📜تاریخچه #کردون #کِرد
✍قسمت اول تهيه كننده آقاي #چنگيز_سلطانزاده
✍#کردمحله نام روستایی است در بخش بندپی شرقی از شهرستان بابل ( بارفروش ، قدیمی تر مامطیر) یکی از شهرهای مهم و تاریخی استان مازندران ( ماز + اندرون – اشاره به کوه درونی همان دماوند است ) یا همان طبرستان قدیم است .
در زبان شناسی نام کردمحله ، کلمه ای مرکب است از کُرد + محل = به معنای محل کردها ( کِردون ) ، بنیان اوليه این محله (روستا) بوسیله چند نفری بوده که دارای پیشینه نژادی کرد هستند . کُردهای ساکن مناطق جنگلی البرز به کردون (kerdon) معروفند .
تبارشناسی و شجره نامه برای من (چنگیز) و دیگر دوستانم رحمت اله و همت بسیار جالب است و تلاش بنده اين بوده تا با تحقیقاتی شفاهی (میدانی) و کتابخانه ای (مدارک و اسناد) تا حد امکان ، بانیان روستایمان را ردیابی کرده تا نشان دهیم به کجای تاریخ این مرز بوم (ایران) وصل هستیم . من و دوستانم به موضوع فوق خیلی علاقمندیم . همت در جمع آوری اطلاعات به من یاری داد . پدرم (جانعلی) و نیز پدر همت (علی مدد) در تهیه و تنظیم اطلاعات میدانی فوق ، مطالب کلیدی و ارزشمندی به من ارائه نمودند بعلاوه افراد و دوستان دیگری هم در این زمینه به بنده یاری رساندند که از همه تقدیر نموده و سپاسگزارم .
مطابق تحقیقات ، اولین فردی که پا به روستای ما گذاشته ، شخصی به نام «کبلی باهو» نامی بود ،زمان تقریبی او حدود ۱۱۰۰ ه . ش است . فرزندش « کبلی نور علی» (حدود ۱۱۴۰ خورشیدی) و نوه اش «کبلی گِل علی» (حدود ۱۱۷۰ خورشیدی) بوده و همین شخص است که به همراه سه نفر دیگر «حسن کرد ، ذوالفقار کرد و امیرخان» بانیان نخستین این روستا نام گرفتند . این رویداد همزمان است با آغاز سلطنت قاجار در ایران . ( آقا محمد خان در سال ۱۱۷۴ هو. ش در تهران تاجگذاری کرد) ما از نسل فرزند گل علی کرد یعنی « کبلی بابجانی » هستیم . روایتی دیگری هست که ورود کردون به روستای ما و اطراف آن را حدود ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ ه ش میدانند که مربوط به دوره حکوت سلسله صفویان در ایران است . (در سال ۸۷۲ ه ش شاه اسماعیل صفوی در تبریز سلسله صفویان را بنیان گذارد)
📌بنابراین قبل از اینکه بنیان و تاریخچه محلمان را از جد دوم مادریم و جد سوم پدریم و نیز جد دوم رحمت اله و همت «کبلی بابجانی» پی بگیریم ، ابتدا در مقدمه ای پیرامون اقوام کرد ایرانی و چگونگی مهاجرتشان در دوره صفویه به اختصار می پردازم.
🌿 آغاز مهاجرت کردها از غرب کشور و یا پراکندگی آنان از منطقه کردستان را می توان به دوره شاه عباس یکم نزدیکتر دید . با سیاست خاص شاه عباس مبنی بر جابجایی اقوام و قبایل کُرد و به دلایل امنیتی ، جنگهای مکرر با عثمانیها که در مرزهای غربی ایران ساکن بودند ، بسیاری از اقوام کرد ، دست به مهاجرتهای اجباری و تحمیلی زدند . حرکت آنان به سمت جنگلهای البرز و سواحل دریای مازندران عمدتاً به دلیل امنیت و امکانات طبیعی آن بوده است . در بیشتر مناطق استان مازندران و بخصوص در اطراف قله دماوند هم اکنون ساکنین آن ، مخلوطی از کردان سابق هستند . نقل است که سکونت کِردون در محل فیروزجاه و #شیخ_موسی کنونی – حواشی گلوگاه بندپی پررنگتر و بارزتر است ، و از آنجاها حرکتشان برای سکونت دائمی به سمت شمالی تر تا به سمت سواحل دریا شکل می گیرد . در شمالی ترین منطقه بندپی شرقی کنونی ، روستای صورت را پایه گذاری کردند . سپس احمدکلاه را بنیان گذاشتند ، به همین دلیل روستای کرد محله حدود پنجاه سال قبل به پائین احمدکلاه معروف بوده است . حرکت مهاجرین از مناطق جنگلی که دارای امنیت بیشتری بود ، آرام آرام به سمت سواحل دریای مازندران امتداد پیدا کرد . به همین ترتیب ردپای کردون را می توان در نواحی مختلف فیروزکوه ، قائمشهر ، بهشهر ، گنبد ، تنکابن ، کردکوی و غرب مازندران کنونی ، ردیابی کرد .
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4125
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه👇👇
همانطور که اشاره شد بانیان نخستین کردمحله چهار نفر بودند؛ حسن کرد ، ذوالفقار کِرد ، امیرخان و گِل-علی کِرد. آنها روستای ما را که بصورت جنگل بوده ، آباد کرده ساکن شدند. آنان در ابتدا چوپان بودند یا همان دامداران دسته های بزرگ قبایل کرد که زندگی ایلاتیشان به یکجا نشینی تبدیل شد . با داشتن اندک دامهای خود و مهاجرت محدود ، به کار کشاورزی سنتی پرداختند . سکونت آنان در روستای کردمحله و بنیان آن مربوط به عصر سلسله زندیان یا اواخر دوره افشاریان ( ۱۱۵۰ خورشیدی یا ۱۱۷۵ خورشیدی ) است . از رویدادهای مهم زمان نوادگان گل علی کرد در این روستا که مربوط به دوره رضا شاه پهلوی است ، اینگونه بود که یکی از اربابان معروف آن زمان، شاهرخ خان با نفوذی که در منطقه داشت، فرزندان و نوادگان چهارنفر یاد شده را فاقد مالکیت زمین و غاصبان روستا معرفی کرد .
گر چه عصر مدرنیته و اواخر دوره فئودالی است و تمرکز قدرت در حکومت مرکزی تهران نهادینه شده و شکل گیری تدریجی طبقه بورژوا در ایران است ، ولی در بخشها و روستاهای ایران همچنان نظام ارباب رعیتی حاکم مطلق بود .
ارباب شاهرخ خان سه فرزند کبلی بابجانی را ( قهرمان ، سیف اله و بابخان ) احضار کرد . بنابراین من و دوستانم از نسل سه نفر احضار شده هستیم ، سعی خواهم کرد موقعیت آنان بخصوص پدرشان را پیگیری کنم . از آنجائی که در فرهنگ اجتماعی ایران نظام پدرسالاری – فرهنگ آریایی ، اصالت خون – حاکم بوده ، من ناچاراً در سلسله نسب ها یا شجره نامه ها ، سعی خواهم کرد از افراد مرد – مذکر – استفاده کرده و اصالت خون در مردان را پیگیری کنم . اما در جاهایی که الزام آور شود ، اسامی زنان هم آورده خواهد شد . ضمن اینکه شجره نامه های مختلف بصورت کامل و به شیوه نمودار ترسیم شده و توصیفات آنها در متن مرقوم گردیده است .
کبلی بابجانی دارای پنج همسر بود : « گل صنم کرد » که مادر سیف اله کرد است . " بیگم " مادر کبلی قهرمان کرد است. « گوهر پادشاه امیری » که یکی از فرزندان دختری اش بنام « انبر » به حاجی کلا مهاجرت کردند . « حیفه » مادر سه فرزند : حمزه علی ، علی آقا و رقیه بود . رقیه مادر صادق نامی بود که در کوندون آمل (کوندون وجه تسمیه کهنه آب بندان ) ساکن شد . بخشی از کردون هم اکنون در مکان مذکور ساکن هستند . اصلیت حیفه احتمالاً از آهنگرکلا بوده است . همسر پنجم کبلی بابجانی نامش در دسترس نیست ولی همان مادر لیلا است که به همسری سید ابراهیم ولوکلایی درآمد که در وصف آن خواهیم گفت .
کبلی بابجانی دو برادر داشت " رضا علی " و " روح اله " که در توضیحات بعد به آنها اشاره خواهیم کرد . او دارای نه فرزند بود ، شش دختر و سه پسر که درباره آنان به قدر اطلاعات مطلب گفته می شود .
در نمودار زیر فرزندان کبلی بابجانی و فرزندان ونوادگان دو برادرش نشان داده شده است .
* کبلی گل علی بهمراه حسن کرد ، ذوالفقار کرد و امیرخان بانیانِ نخستینِ کردمحله هستند .
كبلي بابجاني بنا به روايتي سه بار به زيارت كربلا ( عتبات و عاليات ) رفت ، لازم به ذكر است سفر زيارتی در آن زمان كه به شكل پياده يا با استفاده از اسب صورت مي گرفته ، بسیار سخت و خطرناک بوده است . تاریخ تولد و مرگ تقریبی وی بین سالهای ۱۲۱۰ تا ۱۲۸۰ هو. ش است . ( احتمالاً قبل از وقوع انقلاب مشروطیت در ایران ۱۲۸۵ خ فوت شدند ) .
📌خانه سراي كبلي بابجاني بعد از خودش به یکی از فرزندانش کبلی قهرمان رسیده ، دوران پیری قهرمان و زمان مرگش هم زمان با دوران کودکی من و حرمت اله و همت بوده است . همت دوران کودکی خود را به همراه برادر بزرگش مسعود ( معروف به کبلی برزو ) در منزل پدربزرگشان یعنی کبلی قهرمان سپری کرد و اکنون همچنان آخرین کبلی در همان خانه سرا ساکن است البته خانه و کاشانه همان نیست . همانطور که در نمودار نشان داده شده ، کبلی بابجانی دارای دو برادر به نامهای رضاعلی و روح اله بوده است . رضاعلی سه فرزند داشت دو دختر و یک پسر که نوادگان پسری او هم اکنون در روستای حاجی کلا واقع در کیلومتر 5جاده بابل- آمل سکونت دارند . روح اله دارای دو پسر بوده که همگی آنان در جدول صفحه قبل بیان گردید .
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4125
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه👇👇
#کردون #کرد
اکنون موقیعت فرزندان و نوادگان و نبیره های کبلی بابجانی را پی خواهیم گرفت كه شجره نامه آنها نيز بطور کامل ترسیم گردیده است . است . بابخان جد دوم پدریم است . قهرمان جد اول حرمت اله و همت است . سیف اله جد اول مادری بنده دارای دو همسر و ده فرزند(چهار پسر و شش دختر ) بود ، كه از میان آنان فقط شیرآقا ، گلون و ستاره ( دایی و خاله هام ) در قید حیات می باشند . مادرم « مقدسه » در نهم تیرماه ۱۳۸۵ در حالی که در تهران مهمان من بود ، بر اثر سکته دوم مغزی در بیمارستان سوم شعبان ، پس از چهار روز بستری در Icu به رحمت خدا پيوست . ( روحش شاد ) .
کبلی قهرمان دارای سه همسر و چهار فرزند ( دو پسر و دو دختر ) بوده که ، فرزند بزرگش علیمردان است که در ۲۴ آذرماه ۱۳۷۲ بر اثر بیماری سرطان کبد دار فانی را وداع گفت . علیمردان پدر حرمت اله در دوره حیات خود به عنوان یکی از بزرگان و ریش سفیدان محله دارای مقبولیت و احترامي خاص بود كه شوخ طبعی وی نيز زبانزد خاص و عام بوده است . مرگ وي شوک بزرگی بر پیکر فرزندانش بخصوص حرمت و برادر بزرگترش ، همکار و استادم حاج بهمن وارد آورد . علی مدد برادر کوچکتر کبلی علیمردان ، پدر همت می باشد که در جمع آوری اطلاعات فوق کمک فوق العاده ای به بنده نمود .
بابخان فرزند سوم بابجانی دارای دو همسر و ۷ فرزند ( ۶ پسر و یک دختر ) بوده است . از میان فرزندان بابخان هیچ کدام در قید حیات نیستند . کلیه فرزندان وی به جز اصغر به حاجی کلا مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شده بودند . بعد از تولد پدرم جانعلی که فرزند ارشد علیجان است ، خانواده او به کردمحله نقل مکان کرده و در خانه سرای اصغر ساکن شدند . کلیه فرزندان و نوادگان بابخان که هم اکنون در حاجیکلا ساکن هستند در نمودار بعدی به طور کامل نشان داده شده است . فقط فرزندان علیجان ( پدربزرگم ) در روستای کردمحله ساکن هستند . بنابراین اغلب ساکنین فعلی حاجیکلا ، نام خانوادگیشان « کُردی » است که برگرفته از کلمه « کِردون » می باشد . تنها پسر اصغر ، اسماعیل کردی هم اکنون در کتی بابل ساکن مي باشد كه نامبرده از شخصیت های معتبر و بانفوذ در شهرک مذكور محسوب می شود .
اکنون وضعیت دختران کبلی بابجانی را مورد بررسی قرار میدهیم . « بمانی » یکی از دخترانش است که شوهرششخصی به نام ملا یوسف از اهالی گردرودبار بود ایشان دو دختر داشت یکی شهربانو و دیگری صدیقه . که صدیقه همسر سادات از بزرگان و مشاوران اکبرآقا فتاحی ( یکی از اربابان منطقه ، ساکن احمدکلا ) بوده است . شهربانو مادر حسن کوچک تبار گردرودباری است كه ظاهراً مادربزرگ دکتر سروش از همکاران برجسته بنده است . « انبر » مادر «ننه مار» بوده که وی همسر میرآقاجان لطفی نیا است .
« لیلا » را به شخصی بنام سیدابراهیم اصلیتش از ولوکلا به همسری دادند . گویند که سید ابراهیم فردی پرتلاش و زحمت کش بوده ، کبلی بابجانی وی را به کردمحله آورده و در خانه سرای دایی اش (خیراله) به عنوان وارث ساکن کرده و خواهرش لیلا را به ازدواج او درآورد . حاصل ازدواج آنها دو دختر و دو پسر بود ؛ میرآقاجان ، میرموسی ، اولیا و سیدنساء . سید ابراهیم دو برادر بنامهای آقا رجبعلی و سید اسماعیل داشت که در این محل ساکن شدند . « هاجر » چند بار ازدواج کرده و سرانجام بی خانمان شده و چون خواهرش « انبر » در حاجیکلا ساکن بوده ، پیش او رفته و تا پایان عمرش در همان جا ماند . وضعیت دو دختر دیگر کبلی بابجانی ( ربابه و حیفه ) را متعاقباً بررسی خواهیم کرد .
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4125
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه👇👇
#کردون #کرد
آنچه که در نمودار ۲ آمده ، نسب نامه فرزندان و نوادگان و نبیره های پسری کبلی بابجانی است .
* همانطور که در جدول مشخص شده ، پدربزرگ پدرم بابخان کرد و پدربزرگ مادری پدرم بابخان گلاری است که راجع به دومین نفر توضیح خواهیم گفت .
بابخان گلاری از داردکاشت می باشد و در بالامرزناک ساکن بود . فرزندان وی ؛ ننه بزرگ ، مادربزرگ پدریم و خاله حرمت اله است . در نمودار سوم بابخان گلاری ، فرزندان و نوادگانش آمده است .
اکنون به پیشینه و انساب یکی دیگر از بانیان روستای کردمحله « حسن کرد » می پردازیم .
« حسن کرد » دارای دو پسر به نامهای کبلی خداداد و جان برار بوده است . علی اکبر فرزند کبلی خداداد است . او دو پسر و یک دختر داشت : حسین کرد ، حسنجان کرد و نساء .
جان برار دارای سه پسر بود ، بنامهای ؛ ابوالقاسم ، عباسعلی و محمدعلی .
حسن کرد و فرزندان و نوادگانش در نمودار شماره ۴ نشان داده شده است .
📌سومین بانی کردمحله « ذلفقار کرد » است . نام پدرش ‹‹هادی یا هادیا›› بود . او دارای دو پسر بنام های حسینقلی و علی گدا بوده كه شجره او ، فرزندان و نوادگانش در نمودار پنجم آمده است .
علت اینکه حسینقلی فرزند ذلفقار کرد كه از بانی های اوليه کردمحله است چرا معروف به گلاری می شود ،دقیقاً مشخص نیست همانگونه كه قبلاً ذكر شد گلاریها از منطقه داردکاشت هستند كه امیدوارم با بدست آمدن اطلاعات جدید این مسئله مبهم روشن شود .
نمودار ۵ نسب نامه ذلفقار کرد ، فرزندان و نوادگان او را نشان میدهد .
چهارمین بانی کردمحله « امیرخان کرد » بود . دارای دو پسر بنام های غلامرضا و حسین است . غلامرضا پدر نظرعلی ، ذبیح اله و حبیب اله است و حسین پدر جانمار است ، که همسر مسلم کردی از حاجیکلا می باشد .
نمودار شش گویای اين شجره نامه است .
📝توضيح :
شايان ذكر است به دليل کمبود اطلاعات و احتمال بروز اشتباه ،در این مطلب به یکی از خاندان های مطرح فعلی محله مان ( تقی زاده ها ) اشاره ای نکردم . از آنجائیکه این خاندان از نسل تقی معروف به « اسّا تقی » هستند كه سکونت نخستینشان در احمدکلا بوده ، فعلاً در حال جمع آوری مطالب مربوطه در اين خصوص مي باشم که انشاء اله در آینده ارائه خواهد شد .(توضیح مدیریت وبلاگ : در اینخصوص آقای ناصر تقی زاده مطالب تکمیلی را ارائه نمودند که لینک آن در پایین همین مطلب آورده شده است).
*یادآوری یک نکته : احتمال خطا در متن وجود دارد ، اگر چنانچه خواننده ای اطمینان به نقصی در متن دارد ، برای تصحیح آن با راقم همکاری نماید ، قبلاً سپاسگزار خواهم بود .
لازم به ذکر است که تاریخچه فوق ادامه دارد . ....
🖊نویسنده : #چنگیز_سلطانزاده
*****
براي ديدن قسمت دوم تاریخچه کردون تحت عنوان جغرافیای تاریخی کردمحله که توسط آقاي ناصر تقي زاده تهيه گردیده ، كليك نماييد
"تاریخچه کردون قسمت اول تهيه كننده آقاي چنگيز سلطانزاده" https://kordmahaleh.blogfa.com/post/12
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4125
+ نوشته شده در بیستم آبان ۱۳۸۸ ساعت 12:14 توسط #امیرحسین_روح_الله_زاده_کردی | نظرات
#کردون #کرد
📜تاریخچه کردون
📎قسمت دوم تهيه كننده #ناصر_تقی_زاده
🌍«جغرافياي تاريخي روستاي كردمحله»
۱- موقعيت جغرافيايي و جمعيت روستاي كردمحله:
كردمحله، دهي است از بخش بند پي شرقي شهرستان بابل در استان مازندران كه در حدود ۱۸ كيلومتري جنوب شهرستان بابل واقع شده و آخرين روستاي بند پي شرقي ميباشد. روستاي كردمحله از شمال به روستاي آهنگركلاي بزرگ و بالامرزبال، از طرف غرب به زمينهاي كشاورزي ، از طرف شرق به باغات و مزارع و سجادرود و از طرف جنوب به روستاي احمدكلا متصل است. اين روستا هم اكنون با توجه به آمار شورا و دهيار و بهداري محل در سال ۱۳۸۸ حدود ۱۸۵ خانوار و ۷۰۵ نفر جمعيت ثابت دارد كه علاوه بر اين حدود ۱۳۷ خانوار در بيرون از روستا و در شهرهاي مختلف مشغول كار و زندگياند. اگر بطور متوسط اين خانوار را (۳)نفر حساب آوريم، جمعيت كل كرد محله ۱۱۱۶ نفر خواهد بود و طريق ارتباط با شهرستان بابل از جاده شهيد صالحي ( حبيبي سابق) انجام ميگيرد.
۲- وجه تسميه كردمحله:
چنانكه از نامش پيداست، كلمهاي مركب از كرد + محل تشكيل شده كه به معناي محل كردها ميباشد. با توجه به فرهنگ لغات دهخدا، معين، آنندراج، برهان قاطع و... ميتوان چنين تعبير كرد كه كَرد: يعني راندن- دوركردن دشمن و كِرد : يعني كردار، كار و عمل، كرت: زميني را گويند كه براي كاشتن سبزي يا ميوه آماده كنند يا چيزي بكارند.
📌در جايي هم، كرَد- كرِد :شاخهاي است كه از درخت بريده باشند، آمده است و همچنين كُرد: به چوپان و گوسفند چران نيز اطلاق ميشد و اين به مناسبت شباني كردن اين طايفه است.
«« در معايب ناله كم كن كاين جزع ماند بدانگ- بره را ميبرد گرگ واشتلم ميكرد كُرد.»»
📌حمزه اصفهاني، جغرافي دان معروف ايراني (۳۶۰-۲۷۰) گويد: ايرانيان قديم ديلميان را«اكراد طبرستان » ميناميدند و اعراب را «كردان سورستان» ميخواندند.
۳- سابقه تاريخي شكل گيري روستاي كردمحله
با توجه به معاني و دريافت اطلاعات از منابع تاريخي و جغرافياي، شايد شغل بعضي از آنها چوپاني بوده است ولي دليل اين نيست كه همه آنها چوپان بودهاند. با توجه به روند زندگي تاريخي كه از مرحله شكار اوليه (غارنشيني) به دامداري ( چادرنشيني) كه براي يافتن چراگاه جديد و بهتر به مهاجرت پرداخته و سپس به كشاورزي و يكجانشيني روي آورده با تشكيل خانههاي چوبي و گلي روستاهاي اوليه را پديد آوردهاند اگر چوپاني كردن دليل كُرد بودن آنهاست چه بسا خيلي از چوپانان و چوبداران و دامداران امروزي هستند كه اصلاً همچنين نامي ندارند و حتي نشنيدهاند. با اين حال ما از دوره تاريخي مهاجرت كه به واقعيت نزديكتر است صحبت ميكنيم. در روزگاران حاكميت صفويه ، افشاريه، زنديه و تا دوره قاجار ( از حدود ۹۵۰ هـ . ش به اينطرف) ما باسياست جابجايي اقوام و قبايل كرد و لر و ترك،به دليل امنيتي و جلوگيري از اتحاد و شورش آنها و همچنيني مرزداري دست به مهاجرت اجباري و تحميلي ميزدند ( گرچه اين اواخر مهاجرتهاي اختياري از برخي قبايل مختلف سر زده براي زندگي بهتر، كه ما هجوم آنها را در مازندران بيشتر ميبينيم مثلاً در سرشماري ۱۳۷۵ حدود ۵۰۰۰۰ نفر مهاجر كه از استانهاي مختلف كشور وارد شهرستان بابل شدهاند را دارم و آمار دقيق آنها را در پايان نامه خودم براي كارشناسي ارشد تاريخ آوردم) بنابراين آنهايي كه آزادتر بودند به سمت رشته كوههاي البرز كه مأمن و پناهگاه خوبي براي مهاجرين بود را ما پررنگتر ميبينيم.
👇👇
👈بدين خاطر ما اسامي روستاهاي متعددي را در مازندران به نام هاي #كردمحله در بهشهر، #كردكلا در جويبار، #كردخيل در دهستان لاريم، #كردي_چال و #كرد_محله در كلاردشت، #كردخيل در رامسر، #كرداب درنكا، #كردآباد و #كردخيل از توابع ساري، #كردمحله در چالوس، #كردمحله در مناطق ييلاقي فيلبند و سر آخر روستاي #كردمحله كه در بخش بندپي شرقي شهرستان بابل واقع است.
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4125
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه👇👇
#کردون #کرد
✍قابل ذكر است با توجه به گفته اهالي كه بانيان روستاي #كردمحله از مناطق شمالي رشته كوههاي البرز آمدند، اينحانب را برآن داشت تا راهي آن ديار شده و با تحقيقات ميداني، مشاهده بنمايم.
بدين خاطر در تابستان ۱۳۸۸ به اتفاق يكي از دوستان راهي مناطق كوهستاني سل بن، انيردون، ون بن، شالدركاه و... كه چند كيلومتر بالاتر از منطقه كوهستان حاج #شيخ_موسي قرار داشته، رفتيم و از نزديك با اهالي به گفتگو نشسته و نكاتي را يادداشت كه شنيدن آن خالي از لطف نيست.
📌ارتفاع آن مناطق كوهستاني از سطح دريا حدود ۱۵۰۰ الي ۱۸۰۰ متر و از #كردمحله فعلي تا محل كردهاي ون بن حدود ۶۷ الي ۷۰ كيلومتر كه بجز ۱۰ كيلومتر تا گلوگاه بقيه راهها كوهستاني ميباشد.
📌در نخستين برخورد تحقيقي با حاج علي بهمن نژاد اهل تهمتن كلا و ساكن در منطقه كوهستاني سل بن و انيردون روبرو شدم كه بيان مي كرد از فرزند #ميرزا_رستم كد خداي محل و ۷۵ ساله بود. ادامه داد بله همانطور كه كردها درون بن ساكن هستند كه از نژاد كردهاي كردستان و كرمانشاه ميباشند همچنين طالشي ها در شالدركاه و ما هم از گروه تهمتن، از سيستان و بلوچستان و از نسل رستم هستيم. از ميرزا حسن تهمتن كه عمومي باباش بوده نامبرده كه منشي دفتر ناصرالدين شاه بوده است.
📌بعد از آن راهي ون بن شده كه بالاتر از منطقه سل بن و انيردون واقع بود بعد از دو ساعت و نيم پياده روي در سربالايي به #ون_بن رسيديم كه متاسفانه اكثر اهالي چون چوبدار بودند به صحرا رفته و ما توانستيم فقط با سه نفر از اهالي كه در نزديكي محل به چراي دام هايشان مشغول بودند به صحبت بنشينيم.
🔎آقايان مهربان كردفيروزجايي ۵۰ ساله و پدرش موسي فرزند علي گل كرد ۸۰ ساله شغل چوبدار كه حدود ۱۰۰ راس گاو نر و ماده و گوساله داشتند و به اتفاق جمعلي كرد عباسي ۷۵ ساله ، كه هر سه اينها مدعي بودند، كردهاي اين منطقه از كردستان يا از كرمانشاه آمدهاند. ( نكته قابل توجه اينكه ساكن ون بن به دو گروه كرد عباسي و كردفيروزجائي معروفند)
۴-شرحی بر خاندان هاي معروف كردمحله:
🌿خاندان هاي معروف كردمحله بنام تقي زاده، باباجانزاده، سلطان زاده، روح الله زاده و برارزاده و.. می باشند که با توجه به اینکه قبلاً تحقيقاتي در مورد برخي از آنها توسط دوستان صورت گرفته که در مطالب قبلی در ۲۰ آبان ۸۸ در همین وبلاگ نیز ارایه شد ، اينجانب نیز وظیفه شناسايي خاندان معروف تقي زاده را بر عهده گرفتم كه با توجه به بررسيهاي بعمل آمده و به نتايج دلخواه رسيده، نسب نامه اي را تدوين تا اين خاندان قابل شناسايي و اقوام از همديگر غافل نباشند.
👈اولين فرد از خاندان تقي زاده بنام استاد اسحاق كه با خانوادهاش از استان سمنان (حدود تقريبي ۱۱۲۸ هجري شمسي) به مازندران آمده و در روستاي آهنگر كلاي بزرگ شهرستان بابل ساكن و به كار آهنگري مشغول شد (با توجه به سابقه تاريخي هر روستا، معمولاً صنعتگران (آهنگران) در كنار يا وسط محل ساكن ميشدند تا وسايل و ادوات مورد نياز كشاورزان و دامداران را برآورده سازند) در اواخر عمر استاد اسحاق، يكي از فرزندانش بنام استاد تقي ( به سال تقريبي ۱۱۷۸ هـ .ش ) براي تامين وسايل مورد نياز كشاورزان كردمحله به اين روستا آمده و در خانه سراي فعلي حاج رضاعلي برارنياء ساكن شد استاد تقي سه فرزند داشته بنام هاي شعبان، غلامعلي و استاد غلامحسين از ميان فرزندان استاد تقي، شعبان معروف به شعبان عمو به احمد كلا رفته و در آنجا ساكن شد. او تنها يك پسر داشته بنام محمدجان تقي زاده كه فرزندانش هم اكنون در احمد كلاي بندپي شرقي ساكن ميباشند غلامعلي فرزند ديگر استاد تقي، شغل پدران را ادامه نداده و به دنبال كشت و كار از اين روستا به آن روستا ميرفت تا سرانجام در #اجباركلا يا #نوشيروانكلا مرحوم و در همان جا مدفون است.
👈از غلامعلي دو دختر باقي مانده كه يكي رقيه بوده با حسن نامي در حاجي كلا ازدواج كرده است دختر ديگرش بنام محَرم بود كه به همسري سيدسليم مرتضوي ساكن گتاب [#گتو] درآمده قابل ذكر است كه از ثمره ازدواج محرم هم دو دختر بوده كه يكي بنام سيدننه در كرد محله به همسري عباس علي كرد
( خاندان برارنياء) درآمد و ديگري كه نامش سيدليلا بود، همسر اسماعيل اسماعيلي در گتاب شد.
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4125
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه👇👇
#کردون #کرد
✍استاد غلامحسين (۱۲۲۸ هـ . ش ) فرزند ديگر استاد تقي ميباشد كه همه تقي زادههاي كرد محله از نسل ايشان هستند. از استاد غلامحسين دو پسر و يك دختر باقي مانده است دخترش بنام مِثِل كه همسر ابوالقاسم برارزاده از نوادگان حسن كرد و مادر مالك و صنمبر و شيرافكن و معصومه و حاج گنجعلي ميباشد.
📌از فرزندان پسر استاد غلامحسين، يكي رمضانعلي بود كه داراي 6 فرزند بوده ولي متاسفانه سه فرزند او بنامهاي نورعلي درجواني و ميرزا علي و عليرضا در كودكي از دنيا رفتند و تنها حاج علي تقي زاده به همراه دو خواهرش صغري و فاطمه باقي ماندند.
📌از ديگر فرزندان غلامحسين، مختار تقي زاده (۱۲۸۷ هـ . ش) بود كه علاوه بر شاگردي باباش به مكتب خانه رفته و خيلي زود با سواد شد و از آن پس مختار كه پدرم باشد ( نگارنده) كارآهنگري را رها كرده به شغل كشاورزي و سپس مكتب خانه داير كرده و توانسته صدها نفر را قرآن خوان و با سواد تحويل جامعه دهد. از حاصل ازدواج او با سرور مرد علي دخت حدود ده فرزند بوده كه سه فرزند دخترش بنامهاي طاووس ، جده و پروانه از دنيا رفتند و تنها يك دختر بنام فرزانه باقي مانده كه در روستاي آمل به همسري هدايت براري (پسرخاله) درآمد و شش فرزند پسر مختار تقي زاده به نامهاي حاج مردادعلي، حاج يارعلي، حاج غلامحسين و مشهدي خانعلي و حاج كاظم و حاج ناصر ميباشند ( همه اين خانواده را بصورت نمودار نشان خواهم داد.)
📌قابل توجه است كه پدرم ( مختار تقي زاده) خدايش رحمت كند، نوحه خوان و مرثيه سراي محل و همجوار بود و براي كاروانهاي عازم مشهد و كربلا، هم موقع رفت و برگشت چاووشي ميخواند. علاوه بر اين تنها با سواد ماهر از لحاظ نوشتاري بود كه اكثر شكايات و دادخواستها را تنظيم ميكرد. و جالب است كه شبها در عادت شب نشيني اهالي محل، كتابهاي امير حمزه ، ملك ارسلان رومي و ملك جمشيد و.. توسط پدرم خوانده ميشد و در پايان شب نشيني، اسامي آقايان و حتي شب چره ( دِسِر) معمول آنزمان را در گوشه صفحهاي قيد ميكرد. اينجانب (ناصر) همه آنها را مشاهده كردم . كتابها به ترتيب خوانده ميشد تا اينكه راديو باب شد كه پدرم اولين راديوي ترانزستيوري آلماني بنام MEDYTOR را با 600 تومان ( حدود ۵۰ سال پيش ) كه همه از سكههاي ده شاهي بودند خريداري كرد. از اين به بعد در شب نشينيها به راديو گوش ميكردند.
📌ناگفته نماند كه از فرزندان استاد اسحاق كه در ميراب محله آهنگر كلا ساكن بودند بنام استاد گدآقا معروف به ( اِسّاقا) و بعد از او فرزندش استاد علي اكبر بود كه در همان محله، آهنگري ميكرد و اينجانب به خانه پسرش حاج غلامعلي كه ۸۰ سال سن داشت رفته و با استقبال گرم مواجه شدم. بعد از آن مغازه استاد علي اكبر را هم مشاهده نمودم. استاد علي اكبر فرزنداني داشته به نامهاي غلامعلي، بشير، نامدار و ملك ابراهيم كه به نام فاميلي آهنكوب معروفند از اين فرزندان تنها غلامعلي زنده بود كه ديدار داشتهام. همچنين با فرزندان بشير، بنام محمدآقا ( ۷۰ ساله) و حسن آقا، ملاقات داشته و مطالب مفيدي را از محمدآقا دريافت نمودم كه حرفهاي حاج علي تقي زاده را تاييد مي كرد. بنا به گفته حاج علي كه از شعبان عمو شنيده ، بعد از آمدن استاد تقي به كردمحله، از كل ميراث پدري يك درخت ليمو رسيده بود كه تا پدر حاج علي ( مرحوم رمضانعلي) زنده بود از محصول آن درخت ليمو استفاده ميكردند.
🔎پایان
********
📜تاریخچه کردون قسمت دوم تهيه كننده آقاي ناصر تقی زاده
https://kordmahaleh.blogfa.com/post/20
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4125
+ نوشته شده در یازدهم بهمن ۱۳۸۸ ساعت 15:30 توسط امیرحسین روح الله زاده کردی | نظرات
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#کردون#کرد
🌍معرفی روستای #کردمحله بابل
📌روستای کردمحله جزو بخش بندپی شرقی بوده که در فاصله ۲۰ کیلومتری جنوب شهرستان بابل واقع در استان مازندران قرار دارد.
📌این روستای ۱۷۵ خانواری با جمعیت حدود ۷۵۰ نفر از شمال به روستاهای آهنگرکلابزرگ و بالامرزبال و از جنوب به احمدکلا بندپی و از شرق به سجادرود [#سجرو] و بالامرزناک و از غرب به روستاهای اطاقسرا و صورت منتهی میگردد.
📌کردمحله دارای یک مدرسه ابتدایی و یک خانه بهداشت و یک باب حمام عمومی است که در پائین محله در کنار جاده اصلی قرار دارد. دو تکیه بنام های پائین تکیه و بالاتکیه (در کنار کچیک ساقنفار) و همین طور دو مسجد که معروف به مساجد حاج حسین علیزاده و حاج فتحعلی سلطان زاده می باشد نیز در محله قرار دارد. نهر نه چندان زیبایی هم در وسط محله عبور می کند.
درضلع شمال غربی محله ، روستای بالامرزبال که کاملا به کردمحله وصل است و ارتباط بسیار تنگاتنگی بین دو محله وجود دارد بطوری که در محله اکثر اوقات در کنار هم خطاب می شود.
🌍مکان ها و مناطق قدیمی مصطلح محله :
روآر - کچیک ساقنفار - جدید تکیه پیش - اغوزرجی - مسجد حاج حسین - مسجد حاج فتحعلی - رزی پر - اسپه اتر - میون ویشه - دنگ چالک - چاکه - باغ صمدخان!! - چفت سر - پا - .....
+ نوشته شده در نهم فروردین ۱۳۸۸ ساعت 14:59 توسط #امیرحسین_روح_الله_زاده_کردی | نظرات
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4125
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#شعر
🏴دراین دنیای فانی نیک زیستن هنراست🖤
🏴خلق وخو و سیرت نیکو داشتن هنراست🖤
🏴محبت را پیشه خود در زندگانی ساختن🖤
🏴دل به دست آوردن و دل دادن هنر است🖤
🏴چوحاج رضا مردی رئوف و مهربان🖤
🏴صرف فعل مهرودوست داشتن هنر است🖤
🏴او رضا بودو راضی به خواست پروردگار🖤
🏴مردمان را از کار خود راضی کردن هنراست🖤
🏴او باصبوری، عشق و عاشقی را معنی کرد🖤
🏴معنی عشق خدمت به مردم را دانستن هنراست🖤
🏴عمری را در راه ترویج فرهنگ و دین🖤
🏴شاگردان را دین و فرهنگ آموختن هنراست🖤
🏴دائم المسجد بود وخادم آل رسول (ص)🖤
🏴خادم اولاد زهرا و دراین راه ماندن هنراست🖤
🏴مهرحیدردر دلش شعله میکشیدتابه عرش🖤
🏴عرش راتسخیراین ارادت ساختن هنراست🖤
🏴خواندن شعر محتشم در عاشورا آقام حسین(ع)🖤
🏴با دلی پر ز غم،به چشم اشک ریختن هنر است🖤
🏴مدینه،جوار قبر پیغمبر روضه خواندی باشجاعت🖤
🏴درمیان وهّابیون ضدشیعه روضه خواندن هنراست🖤
🏴با تن بیمار،از برای کار مسجد روزو شب🖤
🏴این همه تلاش و کوشش ، باسر دویدن هنراست🖤
🏴آخرش درد و بیماری زمین گیرت کرد🖤
🏴تحمل بر درد و رنج جسمانی ،صبرکردن هنراست🖤
🏴عاقبت روز موعودآمدو نوبت دیدار یار🖤
🏴با دلی روشن به دیدار خالق ،شتافتن هنراست🖤
🏴علی جان شمه ای بود ازهزارصفات نیکوپدر🖤
🏴این صفات نیکورا تا همیشه پاس داشتن هنراست🖤
🏴سیدمازنی تو که رفیقش بوده ای این همه سال🖤
🏴چو او باش که مانند او خوب ماندن هنر است🖤
این چند بیت دروصف دوست عزیزم دبیر فرهیخته مرحوم حاج رضا خیری سروده شده امیدوارم روحش با ائمه اطهار ع محشور گردد.
🖊#سیدقاسم_صیادمنش (سیدمازنی)
۱۴۰۳/۱۱/۲۹
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4127
@edmolavand
#آگاهی_بخشی
#کتاب
#تاریخ #سادات #مرعشی
#بندپی #بطیار #لدار #لپور
📜تاریخ خاندان مرعشی
۲۰۹
فدای تو بادا سر و جان ما
همین است تا هست پیمان ما
{{چون اعتقاد آن سيد پاك طينت نيك محضر ظاهر و باهر گردید، میر علی خان حسن عقیدت و خلوص طويت او را تيمناً به فال نيك حمل نموده ، به طلب میرحسین پازواری که از اجله سادات قدیم و اکابر اسپهبدان مازندران بودند چنانچه در تاریخ حضرت میر ظهیر نور مرقده مزبور است، کس فرستاده مومی الیه نیز به خدمت شتافته محرم اسرار گشته، بغایت شادکام گردید و در تعجیل آن عمل عاقبت محمود مبالغه به ظهور رسانید.
همچنین #علاء_الدین_بطیار از #اکابر_بندپی که از معتبران اعیان شرقی بود و #بیجن_رئيس_لپوری که احوال او مکرر مرقوم قلم خجسته رقم گردید و ساير احباء و يك جهتان معتمد را طلب داشته، تهیه سفر گرفته در اسعد ساعات عازم گشتند.
📌اما علاء الدین #بطیار در باب عیال و اطفال متعهد گردید که حراست ایشان نموده، اگر میرزاخان ارادۀ گرفتن ایشان نماید، ایشان را از #مشهد_گنج_افروز به #بندپی و از آنجا به #لپور نقل نماید که دست تعرض احدی بدیشان و اموال ایشان نرسد و بیجن رئيس متعهد شد که ایشان را از لپور به بالای #فیروزکوه رساند تا دست تعرض والی #مازندران از ایشان کوتاه باشد و بعد از این مراتب این هر دو نفر خود را در قزوین به ایشان رسانند.
اما ایشان به قول خود عمل نموده بعد از آن مراتب [۹۲ ب] روانه قزوین شدند در آنجا به شرف ملاقات مشرف گشتند و به مراتب ارجمند سرافراز گشتند.
📚منبع:
تاریخ خاندان مرعشی مازندران، به تصحیح دکتر منوچهر ستوده، چاپ دوم، موسسه اطلاعات، ۱۳۵۶، ص ۲۰۹
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4129
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─