#واحد_پیشواز_محرم
#سبک_جدید
#کودک_بودیم
☑️بنداول
بچه بودیم با دوستامون
یه هیات میزدیم با چادرای مادرامون
با آب رنگ روو، درب و دیوار
مینوشتیم حسین و زینب ورقیه خاتون
......
کاشکی میشد بازم بچه بشیم دوباره
کوچه ی قدیمی تو رو یادم میاره
خدایی کجا رفت اون همه صفا
آره یادش بخیر چه روزگاری داشتیم
زندگی رو برا هیاتمون میذاشتیم
حیف که جا موندیم همه از رفیقا
......
جا موندیم از خیل جمع شهدا
دل خوش کردیم به همین سیاهی یا
یا ثارالله یا اباعبدالله(ع)
☑️بند دوم
ارباب من آقای من
میدونی که یه عمره نوکر سینه زناتم
سالار من دلدار من
یه دیوونه ی زنجیریه مجلس عزاتم
ارباب ارباب ارباب
مُحرما تو عشقه
علم و بیرق و پیرهن سیاتو عشقه
بزم مجلسای عزا تو عشقه
شکرحق یه عمره با عشق توعجینم
یعنی میشه بازم محرم و ببینم
میون نوکرای تو بشینم
ذکر نامت تپش قلب منه
ذکر نامت عشق هر سینه زنه
یا ثارالله یا اباعبدالله(ع)
☑️بندسوم
غرقه دردم بی تو هردم
شبیه یه ویروونه ی غمم ساکت و سردم
من دل خونم بی سامونم
کاشکی راهم بدی کرببلات دورت بگردم
.....
دل من به عشقت میتپه توی سینه م
به امیدی که باز توحرمت بشینم
میشه زنده باشم حرم ببینم
لحظه احتضار دل بیقرارم حسین
توی یوم الورود چشم انتظارم حسین
ای طبیب دلم بیمارم حسین
ذکر لبهام،شاه بین الحرمین
و صل اللهُ علیک یا حسین (ع)
یا ثارالله یا اباعبدالله(ع)
💠💠💠1⃣0⃣4⃣7⃣💠💠💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مجیدمرادزاده
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم):
#زمینه_شبهای_محرم
#سبک_نوشته_مقتل
#محرم_اومد
🔘🔘۸۴۸🔘🔘
☑️بنداول
محرم اومد بی قرارم این روزا
محرم اومد واسه شاه سر جدا
محرم اومد می پوشم رخت عزا
شروع شد بازم اقا روضه های تو
شروع شد بازم مجلس عزای تو
شروع شد بازم بخشش و عطای تو
شروع شد بازم۲
این روزا قلبم پره ماتمه
دیده هام از غمه تو پر نمه
رخت عزاتو میپوشم اقا
به اذن مادره تو فاطمه«س»
السلام علی ساکن کرببلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بنددوم
سیاه پوشیدن /همه ی سینه زنات
سیاه پوشیدن/عاشقای کربلات
سیاه پوشیدن/واسه ی ماه عزات
سیاه پوشیدن سیاه پوشیدن
لباسِ مشکیم /خیلی میاد به تنم
لباسِ مشکیم/با شال رو گردنم
لباس مشکیم/میشه آخر کفنم
لباسِ مشکیم لباس مشکیم
«۲»لباسِ مشکیم
دوباره طبل و کُتل و علم
کتیبه های شعر محتشم
بساط چایی های بین راه
گریه برای شاه محترم
السلام علی ساکن کرببلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
بزار امسالم واسه تو کاری کنم
بزار امسالم اشکامو جاری کنم
بزار امسالم ابرو داری کنم
بزار امسالم«۲»
بزار امسالم بزنم اقا صدات
بزارامسالم نوکری کنم برات
بزار امسالم که باشم تو روضه هات
بزار امسالم«۲»
روضه می خونه خواهرت حسین
کنارجسم بی سرت حسین
بالب تشنه سر بریدنت
برات بمیره مادرت حسین
السلام علی ساکن کرببلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندچهارم مقتل
نوشته مقتل با عصا می زدنت
نوشته مقتل بی هوا می زدنت
نوشته مقتل همه جا می زدنت
نوشته مقتل«۲»
ببخشن سادات شمر بی حیا و پست
ببخشن سادات روسینت با پا نشست
ببخشن سادات گیسوتو گرفت به دست
.....
ببخشن سادات«۲»
افتاده بودی تو حرومیا
میزدنت لشکری بی هوا
یه عده ای با سنگ و چوب و نی
یه عده ای با نیزه و عصا
السلام علی ساکن کرببلا
💠💠8⃣4⃣8⃣💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
#واحدشلاقی_تک_شور_یازنجیرزنی
#قابل_استفاده_درکل_شبهای_محرم
#یاحبیب_الله_ابی_عبدالله_ع
🌷🌷🌷
✅بنداول
یاحبیب الله ابی عبدالله
شاه هر دوعالمین تویی ثارالله
🌷
یه ساله منتظرم من
برسه ماه محرم
کاش میشد برات بمیرم
تو عزاسوگ وماتم
🌷
یه ساله منتظرم. که ارباب بی کفنم
به زیرپرچم هیات برات سینه بزنم
🌷
اللهم الرزقنا زیارت الحسین (ع)
شفاعه الحسین (2)
__________________
✅بنددوم
یا حبیب الله.ابی عبدالله
شاه هر دو عالمین تویی ثارالله
🌷
خدا روشکر که دوباره
به محرمت رسیدم
دوباره روزیم شده باز
پیرهن مشکی پوشیدم
🌷
دوباره شال عزاو دوباره اشک ومِحن
با پیرغلامای هیات بادسته ی سینه زن
🌷
اللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
شفاعه الحسین (ع) (2)
________________
✅بندسوم
یا حبیب الله ابی عبدالله
شاه هر دو عالمین یا ثار الله
🌷
ازهمه عالم گسستم
عبددرگاه توهستم
می دونم توروزای سخت
خودتو میگیری دستم
🌷
مریض عشق توام من تو هم دوای منی
منم برای تو ارباب تو هم برای منی
🌷
اللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
شفاعت الحسین (ع) (2)
________________
✅بندچهارم
یا ذبیح الله. شه کربلا
جوونی مون بفدات ابی عبدالله ع
🌷
کسی رو جزتوندارم
می دونم غرق گناهم
همه امّیدم همینه
که تو میکنی نگاهم
🌷
چه دل نشینه وزیبا صدای نوحه خونات
دلم میشه هوائیه حریم کرببلات
🌷
اللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
شفاعت الحسین (ع) (2)
💠💠4⃣4⃣1⃣💠💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجیدمرادزاده
⛈ 🦋 ⛈
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم):
#سیاه_پوشان_ماه_محرم
🎼#سبک_منویکم_ببین
#ماه_غم_اومده
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
ماه غم اومده ماه محرم اومده
ماه انابه بر شاه دوعالم اومده
جامه سیاه کنید بازماه ماتم اومده
🔘
روضه کنید به پا رسید ماه خون خدا
فطرس خبرمیده حسین رسید به کربلا
تموم نوکرا رولب دارن شورو نوا
🔘
دوباره بیرق و دوباره پرچم و علم
دوباره روضه ی عباس و دستای قلم
بازم کتیبه ها بازم شعرای محتشم
بازاین چه شورش است که درخلق دوعالم است
باز این چه نوحه و چه عزاو چه ماتم است
سرهای قدسیان همه در زانوی غم است
🔘
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
🔘➖➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
بازم بزم عزا بازم نوای یاحسین
صدای ناله و بازم نوا وشور و شین
بازم حسینیه گریه برانور دورعین
🔘
بانی روضه ها بی بی حضرته فاطمه
دل پیرو جوون لبریزه از درد وغمه
ذکره روی لبا ذکره یا شاه علقمه
🔘
عزاتو دوست دارم پیرغلاماتو دوست دارم
لباس مشکی وشال سیاتو دوست دارم
سینه زنای مجلس عزاتو دوست دارم
🔘
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
💠💠4⃣8⃣8⃣💠💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجیدمرادزاده
#زمینه_پیشواز_و_ایام_محرم
🎼#خبرخبر_سینه_زنا
#سبک2
☑️بنداول
خبر خبرسینه زنا ،محرمه محرمه
نوکرای شاه وفا /محرمه محرمه
آی عاشقای کربلا /محرمه محرمه
توکوچه و پس کوچه ها/به پا شده بزم عزا
بازم اومد یه مادری،باقد خم تو خیمه ها
....
بیان همه باشهدا/ باذکر شاه سرجدا
با مادر اربابمون ،دم بگیریم تو روضه ها
بُنیِ قتلوکَ ،بنی ذبحوک
وَمن الماءٍ منعوکَ
مُحرمه پر ازغمه عزای شاه عالمه
حسین واااااای
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
وقتی محرم میرسه/دلا میشه پرشور وشین
میشنوی یه صدا میاد ازسمت بین الحرمین
فطرس چاووش می خونه هذا مقتل الحسین (ع)
....
با دیده های غرق خون/بادله زارو پریشون
به سینه و سر میزنم/مهدی صاحب آزمون
...
میخونه با حسی عجیب/میخونه یا جد غریب/
از زبون مادرمیگه /خدالتریب شیب الخضیب
....
بُنیِ قتلوکَ ،بنی ذبحوک
وَمن الماءٍ منعوکَ
مُحرمه پر ازغمه عزای شاه عالمه
حسین واااای
💠💠8⃣9⃣1⃣💠💠
#سیدناصراسماعیل_نسب
#مجیدمرادزاده
⛈#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
☑️بند اول
محرمه
چشما دوباره گریونه
محرمه
دلها دوباره محزونه
محرمه محرمه
محرمه
باز بساطه چای ارباب
محرمه
با روضه خونای ارباب
محرمه محرمه
ناله میزنن همه عالم همه دنیا
گریه میکنن همه واسه گل زهرا
دارن پیرغلاما
رو دوش نوکرا شال عزا میزارن
نوکرها بین تکایا باهم
ذکر زینب و بی بی رقیه دارن
السلام علی الحسین «ع»
وعلی اولاد الحسین «ع»
و علی عشاق الحسین«ع»
☑️بند دوم
صاحب عزا
یا مهدیِ آل طاها
صاحب عزا
نفسی بفداک مولا
اقا بیا اقا بیا
اقا بیا
به مجلس جدت مهدی
قربونه اون
اشکای بی حدت مهدی«عج»
آقا بیا اقا بیا
از بدو ولادتم اسمت رو آوردم
من از هیاتت حسین نون و نمک خوردم
میدونی خیلی من
شال عزای روضه تو دوست دارم
میدونم ایشالا تا به اربعین
پیشونیم و من روی ضریت میزارم
السلام علی الحسین «ع»
وعلی اولاد الحسین «ع»
و علی عشاق الحسین«ع»
💠💠1⃣4⃣5⃣6⃣💠💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجیدمرادزاده
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شباهتش با مادرش زهرا، فقط همين رو بگم: وقتي ابي عبدالله سينه ي قاسم رو چسبوند به سينه اش، گودال بوي مدينه گرفت، همون كاري كه نعل اسب ها با سينه ي قاسم كرد، اون لگد و مسمار بين در و ديوار با سينه ي زهرا كرد، سينه شكست، الان بگو: يازهرا!...
قاسم با باباش امام حسن هم شباهت داشت، هر دو رو تيربارون كردن، جنازه ي باباش رو تيربارون كردن، اما قاسم زنده بود، هنوز جون داشت تيربارون شد...
اما شباهت آخر، يا اباعبدالله، اجازه ميديد من روضه بخونم؟ اونم شبِ شيشم، شباهت اول اين بود، قاسم رو از روي اسب رو زمين انداختن، بعضي ها نوشتن نيزه زدن به پهلوش، ابي عبدالله هم خودش نيوفتاد، مرحومِ شيخ مفيد ميگه: تيربه پيشانيِ ابي عبدالله زدن، وقتي پيراهنش رو بالا زد تا خون صورت رو پاك كنه تير به قلبش زدن، نتونست خودش رو نگه داره، نيزه به پهلوش زدن، از بالاي ذوالجناح رو زمين افتاد، ببرمت جلوتر، معلوم نيست ما عاشورا باشيم، فقط يه جمله بگم، اين حرف مالِ ظهر عاشوراست، اين شباهت آخر يه اما داره، تنها بدني كه زنده بود زيرِ سُم اسب ها رفت بدن قاسم بود، اين بلاي عظيمش بود، آخه ابي عبدالله شب عاشورا بهش گفت به بلاي عظيمي دچار ميشي، اما توي زيارت ناحيه امام زمان ميگه:" فَهَوَيْتَ إِلَى الْأَرْضِ جَريحاً" اون ساعتي كه حسين از اسب مجروح روي زمين افتاد" وأثْخَنُوكَ بِالجِّرَاح، فَأحْدَقُوا بِكَ مِنْ كِلِّ الجِّهَاتِ،تَطَأُكَ الخُيولُ بِحَوَافِرِهَا" حسين وقتي زمين افتاد، زنده بود مثل قاسم، لشكر با اسب ها از روش رد شدن، حسين مجروح بود، اي حسين...
اما تفاوت شهادت ابي عبدالله و قاسم، برا قاسم حسين تونست بدن رو برگردونه، تونست بدن رو برداره، اما وقتي خودش افتاد كسي نبود بدن حسين رو برداره، كسي نبود بدن حسين رو برگردونه، شمر اومد، سنان اومد، خولي اومد، لشكر اومد، همه حسين رو غارت كردن، بلند همه بگن: حسين!... اللهم عجل لوليك الفرج...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_میرداماد. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Mirdamad 1402 shab06 a.mp3
39.14M
|⇦•پا بر زمین نکوب.....
#روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
دعای نزول باران
نوزدهمین دعای سفارش شده امام زین العابدین(ع)، به وقت تنگنای و طلب نزول باران الهی تنظیم شده است.
به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نوزدهمین دعا از صحیفه سجادیه با هفت فراز در طلب نزول باران ورحمت الهی است و اینکه با هر بارش خداوند با باران زمین مرده را زنده میکند، بیان شده است.
وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ، علیهالسلام عِنْدَ الِاسْتِسْقَاءِ بَعْدَ الْجَدْبِ:
دعای آن حضرت(ع) به وقت طلب باران پس از خشکسالی:
اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَیثَ، وَ انْشُرْ عَلَینَا رَحْمَتَک بِغَیثِک الْمُغْدِقِ مِنَ السَّحَابِ الْمُنْسَاقِ لِنَبَاتِ أَرْضِک الْمُونِقِ فِی جَمِیعِ الْآفَاقِ.
بارخدایا، ما را به باران سیراب ساز، و رحمتت را بر ما بگستران به باران بسیار از ابری که برای رویانیدن گیاه شگفتانگیز در همه آفاق روان گشته.
وَ امْنُنْ عَلَی عِبَادِک بِإِینَاعِ الثَّمَرَةِ، وَ أَحْی بِلَادَک بِبُلُوغِ الزَّهَرَةِ، وَ أَشْهِدْ مَلَائِکتَک الْکرَامَ السَّفَرَةَ بِسَقْی مِنْک نَافِعٍ، دَائِمٍ غُزْرُهُ، وَاسِعٍ دِرَرُهُ، وَابِلٍ سَرِیعٍ عَاجِلٍ.
و بر بندگان خود با به بار آمدن میوه منّت گذار، و سرزمینهای مرده را با شکفتن شکوفهها زنده کن، و فرشتگان بزرگوار خود را به بارانی سودمند گواه گیر، بارانی بسیار و انبوه، و پیوسته با برکات گسترده، بارانی تند و سریع و شتابان.
تُحْیی بِهِ مَا قَدْ مَاتَ، وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ وَ تُخْرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ، وَ تُوَسِّعُ بِهِ فِی الْأَقْوَاتِ، سَحَاباً مُتَرَاکماً هَنِیئاً مَرِیئاً طَبَقاً مُجَلْجَلًا، غَیرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ، وَ لَا خُلَّبٍ بَرْقُهُ.
تا هر چه مرده است به آن زنده نمایی، و آنچه از میان رفته به ما بازگردانی، و آنچه آمدنی است بیرون آوری و به سبب آن روزیها را وسعت بخشی، ابری در هم فشرده، کامبخش و گوارا و فراگیرنده و خروشان که بارانش دائمِ ویران کننده، و برقش فریبنده (بدون باران) نباشد.
اللَّهُمَّ اسْقِنَا غَیثاً مُغِیثاً مَرِیعاً مُمْرِعاً عَرِیضاً وَاسِعاً غَزِیراً، تَرُدُّ بِهِ النَّهِیضَ، وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهِیضَ
بارخدایا ما را به بارانی فریادرس و برطرف کننده قحطی سیراب کن، بارانی رویاننده گیاه، سبز کننده - دشت و دَمَن، وسیع و پرمایه، که به سبب آن گیاه روئیده پژمرده را خرم کنی، و آن را برای گیاه شکسته مومیایی قرار دهی.
اللَّهُمَّ اسْقِنَا سَقْیاً تُسِیلُ مِنْهُ الظِّرَابَ، وَ تَمْلَأُ مِنْهُ الْجِبَابَ، وَ تُفَجِّرُ بِهِ الْأَنْهَارَ، وَ تُنْبِتُ بِهِ الْأَشْجَارَ، وَ تُرْخِصُ بِهِ الْأَسْعَارَ فِی جَمِیعِ الْأَمْصَارِ، وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ، وَ تُکمِلُ لَنَا بِهِ طَیبَاتِ الرِّزْقِ، و تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزَّرْعَ وَ تُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ وَ تَزِیدُنَا بِهِ قُوَّةً إِلَی قُوَّتِنَا.
بارخدایا بر ما بارانی فرست که به آن از تپهها آب سرازیر گردانی، و چاهها را لبریز کنی، و نهرها را روان سازی، و درختان را برویانی، و قیمتها را در همه شهرها ارزان کنی، و چهارپایان را قوّت دهی و خلایق را زندهدل و نکوحال فرمایی، و روزیهای پاکیزه را برای ما کامل گردانی، و کشت و زرع ما را برویانی، و پستانها را پرشیر سازی، و نیرویی بر نیروی ما بیفزایی.
اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَینَا سَمُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَینَا حُسُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَینَا رُجُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ مَاءَهُ عَلَینَا أُجَاجاً.
بارخدایا سایه آن ابر را بر ما باد گرم و زهرآگین مساز، و سردی آن را بر ما شوم و ناخجسته منما، و باریدنش را بر ما باران عذاب قرار مده، و آبش را در کام ما تلخ و ناگوار مگردان.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْزُقْنَا مِنْ بَرَکاتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، «إِنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».
بارالها بر محمد و آلش درود فرست، و از برکات آسمانها و زمین روزی ما ساز که تو بر هر چیز
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️
#روضه شب اول محرم(2)
روضه حضرت مسلم بن عقیل(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
♦️به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را
♦️زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را
♦️به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم
♦️لب عطشان نهادم زیر خنجر حنجر خود را
♦️صدای نالۀ زهرا به گوشم می رسد آری
♦️که بالای سرم آورده مولا، مادر خود را
♦️الا ای یوسف زهرا میا کوفه که می ترسم
♦️به چنگ گرگ ها بینی علیِّ اکبر خود را
♦️میا از کعبه ای مولای من در این منای خون
♦️که بینی بر فراز دست، ذبح اصغر خود را
⬅️شب اول محرمه، به فرموده امام رضا علیه السلام از امشب تا عاشورا کسی خنده رو لبای بابام امام کاظم علیه السلام نمی دید. آخه همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره ی سیدالشهداء (علیه السلام را ازعرش خدا به زمین آویزون می کنند، حزن و غم و اندوه همه ی عالم را فرامی گیره.شب اول محرمه بریم در خونه مسلم بن عقیل انشاالله حاجت روا بشید روضه حضرت مسلم بخونم همه اموات فیض ببرند
نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه...
تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری...
بی کس و تنها باشید...
احساس غربت کنید...
خیلی سخته.
اما...
میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید...
قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل...
تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه...
اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی...
یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟
مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره...
اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری...
(قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم)
این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد...
وقتی حضرت آب رو نوشیدند...
دوباره این پیر زن صدا زد...
آقا این روزها شهر امنیت نداره...
برای چی هنوز ایستادید...
یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند...
کجا برم...
من تو این شهر خونه ای ندارم..
من توی این شهر غریبم...
پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد..
عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید..حضرت فرمودند
من مسلم بن عقیلم...
سفیر ابی عبد الله ام...
تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه.
صدا زد... آقا.
جانم به فدای شما...
این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام.
ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...هرطوری بود
نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح خونه پیرزن رو محاصره کردند
مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد.
خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد.
اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...بردن بالای دارالاماره
حالا میخواهی گریه کنی بسم الله.
مردم کوفه دارن نگاه میکنند.هرکسی یه حرفی میزنه.یکی میگه حتما آقا را آزاد میکنن...یکی میگه نه
دیگه آقا رو به شهادت میرسونند..
همه دارن نگاه میکنند.
یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند...
ای وای... ای وای..
غریبانه... بدن بی جان مسلم را...
از بالای دارالإماره به زمین انداختند...
یاصاحب الزمان.
میخوام بگم اینجا...
سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن...
بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند.......اما
دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن..
دیگه دختر بچه اش نبود ببینه.
بمیرم... برات حسین.... جلوچشمان زینب
جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند.
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب دواندند..
تمام استخوان ها شکست...
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود نور خدا است
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403/3/27
.
|⇦•از سر گذشتن..
#روضه حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
*تا صدای ابی عبدالله میومد دل زینب آروم بود. تا صدا میزد "«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ" اما دیدن دیگه صداش کم کم داره از نوا میفته. تا لحظه ای که نگاه کرد"فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ" تفسیر این روایت اینه:*
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
*این لحظه رو هم عمه سادات داره می بینه، هم کنارش عبدالله بن الحسن، دستش تو دست عمه ست. تا حالا عمه دستشو محکم گرفته. اما دیگه اینجا دست زینب بی حس شد. *
آه از آن لحظه ای که شمر در گودال رفت
روضهٔ جانسوز شد اینگونه سوزان بیشتر
*یه وقت دیدن دیگه عبدالله دل تو دلش نیست. دستش رو از دست عمه رها کرد دوید به سمت میدان هی صدا میزنه "وَالله لا اُفارقُ عَمّی" نمیتونم عموم رو تنها بذارم. شب بچه های امام حسنه. هر شب گریه می کردی ابی عبدالله از کربلا نگاهت می کرد. امشب یه دعاگو هم از مدینه داری، از کنار قبرستان بقیع... پیغمبر فرمود: برا حسنم هرکسی یه قطره اشک بریزه گریان وارد محشر نمیشه...*
ابن الحسن هستم جگر دارم عمو جان
پیشِ تو از بازو سپر دارم عمو جان
*همچین که خودشو رسوند با احترام داره میاد اینجا زیارتگاه انبیاست، زیارتگاه اولیاست. هرکسی اجازه نداره اینطوری وارد بشه. با پای برهنه داره می دوه به سمت گودال. اما تا رسید دید یه عده بی حیا با چکمه وارد شدن. (اگه از اول وارد روضه شدم چون روضه پنج روز بواسطه آقازاده امام حسن روضت میاد جلو. روضه گوداله باید عاشورا بخونی، اما این آقازاده یه کاری کرده روضه توام شده با روضه گودال) نگاه کرد دید ابن شَعب ملعون، نانجیب شمشیر گرفته بالاسر ابی عبدالله. روایت این نانجیب رو گفته، تو زیارت ناحیه اما حرمله ی نانجیب رو آورده.هر کدومشون بودن یه وقت دیدن بچه شیر امام حسن یه نگاه کرد. گفت: "یَابنَ الخَبیثَة آَتَقتُلُ عَمّی"؟ میخوای عموی منو بکشی؟ مگه عبدالله مرده باشه. نانجیب گفت بچه یه حرفی داره میزنه. شمشیر رو به قصد سر ابی عبدالله آورد یه وقت دستشو جلو آورد. تا دست آویزان پوست شد، تا صدای شکسته شدن استخون دستو شنید یه وقت صدا زد.." وا اُمّاه!" همه روضه هایی که باباش براش خونده بود تداعی شد. یه روزی بابا درِ گو ششون روضه میخوند. عزیزم! خودم دیدم با چشمام. نانجیب با غلاف شمشیر به بازوی مادرم زد.*
با سر دویدم سمت تو تا سینه ات را
از زیر پای شمر بردارم عموجان
من بی زره یاد جمل را زنده کردم
مانند بابایم هنر دارم عمو جان
درد یتیمی را کنارت حس نکردم
پیش خودم گفتم پدر دارم عمو جان
از سر گذشتن، سرگذشت عاشقان است
شرمنده ام پیش تو سر دارم عمو جان
«عمو حسین عمو حسین .....»
گفت عموجان :
دست بریده حاصل دست شکسته است
این ارث را از پشت در دارم عمو جان
*آخرین تیرشو حرمله نانجیب در کمان قرار داد. این بچه رو سینه عمو افتاده. ان شاءالله این صحنه رو عمه سادات از بالای تل ندیده باشه. چرا که اگه زینب دنبال عبدالله دویده باشه شاید این صحنه رو دیده. *
تیر از تنم رد شد تنم را به تنت دوخت
خیلی برایت دردسر دارم عمو جان
اینجا پر از سنگ و سنان و تیر و نیزه است
از تنگی جایت خبر دارم عموجان
با خنده من را بدرقه کن جای گریه
حالا که من شوق سفر دارم عمو جان
هرچند لشکری نیست من لشکر عمویم
بردار خنجرت را از حنجرِ عمویم
* دید عمو رو دوره کردن. صدا زد:
لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر*
بردار نیزه ات را از صورت خداوند
یابن خبیثه نگذار سر به سر عمویم
* این نانجیب ها فقط زخم نمی زدن. اینقدر کنار گودال دشنام دادن.*
این سینه را پیمبر بوسیده روزگاری
پاشو! چرا نشستی بر پیکر عمویم؟
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_عبدالله
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1402043103.mp3
36.27M
|⇦•از سر گذشتن......
#روضه_حضرت_عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنحم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
.
|⇦•زمین داره می لرزه..
#زمینه_حضرت_عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
زمین داره می لرزه، آسمونا تاریکه
این آخرین سربازه، به قتلگاه نزدیکه
از خیمه ی بی قرارا، از لای گرد و غبارا
داره میبینه عموشو، تو حلقهی نیزه دارا
میبینه چشماشو دیگه بسته
میبینه چقدر نیزه شکسته
خدایا! شمر کجا نشسته؟
«وااای عمو حسین، عمو حسین»
رهاش کنید نامردا، این سوره ی انسانه
پای کدوم بی دینی رو سینه ی قرآنه
این جسمی که روبرومه، قرآن ناطق عمومه
عمه برو توی خیمه، اینجا دیگه کار تمومه
بمیرم، سر نیزه ها بلندن
اومدن راه نفس ببندن
کنارت آب میریزن میخندن
«وااای عمو حسین، عمو حسین»
عمو داره دیر میشه، بیار سرت رو بالا
شنیدم از حرفاشون که وقت خیمه است حالا
دشمن چقد بی وجوده، تو زنده ای هنوز زوده
که ببینی خیمه هاتو اسیره آتش و دوده
میزنن به نیزه ها سرا رو
میزنن تک تک دخترا رو
میکشن چادر و معجرا رو
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_عبدالله
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1402043106.mp3
25.59M
|⇦•زمین داره می لرزه......
#زمینه و توسل به ابن کریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنحم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری