eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه 1 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتید اقا... داغ بابا رو به دلتون گذاشتند... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل بریم... خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... بگید پسرم بیاد... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... (الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... میگه تا بر پدر وارد شد... نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری... همه تنهات میگذارند... خدا ميدونه... خیلی سخته برا فرزندی ببینه... جلو چشمانش بابا داره جان میده... نتونه کاری کنه... اما هر طوری بود لحظات آخر... حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود -
. 🏴سبک یا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و گریز به کربلا 🏴بند اول هوای سامراتو کرده این دل اما زیارتت شده یه مشکل نذار بمونه داغ اون (تو قلب سائل)۲ بذار کبوتری بشم رو گنبد اگر چه سائلم یه سائلِ بد پر میگیرم از صحن تو (تا شهر مشهد)۲ به قلب من تو دلبری مولا امام عسکری چرا منو به سامرا نمیبری نوکرتم دریاب آقا تویی برام ارباب آقا مسبب الاسباب آقا 《مولا امام عسکری》 🏴بند دوم تو قلب من غمت زده جوونه توام غریب واقع شدی تو خونه شدی تو خونه زندونی (گرفتی بونه)۲ شنیدم آقا که به حج نرفتی از زهر معتمد آروم گرفتی از این نامردا تو چقدر (طعنه شنفتی)۲ از همه دلبرا سری مولا امام عسکری چرا منو به سامرا نمیبری سامرای تو جنتم با پسر تو بیعتم خوشنود از این ولایتم 《مولا امام عسکری》 🏴بند سوم خبر دارم چقدر تو زجر کشیدی خیری از این زمونه تو ندیدی از پسرت مهدی چجور (تو دل بریدی)۲ داشتی میسوختی از آتیش کینه سامرا شد برای تو مدینه به یاد مادر میزدی (دائم به سینه)۲ دائم به یاد کوچه ها میخوندی روضه بیصدا میگفتی زیر لب که مادرم بیا مادر اسیر محنتم منم تو شهر غربتم به یاد تو ناراحتم 《مادر بیا مادر بیا》 🏴بند چهارم تشنه بودی برا تو آب آوردن تو رو به مجلس شراب نبردن ولی سر جد تو رو (رو نیزه بردن)۲ با احترام تو رو به خاک سپردن برای جدت نعل تازه بردن شمشیر و نیزه واسه ی (جدت آوردن)۲ اقوام فتنه کشتنش به زیر دشنه کشتنش بهش ندادن آب و تشنه کشتنش مظلوم کربلا حسین ذبیح بالقفا حسین سردار سرجدا حسین 《مظلوم حسین مظلوم حسین》 🎤 کربلایی سید ناصر اسماعیل نسب ✍کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
4_399135910727254083.ogg
154K
حضرت امام حسن عسکری(ع) 😭😭 نوحه سنتی از چشم مهدی شده اشک غم جاری در سـامرا  گشته  بـر پـا عزاداری  واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) در ماتم عسکری دلها غمین است غرق عـزا  آسمانها و  زمين  است واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) ای جان پیغمبر ای شمس ولایت یا حجه ابن الحسن سرت سلامت واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) ای  یادگار  علـی و  جـان  زهـرا ما را دعا کن در  سرداب  سامرا واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) دلهای  ما   پر  زند  بهر   سامرا امشب مهدی آید در شهـر سامرا واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
🏴 🏴 🎤مداح :حاج حسن خلج ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یازده بار جهان گوشۀ زندان کم نیست کنجِ زندانِ بلا گریۀ باران کم نیست سامرایی شده ام ، راهِ گدایی بلدم لقمه نانی بده از دستِ شما نان کم نیست *این زمزمه یعنی آقا کارت دارم .. این ناله یعنی آقا دارم در میزنم .. این گریه ها یعنی حالا که سفرۀ این دو ماه رو شما داری جمع میکنی واسطه شو پیشِ مادرت این کم رو ازمون قبول کنن .. ای آقای جوان مرگم .. خیلی از معارف عمیق و بلند اهل بیت در فرمایشات و کلمات امام حسن عسکری ست .. امروز عرض کنم آقاجان مزد عزاداری این دو ماهه و چند روزۀ ما رو این قرار بده که قلب های ما به سمت معارف خودت سوق پیدا کنه .. ما یه یکم حداقل متوجه بشیم شما کی بودید و هستید.. یه سرِ سوزن از دریایِ معارفِ شما رو بشناسیم آقاجان .. * قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند به دلِ کعبه همین داغ فراوان کم نیست یازده بار به جایِ تو به مشهد رفتم بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست *آقا امروز ما دو تا عزاداریم .. اول و بزرگترین عزامون شهادتِ شماست .. عزایِ دوممون اینه که دیگه از امروز باید پیراهن سیاهامون رو در بیاریم .. اجازه بدید روضه بخوانم .. ظرف آب رو دادن خدمتِ امام عسکری .. انقده رعشه به این دست و بدن بود چندین بار این ظرف خورد به دندان هایِ مبارکِ آقا ..* زخم دندان تو و جام پر از خون آبه ماجرایی ست که در ایل تو چندان کم نیست بوسۀ جام به لب هایِ تو یعنی این بار خیزران نیست ولی روضۀ دندان کم نیست شاعر :سید حمیدرضا برقعی *شاید اینطور باشه همون لحظاتی که جام به لب ها و دندان هایِ آقا اصابت میکرد؛ آقا زیرِ لب هی میگفت «لایوم کیومک یا اباعبدالله ..» اینجا ضربه به لب ها و دندانِ آقا می خورد پسرِ کوچکش هم داشت میدید .. اومد ظرفُ گرفت آرام به لب هایِ بابا نزدیک کرد .. دیگه کسی تعدی نکرد .. کسی جسارت نکرد .. اما گوشۀ مجلس یزید دیدن نازدانه هی رو پنجۀ پا بلند میشه .. عمه صدا ، صدایِ بابامه .. بابام داره قرآن میخونه .. اما چرا دارن با چوب … حسین … غم امام حسین غالبه به همۀ غم ها .. کنارِ امام حسن بودن یه چند نفری مَهدی رو بغل گرفتن ، نوازش کردن .. اما تو مجلس یزید وقتی زینب دید نازدانه مضطرب شد ، بلند شد فریاد زد بی ادب نزن .. خودم دیدم این لب ها رو بابام می بوسید .. خودم دیدم این لب ها رو مادرم می بوسید .. خودم دیدم این لب ها رو جدم رسول الله می بوسید .. صدا زد آی تازیانه دارا این زن کیه داره با امیر اینجور صحبت میکنه ؟.. چرا ساکتش نمی کنید .. ریختن سرِ زینب ..* فرج امام زمان یا حسین …
. |⇦•هر چقدر عشّاق.. و توسل به روحی له الفدا ویژهٔ شهادت علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هرچقدر عشّاق در راهند راه انتظار من فقط از آه لبریزم، آه انتظار می کشد عاشق بدوش خویش بار یار را من فقط بر لب کشیدم انتظار یار را * اینو راست میگم. با همه ی بدی هام اینو راست میگم...* دوستش دارم ولی زخمی هجران نیستم تشنه ام تشنه ولی دنبال باران نیستم مگه میشه جلسه برا پسری گرفته بشه ، پدر نباشه؛ برا پدری گرفته باشه پسر جلو در نیاد. اصلا به گمانتم نیاد امشب برا امام عسکری علیه السلام روضه گرفتی حجت بن الحسن جلو در نیاستاده باشه...* آقا! من کویری تشنه باشم آب پیدا می شود کی به چشم بی قرار و خواب پیدا می شود نیستم من بی قراریِ دلی جا مانده ام میهمانم، لیک بین عاشقان نا خوانده ام حسرتم اما از آن دارم فقط یک آه را کیست که دستی بگیرد این منِ گمراه را * بعد دو ماه عزاداری حال و روزمون اینه...* خویش را در زمرهٔ دلدادگان جا می کنم می نشینم کوچ خوبان را تماشا می کنم اولین شرط مسیر عاشقی دلدادگی ست آدمی در بند چون من، فارغ از آزادگی ست در طریق عشق عاشق از جنون دم می زند از شنا کردن در اقیانوسِ خون دم می زند عاشق اوجش را به روی دار می بیند فقط نیست چیزی در نگاهش، یار می بیند فقط از دلت باید به سمت یار معبر وا کنی یار را باید در ایوان نجف پیدا کنی نذر راهش، باید اسماعیل قربانی کنی مور این درگاه باشی تا سلیمانی کنی عاشقی سخت است آری پیشهٔ دلداده هاست عشق! کار حاج قاسم ها و فخری زاده هاست عاشقی سخت است قدّ سرو هم خم می شود یک نفر این بین طهرانی مقدم می شود در دل این جاده گامی پر اراده داشتیم عاشقی چون مصطفای صدر زاده داشتیم دست و سر دادیم، خون دادیم، جان دادیم ما در مسیر آرمان ها، آرمان دادیم ما این جماعت عشق را از فاطمه آموختند مثل زهرا در هوای عشق مولا سوختند * پرانتز باز کنم...* در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیر البشر از چه جای حیدر آمد پشت در دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده * آقا امام عسکری به مادر، یه ارادت خاص دیگه ای داشته..* در دفاع از شوهرش فردی ندید بین آن نامرد ها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیش مرگ حیدرم این جماعت عشق را از فاطمه آموختند مثل زهرا در هوای عشق مولا سوختند کاش من هم در غمت می سوختم یابن الحسن چشم بر لب های تو می دوختم یابن الحسن کاش مانند شهیدان بی قرارت می شدم در شبِ تنهایی ات با گریه یارت می شدم * حالا این چند بیت، حقش باید ادا بشه...* امشب ای تنهای عالم، از همه تنهاتری وای من با چشم گریان در کنار بستری .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ایام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402070102.mp3
45.01M
|⇦•هرچقدر عشّاق.... و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژۀ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفس استاد حاج محمد رضا طاهری
. |⇦•گرچه ارث از غربتِ... و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── * شنیدید یه جوشانده ای حضرت امام عسکری علیه السلام طلب کرد. عقیل غلام حضرت، آورد، جوشانده رو دست حضرت داد. این قَدَر بدن ضعف داره، این زهر چه کرد؟ این قَدَر دست می لرزید. این کاسه هی به دندان های مبارک حضرت میخورد، نتونست. فرمود: عقیل برو تو این اتاق، پسرم مهدی رو می بینی، صداش کن. میگه اومدم دیدم یه آقازاده ای مَه پاره، سر به سجده گذاشته داره با خدا حرف میزنه. نمازش تموم شد گفتم آقاجان! پدرتون منو دنبال شما فرستادن. آقا رو آوردم. تا امام عسکری چشمش افتاد به عزیز دلش، امام عسکری داره اینطوری میگه: «يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ فَإِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي» دیگه وقتی برام نمونده باباجان! دیگه مهمان خدا دارم میشم. بیا کنار بسترم، میوه ی دلم! آقاجان...! * امشب ای تنهای عالم از همه تنهاتری وای من با چشم گریان در کنار بستری ابرِ بغض آمد گلوی آسمانت را گرفت روزگارِ پیر بابای جوانت را گرفت از غریبی توام چشم تَرَش می سوزد و از تبِ زهر جفا هم پیکرش می سوزد و گرچه ارث از غربتِ نام حسن داری به جان اما بوده از زخم زبانِ همسر خود در امان * یه سندی هست که نوشتن حضرت نرجس خاتون عرضه داشت، آقاجان! من بعد از شما دیگه نمیخوام بمونم.به دعای امام عسکری، یه روایتی که میگن امروزی که گذشت روز وفات و رحلت حضرت نرجس خاتون بود. این یه امام حسنه. یه همسر با وفایی مثل نرجس خاتون داره. قربون آقام امام حسن مجتبی برم. با زبان روزه، با کام عطشان. تا یه مقدار از آب داخل کوزه خورد گفت: آه جیگرم...* با حضورت مرهمی آن سینه ی بی تاب را تشنه لب بود و رساندی بر لبانش آب را * گفت جیگرم میسوزه. چه کسی ساقیِ بابا شد عزیز دل نرجس خاتون. اومد خودش با دستای نازنینش آب بر لبای بابا رسوند. آخ بمیرم! این یه امام بود صدا میزد آه جیگرم! یه امامم داخل گودال، وقتی صدا میزد آه جیگرم! نانجیبا میومدن مشک های آب رو دور گودال رو زمین خالی میکردن. آه...* کاسه را دادی به دستانی که لرزان بود آه! کاسه ای که وقت برخوردش به دندان بود آه! در بهار زندگی یاد خزان افتاده ای حتم دارم یاد چوب خیرزان افتاده ای * آخ حسین... یابن الحسن! اگه امشب، فردا چشم های نازنین شما بر مصیبات پدرتون گریانه، اما همه ی عمرت برای این روضه گریه کردی. فرمودی: اگه اشک چشمم تموم شه خون گریه میکنم...* باز جای شُکر دارد پیکرش پامال نیست خواهر غمدیده اش دور و بر گودال نیست باز جای شُکر دارد که لبش عطشان نماند پیکرش در زیر پای اسب ها عریان نماند «صلی الله علیک یا سیدنا المظلوم... حسین...» * حرف تشنگیه ها...* ای تشنه لب حسین ... بسکه لب تشنه بودی آسمونو دود می دیدی شنیدم که از عطش کبود شدش لبات «حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
1402070103.mp3
32.04M
|⇦•گرچه ارث از غربت ... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفس استاد حاج محمد رضا طاهری
. کیستم من از غلامانِ قدیم سامرا کیستم جلدِ حریمش، یاکریمِ سامرا شکر عمری رزقم از دستِ کریمان می رسد از کریمِ در مدینه یا کلیمِ سامرا مزهّ دارد با مَصابیحِ الدُّجی، کَهفِ الوَری راه رفتن در صراطَ المستقیمِ سامرا گرچه شد تخریب این گلدسته ها و گنبدش کم نخواهد کرد از شانِ عظیمِ سامرا نسل اندر نسلِ ما را هم کفایت می کُند منصبِ کلبِ نگهبانِ حریمِ سامرا عطر و بوی کربلا دارد تمامِ مرقدش از نجف انگار می آید نسیمِ سامرا کاش می شد ساکنِ این قطعه بودم از بهشت کاش من هم می شدم عمری مقیمِ سامرا ✍ .