eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
363 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین امام حسین علیه السلام نوحه سنتی ای تمام کائنات در عزایت نوحه گر ای امام تشنه لب زینب آمد از سفر السلام ای پاره تن ای شهید بی کفن بین شام و کوفه شد راس تو مشکات من پیکری نیلوفری است زین سفر سوغات من السلام ای...... ای ملائک نوحه خوان روز و شب در غربتت لاله لاله اشک من می چکد بر تربتت السلام...... آسمان از من گرفت اختر من ماه من خاک قبرت یا اخا شد زیارتگاه من السلام....... میثم مومنی نژاد
82K
اربعین امام حسین علیه السلام زمزمه زمینه غم میزند صلا حی علی العزا فریاد کربلاست ابکی علی الحسین لبیک یا حسین می آید آسمان همپای کودکان پیری عصا زنان اشکش روان ز عین لبیک یا حسین خون می شود قلوب تنگ دل غروب گریم که خورده چوب لبهای "ثقلین" لبیک یا حسین راسش میان طشت در بین کوه و دشت خورشید نیزه گشت مولای مشرقین لبیک یا حسین میثم مومنی نژاد
-1839063295_1773719879.mp3
2.21M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه اربعینِ حسینی جا موندم از قافله‌یِ ..... محبّت و مهر و صفا الان باید جایی باشم بینِ نجف تا کربلا جا موندم از مَشایه امّا سایه‌َش رویِ سرَمه وقتی چشام می‌باره اینجا یه تیکّه از حرمه حسین آقامه اهلِ دنیا دینمِه باورمه صداش می‌کنم صدام می‌کنه نگاش می‌کنم نگام می‌کنه می‌بینه براش گریه می‌کنم دعام می‌کنه حسین جان حسین /۴/ موکب به موکب اومدیم پایِ پیاده تا حرم با رفقا سینه زدیم تو حرمِ شاهِ کرم تو حرمِ تو دَم گرفتیم با رخصت از مادرت شفا از این عَلم گرفتیم با روضه‌یِ دخترت حاجت با این قسم گرفتیم به حقِّ آب‌آورت امیری حسین گداتون منم به عشقِ خودِ .... تو سینه‌زنم اگه گریه‌کن شدم مدیونِ امام حسنم حسین جان حسین /۴/
-1805246719_996332720.mp3
2.41M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه ( شور ) اربعین حسینی سبکِ من رفیق زیاد دارم ..... کوله بستم امّا باز .... از قافله جا موندم بسته شد پرِ پرواز وای از دلِ وامونده‌َم چوبِ گناهایِ .... یه ساله‌َ‌مو خوردم آقا غلط کردم قلبتو آزردم اللهمَّ ارزُقنا کربلا همراهِ خیلِ سینه‌زن‌ها در رکابِ مهدیِ زهرا کربلا کربلا کربلا /۴/ موکِب ندارم امّا .... دل که دارم آقاجون جایی واسه من وا کُن بینِ این همه مهمون می‌رسه به گوشِ ....‌ دلم هَلاٰبیٖکُم هم گندم خوردم هم دیدم دستِ مردم خاطراتِ نابِ سفرم می‌گذره از پیشِ نظرم چند تا ستون مونده تا حرم کربلا  کربلا  کربلا /۴/
زیارت امام حسین علیه السلام فراغت ، همچو لاله پرپرم کرد وصالت شمع سان خاکسترم کرد دوباره اربعینت اومد از راه (غم عشقت بیابون پرورم کرد) 🥀🖤🥀 هزاران دل ز هر سو، سوی هم بود هزاران گل ، ولی همبوی هم بود نجف تا کربلا .... یک بی نهایت دو تا آیینه رو در روی هم بود 🥀🖤🥀🖤🥀 به هر خاکی که دل سر زد، بهشت است تمام "رفت یا آمد" بهشت است نجف تا کربلا تنها مسیری است که آنجا "مبدا و مقصد" بهشت است 🥀🖤🥀 زیارت نجف با گریه نوشت .... با چه حالی میرفت آن توبه سرشت.... با چه حالی میرفت در وقت جدایی از نجف ، فهمیدم آدم ز بهشت.... با چه حالی میرفت (میتوان بجای واژه "نجف" از کلمه "حرم"استفاده کرد و برای زیارت ائمه دیگر هم این رباعی را خواند) 🥀🖤🥀 دل شیعه ی آفتاب باشد، چه خوش است مست از نفس گلاب باشد چه خوش است زائر به نجف که میرسد، می فهمد ماهی که میان آب باشد چه خوش است 🥀🖤🥀 موجم ، به سوی کناره بر میگردم با یک بغل از ستاره بر میگردم ای آرزوی همیشه ، در شهر نجف جا مانده دلم ، دوباره بر میگردم 🥀🖤🥀 نگاه از زائر خود بر نداری ز گریه نوحه ای بهتر نداری زیارت نامه ی بالای سر را کجا باید بخوانم ، سر نداری یا صاحب الزمان طریق کربلا این راه دعا راه ظهور دین است این جاده ی اَمن و جاده ی آمین است پیداست که یک قدم فقط مانده به صبح معنای پیاده رفتن ما این است میثم مومنی نژاد
_امام_حسبن_علیه_السلام خون دل ای آرزوی خفته به خون ای برادرم این قبر،قبر توست که باشد برابرم؟ گل چیده ام ز اشک که ریزم به تربتت ای خفته زیر خاک که خاک تو برسرم  ازبس که نیزه خورده تنت پیش چشم من آید هنوز خون دل از دیدۀ ترم چل روز درفراق ،به سر بُرده ام، ولی هرگزگمان نبود که طاقت بیاورم  گلهای باغ سبز تو نیلوفری شدند منهم چو غنچه های کبود تو پرپرم ای محرم همیشۀ زینب، بدان هنوز ازضرب تازیانه کبود است پیکرم  درمانده ام چگونه بگویم جواب او پُرسداگررباب که کو قبر اصغرم؟ داغ رقیۀ تو مراپیرکرده است ازخواهرت مپُرس کجا رفته دخترم  من ازمدینه باتو رسیدم به کربلا بی توچگونه عازم کوی پیمبرم آتش گرفته است «وفایی» ازاین سخن! وقتی رسم مدینه چه گویم به مادرم
دلتنگ و خراب آمده‌ام باز رو به راهم کن مسیح من بِدَم و عاری از گناهم کن نیامدم به تمنای آب و نان سویت کمی به حُرمت ام البنین نگاهم کن فدای جُون شوم، روسپید عالم شد نگاهِ لطف به ظرفِ دلِ سیاهم کن عطا به جای خودش، جای این همه گریه... برای سینه زنت، ذوالکرم دعا هم کن به زیر بارِ گران علامتت گفتم: گذر ز توشه‌ی سنگین اشتباهم کن مُقدم است به کارم، همیشه کار شما بیا و پیرِ همین راه و دستگاهم کن عجیب دلهره دارم به کربلا نرسم برات کرب و بلای مرا فراهم کن میان گودیِ قبرم، زمان تلقینم اسیرِ روضه‌ی گودیِ قتلگاهم کن زمان تشنگیِ حشر، یاد تشنگی‌ات جواز گریه بده، غرقِ اشک و آهم کن ✍
باز هم اربعین رسیده بیا باز هم از تو بی‌خبر ماندم عاشقانت زیارتت کردند من ولی باز پشت در ماندم روز و شب غبطه می‌خورم آقا به کسانی که با تو مأنوسند عاشق و بی‌قرار و بی‌تابند دست و پای تو را که می‌بوسند دیدن تو به من نمی‌آید تو کجا و نگاه هر جایی من اگر آن‌چه خواستی باشم تو سراغم به خواب می‌آیی؟ نکند عاق کرده‌ای من را نکند صبرتان سر آمده است گر عتابم کنید حق دارید هر گناهی ز من بر آمده است خواستم تا ببینمت در خواب به نگاهم اجازه داده نشد خواستم تا به کربلا بروم با رفیقان خود پیاده، نشد! بین آن کاروان و جمعیت چه کسی با تو هم‌قدم شده است؟ خوش به حال کسی که با گریه با شما راهی حرم شده است در حرم روضه‌خوان خودت هستی روضه‌ی کاروان جان بر لب بین روضه بلند می‌گویی: به فدای تو عمه‌جان زینب... تا رسیدند در دو راهی عشق ساربان گفت که کجا برویم؟ پاسخی آمد از حریم حسین همه گفتند کربلا برویم تا رسیدند لحظه‌ای ماندند در سکوتی که چهره‌ها شد مات زد به سینه غریب بی‌کفنم باز شد بغض عمه‌ی سادات به زمین خورد از سر محمل تیر غم‌ها به قلب بانو رفت با ادب نیت زیارت کرد سوی یارش به روی زانو رفت خواست تا درد دل کند اما مگر این گریه‌ها امان می‌داد یک نگاهی به دور خود انداخت سر خود را فقط تکان می‌داد السلام علیک یا مظلوم السلام علیک یا عطشان السلام علیک یا بن علی السلام علیک یا عریان ای برادر نمی‌برم از یاد که چگونه به خاک افتادی زیر گرمای آفتاب آن روز با لب تشنه، خسته، جان دادی ای برادر نرفته از نظرم اکبرت را که ارباً اربا شد بعد عباس میر لشکر تو پای دشمن به خیمه‌ها وا شد به خدا ای عزیز لب‌تشنه داغ یک قطره آب کشته مرا بین این گریه‌های اهل حرم گریه‌های رباب کشته مرا غرق گریه رباب می‌گوید که دل پاره پاره را بردند با سه‌شعبه به روی دست پدر طفلک شیرخواره را بردند پسرم با خیال تو هر شب دست بر سینه می‌فشارم من گرچه ماندم خجالتت آن‌روز ولی امروز شیر دارم من گریه را کم کنید دخترها کمی آرام اصغرم خواب است گل نازم علی علی لا لا مادرت چهل شب است بی‌تاب است مجتبی شکریان
خیز ای سردارِ بی سر بین که سر آورده ام من سرت را از میانِ تشتِ زر آورده ام کن حلالم ای برادر راس پُر خونِ تو را گر که از کاخِ یزیدِ بد گُهر آورده ام خیز ای سردارِ بی سر من فقط این اربعین قدرِ صدها اربعین بر تو خبر آورده ام زینبم در چهل منزل رنج و غمها دیده ام شرحی از ویرانه های پُر خطر آورده ام بر سرم یک اربعین جز نیزه و خنجر نبود سینه ای آکنده از خونِ جگر آورده ام خیز ای جانم ببین از شامِ ویرانِ خراب قصه ی آن دختر و راسِ پدر آورده ام ای تو نورِ دیده ام شرمنده ام گویم اگر زخم های تن پُر از تیغِ شرر آورده ام خطبه خواندم،خطبۀ قراء و زهرا گونه ای اشکِ عالم را من از این صحنه در آورده ام خوانده ام شرحِ سقیفه ماجرای پشتِ در باغِ غصبیِ فدک را من ثمر آورده ام ای برادر جان برایت تحفه ای از این سفر آهِ سردِ سینه و اشکِ بصر آورده ام شاهِ بی غسل وکفن اینک برای شستشوت من گلابِ تازه ای از چشم تَر آورده ام
ورود قافله به کربلا در اربعین زینب آمد کربلا و کربلا در غم نشست کاروان شد نینوایی ،نینوا در غم نشست ناگهان بشکست بغض هر یتیم خون جگر ناله ها برخاست از دل،هرصدا درغم نشست خیمه ها برپا شد وشیون زهر سو شد بلند همصدا با داغداران خیمه‌ها در غم نشست بار دیگر دختری از داغ بابا گریه کرد بار دیگر خواهری درد آشنا در غم نشست از علی بن الحسین آه جگر سوزی رسید حجت حق در غم خون خدا در غم نشست کربلا در کربلا و اربعین در اربعین هر که بود از اهل بیت مصطفی در غم نشست بس که سنگین بود داغ لاله های کربلا از همان آغاز غم ارض و سما در غم نشست از شرار شعله ها و شیون آل علی نی زمین می سوخت بلکه ماسوا در غم نشست مادری از داغ طفل شیرخوارش گریه کرد کودکی می سوخت در بزم عزا در غم نشست ناله های العطش آید هنوز از تشنگان از غم لب تشنگان آب بقا در غم نشست «یاسر» از داغ حسین بن علی قلب زمان در فضایی بیقرار و جانگزا در غم نشست ✍محمود تاری «یاسر»