eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
ya-man-yotel-kasira.mp3
19.16M
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :یا مَن یُعطی الکثیر بالقلیل.... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یا مَــن أقــربَ مِــن کُلّ قــریب/ یا مَــن أحَــبَّ مِــن کُلِّ حبـیب / ای تو نزدیک تر از همــه به من/ نیستم با وجود تو دیگه غریب/ اللهُـــــمَّ إِنّـــی أَسئَــلُــکَ/ بِاسْمِکَ یا سمیــعُ یا بصیر/ دستــای خالــیِ منـو ببین/ بشنو حرفامو دستمو بگیر/ از هر جا بریدم امشب اومدم/ تا بر درگـــاه تــو زانـــو بزنم / فهمیدم برای عرض حاجتــام/ میتونم فقــط به تو رو بزنم/ خـــطا کــردم / صــــدا کردی منـــو با خــود /آشنــــا کردی چقد حاجت / ازت خواســتم تو حــاجــاتـم / روا کـــردی الحمدلله / که تو معبـــود منــی یا الله امشب ببخشا/ تو فقط یَرحَمَنی یا الله ✍‌رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۱/۲۴ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
AudioCutter_6474999188.mp3
11.12M
|⇦• سلام ای آرزوی... وتوسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ میشود این رمضان موعد فردا باشد آخرین ماه صیام غم مولا باشد میشود در شب قدرش به جهان مژده دهند که همین سال ظهور گل نرگس باشد
|⇦•ام ابیها شد رقیه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امّ‌ابیها شد رقیّه در شب آخر زهرایی‌اش تکمیل شد آخر،شب آخر از وضع نامطلوب سر، بر صورت خود زد دختر چه الهامی گرفت از سر، شب آخر؟ می‌گفت: بابا! این چه رگ‌هایی‌ست داری؟ خیلی شکایت داشت از خنجر، شب آخر شب‌های قبل، آشفته‌تر بودم اگر افسوس! وضعم نشد بابا از این بهتر، شب آخر من دل‌خوشم از این‌که مثل مادرت هستم می‌ریخت خون از سینه در بستر، شب آخر با ضربه‌های زجر، بابا کاملاً حس شد اینکه چه دردی داشته مادر، شب آخر با اشک‌هایم، فتح کردم شام را، بابا! با گریه کردم کار یک لشگر، شب آخر عمه موهامو شونه کن! امشب‌ و مهمونی دارم به سر و وضع من برس! تا به سحر خواب ندارم عمه برام لباس بیار! به تن زارم بشینه بده بابا جونم من‌و، تو این لباسا ببینه! باورش نمیشه کسی که من دختر حسینم اونی که باباجون می گفت مث مادر حسینم بابا! گرسنگی بُرده امونمو، یک لقمه نون نخوردم هر شب، بدون تو، بابا سر گرسنه رو، زمین میذارم! قسم به عشق و عزّت عمه شدم بابا جون زحمت عمه دلتنگ دیدنت بودم، خوش اومدی باباجونم! حالا که زجر پیش ما نیست، بذار کنارت بمونم فرشته ی کوچیک تو، با مشت و تازیونه زد جای پاهاش رو بالمه، چادرمو کرده لگد با طناب، چهل منزله، بابا دستامون و بستن زانومو، ضلع پهلومو، تاب ابرومو شکستن دیدی سر و روم‌ و؟ دیدی لباسامو؟ رنگ غربت گرفته راستی خبر داری دیگه، شیرین زبون‌ تو، لکنت گرفته *اون نامرد میگه: تو کربلا همه رو جمع کرد گفت: اینا رو میشناسی؟ اینا خونواده علی‌ان. از عمد گفت اینا خونواده علی‌اند. فلذا اینقدر تو راه گرسنه نگه داشتمشون گفتم یه کاری کنم این خونواده بیان به ما التماس کنن. هر چی گرسنه نگهشون داشتم التماس نمیکردن. تازه وقتی نون و خرما آوردن؛ بی بی میرفت یکی، یکی ازشون میگرفت پرت میکرد میگفت: نباید بگیریم. دیدن با گرسنگی از پسشون بر نمیان اینقدر میزدنشون تا التماس کنن بگن ما رو نزنید امّا نمیگفتن حتی آخ! نمیگفتن... هیچ جا نداریم تو روایات که یکی از بچه‌ها التماس کرده باشه فلذا میدونی چیکار میکرد؟ عمه خودش‌ رو مینداخت رو این بچه‌ها تا بیشتر عمه رو بزنن بچه ها طاقت ندارن..*
Fadaeian_Ramazan1400_Shab23 (5).mp3
31.34M
|⇦•ام ابیها شد رقیه.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگه چراغ خونه شما هم تو سحر روشن می‌شه قدر خانواده‌تون رو بدونید ❤️
|⇦•ام ابیها شد رقیه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امّ‌ابیها شد رقیّه در شب آخر زهرایی‌اش تکمیل شد آخر،شب آخر از وضع نامطلوب سر، بر صورت خود زد دختر چه الهامی گرفت از سر، شب آخر؟ می‌گفت: بابا! این چه رگ‌هایی‌ست داری؟ خیلی شکایت داشت از خنجر، شب آخر شب‌های قبل، آشفته‌تر بودم اگر افسوس! وضعم نشد بابا از این بهتر، شب آخر من دل‌خوشم از این‌که مثل مادرت هستم می‌ریخت خون از سینه در بستر، شب آخر با ضربه‌های زجر، بابا کاملاً حس شد اینکه چه دردی داشته مادر، شب آخر با اشک‌هایم، فتح کردم شام را، بابا! با گریه کردم کار یک لشگر، شب آخر عمه موهامو شونه کن! امشب‌ و مهمونی دارم به سر و وضع من برس! تا به سحر خواب ندارم عمه برام لباس بیار! به تن زارم بشینه بده بابا جونم من‌و، تو این لباسا ببینه! باورش نمیشه کسی که من دختر حسینم اونی که باباجون می گفت مث مادر حسینم بابا! گرسنگی بُرده امونمو، یک لقمه نون نخوردم هر شب، بدون تو، بابا سر گرسنه رو، زمین میذارم! قسم به عشق و عزّت عمه شدم بابا جون زحمت عمه دلتنگ دیدنت بودم، خوش اومدی باباجونم! حالا که زجر پیش ما نیست، بذار کنارت بمونم فرشته ی کوچیک تو، با مشت و تازیونه زد جای پاهاش رو بالمه، چادرمو کرده لگد با طناب، چهل منزله، بابا دستامون و بستن زانومو، ضلع پهلومو، تاب ابرومو شکستن دیدی سر و روم‌ و؟ دیدی لباسامو؟ رنگ غربت گرفته راستی خبر داری دیگه، شیرین زبون‌ تو، لکنت گرفته *اون نامرد میگه: تو کربلا همه رو جمع کرد گفت: اینا رو میشناسی؟ اینا خونواده علی‌ان. از عمد گفت اینا خونواده علی‌اند. فلذا اینقدر تو راه گرسنه نگه داشتمشون گفتم یه کاری کنم این خونواده بیان به ما التماس کنن. هر چی گرسنه نگهشون داشتم التماس نمیکردن. تازه وقتی نون و خرما آوردن؛ بی بی میرفت یکی، یکی ازشون میگرفت پرت میکرد میگفت: نباید بگیریم. دیدن با گرسنگی از پسشون بر نمیان اینقدر میزدنشون تا التماس کنن بگن ما رو نزنید امّا نمیگفتن حتی آخ! نمیگفتن... هیچ جا نداریم تو روایات که یکی از بچه‌ها التماس کرده باشه فلذا میدونی چیکار میکرد؟ عمه خودش‌ رو مینداخت رو این بچه‌ها تا بیشتر عمه رو بزنن بچه ها طاقت ندارن..*
Fadaeian_Ramazan1400_Shab23 (5).mp3
31.34M
|⇦•ام ابیها شد رقیه.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگه چراغ خونه شما هم تو سحر روشن می‌شه قدر خانواده‌تون رو بدونید ❤️
|⇦•باز کن آغوش خود... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می‌رسد آن گدا که بخشش‌ات را کرده باور، میرسد آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین! ناله‌های هر شبم از پشت این در می‌رسد تا نَفَس باقی است،نَفْس سرکشم را رام کن! رفته رفته عمر من دارد به آخر می‌رسد در شب قَدرَت، به قَدرِ گریه‌ام رونق بده! هر که به جایی رسید، از دیده‌ی تر می رسد گرچه بد کردم، بیا با این بدت تندی مکن! ای که لطفِ بی‌حدت حتی به کافر می‌رسد! از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید طفل بازیگوش دل گرم است، مادر می‌رسد زیرِ قرآن زیر و رویم کن! الهی بِالعَلی! دلشکسته گیر می افتد، به دلبر میرسد نخل حیدر خرج افطاری ما را می‌دهد از نجف ظرف رطب هر شب به نوکر می‌رسد دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب‌هاست بعد مُردن کفن‌ و‌ دفن ما به حیدر می رسد در سراشیبی قبرم، بعد تلقین خواندنم حتم دارم مرتضی آنجاست که سر می‌رسد با مظلومیت آقای مظلومانِ خاک جمع می‌گردد تمام آن به دختر می‌رسد سر به چوب محمل خود زد، در آن ساعت که دید نیزه‌داری مست با رأس برادر می رسد در کنار خانه‌ی باباش سنگش می‌زنند زخم مهلک بر پر و بال کبوتر می رسد کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود کاش بر هر دختری می‌دید معجر میرسد.
791125f374693adfebd8d54a55e4e4e8.mp3
8.66M
|⇦•باز کن آغوش خود.. و مناجات با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگه قرار نیست یکی از این شب‌ها فکر کنیم و تصمیم مهمی برای زندگیِ ابدی‌مون بگیریم دیگه کِی وقتشه؟ یه سَحَر کافیه به قرآن ..
|⇦•خدایا خودت یه کاری کن... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اومدم نگو چجوری روم میشه اشکای رو گونه آبروم میشه خدایا خودت یه کاری کن برام دیگه امشب همه چی تموم میشه وای اگه بخوای حساب کتاب کنی حق میدم که بنده اتو عذاب کنی ولی انقده تو خوبی نمیخوای من و پیش بنده هات خراب کنی *اگه قیامت جلو‌ دشمنای امام‌حسین وحضرت زهرا بی آبرو بشم چیکار کنم؟... اگه من و با دست نشون بدن بگن این همونیه که یه عمری خودش رو عاشق بچه های پیغمبر نشون میداد.. اینم‌ که الان بین‌ ماست..معلومه فقط شعار داده، واقعی نبوده..* شرم و دیدی به روی سیاه من این دل شکسته شد گواه من خودِ تو تقدیرم و رقم بزن من نمیدونم چیه صلاح من *خدایا! بنده های خوبت هر چی ازت میخوان، همون رو به ما بده"اللّهُمَّ إنی أَسْئَلَکَ خَیرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِکَ مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ الْمُخْلِصون" بهار دل خزون و برسون مهربونِ مهربون و برسون *صدر حوائج ما ظهور امام زمانِ، امام زمانِ مارو برسون... خیلی بده ما ازش اینقدر دوریم...* خدا از ظلم و ستم خسته شدیم دیگه امسال آقامون و برسون * به حق امیرالمؤمنین و حضرت زهرا که می اومدن در خونه ی انصار و مهاجر رو میزدن، آی مردم! مگه غدیر یادتون رفت؟ مگه شما به پیغمبر قول ندادید؟ به علی میگفتن: علی! دیر اومدی ما دیگه بیعت کردیم، فقط چهل و چهار نفر جواب مثبت بهش دادن، فرمود: همه سلاح بردارید، موهای سرتون رو کوتاه کنید، اما فردا فقط چهار نفر اومدن، سلمان و ابوذر و مقداد و یه نفر دیگه اومدن، چون تنها بود ریسمان به گردنش انداختن، چون بی کس بود قنفذ غلاف به بازوی همسرش زد... یاصاحب الزمان! در خونهٔ مادرت شلوغ شد... صدا زد هیزم بیارید، میخوام خونه رو بسوزونم، اهل خونه رو هم آتیش بزنم، گفتن: توی این خونه فاطمه است! گفت: زهرا هم باشه آتیش میزنم، چنان با لگد به در زد،زهرا با صورت روی زمین افتاد، در روی زهرا افتاد، فشار در و دیوار باعث شد بچه اش سِقط شد، بعد با غلاف شمشیر پشت در زهرا رو میزد، دلش راضی نشد، بعد پشت سر هم سیلی به صورت زهرا زد، گوشواره ی زهرا شکست روی زمین افتاد...* من و راه ندی محاله اومدم آخه با گریه و ناله اومدم گفتی سومین شب قدره توئه دیدی من هم با سه ساله اومدم دست به پهلو مثل زهرا میگیره دائماً بهونه بابا میگیره شب قدرش بابا اومد خرابه با سر بریده احیا میگیره *بخاطر رقیه منو ببخش، من به این سه ساله اعتماد دارم، دستاش کوچیکه، ولی گره های بزرگ رو باز میکنه...* دل من برا تو تنگه بابا جون راستی خونمون قشنگه بابا جون همه زخمایی که داری میبینی جای سیلی جای سنگه بابا جون پیش من بمون شب آخریه آستینِ پاره برام روسریه موهای من و که داری میبینی موهای تو چرا خاکستریه همه جای پیکرم کبودیه میدونم که رفتنم به زودیه یه سوال دارم تو از عمو بپرس جای ما محله ی یهودیه؟ از کبودی به تنم نشون زده اون که دخترت رو بی امون زده آخه تو قاری قران منی کی به لبهای تو خیزرون زده : محمد رسولی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
Shab23Ramazan1402[07].mp3
14.74M
|⇦•خدایا خودت یه کاری کن... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
AudioCutter_6474999188.mp3
11.12M
وتوسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده ماه مبارک رمضان حاج مهدی رسولی 🧡🧡🧡 سلام ای آرزوی غروب جمعه ی ما نصیبم کن نگاهت را تو ای جانِ جهان ای جان مرا از خود مران ای جان در این دنیای وا نفسا برای من بمان ای جان نگاهت روشنای ماست نشانی از خدای ماست ظهور تو در این غربت جواب ربّنای ماست «اباصالح... اباصالح...» کنار تو هوایم، هوای جمکران است نگاهم را به دنیا بست،زمین تشنه زمانه زرد بیا باران بیا برگرد جهانِ بی تو غمها را، میان سینه ام پر کرد بیا ای شورِ شیرینم، تو هستی قبله و دینم نگو میمیرم و آخر، ظهورت را نمیبینم «اباصالح... اباصالح»
|⇦•مراسم احیا... و قرآن بر سرگرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمدرضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *قرآنها رو‌ جلو دیده اتون باز کنید..* "اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ..." * قرآنها رو بر سر بگذارید:* "اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ " "ده مرتبه: بِکَ یا الله.." *امیرالمومنین فرمود: اگر رحمت خدا به صد قسمت تقسیم بشه یک قسمتش بین همه ی بشر و همه ی موجودات تقسیم شده..بقیه اش همه رحمانیت و رحیمیت خودِ خداست...* "ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ.." *مالک ابن انس میگه: شخصی بیابان نشین وارد مسجد پیغمبر شد سلام کرد گفت: یا رسول الله! قیامت چه زمانی است؟ موقع نماز بود پیغمبر نمازش رو‌ خوند بعدنماز این عرب بادیه نشین رو صدا زد ..فرمود: بیا جلو ..تو‌که از قیامت سوال کردی چی برا قیامت آماده کردی؟گفت از اعمال چیز زیادی ندارم.نه نمازی نه روزه درست درمونی..من فقط خدا و پیغمبرش رو‌ دوس دارم..پیغمبر یه نگاه کرد فرمود: غصه نخور هرکسی با اون‌ چیزی محشور میشه که بهش علاقه داره.... کنایه از این داره که تو به ما علاقه داری قیامت هم با مایی... * "ده مرتبه: بِعلیٍّ.." *ام سلمه میگه: دیدم پیغمبر امیرالمومنین رو به یه سفری فرستاد.. بعد مدتی دیدم پیغمبر زیر لب میگه:خدایا! من از دنیا نرم یه وقت. میگه تعجب کردم‌، رسول خدا میگه من نمیرم‌.. یعنی چی؟ بعد دیدم با جمله بعدی پیغمبر کاملش کرد. خدا یا من نمیرم‌ تا یه بار دیگه علی رو ببینم.. محمد حنفیه میگه: شب آخر فرزندان امیرالمومنین دورش بودن همه رو‌ جمع کرد وصیت کرد سفارش کرد از همه بیشتر با امام‌حسن صحبت کرد سفارش کرد. با حسنین صحبت کرد. امورات رو به امام‌ مجتبی سپرد..بعضیا رو‌ جداگانه وصیت کرد..میگه ساعتی مولا به هوش می اومدچشماش رو باز می کرد می دید بچه هاش دارن گریه می کنن..«انقدر یتیما برا امیرالمومنین شیر آوردن .مولا دوست نداشت دل یه یتیمم بشکنه. فرمود: یه ظرف بزرگی بیاریدهمهٔ این شیر را رو بریزید تو‌ این ظرف ..یه تیکه خورد دل هیچ‌ یتیمی نشکنه..» تا به هوش اومد دید بچه ها دارن‌ گریه می کنن محمد حنفیه میگه دیدم‌ لحظه ی آخره امیرالمونینِ... فرمود: این پیامبرِ، این حمزه است، این‌جعفرِ اومدن به استقبال من.. من یه علی‌دیگه هم سراغ دارم تو‌کربلا ابی عبدالله سرش رو به دامن‌ گرفت صدا زد .."هذا جدی رسول الله قد سقانی بکاسه"یه وقت صدا زد.."هذهی جدتی فاطمه" اینم‌ مادرت زهراست اومده..چنان علی اکبر رو بغل کرد..* بنا نبود که آفت به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم‌ که دست و پا بزند "ده مرتبه: بِفاطِمَةَ.." گر به زهرا برسد نامهٔ ما نیست غمی هرکسی بچه ی بد را زده مادر نزده چارقدت موند و گلهای پرپرش وای مادرم..ای وای مادرم.. بهشت من و سوزوندن آخرش وای مادرم...ای وای مادرم.. حیرونه بابا از داغ کوثرش وای مادرم.. ای وای مادرم.. آه روزگار من.. داره میره مادرم از کنار من آه روزگار من .. گریه به زخم تنش شده کار من *عدی بن‌ حاتم میگه هیچ‌ وقت انقدر دلم برا کسی نسوخت..اون لحظه ای که دیدم طناب دور گردن علی انداختن دارن‌ مولا رو‌ به زور می کشن سمت مسجد..* حسین من بی کس میشه ای خدا وای مادرم..وای مادرم.. پیرهنش دست به دست میشه ای خدا وای مادرم..وای مادرم.. نیزه میخوره از دشمن بی هوا وای مادرم ..وای مادرم.. پیش چشم من مینه دست و پا وای مادرم ..وای مادرم... "ده مرتبه: بِالحَسَنِ.." "ده مرتبه: بِالحُسَین ِ..." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
14010104eheyat-bazri-qoran.mp3
27.92M
|⇦•مراسم احیا... و قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام صادق علیه‌السلام: هر کس سورۀ عنکبوت و روم را در «شب ۲۳ ماه رمضان» تلاوت کند، به خدا سوگند که او است ..
|⇦•مراسم احیا... و قرآن بر سرگرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمدرضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *قرآنها رو‌ جلو دیده اتون باز کنید..* "اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ..." * قرآنها رو بر سر بگذارید:* "اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ " "ده مرتبه: بِکَ یا الله.." *امیرالمومنین فرمود: اگر رحمت خدا به صد قسمت تقسیم بشه یک قسمتش بین همه ی بشر و همه ی موجودات تقسیم شده..بقیه اش همه رحمانیت و رحیمیت خودِ خداست...* "ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ.." *مالک ابن انس میگه: شخصی بیابان نشین وارد مسجد پیغمبر شد سلام کرد گفت: یا رسول الله! قیامت چه زمانی است؟ موقع نماز بود پیغمبر نمازش رو‌ خوند بعدنماز این عرب بادیه نشین رو صدا زد ..فرمود: بیا جلو ..تو‌که از قیامت سوال کردی چی برا قیامت آماده کردی؟گفت از اعمال چیز زیادی ندارم.نه نمازی نه روزه درست درمونی..من فقط خدا و پیغمبرش رو‌ دوس دارم..پیغمبر یه نگاه کرد فرمود: غصه نخور هرکسی با اون‌ چیزی محشور میشه که بهش علاقه داره.... کنایه از این داره که تو به ما علاقه داری قیامت هم با مایی... * "ده مرتبه: بِعلیٍّ.." *ام سلمه میگه: دیدم پیغمبر امیرالمومنین رو به یه سفری فرستاد.. بعد مدتی دیدم پیغمبر زیر لب میگه:خدایا! من از دنیا نرم یه وقت. میگه تعجب کردم‌، رسول خدا میگه من نمیرم‌.. یعنی چی؟ بعد دیدم با جمله بعدی پیغمبر کاملش کرد. خدا یا من نمیرم‌ تا یه بار دیگه علی رو ببینم.. محمد حنفیه میگه: شب آخر فرزندان امیرالمومنین دورش بودن همه رو‌ جمع کرد وصیت کرد سفارش کرد از همه بیشتر با امام‌حسن صحبت کرد سفارش کرد. با حسنین صحبت کرد. امورات رو به امام‌ مجتبی سپرد..بعضیا رو‌ جداگانه وصیت کرد..میگه ساعتی مولا به هوش می اومدچشماش رو باز می کرد می دید بچه هاش دارن گریه می کنن..«انقدر یتیما برا امیرالمومنین شیر آوردن .مولا دوست نداشت دل یه یتیمم بشکنه. فرمود: یه ظرف بزرگی بیاریدهمهٔ این شیر را رو بریزید تو‌ این ظرف ..یه تیکه خورد دل هیچ‌ یتیمی نشکنه..» تا به هوش اومد دید بچه ها دارن‌ گریه می کنن محمد حنفیه میگه دیدم‌ لحظه ی آخره امیرالمونینِ... فرمود: این پیامبرِ، این حمزه است، این‌جعفرِ اومدن به استقبال من.. من یه علی‌دیگه هم سراغ دارم تو‌کربلا ابی عبدالله سرش رو به دامن‌ گرفت صدا زد .."هذا جدی رسول الله قد سقانی بکاسه"یه وقت صدا زد.."هذهی جدتی فاطمه" اینم‌ مادرت زهراست اومده..چنان علی اکبر رو بغل کرد..* بنا نبود که آفت به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم‌ که دست و پا بزند "ده مرتبه: بِفاطِمَةَ.." گر به زهرا برسد نامهٔ ما نیست غمی هرکسی بچه ی بد را زده مادر نزده چارقدت موند و گلهای پرپرش وای مادرم..ای وای مادرم.. بهشت من و سوزوندن آخرش وای مادرم...ای وای مادرم.. حیرونه بابا از داغ کوثرش وای مادرم.. ای وای مادرم.. آه روزگار من.. داره میره مادرم از کنار من آه روزگار من .. گریه به زخم تنش شده کار من *عدی بن‌ حاتم میگه هیچ‌ وقت انقدر دلم برا کسی نسوخت..اون لحظه ای که دیدم طناب دور گردن علی انداختن دارن‌ مولا رو‌ به زور می کشن سمت مسجد..* حسین من بی کس میشه ای خدا وای مادرم..وای مادرم.. پیرهنش دست به دست میشه ای خدا وای مادرم..وای مادرم.. نیزه میخوره از دشمن بی هوا وای مادرم ..وای مادرم.. پیش چشم من مینه دست و پا وای مادرم ..وای مادرم... "ده مرتبه: بِالحَسَنِ.." "ده مرتبه: بِالحُسَین ِ..." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
|⇦•مراسم احیا... و قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمدرضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یاعلی! وقتی ضربه به فرق شما خورد ابی عبدالله وقتی فرق شکافته رو‌ دید چقدر گریه کرد... میگم: حسین‌جان! فرق شکافتهٔ بابا رو‌ دیدی سرش رو به دامن گرفتی.. برا شما این صحنه بیشتر سخت بود. یا وقتی تو علقمه سر اباالفضل العباس رو به دامن گرفتی؟... یه لحظه دیدن عباس سرش رو از رو زانوی حسین پایین میاره. ابی عبدالله دوباره سر عباس رو به دامن میگیره..دوباره عباس سرش رو‌ به زمین میکشه. تو‌مقتل نوشتن یه بار این کار تکرار شد..ابی عبدالله صدا زد..عباس! داداش چه میکنی؟صدازد..داداش من الان سرم رو زانوی شماست اما ساعتی بعد تو‌ گودال قتلگاه کی میخواد سر تو رو به دامن بگیره؟...* "ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین.." *تو مدینه یکی میگفت: "أنا الغریب" دیدن امام سجاد اومد جلو فرمود: چرا میگی "أنا الغریب"؟ میگفت به من رحم کنید، گفت آقا من غریبم، گرفتارم، بدبختم ..حضرت فرمود: یه سؤال ازت کنم ..اگه تو این شهر جان بدی دفنت میکنن یا نه؟ گفت مگه میشه دفنم نکنن من مسلمانم، حضرت نشست رو زمین شروع کرد گریه کردن، فرمود: بابام ابی عبدالله رو مسلمون حساب نکردن..* "ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ.." "ده مرتبه‏: بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ.." این روزها حال جهان در وضع هشدار است برخیز فریادی بزن! کمترین کار است در پیچ تاریخی دوران فتنه بسیار است شمشیر بردار ای برادر کار دشوار است تقدیر ما خورده گره با قلعۀ خیبر باید ببندی بر سرت سربند یا حیدر   مردان میدان را بگو هر روز عاشوراست َوالتّین وَالزّیتون که پیروزی از آن ماست نور طلوع فجر صادق از افق پیداست بیت‌ المقدس تا همیشه پرچمش بالاست هر روز روز قدس و هر شب وقت بیداریست تا انتفاضه در رگ این سرزمین جاریست   کل فلسطین بوده عمری در پناه قدس روزی سحر خواهد شد این شام سیاه قدس از کربلا خواهد گذشت ای دوست! راه قدس دارد می‌آید «حاج قاسم» با «سپاه قدس» راهی که او رفته‌ست از اول جهت دارد از جانب فرماندهش مأموریت دارد "ده مرتبه: ‏بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ.." "ده مرتبه: ‏بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى‏.." *ابن صیاد میگه همراه امام رضا به توس رسیدیم دیدیم صدای شیون و ناله ای میاد دنباله ی صدا رو گرفتیم دیدیم یکی رو میخوان تشییع کنند. دیدم امام رضا از مرکب پیاده شد تو تشییع شرکت کرد. میگه تعجب کردم! گفتم آقا شما در این تشییع چرا شرکت میکنید؟ فرمود: هرکس در تشییع یکی از دوستداران ما شرکت کنه گناهی در پرونده ی اعمالش نمیمونه. مثل روزی که از مادر متولد شده میشه... پرونده اش پاک‌میشه.. میکه تعجب کردم رفتیم تا به مزار رسیدیم پیکرش رو پایین گذاشتن دیدم امام رضا جمعیت و شکافت. اومد کنار جنازه دستش و رو سینه ی این میت گذاشت محکم به سینه چسبوند. بعد دستشو رو سینه گذاشت. فرمود: از این به بعد دیگه خیالت جمع باشه.. میگه تعجب کردیم.. به حضرت گفتم آقا مگه شما ایشون رو‌ میشناختی؟ فرمود:مگه نمیدونی پروندهٔ دوستداران ما هر روز به ما عرضه میشه... میشناسیم مگه میشه نشناسیم... آقاجان امشب یه نگاهی به ما کن..* "ده مرتبه‏: بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍ‏.." "ده مرتبه‏: بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ.." "ده مرتبه‏: بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍ‏.." *به سیدالشهدا عرض شد اون امری که همه ی عالم منتظرشن صاحب اون امر شمایین؟ حضرت فرمود: صاحب اون امر من نیستم..فرمود :صاحب اون امر یه آقایی که رانده شده، آواره شده، تنهاست..* "ده مرتبه‏‏: بِالْحُجَّةِ.." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
14010104eheyat-bazri-qoran.mp3
27.92M
|⇦•مراسم احیا... و قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام صادق علیه‌السلام: هر کس سورۀ عنکبوت و روم را در «شب ۲۳ ماه رمضان» تلاوت کند، به خدا سوگند که او است .. .
|⇦•ام ابیها شد رقیه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امّ‌ابیها شد رقیّه در شب آخر زهرایی‌اش تکمیل شد آخر،شب آخر از وضع نامطلوب سر، بر صورت خود زد دختر چه الهامی گرفت از سر، شب آخر؟ می‌گفت: بابا! این چه رگ‌هایی‌ست داری؟ خیلی شکایت داشت از خنجر، شب آخر شب‌های قبل، آشفته‌تر بودم اگر افسوس! وضعم نشد بابا از این بهتر، شب آخر من دل‌خوشم از این‌که مثل مادرت هستم می‌ریخت خون از سینه در بستر، شب آخر با ضربه‌های زجر، بابا کاملاً حس شد اینکه چه دردی داشته مادر، شب آخر با اشک‌هایم، فتح کردم شام را، بابا! با گریه کردم کار یک لشگر، شب آخر عمه موهامو شونه کن! امشب‌ و مهمونی دارم به سر و وضع من برس! تا به سحر خواب ندارم عمه برام لباس بیار! به تن زارم بشینه بده بابا جونم من‌و، تو این لباسا ببینه! باورش نمیشه کسی که من دختر حسینم اونی که باباجون می گفت مث مادر حسینم بابا! گرسنگی بُرده امونمو، یک لقمه نون نخوردم هر شب، بدون تو، بابا سر گرسنه رو، زمین میذارم! قسم به عشق و عزّت عمه شدم بابا جون زحمت عمه دلتنگ دیدنت بودم، خوش اومدی باباجونم! حالا که زجر پیش ما نیست، بذار کنارت بمونم فرشته ی کوچیک تو، با مشت و تازیونه زد جای پاهاش رو بالمه، چادرمو کرده لگد با طناب، چهل منزله، بابا دستامون و بستن زانومو، ضلع پهلومو، تاب ابرومو شکستن دیدی سر و روم‌ و؟ دیدی لباسامو؟ رنگ غربت گرفته راستی خبر داری دیگه، شیرین زبون‌ تو، لکنت گرفته *اون نامرد میگه: تو کربلا همه رو جمع کرد گفت: اینا رو میشناسی؟ اینا خونواده علی‌ان. از عمد گفت اینا خونواده علی‌اند. فلذا اینقدر تو راه گرسنه نگه داشتمشون گفتم یه کاری کنم این خونواده بیان به ما التماس کنن. هر چی گرسنه نگهشون داشتم التماس نمیکردن. تازه وقتی نون و خرما آوردن؛ بی بی میرفت یکی، یکی ازشون میگرفت پرت میکرد میگفت: نباید بگیریم. دیدن با گرسنگی از پسشون بر نمیان اینقدر میزدنشون تا التماس کنن بگن ما رو نزنید امّا نمیگفتن حتی آخ! نمیگفتن... هیچ جا نداریم تو روایات که یکی از بچه‌ها التماس کرده باشه فلذا میدونی چیکار میکرد؟ عمه خودش‌ رو مینداخت رو این بچه‌ها تا بیشتر عمه رو بزنن بچه ها طاقت ندارن..*
Fadaeian_Ramazan1400_Shab23 (5).mp3
31.34M
|⇦•ام ابیها شد رقیه.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگه چراغ خونه شما هم تو سحر روشن می‌شه قدر خانواده‌تون رو بدونید ❤️ .