تضعیف، جنایت است؛ توجیه، حماقت است و تکمیل، رسالت ماست. #ما_باید_قوی_شویم
نکتهی بسیار مهم در بیانات 27 دی ماه 1398 رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه:
«آن کسانی که دست قدرت خدا را نمیتوانند در این حوادث ببینند و تحلیلهای مادّی در این مسائل میکنند، عقب میمانند».
به اعتراف برخی از برجستهترین دانشمندان اجتماعی غرب، وقوع تصورناپذیر انقلاب اسلامی، بر توانمندی و اثرگذاری پارادایم معنویت سیاسی در سیاست بینالملل دلالت میکند. تا جایی که وقوع این حادثه را جز با استناد به ادبیات معنویت سیاسی یا سیاست معنوی نمیتوان توضیح داد.
اگرچه حرکت سیاسی نظام جمهوری اسلامی در 40 سال گذشته آمیزهای التقاطی از ادبیات رایج سیاسی و ادبیات نوین انقلابی بوده است، اما قطعا نقاط عطف و دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی را جز با ادبیات نوین انقلابی نمیتوان توضیح داد.
غفلت از این قدرت در دهههای پیش رو، زمینهی عقبماندن از انقلاب اسلامی خواهد بود. بهبیان روشنتر، کسانی که با نگاه ایام اللهی و توجه به سنتهای الهی حاکم بر حرکت عالم، تحولات روزگار پیش رو را نبینند، از پیشبینی، مدیریت و غلبه بر تحولات آینده ناتوان خواهند بود.
ایام پیش رو، پررنگترشدن ایامالله در عالم است.
برماست که با این ادبیات مانوس شویم و آن را در سطوح مدیریتی کشور امتداد بخشیم.
#انقلاب_تصورناپذیر
#ایام_الله
#سنتهای_الهی
#حرکت_جامعه
#حرکت_عالم
#پیشبینی_مدیریت_غلبه
#آیتالله_خامنهای
@doranejadid
.
✍️ بازخوانی یک کتاب
👓 «علم تحولات جامعه؛ پژوهشی در فلسفهی تاریخ و تاریخگرایی علمی»
⛳️ قطعهی شمارهی 2
اگر صحیح است که هر دورهای را بهخاطر خصوصیتی که دارد، با اصطلاح و عنوان خاص آن دوران نامیده شود، مثلا بگوییم دورهی رنسانس، دوران اصلاحات کلیسا، دوران سوسیالیسم، دوران روشنفکری، پس بهناچار باید قرن ما را با اصطلاح و عنوان "قرن انتظار" باید مشخص کرد؛ گو اینکه من معتقدم که عنوان انتظار، یک مفهوم جامع برای کل تاریخ در همهی ازمنه و ادوار است. «انتظار»، خمیرهی اصلی هر دوران تاریخی است. بهبیانیدیگر، هر تاریخی، "انتظار" و "تحقق انتظار" است. خارج از این دو حد انتظار و تحقق انتظار، توجیه هر تاریخی بیمعنی است.
آنچه در باطن این مفهوم، یعنی کلمهی «انتظار» قرار دارد، در حقیقت همان چیزی است که قرنهای متمادی است اندیشه و تاریخ را بهخود مشغول داشته است. جریان تاریخ انسان و اندیشه، بهطرز صریحی گواه حقانیت این ادعاست. زیرا میدانیم که هر کوششی در تاریخ، متوالیا در راه کشف جهان پیدای مادی و عالم غیرنمودار معنوی بوده است.
هر انتظاری آنچنان که ما در عالم کلمات از آن قصد میکنیم، دارای دو سویه است: سویهای از آن متوجه آیندهای است که هنوز فرا نرسیده است و بنابراین موضوع صریح شناسایی نیست؛ و سویهای از آن حاکی و مبین یک چشمداشت و توقع است. این توقع بلاتردید مبتنی بر قواعد و قوانینی است که بر اساس یک سلسله وقایع علت و معلولی عمل میکند. من میدانم که امشب حکما و بر اساس قوانین نجومی، صبحی از راه در میرسد، ولی از جزءجزء وقایعی که بر قالب این صبح آینده بهوقوع میپیوندد، ناآگاهم.
📭 حمید، حمید. (1352). علم تحولات جامعه؛ پژوهشی در فلسفهی تاریخ و تاریخگرایی علمی. تهران: انتشارات امیرکبیر. صص. 10-9.
#علم_تحولات_جامعه
#انتظار
@doranejadid
📝 "سال صفر"، "سال یک" و ماجرای تقویم انقلاب فرانسه
آغاز عصر جدیدی که امروز دیگر باید آن را "عصر قدیم" نامید.
دربارهی چگونگی تولد #امر_اجتماعی سخن زیاد گفته شده است. برخی معتقدند که باید امر اجتماعی را از موالید تحولات پیرامونی انقلاب فرانسه دانست؛ زیرا در این دوران، فهم مردم فرانسه از "ملت"بودنشان تغییر یافت و حوزهی #تاریخ_اندیشه با یک دانشواژهی جدید روبهرو شد.
#ملت عنوانی بود که پیش از این، مردم فرانسه آن را از مجرای #امر_سیاسی و انقلاب 1789میلادی اخذ میکردند. امر سیاسی حاکی از منازعات و کشمکش و درگیری بود. با پایانیافتن دورهی ترور و دادگاههای صحرایی بعد از انقلاب 1789، تقویم جدیدی در #فرانسه رسمیت یافت؛ تقویمی که با نامیدن سال 1793 به "سال صفر"، سال 1794 میلادی را "سال یک" مینامید. در تقویم جدید نام ماهها عوض شده بود؛ هر سال شامل 10ماه میشد و هر هفته، شامل 10 روز بود تا روز "یکشنبه" بهعنوان روزی که باید کلیسا رفت، معنای خودش را از دست بدهد. این تقویم که نقطهی عطفی در تاریخ سکولاریزم محسوب میشود، یادآور آرمانهای #انقلاب_فرانسه بود و به ملت تذکر میداد که تاریخ جدیدشان با انقلاب 1789 آغاز شده است و آنها با این انقلاب، دوران جدیدی را در عالم تجربه میکنند.
مساله اینجا بود که انقلابیون فرانسه علیرغم سپریشدن 100 سال از انقلابشان، هنوز دستاوردهای انقلاب فرانسه و ملتی که انقلاب به آنها وعده داده بود را لمس نمیکردند؛ تا اینکه #دورکیم مسالهی جدیدی را کشف کرد: #همبستگی.
سخن دورکیم این بود که جامعه، محصول یک #تصمیم_خودخواسته نیست. وی میپرسید: «آیا هرگز دیده شده است که انسانها دربارهی ورود به یک #جامعه یا انتخاب جامعهای که میخواهند واردش بشوند، مشورت کنند؟»
بهنظر او، جامعه نوعی تجمیع آغازین یا طبیعی هم نیست که گفتمانی باورمندانه بهمدد ارزشمندی سوگندهایی که برایش میخوریم، وظیفه حراست از آن را بهعهده بگیرد. وی بر این باور بود که جامعه، محصول همبستگی است؛ همبستگیای که در طول #تاریخ شکل میگیرد و در گذار از مرحلهای به مرحلهی دیگر، از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود و همبستگی تغییر ماهیت میدهد، اما کماکان بهعنوان مبنایی برای تشکیل جامعه بر سر جای خود باقی میماند.
✉️ گزینشی آزاد از کتاب «ابداع امر اجتماعی، رسالهای درباره افول هیجانات سیاسی»، نوشتهی ژاک دونزولو.
#سکولاریسم
#سال_صفر
#سال_یک
#سال1789میلادی
#سال1794میلادی
#دورکهایم
#همبستگی
@doranejadid
4. آیتالله خامنهای در تاریخ چهاردهم خرداد 1369:
«با انقلاب اسلامى در ايران و با تشكيل نظام اسلامى در اين نقطهى از عالم و با مبارزات طولانىيى كه ملت ما پشت سر رهبر عظيمالشّأنش، براى حفاظت از انقلاب و اسلام انجام داد، عصر جديدى با خصوصياتى متمايز با دوران قبل، در عالم به وجود آمد. قدرتهاى مادّى دنيا، چه بخواهند و چه نخواهند؛ امريكا چه بخواهد و چه نخواهد، اين دوران در دنيا آغاز شده و پيش هم رفته است و تأثيرات اين عصر جديد، روى ملتها و دولتهاى ضعيف و نيز روى دولتهاى قوى و ابرقدرتها محسوس است... وقتى عصر جديدى در تاريخ بشر آغاز مىشود، هيچكس نمىتواند خود را از تأثيرات آن عصر بركنار بدارد. دوران گذشتهى تاريخ بشر هم همينطور بوده است. هيچكس ممكن نيست خودش را از تأثيرات دورانى كه با پايههاى محكم الهى و انسانى در جهان شروع شده، دور بدارد. ما مىخواهيم اين را اعلام بكنيم... اين عصر و اين دوران جديد را بايد "دوران امام خمينى" ناميد».
#آیتالله_خامنهای
#انقلاب_اسلامی
#عصر_جدید
#دوران_جدید_عالم
#دوران_امام_خمینی
#تاریخ_بشر
#پایههای_الهی
@doranejadid
✍️ بازخوانی یک کتاب
👓 «علم تحولات جامعه؛ پژوهشی در فلسفهی تاریخ و تاریخگرایی علمی»
⛳️ قطعهی شمارهی 3
تاریخ، منازعهی بین "بودن من " و "نبودن من" است؛ ما در بین این دوحالت درحالی در انتظاریم که این دو، در دو جهت مخالف سیر میکنند.
مایهی اصلی "بودن"، وقتی از یافتن وسیلهی تحقق درمیماند، عقیم میشود؛ مایهی اصلی "نبودن" نیز با توسل به وسایل تحققی که جهان بر آن تحمیل کرده است، تحقق مییابد.
در کشاکش منازعه برای بودن و نبودن من است که سرنوشت حتمی من شکل میگیرد.
وقتی "نبودن" من تحقق پیدا میکند، معنای واقعیاش این است که بودن من فاقد سه اصل برای دوام خود بوده است:
1. نخست، چیزی بهنام "انتظارِ بودن"؛
2. دیگری، ایمان و شعوری که آن را بشناسد؛
3. وسیلهای که آن را از فیالقوهبودن به فعلیت درآورد.
اگر من از هر نوع مایهی اصلی انتظار خالی باشم، در این صورت، فقط در جهانی از ابزار و "وسایل تحقق" زندگی میکنم؛ بنابراین من خود از حالت "مایهی منتظر"، به "وسیلهی تحقق"ی تبدیل میشوم و بهصورت "ابزار" درمیآیم.
اما میدانم که هیچ وسیلهای بدون آنکه برای تحقق انتظاری بهکارگرفته شود، وجود ندارد؛ یعنی نیست. در چنین حالتی، من نیز که فاقد هر مایهی منتظری هستم، نیستیام در این است که "تاریخ" ندارم؛ یعنی منتظر نیستم؛ یعنی صرفا یک "ابزار"م. در چنین موقعیتی، من نه منتظرم و نه برای خود وسیلهی تحققی. آنچه که من در این حالت هستم، عبارت است از: بودن وسیلهای برای دیگران. مثل یک ماشین، دکمهی برق، آسانسور و معدن زغال سنگ و آفریقای قرن هجدهم، هند اوایل قرن نوزدهم و یونان بعد از اسکندر و اروپایی که میرود چنین بشود.
📭 همان. صص. 10-11.
#علم_تحولات_جامعه
#انتظار
#تاریخ
#ابزار
#ایمان
#آفریقا
#هند
#یونان
#اروپا
@doranejadid
انتظار؛ خروج از انفعال و ابزاروارگی برای ورود به عاملیت خلافتاللهی
بودن ما در این دنیا و حضورمان در عالم هستی، زمانی میتواند حکایتگر زندهبودن و حیات و حضور باشد که بتوانیم در محیط پیرامونی خود عاملیت ماندگار داشته باشیم؛ تغییراتی موثر خلق کنیم و در تغییر چهرهی جهان و تحول در عالم هستی، نقشی موثر و پایا ایفا کنیم. این ویژگی، شاخصی برای "بودنِ انسانی" است؛ انسانی که در وزان نظام خلافتاللهی میخواهد منزلتی داشته باشد. و الا درخت و سنگ و پرندگان و حیوانات نیز در این عالم هستند و میروند و میآیند و در پیرامونشان نیز تغییر ایچاد میکنند.
چنین بودن پررنگی در عالم، الزاما نمیتواند در کمتر از تاریخسازی و حضور موثر تاریخی معنا پیدا کند. و جالب آنکه چنین حضوری، جز با انباشت فعل انسانهای منتظر ساخته نمیشود. عاملیت اراده و اختیار انسانهای تاریخساز اگرچه در نقطههای پراکندهی تاریخی حضور دارند، اما آنگاه که به انباشت مساعدی میرسند، فصل جدیدی را برای حیات بشریت به ظهور میرسانند و وسعت اختیار آدمی را به رخ نظام خلایق و فَلَک و مَلَک میکشند.
شاید ایامالله، امداد خالق باشد برای پاسداشتن فعل انسانهای تاریخساز؛ انسانهایی که یک عمر وجود بیقرارشان را به انتظارهای بزرگتر از این دنیا گره زدند و در ناشئهی لیل دوران، برای سررسیدن نشئهی صبح عالم، بودنشان را فدیه کردند.
#انگاشتهها
#عاملیت_خلافتاللهی
#انتظار
#تاریخ
#ایامالله
@doranejadid
✍️ بازخوانی یک کتاب
👓 «علم تحولات جامعه؛ پژوهشی در فلسفهی تاریخ و تاریخگرایی علمی»
⛳️ قطعهی شمارهی 4
هر انتظاری، بهصرف اینکه وجود دارد، شامل جوهری است که همان جوهر، موجب و مستلزم وجود مقدار معتنابهی از قدرت و انرژی است. زمانی که جوهر انتظار یک محتوای تاریخی باشد، قدرت و انرژی موجود در آن عبارت خواهد بود از: ارزشها و پاسخهای قطعی و قاطعی که پاسخگوی مسائل زندگی است.
خودِ مسالهی بودنِ یک ارزش، ارزشی که مورد انتظارواقع میشود، گذشته از وسیلهی تحقق، محرک تحققاش را نیز بههمراه دارد. این محرک عبارت است از بیداری یا آگاهی یا استشعار؛ بهبیانروشنتر، یعنی ایمان به اصالت آن ارزش. زمانیکه در یک قطعهای از زمان، "منِ منتظر" به اصالت ارزشهای محتوای انتظارم، استشعار پیدا میکنم، لاجرم در جهان بیرون از خود در تکاپوی یافتن وسایل تحقق آن برمیآیم. در همین لحظه است که تاریخ خود را ساختهام؛ تاریخی که نیست، مگر برنامههای من برای بودن در این دنیا، مبتنیبر جوهرهی انتظار من، و ارزشهایم.
اگر منتظر دیگری بتواند چشمهای باطنم را از دیدن ارزشهای مورد انتظارم کور کند، بههماننسبت ایمان را از میل به جوهرهی اصیل تاریخیام منصرف خواهد کرد و بههماننسبت، از من بهعنوان وسیلهای برای تحقق انتظارهای خودش سود خواهد جست.
پیداست که در چنین حالتی، من یک موجود تاریخی نیستم. تاریخی ندارم. همچنان که تبر و آسانسور را تاریخی نیست. اگر من تاریخ نداشته باشم، فیالواقع من ارزشِ بودنِ خود را از دست دادهام.
فریبهای بزرگ در این فضا زاده میشوند. استعمار و استثمار نیز در این فضا متولد میشود؛ استعمار برای ابطال ارزشها و انتظارهای من ازیکسو؛ و تحقق ارزشها و انتظارهای استعمارگر ازسویدیگر.
📭 ر.ک. همان. صص. 12-11.
#علم_تحولات_جامعه
#بیداری
#آگاهی
#استشعار
#جوهرهی_انتظار
#استعمار
@doranejadid
✍️ وجود پیوسته و یکپارچهی تاریخی انسان
قطعهی برجستهای از گلستان سعدی، حاوی مبحثی بسیار دقیق و عمیق در فلسفهی سیاسی اسلام است که بیشتر از وجه انساندوستانه و صلحطلبی شاعر ایرانی نگریسته شده است؛ حال آن-که بهنظر میرسد از عمیقترین و دقیقترین قطعات حکمی ایرانی-اسلامی ریشه گرفته باشد. قطعهای که حکایتگر وجود پیوسته و یکپارچهی بشری است؛ نه از سر قرارداد و یک فعل اخلاقی، بلکه از منظر هستیشناسی.
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بهدرد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
اگرچه انسان در تاریخِ جهان، مفرد مذکر یا مونث حاضری است که ارادهاش را اعمال میکند و در یک دایرهی مضیق یا موسع اثر میگذارد، اما انسان در "جهانِ تاریخ"، جمع همیشه حاضر و وجود پیوستهی در حال حرکتی است که زمان در آن به گذشته و حال و آینده تقسیم نمیشود. در فرآیند وسیع و پردامنهای که فردیتهای انسانی به ساختارسازی و مستقرنمودن نظامهای متنوع فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میپردازند؛ وجود پیوستهی فرازمانی انسان، در تبدیل جهانِ تاریخ، از چهرهای به چهرهی دیگر میرود و چهرهی جدیدی بهخود میگیرد؛ از طوری به طور دیگر تبدیل میشود و از دورانی به دوران دیگر متحول شده و و عهد جدیدی با خودش و هستی پیرامونیاش و هستیآفرین فراوجودش میبندد.
فردیت انسانی، مولود جهانِ تاریخ است؛ شبیه به پدرش که تاریخاش باشد؛ چه بخواهد و چه نخواهد؛ چه بداند و چه نداند. پربیراه نیست که بگوییم اگر میخواهی انسانسازی کنی، باید بتوانی تاریخ را بسازی؛ چه، انسان امروز ساختهی معماران تاریخ جهاناند؛ آنها که به انتظار بزرگی گره خوردند و حضور موثر و نقش ماندگاری در تاریخ جهان رقم زدند.
اگرچه حشر و نشر انسان در تاریخ، اجتنابناپذیر است و ارتفاعگرفتن از سقف آن، به فردیت حاصل نمیشود؛ اما وقتی دوران جدیدی در عالم آغاز میشود، سقف همهی بشریت مرتفع میگردد؛ انس جدیدی فراهم میآید و صعود تازهای در افق پرواز بشر طلوع میکند.
⏰ پینوشت:
شگفتا! از غربت نامهی 31 نهجالبلاغه، نامهی مولا علی به فرزندش امام حسن مجتبی، که از جهان تاریخ به میوهی دلش میگوید و او را به یکیشدن با جهان تاریخ فرامیخواند.
#تاریخِ_جهان
#جهانِ_تاریخ
#نهجالبلاغه
#وجودِ_تاریخی
#سعدی
#فلسفهی_سیاسی_اسلام
#اراده
#ساختارسازی
#نظام_سازی
@doranejadid
5. مقام معظم رهبری:
⭕️ دیگران مجبورند اسطورهسازى کنند؛ یا یک مورد خاصّى را پیدا کنند، صدسال، دویست سال، پانصد سال دربارهى آن حرف بزنند! ... ما صدها و هزارها از این قبیل زن، از این قبیل مرد، از این قبیل جوان، از این قبیل قهرمان، در داخل کشورمان داشتیم و همین دفاع مقدّس یک عرصهاى بود که اینها بُروز کرد، ظهور کرد. نگذاریم این تاریخ از بین برود.
⭕️ شما مىبینید که این حضرات کُرهاىها - من از کار اینها خوشم مىآید - تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانهى جومونگ»، افسانهى فلان. یعنى از اوّل حساب را تسویه میکنند؛ [میگویند] افسانه است، واقعیّت نیست.
⭕️ یکچیزى در مىآورند، یک تاریخ براى گذشتهى خودشان درست میکنند، که وقتى یک جوان کُرهاى به این فداکارىها و به این شجاعتها و به این کارهاى عجیب غریبِ سینمایى نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند. ما اینها را در واقعیّت زندگى خودمان داریم، اتّفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟
(۱۳۹۳/۰۳/۲۶)
#آیتالله_خامنهای
@doranejadid
۲۸ جمادیالاولی / ۲۲ ژانویهی ۲۰۲۰
اینجا عراق؛ شهر بغداد. شهری که تمدن اسلامی اولیه با بنای آن آغاز شد و با حملهی مغول و تسخیرش بهدست لشگر نوادگان چنگیز، تمدن اسلامی اولیه نیز رو به زوال نهاد.
اینک بغداد و آزمونی برای آغازی دیگر و حضوری موثر در نوبت دوبارهی اسلام ... #ثوره_العشرین_ثانی
@doranejadid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید سید مرتضی آوینی:
چه روزگار شگفتی ! تاریخ آینده کره ی ارض ، بارور حوادثی بس شگفت است ، حوادثی که مجد و عظمت جهانگیر اسلام را در پی خواهد داشت و این همه را تنها کسی در می یابد که منتظر است... #ثوره_العشرین_ثانی @doranejadid
قسم به عصر که پیوستهپوی آواره است
که بر بساط زمین آدمی زیانکاره است
جز آن قبیله که پیوستة تولایند
نخفتهاند و میان بستهاند و با مایند
شب از حضیض نهان سوی اوج میآیند
چو وقت وقت رسد، فوجفوج میآیند
قسم به صبر و صفاشان، به رایشان سوگند
به هیمنهی نفس اسبهایشان سوگند
که گَرد ظلمت شب را ز باره میشویند
به خون تازه زمین را دوباره میشویند
@doranejadid
42.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به جان دوست که مائیم بی خبر مانده
نشسته اوست به دروازه
منتظر مانده
مگو به یاس برادر که رنگ شب تازست
قسم به فجر
قسم
صبح پشت دروازست #ثوره_العشرین_ثانی
@doranejadid
به امید خدا، تاویل "بسم الله الرحمان الرحیم"ت را بهزودی و در کنار تو، ای علمدار طلوع و ای سفیر صبح، به چشمانمان خواهیم دید. @doranejadid
6. پیام رهبر انقلاب به نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا
📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که صبح امروز در وین قرائت شد، به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جوانان عزیز اتحادیه انجمنهای اسلامی
امسال نشست شما در میانهی حوادث مهمی برگزار میشود که هر یک از جهتی نشانهی عظمت و اعتبار ایران اسلامی و ملت انقلابی آن است. شهادتها، قدرتنمائیهای نظامی، حضور بینظیر مردمی، روحیهی قوی و عزم راسخ جوانان، در کنار هزاران مجموعهی فعال در عرصهی دانش و فناوری، و نیز رویکرد دینی و معنوی در بخش عظیمی از جوانان سراسر کشور، همه از سر بر آوردن یک پدیدهی یکتا در جهان امروز خبر میدهد. پدیدهئی که میتواند در آیندهی تاریخ تأثيرات عميق و تعیینکننده بگذارد.
گام دوم انقلاب اسلامی باید بتواند به حول و قوهی الهی این پدیده را به کمال برساند و به ثمر بنشاند.
چشم امید و انتظار در این پویش حیاتی به جوانان دانشمند و فرزانه و با ایمان است و شما میتوانید در شمار این برگزیدگان تاریخساز باشید.
به امید موفقیتهای بزرگ شما عزیزان
والسلام عليكم ورحمة الله
سیّد علی خامنهای
۳ بهمنماه ۱۳۹۸
#آیتالله_خامنهای
✍️ تعریفهای دورانساز
گاهی انسان را در مقیاس کنترلکنندهی قوای حرکت طبیعت معدنی و غالب بر کُنِش کانیها معنا میکنیم؛ این تعریف، یک تعریف دورانساز است که بیش از هزارسال گذشته بر بشریت حکمفرماست. در درون این دوران، که فصول مختلفی داشته، در یک فصل متاخرش، تحولات انسان و جامعهی انسانی نیز به مقیاس تحولات طبیعت معدنی و گیاهی، و اخیرا حیوانی فروکاسته شده و انسان را نیز شبیه یک مادهی معدنی، یا یک حیوان هوشمند و پیچیده تحلیل کردهاند. مطالعهی حرکات و سکنات کبوترها برای فهم جامعهی انسانی، تمرکز بر رفتار حیوانات و انتزاع دکترینهای کاربردی در علوم استراتژیک، پیشآزمون داروها روی حیوانات در داروسازی و .... نمونههای آشکاری از این تقلیلگرایی است.
اما میتوان از انسان، بهعنوان مخلوق مفطور به فطرت الهی سخن گفت؛ مخلوقی که میتواند فطرت خویش را بازیابد و قواعد حاکمبر تحولات آن را بیابد و ذیل اختیار و آگهی خویش، فطرتش را رشد دهد. این تعریف هم یک تعریف دورانساز است. انقلاب اسلامی، آغازی بر دوران جدید عالم است که با شکوفانمودن فطرت بشری، چهرهی جدیدی از حیات اجتماعی را آشکار خواهد ساخت.
#طبیعت
#فطرت
#دوران_جدید_عالم
#حیات_اجتماعی
@doranejadid