نظرات شما
در خصوص "گردان گم شده"
خاطرات سرگرد عراقی، عزالدین مانع
و دیگر مطالب کانال حماسه جنوب
┄═❁❣❁═┄
#نظرات
احمدی: سلام وخسته نباشید
باور کنیدلحظه شماری میکنم که عصربشه و ادامه خاطرات را بخوانم
خواهش دارم خاطرات وبخصوص خاطره اسرای عراقی رابیشتر وبیشتر منتشرکنید.
نسل جوان بااین خاطرات به فضای حاکم برجبهه آگاه میشوند.
ممنون بابت زحماتی که دراین مسیر میکشید.
اجرتان باخدای بزرگ ومهربان🌻🌻🙏🙏
┄═❁❣❁═┄
محمدی نسب: سلام شب بخیر طاعات عبادات قبول حق ، ما بی صبرانه منتظر خاطرات سرگرد عزالدین هستیم ، کارتون خیلی عالی است مخصوصا خاطرات عراقی ها
┄═❁❣❁═┄
حسنپور: سلام علیکم، فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را تبریک عرض میکنم طاعات و عبادات شما قبول درگاه حق تعالی باشد درود بر شما از اینکه خاطرات دفاع مقدس را برای ما در این کانال حماسی ارسال میکنید بسیار بسیار از شما تشکر میکنم خداوند به شما اجر دنیا و آخرت عنایت فرماید.
غلام عباس حسنپور از اراک
┄═❁❣❁═┄
نعمتی: سلام علیکم
شفاعت شهدا شامل حال همه ما و شما خدمتگزاران باشد
درود خدا و شهدا بر شما که السابقون هستید
یکی از پیچیدهترین عملیاتهای دفاع مقدس عملیات بدر بود
در حد امکان نوشتن این خاطرات میتواند برای ما تجدید شود و برای نسل امروز یادآور رشادت فرزندان این مرز و بوم
محبت بفرمایید خاطرات این عملیات رو در کانال ارسال بفرمایید
ارادتمند نعمتی
┄═❁❣❁═┄
ایرانی: با سلام و دعای خیر برای شما دوستان کانال حماسه جنوب
نمیدانید چقدر از اینکه عضو کانال شما هستم خوشحالم .
بالاخره توانستم در این فضای لایتناهی کانالی پیدا کنم که بتواند بنده حقیر را به سالهای افتخار ۸ سال دفاع مقدس ببرد و یاداوری کند گذشته ای را که برای آرمان هایش جان می دادیم و افتخار می کردیم.
خاطرات گردان گم شده و برخورد شجاعانه رزمنده ایرانی با فرماندهان عراقی اوج روحیه فرزندان خمینی را بیان کرد . چقدر دوست داشتم جوان های امروز خواننده این خاطرات باشند. بنده که به نوبه خود مبلغ کانال خوب شما هستم و تلاش خود را برای آشنایی نسل جوان خصوصا فرزندانم با دفاع مقدس کرده ام.
دست شما پر از توفیقات روزافزون الهی.
┄═❁❣❁═┄
صادق وند: سلام وقتتون بخیر اینجاست حضرت امام خمینی ره می فرمود جنگ ما جنگ اسلام و کفر هست رزمندگانی دست پرورده این مکتب نشان داد چقدر شجاعت چقدر شهامت داشتن بنده جزوآزادگان دفاع مقدس که درعملیات خیبر جزیره مجنون اسیرشدم وبه مدت ۸ درموصل عراق بودم
┄═❁❣❁═┄
یزدان جلالی: سلام علیکم
پیشاپیش سال جدید وتقارن بهار طبیعت و بهار قرآن ماه مبارک رمضان را به شما تبریک میگم
گرچه برتن حقیر خاک دفاع مقدس نشسته و در ۱۷ سالگی توفیق همراهی بسیجیان را در عملیات فتحالمبین پیدا کردم و نظارهگر حماسه رزمندگان در ارتفاعات رقابیه بودم اما با خواندن خاطرات سرگرد عزالدین مانع و بیان حماسه آن بسیجی در دفاع از انقلاب ،امام و ایران درحالی که در چنگال دشمن گرفتار بود از خود خجالت زده شدم ما کجا و آن شیر بیشه کجا ، شهداء شرمنده ،شرمنده
کاش راهی پیدا میشد جوانان و نوجوانان امروز را با امثال آن بسیجی آشنا کرد خودم خاطرات زیادی از ایثار رزمندگان دارم و خاطرات زیادی خواندم شاید بیش از ده جلد و حدود یکسال است با کانال حماسه جنوب آشنا شدم از خاطرات شیر زنی که یک عراقی اسیر کرد تا امروز مرتب با مرور آنها میخوابم ولی صلابت و اعتقاد رزمنده خرمشهری چیز دیگری است
دست شما عزیزان زحمت کش کانال حماسه جنوب درد نکند اجرتان با شهید رمضان امیرالمومنین علی علیه السلام ،
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
┄═❁❣❁═┄
🍂
🔻 "والفجر هشت "
از شروع تا پایان / ۲۴
برگرفته از دوره دافوس
سردار شهید حاج احمد سیاف زاده
┄═❁❁═┄
🔹 برای شب دوم عملیات توانستیم به کارخانه نمک بچسبیم و تا زیر کارخانه نمک، جادهی شنی هم برسیم. مقداری از جادهی امالقصر تا آن پایگاه موشکی که پایگاه موشکهای کرم ابریشم بود لشکر ۱۷[علی بن ابیطالب] و ۲۷[محمد رسولالله] رسیدند.
🔸 شب سوم عملیات هم بدین شکل انجام شد که لشکر ۱۷ و ۲۷ باید عملیات کنند بروند و جادهی ام القصر را تا پشت کارخانه نمک بگیرند.
🔹 در شب سوم قرارگاه قدس هم از منطقه امالرصاص فارغ شد و آمد در منطقه که توانستند عملیات کنند بروند منطقه جادهی البحار بین کارخانهی نمک را تا یک حد قابل قبول بگیرد و خاکریز را بزنند و از آن طرف هم جادهی امالقصر را بگیرند.
🔸 اما مشکل کارخانه نمک ماند تا اردیبهشت ماه[سال ۱۳۶۵] که ما یک عملیات دوم تکمیلی برای فاو انجام دادیم و تمام این یگان ها و یگان هایی مثل[تیپ ۳۲] انصار[الحسین] و دیگران آمدند عملیات کردند و کارخانه نمک را تا دو تا از حوضچههایش پیشروی کردیم و سیل بند اصلی را زدیم و خط مقدم دیگر تکمیل شد.
🔹 مدت هفتاد و دو روز تقریبا" ما این جا جنگیدیم تا توانستیم به آن خط مان[اهداف عملیات] برسیم. یگانهای زیادی از عراق آمدند پاتک کنند اما به دلیل وضعیت زمین، نتوانستند در منطقه امالقصر و البحار وضعیت ما را تغییر دهند. لذا اهداف ما کاملا" تأمین شد و در محور کارخانه نمک، داخل خود کارخانه که[عراق] کاری نمی توانست بکند، سمت راستش هم که آب بود؛ لابلای نخلها هم نمیتوانست پاتک کنند. به همین جهت یک شکافی در جاده استراتژیک داشت که فقط تیپ ۱۰ زرهی مرتب از آنجا پاتک میکرد و نمی خواست بین یگانهای ما الحاق صورت بگیرد.
🔸 اهدافی که ما در این عملیات بدست آوردیم، هشتصد کیلومتر مربع زمین منطقه فاو را به دست آوردیم. همچنین خطی(خط مقدم) برای ما درست شد به منهای خورعبدالله و منهای اروند در پیشانی جنگی به طول سیزده کیلومتر که نزدیک به شش هفت کیلومتر آن خود کارخانه نمک بود. نزدیک به پنج شش کیلومترش هم از کارخانه تا رودخانه اروند بود و تقریبا سه چهار کیلومتر هم از کارخانه تا خورعبدالله بود که یگانها دیگر به این شکل مستقر شدند و منطقه عملیاتی را با کمک خداوند متعال و مجاهدت همهی رزمندگان تثبیت کردند. روح شهیدان این عملیات با شهدای دشت کربلا محشور شوند ان شالله.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
پایان
#نکات_تاریخی_جنگ
#سیافزاده
#کلیپ #نماهنگ
@defae_moghadas 👈عضو شوید
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
24.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 ...کما اینکه شما خودتان به عرض چند متر با این رودخانه نشستهاید و از نزدیک میبینید که شناورهای بزرگ به راحتی نمیتوانند از این آب عبور میکنند؛ چگونه جسم ضعیف انسان به این کوچکی، خدا چه قدرتی در آن قرار داده که میتواند این رودخانه با این شدت[جریان آب] شنا و عبور کند، تازه بعد از این برسد به آغاز عملیات...
🔸 به روایت شهید حاج احمد سیافزاده مسئول طرح و عملیات قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#نکات_تاریخی_جنگ
#سیافزاده #والفجر_هشت
#کلیپ #نماهنگ
@defae_moghadas 👈 لینک دعوت
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
#گزیده_کتاب
«پروانه در چراغاني »
┄═❁❁═┄
«تو به هيچ دردي نميخوري، حسين خرازي.»
باد، آستين خالياش را همراه دانههاي درشت شن به صورتش كوبيـد. آسـتين
بيحس را با غيظ از صورت كنار زد و روي زانوهايش نشست و ناليد. صـدايش
در دشت گم شد. احساس كرد پايانِ دنيا رسيده است و او بعد از مرگ همة آدمها
سرگردان روي زمين مانده است...
خواسته بود راه خونريزي چشم جواد را ببندد، اما نتوانسته بود.
شعلههـا را بـا
همان يك دست خاموش كرده بود اما نميتوانست آن بدن سـوخته را جابـه جـا كند.
حاج هدايت و آن سه بسيجي خستهاي را كه داشتند به طرفش ميآمدنـد تـا
خسته نباشيد بگويند، همه را... .
با هر نالهاي به سويشان دويده بود. بالاي سرشان نشسته بود. دست گذاشته بود روي رگهاي گردنشان و حس كرده بود كه زندهاند.
فكر كرد با كشيدنشان روي زمين ميتواند آنها را تا جاده برساند امـا نمـيشـد،
خطرناك بود. جز هدايت و كاظم همه زنده بودند، با فاصلة كمي از مرگ. و او از كنار يكي
تا بالاي سر ديگري پر ميكشيد، مثلِ پروانهاي ميانِ چراغـاني.
سـرانجام خسـته و
ناتوان و خشمگين از اين ناتواني،زانو زده بود روي خاك و به خود سركوفت زده
بود: «تو به هيچ دردي نميخوري، حسين خرازي.»
هواپيما كه رفت، هنوز صداي وحشتناك انفجار در سرش مثل جيغـي بلنـد و
پايانناپذير ادامه داشت. صدايي كه همه چيز را ميبلعيد؛ ديدن، شـنيدن و حتّـي
فكر كردن را.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#کتاب
#پروانهدرچراغانی
براساس زندگي شهيد حسين خرازي
نويسنده: مرجان فولادوند
@defae_moghadas 👈عضو شوید
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🌹؛🍂؛🌹
🍂؛🌹
🌹 گردان گم شده / ۳۳
خاطرات اسیر عراقی
سرگرد عزالدین مانع
┄═❁๑❁═┄
🔸 ستون خون
موقعیت شهید احمد الخالص خود را برای اجرای حکم اعدام بسیجی ایرانی عبدالرضا خفاجی آماده میکرد. میدان توپخانه در پشت نیروها مملو از سرباز شده بود. تعدادی صندلی برای فرمانده لشکر، معاونان و تعدادی از اعضای ستاد سپاه و لشکرها و تیپها چیده شده بود. سربازان به خط ایستاده بودند و با دقت صحنه را تماشا میکردند. بعضی از افراد دلشان به حال این جوان میسوخت. گروهبان "لوی فنجان الاماره" که یک شخص تحصیل کرده بود گفت: «آیا همه دنیا امروز جمع شده تا حکم اعدام این بیچاره را اجرا کند؟ به خاطر چه؟ آیا جنگ تمام می شود؟ آیا پیروزی ما تضمین میشود؟ ما از اشخاص می ترسیم نه از ملتها؟!» آن رزمنده را در حالی که دستها و چشمهای او را بسته بودند نزد فرمانده لشکر آوردند. از او خواسته بودند که از فرمانده لشکر عذرخواهی کند. به آنها گفته بود "مرا نزد او ببرید تا بگویم." در مقابل جمع کثیری از سربازان و افسران پنج نفر دژبان کاملا مسلح این بسیجی را آوردند. او می آمد و نیروهای گردان نگاه خود را به گامهای او و شکوه ایمانی که از او متجلی بود دوخته بودند. تا یک متری فرمانده لشکر آمد، فرمانده لشکر بلند شد و به سوی او رفت. میپنداشت که این مرد تسلیم شده است و عذرخواهی میکند و بدین ترتیب، روحیه ها تقویت میشود، اما واقعه ای رخ داد که کسی گمان نمیکرد. بعد از آن که رزمنده ایرانی به یک متری فرمانده لشکر رسید و فرمانده هم به سوی او رفت، بسیجی ایرانی آب دهان به صورت فرمانده لشکر انداخت و با صدای بلند گفت: «ترسوها! خجالت نمی.کشید! بزدلها شما میپندارید ما یهودی هستیم، فکر میکنید ما اسرائیلی هستیم؟ ای پستها آیا به این فتوحات پوچ و خیالی دل خوش کرده اید؟ کجا را آزاد کرده اید؟ بیت المقدس را، جولان را، یا جنوب لبنان را؟ همه شماها بزدلید، هیچ کدام از شماها شرف ندارید. امام خمینی شریفترین انسانها است. این سربازان از شما انتقام خواهند گرفت، ترسوها!»
رزمنده ایرانی را با خشونت عقب کشیدند؛ او تلاش میکرد تا به فرمانده لشکر و دیگران حمله کند. رییس استخبارات برخاست و در حضور فرمانده و میهمانان سخنرانی کرد.
ای قهرمانان من از شما میخواهم که نسبت به این اعمال صبور باشید. علت بروز چنین اقداماتی حالت جنون است. این شخص از طرف پزشکان مورد معاینه قرار گرفت و معلوم شد که دیوانه است! وقتی که او را نزد فرمانده لشکر می آوردیم حالت جنون او کاهش یافته بود، اما ایجاد حالت جنون زمان مشخصی ندارد، می آید و می رود. سرنوشت ما چنین است، راه ما چنین است، راهی دشوار، راه اسطوره ها و صاحبان ارزشهای والا، شما خودتان ملاحظه کردید که چگونه به جناب فرمانده لشکر بی حرمتی کرد، اما ایشان تحمل کردند و او را چون فرزند خود به حساب آوردند. از دیدگاه رهبری ریشه های فاسد باید کنده شوند. شب گذشته این جانی محاکمه شد و مقرر گردید که قصاص شود تا برای کسانی که فریب میخورند و قصد اقدامات خرابکارانه و جاسوسی در میان ما را دارند درس عبرتی باشد. او دشمن ما است.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
پیگیر باشید
#گردان_گم_شده
@defae_moghadas 👈لینک عضویت
✧✧ ܭߊࡅ߭ߊܠܙ حܩߊܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐܢߺ ✧✧
🍂