eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.7هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۴۹ من در یک خانواده مذهبی به دنیا اومدم. روش تربیتی والدینم مورد تحسین فامیل بود و ما با مسئولیت بار آمده بودیم. سال اول دبیرستان بود که ازدواج کردم. و مابقی دبیرستان رو از منزل خودم به دبیرستان میرفتم البته کسی خبر نداشت که متاهلم. با لطف الهی سه ماه بعد از زندگی مشترک مون متوجه شدم باردارم، درسم رو غیرحضوری ادامه دادم، تو خونه میخوندم و امتحان میدادم😊 دختر اولم در تابستان سال ۷۴ و دومی در بهار ۷۶ متولد شدند. بعد از مدتی که بچه‌ها کمی بزرگتر شدند، در کنکور شرکت کردم و در رشته مورد علاقه ام باز بطور نیمه حضوری تحصیلم رو ادامه دادم چون دوست نداشتیم بچه ها رو مهدکودک بذارم. درسال ۸۵ دختر سومم روزی مون شد و من در کلاسهای ضروری، گاهی با فرزند کوچکم شرکت میکردم. سختی تحصیل با فرزندان کوچیک با مهمونهای گاها بیخبر شهرستانی بدون لحاظ ایام امتحانی، زیاد بود. همسرم با اینکه فرصت همکاری در خونه و بچه داری رو نداشتن ولی در مساله تحصیل خیلی مشوق و حامی من بودن😊😊 به لطف پروردگار چهارمین دخترم در سال ۸۸ بدنیا اومد. در فاصله زمانی تولد فرزند دوم تا چهارمی بیشتر مشغول درس بودم الان که به اون سالها نگاه میکنم حس میکنم نسبت به فرزندآوری کوتاهی کردم، فاصله فرزند دوم با سوم و بعد سوم با چهارمم زیاد بود البته باز عنایت خداوند شامل حالمون شد. در سال های ابتدایی زندگی مشترک مون، شعار جامعه حتی روی جعبه شیرینی و کبریت «فرزند کمتر، زندگی بهتر» و «دوتا بچه کافیه» بود. حتی نگاه جامعه به این موضوع، مبین کم فرهنگی خانواده پرجمعیت بود. بماند که برخورد مسئول بهداشت چطور بود و از فرزند پنجم میگفتن ما اصلا تو اینهمه سال نداشتیم مورد پنج فرزندی!! و پیشنهادات جدی برای شیوه جلوگیری از بارداری می دادند، حتی بعضا کادر بیمارستانی می گفتن: "خانوم آدم باید خودخواه باشه و اول فکر سلامتی خودش باشه" من سعی میکردم با آرامش پاسخگو باشم. در سال ۹۱ در مراسم ازدواج دختر اولم باردار بودم و پسرم در زمستان بدنیا اومد. سال ۹۳ هم در حالیکه دنبال تهیه سیسمونی دختر اولی و خرید جهیزیه دختر دومی بودم باز در مراسم عروسی دختر دومم باردار بودم. دختر دومی هم در همون اوایل زندگی مشترک باردار شد. بعبارتی من در یک بارداریم چند ماهی همزمان با دختر بزرگم و چند ماهی با دختر دومم باردار بودم و بالاخره پسر بعدی روزیمون شد تصور کنید تو مهمونیها یه پسر تقریبا دوساله داشتم یه نوزاد و دوتا نوه که هر کدوم با دایی کوچولوشون ۴ ماه تفاوت سنی داشتن. روزایی که دخترا میومدن خونمون در حالیکه خوش می گذشت و اینهمه بچه باهم، شیرین بود ولی حسابی خسته میشدیم همش در حال خدمات رسانی بودیم😄😄 الحمدلله در سال ۹۶ دختر گلم بدنیا اومد و ۲ ماه بعدشم فرزند دوم دختر اولی، باز هم بارداری مشترک دختر و مادر😊 مادر شوهر دخترم از بهترین نعمتها هستن و جبران کمکی دخترم بجای من. سال بعد نوه گلی دیگه از دختر دومی متولد شد. و در سال ۹۸ در سن ۴۲ سالگی هشتمین فرشته و شیرین ترین فرزندم بدنیا اومد در حالیکه در مراسم ازدواج دختر سومم باردار بودم و مشغول تهیه جهیزیه و... چهارتا فرزند آخرم بعد از ازدواج دختر اولم بود. البته به حرف دیگران کار نداشتم و با شوخی میگفتم مگه قراره با ازدواج فرزندان، ما از صحنه خارج بشیم، بعضیها محترمانه میگن نمیخواین راه رو به جوانها بسپارید؟ منم میگم راه بازه، هر کسی برای خودش، همزمانی هر سه بارداری دختر اولم با من مبین همین حرفه، به نظرم این نگرش که با عروس و داماد، زشته زن باردار بشه نگرش بسیار سطحیه، آیا با ازدواج فرزندان زوجیت همسران (والدین نسبت بهم) گسسته میشه و وظیفه فرزندآوری از انسان سلب میشه!! زایمانهام هم در بیمارستان های دولتی بود، جز مورد آخری که سفر پیش اومد و در شهر مذکور فرصت انتخابمون محدود بود. الحمدلله بارداریها و زایمانام کم هزینه میشد و رزق الهی با هر فرزند بیشتر. گاهی یادمون میره که رازق هر جنبنده خداست نه والدین، از طرفی خداوند بنده قانع رو دوست داره و تدبیر معیشت از مؤکدات دینی ماست. ما زیاده خواه نباشیم، درست مصرف کنیم. ببینیم خدا چه میکند. سختیها قطعا نیازی به توضیح نداره کارهام بسیار زیاده خیلی هم اهل کارگر و... نیستم. نیروی کمکی خاصی ندارم. شاکرم خداوند رو به جهت تمام نعمت های وصف نشدنی، از جمله سلامتی که الحمدلله به امور خونه و بچه داری و همسرداریم میرسم. خوب تفریحات و مهمونیها و استراحتم کمتره اما در مقابل هدف پرورش بچه شیعه و انشاالله کسب رضای الهی بسیار ناچیزه. ادامه در پست بعدی 👇👇 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۳۴۹ الحمدلله الان ۸ تا فرزند دارم، البته ۹۰ درصد اطرافیان با فرزندآوری ما مخالفت می کردند. هرچند این مخالفت از روی دلسوزی بود. اینکه الان متوجه نیستی چند سال دیگه پدرت درمیاد. تربیت سخته زمانه بد شده، مدیریت بچه‌ها، تحصیل شون و... اما من خیلی بچه دوستم البته در کنار محبت، در مواقع لزوم جدی هستم. سعی میکنم در باب تربیت بچه ها، با همسرم در یک جناح باشم. هر چند اگر اختلاف نظر تربیتی داشته باشیم، باید دونست خیلی مهمه که بچه‌ها حس کنن حرف والدین یکی هست. خصوصا اگر خانوما جایگاه پدر رو تو خانواده تکریم کنن و پدر رو اصل نشان بدن در مواقع حساس تربیت خیلی تاثیرگذار هست. انصافا سخته برای منی که ذاتا شخصیت خیلی آرامی ندارم، بتونم خودمو کنترل کنم، اما از اونجایی که رشته تحصیلیم روانشناسی بود و در بین کارها اگر برسم مباحث مهارتهای ارتباطی زوجین و والدین و فرزندان رو مثل برنامه خوش بخت در شبکه قرآن دنبال میکنم واقعا مفیده و با مقتضیات زمانی ما مطرح میشه، سعی میکنم نگاهم به بچه‌ها امانتهای الهی و معصوم باشه. باید سعی کرد شخصیت و نقاط مثبت هر فرزندی رو شناخت و با برجسته کردن نقاط مثبت، به او شخصیت داد و در کنارش نقاط ضعف رو متذکر شد. باید مدام دعا کرد و به معصومین سلام الله علیهم متوسل شد و از اونا خواست که پشت و پناه خانواده مون باشن، همانطور که میگیم رازق خداست و ما فقط طبق وظیفه عمل میکنیم در باب تدبیر امور هم همینه. "الهی اغننی بتدبیرک لی عن تدبیری" در حال حاضر ۵ تا از بچه ها تو خونه هستن و ۳ تا هم ازدواج کردند. بزرگشونم ۱۱ سالشه، معمولا حدود ۲۰ دقیقه به نماز صبح بیدار میشیم، بین طلوعین که درهای روزی (اعم از رزق معنوی و مادی) بازه رو هم بیدار میمونیم البته اگر تو این فاصله کودک شیرخواره ام گریه کنه و مجبور بشم شیرش بدم معمولا خوابم میبره در هر صورت دخترم که شیفت ثابته حدود ۷ صبح می رفت مدرسه، قبلش با سختی باید بیدارش کنم چند لقمه بهش بدم و ساندویچم برا مدرسه اش بذارم و بعد پسرم که شیفت مدرسه اش چرخشیه، اگر صبحی باشه، وقتی راهی مدرسه شد. اگر کوچولوها بیدار نشن یه ساعتی میخوابم و بعد از بیداری تعویض بچه‌ها و صبحانه که به نظرم سخت ترین وعده هست، چون ازطرفی مهمترین وعده محسوب میشه و از طرف دیگه با اینکه فاصله زمانی زیادی از شام میگذره و قطعا قندخون بچه‌ها پایین اومده، بازم اشتهایی ندارن. متاسفانه بچه‌های ما بدخور و بدخوابن بیشترین وقت من صرف تغذیه بچه‌ها و خواب کوچولوهاست. ننو و گهواره رو امتحان کردیم تا حدود ۶ ماهگی باز شرایط بهتره، ولی بعد ازون دیگه قبول نمیکنن عملا نه همسرم نه دیگری هم نمیتونن بخوابونن به شدت وابسته به شیر مادر هستند. هیچکدوم نه پستانکی بودن نه به هیچ وجه شیشه، کل کارِ خونه با خودمه. با ۴ تا بچه تو آپارتمان ۹۰ متری بودیم و مستاجر، تا اینکه الحمدلله بعد از اون همسرم زمینی گرفتن و خودشون خونه ساختن. گاهی حساب کردم صبحانه تا یک ساعت طول میکشه هر روز، حداقل یک تا حداکثر ۲ ساعت وقت برای برنامه درسی خصوصا پسرم که کلاس اولیه میذارم ناهار اگر خورشتی یا آش باشه که همون اول صبح بار میذارم. در غیر اینصورت بعد از صبحانه، میرم سراغ ناهار، بیشتر وقت بیداریم میشه گفت تو آشپزخونه ام، یکی گوشت و مرغ دوست نداره، یکی عاشق مرغه یکی فقط گوشت چرخ کرده میخوره یکی نباید تو غذاش پیاز یا گوجه باشه یکی نیمرو میخوره یکی فقط پنیر تازه و گردو و چای شیرین و.... هزار جور اختلاف نظر جدی، که مجبورم اگر یه وعده غذایی یکی سیر نشد، وعده بعدی هواشو داشته باشمو چیزی درست کنم که بخوره، این چیزا واقعا با لحاظ تغذیه سالم و متنوع سخته و من با توجه به مواد غذایی موجود در خونه و سلیقه بچه ها و سلامتیشون فکر میکنم که چی بپزم. میان وعده بچه ها هم، میوه و شیر هست. سعی میکنم هفته ای یکبار کیک درست کنم. تو ماه رمضونی هم با کمک دخترم چند بار زولبیا بامیه درست کردیم و رنگینگ و حلوا هم بخاطر بچه ها درست می کنم. مفتخرم تا الان یک پیتزا از بیرون نخریدم، البته گاهی بخاطر بچه ها در منزل درست میکنم، میدونید علاوه بر سلامتی چقدر هم صرفه جویی میشه، من فرصت خرید از بیرونم خیلی کمه، گاهی از حراجهای اینترنتی خرید میکنم گاهی نزدیکانم که خرید میکنن خصوصا درحراجیها، از مراکز خرید عکس لباسه رو برام میفرستن و در صورت پسند زحمت خریدشو میکشن. همسرم خیلی به لبنیات اهمیت میدن، شیر زیاد میخرند و من شیر رو میجوشونم، بعد مقداری شو ماست درست میکنم، سرشیر شو میذارم فریزر، بعد از مدتی، به همراه سرشیر های قبلی، روغن زرد درست میکنم. سبزی خوردن و آش هم خودم پاک میکنم چون حاضری هاش رو نمیپسندم فقط سبزی خورشتی رو آماده میگیرم. ادامه در پست بعدی 👇👇 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۳۴۹ والدین عزیزم هم حدودا نصف سال رو در طبقه دیگه ی خونمون ساکن هستن و من خودمو موظف میدونم روزی نیم تا یک ساعت به جهت نیاز روحی و جسمی شون بهشون سر بزنم با اینکه راستش کارای خونمون میمونه ولی بزرگترن دیگه، خداحفظشون کنه مامانم میگن وقتی میخوام بهت زنگ بزنم با خودم میگم حتما دستت بنده و وقتت گرفته میشه، دخترا هم معمولا در حد کار مهم تماس میگیرن و مکالمات تلفنی خیلی کمی دارم. عصرها عموما فرصت نمیشه بخوابم. مگر چطور بشه موقع روپا خوابوندن دخترم یا شیردهی کوچیکه چشمم گرم بشه، گاهی اوقات تو سجده و تشهد نماز خوابم میبره. من که کاری از دستم برنمیاد خدا کنه با رتق وفتق امور بچه شیعه ها باعث شادی حضرت زهرا س و مباهات رسول مکرم ص بر سایر امتها به دلیل فزونی امتشون بشم در مورد هزینه پوشاک و لباس هم معمولا لباسهای مهمانی زنانه مدت زمان کمی استفاده میشن و از مد میرن، بدون اینکه مشکلی داشته باشن من در این مورد در انتخاب لباس خیلی دقت میکنم لباسی که میخرم به لحاظ شیکی مدلهای خاص نداشته باشه، تا زود از مد نیوفته. لباسهای بارداری و لباسهای نوزادی رو هم مرتب کنار می ذارم. الان یه فرزند پایه پنجم و یه اولی دارم که پارسال پیش دبستانی بوده، ما در طول این ۷ سال تحصیلی، دو تا کیف مدرسه تهیه کردیم که تقریبا از جهت رنگ و مدل خنثی بود یک کیفم هدیه بود که در مجموع به خوبی پاسخگوی ۷ سال تحصیلی بود. لباس جشن تکلیف دختر بزرگه برا دختر چهارمی مناسبه، تدبیر معیشت و روحیه قناعت، رزاقیت الهی رو گواراتر میکنه وگرنه نفس که اشباع ناپذیره، یادمون باشه همه ی نعمتها باید در خدمت کمال انسان و وسیله رشد باشه نه اینکه برای انسان مانع پرواز بشه. بعضیها به بهانه حفظ سلامتی و تناسب اندام، بچه کم میارن، اگر تغذیه اصولی و سالم باشه نه فست فود، دسر، کیک و نوشابه و تحرک هم باشه، اضافه وزنی هم در کار نیست. خیلیها بهم میگن خوشبحالت، چکار میکنی چاق نمیشی؟ میگم به برکت وسعت کارها. اینهمه امکانات رفاهی زیاد شده باز همه شاکی هستن که بچه داری سخته! خانومای عزیز الان کی کهنه میشوره؟ کی با دست لباس میشوره؟ وسایل آشپزی چقدر آسونتر شده؟ سبزیجات خرد شده و... اینها باعث شده تحرک کم شده، خیلی از عزیزان که رانندگی هم میکنن، عملا تو خونه های آپارتمانی تحرکی هم ندارن. خیلیها میگن تو شرایط قرنطینه چکار میکنی؟ میگم برای من تفاوت چندانی نکرده، قبلا هم بخاطر کارهای بچه ها بیشتر منزل بودم. در زمان کشف حجاب خانومی ۷ سال از خونه بیرون نرفت. الان که با این فضاهای مجازی تماسهای تصویری و تلویزیون شرایط آسان شده به شرطی که استفاده ازین ابزارها رو مدیریت کرد و بجای اینکه اونا در خدمت آدم باشن ما تمام وقتمونو صرف این ابزار نکنیم. روزای سخت میگذره اتفاقا یه وقتایی که کارا کمتره با اون روزایی که پر مشغله تر هست، مقایسه میکنم میبینم اون روزایی ظاهرا کم مشغله، اصلا بهتر سپری نشده انسان یاری الهی رو وقتی که خالص تر عمل میکنه و دغدغه بندگی داره به زیبایی میبینه. عزیزان تدبیر کنید، تواناییهاتونو هم در نظر بگیرید و صرفا احساسی عمل نکنید ولی اگر حس کردید با توجه به شرایط، وظیفه تون فرزند آوریه، دیگه تردید نکنید و به رضایت و مدد الهی اعتماد کنید. لطف الهی تو زندگیها هست گاها ما نمیبینیم الان که دقت میکنم میبینم بچه های اولی خیلی اوقات مریض میشدن که میبایست دکتر میبردیمشون ولی آخریها الحمدلله خیلی کم پیش میاد خوب همه اینا یاری خداست. حواسمون باشه مدت فرزندآوری زن محدوده، من خانواده هایی رو دیدم که از کمی فرزند، رنج میبرن و خودشونو قربانی دوران کنترل جمعیت، میدونن ولی دیگه پشیمونی فایده ای نداره، قدر دوران جوانی رو بدونید برای درس خوندن، کار کردن، تفریح وقت بیشتر هست اما رحم زن همیشه مناسب بارداری نیست. عزیزانی هم که عروس یا داماد دارن اگر هنوز میتونید باردار بشید فرصت رو از دست ندید، ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه هست، به شرط اینکه ماهی وجود داشته باشه. این فرصتو از خودتون نگیرید. پشیمانی و حسرت بدنبال داره به لطف الهی تازگی شاهد چنین بارداریهایی بودم و خدا میدونه چه نشاطی به اون خونه ها اومده. روزمرگی آفت زندگیهاتون نشه، حیفه انرژی تونو صرف این موهبات الهی و...بندگی خدا نکنید. "اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ نِعْمَةٍ كَانَتْ أَوْ هِيَ كَائِنَةٌ " "ستایش از آن خداست، بر هر نعمتى که بوده یا پس از این خواهد بود." کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ فهمیدم مشکل از کجاست. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
⚠️ ... واضح است که کنترل جمعیت اول بالا رفتن سن ازدواج است. اگر ۱۰ سال سن ازدواج را تأخیر بیاندازید، به طور طبیعی کنترل طبیعی واقع خواهد شد؛ برای این که سن ازدواج بالا برود، دعوت به تحصیل بانوان شد؛ 📌البته ما با تحصیل مخالف نیستیم ولی با تحصیل در الگوی غربی مخالفیم؛ این واضح است. در مدل تحصیل غربی، بجای وظایف خانوادگی اصالت با تحصیل است و اصل شدن تحصیل نسبت به تشکیل خانواده موجب بالا رفتن ده ساله سن ازدواج می شود و در این ده سال هم طبیعیست که جوان ها نیاز به تأمین غریزه و تأمین عاطفه دارند و باید برایشان فکری کرد؛ ❌ لذا دوست یابی غربی مطرح می شود، و بعد هم مرتب سریال های تلویزیون که مرتب در همه آنها دوست یابی های یک طرفه و دو طرفه و چند جانبه و اگر ازدواجی هم اتفاق بیافتد در اصل تبدیل سبک ازدواج سنتی به ازدواج مدرن است؛ ⚠️در قدم بعد هم خانواده می شود خانواده تابع اشتغال و اصالت با اشتغال است؛ بعد هم خانواده ای که اصل در آن لذت است نه تربیت، و بعد هم که ازدواج می کنند تازه ۶-۵ سال می خواهند دنبال تأمین وظایفشان باشند، مثل این که تا بحال دنبال چه بودند؛ بعد از این هم به طور طبیعی یکی دو تا فرزند بیشتر نمی آورند؛ این یک سیکل از پیش طراحی شده است، که قبول یکی، مستلزم قبول کل آن است. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌انتقاد رهبر معظم انقلاب از ماسک نزدن مسئولین 👈 لطفا برای حفظ سلامتی خودتون و اطرافیان، در محیط های عمومی از ماسک استفاده کنید. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌برخی والدین امروزی، خود نیاز به تربیت دارند! در منزل دوستی بودم که پسرش دانش آموز ابتدایی و در حال انجام تکالیفش بود. زنگ منزل را زدند و پدر بزرگ خانواده از راه رسید. پدربزرگ با لبخند، یک جعبه مداد رنگی به نوه اش داد و گفت: این هم جایزۀ نمرۀ بیست نقاشی‌ات. پسر ده ساله، جعبۀ مداد رنگی را گرفت و تشکر کرد و چند لحظه بعد گفت: بابا بزرگ باز هم که از این جنس‌های ارزون قیمت خریدی. الان مداد رنگی‌های خارجی هست که ده برابر این کیفیت داره. مادر بچه گفت: می‌بینید آقاجون؟ بچه‌های این دوره و زمونه خیلی باهوش هستند. اصلا نمی‌شه گولشون ‌زد و سرشون کلاه گذاشت. پدربزرگ چیزی نگفت. برایشان توضیح دادم که این رفتار پسر بچه نشانۀ هوشمندی نیست، همان طور که هدیۀ پدربزرگ برای گول زدن نوه‌اش نیست. و این داستان را برایشان تعریف کردم آن زمان که من دانش‌آموز ابتدایی بودم، خانم بزرگ گاهی به دیدن‌مان می‌آمد و به بچه‌های فامیل هدیه می‌داد، بیشتر وقت‌ها هدیه‌اش تکه‌های کوچک قند بود. بار اول که به من تکه قندی داد، یواشکی به پدرم گفتم: این تکه قند کوچک که هدیه نیست. پدرم اخم کرد و گفت: خانم بزرگ شما را دوست دارد، هر چه برایتان بیاورد هدیه است. وقتی خانم بزرگ رفت، پدر برایم توضیح داد که در روزگار کودکی او، قند خیلی کمیاب و گران بوده و بچه‌ها آرزو می‌کردند که بتوانند یک تکه کوچک قند داشته باشند. خانم بزرگ هنوز هم خیال می‌کند که قند، چیز خیلی مهمی است. بعد گفت: ببین پسرم قنددان خانه پر از قند است، اما این تکه قند که مادر جان داده با آنها فرق دارد، چون نشانۀ مهربانی و علاقۀ او به شماست. این تکه قند معنا دارد، آن قندهای توی قنددان فقط شیرین هستند اما مهربان نیستند. وقتی کسی به ما هدیه می‌دهد، منظورش این نیست که ما نمی‌توانیم، مانند آن هدیه را بخریم، منظورش کمک کردن به ما هم نیست. او می‌خواهد علاقه‌اش را به ما نشان بدهد می‌خواهد بگوید که ما را دوست دارد و این، خیلی با ارزش است. این چیزی است که در هیچ بازاری نیست و در هیچ مغازه‌ای آن را نمی‌فروشند. چهل سال از آن دوران گذشته است و من هر وقت به یاد خانم بزرگ و تکه قندهای مهربانش می‌افتم، دهانم شیرین می‌شود، کامم شیرین می‌شود، جانم شیرین می‌شود..... ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ "ﺷﻮﻧﺪ؛ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ. ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ " ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ. ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
دوتا کافی نیست
#رشته_توئیت #حسین_مروتی 📌اندر مصائب اخذ وام های بین المللی 🔻١- به دنبال وقوع انقلاب جنسی در غرب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الآن که بدبختی ناشی از گرانی مسکن و اجاره بها گریبانگیر بنده و شماست، دیدن کلیپ نئوکاپیتولاسیون خالی از لطف نیست. سه سال قبل بود که در این کلیپ، به علت واقعی توقف مسکن مهر، دلیل اصرار دولت بر و عامل سیاسی پرداختیم. ضمنا در این ۷ سال، با همه خوش رقصی لیبرال ها برای صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، این دو یک تف هم کف دست آقایان نینداختند! نمونه اخیرش هم تقاضای دولت برای دریافت وام کرونا از صندوق بین المللی پول بود که ثمر نداد. آش نخورده و دهن سوخته، لااقل. ✍ حسین مروتی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۳۵۰ من در خانواده ای بزرگ شدم که شعار فرزند کمتر محقق شد و فقط یه برادر دارم. از کوچیکی حسرت خواهر به دلم بود. همه می گفتند چه خوبه که تک دختری و امکانات برات فراهمه ولی من دلم می خواست همه اون امکانات که به ظاهر همه فکر میکردند دلم بهشون خوش هست رو بدم و فقط یه خواهر داشته باشم. مادرم خودشون خواهر زیاد داشتند و هیچوقت درک نمیکردند که من چه حسرتی تو زندگیم دارم. و پدرم که مخالف سرسخت بچه سوم. حتی بچه سوم رو باردار شدند ولی بخاطر جو اون زمان خودشون سقط کردند😭 هرچی بزرگتر میشدم نیازم به یه خواهر و همدم بیشتر میشد. امیدم این بود که در ازدواجم بتونم جبران خواهر های نداشته ام را بکنم. ولی به خواست خدا همسرم هم خواهر نداشت و حسرت من چند برابر شد. در سن ۱۹ سالگی ازدواج کردم و سرم پر بود از بلند پروازی ها... با اینکه بچه دوست داشتم ولی اونو مانع پیشرفتم میدونستم. هم درس میخوندم هم یکم کار می کردم. معتقد بودم زن باید تو جامعه مطرح باشه، خونه داری رو دوست نداشتم. بعد ۳ سال از ازدواجم، خدا دختر نازم رو به ما هدیه داد. با اومدن دخترم خونه نشین شدم و تا نزدیک دوسالگیش کمی هم افسرده، بخاطر خونه نشینی اصلا از مادریم لذت نمیبردم ولی از اینکه دختر دار شده بودم و به آرزوم رسیده بودم، خووووشحال بودم. در دو سالگی دخترم با کمک همسرم کارآفرینی کردیم و یه کسب و کاری رو شروع کردیم و خیلییی هم براش زحمت کشیدیم و موفق هم بودیم. کار جدیدم چون با کودک سر و کار داشت، احساس نیاز به بچه دوم میکردم و از طرفی دلم نمیخواست دخترم مثل من تنها بزرگ بشه. خدای مهربون لطف کرد و دختر دومم رو به ما هدیه داد❤️ چی از این بهتر. با اومدن دختر دومم خیلی شرایط روحیم فرق کرد. خیلیییی مسیرهای جدید مادری کردن به روم باز شد. یه نمونه اش آشنایی با کانال شماست. با اومدن دختر دومم به کل کار بیرون رو گذاشتم کنار و با افتخار مادری میکنم😊 و از تک تک لحظاتش لذت میبرم جدا از برکت مادی هر فرزند به نظرم با به دنیا اومدن هر کدومشون خداوند باب های معنوی زیادی رو به روی آدم باز میکنه. الان دیگه دغدغه ام‌ نه کاره نه درس... فقط دلم میخواد بتونم انشالله ۵ تا بچه بیارم و به بهترین نحو تربیت شون کنم❤️ هدفم تربیت سربازای مهدی موعوده... از ته دل از خدا میخوام بهم توان فرزندآوری بیشتر و تربیت درست شون رو بده بچه داری واقعا سخته اما وقتی هدفت تربیت نسل ظهور باشه دیگه تحمل سختی ها میشه عبادت و شیرین میشه! کاش تو تربیت دخترامون بهشون یاد بدیم و بفهمونیم که بزرگترین افتخار برا خانم ها، مادری است. اللهم عجل لولیک الفرج... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
بارداری در شرایط کرونا.pdf
4.46M
👌در این مقاله کوتاه بخوانید: ✅ نظر متخصصین در رابطه با تصمیم گیری به بارداری در دوره شیوع کرونا یا تعویق آن 🔻آیا خانم های باردار بیشتر از سایرین در معرض کرونا هستند؟ 🔻آیا کرونا از مادر به جنین منتقل می شود؟ 🔻و... 📋دستور العمل وزارت بهداشت برای مراقبت از مادران باردار در دوران شیوع ویروس کرونا 📋دستور العمل سازمان جهانی بهداشت 📋دستور العمل کالج زنان و مامایی آمریکا 📣 نشر حداکثری کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨امام رضا عليه السلام فرمودند:  «به خداوند گمان نيك ببر؛ زيرا خداى عزّ و جلّ مى فرمايد: من نزد گمان بنده مؤمن خويشم ؛ اگر گمانِ او به من نيك باشد، مطابق آن گمان با او رفتار كنم و اگر بد باشد نيز مطابق همان گمانِ بد با او عمل كنم.» 📚الكافي ج ۳،ص ۷۲ 🌺ولادت باسعادت امام رضا علیه السلام بر شما مبارک باد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
امام رضا فرمودند: " کودک را امر کن تا با دست خود صدقه بدهد، اگر چه مقدار آن کم باشد." انجام اعمال نیک را به صورت گفتاری به فرزندان خود آموزش داده و او را به انجام آن عمل عادت دهید. بگذار صدقه را او به شخص مستمند بدهد. تو داری صدقه می دهی؛ اما به دست فرزندت صدقه بده. چقدر زیبا است! اثر تربیتی این نوع برخورد بسیار عمیق تر است. اگر این دو مطلب با هم تلفیق شوند اثر گذاری بیشتری خواهند داشت. معصوم (ع) نیز در روایت مورد بحث به ضرورت توام بودن گفتار و رفتار والدین در امر تربیت فرزندان اشاره فرمودند. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ خاطره زیبا و شنیدنی بازیگر سینما و تلویزیون از توسل به امام رضا علیه السلام 👌از دستش ندین کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ دارم مادر میشم.😍 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ نسخه ای معنوی برای فرزندآوری... 🔹یه شخصی آمد محضر علی بن موسی الرضا، عرض کرد: "یا ابن رسول الله من مدتهاست که تو زندگیم، گرفتاری های پیچیده ای به وجود آمده، هیچ راهی هم ندارم... فقیرم، اما گدا نیستم... درمانده ام تو کارهام... چندتا کسالت هم خودم و بچه ها داریم... ناراحتیم شدیدا... چه کار کنیم آقا جان؟! هم فقر و مریضی بیچاره مون کرده... هم اینکه دوست داشتیم دوتا بچه دیگه هم داشته باشیم... اما مدتی است که بچه دار هم نمی شویم، خواستم بچه دار هم بشیم ان شاء الله..." ✨ حضرت فرمودند:" برو و برای نمازهات ... همون تو خونه ات اذان بگو..." گفتم:"یا ابن رسول الله همین کافیه؟! " فرمودند:" بله همین کافی است. " 🔹طول کشید، کمتر از یک ماه، یا حالا بیشتر، آن شخص با امام رضا برخورد کرد و گفت: " یا ابن رسول الله، کارم درست شد، مریضی از خونه ام رفت، فقرمم اصلاح شد، کارم رو ارابه افتاد و خانواده هم باردار شد و داریم بچه دار میشیم... " برخی از بزرگان و علما، که شنیده بودم، وقتی می گفتند اولاد دار نمیشن و یا دیر میشن، می گفتند اذان بگید تو خانه... نرین بالا پشت بام فریاد بزنید!! نه همین تو خونه... 👌هم تون از بین میره، هم تون رو از بین میبره ، همین که صاحب خواهید شد ان شاء الله... خیلی عالی است اذان گفتن... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌امروزه يك سالن درست می کنند با يك آشپزخانه open و خانه ديگر هيچ چيزی ندارد با يك اتاق خواب كه درش بسته است؛ اين می شود معماری عريان. فاميل و دوست و آشنا می آيند و می نشينند و نمی‌شود هم بگويی نيايند؛ 📌زن و مرد می نشينند در سالن و خانم هم می خواهد که آشپزی كند اول به سختی چادر را نگه می دارد و بعد که دید دشوار است كم كم آن را كنار می گذارد و به نظرش می آيد که حالا يك بار هم دست آدم را ببينند كه طوری نيست 📌و این كم كم فرهنگ می شود و چادر را هم برمی دارند و دور هم می نشينند مثل خواهر و برادر، محرم و نامحرم با هم حرف می زنند. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ نیمی از ایمان... اَصمَعی (وزیر مامون) می‌گوید: روزی برای شکار به سوی بیابان روانه شدیم. من از جمع دور شدم و در بیابان گم شدم، در حالی که تشنه و گرسنه بودم. چشمم به خیمه‌ای افتاد. به سوی خیمه رفتم، دیدم زنی جوان و باحجاب در خیمه نشسته. به او سلام کردم او جواب سلامم را داد و تعارف کرد و گفت بفرمایید. بالای خیمه نشستم و آن زن هم در گوشه دیگر خیمه نشست. من خیلی تشنه بودم، به او گفتم: یک مقدار آب به من بده: دیدم رنگش تغییر کرد، رنگش زرد شد. گفت: ای مرد، من از شوهرم اجاره ندارم که به شما آب دهم (یکی از حقوقی که مرد بر زن دارد این است که بدون اجازه‌اش در مال شوهر تصرف نکند) اما مقداری شیر دارم. این شیر برای نهار خودم است و این شیر را به شما می‌دهم. شما بخورید، من نهار نمی‌خورم. شیر را آورد و من خوردم. یکی دو ساعت نشستم، دیدم یک سیاهی از دور پیدا شد. زن، آب را برداشت و رفت خارج از خیمه. پیرمردی سیاه سوار بر شتر آمد. پاها و دست و صورتش را شست و او را برداشت و آورد در بالای خیمه نشانید. پیرمرد، بداخلاقی می‌کرد و نق می‌زد، ولی زن می‌خندید و تبسم می‌کرد و با او حرف می‌زد. این مرد از بس به این زن بداخلاقی کرد من دیگر نتوانستم در خیمه بمانم و آفتاب داغ را ترجیح دادم. بلند شدم و خداحافظی کردم. مرد خیلی اعتنا نکرد، با روی ترشی جواب خداحافظی را داد، اما زن به مشایعت من آمد. وقتی آمد مرا مشایعت کند، مرا شناخت که اصمعی وزیر مامون هستم. من به او گفتم: خانم، حیف تو نیست که جمال و زیبایی و جوانی خود را به پای این پیرمرد سیاه بد‌اخلاق فنا کردی؟ آخر به چه چیز او دل خوش کردی، به جمال و جوانیش؟! ثروتش؟! تا این جملات را از من شنید، دیدم رنگش تغییر کرد. این زنی که این همه با اخلاق بود با عصبانیت به من گفت: حیف تو نیست می‌خواهی بین من و شوهرم اختلاف بیندازی. "هُنَّ لِباس لَکم وَ اَنتُم لباس لَهُنَّ» چون زن دید من خیلی جا خوردم و ناراحت شدم، خواست مرا دلداری دهد گفت: اصمعی! دنیا می‌گذرد، خواه وسط بیابان باشم، خواه در قصر. اصمعی! امروز گذشت. من که در بیابان بودم گذشت و اگر وسط قصر هم می‌بودم باز می‌گذشت. اصمعی! یک چیز نمی‌گذرد و آن آخرت است. من یک روایت از پیامبر اکرم شنیدم و می‌خواهم به آن عمل کنم. آن حضرت فرمود: "نیمی از ایمان، صبر و نیم دیگرش شکر است." اصمعی! من در بیابان به بداخلاقی و تند خویی و زشتی شوهرم صبر می‌کنم و به شکرانه جمال و جوانی و سلامتی که خدا به من عنایت فرمود، به این مرد خدمت می‌کنم که ایمانم کامل شود. 📚کتاب ازدواج‌ و پند‌های زندگی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌مدارس آن روزها... 👈 هم اکنون که کشور با بحران جمعیت مواجه است، آموزش و پرورش چه اقدام موثری در زمینه اجرای سیاست های کلی جمعیت انجام داده است؟! کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
انتخابهمسر.m4a
992.8K
✅ من شما دوتا رو، برای هم آفریدم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ انجام چرخش داخلی جنین از حالت بریچ (پا) به ‌حالت سفالیک (سر) در بخش زایمان بیمارستان فرقانی قم 👌این اقدام توسط خانم دکتر لطیفی و دکتر میرج، در یک وضعیت VBAC در بلوک زایمان بیمارستان فرقانی انجام شد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۳۵۱ من در خانواده ای بزرگ شدم که گرایش مذهبی چندانی نداشتند، به قول خودشون، هم خوشی خودشون رو داشتند و هم نماز می خوندن. من هم طبق رسم خانواده در حال بزرگ شدن بودم و با توجه به جو جامعه با سرعت بیشتری به خوشی های دنیا روی آوردم، تا اینکه خدا لطف کرد و با قرار دادن حجتهایی مسیر زندگیم عوض شد. الحمدلله حجاب رو رعایت می کردم اما به خاطر والدین چادر نمی زدم. والدینم دوست داشتن تا مراتب بالای تحصیل پیش برم و فکر کنم خواستگارانی داشتم که به همین دلیل به من نمی گفتند و اصلا به فکر ازدواج نبودم، تا اینکه با دانشگاه به اردوی جهادی رفتیم و بعد از بازگشت مسئول خانم ها به خودم زنگ زد و یک نفر رو پیشنهاد داد و این طوری والدین من برای صحبت راضی شدند، تنها معیار من دین بود و پایبندی به اون هر چند در صحبت اول، آرمانهای مذهبی من در فرد نبود، اما قبل از صحبت برای بار دوم توسل کردم به خانم فاطمه زهرا سلام الله و یک آرامش و اطمینان قلبی در من ایجاد شد و با فردی ازدواج کردم که در ظاهر و اول راه مذهبی بودند اما خیلی مذهبی که من دوست داشتم نه... اما خداوند لطف کرد و به نظرم در مذهب پیشرفت کردیم. از اول چون همه اطرافیان ژست یک فرزند و دو فرزند داشتند، مدام می گفتم من شش تا بچه می خوام، هم برای آمادگی ذهنی اطرافیان، هم برای تشویق دوستان به فرزندآوری ترم آخر دانشگاه بودم و سال دوم ازدواج، خدا خواسته باردار شدم، خودم سریع پذیرفتم، خوب شرایط مالی خیلی مساعدی نداشتیم و علی رغم توصیه اطرافیان به بیمارستان خصوصی، دنبال بیمارستان خوب دولتی بودم که آقا زاده در حالی که مادرم مسافرت بودند، خواستند به دنیا بیان و رفتم یک بیمارستان دولتی و متاسفانه به علت عدم رسیدگی به موقع مجبور شدم هر هم درد زایمان طبیعی رو تحمل کنم و هم در لحظه آخر سزارین بشم و دردهای شدید بعد از اون رو متحمل بشم. اما خداروشکر در نهایت با عنایت خدا پسرمون سالم در آغوشمون قرار گرفت. برای بچه دوم بعد از، از شیر گرفتن و یکم تقویت اقدام کردم، که الحمدلله باردار شدم و ناامید از اینکه مجبورم سزارین کنم اما در جلسه هفتگی که می رفتیم شب ولادت امام حسن علیه السلام توسل کردم، دوتا خانم داشتند درباره من که شش تا می خواستم حرف می زدن که اتفاقی شنیدم و گفتم حیف که نمیشه اولی سزارین بود، یکی از اون خانم ها گفت دکتر من طبیعی بعد از سزارین انجام میده و من حسابی خوشحال شدم و الحمدلله به لطف دکتر خوب و عالی و متدین ( خانم دکتر ترکستانی) که موارد زیادی مثل من داشتند، حتی دوقلو طبیعی هم زایمان کردند، دخترم در آغوشم قرار گرفت و واقعا بعد از زایمان طبیعی، وقتی بچه در آغوش مادر قرار میگیره یکی از زیباترین لحظات زندگی هست. مدام از تعداد بچه زیاد حرف میزدم تا اینکه اطرافیان بپذیرند به شوخی و جدی، کلا معروف شده بودم به شش تایی ها... بعد از حدود ۳ سال دوباره تصمیم گرفتیم برای فرزند سوم که الحمدلله به لطف الهی باردار شدم در ایام بارداری به خاطر کار همسرم خداروشکر از تهران به شهرستان رفتم. همه فرزندانم زود به دنیا می آمدند اما این دفعه بسیار زود درد زایمان شروع شد، قبلش با پزشک صحبت کردم که من اولی سزارین و دومی طبیعی بوده و الان هم مایل به زایمان طبیعی هستم و ایشون هم قبول کردند و می گفتند در زمان طرحشون در روستا ها خیلی از موارد بود که بعد از زایمان طبیعی متوجه می شدند که فرد قبلا سزارین بوده اما چون تو شهرستان سزارین رو خوب نمی دونستن، کتمان می کردند. خلاصه فرزند سوم من هم در تنهایی و با درد خیلی زیاد اما خداروشکر طبیعی به دنیا اومد، بلافاصله بعد از زایمان به دوستان صمیمیم اطلاع دادم اما انقدر درد این دفعه زیاد بود که پیغام دادم قصد دارم سه تای بعدی رو سزارین کنم اما چند ساعت بعد گفتم نه همون طبیعی بهتره و الآنم به فکر چهارمی هستم انشالله و چون ویارم خیلی شدید بود و الان هم دست تنهام، دنبال راه حلی هستم که بتونم انشالله از پس چهارتاشون بر بیام التماس دعا کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💥فراخوان حمایت از پویش "صیانت از حفظ حیا و حریم زن" در مراکز درمانی و بیمارستان ها ✅ برای مطالبه اجرایی شدن قانون انطباق و ایجاد شرایط مناسب برای حفظ حریم زنان در مراکز پزشکی و عدم معاینه و سونوگرافی توسط آقایان و جلوگیری از ورود کادر درمانی آقا به بخش زنان و اتاق عمل، از این پویش حمایت کنیم. 👌برای حمایت، به لینک زیر وارد شده و گزینه حمایت میکنم را انتخاب کنید. https://www.farsnews.ir/my/c/29051