🍂 دوره آبی خاکی قرارگاه نصرت
طبُر ، قبل از عملیات خیبر
ایستاده از راست، حسن نوع پرست، کاظم توحیدی،
نشسته مسعود سفیدگر ، مهدی کرباسی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
شهبازی معطّل نکرد. سریع رو به جمع بچّههای سپاه فریاد زد: «نگهبانها سریع برن اسلحهخانه و تیربار «ژ-۳» بگیرن. بقیه هم داخل سپاه مسلّح شن. اعضای شورای فرماندهی با من جلو در سپاه صف بشن، واسه خیر مقدم.» - خیر مقدم، چی بگیم؟ - وقتی بنیصدر جلو در رسید و پیاده شد، همه با هم سهمرتبه میگیم مرگ بر ضد ولایت فقیه! شهبازی که حرف میزد، بچّهها احساس غرور میکردند. همه دل پُری از بیمهریهای بنیصدر داشتند. حبیب گفت: «حاجی، اگر بعد از شعار ما، محافظانش دست بردن به سلاح چی؟» اونوقت نگهبانای برجکها اجازهٔ تیراندازی دارن. همه رو بزنن؛ حتّی بنیصدر رو!
مهدی بخشی
#راز_نگین_سرخ
#گزیده_کتاب
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
12.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 نواهای ماندگار
💢 دوکوهه، السلام ای خانه عشق
با نوای حاج حسین سازور
#ایام_فاطمه
#کلیپ
کانال رزمندگان دفاع مقدس 👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 یازده / ۱۳
خاطرات پروفسور احمد چلداوی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
همه جا آرام بود و هیچ درگیری نداشتیم. کم کم داشت حوصله ام سر می رفت. دلم حسابی گرفته بود. با خودم گفتم: نیومدی نیومدی. حالا هم که اومدی زدی به کاهدون. یک شب قرار شد به همراه قدیمی ترها به فرماندهی صادق نوری برویم جلوتر و کمین بزنیم، شاید بتوانیم اسیر بگیریم. خیلی خوشحال بودم. بالاخره از این یکنواختی خلاص میشدم. به همراه چند نفر از بچه ها نزدیک سنگر فرماندهی جمع شدیم. بغل دستی ام که یک آرپی جی آماده شلیک دستش بود ناگهان انگشتش رفت روی ماشه و ناگهان با صدای مهیبی آرپی جی شلیک شد.. گرد و خاک همه جا را گرفت و هیچی دیده نمی شد. روی زمین نشستیم، گرد و خاک که نشست به دور و برم نگاه کردم ببینم چه اتفاقی افتاده! چند نفر از بچه ها ناله می کردند. اکثراً زخم هایشان سطحی بود. فقط آرپی جی زن یکی دو تا از انگشت هایش همراه با قبضه آرپی جی به هوا پرت شده بود. بینوا بدجور ناله میکرد. چند تا سنگریزه هم وارد گونه های من شده بود. همراه با بقیه مجروحین به اورژانس رفتیم. همه را به صورت سرپایی مداوا کردند و شبانه برگشتم. روز بعد انگشت قطع شده آن آرپی جی زن را چند متر آن طرف تر از محل حادثه پیدا کردیم. انگشتش را کادو کردیم و برایش فرستادیم. فردا شبش رفتیم کمین. توی کمین بودیم که یک عقرب دست صادق نوری را نیش زد و مجبور شدیم دست از پا درازتر برگردیم. بعد از مدتی بالأخره به چند نفر مرخصی دادند. من هم مرخصی گرفتم و آمدم اهواز. بعد از مرخصی به منطقه برنگشتم و به بچه ها سپردم برایم تسویه بگیرند و دوباره چسبیدم به درس و مشق.
حالا منتظر عملیات بعدی بودم......
🔹 دشت معطر/ عملیات محرم
زمزمه یک عملیات بزرگ به گوش میرسید. این بار تصمیم گرفتم به عنوان رزمنده شرکت کنم. رفتم مهدکودک چهارصد دستگاه و یک هفته ای آن جا ماندم تا بچه ها جمع شدند. چون به خواندن رساله عملیه خیلی علاقه داشتم، آن چند روز راشده بودم استاد احکام بچه ها. بعد از یک هفته نیروها را سازماندهی اولیه کردند و به طرف مسجد محل حرکت دادند. توی مسجد حاج اسماعیل فَرجوانی برای بچه ها سخنرانی کرد و گفت که نام گردان از "نور" به "کربلا" تغییر کرده است.
سوار اتوبوسها شدیم و به طرف دوکوهه حرکت کردیم. توی اتوبوس کنار امیر کریمی نشسته بودم. توی مسجد نماز خواندنهای باحالش را دیده بودم. چهره نورانی و محجوبی داشت و می شد حدس زد که به زودی آسمانی می شود. به اصطلاح، همیشه نور بالا میزد. همیشه توی خودش بود و با کسی زیاد گرم نمی گرفت اما آن روز با من هم صحبت شد. دو سه ساعتی با هم گپ زدیم.
اتوبوس که به دوکوهه رسید، ما را به ساختمان نیمه کاره ای که درب و پنجره نداشت راهنمایی کردند. هر دسته را داخل چند اتاق مستقر کردند. نام دسته بچه های مسجد جوادالائمه علیه السلام که من هم جزو آن بودم، "قاسم" بود. دسته قاسم از گروهان مکه از گردان کربلا، فرماندهی علی رضا معتمد زرگر و معاونش ابوالقاسم اقبال منش بود، فرمانده گروهان هم حاج مجید شاه حسینی بود و معاونش عبدالله محمدیان. در آنجا هر روز صبح و بعد از ظهر ورزش و آموزشهای فشرده نظامی داشتیم . به جای پوتین به ما کتانی داده بودند تا برای دویدن روی تپه های رملی راحت تر باشیم. آن قدر نیرو آمده بود به تیپ ۷ ولی عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف که به لشکر تبدیل شد. معلوم بود عملیات بزرگی در پیش است جایگاه همه نیروها تعیین شد امیر کریمی شد آرپی جی زن و من کمکیاش.
•┈••✾○✾••┈•
ادامه دارد
#یازده
لینک عضویت
کانال حماسه جنوب/ ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
جوانی زهرا.mp3
1.52M
🍂 نواهای ماندگار
💢 حاج صادق آهنگران
بمناسبت ایام فاطمیه
✍ یادش بخیر
مراسمهای ایام فاطمیه جبههها
..کافی بود کسی پیشنهادش را بدهد، واحد تبلیغات گردان با هماهنگی فرهنگی لشکر، سخنران و مداحی دعوت میکرد و خیمههای بزرگ کنار هم چیده، و حسینیهای بر پا میشد.
با اسباب چای و چند پلاکارد نوشته، محفلی میساختیم برای ساعتی روضه و گریه بر مصائب مادر سادات زهرای اطهر سلام الله علیها..
..و چقدر فضای اردوگاهمان زیبا میشد و متفاوت
و چقدر نورانی و دلنشین
نمیدانم وزن دلتنگی را با چه محکی میتوان سنجید!
میشنویم یکی از همینمحافل را
#توسل
#ایام_فاطمه
#یادش_بخیر
#نواهای_صوتی_ماندگار
کانال رزمندگان دفاع مقدس 👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 وقایع سال آخر
2⃣
🔅 هواپیمای مسافربری
- ۲۹۰ نفر قربانی
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
موافقت مشروط جمهوری اسلامی ایران با پذیرش قطع نامه ۵۹۸
طراحان این قطع نامه - که خواهان اجرای بی قید و شرط قطع نامه از سوی دو طرف جنگ بودند - را برآن داشت تا فشارهای خود را علیه ایران برای قبول بی قید و شرط و فوری قطع نامه تشدید کنند. اعضای دائم شورای امنیت شرایط ایران را برای پذیرش مفاد قطع نامه ۵۹۸ اخلال و کارشکنی در برقراری صلح در منطقه قلمداد کردند و پذیرش شرایط ایران را ناممکن دانستند. همچنین، تهدید کردند که در صورت عدم پذیرش بی قید و شرط قطع نامه از سوی ایران دولت این کشور را به پذیرش آن وادار خواهند کرد.
ریگان در سخنرانی ۲۱ ماه سپتامبر سال ۱۹۸۷ خود در مجمع عمومی سازمان ملل، با سخنان تهدید آمیزی از ایران خواست تا آشکارا قطع نامه ۵۹۸ را بپذیرد؛ زیرا در غیر این صورت به پذیرش آن وادار خواهد شد. در همین راستا فرانسه در ۶ ماه اوت سال ۱۹۸۷، به دنبال جنگ سفارتخانه ها قضیه گرجی، واردات نفت از ایران را تحریم کرد. انگلستان نیز دفتر خریدهای نظامی ایران در لندن را بست و خود آمریکا هم در ۲۶ ماه اکتبر سال ۱۹۸۷، واردات کالاها و محصولات ایرانی را تحریم و صدور چهارده نوع کالا را به ایران که بالقوه مصارف نظامی داشتند، ممنوع کرد. همچنین در کنار فشارها و اقدامات سیاسی و اقتصادی، فشارها و اقدامات نظامی خود را علیه ایران (و به نفع عراق شدت بخشید. این کشور در ۲۸ مهر ماه سال ۱۳۶۶، سکوهای نفتی رشادت و رسالت و در ۳۰ فروردین ماه سال ۱۳۶۷ سکوهای، نصر، سلمان و مبارک را که تمامی آنها به شرکت ملی نفت ایران متعلق بودند، هدف حمله های نظامی خود قرار داد و منهدم کرد. همین طور، در فروردین ماه سال ۱۳۶۷ ناوهای جنگی نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس به ناوچههای ایرانی حمله و دو فروند از آنها را غرق کردند. در نهایت نیز در ۱۲ تیر ماه سال ۱۳۶۷، آمریکا با هدف تضعیف روحیه مردم و دولتمردان ایران و وادار کردن آنها به پذیرش صلحی تحمیلی و اتمام حجت با مقامات ایرانی مبنی بر اینکه در اعمال فشار علیه ایران برای پذیرش قطع نامه دیگر به هیچ ملاحظه ای پای بند نخواهد بود، عامدانه و آگاهانه هواپیمای مسافربری ایران را بر فراز خلیج فارس منهدم کرد البته برخی از مقامات واشنگتن اذعان نمودند که حمله به هواپیمای ایرانی ایرباس در خلیج فارس یک فاجعه بوده است هر چند از نظر سیاسی و استراتژیکی گریزی از آن نبوده است.
┄┅┅❀❀┅┅┄
پیگیر باشید
#تاریخ_شفاهی
کانال حماسه جنوب
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂