پسرهای_سر_بریده_ام_کجائید.mp3
6.82M
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:کربلایی هادی همتی
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:کربلایی هادی همتی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️بند اول
پسرهای سر بریده ام کجائید؟
قمرهای نازنین من بیایید
کنار مادر محتضر خود
حسین بی کفن رو هم بیارید
دلم تنگه،،دلم خونه
دل تنگم،،پریشونه
خالی جای عباسم،تو این خونه
نفس کشیدن،،برام عذابه
دلم عزادار تشنه ی آبه
این نفس های آخرینه
حسین،حسین،حسین
ذکر لب ام البنینه
حسین،حسین،حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️بند دوم
عزادار خون سرخ شهیدم
جگر خون ز کفر و ظلم یزیدم
بدون حسین و بدون عباس
به والله که دیگه خوشی ندیدم
شب آخر،،شده محشر
شده غوغا،،زنم پرپر
آتیش گرفته ام یاده،،تنی بی سر
دیده می بندم،،به روی دنیا
دیگه میشم راحت ز درد و غم ها
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ناله کشم ز سوز سینه
حسین،حسین،حسین
ذکر لب ام البنینه
حسین،حسین،حسین
گریهش_برا_حسینه.mp3
6.24M
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:کربلایی هادی همتی
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:کربلایی هادی همتی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️بند اول
کُشته شده پهلوون پسرش،،گریه ش برا حسینه
رو نیزه شد قرص قمرش،،گریه ش برا حسینه
داغ پسر داره جگرش،،گریه ش برا حسینه
پسرای من فدای تو،،حسین عزیز زهرا
دار و ندارم برای تو،،،حسین عزیز زهرا
می سوزم از جگر
دور از وطن حسین
جونم به لب رسید
صدپاره تَن حسین
می میرم از غمت
ای بی کفن حسین
«جانم حسین حسین»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️بند دوم
تو این نفس های آخرش،،گریه ش برا حسینه
فاطمه اومده بالا سرش،،گریه ش برا حسینه
می باره اشک از چشم ترش،،گریه ش برا حسینه
ام البنین جون می کنه،،حسین عزیز زهرا
مُردن برات حق منه،،حسین عزیز زهرا
ذکر یه عمر من
شد یک صدا حسین
در وقت مردنم
دارم نوا حسین
جانم فدای تو
لبیک یا حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
«جانم حسین حسین»
4_198777687823615504.mp3
7.32M
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_علیه_السلام
🏴#واحد
🏴#روضه
🎤مداح :حاج محمدرضا طاهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مثل تو مادری این چنین نیست
مثل عباس تو در زمین نیست
بعد کرب و بلا نوحه خواندی
نام من دیگر ام البنین نیست
ز قصه ها جان به لبی مادر شیر عربی
خدای لطف و ادبی
مولاتی یا ام البنین
زیر بار مصیبت بریدی
پیش زهرا ولی رو سفیدی
قامتت خم شده بس که بانو
از سکینه خجالت کشیدی
چرا شکسته کمرت مگر چه امد به سرت
چه شد دو دست پسرت
مولاتی یا ام البنین
****
تو خودت بانوی عالمینی
گردن شیعه داری چه دینی
گرچه دیدی تو داغ ابالفضل
تا ابد روضه خوان حسینی
حسین پیروهن نداشت کاش فقط کفن نداشت
لباس بر بدن نداشت
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
یا حسین غریب مادر
4_5980809437911190124.mp3
2.19M
.
##بازگشت_كاروان_به_مدینه
خدا حافظ ای ذکر لبهای زینب
داداش
خداحافظ ای نور چشمای زینب
خدا حافظ ای یادرگار مدینه
خدا حافظ ای عشق تنهای زینب
خدا حافظ ای عشق تنهای زینب
خداحافظ ای یار ودلدار خواهر
ای همه کس وکار زینب
خداحافظ ای بهترین یارودلبر
امام زمان معذرت میخوام
خدا حافظ ای پیکر پاره پاره
خداحافظ ای غرق در خون برادر
خداحافظ ای غرق در خون برادر
بگو من چه جوراز کنار تو پا شم
داداش
دعا کن تا من هم همین جا فدا شم
تمام کس وکار زینب تو هستی
داداش
نمی تونم از توحسینم جدا شم
حرفاشوبا ابی عبدالله زد رو کرد به بدن عباس یه حرفی زد خیلی دلا رو می سوزونه نمیدونم با تو چه میکنه
خداحافظ ای پهلونه مدینه
عموی رشید وقشنگه سکینه
عباس
الهی میمردم تاچشمام نمی خورد
ای وای ای وای
به دستی که افتادو رو زمینه
به دستی که افتاد وروزمینه
خدا حافظ ای بهترین یادگارم
ابالفضل
دیگه بعد تو میل بودن ندارم
من معذرت میخوام برای این یدونه
تورو جون زهرا قسم ای اباالفضل
بگم
منوبین نامحرمان جانزاری
حسین
#
۲۶
(ورود اهل بیت ع به مدینه)
مدینه آمدم من،سفیر کربلایم
ز داغ پور زهرا،بود بر لب نوایم
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،به چشم خود بلا را
بدیدم ماجرای،غم کرب و بلا را
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،گل بستان لیلا
تن پاک علی شد،ز کینه اربا اربا
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،ز کینه علی اصغر
به تیر حرمله او،بگشته پاره حنجر
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،شده پرپر گل یاس
جدا گشته ز کینه،دو دست از تن عباس
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،حسینم شده تنها
فتاده بر روی خاک،میان جمع اعدا
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،دل او را شکستند
میان مقتل خون،روی سینه نشستند
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،حسین افتاده بر خاک
میان جمع دشمن،تن بی سر و صد چاک
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،سوی حسین دویدند
ز کین خنجر کشیدند،سر او را بریدند
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،حرم را بی نظیرند
به دست دشمن دین،ز ظلم و کین اسیرند
امان از این مصیبت۲
مدینه برده ما را،به شهر کوفه و شام
به سنگ کینه مردم،زدند بر ما ز هر بام
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،غم شام بلا را
یزید و چوب خزران،سر و تشت طلا را
امان از این مصیبت۲
مدینه دیده ام من،حسین دم زد ز محبوب
ز ظلم و جور و کینه،یزید زد بر لبش چوب
امان از این مصیبت۲
#رضا_یعقوبیان
#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
.
#حضرت_زینب
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
دیده گریان دل غمین از ماتم آلاله ها
شد روان سوی مدینه دختر شیر خدا
میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا
دیده داغ شش برادر را در این دشت بلا
عقده ها در سینه دارد از جفای اشقیا
آن همه ظلم و ستم کی بوده در حقش روا
شد غریبانه ز یاران و عزیزانش جدا
میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا
با دلی آکنده از غم ها و حیران می رود
از گلستان پر از عطر شهیدان می رود
با قد خم قلب بی تاب و پریشان می رود
کرده پیرش محنت و رنج ره شام بلا
میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا
میرود پیش پیمبر عقده اش را وا کند
آنچه دیده در سفر را نزد او افشا کند
شکوه از نامردمی و کینه ی اعدا کند
بی ابوالفضل رشید و اکبر نیکو لقا
میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا
دختر زهرای اطهر مثل سردار حنین
خطبه هایش کرده احیا نهضت سرخ حسین
کرده دینش را ادا در راه شاه عالمین
بر همه عهدی که بسته با خدا کرده وفا
میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا
بارالها حرمت مظلومی زینب قسم
سینه ی اهل ولا کن خالی از رنج و الم
یک نظر بر "سید" بیچاره فرما از کرم
از غم سالار مظلومان به دل دارد عزا
میرود از کربلا بی حسین و اقربا
#سیدحسین_همایونی
#بازگشت_به_مدینه
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمینه؛ عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر.mp3
3.1M
#زمینه
#حضرت_ام_البنین_س
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
صلى الله على الباكين
عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر، يا امبنين
خبر سنگينه، خبر پر درده
خبر آوردن، زينب بىحسين برمىگرده
زینب... ولی دیگه نه اون زینب
زینب با قامتِ کمون میاد
جونش میون قتلگاه مونده
حالا با حال نیمهجون میاد
واى از كربلا، وای از کربلا
واى از كوفه و شام بلا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صلى الله على المظلوم
مادری لالایی میخونه، آروم آروم
رباب غم داره، پای گهواره
هنوز مىسوزه، يادِ خشکیِ لبِ شيرخواره
لالا بخواب آروم جون من
انگار هوا هوای بارونه
لالا بخواب عمو توی راهه
الان به خیمه آب میرسونه
واى از كربلا، وای از کربلا
واى از كوفه و شام بلا
شاعر و نغمهپرداز:
#حمید_رمی
#حسین_حاجی
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#بازگشت_به_مدینه
#روضه_بازگشت_به_مدینه
🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت
🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّهوغم ریخت
بشیر بن جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو که شاعر بود رحمت کنه، تو هم مى تونى شعر بگى؟
گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، منم شاعرم.
فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان
🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر میزد
🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر میزد
بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم:
«یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ
اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ»
(اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، آخه حسین [آقاى شما] کشته شد و اشک من این گونه سرازیره.
پیکرش در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد).
🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند
🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند
على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند
🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم
🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم
بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت)
🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش
🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر
بشیر اومد محضر #حضرت_ام_البنین
عرضه داشت خانم جان...
بچه هات رو در کربلا کشتند...
بی بی فرمودند...
ای بشیر...
أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین
بشیر از حسینم چه خبر...
عرضه داشت...
بی بی جان نبودی...
دستهای عباست رو قطع کردند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
فرمود ای بشیر...
اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام
تمام بچه هام فدای حسین...
همه عالم فدای حسین...
بگو از حسین چه خبر .. ؟
🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه
🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه
مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند
دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد.
مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛
🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد
🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟!
اما بشنو از عبدالله جعفر شوهر حضرت زینب
آه از ان دم که کاروان امید
دم دروازه مدینه رسید
سوی آن کاروان به صدها آه
بادلی خسته آمد عبدالله
اشک حسرت زدیدگانش سفت
تسلیت برامام چارم گفت
بعد ازآن هرطرف نظر انداخت
زینبش را درآن میان نشناخت
عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده
،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت: عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم:
🔸 آنشب که از مدینه سفر کردم اختیار
🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم
🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید
🔸مویم سفید شد، سیه گشت معجرم
عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ...
هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد
،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،...
مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟!
گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه
حسین...
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_زائر
#بازگشت_زائر_کربلا #چاوشی
#روضه_بارگشت_زائر
#استقبال_زائر
شاعر: #حسین_ایمانی✍
#روضه_حضرت_ام_البنین
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها