حماسه جنوب،شهدا🚩
#خاطره_اي_از_شهيد
صبح عمليات كربلاي ۵ بود و آتش از زمين و آسمان به روي خط مي باريد. ناگهان شهيد بزرگوار سيد هبت الله فرج اللهي كه يكي از فرماندهان اطلاعات عمليات لشكر ۷ ولي عصر (عج) و از بچه هاي گل دزفول بود را ديدم كه آمده بود تا آخرين وضع نيروها را مطلع شود. او كه همواره پر از شور و هيجان بود آن روز با قامتي استوار بر خاكريز ايستاده بود و در ميان آن همه انفجار، موضع دشمن را مي نگريست و هر لحظه از اين طرف خط به آن طرف مي رفت تا راه مقابله با پاتك دشمن را بدست آورد. به او گفتم سيدجان نمي ترسي اين طور روي خاكريز راه مي روي؟
لبخند هميشگي بر روي لبانش نشست و گفت:
مگر چه مي شود؟
مي رويم به بهشت. ما كه آرزويمان همين است.
درست چند دقيقه بعد، خمپاره اي به نزديكمان خورد. سراسيمه به سوي سيد شتافتم. ديدم او همراه سردار بزرگوار لشكر شهيد حاج عظيم محمدي به بهشت پركشيده است.
راوی : از همرزمان شهید
#شهید_سید_هبت_الله_فرج_الهی 🕊🌹
@defae_moghadas
✍ #خاطره_ای_از_شهید
همسرم خيلی #مهربان و #خانواده_دوست بود. خيلی بچههايش را دوست داشت. پسر كوچكمان را #نذر_حضرت_عباس كرده بود. آقا رضا به اقتضای كارش شايد عصبي میشد اما عصبانيتش پنج دقيقه بيشتر نبود.
شهید رضا خرمی يعني 17 سال كه با هم زندگي كرديم شايد قهر و آشتيمان به نيم ساعت هم نميكشيد. بعد از نيم ساعت ميگفت خانم پاشو چايی بيار. اصلاً كينهای نبود، اهل #صله_رحم و رفت و آمد بود.
میگفت وظيفهام است صله ارحام را به جا بياورم. با دخترانم #كوهنوردی_و_بازار میرفت. همه ميگفتند چون نظامی است لابد اخلاق خشكی دارد. اما وقتي اخلاق همسرم را ميديدند تعجب میكردند.
✍ #راوی:همسر شهید
🌷 #شهید_مدافع_حرم_رضا_خرمی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادے شهدا عمل به سیره شهیدان است
برای صفای دل خود ؛بفرست تو صلوات
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@defae_moghadas2
❣
✍ #خاطره_ای_از_شهید
ای کاش با ما حرفی می زد و می گفت که چه چیزی در سر دارد. می گویند شهدا #اسراری را در دلشان دارند و هیچ کس از آن با خبر نمی شود؛ مگر بعد از شهادتشان. محسن مثل ما نبود که تا یک اتفاقی می افتد بیاید برای همه تعریف کند. هیچ وقت از اتفاقات نگران کننده حرف نمی زد و آرامش در کلامش جاری بود. وقتی به سپیدان می آمد، آنقدر دلش برای منطقه تنگ می شد و برای بازگشت به سوریه لحظه شماری می کرد که فکر نمی کردیم آنجا شرایط سختی داشته باشد.
محسن چندان راجع به فعالیت هایش چیزی به زبان نمی آورد. وقتی برای #شهادتش مراسم گرفته بودیم، یک مردی از سیستان آمده بود و می گفت: ما اوضاع مالی خوبی نداشتیم؛ اما شهید ماندنی به مردم منطقه ما کمک زیادی کرده است.
✍ #راوی : همرزم شهید #شهید_مدافع_حرم_محسن_ماندنی
شادےروح شهدا #صلوات
@defae_moghadas2
❣
✍ #خاطرات_افلاکیان
#پسته_کیلویی_چند؟ ( #خاطره_ای_از_شهید )
زن کە وارد مغازه شد چهره ی محمود در هم رفت. سرش را انداخت زیر، لبش داشت زیر دندانش هایش پاره می شد
هرچه زن می پرسید پسته کیلویی چند؟ جواب نمی داد
آخرش هم گفت: ما #جنس نمی فروشیم.
زن با عصبانیت گفت مگه دست خودته؟ پس چرا در مغازه ات را نمی بندی؟
همان طور کە سرش زیر بود گفت: هر وقت #حجابت را درست کردی بیا تا بهت جنس بدم.
#شهید_محمود_کاوه
نهی از منکر واجب الهی است
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@defae_moghadas2
❣
✍ #خاطره_ای_از_شهید
یک بار گلوله ای به #پیشانی_اش خورد، کلاه آهنی او را سوراخ کرد، ولی نتوانست در پیشانی اش فرو رود. در عملیات فتح المبین، ملک پور به تنهایی 50 تن از نیروهای عراقی را که در جایی خود را مخفی کرده بودند به #اسارت گرفت، و همه آن ها را در یک ستون به قرارگاه آورد. در عملیات (رمضان) راننده نفربر بود. مورد اصابت گلوله قرار گرفت، اما به #خواست_خداوند زنده ماند. بعد از آن، به واحد اطلاعات تیپ امام سجاد (ع) رفت. در عملیات های (محرم) و (والفجر مقدماتی) #مسئول_شناسایی_تیپ بود. آن قدر از خود نبوغ نشان داد، که معاون اطلاعات تیپ امام سجاد شد.
🌷 #سردار_شهید_جلیل_ملک_پور🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@defae_moghadas2
❣
🥀 #خاطره_ای_از_شهید
«عاشق بچهها بود. از #خندیدن و #خوش_گذراندن بچهها لذت میبرد. میگفت باید با #مهربانی بتوانیم این بچهها را جذب کنیم. خیلی بر شرکت در #راهپیمایی تاکید داشت. میگفت باید شرکت کنیم تا #دشمن از عظمت #ملت_ایران بترسد؛ تا خون شهدا #پایمال نشود.»
✍ #راوی:همسر شهید
شهید_شعبانعلی_امیری
شادےروح شهدا صلوات
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@defae_moghadas2
❣
✍ #خاطره_ای_از_شهید
یه روزی جمال اومد پادگان گفت سپاه داره #استخدام می کنه اگه اجازه بدین مرخصی بگیرم برم کارهای جذب انجام بدم. ما به شوخی گفتیم آخه تو می خوای بیای تو سپاه چکارکنی خواستیم کمی سربه سرش بزاریم، اون هم برگشت درجواب به من گفت دوست دارم #پاسدار بشم، می خوام بیام فرد #موثری برای سپاه بشم ومن گفتم آخرش چی جمال به من نگاه کردوخندید... #آخرش_هم_شهادت هست دیگه . تو دلم گفتم اینوببین این همه توجنگ بودیم شهید نشدیم تازه از راه رسیده می خواد شهیدبشه بعداز اینکه تسویه حسابشو آورد من #امضاء کردم وباهم بردیم پیش مسئولم که امضاء نهایی بکنه مسئول ما هم آدم شوخی بود زیر برگه تسویه حسابش نوشت ان شاء الله شهید بشی اون روز همه این حرفها شوخی بود بعد از این که #خبرشهادتش از طرف دوستان به من رسید ناخواسته حرفهای ده یا دوازده سال پیش بیادم افتاد که این جمال عجب حرفی زده بودم، کلی گریه کردیم، واقعا عجب حرفی زده بود.
✍ #راوی:دوست شهید
🌷 #شهید_مدافع_حرم_جمال_رضی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@defae_moghadas2
❣
✍ #خاطره_ای_از_شهید
سید خیلی #خـــــوش_رو و #مهربان بود، وقتی با شهید عزیز آشنا شدم ایشون با این که منو نمیشناخت توی ملاقـــــات اول چنان با صمیمیت با من برخورد کرد که من تصور کردم بعد از سال ها یه برادر گمشده رو پیدا کردم
واقعا که برای همه ما بسیجیا مثل بـــــرادر بـــــزرگتر بود و محبتش هیچوقت از قلب همه ما بیرون نمیره.
آقا سجاد انشاالله با #دعای_حضرت_ولیعصر همه ما ادامه دهنده راهی خواهیم بود که با خونت روشن کرده ای.
✍ #نقل_از:یکیازبسیجیان
🌷 #شهید_سجاد_مرادی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@defae_moghadas2
❣
✍ #خاطره_ای_از_شهید
#اقامه_نماز_در_حاشیه_کوهنوردی
بابک با دانشجویان به کوهنوردی میرفت. وقتی بعد از شهادت دوستانش به خانه ما آمدن از آنها خواستم برایم خاطره بگویند آنها گفتند وقت اذان یا نهار که میشد بابک غیبش میزد و مدتی بعد سر و کلهاش پیدا میشد. این اتفاق ادامه داشت تا اینکه یک بار او را دیدهاند که در گوشهای خلوت سجادهاش را پهن کرده و نماز میخواند. دوستانش از این کار بابک بسیار خوششان آمده بود. بابک از دروغ و ریا متنفر بود. هیچوقت اهل جلب توجه دیگران و خودنمایی نبود.
✍ #راوی : پدرشهید
🌷 #شهید_بابک_نوری_هریس🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@defae_moghadas2
❣
✍ #خاطره_ای_از_شهید
#دلجویی
بعد از شهادت علی، #آقای_خرازی با وجودی که از شهادت او متأثر بود و باید ایشان را مورد دلجویی قرار می دادند گاهی به خانه ما می آمد و از ما دلجویی می کرد. من می دانستم که ایشان خیلی علاقه به علی داشتند ولی تاکنون از زبان خودشان نشنیده بودم تا در یکی از ملاقاتها فرمودند: حسین خرازی، #بدون_قوچانی، حسین خرازی نیست، از وقتی علی شهید شده است ماندن برای من خیلی سخت است.
🌷 #شهید_علی_قوچانی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
مـحفـل شـهـیدان چه زیباست
@defae_moghadas2
❣