eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
674.6K
▪️زمزمه و نوحه تاسوعا از درون خیمه ها آید صدای تشنگان ای سپهدارم برو بر خیمه ها آبی رسان ای عموی مهربان ای امید کودکان جان من عباس من... حالیا که می روی سوی فرات آب آوری گوییا جان برادر را تو با خود می بری ای علمدار حسین یار وغمخوار حسین جان من عباس من... آن قد و بالای تو آرامش اهل حرم زود برگرد خواهرت زینب بماند محترم چشم ما ماند به راه تا که برگردی تو ماه جان من عباس من... تا که بر گوش حسين او رسید ادرک اخا برد رو به آسمان دست دعا خون خدا ای خدا آب آب آورم رحم کن من مضطرم جان من عباس من... چون رسیدش دست عباسش زتن افتاده بود تیر در چشم وسر وتن پر زخون، جان داده بود در کنار او نشست گفت که پشتم شکست جان من عباس من... مداح اهل بیت کربلایی درویشی🎤 ✍اسماعیل تقوایی
523.6K
▪️نوحه تاسوعا ای برادر، ای علمدار، بعد تو دیگه حسینت یار نداره دستای از، تن جدا رو، میبوسه روی دو چشمونش میذاره انا مظلوم، انا مظلوم، ای برادر، ای برادر، ای برادر... مشک خالی، تن زخمی، اومده چی بسرت سقای طفلان گوش بده تو، همه میگن، ما دیگه آب نمی خوایم بیا عمو جان انا مظلوم، انا مظلوم، ای برادر، ای برادر، ای برادر... نمی دونی، چی کشیدم، تا کنار پیکر تو من رسیدم دل من خون، شد وپردرد، وقتی از چشم تو تیر بیرون کشیدم انا مظلوم، انا مظلوم، ای برادر، ای برادر، ای برادر... دشمن‌ من، شده راحت، یل خیمه های من رفته ز دنیا توکه نیستی، فکر اونا، اینه که حمله کنن سمت حرمها انا مظلوم، انا مظلوم، ای برادر، ای برادر، ای برادر... غیرت الله،ما نباشیم،می کنه دشمن ما حرم رو عارت خیمه هارو، می سوزونن، زینبو بعد ما میبرن اسارت انا مظلوم، انا مظلوم، ای برادر، ای برادر، ای برادر... مداح اهل بیت کربلایی درویشی🎤 ✍اسماعیل تقوایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می رود و یکصدا به گریه می افتند پشت سرش خیمه ها به گریه می افتند کیست که خاکش بوي گلاب گرفته اینکه برایش ملک رکاب گرفته بهرشهادت چنان شتاب گرفته زودتراز دیگران جواب گرفته سرکشی عشق او مهارندارد بسکه به شوق آمده قرارندارد باز نمایان شده جلال پیمبر بازتماشا شده جمال پیمبر پرده برانداخته کمال پیمبر اینکه وصالش بودوصال پیمبر سمت عدو نه علیِّ اکبرخیمه می رودازخیمه هاپیمبرخیمه حیدرکرارشد،زمان خطرگشت لشگرکوفه تمام مثل سپرگشت ریخت بهم دشت را وموقع برگشت ضرب عمودي که خورد،واقعه برگشت خون سرش بر روي عقاب چکیدو.... راه حرم راندید و شیهه کشیدو.... آن بدنِ از جفا شکسته ترین را آن بدنِ له شده به عرشه ي زین را برد سوي دیگري ،شکسته جبین را لشگرآماده نیزخواست همین را واي که شمشیرها محاصره کردند ازهمه سو تیرها محاصره کردند بی خبرانه زدند،بی خبرافتاد خوب که بیحال شد ز پشت سر افتاد در وسط قتلگاه تا پسر افتاد درجلوي خیمه گاه هم پدر افتاد واي گرفتند از دلم ثمرم را میوه ي باغ مرا،علی،پسرم را آه ازاین پیرمرد خسته،شکسته سمت علی می رود شکسته،شکسته آمد و دیدآن تن خجسته،شکسته دربدنش نیزه دسته دسته،شکسته کاش جوانان خیمه زودبیایند یاري این قامت شکسته نمایند
6_144226240694417022.mp3
5.58M
🏴 •| |• میلرزه پیکر لشکر اومد جناب پیغمبر کفار و صف به صف پس زد با نعره ی الحیدر قمر لیلایی علی اکبر نوه زهرایی علی اکبر صاحب جلوات محمدی تو بنی هاشم هم سر آمدی این همه زیبایی علی اکبر پیکار تو دیدنی تکویرت شنیدنی ای تکرار مرتضی جانم ای شیر دلاور و ای سردار لشکر و ای خورشید کربلا جانم علی اکبر ای جانم علی اکبر ای جانم یاللعجب به این هیبت یاللعجب به این غیرت صفین و زنده کردی تو ای حیدر قدر قدرت غرشت طوفانی علی اکبر فاتح میدانی علی اکبر به سما قمری به نبی پسر هاشمی نسب به علی گوهر هیبت گردانی علی اکبر ای حیدر خصائل و ای احمد شمائل و ای تو ماه کامل جانم جنگه با تو مشکل و با لشکر مقابل و دشمن مانده در گل ای جانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 پاسخ به ادعای حضور همه جور آدم در عزاداری امام حسین ع توسط استاد حاج شیخ حسین انصاریان: 🔹مجلس عزای امام حسین(ع) پذیرای همه نوع افکار است، اما نه همه نوع ابزار 🔹 شراب‌خوار هم شاید به مجلس امام حسین بیاید اما نه با شیشه شراب، قمارباز هم می‌تواند به مجلس امام حسین بیاید اما نه با آلات قمار 🔹آن سگ‌باز و میمون‌باز هم می‌توانند به مجلس امام حسین بیایند اما نه با سگ و میمون 🔹 طبیعتا آن کسی هم که کاشف حجاب است و در خیابان‌ها تن‌نمایی می‌‌کند هم می‌تواند به مجلس امام حسین بیاید اما وقتی به مجلس امام حسین وارد شد حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه یعنی با سر لخت و یا تن لخت وارد شود. پس حتماً باید آداب پوشش را رعایت کند. 🔹 بله دستگاه امام حسین بزرگ است ‌و پذیرای همه افکار و ادیان است. ولی قائده و قانون دارد، احترام دارد. 🔹 همه نوع آدمی حق دارد وارد مجلس امام حسین شود،حتی آن گنهکار هم حق دارد، اما هیچ‌کس حق ندارد آداب این مجلس را به سخره گرفته و بی‌حرمتی کند. 🔹 هیچ کس حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه وارد این مجلس شود و حرمت این مجلس را بشکند و قبح زدایی کند. 🔹 مهمان حرمت دارد به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند.
.... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🌷🌷🌷🌷🌷🏴🏴🏴🏴🏴🏴 آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم کربلا منتظر ماست بیا تا برویم آتش کینه زده شعله بر ارکان جهان خون جگر زینب کبری ست بیا تا برویم آرزوی همه بین الحرمین است خدا حرم یار چه زیباست بیا تا برویم قد رعنای علی برده زمن صبر و قرار اربا اربا گل لیلاست بیا تا برویم قبر شش گوشه بود قبله ی عشاق حسین کربلا قبله ی دلهاست بیا تا برویم بانگ ادرک اخا می رسد از علقمه وای علقمه محشر کبری ست بیا تا برویم پای هر روضه بخوانید دعا بهر فرج مهدی فاطمه تنهاست بیا تا برویم ۱۴٠۳_٠۴_۲۴ .
393.9K
در علقمه ببین شور عزا شد دست علمدارم از تن جدا شد در خون نشسته پشتم شکسته بعد از تو من شدم یکه و تنها واویلا واویلا آه و واویلا... یاس ام‌البنین بود و نبودم از جنت آمده یاس کبودم گوید به افغان سقای عطشان افتاده دست تو در بین صحرا واویلا واویلا آه و واویلا... راضی مشو حسین تنها بماند کنار علقمه روضه بخواند ای میر لشکر عباس آب آور بشنو سوز دعای اصغرم را واویلا واویلا آه و واویلا... شاعر: مرتضی محمودپور
168.2K
نوحه قدیمی و معروف شب تاسوعا ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم، سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم من بـی‌برادر چـون کنم بـا این سپـاه دون، در دامـن هامـون بینـم تـو را در ابــر خـون، ای مـاه تابـانم، سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم خواهـم بـرم در خیمه‌گه، ای گل تن پاکت، پیکـر صدچـاکت ممکـن نبـاشد «یا اخا» محـزون و نـالانم، سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم برخیـز و ای جــان بـرادر کـن علمـداری، بنما مـرا یـاری بی تـو غـریب و بی‌معیـن در این بیابـانم، سقای طفـلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم بی تـو یقیـن دارم کـه فـردا زینب نـالان، بـر ناقـه‌ی عریان گردد سوار از راه کینـه بــا یتیمانم، سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم شد روز روشن پیش چشمم تیره‌تر از شب، چون معجر زینب بینم تو را در موج خون، ای دُرّ غلطانم، سقای طفلانم ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم شاعر: مرحوم علی‌اکبر خوشدل تهرانی
274.5K
نوحه معروف حاج محمود که قابلیت اجرا در قالب رو داره. دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت از تو خبر دارم با دستای خونی زهرا وساطت کرد تو میدون بمونی تو که پیرم کردی ای پناه من زمین گیرم کردی ای سپاه من پیر شده برادرت فدای سرت خونه چشم خواهرت فدای سرت
252.6K
ای عبد صالح مقرب خدا ساقی حضرت سیدالشهدا پسر حیدر و یل ام البنین یا ذخر الحسین فی ارض کربلا شیر سرخ عربستانی و علمداری تو قمر عشیره ی حیدر کراری سید و سرور و سردار و سپه سالاری آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری ای شیر در کمین آقای مه جبین یابن ابوتراب امیرالمؤمنین یا عباس یا عباس... ای شاه علقمه ای ماه علقمه به تشنگی تو گواهه علقمه به دریای چشات خورده گره آقا از ازل تا ابد نگاه علقمه شیر سرخ عربستانی و علمداری تو قمر عشیره ی حیدر کراری سید و سرور و سردار و سپه سالاری آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری ای شیر در کمین آقای مه جبین یابن ابوتراب امیرالمؤمنین یا عباس یا عباس...
128.2K
اگر شبی ز جمالش نقاب بردارد فلك نگاه خود از آفتاب بردارد اگر كه قطره ای از آب مشك او برسد خدا ز اهل جهنم عذاب بردارد به غیر نام ابالفضل هیچ نامی نیست كه اینچنین ز دلم اضطراب بردارد كسی كه نقش نگینش حسین شد بی شك ز خاك علقمه باید ركاب بردارد به سنگفرش حریمش هر آنكه معتقد است اگر كه آب بریزد،گلاب بردارد قلم شده است دو بازوی او كه در محشر بیاید و ز محبان حساب بردارد زمان زیاد نمانده برای شش ماهه خدا كند بتواند كه آب بردارد برای بوسه ز چشمان ساقی سرمست ببین سه شعبه چگونه شتاب بردارد شاعر : محسن عرب خالقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای عباس موزون عزیز در مورد واژه تَنَقَّبت در زیارت عاشورا تفسیری فوق‌العاده دردناک بیان فرمودن که حتما باید بشنوید 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
ن پرداختند. البته در کربلا هم افرادی بودند که نفوذ یزیدیان لحظه‌ای آنان را از امام زمانشان جدا نکرد. یکی از این افرد حضرت عباس (ع) است. در کربلا شمر لعین برای عباس (ع) و برادرانش امان نامه آورده بود تا به زعم خود آن‌ها را از مرگ نجات دهد. ولی این امان نامه به هیچ وجه رایگان نبود و بهای آن تسلیم در برابر خواسته‌های انسان فاسقی چون یزید، بود. علمدار کربلا با آن اعتقاد راسخی که به امام خویش داشت، خطاب به شمر گفت: «تَبَّتْ یدَاک وَ لُعِنَ مَا جِئْتَ بِهِ مِنْ أَمَانِک یا عَدُوَّ اللَّهِ أَ تَأْمُرُنَا أَنْ نَتْرُک أَخَانَا وَ سَیدَنَا الْحُسَینَ بْنَ فَاطِمَةَ (سلام الله علیها) وَ نَدْخُلَ فِی طَاعَةِ اللُّعَنَاءِ وَ أَوْلَادِ اللُّعَنَا[۱۴]؛ دستت بریده باد! لعنت بر امان نامه‌ات. ای دشمن خدا! می‌خواهی که برادرم، سرورم و امامم را ترک بگویم و در اطاعت لعنت شدگان و فرزند لعنت شدگان وارد شوم؟» آری، عباس بن علی (ع) بی‌اذن ولی امر خویش، به شمر نگاه هم نمی‌کند و آنگاه هم که امام حسین (ع) به عباس اذن می‌دهد تا جواب شمر را بدهد، هرچند فاسق باشد، (أَجِیبُوهُ وَ إِنْ کَانَ فَاسِقاً)[۱۵] و وقتی شمر، برای علمدار کربلا امان نامه می‌آورد، حضرت عباس (ع) که کانون غیرت، حمیت و وفاداری است، بر شمر بانگ می‌زند و می‌فرماید: «لَعَنَکَ اللَّهُ وَ لَعَنَ أَمَانَکَ أَ تُؤْمِنُنَا وَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ لَا أَمَانَ لَهُ[۱۶]؛ لعنت خدا بر تو و امان نامه تو ای دشمن خدا! ما را فرمان می‌دهی که از یاری برادر و مولایمان حسین (ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان درآوریم، آیا ما را امان می‌دهی، ولی برای فرزند رسول خدا (ص) امانی نیست؟» عباس بن علی، چنان با قاطعیت سخن می‌گوید، که دشمن نامیدانه، به خیمه خویش، باز می‌گردد. مقابله با نفوذ به سبک حضرت ابالفضل (ع) ·بصیرت: امام صادق (ع) درباره عمویش عباس (ع) مى‏فرماید: «کَانَ عَمّنَا العَبَاس نَافِذ البَصِیرة[۱۷]؛ عموى ما عباس داراى بصیرت ژرف بود.» ·عدم تعلق به دنیا: در تاریخ مى‏ خوانیم: «بَیْنَ عَیْنَیْهِ أَثَرُ السُّجُود[۱۸]؛ [در پیشانى] و بین چشمان او اثر سجده [نمایان] بود.» نقل شده که روى قاتل عباس که از طایفه «بنى دارم‏» بود، سیاه شده بود. علت را از او پرسیدند. گفت: «من مردى را که در وسط پیشانى او اثر سجده بود کشتم که نامش عباس بود.»[۱۹] ·عشق به ولایت و ولایت‌پذیری گریز و روضه آن‌قدر عاشق ولایت بود که امام زمانش عاشق او بود. تاریخ می‌نویسد: «لَم یَبق الحُسَین بَعدَ ابِى الفَضل إلّا هَیکَلاً شَاخِصَاً مُعرى عَن لَوازِم الحَیَاة[۲۰]؛ از امام حسین بعد از [مرگ] اباالفضل جز هیکلى [و مشتى استخوان] خالى از لوازم حیات و زندگى باقى نماند.» پس از او بود که دشمن جرأت و جسارت پیدا کرد و بر اصحاب و خیمه‏هاى امام حسین (ع) حمله‏ور شدند. در تاریخ مى‏خوانیم: «لَمّا قُتِلَ العبَّاسُ تدافَعتِ الرِجَالُ عَلى اَصحَابِ الحُسَین؛[۲۱] هنگامى که عباس کشته شد، مردان [دشمن از هر سو] بر اصحاب امام حسین حمله‏ور شدند.» تا تو بودى خیمه‏ ها آرام بود دشمنم در کربلا ناکام بود تا تو بودى من پناهى داشتم با وجود تو سپاهى داشتم تا تو بودى خیمه‏ ها غارت نشد بعد تو کس حافظ یارت نشد تا تو بودى چهره نیلى نبود دست‌ها آماده سیلى نبود تا تو بودى دست زینب باز بود بودنت ‏بهر حرم اعجاز بود تا که مشکت پاره و بى‏ آب شد دشمن پر کینه ‏ات شاداب شد حضرت عباس (ع) بعد از شهادت على اکبر مى‏خواست ‏به میدان برود، اما برادر به او اجازه میدان رفتن نداد، بعد از اصرار زیاد فرمود: مقدارى آب براى کودکان بیاور. پیشانى حسینش را بوسید و به سوى فرات حرکت کرد، مشک را پر از آب نمود، خود نیز تشنه بود، مى‏خواست آب بنوشد: «فَذَکَرَ عَطَشَ الْحُسَیْن‏ وَ مَن مَعَهُ فَرقَى المَاء[۲۲]؛ سپس به یاد تشنگى حسین و همراهان [و کودکان] افتاد، پس آب را [روى آب] ریخت.» یا نَفْسُ مِنْ بَعْدِ الْحُسَیْنِ هُونِی وَبَعْدَهُ لا کُنْتِ أَنْ تَکُونِی‏ هذا حُسَیْنٌ وارِدُ الْمَنُونِ وَتَشْرَبینَ بارِدَ الْمَعینِ هان اى جان عباس! مى‏دانى که پس از شهادت پیشواى آزادى، حسین چقدر زندگى بر تو گران است؛ مى‏دانى چقدر دردناک است که تو بخواهى پس از او در این فضاى تیره و تار نفس بکشى و زندگى کنى؟ آنگاه فریاد برآورد: «والله لا اذُوقُ المَاء وَسَیدِى الحُسَین عَطشَانَاً[۲۳]؛ به خدا قسم آب نمى‏نوشم، در حالى که آقاى من حسین تشنه است.» شدت علاقه امام حسین (ع) به جناب ابوالفضل (ع)، مثل شدت علاقه حضرت رسول (ص) به حمزه سید الشهداء و جعفر طیار بود و این شدت تا عاشورا ادامه داشت تا اینکه صدای قمر بنی هاشم بلند شد:
|⇦•هنوز علمدار حسین.. و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ موج نزن آب فرات، تو خیمه موج عطشه تشنگی بیداد میکنه، حرم تو اوج عطشه رسیده علمدار نیومدم آب بخورم، بذار بسوزه جگرم من به سکینه قول دادم، آب به خیمه ببرم رسیده علمدار رسیده تا موجای تو آهم فقط بمون تا خیمه همراهم دل نگرونه طفل شش ماهم *امشب شب دوتا باب الحوائجه...یکی بی دسته یکیم دستاش خیلی کوچیکه..اونایی که نتونستن شب هفتم خوب گریه کنین...* میدونی آبروی سقایی میبرمت به خیمه تنهایی به انتظارتن چه لب‌هایی *وارد شریعه شد.یه عمری خودشو آماده کرده بود بره میدان بجنگه مشق رزم کرده بود.اومد مقابل آقا " اَنَّ العبّاس لَمّا رَآی وَحدَتَه"وقتی دید برادر دیگه تنها شده دیگه کسی براش نمانده آمد مقابل مولا صدا زد :"هل مِن رُخصَة؟! "به من اجازه میدان میدی؟ امام حسین حرفی نزد اما یه کاری انجام داد...مجلسی نوشته:"فَبَکی الحسین، بکائاً شدیدا..."شروع کرد های های گریه کردن. آقا یه نگاهی به برادر انداخت."یا اخی انت صاحبُ لوائی"تو علمدار منی..."و اذا مضَیتَ تَفَرَّقَ عسکری"اگه تو بری لشکرم از هم می پاشه. کسی براش نمونده بوداما عباسش یه تنه امید خیمه هاش بود. سرشو پایین انداخت. فرمود:"قَدْ ضَاقَ صَدْرِي"سینه ام تنگی میکنه"وَ سَئِمتُ مِنَ الحیاة"دیگه از این زندگی خسته ام."وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ"میخوام برم از اینا انتقام بگیرم. "فَقَالَ الْحُسَيْنُ فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ..." شما میدون نرو، شما برو برای بچه ها آب بیار چشم!...هرچی تو بگی هرچی تو بخوای... قبل از اینکه آب بیاره اجازه خواست.رفت مقابل لشکر ایستاد."وَ وعَظَهُم وحَذّشرَهُم فَلَم يَنفَعَهم..."موعظه اشون کرد،از عذاب خدا برحذر داشت...اما فایده ای نداشت...(اونقدر شکم هاشون از حرام پر شده بود...)"فَرَجَعَ إلى أخيه"برگشت پیش برادر اینجا که اومد با آقا وداع کنه، مرحوم مجلسی نوشته:"فَسَمِعَ الأطفال يُنادون العطش العطش!"صدای بچه ها رو شنید که صدا میزدند..آب آب...عمو تشنگی ما رو کشت...امشب حرم آل علی آب ندارد... "فَرَكِبَ فَرسَه و أخذ رُمحَه و القِربَة "سوار اسب شد، مشک رو برداشت...فقط یه نیزه برداشت."وَ قَصَدَ نَحوَ الفُرات فأحاط بِه أربعة آلافٍ ممن كانوا موكلين بالفُرات"چهارهزار نفر احاطه ش کردند."وَ رَمَوهُ بِالنِّبال"بهش تیر میزدند. همه رو کنار زد.جنگ نمایانی کرد..."غیرمبال لذلک الجم"بدون توجه به این دشمنان خدا وارد شریعه شد..."فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء "آب رو بالا آورد.."ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَين یادش افتاد آقاش تشنه است."فرمى الماء..."آب رو روی آب ریخت .مشک رو پر کرد...روی دوش انداخت...* میدونی آبروی سقایی میبرمت به خیمه تنهایی به انتظارتن چه لب‌هایی «سقای دشت کربلا عباس...» امید هیچ دلاوری، الهی نا امید نشه الهی هیچ پهلوونی، تو غریبی شهید نشه الهی، الهی... وقتی که مشکشو زدن خیلی دلش شکست عمو... *راوی میگه وقتی دست راست و چپش رو زدن، با هزار زحمت، مشک رو به دندان گرفت هنوز امید داره. عباس! چیزی نشده،دست نداری...آب که داری..."فَجائَه سَهمٌ "یه تیری آمد"فَأصاب القِربَة ..."تیر به مشک خورد"وَ أُريق ماؤها..."آب روی زمین ریخت. زمان از حرکت ایستاد نفس ها در سینه حبس شد."فَوَقَفَ العباس مُتَحَیِّراً"همینطور ایستاد...* (دست ها رو بلند کنید به سمت خدا... یا دلیل المتحیرین به حق این دست های بریده...الهی العفو‌‌‌...) وقتی که مشکشو زدن خیلی دلش شکست عمو... دیگه نمیخواس ببینه فقط چشاشو بست عمو... علمدار...علمدار... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
Shab09Moharram1402[01].mp3
64M
|⇦•هنوز علمدار حسین.... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی که مشکشو زدن خیلی دلش شکست عمو... دیگه نمیخواس ببینه فقط چشاشو بست عمو... علمدار...علمدار...
حضرت علی اکبر علیه السلام ✅مناسب شب عاشورا ( عصر تاسوعا ) سبک :: ای غنچه نیلوفریم... ویرانه ده نازلو بالام... مرحوم حاج قدرت الله نادری 🔹 گلدی گیجه اوغلون گوره کان حیا لیلا گوردی یرینده یوخ علی ایتدی نوا لیلا چیخدی کناره خیمه دن لا کن اورک تیترر میداندا گوردی اوج ایدیر دریا کیمی لشکر بیلدی فراته عزم ایدوب تک نوجوان اکبر ایستوردی ایتسون اکبره جانین فدا لیلا فریاد ایدوب امداد ایدون افغانیم آرتوخدور میداندا یاقوزدی بالام لاکن قوشون یوخدور من بیر اوغول سوز عورتم فریاد رس یوخدور ایندی کیمی امدادینه ایتسون صدا لیلا؟ یوخ بیر کسیم تا ایلسون بیر چاره یالوارسام چاتماز الیم من حیدر کراره یالوارسام غیرت قبول ایتمز گئدوم اشراره یالوارسام اکبر گئدیر الدن کمک کیمدن آلا لیلا گلدی سکینه عرض ایدوب ای مهربان مادر میداندا چوخ غوغا سالوب بی رحم دور لشگر یالقوزلارا عباس عموم دائم کمک ایلر سردار عَمومه گل گیدک عرض ایت آنا لیلا اولماز گئدوب بیز یالواراق بو قوم نسناسه لازم دوشوب بیز یالواراق بیر زبدۀ ناسه گل منله سن یوز دوندراق درگاه عباسه خرگاهِ سقایه طرف دوشدی یولا لیلا گورجک سکینه حالتین اول خسرو خاور آلدی قوجاقه سویلدی عباس نام آور علت ندور رنگون قاچوب زانو لرون تیترر عرض ائتدی خارجده دوروب گور بینوا لیلا سهم صلابتده چیخوب اول حیدر ثانی ال قبضۀ شمشیریده دعوالر اصلانی خیمه کنارینده گوروب بیچاره لیلانی تپراقه دوشدی عرض ایدوب اول مه لقا لیلا ال دامنوندن اوزمرم باب کرم لیلا رحم ایت دخیل و بی کسم چوخ مضطرم آقا سندن علی اکبری من ایسترم آقا بوندان علاوه چکمسون درد و بلا لیلا گل وئر عروسلوق خلعتین ای زادۀ حیدر دشمن ایچینده تک قالوب اوغلوم علی اکبر عباس ایاقینه آتوب لیلا او دم معجر دوتدی ابوالفضل دامنین بختی قرا لیلا تأثیر ائدوب لیلا سوزی تیترتدی عباسی شهدن اجازه آلدی چون ئوز زبدۀ ناسی چکدی بئلیندن خیمه ده شمشیر الماسی باخدی دالیجا آغلیوب ائتدی دعا لیلا عباسه اولجاق روبرو قاچدی بوتون اشرار تاپدی علی اکبری اولدی اونا غمخوار گَتدی خیامه اکبری اول باوفا سردار سسلندی بو اکبر بو سن ، بو کربلا لیلا یاز « نادری » هاردا قالار عباس اول وقتی اکبر جوانین خیمه ده تابوت اولار تختی غم لشگری دلدن سالار لیلا قرا بختی عمری نقدری وار قورار بزم عزا لیلا 🍃🌴🌴🌴🌴🌴
شب عاشورا ای شمع حرمخانه قربانون اولوم عبّاس جان لار سنه پروانه قربانون اولوم عباس ایلده شب تاسوعا سسلر آدوی دنیا معناده دیر زهرا قربانون اولوم عباس دویسه قاپیوی سائل منظوری اولار حاصل ای مونس اهل دل قربانون اولوم عباس انسان و ملک سندن ایستَلَّه کمک سندن اَل بیزدن اتک سندن قربانون اولوم عباس ای معرفتین کانی سَن بُل آناوین جانی بیمه ایله بو جمعی قربانون اولوم عباس اوج شرفه چاتدون لب تشنه قانه باتدون سن کوثری آغلاتدون قربانون اولوم عباس دگدی گوزل آننوندان اوچ شعبه لی بیر پیکان دوتدی گوزیوی اَلقان قربانون اولوم عباس یاندیم دیدیم ای قارداش سس ویر منه وای قارداش چارم ندی ای قارداش قربانون اولوم عباس دیداره حسین گلدی قلبین غم اوخی دَلدی تاپدی سنی دینجلدی قربانون اولوم عباس وار خیمه ده چوخ سوزلر قیزلار یولیوی گوزلر باخمور نیه بو گوزلر قربانون اولوم عباس احسنت بیله ایثاره سردار وفاداره قربان کسیلن یاره قربانون اولوم عباس گَلدیم باشوین اوسته آچ گوزلرین آهسته سن خسته حسین خسته قربانون اولوم عباس ای کشتی بی ساحل قانلی علمه حامل آمالون اولوب حاصل قربانون اولوم عباس کم ایلمه لطفون سَن بیچاره کویونده گدایم من قربانون اولوم عباس 📝 استاد کلامی زنجانی