eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. بند اول: از دنیا بیزارم،چقدر خون به دل مولا کرد از دنیا بیزارم،چه غمی توی دلا برپا کرد از دنیا بیزارم،با علی بد تا کرد ۲ خونه نشینی و فراق یار این همه غصه‌های پر تکرار قصه‌ی کوچه و در و دیوار،واویلا آه از این دنیای بی علی چی میشه فردای بی علی؟ ۲ بند دوم: واویلا از امشب نمیاد صدای پای بابا واویلا از امشب نمیاد علی با نون و خرما واویلا از امشب کوفه شد بی مولا الهی هیچ کسی نشه تنها کی میشه دیگه مرهم غمها سرده چقد خونه ی بی بابا،واویلا آه ازاین دنیای بی علی چی میشه فردای بی علی4 بند سوم: از محراب تا گودال، قصه ی غریبی حیدر بود از محراب تا گودال، روضه ی شکستن مادر بود از محراب تا گودال، صحبت از حنجر بود نتیجه ی دوری از مولاست غمی که تو روضه ی عاشوراست اسارت عقیله ی کبراست واویلا آه اباعبدالله علی کشته ی بی گناه علی ما کجاییم و راه علی .... بند چهارم: سخته واسه دختر ، حال بابا رو پریشون دیدن سخته واسه دختر ، قاتلِ بابا رو خندون دیدن سخته واسه دختر ، سرِ پر خون دیدن دخترای مادرمون زهرا زینب و فرق زخمیِ مولا رقیه خانوم و سر بابا وای ازین فرقِ گشته دو تا وای ازون راس و تشت طلا ➖➖➖ 👇
. فاوف لنا الکیل آخر قصه م رو مث حرش کن فاوف لناالکیل تو این بد و خوب تصورش کن فاوف لناالکیل دستای خالی منو پرش کن شکرا لله که شدم گدای خونه زاد ابی عبدالله شکر لله که کمش برای من زیاده  ابی عبدالله شکرا لله می گذره شبای قدر به یاد ابی عبدالله کاش باشه روزیه ما ، کربلا و تصدق علینا ، کربلا بند دوم بازم شب قدره فقط ارادت بنویس برامون بازم شب قدره یه کم لیاقت بنویس برامون بازم شب قدره یه سال  زیارت بنویس برامون روزیه خوب اینه که بیاره مارو تقدیر ، در این خونه روزیه خوب اینه که همه بشیم نمک گیر ، در این خونه روزیه خوب اینه که جوون بیایم ،بشیم پیر در این خونه بهترین آرزوهاست کربلا بهترین جای دنیاست کربلا ✍ 👇
بر قامت باوقار حیدر صلوات ✨بر عزت و اقتدار حیدر صلوات ✨از محضر او اگر نجف میطلبی ✨خواهی بروی کنار حیدر صلوات 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ای شیعه مکن وحشت قبر و سکرات تا حضرت مرتضی است کشتی نجات در وقت سوالشان بگو با دو ملک من شیع حیدرم به حیدر صلوات 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ای ساقی کوثر ای شفیع عرصات در شأن تو آمده فراوان آیات امشب صلواتی است شراب نابت جام دگرم بده به ذکر صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ای عاشق هدایت جمله ممکنات وی طالب سعادت به حیات و به ممات خواهی که شوی تو همنشین حیدر پیوسته به لب دار تو ذکر صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 بر شیر خدا و نطق قرآن صلوات بر مرحم جمله ی یتیمان صلوات خیر البشر است و شاه میدان نبرد بر جان علی(ع) به جسم و با جان صلوات 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 بر صاحب ذوالفقارْ حیدر صلوات بر وارث بر حق امامت صلوات خواهی که خداوند گناهت بخشد بفرست به این امام و رهبر صلوات 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 آن ناد علی سینجلی را صلوات ✨آن شیر خدا شاه ولی را صلوات ✨بفرست اگر شیعه ی مخلص هستی ✨پیوسته ز جان و دل علی را صلوات 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
روضه شام غریبان علی.ع.....mp3
7.56M
روضه شام غریبان/امیرالمومنین .حاج آ زمین غلامی👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 روضه_امام_علی_علیه_السلام .حاج آرمین غلامی السلام علیک یا اول مظلوم تا قیامت براش گریه کنی بازم اول مظلومه وا ... و یا من اول غصب حقه ... حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند (۲) دم زدند از تو ولی یک دم تو را نشناختند شام غریبانه وا باورت میشه امشب کسی نیامد شام غریبان برای علی بگیره؟! رهبر افلاکی و از خاکیان خاکی تری هم ملائک هم بنی آدم تو را نشناختند انبیا بودند از آدم همه در سایه ات لیک جز پیغمبر خاتم تو را نشناختند در کنار خانه ات بر همسرت سیلی زدند ای فدای غربتت گردم تو را نشناختند بادو دسته بسته می بردند سوی مسجدت... عجب شام غریبانی شد خونه ی علی، یه بستر غرق خون بچه ها دورش حلقه زدند، اما هر چی باشه همه محرَمند کسی به اینا جسارت نکرد ... کسی دیگه گوشواره هاشونو نکشید ... کسی دیگه به اینا ناسزا نگفت ... خونشونو کسی آتیش نزد ... آخ این یه شام غریبانه اما من دلم جای دیگه ست، این شام غریبان کجا؟!! امام مجتبی دونه دونشون رو داره ساکت میکنه، هم زینب،هم قمربنی هاشم،هم ابی عبدالله ... اما دلا بسوزه برای ابی عبدالله و شام غریبانش ... فقط من شعرش رو میخونم ببینم حالت شام غریبانی هست یا نه ... غروب بود و زنی بی قرار ، تنها بود ... (۲) هنوز که نگفتم این زن کیه ... زنی ز داغ برادر ، فِکار ، تنها بود ... غروب بود و علمدار خُفته و زینب ... میان خیمه ی بی پاسدار، تنها بود ... غروب بود و به مقتل برادر و زینب ... هزار و نهصد و پنجاه بار، تنها بود ... می ترسم این یه بیت رو بگم ، اما عَلَی الله سفره ، سفره ی علیِ ، کربلا هم اگر میرید همین سفره پهن باشه ... غروب بود و رباب و صدای لالایی... مادرا ساکت نباشندا غروب بود و رباب و صدای لالایی کنار تربت یک شیرخوار ، تنها بود ... حسین ... غروب بود و طناب و اسیری و زینب ... نه نه بذار از این روضه دربیام ... خلاصه این همه غم بود و زینب کبری ... میان لشگری از نیزه دار ، تنها بود ... محمل دُرست در وسط نیزه دارها یک ذره رحم در دل خود ،ساربان نداشت این یه شام غریبانه تو خیمه ی نیم سوخته، یه شام غریبانم کنار گودال برپاشد، پیغمبر و انبیا و اولوالعزم آمدند فاطمه و چهار زن بهشتی هم آمدند اینم بماند چون قصه ی ربودن انگشتره... اما شام غریبان سوم رو بگم زن خولی میگه نیمه ی دل شب ، دیدم تنور خونه ام روشنه یا للعجب!! من که تنور رو اول شب خاموش کردم، وارد اتاق شدم دیدم بانوان مجلله ای کنار تنورند، همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتند، خدایا این ها کین کنار تنور خانه ی من؟! دیدم این بانو خم شد یه چیزی رو از تنور خونه ام بیرون آورد؛ اول شروع کرد این خاکسترا رو از سر او پاک کردند اینها کین؟ اونی که دست اون بانو هست چیه؟! با یه سلام این بانو جوابم رو گرفتم، من تا حالا تو روضه هیچ جا ندیدم فاطمه به حسینش این جوری خطاب کنه ... فقط مال تنور خولیه ... یه لحظه تصور کن این تنور خونه ها که روشن بود تا صبح خاکسترش داغ میموند ... آخ اون رگ های بریده و محاسن رو این خاکسترا .... آخ بانو سر رو به سینه چسباند یه جمله گفت و غش کرد ... صدا زد : السلام علیک یٰا شَهیدَ الاُم...
نوحه امیرالمومنین.ع...mp3
2.06M
نوحه شام غریبان مولا علی مداح.حاج آرمین غلامی شام غریبان علی شام سیاه دختر است زینب عزادار پدر باذکر مادر مادر است هرسوی خانه بنگری باشد به دیواری سری براهل بیت مرتضی هجران او ناباور است حیدرمدد... پهن است بین خانه اش آن بستربیماریش خون سر آقا عیان در جای جای بستر است طفل یتیم کوفه بین بار دگر گشته یتیم مسکین کوفه بی علی درمانده وبی یاور است آماده می گردد حسن تا کوچه گردی ها کند بردوش مولامان حسن انبان نان حیدر است دیگر نباشد بی علی لطف وصفایی کوفه را درفکر اهل بیت او کوچی به شهر دیگراست بی باغبان شدباغهای سبز نخل مرتضی هرنخل بینی درغمش بی برگ وبی بار وبراست هرگز نزاید مادر گیتی به مانند علی عدل خدایی بی علی چون مرغ بی بال وپراست
|⇦•سلام ای آرزوی... و توسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده رمضان به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام ای آرزوی غروب جمعه ی ما نصیبم کن نگاهت را تو ای جانِ جهان ای جان مرا از خود مران ای جان در این دنیای وا نفسا برای من بمان ای جان نگاهت روشنای ماست نشانی از خدای ماست ظهور تو در این غربت جواب ربّنای ماست «اباصالح... اباصالح...» کنار تو هوایم، هوای جمکران است نگاهم را به دنیا بست،زمین تشنه زمانه زرد بیا باران بیا برگرد جهانِ بی تو غمها را، میان سینه ام پر کرد بیا ای شورِ شیرینم، تو هستی قبله و دینم نگو میمیرم و آخر، ظهورت را نمیبینم «اباصالح... اباصالح»
AudioCutter_6474999188.mp3
11.12M
|⇦• سلام ای آرزوی... وتوسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ میشود این رمضان موعد فردا باشد آخرین ماه صیام غم مولا باشد میشود در شب قدرش به جهان مژده دهند که همین سال ظهور گل نرگس باشد
|⇦•ام ابیها شد رقیه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امّ‌ابیها شد رقیّه در شب آخر زهرایی‌اش تکمیل شد آخر،شب آخر از وضع نامطلوب سر، بر صورت خود زد دختر چه الهامی گرفت از سر، شب آخر؟ می‌گفت: بابا! این چه رگ‌هایی‌ست داری؟ خیلی شکایت داشت از خنجر، شب آخر شب‌های قبل، آشفته‌تر بودم اگر افسوس! وضعم نشد بابا از این بهتر، شب آخر من دل‌خوشم از این‌که مثل مادرت هستم می‌ریخت خون از سینه در بستر، شب آخر با ضربه‌های زجر، بابا کاملاً حس شد اینکه چه دردی داشته مادر، شب آخر با اشک‌هایم، فتح کردم شام را، بابا! با گریه کردم کار یک لشگر، شب آخر عمه موهامو شونه کن! امشب‌ و مهمونی دارم به سر و وضع من برس! تا به سحر خواب ندارم عمه برام لباس بیار! به تن زارم بشینه بده بابا جونم من‌و، تو این لباسا ببینه! باورش نمیشه کسی که من دختر حسینم اونی که باباجون می گفت مث مادر حسینم بابا! گرسنگی بُرده امونمو، یک لقمه نون نخوردم هر شب، بدون تو، بابا سر گرسنه رو، زمین میذارم! قسم به عشق و عزّت عمه شدم بابا جون زحمت عمه دلتنگ دیدنت بودم، خوش اومدی باباجونم! حالا که زجر پیش ما نیست، بذار کنارت بمونم فرشته ی کوچیک تو، با مشت و تازیونه زد جای پاهاش رو بالمه، چادرمو کرده لگد با طناب، چهل منزله، بابا دستامون و بستن زانومو، ضلع پهلومو، تاب ابرومو شکستن دیدی سر و روم‌ و؟ دیدی لباسامو؟ رنگ غربت گرفته راستی خبر داری دیگه، شیرین زبون‌ تو، لکنت گرفته *اون نامرد میگه: تو کربلا همه رو جمع کرد گفت: اینا رو میشناسی؟ اینا خونواده علی‌ان. از عمد گفت اینا خونواده علی‌اند. فلذا اینقدر تو راه گرسنه نگه داشتمشون گفتم یه کاری کنم این خونواده بیان به ما التماس کنن. هر چی گرسنه نگهشون داشتم التماس نمیکردن. تازه وقتی نون و خرما آوردن؛ بی بی میرفت یکی، یکی ازشون میگرفت پرت میکرد میگفت: نباید بگیریم. دیدن با گرسنگی از پسشون بر نمیان اینقدر میزدنشون تا التماس کنن بگن ما رو نزنید امّا نمیگفتن حتی آخ! نمیگفتن... هیچ جا نداریم تو روایات که یکی از بچه‌ها التماس کرده باشه فلذا میدونی چیکار میکرد؟ عمه خودش‌ رو مینداخت رو این بچه‌ها تا بیشتر عمه رو بزنن بچه ها طاقت ندارن..*
Fadaeian_Ramazan1400_Shab23 (5).mp3
31.34M
|⇦•ام ابیها شد رقیه.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگه چراغ خونه شما هم تو سحر روشن می‌شه قدر خانواده‌تون رو بدونید ❤️
|⇦•ام ابیها شد رقیه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امّ‌ابیها شد رقیّه در شب آخر زهرایی‌اش تکمیل شد آخر،شب آخر از وضع نامطلوب سر، بر صورت خود زد دختر چه الهامی گرفت از سر، شب آخر؟ می‌گفت: بابا! این چه رگ‌هایی‌ست داری؟ خیلی شکایت داشت از خنجر، شب آخر شب‌های قبل، آشفته‌تر بودم اگر افسوس! وضعم نشد بابا از این بهتر، شب آخر من دل‌خوشم از این‌که مثل مادرت هستم می‌ریخت خون از سینه در بستر، شب آخر با ضربه‌های زجر، بابا کاملاً حس شد اینکه چه دردی داشته مادر، شب آخر با اشک‌هایم، فتح کردم شام را، بابا! با گریه کردم کار یک لشگر، شب آخر عمه موهامو شونه کن! امشب‌ و مهمونی دارم به سر و وضع من برس! تا به سحر خواب ندارم عمه برام لباس بیار! به تن زارم بشینه بده بابا جونم من‌و، تو این لباسا ببینه! باورش نمیشه کسی که من دختر حسینم اونی که باباجون می گفت مث مادر حسینم بابا! گرسنگی بُرده امونمو، یک لقمه نون نخوردم هر شب، بدون تو، بابا سر گرسنه رو، زمین میذارم! قسم به عشق و عزّت عمه شدم بابا جون زحمت عمه دلتنگ دیدنت بودم، خوش اومدی باباجونم! حالا که زجر پیش ما نیست، بذار کنارت بمونم فرشته ی کوچیک تو، با مشت و تازیونه زد جای پاهاش رو بالمه، چادرمو کرده لگد با طناب، چهل منزله، بابا دستامون و بستن زانومو، ضلع پهلومو، تاب ابرومو شکستن دیدی سر و روم‌ و؟ دیدی لباسامو؟ رنگ غربت گرفته راستی خبر داری دیگه، شیرین زبون‌ تو، لکنت گرفته *اون نامرد میگه: تو کربلا همه رو جمع کرد گفت: اینا رو میشناسی؟ اینا خونواده علی‌ان. از عمد گفت اینا خونواده علی‌اند. فلذا اینقدر تو راه گرسنه نگه داشتمشون گفتم یه کاری کنم این خونواده بیان به ما التماس کنن. هر چی گرسنه نگهشون داشتم التماس نمیکردن. تازه وقتی نون و خرما آوردن؛ بی بی میرفت یکی، یکی ازشون میگرفت پرت میکرد میگفت: نباید بگیریم. دیدن با گرسنگی از پسشون بر نمیان اینقدر میزدنشون تا التماس کنن بگن ما رو نزنید امّا نمیگفتن حتی آخ! نمیگفتن... هیچ جا نداریم تو روایات که یکی از بچه‌ها التماس کرده باشه فلذا میدونی چیکار میکرد؟ عمه خودش‌ رو مینداخت رو این بچه‌ها تا بیشتر عمه رو بزنن بچه ها طاقت ندارن..*
Fadaeian_Ramazan1400_Shab23 (5).mp3
31.34M
|⇦•ام ابیها شد رقیه.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگه چراغ خونه شما هم تو سحر روشن می‌شه قدر خانواده‌تون رو بدونید ❤️
|⇦•باز کن آغوش خود... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می‌رسد آن گدا که بخشش‌ات را کرده باور، میرسد آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین! ناله‌های هر شبم از پشت این در می‌رسد تا نَفَس باقی است،نَفْس سرکشم را رام کن! رفته رفته عمر من دارد به آخر می‌رسد در شب قَدرَت، به قَدرِ گریه‌ام رونق بده! هر که به جایی رسید، از دیده‌ی تر می رسد گرچه بد کردم، بیا با این بدت تندی مکن! ای که لطفِ بی‌حدت حتی به کافر می‌رسد! از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید طفل بازیگوش دل گرم است، مادر می‌رسد زیرِ قرآن زیر و رویم کن! الهی بِالعَلی! دلشکسته گیر می افتد، به دلبر میرسد نخل حیدر خرج افطاری ما را می‌دهد از نجف ظرف رطب هر شب به نوکر می‌رسد دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب‌هاست بعد مُردن کفن‌ و‌ دفن ما به حیدر می رسد در سراشیبی قبرم، بعد تلقین خواندنم حتم دارم مرتضی آنجاست که سر می‌رسد با مظلومیت آقای مظلومانِ خاک جمع می‌گردد تمام آن به دختر می‌رسد سر به چوب محمل خود زد، در آن ساعت که دید نیزه‌داری مست با رأس برادر می رسد در کنار خانه‌ی باباش سنگش می‌زنند زخم مهلک بر پر و بال کبوتر می رسد کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود کاش بر هر دختری می‌دید معجر میرسد.
791125f374693adfebd8d54a55e4e4e8.mp3
8.66M
|⇦•باز کن آغوش خود.. و مناجات با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگه قرار نیست یکی از این شب‌ها فکر کنیم و تصمیم مهمی برای زندگیِ ابدی‌مون بگیریم دیگه کِی وقتشه؟ یه سَحَر کافیه به قرآن ..
|⇦•خدایا خودت یه کاری کن... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اومدم نگو چجوری روم میشه اشکای رو گونه آبروم میشه خدایا خودت یه کاری کن برام دیگه امشب همه چی تموم میشه وای اگه بخوای حساب کتاب کنی حق میدم که بنده اتو عذاب کنی ولی انقده تو خوبی نمیخوای من و پیش بنده هات خراب کنی *اگه قیامت جلو‌ دشمنای امام‌حسین وحضرت زهرا بی آبرو بشم چیکار کنم؟... اگه من و با دست نشون بدن بگن این همونیه که یه عمری خودش رو عاشق بچه های پیغمبر نشون میداد.. اینم‌ که الان بین‌ ماست..معلومه فقط شعار داده، واقعی نبوده..* شرم و دیدی به روی سیاه من این دل شکسته شد گواه من خودِ تو تقدیرم و رقم بزن من نمیدونم چیه صلاح من *خدایا! بنده های خوبت هر چی ازت میخوان، همون رو به ما بده"اللّهُمَّ إنی أَسْئَلَکَ خَیرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِکَ مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ الْمُخْلِصون" بهار دل خزون و برسون مهربونِ مهربون و برسون *صدر حوائج ما ظهور امام زمانِ، امام زمانِ مارو برسون... خیلی بده ما ازش اینقدر دوریم...* خدا از ظلم و ستم خسته شدیم دیگه امسال آقامون و برسون * به حق امیرالمؤمنین و حضرت زهرا که می اومدن در خونه ی انصار و مهاجر رو میزدن، آی مردم! مگه غدیر یادتون رفت؟ مگه شما به پیغمبر قول ندادید؟ به علی میگفتن: علی! دیر اومدی ما دیگه بیعت کردیم، فقط چهل و چهار نفر جواب مثبت بهش دادن، فرمود: همه سلاح بردارید، موهای سرتون رو کوتاه کنید، اما فردا فقط چهار نفر اومدن، سلمان و ابوذر و مقداد و یه نفر دیگه اومدن، چون تنها بود ریسمان به گردنش انداختن، چون بی کس بود قنفذ غلاف به بازوی همسرش زد... یاصاحب الزمان! در خونهٔ مادرت شلوغ شد... صدا زد هیزم بیارید، میخوام خونه رو بسوزونم، اهل خونه رو هم آتیش بزنم، گفتن: توی این خونه فاطمه است! گفت: زهرا هم باشه آتیش میزنم، چنان با لگد به در زد،زهرا با صورت روی زمین افتاد، در روی زهرا افتاد، فشار در و دیوار باعث شد بچه اش سِقط شد، بعد با غلاف شمشیر پشت در زهرا رو میزد، دلش راضی نشد، بعد پشت سر هم سیلی به صورت زهرا زد، گوشواره ی زهرا شکست روی زمین افتاد...* من و راه ندی محاله اومدم آخه با گریه و ناله اومدم گفتی سومین شب قدره توئه دیدی من هم با سه ساله اومدم دست به پهلو مثل زهرا میگیره دائماً بهونه بابا میگیره شب قدرش بابا اومد خرابه با سر بریده احیا میگیره *بخاطر رقیه منو ببخش، من به این سه ساله اعتماد دارم، دستاش کوچیکه، ولی گره های بزرگ رو باز میکنه...* دل من برا تو تنگه بابا جون راستی خونمون قشنگه بابا جون همه زخمایی که داری میبینی جای سیلی جای سنگه بابا جون پیش من بمون شب آخریه آستینِ پاره برام روسریه موهای من و که داری میبینی موهای تو چرا خاکستریه همه جای پیکرم کبودیه میدونم که رفتنم به زودیه یه سوال دارم تو از عمو بپرس جای ما محله ی یهودیه؟ از کبودی به تنم نشون زده اون که دخترت رو بی امون زده آخه تو قاری قران منی کی به لبهای تو خیزرون زده : محمد رسولی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
Shab23Ramazan1402[07].mp3
14.74M
|⇦•خدایا خودت یه کاری کن... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
AudioCutter_6474999188.mp3
11.12M
وتوسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده ماه مبارک رمضان حاج مهدی رسولی 🧡🧡🧡 سلام ای آرزوی غروب جمعه ی ما نصیبم کن نگاهت را تو ای جانِ جهان ای جان مرا از خود مران ای جان در این دنیای وا نفسا برای من بمان ای جان نگاهت روشنای ماست نشانی از خدای ماست ظهور تو در این غربت جواب ربّنای ماست «اباصالح... اباصالح...» کنار تو هوایم، هوای جمکران است نگاهم را به دنیا بست،زمین تشنه زمانه زرد بیا باران بیا برگرد جهانِ بی تو غمها را، میان سینه ام پر کرد بیا ای شورِ شیرینم، تو هستی قبله و دینم نگو میمیرم و آخر، ظهورت را نمیبینم «اباصالح... اباصالح»
‍ ‍ 🏴توسل و روضه ویژه ی شب قدر 23  ماه رمضان 🏴شهادت حضرت علی ع ✅ سبک دشتی مداح: حاج مرتضی طاهری 🏴🏴🏴🏴🏴 سحر محو مناجات علی بود سحر مات از حکایات علی بود سحر مبهوت طاعات علی بود سحر مست از عنایات علی بود سحر امشب ندایش یا علی بود سحر امشب وداعش با علی بود😭 علی امشب هوای دوست دارد علی امشب نوای دوست دارد علی سعی وصفای دوست دارد علی شوق لقای دوست دارد علی را نیست امشب لحظه ای خواب ، علی را هست امشب شوق محراب، شاید مثل همین ساعتا بود ، ام الکلثوم میگه نگاه به بابام می کردم دلم آتیش می گرفت، می دیدم هی میاد به آسمون نگاه می کنه ، میگه  آی صبح  پس کی میرسی😭 گاهی  میگه انالله واناالیه راجعون، 😭 من فکر می کنم گاهی هم زیر لب می گفت : زهرا اومدم، زهرا جان یادته موقعی که می خواستی از دنیا بری، برای تنهایی من گریه می کردی، دیگه تنهایی تموم شد علی  داره میاد، امیر عشق برمسجد روان شد به سوی آسمان بانگ اذان شد به تکبیرش عیان رازی نهان شد به سجده برخدایش میهمان شد ستمکاران شقاوت برگزیدند، خدای عشق را در خون کشیدند، علی  علی  علی علی... آی دیگه از فردا زینب از کوفه بدش اومد، کوفه ایی که انقد بی وفاست دیگه جای موندن نیست، وقتی نگاه به بابا کرد فهمید دیگه باباش از دستش رفته ، گفت بابا (من می خوام از کوفه برم، کنار قبر مادرم)۲ هدیه براش عمامه ی خونیتُ بابا ببرم آی امان، آی... خیلی زینب سفر نرفته، خیلی از مدینه بیرون نرفته اما هر موقع رفته برگشته دست خالی نیومده ،یه روز عمامه ی خونی بابا را آورده ، یه روز هم دیدن زینب اومد کنار قبر رسول الله صدا زد یا جدا برات از سفر سوغاتی آوردم، همه دارن نگاه می کنند زینب چه سوغات براپیغمبر آورده، یه وقت دیدن یه بسته رو بیرون آورد گره ی این بسته را باز کرد یه پیراهن خون آلود😭 🏴حسین ....
نوحه امام علی(ع)😭😭 بابا جانم مرو مرو 🥀 🥀 یا اباعبدالله الحسین آي شيعه ها گريه کنيد بابا جان مرو مرو محشر غم به پا شده بابا جان مرو مرو مثل شفاي فاطمه بابا جان مرو مرو درد علی دوا شده بابا جان مرو مرو پشت در خونه ما بابا جان مرو مرو یتیما چشم انتظارن بابا جان مرو مرو شیر خدا چشماشو بست بابا جان مرو مرو بگید دیگه شیر نیارن بابا جان مرو مرو یادم میاد اون شبی که بابا جان مرو مرو میشستی جسم همسرت بابا جان مرو مرو شبیه مادرم شدی بابا جان مرو مرو بند نمیاد خون سرت بابا جان مرو مرو 🥀بابا جان مرو مرو مگه ز ما خسته شدی بابا جان مرو مرو که بسته ای بار سفر بابا جان مرو مرو مثل مادر تنها نرو بابا جان مرو مرو زینب و با خودت ببر بابا جان مرو مرو بخاطر حسینه که دلو به دریا نزدم تو گفتی ای زینب من باید برام کاری کنی تو کربلا حسینمو بجای من یاری کنی یه روز میاد که شاهد سرخی آسمون میشی یه روزه از صبح تا غروب خسته و قد کمون میشی ......    
کوفه را ماتم گرفته 2.mp3
3.07M
كوچه ها را غم گرفته كوفه را ماتم گرفته آید از هر خرابه صدایی یا علی یا علی جان کجایی مسجد و محراب و منبر گرید از هجران حیدر عاشقان الامان از جدایی یا علی یا علی جان کجایی اهل مسجد بی قرارند مومنین چشم انتظارند تا به بانگ اذان لب گشایی یا علی یا علی جان کجایی خانه از غم شد سیه پوش صحن مسجد مانده خاموش کوفه دیگر ندارد صفایی یا علی یا علی جان کجایی پیر و بیمار و غریبیم در عزای آن حبیبیم بر سر سفره ی بی غذایی یا علی یا علی جان کجایی کوفه شهرین غم دوتوبدی قلبیمی ماتم دوتوبدی زینبون عرشه چیخدی نواسی قانه غرق اولدی مظلوم آتاسی ییخدی خنجر مرتضانی آغلادیب اهل ولانی دولدوروب محرابی قانی ائتدی پاینده روح نمازی آلدی حقدن گوزل امتیازی علیه السلام .
ای نخل‌های کوفه! امام شما چه شد؟ آن اشک و شور و گریه و حال و دعا چه شد؟ محراب کوفه! سرخی دامان تو ز چیست؟ سجادۀ علی! علی مرتضی چه شد؟ هم صحبت غریب تو ای چاه کوفه کو؟ فریادهای آن دل درد آشنا چه شد؟ ای صحنه‌های بدر و احد کو امیرتان؟ ای ذوالفقار، بازوی شیرخدا چه شد؟ ای کوچه‌های شهر مدینه خبر دهید صاحب عزای حضرت خیرالنسا چه شد؟ ای کودک یتیم که خالی است سفره‌ات آورد آنکه بهر تو هر شب غذا چه شد؟ ای بام کوفه بانگ اذان علی کجاست؟ آن صوت دلنشین و صدای رسا چه شد؟ پیر مریض! یار غریبی که نیمه شب می‌ریخت در دهان تو هر شب دوا چه شد؟ ای کوفه آن امیر غریبی که سال‌ها دیده است از رعیتش آزارها چه شد؟ "میثم" بخوان ز سوز جگر روضۀ علی با ما بگو به آن شه ارض و سما چه شد؟ استاد حاج غلامرضا سازگار.
2.1M
🎤 🥀🥀🥀💔 مولایَ یا مولای ، سرتاپا گناهم عذری ندارم ، شرمسارم ، روسیاهم مولایَ یا مولای ، بیرونم مینداز چیزی نمی خواهم ، گدای یک نگاهم قلبم به ذکرت زنده می ماند حبیبم ای منتهای حاجتم ، ای تکیه گاهم تا پای من لغزید ، دستم را گرفتی از کودکی دادی نجات از پرتگاهم قدری مصیبت ، های و هویم را در آورد غافل ازین بودم که هستی خیرخواهم مولایَ یا مولای ، با قبرم چه سازم ؟! دلواپسِ تاریکی آن جایگاهم از مادریِ فاطمه بالانشینم بیرون کشیده بارها از قعر چاهم شاهم فقط مولا علی باشد ولاغیر دور از ضلالت با علی در شاهراهم مولایَ یا مولای ، از هجرش خرابم دلتنگِ ایوان طلا و صحن شاهم یاد وداع آخرش با بچه هایش در پشت درب خانه اش افتاده راهم مولایَ یا مولای ، کوفه بی علی شد چون پیر مرد کوفه غرق اشک و آهم پشتم شکسته گرچه ، شکرش باز باقی است بین کفن پیچیده شد پشت و پناهم کوفه کفن هم داشت پس ! ماندم که از چه بهر حسینش بوریایی شد فراهم ؟! بیچاره ام کرده غمش ، گریان برای ... آن جسم گرمادیده بین قتلگاهم با مداحی اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤 🥀🥀🏴🏴 https://eitaa.com/eetazeinab