eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
عمه کجایی که میخوام بابامو میخوام بهش بگم همه دردهامو بگم چطور منو زدن نامردها نشون بدم قامت چون زهرامو منو آتیش بین موهام منو زخم روی بازوهام میبینی دست به دیوارم من چون نداره رمق زانوهام ویرونه شده جای دختر دردونه ویرونه واسه دخترت مثل زندونه من الذی ایتمنی بابا حسین خبر داری خیلی برات بی تابم بابا جونم کل خرابه اومدی مهتابم منی که جام بوده فقط آغوشت چند شبه که روی زمین میخوابم منمو اغشک وآه و ناله صورتم پرشده از آلاله تن من گوشه ی ویرونه است و تن تو گوشه ی گوداله دلتنگ دخترت با غصه ها میجنگه دلتنگه بالش زیر سرت از سنگه من الذی ایتمنی بابا حسین با اینکه از نبودنت دلگیرم با اینکه تنهایی شده تقدیرم خوش اومدی کنج خرابه بابا دارم کنار سر تو میمیرم لبهای خونیت رو میبوسم شده لبخند تو افسوسم تا چشمامو رو هم میذارم دوباره زجر میشه کابوسم غم داره منم و یه روسری پاره غم داره منم و حسرت یک گوشواره من الذی ایتمنی بابا حسین
سبک واحد کاربردی امام حسین علیه السلام کربلا... کربلا... اللهم ارزقنا.... برای صحن کربلا.. داره دلم پر میزنه برای دیدن حرم.. این در و اون در میزنه بهشت من این حرمه حریمِ اربابِ کرم چند دفعه قسمتم شده ایشالا که بازم برم کربلا... کربلا... اللهم ارزقنا.... چقد قشنگ و دلرباس.. ضریحِ شش گوشِ آقا دخیل این ضریح میشه مریضی که میخواد دوا گنبد زیبای حرم دلامون و جلا میده تو حرمِ امام حسین رزق مارو خدا میده کربلا... کربلا... اللهم ارزقنا.... سینه زنای کربلا کرببلارو می‌بینَن تموم دنیا عاشقه زیارتِ اربعینَن.. وعده‌ی ما تو کربلاس.. این اربعین با شور و شین به سینه و سر می‌زنیم با ذکر یا حسین حسین کربلا... کربلا... اللهم ارزقنا....
نوحه اربعین غریب کربلا حسین جان ، قتیل اشقیا حسین جان بو آلتی گوشه قبروه ، باجون اولا فدا حسین جان غریب کربلا حسین جان شهید نینوا حسین جان بو قانلی کوینگون گتدیم سرم مزارون اوسته قالسون مشامین هر گئجه گوندوز آنام زهرانین عطرین آلسون گرک داغ فراقینده بلالی زینبون قوجالسون نه مدتدور اولوب زینب ، بو درده مبتلا حسین جان غریب کربلا حسین جان شهید نینوا حسین جان منی دور پیشواز ایله باشیم عجب بلایه دوشدی حرم اهلی اینان قارداش بو یولدا چوخ جفایه دوشدی یولوم شکر اولسون اللهه دوباره کربلایه دوشدی دییم دردیم ابوالفضله ، الینده وار دوا حسین جان غریب کربلا حسین جان شهید نینوا حسین جان ایاقه دورماسون دورما که جسموون یاراسی چوخدی باغشلا زینبی قارداش الینده بیر دواسی یوخدی اقلاً بیر سلامیم آل سینمده دیل یاراسی اوخدی اوخون دردین بیلرسن سن ، بلایه آشنا حسین جان غریب کربلا حسین جان شهید نینوا حسین جان علی اکبر ، علی اصغر سنیله یار و همدم اولدی آدامسیزلار ، اوغولسوزلار منه شریک ماتم اولدی خجالت گلمیشم عفو ایت رقیّه جمعدن کم اولدی ئولنده وای بابا ذکرین ، ائدردی چوخ نوا حسین جان غریب کربلا حسین جان شهید نینوا حسین جان گلوب لیلا دل افکار و دیلینده اکبر آدی ازبر سریه قاسمه آغلار ربابین اولدی دردی اصغر سولان گوللر ابوالفضلی هرایه لحظه لحظه سسلر اولوب دیللرده ذکر آدی، وئرور دیله صفا حسین جان غریب کربلا حسین جان شهید نینوا حسین جان امیدیم سن ، پناهیم سن بو کربلای قبله گاهیم ئولوبدی یدّی قارداشیم چخوبدی عرشه سوز آهیم ایوالفضلیم ئولن گوندن گئدوبدور الدن عزّ و جاهیم علمداره سوزوم واردی ، گرک تاپام رجا حسین جان غریب کربلا حسین جان شهید نینوا حسین جان (ابوالفضل عباسی معروفان )
03- zamineh.mp3
6.67M
🏴سبک زمینه یا شور شهادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام و روضه ی کربلا 🏴بند اول کارم شده چهل سال/دعا و گریه زاری دعا شده بهونه/مگه خبر نداری؟! یه نیمه روزی کشتن/تو کربلا بابامو همه برادرامو/عموی باوفامو سراشونو بریدن و_رو نیزه ها کشیدن و با نعل تازه ای خدا_روی اونا دویدن و دیدم که میبرید سر و دیدم زجه ی مادر و دیدم هجوم لشکر و خنجر به حنجر       بابا رسیده بود سر روی دامنه   قامت خمیده بود (مظلوم ابالشهید) 🏴بند دوم کارم شده چهل سال/گریه برای شیرخوار به این بهونه لعنت/به حرمله هزار بار دیدم که اون دو ملعون/بهم اشاره کردن سه شعبه چاره کردن/گلوشو پاره کردن شاهد قبر کوچیکی_تو کربلا منم منم شاهد راس کوچیکی_رو نیزه ها منم منم دیدم که میکشم عذاب دیدم که دارم اضطراب دیدم شکایت رباب گهواره خالی و    نجوای لای او در بین ازدحام    مُردم برای او (مظلوم اخالشهید) 🏴بند سوم کارم شده چهل سال/گریه واسه اسارت یادم نمیره بزمه/حرامی و جسارت کوچه به کوچه رفتم/محله ی یهودی از اونجا یادگاری/دارم فقط کبودی چشای بی حیا بود و_خنده ی شامیا بود و سر بابامو میدیدم_که زیر دست و پا بود و دیدم که میکشم عذاب دیدم سر به خون خضاب دیدم بزم می و شراب میزد به لعل گل     با چوب خیزران لعلی که بوسه زد    جدم نبی بر آن (مظلوم ابالشهید) 🎤با نوای زیبای کربلایی رضا غیاثی من بکی او ابکی فله الجنه ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
2. آن که نامش.mp3
5.07M
( سلام الله علیها ) ( یا زینب کبری ای دختر زهرا ... ) تکرار آن که نامش کرده عالَم را مسخر زینب است آن که وصفش می‌رباید هوش از سر زینب است گر علی بن ابوطالب بوَد معیار صبر آن که صبرش با علی باشد برابر ، زینب است گر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود خونِ پیشانی مدال افتخار زینب است ( علیه السلام ) یه یاحسین بگو دلت صفا بگیره هر نفَست هوایِ کربلا بگیره به شوقِ این وصل و طلب آروم ندارم روز وشب ( یا اباعبدالله ... ) تکرار حسین ، دلِ عاشقاشو نشونه کرده با یک نظر ، عاَلمی رو دیوونه کرده معرفتش اگه باشه امیدمون هست محبتش یه روزی دستِ ما بگیره ( یا اباعبدالله ... ) تکرا من بکی او ابکی فله الجنه ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
زمزمه یا واحد خیلی سنگین از حسین رئوفی غربتو تنهائیامو می بینی بی کسیامو چی بگم میدونی آقا همه دلواپسیامو به داد دل من اگر نرسی اون شبو چه کنم شبی که دگر وا نمیشه کنم این لبو چه کنم بگیرن از این نوکرت اگر این منصبو چه کنم خودت ارباب (منو دریاب 2) دوباره شرمنده ام کن با بدی هام بنده ام کن مثل خوبان ره عشق بکُش و باز زنده ام کن نزار که میان منو شهدا فاصله بمونه نزار که جدا عاشق تو از این قافله بمونه نزار دیگه از دست من توی قلبت گله بمونه خودت ارباب (منو دریاب 2) کانال اشعار
. روضه ای علیه السلام 🏴بند اول یعقوب کرب و بلا به دردشه اشک دوا روز و شبش میگذره با ضجه و ناله و دعا تو سجده گریه میکنه قیامشه قیام آه یادش میاد دم غروب غروب تلخ قتلگاه آه... دیده سر بابارو از بدن جدا آه... دیده که میبَرن سرو رو نیزه ها آه... دیده تن بابارو زیر دست و پا آه... دیده یه مُشت حرومی رو تو خیمه ها آه... آه و واویلتا واویلتا حسین 🏴بند دوم مصیبتا یادش میاد ازش با گریه رد میشه داغی که دیده توی شام زخمیه که خوب نمیشه شام و مصائبش همه آقارو کرد یه روزه پیر توی محله ی یهود آقا شد از زندگی سیر آه... دیده یه عده پستو که میرقصیدن آه... دیده یهودیارو که میخندیدن آه... دیده که دنیا شده رو سرش خراب آه... دیده چشای هرزه و بزم شراب آه... آه و واویلتا واویلتا حسین ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. یا روضه ای به بهانه ایام شهادت مظلومانه امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول قریب به چهل سال گریه شده کار من داره میسوزه دائم سینه ی تب دار من قریب به چهل سال که میکِشم از دل آه خودم دیدم بابامو تو گودیِ قتلگاه که شمر نانجیب رنگش پریده بود و خنجرش روی حنجر رسیده بود بابام،با تن مجروح رو خاک،دست و پا میزد نامرد،خنجرش کُند بود به سر،ضربه ها میزد آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند دوم قریب به چهل سال نخوردم آب خنک من دیدم از تشنگی لبی که خورده ترک قریب به چهل سال هر روزو بی قرارم حال خوشی ندارم به یاد شیرخوارم تیر سه شعبه رفت تو چله ی کمون دیدم سر علی به پوسته آویزون دیدم،پسرو جون داد روی،دستای پدر دیدم،بابامو حیرون دیدم،اصغرو بی سر آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند سوم قریب به چهل سال هر روزو آه کشیدم خودم تو کوفه بودم زخم زبون شنیدم با اینکه چهل سال گذشته از اون ایام هر کی به جای من بود اونم میگفت:《الشام》 ماهارو بُردن از بازار برده ها میخندیدن به ما پیشه یهودیا گفتن،خارجی هستیم خواستن،بفروشن مارو اونجا،زیر دست و پا دیدم،سر بابارو آه،الشام الشام الشام ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴زمینه تاسوعا و عاشورای علیه السلام و علیه السلام 《برات اربعین ان شاءالله》 🏴بند اول به حول و قوه ی الهی  این اربعین تو کربلاتیم زائر شیش گوشه تیم آقا منتظر برگ براتیم خدا بخواد با رفقامون میایم تا کربلات آقاجون پای برهنه زیر آفتاب رد میشیم از خار بیابون اون حرمت کشته منو/آقا غمت کشته منو تو ضریحا اون ضریحه/محترمت کشته منو تو سرم شوره_دلا پر نوره_میدونم امسال_ کربلام جوره دلم آتیشه_نگو نمیشه_میدونم امسال_نوبتم میشه 《مددی مولا۳ ابی عبدالله》 🏴بند دوم ایشالله بنویسن برامون علقمه با دو چشم گریون بریم تا بین الحرمین و برا ابالفضل ما بدیم جون بشیم مسافر پر احساس بریزیم از دیده ها الماس با هروله بریم کناره مرقد نورانیه عباس دخیل اون حرم بشیم/با بی بی هم قدم بشیم مسته یه جرعه از میِ/صاحب این علم بشیم میشیم آماده_بزنیم باده_میریم امسالم_پای پیاده دلم آتیشه_نگو نمیشه_میدونم امسال_نوبتم میشه 《مددی عباس۳ یاابوفاضل‌》 🏴بند سوم هر کی که کربلاتو دیده از تمومه دنیا بریده میگن شبای جمعه آقا زائرته یه قد خمیده دلش برا تو بی شکیبه میگه حسین من غریبه میره تا قتلگاه و میگه حسین من شیب الخضیبه تشنه بریده شد سرش/رو خاک صحرا پیکرش الهی مادر بمیره/شکستن اون بال و پرش دلش آشوبه_تو چهارچوبه_تله زینب به_سینه میکوبه به همین منوال_میره تو گودال_میکشه آه و_ هی میره از حال 《یاحسین‌ مظلوم۳ غریب مادر》 ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. سلام الله علیه به نفس حاج امیر ●•┄༻↷◈↶༺┄•● جابر بن یزید جوفی میگه: امام باقر اومد بدن زین العابدین رو غسل بده یه پرده ای، پارچه ای کشید، پشت اون پرده بدن باباش رو شست ،دیدیم یهویی ناله امام باقر بلند شد ،شروع کرد بلند بلند گریه کردن، من از آقا پرسیدم‌ چی شد یهویی داد زدید و بلند بلند گریه کردید؟ فرمود:جابر دیدم هنوز اثر غل و زنجیر به گردن ودست و پای بابام مونده. وقتی من خوندم ‌یاد یه چیزی افتادم ،یه روزی دیدن علی سرگذاشته به دیوار شروع کرد بلند بلند گریه کردن .اسماء اومد جلو، آقا تا الان میگفتین همه آروم‌ گریه کنن، چی شد خودتون دادتون بلند شد؟ فرمود: اسماء دست از دلم بردار دیدم دور بازوی زهرا ورم‌کرده...* گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد *یهودی بود، دیدن داره شهادتین میگه :" أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّهِ، أَشْهَدُ أَنَّ عَلیَّاً وَلّی الله" گفتن چی شد تو داری شهادتین میگی؟ گفت: به خدای احد و واحد من خودم دیدم با یه دست این آقا دَرِ قلعه خیبر رو کند، حالا موندم دستاش رو بستن ،جلو چشمش دارن زنش رو‌ میزنن... کربلا یه نانجیبی گفت: اگه میخواهید بدونید هنوز حسین زنده است سمت خیمه زن و بچه اش حمله کنید،یه وقت دیدن تن بی رمق رو رویِ زمین کشید به یه نیزه شکسته تکیه داد، فرمود: تا من زنده ام مرد باشید طرف زن و بچه ام نرید .شمر با همه ی بی شرمی و نامردیش، سرش رو پایین انداخت برگشت،اما مدینه به اون دومی هرچی گفتن توی این خونه، زنه،فاطمه تازه بابا ازدست داده ،فاطمه داغ داره، فاطمه بار شیشه داره... نانجیب برگرد، گفت: هرکی میخواد تو ‌خونه باشه، هم خونه رو‌ می سوزونم، هم هرکی تو اون خونه باشه میسوزونم ... کاش فقط خونه رو‌می سوزوند،برا معاویه نامه نوشت،معاویه وقتی در رو آتیش زدم ، صدای نفسای دختر پیغمبر رو از پشت در شنیدم، یه لحظه دلم خواست رحم بیاد، یادم اومد شمشیر زدنای علی رو، هرچی کینه از علی داشتم تو دلم جمع کردم ،آنچنان با کف پا لگد به در زدم ... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•چهل سال هرشب روضه... و توسل به راوی دشتِ کربلا سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چهل سال هرشب روضه گردان تو بودم با عمه ها، پاره گریبان تو بودم چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود نعلین پا کردم بیابان یادم آمد رفتن روی خار مغیلان یادم آمد چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد داغ حصیری بر دل من شعله ور شد هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم رفتم به تشییع جوانها گریه کردم با خنده های ساربانها گریه کردم عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم انگشتر از دستم درامد روضه خواندم بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد بازاریان بد زبانش اذیتم کرد هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد شرمندگی از خواهرانم سهم من شد حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است در ظرف آبم روضه ی جام شراب است ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
ramezani-moharram99-sh11_2.mp3
3.06M
|⇦•چهل سال هرشب روضه... توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی
939.9K
ولیِّ چارمین حامیِّ مسلمین کُشته ی زهر کین سیدالسّاجدین آه و واویلتا ......... گشته غرق عزا همه ی عالمین در عزای علی (سجاد) نور قلب حسین آه و واویلتا ....... راوی روضه ی آن غروب غمین در میان بستر روضه خواند چنین آه و واویلتا ....... من بدیدم به نِی سر های غرق خون سرِ شیر خواره تا سرِ پیر و جوون آه و واویلتا ...... مُردَم آندم دیدم سر طفل رباب بسته بودند روی نیزه با یک طناب آه و واویلتا ....... کرده ام اشک خود از روی دیده پاک بی کفن نمودم پدرم زیرِ خاک آه و واویلتا ....... آه و صدها فغان از غم اسارت شد به عمه زینب بی امان جسارت آه و واویلتا ....... مانده در گوش من طعنه ها و دشنام روضه هایم شده الشّام الشّام الشّام آه و واویلتا ....... امان از شام و از کوچه های یهود دختران علی (ع ) چهره های کبود آه و واویلتا ....... بعد چهل سال هنوز میده من رو عذاب دسته بسته بردن ما رو بزم شراب آه و واویلتا ...... زهر جفا گرفت اگر از من جانم ولی کشته ی آن چوب خیزرانم آه و واویلتا 💠💠💠💠💠💠 به قلم : .
. (ع) 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ چهل ساله، کرببلا باهامه همش ظهر،بلا جلو چشامه چهل ساله، تا چشمامو میبندم میبینم که ، رو نی سرِ بابامه ..... وای... زنده بابامو سربریدن وای... غنچه ی نشکفته رو چیدن وای... خودم دیدم به وقت غارت وای ... معجر و از سرها کشیدن ........ خیمه ها رو سوزوندن دل ما رو شکوندن ما رو به زور زنجیر تو صحرا میکشوندن منم سیدالبکا ، راوی کرببلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ دل من رو،اون لحظه میسوزنه زدن پیشم ،عمه مو تازیونه توی بازار،عمه مو دوره کردن چه حرفایی،گفتن بهش بمونه .... وای... کردن اهانت توی انظار وای... خیلی دادن عمه مو آزار وای... چشمای بابام علی روشن وای... زینبو جشن و کوچه بازار ..... برای من عذابه خاطرات خرابه چهل ساله دلم از غصه و غم کبابه منم سیدالبکا ، راوی کرببلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ چهل ساله اشکای من روونه پیش چشمام،لبای غرق خونه شبا خواب مجلس می میبینم همه دردم یه چوب خیزرونه .... وای... میزد با خیزرون پیاپی وای... خون لب بابام روی نی وای... ما کجا و بزم حرامی وای... ناموس ما و مجلس می .... زجر و بلا کشیدم پیر شدمو خمیدم خواب میبینم شبا که تو مجلس یزیدم منم سیدالبکا ، راوی کرببلا 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀❀✾••┈┈• 👇
. علیه السلام کربلایی [بند اول] بازار عشق و عاشقی شلوغه هر عشقی غیر عشق تو دروغه من جز تو از هر عشقی توبه کردم اینی که میگم و تجربه کردم دنیا یه کلام حسینِ عشقِ ما خیلی فقط امام حسینِ همه میرن ولی اونی که میمونه برام حسین من که دلم شده از مردم کلافه با هر کی رو نباشه با تو که صافه من هر یه ساعتی که باشم تو هیئت چند ساعتی به عمرم میشه اضافه حسین ای جانم کربلایی حسین ستوده .👇👇