eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
392 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
232 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
📜واژگان کلمات مازندرانی : 👇 ،سِلیک،زِلیک= قی چشم ، سِماع= رقص ،سِمبار= سَماوَر، این کلمه روسی هستش مثل استکان و سِمِشکه = جداگانه،جدا هِکاردِن=جدا کردن ،تقسیم کردن = سَبُک،کم،بی وزن کالِش=سیاه سرفه = میمون بِه ،غول بِه=میوه بِه جنگلی ، شِد= فاسد و خراب(شِد مِرغانه، شِت آغوز) 👇 = ساده لوح ،جاهل و بی عقل ، دیوانه ، خُل ، = گردوی درشت و بزرگ و خوشدستی  برای هدف گیری و برنده شدن در آغوزبازی بِز= بُز کوهی شَکی= آدم شکاک و وسواسی،  پُر شک  و تردید = شلخته،ضعیف ناتوان،رقیق و آبکی، کسی که در انجام کاری نسبت به بقیه ضعیف تره و عقب می افتد = باران درشت ِ تند و شدید = شلغَم غاز= کنایه از بسیار ناچیز و اند گَر= آدم شوخ طبع با مزه ، شوخی کننده  ( اُ)= شهرت ،افتخار 👇 ( اُ)= شانه یِ سر ( او)= میرود خانه= خانه یِ شوهر ، خانه بخت = خیس تَر مرطوب ،   شیر ( حیوان)، شیر ( غذای مایع خوردنی) (اُ)= شیطان ، کنایه از آدم پر سرو صدا ، پر جنب جوش ، بی توجه ، حقّه باز ، چند چهره = صحرا،مزرعه علفزار  دشت و دمن  مرتع مرد=آدم فهمیده و عاقل کسی که سرد و گرم روزگارُ چشیده گَردِش=عیددیدنی، دید و بازدید عید =مزدگیر،کارگر پیمانی =گودی و قسمت عمیق رودخانه ، غرقاب 👇 =نوعی جبرانِ همکاری و تعاون برای انجام کار مشکل که معمولا بین کشاورزان مازندران رایج بود ، مثلاً  آشنایان و همسایگان یک‌یا چند روز برای انجام کار کشاورزی و دامداری  به مزرعه قنبر میروند  بعد از اتمام کار ، قنبر هم به همراه دیگران، جهت جبران همکاری به کمک و یاریشان میپردازد.این رسم در میان روستاییان ایران " یاوری"خوانده میشود . = قِسمَت ، سهم ، سرنوشت، نصیب ، قضا و قدر ، قَبِر=قبر ، قبرِستُون=آرامستان ، قبرستان ،گورستان =کاروان سَرا ،توقف گاه کاروانیان ،کلوش=کَفش =زمینی چند سال کشت نشده ،استفاده نشده، و علف های هرز در آن روییده است ، کِتا=کوتاه = بُلند =هیزم کلفت ،کنایه از بی حس و کرختی پا 👇 =دام پرورشی، دامدار ،کوه ، کوهستان =از انواع ترانه های کوهستانی مازندران =یک بغل علف یا کاه ،از چند کَسو تشکیل شده است ، دوازده تا کَر ، یک خروار است خرمن =خرمنکوبی = یک دسته شالی یا گندم =پهلو ، جواب،  کنار ، دو طرف شکم ، دفعه و بار ، بغل آغوش( کَش یا کَشه بَیتِن   بغل گرفتن بچه ) =ادرار ، شاش ، نجاست انسان (خوردِ کِش ) ، (گَتِ کِش = مدفوع ) ماریم=نیلوفر وحشی با گلهای شیپوری سفید ، گیاه پیچک روی پرچین =نارِس ، نپخته ، نرسیده ، واحد شمارش گردو و تخم مرغ( آغوز کال ، مِرغانه کال)، لَنگ یا پای ناقص و معیوب ،کَلیز=پیمانه شیر و ماست ، کاسه چوبی ِ دسته دار 👇 له پِه=کنار اجاق هیزمی روستایی کشی=حمل کاه از خرمن به خانه یا روستا ،کیمه=کلبه و خانه کوچک که در باغ و کشتزار و علفزار صحرا  از چوب و شاخه درختان و نی و کاه درست میکنند محلّ استراحت چوپان وکشاورز و انباری موقت می باشد لَم=ساقه های رَوَنده دراز و طویل بوته کدو (هندوانه لم ،خربزه لم ،خیار لم،تمشک لم،انگور لم ) =جوی آب یا رود کوچک ،جَر = پیمانه و ظرف چوبیِ استوانه ای شکل برای وزن و تقسیم کردن گندم جو برنج انگور=نوعی گیاه دارویی =انسانهای دامدار جنگل نشیِن هزارجریب ،دامدارِ گاوچران و گاوبان یا  گَلّه دارِ گاو جنگل نشین ، گَتی=بزرگ ،رئیس، عاقل و باشعور، نیا ( گَت بِرا=برادر بزرگتر ، گت پیئِر= پدر بزرگ ) 👇 =ابزاری شبیه بیل با سر فلزیِ راست وکلفت ونوک تیز جهت کندنِ زمین های خیلی سخت و سفت =آویز یا وسیله ای آویختنی از سقف اتاق های روستایی شبیه زنبیل آویزان که از ریسمان و علف های هرز خشک درست میشود مواد غذایی را داخل آن قرار میدهند تا از رطوبت و دسترسی گربه و بچه های کوچک دور بماند. جینگا=آبخانه، جو، گهره جو=ظرف ذخیره ادرار کودک در گهواره =آب دهان و بزاقِ کِشدارِ کودک که همیشه از گوشه لبو دهانش آویزان و جاری است گوئی ،گِل گُوگی=مخلوطی از گِل مخصوص زرد رنگ با پِهِن گاو ( پوش) جهت رنگ آمیزی کردنِ ( بِندُستِن) قسمت پایین دیوار خانه های روستایی =خطی راست و مستقیم و مرز بین  قسمت رنگ آمیزی شده قهوه ای و سفید دیوار گادِر=وقت و زمان دوشیدن گاو  صبح یا غروب =طویله گاو =گوساله شیرخوار ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜 👇 🔎اشتغال قدیمی : 🔶مردان خانواده هایی که از خودشان زمینی برای کشت و زرع نداشتند و یا حرفه ای خاصی هم  بلد نبودند، به قرار می رفتند.گاهی هم  افراد خانواده پرجمعیت نون خورهای اضافی خودرا به قرار می فرستادند.  💮بعضی از  خانواده ها از سر اجبار و فقر دختر یا پسر خود را به نوکری یا کلفتی به خانه ارباب یا پولدارها می فرستادند.  ✔️بعضی از خانواده های فقیر فرزندان پسر خود را از زمان خردسالی به قرار می فرستادند. گالش ها از این بچه ها برای نگهداری گوساله هایشان استفاده می کردند. به کودکان خردسال در گاوبنه گوک پی  می گفتند.  ✖️چند نوع  قراری مرسوم بود. که بد ترین نوع آن  اشکم‌مزدی یا پوست مزدی قرار(کار کردن در قبال خورد و خوراک روزانه) بود. 📎پوستمزدی قرار یعنی فرد در قبال همه کارهای که از صبح تا غروب انجام می داد تنها سه وعده غذای بخور و نمیر دریافت می کرد. در آن سالهای سیاه نداری تازه همین  هم غنیمت بود و ارباب ها با هزار منت جوانان خانواده های فقیر را برای پوست مزدی قبول می کردند.  👇 🔸نوع دیگر قراری با اندکی دستمزد همراه بود. گاهی هم علاوه بر دریافت غذای بخور و نمیر و اندکی دستمزد، لباس کهنه های بچه های ارباب را هم دریافت می نمودند.  🔷قِراری نوعی بردگی بود و شخص قراری در واقع برده به حساب می آمد لذا باید هرنوع رنج و زحمت و تحقیری را تحمل می کرد. گاهی اتفاق می افتاد که جوان قِراری به خاطر سختکوشی و صداقتش دل ارباب را بدست می آورد و با زرنگی و چالاکی خود دختر ارباب را شیفته خود می ساخت و به این طریق داماد ارباب می شد. اما داماد قراری هیچ وقت قُرب و مَنزلت فرزندان ارباب را نداشت.  ✅ آب آوردن، شکستن هیزم، دوشیدن گاو ها، گله بانی، چوپانی، کار در مزرعه در فصل کاشت و برداشت و حتی انجام کارهای خانه  از جمله وظایف یک فرد قِراری بود. 💠 خوشبختانه قِراری از نوع اشکم مزدی یا  پوست مزدی امروزه بکلی منسوخ شده است ولی متاسفانه قراری با اندکی دستمزد گویی هنوز کم و بیش رایج است. 📜 قراری و، قراری و، قراری اَمِه لامیزه بِن نون بیغاری دِ سال سربازی هم  ونه خرشی قراری نَونه اَمجه کناری 📝شعر/ استاد محمدعلی کاظمی سنگدهی ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand ﷽ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─