eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5787638348856167633.mp3
142.5K
❣﷽❣ ➖ 👌👌 مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم همه ی زندگیِ شیر خدا ریخت بهم داغی و تیزیِ مسمار اذیّت میکرد تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود تا که زد، سلسله ی آل عبا ریخت بهم ثلث سادات میان در و دیوار افتاد نسل سادات به یک ضربه ی پا ریخت بهم گُر گرفته بدنِ فاطمه، ای در بس کن وسط شعله ببین زمزمه ها ریخت بهم رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ریخت بهم شدتِ ضربه چنان بود که سر خورد به در رویِ آشفته یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم پشتِ در سینه یِ سنگین شده هم ارثی شد گیسوانِ پسرش کرب و بلا ریخت بهم مادرش آمده گودال نچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم با ترک های لبش با نوک پا بازی کرد همه ی صورت او با کف پا ریخت بهم 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
4_6003341828483452292.mp3
168.7K
▪️ ▪️ ▪️ خدا مادرم را کجا میبرند زبان حال حضرت زینب چرا درد مادر ، ندارد دوا خدایا بده ، مٰادرم را شِفا الهی الهی ،تواز ما گواهی خدا یا خدا خدا مادر ما ، شده نا توان به سنِّ جوانی ، شده قد کمان الهی الهی ،،،،، دل من بود خوش ، بر این مادرم مکن کم خدا ، سٰایه اش از سرم الهی الهی ،،،،، شبان تا سحر ، او بود در نوا نمی خوابد هرگز ز درد ای خدا بگوید خدایا ،،رسان مرگ زهرا خدا یا خدا پدر در کنارش ، کند گفتگو که هر دم رسد جان او بر گلو دو چشمان حیدر ،،بدوزدبمادر خدا یا خدا دعایش نکرده ، اثر ای خدا شده مادر زینب از او جدا نشیند شبانه ،،کند آه و ناله بگوید خدا ،،، خدایا ببین ، من ، شدم دیده تر که تابوت مادر به دوش پدر بگویم پدر را ،،مبر مادرم را امان از جدائی ،،، ز چشمم بود اشک غم بیشمار زنم ناله هر دم شوم بیقرار کجائی کجائی ،،(مادر) بخانه نیائی امان ازجدایی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_6003341828483452286.mp3
434.5K
❣﷽❣ 🔲 🔲 🔲 👌👌 پاشین بریم مدینه ، یه خانمی مریضه گل ببریم براشون ، حال علی خرابه. خدا کنه که زهرا ، شفا بگیره امشب علی بدون زهرا ، دلش ز غم کبابه. 🔲(بیا به خانه برگرد دار و ندار مولا،دار و ندار مولا) زهرا پریشون از غم ، سکوتشو شکسته تو شب بی ستاره. اشک از چشاش سرازیر ،میگه خدا کمک کن علی کسی نداره. 🔲(بیا به خانه برگرد دار و ندار مولا،دار و ندار مولا) بچه ها دور مادر، میگن نرو تو امشب بیا به خانه برگرد. مادر خوب و ماهم ،چرا زغصه و آه میکشه از دلش درد. 🔲(بیا به خانه برگرد دار و ندار مولا،دار و ندار مولا) پدر با آه و زاری ،  میگه بهار عمرم نرو بمون کنارم. همسر مهربونم ، ببین پس از تو دیگه میشه غمِ تو یارم 🔲(بیا به خانه برگرد دار و ندار مولا،دار و ندار مولا) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5769603665216146655.mp3
1.21M
❣﷽❣ 🕊 🕊 🕊 🕊چند روزیه خانومم 🕊نمازتو نشسته خوندی 🕊دل علی رو هی سوزوندی 🕊کاشکی کنار من میموندی😭 🕊پاشو یکم صحبت کن 🕊صدات برای من تسکینه 🕊حسن با گریه هی میشینه😭 🕊تا میخ و روی در میبینه 🕊چادر خاکیت بانو برای حیدرت کابوسه 🕊ببین حسین تو مأیوسه 🕊دست شکسته تو میبوسه😭 🕊بعد تو دیگه دنیا 🕊 برای من شبیه قبره 🕊چشای زینبت پر ابره😭 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
4_6014805968074837456.mp3
6.54M
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ توی آسمون چشمات مادر دل من می خواد کبوتر باشه بهترین حس تو دنیا اینه رو سرم سایه ی مادر باشه تو قنوتای نمازت اون نمازای نشسته برا نوکرا دعا کن با همون دست شکسته میرسه روزی که روزگار با دردای دلم بسازه میرسه روزی که پسرت بیاد برات حرم بسازه نور دل طاها انسیه الحورا ⚫️فاطمه الزهرا تو دلم حس عجیبی دارم اگه بارون چشام می باره. آره اون چادری که خاکی شد برا من عطر بهشتو داره مثل بارون نگاهت واسه این دل کویری میشه اشکامو ببینی میشه دستامو بگیری به تو مدیونم من شور عشق و راز رمز بندگی مو به تو مدیونم من همه لحظه لحظه های زندگی مو ذکر لب مولا زمزمه ی دریا فاطمه الزهرا ⚫️فاطمه الزهرا یادمه وقتی زمین افتادم توخودت یاد دلم افتادی آره دنیامو عوض کردی تو راه عشقو تو نشونم دادی اگه دلداده ی عشقم اگه نوکر حسینم تا همیشه زیر دِین لطف مادر حسینم به تومحتاجم من به دل شکسته منم نگاه کن به تومحتاجم من شب جمعه کربلا برام دعا کن جلوه ی اعطینا مادر عاشورا فاطمه الزهرا ⚫️فاطمه الزهرا 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
4_5990156137150812107.mp3
1.69M
❣﷽❣ 🥀 🥀 🥀اجازه هست راحت بگم 🥀باور اول و آخرمه 🥀مادر کربلا مادرمه 🥀اجازه هست راحت بگم 🥀سایه ی چادرش رو سرمه 🥀مادر کربلا مادرمه 🥀نسیم فاطمیه میوزه تو کوچه 🥀آب و هوای شهرمون بارونی میشه 🥀عطر چادر نماز مادرم که باشه 🥀سجاده ی خواهرم آسمونی میشه 🥀چادر مادر یعنی سایه ی محشر 🥀چادر مادر یعنی عصمت کوثر 🥀چادر مادر یعنی غیرت حیدر 🥀خدا کنه قسمت بشه 🥀مارو یه نیمه شب دعا کنی 🥀مادرونه به ما نگاه کنی 🥀خدا کنه قسمت بشه 🥀بچه هاتو به اسم صدا کنی 🥀مادرونه به ما نگاه کنی 🥀رزق یه سالمونو از شما میگیریم 🥀کنار سفرتون برای دنیا جا هست 🥀هرجا که حرف غربت مرتضی باشه 🥀حکایت چادر خاکی شما هست 🥀چادر خاکی یعنی پرچم عزت 🥀چادر خاکی یعنی درد ولایت 🥀چادر خاکی یعنی عطر شهادت 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
4_5990156137150812108.mp3
2.69M
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ شب اول فاطمیه اول 1402 چادر تو حبل المتین فاطمه فاطمه رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه روز قیامت ناقه سواری بر چشم عالم پا میگذاری ⚫️🔳 زهرا یا زهرا ای مادر هر سینه زن فاطمه فاطمه ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه در مهربانی تو بی نظیری دستان ما را محشر بگیری ⚫️🔳زهرا یا زهرا در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه زیر لگدها نقش زمینی ناله کشیدی فضه خذینی ⚫️🔳زهرا یا زهرا تا که دره خانه شکست فاطمه فاطمه محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه در جای تنگی شدی گرفتار گفتی به گریه لعنت به مسمار ⚫️🔳زهرا یا زهرا 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
حضرت ابوالفضل ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دعا_کنید_که_سقا دعا کنید که سقا … پاش برسه به دریا ۲ مشکو پرازآب کنه،بیاره تو خیمه ها عمو عمو ابالفضل … میخوای بشنوی؟نمیتونی بشنوی،تازه عموعمو گفتنشونم نمیشنوی چه برسه به واعطشا…اگه واعطشاشون رو بشنوی بیچاره میشی … دعا کنید که سقا…پاش برسه به دریا ۲ مشکو پرازآب کنه،بیاره تو خیمه ها عمو عمو ابالفضل … ابی عبدالله هرجوری بود اجازه داد قمربنی هاشم بره میدان؛ اما تعبیر حسین اینه”اُطلُب لهذه الاطفال الماء” حالا که میخوای بری،برو فقط برای این بچه ها آب بیار،یه جمله هم بهش فرمود،!فرمود:عباس من! تو پرچمدار منی! “لَقَد مَضَیتَ تَفَرَّقَ عسکری”یعنی اگه تو زمین بخوری لشگرم از هم میپاشه،فهمیدی چی گفتم؟من نمیدونم این جمله رو لشگر دشمن شنید یا نه! جایی ننوشتن اما همه حسین رو رها کردند،دنبال عباس رفتند،یه جا گیرش بندازند…رفت تو شریعه،مشکو پر از آب کرد،با چه هیبت و غروری آبی که تو دستش پر کرده بود مرکبش بنوشه،مرکبش نوشید؛”فذکر عطش الحسین فرمی الماء علی الماء”آب رو روی آب ریخت که همه بدونند من این آقام رو که “ماء العَذب علی الظَمئا”ست برا آب فرات و آب دنیا نمیفروشم،کی گفته که من میخواستم آب بنوشم؟! “فرمی الماء”آب رو پرتاب کرد،که اگه آب هم به خیالش این توهم رو کرد،از این دستا یه سیلی بخوره،تو هنوز عباس رو نشناختی! نانجیب تو مهریه ی مادر حسینی! تو معرفت نداشتی اما من که مثل تو نیستم! تا قیامت این آب از خجالت و شرمندگی حول قبر ابالفضل میگرده،تو سرداب اونایی که رفتن میدونن؛تا قیامت طواف میکنه،آقا مرا ببخش من نشناختم تورو؛یه توجهی به من کن!سوار مرکب شد،یا صاحب الزمان! نوشته اند چهار هزارتیرانداز کمین کردند؛اگر یک صدم این تیرها بهش خورده باشه تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…” دستاشو که قطع کردند،مرحوم علامه مجلسی مینویسد:مشکو به دندان گرفت؛هنوز داره به سمت خیمه ها میاد… یارب مکن امید کسی را تو ناامید… تا تیر به مشک آب خورد نوشته اند: “فَوَقَف متحیرا” سرگردان،متحیر… دست نداره که بجنگه،آب نداره که به خیمه ها برگرده…یا صاحب الزمان! بذار من روضه رو از زبان خودش بخوانم:مرحوم آشیخ محمدعلی خراسانی واعظ تو حرم خود عباس منبر رفت فقط یه گوشه از روضه رو اشاره کرد،اون گوشه ای که فرمود:تیر به چشمش زدند،اومد پایین مرحوم آسید ابراهیم قزوینی امام جماعت حرم عباسه گفت:آشیخ محمدعلی اشکم رو درآوردی؛دلم رو آتش زدی،اما این روضه ای که سندش ضعیفه رو نخون؛اومد منزل؛شب تو عالم رویا خود حضرت رو زیارت کرد، حضرت فرمود:آسید ابراهیم مگه تو کربلا بودی که بفهمی ضعیفه یا نه! حالا روضه رو خود عباس خوند؛فرمود:آسید ابراهیم!دستامو که بریدن،به مشکم که تیر زدن؛یه تیر به چشمم زدن؛هرکاری کردم دست نداشتم تیرو دربیارم ،سرمو تکون دادم این تیر از چشمم بیرون نیامد عمامه از سرم افتاد؛این زانوم رو آوردم بالا،تیرو بین زانوهام بذارم بلکه بتونم بیرون بیارم،چنان با عمود آهن به فرقم زدن…آی حسین… اومد کنار بدن برادر(فاطمه جان شاهد باش اینا همونایین که پیغمبر فرمود: مثل مادر بچه مرده زار میزنند)سی هزار نفر دارن نگاه میکنند؛دیدند حسین”فَوَقَفَ مُنحَنیا…”زبون حال بگم: تو مثل جون عزیزی،اگر که برنخیزی رقیه مو میبرد عدو برا کنیزی… آی حسین …
❣﷽❣ 🔳 🔳 ( 3) 🔻شیران دلیر کربلا را صلوات 🔻آن جمع خیام نینوا راصلوات 🔻برساقی لشکر و علمدار حسین 🔻تقدیم به نورچشم زهراصلوات (دعای فرج) 🔷السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ السلام علیک یا ابالفضل العباس یا ابالفضل 3 ⬅️یه مسیحی از تجارت تهران خدا فقط تو دنیا یه دختر بهش داده..تومور مغزی گرفته ..چند بار عمل کردن کاسه سرش و چند بار برداشتن دوباره گذاشتن.. یه شب گفتند آقا دیگه دخترت خوبشو نیست.. مادرش میگه گفتم نمی خوام بچم تو بیمارستان بمیره.. حالا که داره میمیره می خوام ببرم خونه خودم دستورات دینمون را براش پیاده کنم. ‏مسیحی ارمنی دخترش رو برمیداره میاره منزلش.. ⬅️پدر میگه من طاقت دیدن آب شدن بچه ها نداشتم از خونه زدم بیرون گفتم لحظه جون دادن بچه ام نباشم تو خیابونای تهران می رفتم یه مرتبه دیدم یه جایی زن صدا میاد (همراه کشش👇👇) ای باوفا (ابالفضل) 3 مشکل گشا (اباالفضل)3 یه پیرمردی رو دید گفت چه خبره.. پیرمرد گفت مگه مسلمون نیستی؟؟نمیدونی چه خبره؟؟ گفت من ارمنی هستم . ‏پیرمرد گفت حسین مارو می‌شناسی؟ گفتم بله.. ‏گفت عباسمونو چی؟؟ گفتم بله ابالفضل تونو می شناسم. ‏گفت این ضریحو ساختیم داریم میبریم کربلا رو قبر ابالفضل نصب کنیم.. امشب مهمان ماست .. اومدیم وداع کنیم. ‏ میگه ناخواسته کشیده شدم به سمت این ضریحی که میخواد بره کربلا ‏گفت شبکه‌هاشو دستم گرفتم ..صورتمو روش گذاشتم .. ‏⬅️ (اوج) گفتم یا ابالفضل.. آقا شنیدم خیلی به حسین ارادت داری..شنیدم خیلی حسینتو دوست داری‌آقا ‏ اومدم بگم تورو به جان حسینت قسم دخترم داره میمیره.. اگه واسطه بشی خوب بشه قسم میخورم مسلمان بشم.. ⬅️میگه گریه کردم سوار ماشین شدم اومدم خونه دیدم خونه شلوغه..خودمو آماده کرده بودم بهم تسلیت بگن.. از پله ها که بالا می رفتم همه نگاه می کردند گریه می کردم.. وارد که شدم دیدم دخترم تو اتاق داره راه میره ..تاچشمش به من افتاد صدا زد بابا کجا رفته بودی.. گفتم چطور بابا.. بابا من که افتاده بودم دونفر اومدن سمتم.. گفتن وقتش تمومه.. داشتن می بردند سمت آسمان.. ‏یه وقت یه آقای جلو راه اینا رو گرفت..فرمود ولش کنید..برش گردونید..( گفتن آقا وقتش تموم شده) ‏ فرمود باباش منو به حسینم قسم داده .. ‏گفت منو داشت برمی‌گردوند گفت ما به عهدمان عمل کردیم به بابات بگوبه عهدش عمل کند ‏میگه حرفهای دخترم که تموم شد..شروع کرد گریه کردن.. ‏بابا جان چرا داری گریه می‌کنی ‏(بابا حالا که حالت خوب شده چرا داری گریه میکنی) ‏(اوج)صدا زد بابا..گریه ام برای خودم نیست بابا ‏گریه ام برای اون آقاست ..بابا...نمیدونم آقای به این نازنینی چرا دست در بدن نداشت.. ✨سقای دشت کربلا( ابالفضل)3 ✨دستش شده از تن جدا( ابالفضل)3 ✨ای با وفا ابالفضل ✨مشکل گشا ابالفضل ✨درده دوا ابالفضل ان شاالله بری کربلا... وقتی برسی کربلا اولین گنبدی که نگاه می‌کنی گنبد آقات ابالفضله.. امروز کیا باابالفضل کار دارند.. اونایی که گرفتارند مریض دارند مشکل دارند کجا نشستند اونی که جوون داره التماس دعا داره کجا نشسته باب الحوائجه... آقایی که ارمنی هم بیاد در خونه اش ناامید بر نمیگرده (میدونید یعنی چی؟؟ یعنی میخواد بگه آی مردم عباس بی جوابت نمی‌زاره) جایی که ارمنی بی جواب بر نمی‌گرده ..مگه میشه گریه کنه حسین دست خالی برگرده مگه میشه گریه کنه مادرش زهرا بی جواب برگرده 🔘امروزخدا رو قسم بده به آبروی ابالفضل. اون آقایی که دستاشون ازبدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدن.. عمود آهن به فرقش زدند.. همچین که از بالای مرکب با صورت رو زمین افتاد.. آقایی که هیچ وقت به امام حسین برادر نگفته بود صدا زد.. اخا ادرک اخا.. برادر برادرتو‌ دریاب امان امان آخ حسین اومد کنار بدن ابالفضل سر عباسشو به دامن گرفت گفت حسین جان.. پاکو کن چشمامو از خون ‏که تا بینم رخ زیبای بی جون (کارش داری؟؟) آخ طبیب‌ و باب حاجاتی ابالفضل علمدار رشیدم یا ابالفضل اگه برادر داری خدابرات نگه داره الهی پر پر شدن برادرو‌ نبینی الهی هیچ عزیزی دست وپا زدن عزیزشو نبینه.. چه گذشت به دل حسین.. گفت 💥جلوچشای من( پاتو نکش زمین)3 💥تو رو خدا پاشو یل ام البنین 💥 بدون تو چجوری من برگردم 💥خون دل از چشام میاد نم نم 💥خمیده میشه کمرم کم کم (داداش) 💥جواب زینب و خودت پاشو بده 💥از دم خیمه ها به اینجا زل زده 💥پاشو که آبروم داره میره 💥اگه پاشی علی نمی میره 💥رحمی بکن برادرت گیره (داداش) 💥باور نمیکنم 💥دستات جدا شده 💥خونی شده چشات 💥فرقت دوتا شده 💥تو رو به حق حیدر کرار 💥پاشو علم رو از زمین بردار 💥تا بچه هام نرن سرِ بازار (شاعر ؛ حامد شریف) (سجاد شرفخانی) هرچقدر ناله داری مریض داری جوون داری حاجتمندی گرفتاری سه مرتبه ناله بزن بگو ...
------------------------------------- ای حرمت قبله ی حاجات ما، اباالفضل یاد تو تسبیح مناجات ما، اباالفضل تاج شهیدان همه عالمی، اباالفضل دست علی ماه بنی هاشمی، اباالفضل هم قدم قافله سالار عشق، اباالفضل ساقی عشاق و علمدار عشق، اباالفضل سرور و سالار سپاه حسین، اباالفضل داده سر و دست به راه حسین، اباالفضل عم امام و اخ و ابن امام، اباالفضل حضرت عباس علیه السلام، اباالفضل ای حرمت قبله ی حاجات ما، اباالفضل یاد تو تسبیح مناجات ما، اباالفضل هر که به دردی و غمی شد دچار، اباالفضل گوید اگر یکصد و سی و سه بار، اباالفضل ای علم افراشته در عالمین، اباالفضل اکشف یا کاشف کرب الحسین، اباالفضل چهار امامی که تو را دیده اند، اباالفضل دست علم گیر تو بوسیده اند، اباالفضل
|⇦•خواهش کردم‌ پیرهنت ... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خواهش کردم پیرهنت رو پس بدن،ندادن... نیزه نیزه به کشتنت ادامه دادن... خواهش کردم وقتی سرُ می بُرن،نباشم حالا باید چه جوری از بدنت جدا شم آه به حسین! دعای هر نیمه شبم الله به حسین گریه کنید هر سحرگاه به حسین آه جگرم! بعد تو سوخت حرمت اهل حرم زمونه کرده با سرت همسفرم آه جگرم! چی به روز خیمه ها آوردند ای وااای...سرُ بردن... یادگاری مادرُ بردن ای وای سرُ بردن یادم مونده از سر نی سرتُ که دیدم از رو ناقه از ته دل ناله می کشیدم قرآن خوندی، مزد کلام تو سنگِ بام شد بعد از عباس دور و بر خیمه ازدحام شد آه به حسین! پاشو بگو اینا همه ش خوابه حسین... سر تو زیر نورِ مهتابه حسین... آه تنِ تو... چقدر نفسگیر شده کشتن تو من روی سینه میذارم پیرهنتُ زیر تیغ و شمشیر و سِنان بود ای وای... نگران بود خاتمش به دست ساربان بود ای وای...نگران بود... نگران کشتنش... بی امان کشتنش... ای حسینم!..ای حسینم! ای ضیاء هر دو عینم «من زینبِ صبور تو بودم، ولی حسین! هنگام قتلِ صبرِ تو صبرم تمام شد...» من و زا به راه نکن... دست و پا که می زنی مادر و نگاه نکن.... من و چشم به راه نذار * ابی عبدالله آمد وداع آخر و با زن و بچه ها بکنه.هر وقت می آمد دم خیمه ها اول فقط صدا میزد:یا زینب! انگار با هیچکس حسین‌کاری نداره. همه ی حرفش با زینبه. لحظه ی آخر که اومد وداع کنه دید همه ی سپر ولباسای حسینش خون آلوده، آخرین باری که اومد وداع کنه یه نگاه به قد وقامتش کرد دید این لبها ترک ترک شده بچه ها دارن نگاه میکنن. عمه ی سادات داره چیکار می کنه با ابی عبدالله هر کاری این‌خانوم‌ میکنه برا این بچه هادرسه.تا دید این لبها ترک ترک شده این‌ چادرش رو بلند کرد این گرد و غبار و از صورت حسین‌ پاک‌ کرد.با یه پارچه ای این لبهای ترک ترک‌و خون آلود و محاسن رو‌ دست کشید این خونها رو‌ پاک‌ کرد.حضرت زینب فرمود: ما رو به کی میسپاری حسین؟یه کاری کرد با دل ابی عبدالله که اگر بیشتر میخواست بایسته کار سخت میشد. دست رو قلب عمه سادات گذاشت آرام باش...آرام باش...وقتی که به سمت میدان راه افتاد دید یه صدایی از پشت سر داره بند دل ابی عبدالله رو پاره میکنه.همین جور که داشت می رفت دید یه صدایی داره میاد...مهلاً مهلا..لحظه ای نگذشت بچه ها صدای شِیهه ی ذوالجناح رو شنیدند.هنوز پرده ی خیمه رو بالا نزده بودن گفتن‌ بابا داره برمیگرده عمه ی سادات دید دوید دید ذوالجناح بدون حسین داره میاد.... چه بلایی سر این بچه ها اومد اون لحظه ای که اسب بی صاحب رسید دست و یال اسب غرق خون بود.....یا ابا عبدالله.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد.
خواهش کردم پیرهنتو پس بدن ندادن.mp3
33.18M
|⇦•خواهش کردم‌ پیرهنت... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام حسین علیه السلام: کسی از اهوال و شدائد قیامت در أمان نمی باشد، مگر آن که در دنیا ترس از خدا داشته باشد. 📚بلاغة الحسین، ص 285