Fadaeian_Fatemiyeh1401-02_14010930_09.mp3
18.51M
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
#آواز_بیات_اصفهان
#فاطمیه
این صدای گریهٔ بی تاب کودکان است
ای خدا مادر چرا چون شمع نیمه جان است
«مادرم جوان است، مادرم جوان است»
غم نشسته بر در و دیوار خانه
از سکوت بانوی بیمار خانه
این جهان داغی از این بدتر ندارد
بدتر از بیماری مادر ندارد
ذکر اهلِ خانه دائم آه و ربّنا شد
یَا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شَفآء شد
«داغمان عیان است، اشکمان نهان است»
لحظه لحظه خاطرات تلخِ غربت
کوچه کوچه بغض سنگین، آه حسرت
مادری که مثل گل یکباره پژمرد
پیش چَشم کودکانش تا زمین خورد
وای اگر طوفان به جانِ باغ ما بیفتد
غنچه یاسی به زیر دست و پا بیفتد
«وای من خدایا، موسم خزان است»
دود و آتش می زند یک سو زبانه
سوی دیگر چرخش یک تازیانه
این میانِ ناله هایی کودکانه
مادرم گم کرده یا ربّ راهِ خانه
ای خدا باور ندارم آن میان چه دیدم
ردّی از خون ناگهان بر خاکِ کوچه دیدم
«آتشی به جان است غصه بی کران است»
#شاعر: محمد مهدی سیار
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#واحد
#زمینه_سنگین فاطمیه
#شام_غریبان
😭😭😭
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایههایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را میشست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق میریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمیداشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از بس برایم روضه خواندی از حُسینم
چشمم به این خونگریه عادت کرد مادر
میآید آنروزی که میگویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
شاعر: حسن لطفی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه ۱ فاطمیه
سه سبک اجرا میشود
زمینه🔷️سه ضرب 🔷️سنگین
شهادت حضرت زهرا س
🔻ای آسمان ، خون گریه کن...🔻
***
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
آمد خزانِ فاطمه
ای آسمان ، خون گریه کن..
عالم همه درد و غمه
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
این فاطمه محور بُوَد
رکن علی یاور بود
در کوچه ها مضطر بود
بهر علی لشکر بود
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
مسمار و در گشته چنین
در ماتمِ مادر غمین
هم سوخته جس..م مادری
هم دیده خش....م حیدری
نالد کنون مسمار و در
اکنون شدیم ما دربدر
(ما بی ثمر)
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان خون گریه کن
بیت علی غوغا شده
هر کس شده یار علی
در کوچه ها یا محفلی
دشمن زند آتش وِ(وی) را
گر در بود یا خانه را
اتش نه تنها شعله بود
سیلی و ضر..ب سینه بود
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
هم تازیا ...نه می زدنند
هم با لگد پا می زدنند
یک عده ای با شعله ها
آتش به در(ب ) کردند به پا
حیدر نگاهش سوی آن
دستش کنون بسته چنان
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
دشمن چنان شد حمله ور
سوی علی از هر مقر
اهل و عیال و بیت او
محو جمال و صبر او
گردیده اند در شور او
ازجور دشمن و عدو
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
مادر شده صورت کبود
آنجا حسن شاهد چو بود
گردید عصای مادرش
مادر ندید ره در برش
دستی به دیوار و برش
دست حسن شد همرهش
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
چشم حسن گریانِ او
اشک حسین ریزد بر او
زینب کنار بسترش
گوید همی با مادرش
مزد نبی را اینچنین
دشمن دهد بر مسلمین
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
۲۷ آذر ۹۷
شعر اصغر نریمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شهادت حضرت زهرا س😭😭
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
1.35M
#حضرت_زهرا_سلاماللهُعَلَیها_شب_وروز_شهادت
تو زمین گیری و من بیکس و یارم زهرا
خوب بنگـر گـره افـتاده به کارم زهرا
چـقدر پـیـر شـدی خــانـم هـجـده سـاله
حـق بـده تـاب نـدارد دل زارم زهــرا
خـانهام مقـتل تو بوده و من شاهد قـتل
با چه رو پای در این خانه گذارم زهرا؟
هـمدم چـاهـم و هـم صحبت نخـلسـتانم
بس که آزرده از این شهر و دیارم زهرا
مرد خـیبر جلوی بسترت افـتاده زمین
بعـد تو کاش منـم جان بـسپـارم زهـرا
من صف اول هر غزوه به میدان رفتم
ولـی انــدازۀ تـو زخــم نــدارم زهــرا
یک دل سیر بگو هر چه دلت میخواهد
یـک دل سـیـر بـرای تو بـبـارم زهـرا
تو قدت خم شده یا چشم علی دید خطا؟
خـجـل از قـد تـو بـا دیـدۀ تـارم زهـرا
کـفنت را جـلوی چـشم عـلی باز نکـن
که در آورده عـزای تـو دمـارم زهـرا
شب به شب مجلس ختمیست،خصوصی ام
نه سر قـبر تو … بالای مـزارم زهرا
علیرضا وفایی
#رضاابوالحسنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
12. تنهایی در غربت.mp3
2.83M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
اما میدونید غربت امیرالمومنین کجا نمایان شد ؟ وقتی میخواست بدنِ فاطمه اش رو دفن کنه ، ... معمولا خانومی رو که بخواهند دفن کنند ، میگن نامحرما عقب بروند ، دوتا محرم بیان ، بدن رو دفن کنند ... امیرالمومنین تنهای تنها ، اگه داخل قبر بره ، کی بدن رو دستش بده ؟ اگه بالای قبر بمونه ، کی بدن رو ازش بگیره ؟ علی که همه جا یار پیغمبر(ص) بود ، علی که توو جنگ احد مثل پروانه دورِ پیغمبر(ص) میگشت ، از هر طرف دشمن می اومد میدید علی ظاهره ، علی که لیلة المبیت ، توو بستر مرگ ، جای پیغمبر(ص) خوابید ، شب تنهائیش ، پیغمبر(ص) ، علی رو تنها نمیگذاره ، یه مرتبه دید دو تا دست از میان قبر بیرون آمد « اِلَیَّ ، اِلَیَّ ، اِلَیَّ» ، یه نگاه به دستها کرد دید دست ها شبیه دستهای پیغمبره ... شاید نگاه کرد به دستها ، یادش اومد یه شبی این دستها ، دستِ فاطمه رو توو دستش گذاشت ، گفت : هَذِهِ وَدِيعَةُ اللَّهِ وَ وَدِيعَةُ رَسُولِ الله ... یه عبارتی توو بحار مرحوم مجلسی می دیدم ، شب عروسی وقتی فاطمه و امیرالمومنین تنها شدند ، پیغمبر(ص) روبند صورت بی بی رو کنار زد ، فرمود یا علی صورت همسرت رو ببین ، برا اولین بار امیرالمومنین نگاه به صورت فاطمه کرد ، ... من میگم پیغمبرخدا(ص) میخواست به امیرالمومنین منظوری رو برسونه ، بگه یاعلی ببین صورتش سالمه ، یاعلی ببین جای سیلی نداره ...
دخترم آن شب که من
دست علی دادم تو را
جای پنج انگشت سیلی
در رُخت پیدا نبود ...
#شاعر_استاد_سازگار
12. تنهایی در غربت.mp3
2.83M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
اما میدونید غربت امیرالمومنین کجا نمایان شد ؟ وقتی میخواست بدنِ فاطمه اش رو دفن کنه ، ... معمولا خانومی رو که بخواهند دفن کنند ، میگن نامحرما عقب بروند ، دوتا محرم بیان ، بدن رو دفن کنند ... امیرالمومنین تنهای تنها ، اگه داخل قبر بره ، کی بدن رو دستش بده ؟ اگه بالای قبر بمونه ، کی بدن رو ازش بگیره ؟ علی که همه جا یار پیغمبر(ص) بود ، علی که توو جنگ احد مثل پروانه دورِ پیغمبر(ص) میگشت ، از هر طرف دشمن می اومد میدید علی ظاهره ، علی که لیلة المبیت ، توو بستر مرگ ، جای پیغمبر(ص) خوابید ، شب تنهائیش ، پیغمبر(ص) ، علی رو تنها نمیگذاره ، یه مرتبه دید دو تا دست از میان قبر بیرون آمد « اِلَیَّ ، اِلَیَّ ، اِلَیَّ» ، یه نگاه به دستها کرد دید دست ها شبیه دستهای پیغمبره ... شاید نگاه کرد به دستها ، یادش اومد یه شبی این دستها ، دستِ فاطمه رو توو دستش گذاشت ، گفت : هَذِهِ وَدِيعَةُ اللَّهِ وَ وَدِيعَةُ رَسُولِ الله ... یه عبارتی توو بحار مرحوم مجلسی می دیدم ، شب عروسی وقتی فاطمه و امیرالمومنین تنها شدند ، پیغمبر(ص) روبند صورت بی بی رو کنار زد ، فرمود یا علی صورت همسرت رو ببین ، برا اولین بار امیرالمومنین نگاه به صورت فاطمه کرد ، ... من میگم پیغمبرخدا(ص) میخواست به امیرالمومنین منظوری رو برسونه ، بگه یاعلی ببین صورتش سالمه ، یاعلی ببین جای سیلی نداره ...
دخترم آن شب که من
دست علی دادم تو را
جای پنج انگشت سیلی
در رُخت پیدا نبود ...
#شاعر_استاد_سازگار#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
6. فرمود مصطفی ص.mp3
994.2K
#مدح_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
فرمود مصطفی ،
که جزایش بوَد بهشت
هر کس که تا سه روز
به زهرا کند سلام ...
8. ای قبر بی نشان.mp3
1.49M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
ای قبر بی نشانِ تو
بر غربتت گواه ...
#شاعر_استاد_موید
به هر کدام از ائمه بخواهی سلام بدهی ، حرم و قبر مطهرشون معلومه ، به امیرالمومنین بخواهی سلام بدهی ، دلت میره نجف ، کربلا بخواهی به آقا ابی عبدالله سلام بدهی ، دلت میره تو حرم ابی عبدالله ، کاظمین همینطور ، سامرا همینطور ، مشهدالرضا همینطور ...حتی ائمه بقیع ،گرچه قبورشون خرابه ، گنبد نداره ، اما سنگ نشانی داره ، تنها کسی که تومدینه غریبه مادره مادره ..
تنها کسی که قبرش نشانی نداره مادره مادره ...
از بام و درِ مدینه پیداست
مظلومه ی اهلبیت زهراست
10. دفن شبانه.mp3
1.79M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
اما مردم ، مدینه بدنِ مادر رو ، شبانه برداشتند ..
شب آمد و
مراسم تشیع فاطمه است
برگو رود حسین
به سلمان خبر دهد
سلمان بیا بیا بیا ... بابام علی غریبه غریبه غریبه ... نیمه شب ، بدن مادر رو هفت نفر یا 9 نفر برداشتند ، کسی که از دنیا میره ، بدنش رو تو شهر خودش تجلیل میکنند با احترام بر میدارند اما فدای مادری بشم که تو شهر خودش غریب بود ... یا علی : غَسِّلْنِی ، كَفِّنِّی وَ ادْفِنِّی بِاللَّیْلِ
شمع خموش ما را
از خانه بردند
تابوت مادرم را
شبانه بردند ..
مدینه در نوایِ
أَمَّن يُجِيب است
مادر به خانه برگرد
بابا غریب است ..
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4. ای دختری که.mp3
2.24M
#مدح_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
ای دختری که
پیش تو بابا کند سلام
تو کوثر استی و
به تو طوبی کند سلام
زهرایی و به خانه ی تو
همچو آفتاب
هر صبح و شام
سید بطحا کند سلام
بر فضه ی تو
مائده میآید از بهشت
بر مادرِ تو ،
حیِ تعالی کند سلام
#بی_بی_جان
درگاه توست
قبله ی دلها و با ادب
هر زنده دل
به قبله ی دلها کند سلام
#شاعر_استاد_موید