1_1663692551.mp3
3.57M
#شیر_خوارگان
#نوحه
#حضرت_علی_اصغر
لالا لالا بخواب آروم قهر نکن من طاقت ندارم
لالا لالا گل تشنه از کجا مادر آب بیارم
لالا لالا بخواب آروم تا نگیره دشمن سراغ تو
لالا لالا گل تشنه میسوزم از لبهای داغ تو
لالا لالا علی لای لای علی لای لای
لالا لالا بخواب آروم مشک ساقی شد پاره پاره
لالا لالا گل تشنه آسمون هم ابری نداره
لالا لالا علی لای لای علی لای لای
از گریه های اصغر دلم داره میگیره
یه قطره آب بیارید بچم داره میمیره
ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد
خواهد که آب گوید اما زبان ندارد
دیشب به گاهواره تا صبح ناله میزد
امروز روی دستم بنگر توان ندارد
هنگام گریه کوشد تا اشک خود بنوشد
اشکی که تر کند لب دور دهان ندارد
ای حرمله مکش تیر یک سوفکند کمان را
یک برگه گل که تاب، تیر و کمان ندارد
حسین غریب حسین غریب ثارالله حسین غریب حسین غریب ثارالله
🖤😭😭🖤
مادحین عزیز درمصرع هنگام گریه کوشدتا ...(کوشد) را بافتحه بخونین نه ضمه
کوشد به معنای تلاش کردن
#شیرخوارگان
#شب_هفتم_محرم
.
#روضه_حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
لالایی عموش بیاد،مشک و علم به دوش بیاد
گلم با بوسه ی عمو ،خدا کنه به هوش بیاد
لالایی باباش بیاد، سوار ذوالجناش بیاد
صدای خنده گلم ،برای عمه هاش بیاد
لالایی بارون بیاد، خوشی به خیمه مون بیاد
عمو نره سمت فرات، ابرا تو آسمون بیاد
▪️وقتی بچه خوابه،میدونی چرا خوابه؟ شکمش سیره،گرسنه اش نیست،خدا کنه همه بچه ها خواب باشند امشب،میدونی چرا خوابه؟تشنه اش نیست،میدونی چرا خوابه؟ تازه تو بغل مادرش بوده، بچه ای رو نیم ساعت دست به دست کنی بیدار میشه،یه ساعت هرکی تو خیمه بغلش کرد،آروم نشد.
لالایی بارون بیاد؛ خوشی به خیمه مون بیاد
عمو نره سمت فرات، ابرا تو آسمون بیاد
همش گفتیم بیاد،بیاد،حالا این یکی نیاد،چی نیاد؟
لالایی خزون نیاد، حرمله با کمون نیاد
آتیش به جونمون بسه، آتیش به خیمه مون نیاد
▪️ناله میزنی بگم؟یا بچه رو حسین عمودی گرفته که لشکر ببینه،یا بچه رو دو دست گرفته بغل کنه،خداحافظی کنه،در هر دو صورت:
لالایی خدا کنه ،تو خیمه سرصدا نشه
هرچی میخواد بشه بشه، سر از تنت جدا نشه
وای…حسین..
اینی که مقتل میگه:
فذبحوه من الأُذن الی الأُذن
یه بچه شش ماهه رو در نظر بیار،ببین از گوش تا گوش چقدره،ببین یه سر اگه از گوش تا گوشش بریده بشه،چی میمونه؟وای حسین…شماها مَردید،این همه سال گذشته،من دارم برات تعریف میکنم،داری گریه میکنی،حالا ببین مادر چه کرده کربلا، فذبحوه من اذن الی اذن،می خوام یه جایی ببرمت،شب هفتم،خیلی از مریض ها التماس دعا گفتند،آورد علی رو پشت خیمه ها،بمونه حسین چه بلایی سرش اومد،بخدا روضه علی اصغر پاره شدن گلو نیست،اینها پاره گلو زیاد داشتند،روضه علی اصغر اینه،کسی که تکلیف عالم رو معلوم میکنه،کارش به جایی رسید،هی یه قدم میرفت،برمیگشت،متحیر،یه نگاه میکرد،میدید زنها جلو در خیمه اند،رفت پشت خیمه،نشست رو خاک،بچه رو آروم آروم گذاشت،دید علی دست انداخته تیرو گرفته،تیر و کشید بیرون،سر داره جدا میشه،سر و آروم آروم کنار بدن گذاشت،حسین…….
نماز صبر خوند،استعینو بالصبر و الصلوة
تا اومد علی رو بذاره،الله اکبر،اومد آروم سرُ چسبوند،به بدن،پارگیِ گلو پیدا نشه،مادر داره میاد،رباب خودش رو رسوند،یه نگاه به علی کرد،میخوام یه حرفی بزنم باید ناله بزنی،داد بزنی،ان شاءالله که گلوی بریده رو ندید مادرش،حنجر بریده رو ندید،حسین سر رو یه جوری گذاشت،مادر نبینه سه شعبه چه کرده،ای وای،می خوام از رباب بگم،اولشم گفتم،اینجا،حنجر بریده ندید،ندید،میدونی کی حنجر بریده دید
▪️لااله الا الله،راوی نقل میکنه،میگی وقتی داشتن با چوب میزدن رو لبها،دیدن یه زنی از تو اُسرا دوید،رفت،سر حسین رو بغل کرد،دید رگُ بریده،چقدر بریزه تو خودش،دید دیگه الان وقتشه،یه دل سیر ناله بزنه،سر بریده رو بغل کرد،رباب برات بمیره،حسین…….
#شیر_خوارگان
#شیرخوارگان
#شب_هفتم_محرم
.👇
.
هدیه به حضرت رباب. حضرت خدیجه. حضرت آمنه. حضرت ام البنین حضرت فاطمه صلوات
اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
#زمینه
#شور
#واحد
#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر_ع
بند اول
علی جون
می بینی پر از غصه و اضطرابم
علی جون
منم مثل تو تشنه ی جرعه ابم
علی جون
غم تشنگی تو میده عذابم
لالابی
بخواب ای گله خوشگله من
لالایی
بخواب ای عزیزه دله من
لالایی
بخواب عمر من حاصله من
لالایی. لالایی لالایی. لالایی. لالایی. لالایی
بند دوم
خدایا.
چی میشه که چند قطره بارون بیاره
خدا یا
آخه اصغرم تاب موندن نداره
خدایا
می ترسم من و دیگه تنها بزاره
می ترسم
که غنچم بشه پر پر اخر
می ترسم
بشم بی علی اصغر آخر
می ترسم
عزیزم بشه بی سر آخر
می ترسم.
لالایی لالایی لالایی لالایی لالایی لالایی
بند سوم
می بینی
بابات دیگه چاره نداره علی جون
غم تو
داره گریمو در میاره علی جون
رو دستم
تو موندی با حلقوم پاره علی جون
رو دستم
همش در پی رفتنی تو
رو دستم
داری دست و پا می زنی تو
عزیزه
دلم داری جون می کنی تو
علی جون
هنوز یادمه خنده ی آخره تو
علی جون
چراروی نی بند نمیشه سر ه تو
علی جون
هنوز می چکه خون از اون حنجره تو
می خنده
بهم حرمله بین لشگر
می خنده
از این شاده که هستی بی سر
می خنده
به چشمای غمگینه مادر
شعر. کاری مشترک
#رضا_نصابی✍
حسین جبرئیل نژاد دلجو✍
#شیرخوارگان
.
.
#نوحه_سنتی
#شب_هفتم_محرم
#شیر_خوارگان
#حضرت_علی_اصغر
ششماهه یارِ نارک گلویم
خون گلویت . شد آبرویم
ای علی جانم . می لرزد دستانم
آهسته برایت . لالایی بخوانم
لای لای علی جان . لالایی علی جان
یکی دوتا نیست . این لحظه دردم
با چه رویی من . خیمه برگردم
درخیمه مادر . منتظرت اصغر
روی سینه من . پاره شده حنجر
لای لای علی جان لالایی علی جان
آماده کردم . یک قبر کوچک
می آید از راه . مادر کودک
تو سربلندی . حق داری می خندی
مهلت نشد بابا . چشمت را ببندی
لای لای علی جان لالایی علی جان
#نوحه
#محرم
#قاسم_نعمتی ✍
4_5999018480043561311.mp3
7.85M
.
#نوحه_سنتی
#حاج_منصور_ارضی
یاحسین مظلوم
ارباب عالم
پیچیده بوی
ماه محرم
جان دو عالم فدای عزایت
لبیک یا ارباب
یا داعی الله
قتیل العریان
اباعبدالله
از عرش اعلا می آید صدایت
میا به کوفه
سالار زینب
جانم رسیده
از غصه بر لب
دلشوره دارم ای آقا برایت
ترسم که زینب
گردد گرفتار
آید با راست
در بین بازار
بالای نیزه می بیند دعایت
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
لبیک یا ارباب
یا داعی الله
مظلومِ عطشان
اباعبدالله
آقای عالم شاهِ کربلایی
ششماهه اما
پیرِ مسیرم
از غربت تو
باید بمیرم
معراجم شده معراجِ زیبایی
اگر چه بابا
نازک گلویم
پیش خدا من
با آبرویم
باب الحوایج هستم هر کجایی
از تشنه کامی
من نیمه جانم
روی دستانت
داده تکانم
تیر سه شعبه به جای لالایی
در خیمه مادر
دیده به راهم
آغوشت آخر
شد قتلگاهم
اشکخجالت میریزی تنهایی
(#قاسم_نعمتی)
.
.
#واحد
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
توی خیمه ها رباب ، شده خیلی نگرون
واسه بچش میخونه ،لالایی با دل خون
هرکاری که میکنم عزیزمن نمیخوابه
خیلی گرمش شده بچم تشنه ی جرعه آبه
بچم و نبر حسین بیرون خیمه آفتابه
چرا بارون نمی باره آسمون
شیرخارمون نداره دیگه توون
لالا لالا لالالالا لالایی
...................................................
#بند_دوم
اینجوری نگام نکن،قربون نگات علی
التماس دشمن و ،میکنم برات علی
آرزوم موند تو دلم یه بار بگی به من بابا
حالا روی دست من سرت شده از تن جدا
باچه رویی ببرم تور علی به خیمه ها
سرتوشد به یه پوستی آویزون
اناالله والیه راجعون
لالالالا لالالالا لالایی
#بند_سوم
پر غنداقت و من ،توی آغوش میگیریم
اونقدر لالا ، میخونم تا بمیرم
زیر آفتاب صورتم بی تو علی سوخت عزیزم
نانجیب من و که دید فکر کرد که مادر کنیزم
تا ابد از فراق تو پسرم اشک می ریزم
جشن یک سالگیت و من میگیرم
تا ابد از عشق تو من اسیرم
لالالالا لالالالا لالایی
___
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
کمی آهسته برو ، شبه پیغمبرمن
دل من پیش توئه، علی اکبر من
برو میدون پسرم خدا بشه پشت وپنات
لحظه های آخری عوض شده طرز نگات
تومیشی فدای من منم میشم بابا فدات
لب خشکت و می بوسم اکبرم
اضطرابی افتاده توی حرم
علی اکبر علی اکبر پسرم
.................................................
#بند_دوم
خون روی سرتو ، ریخته شدروی چشات
مسیرت عوض شدو، رفتی پیش دشمنات
بین اون نانجیبا گیرافتادی تو پسرم
اومدم بالا سرت شبیه یک محتضرم
عصای پیری من بودی علی اکبرم
دونه های تسبیه من شدجدا
رو زمین کربلا پخش وپلا
علی اکبر علی اکبر پسرم
___
#واحد #شب_تاسوعا
مشکت و رو دوشت بگیر، برو ای برادرم
می شینه منتظرت ، توی خیمه دخترم
می بینی که از عطش خشکه لبای اصغرم
برو عباس زود بیا امید این اهل حرم
توی کربلا شدی عزیزمن آب آورم
چش به راهه توئه چشمای رباب
داره امید که میای بامشک آب
عباس من عباس من داداشم
#بند_دوم
حرمله امیدت و ،ناامید کرده چرا
چی شده علمدارم،افتادی روی خاکا
بی تو دشمن میکنه چشماش و به خیمه ها تیز
تا الان رقیه حتی نشنیده لفظ کنیز
این سنان دائم الخمر داره خیلی چش هیز
ضربه ی عمود روفرقت کاری شد
چه قدر از تن تو خون جاری شد
پاشو عباس پاشوعباس داداشم
___
#واحد #شب_عاشورا
شب عاشورا همش، شبای مناجاته
هرکسی شهیدبشه،پای تو سعادته
یه جوره دیگه رباب علی رو میگیره بغل
میگه قاسم شهادت برام شیرینترازعسل
میریزه از چشای اکبر تو همش غزل
مکن ای صبح طلوع داداش غریبی
برای اهل وعیالت حبیبی
امون از این غریبی و جدایی
.............................................
#بند_دوم
چه قدر سخته برام ،من باتو ودا کنم
حنجرت رو می برن ،من فقط نگا کنم
سرت و بالا بیار تا که ببوسم حنجرت
جدایی سخته برام فدای کهنه پیرهنت
الهی که نبینم نیزه میره تو دهنت
تو غریب مادرم هستی حسین
خیلی فکرمعجرم هستی حسین
امون از این غریبی و جدایی
____
#واحد #شام_غریبان_امام_حسین
توی گودال عزیزم ، شلوغه دوروبرت
داره میرسه بگوش،یا غریب مادرت
پیش چشمام چه قدر نیزه زدن روی پرت
پیش چشمام با عصا میزنه روی بدنت
پیش چشمام شده غارت عزیزم انگشترت
باکف پا میزنن رو دهنت
دریدن گرگا عزیزم پیرهنت
قتلگاه یا قتلگاه یا قتلگاه
#بند_دوم
روی خاک کربلا ، دلیل ماتم شدی
واسه دِرهمی داداش، چه قدر درهم شدی
حلالم کن که توی گودال غم گیرافتادی
حلالم کن زیر تیغ و دشنه ها تو جون دادی
تورو میزنن داداش قصد ثواب
من و میزنن توی بزم شراب
کربلا یاکربلا یا کربلا
_
#شیرخوارگان
#شیر_خوارگان
#رسول_ملکی_حسرت✍
👇
.
#واحد
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
توی خیمه هارباب ، شده خیلی نگرون
واسه بچش میخونه ،لالایی با دل خون
هرکاری که میکنم عزیزمن نمیخوابه
خیلی گرمش شده بچم تشنه ی جرعه آبه
بچم و نبر حسین بیرون خیمه آفتابه
چرا بارون نمی باره آسمون
شیرخارمون نداره دیگه توون
لالا لالا لالالالا لالایی
...................................................
#بند_دوم
اینجوری نگام نکن،قربون نگات علی
التماس دشمن و ،میکنم برات علی
آرزوم موند تو دلم یه بار بگی به من بابا
حالا روی دست من سرت شده از تن جدا
باچه رویی ببرم تور علی به خیمه ها
سرتوشد به یه پوستی آویزون
اناالله والیه راجعون
لالالالا لالالالا لالایی
#بند_سوم
پر غنداقت و من ،توی آغوش میگیریم
اونقدر لالا ، میخونم تا بمیرم
زیر آفتاب صورتم بی تو علی سوخت عزیزم
نانجیب من و که دید فکر کرد که مادر کنیزم
تا ابد از فراق تو پسرم اشک می ریزم
جشن یک سالگیت و من میگیرم
تا ابد از عشق تو من اسیرم
لالالالا لالالالا لالایی
___
#شب_هشتم_حضرت_علی_اکبر
کمی آهسته برو ، شبه پیغمبرمن
دل من پیش توئه، علی اکبر من
برو میدون پسرم خدا بشه پشت وپنات
لحظه های آخری عوض شده طرز نگات
تومیشی فدای من منم میشم بابا فدات
لب خشکت و می بوسم اکبرم
اضطرابی افتاده توی حرم
علی اکبر علی اکبر پسرم
.................................................
#بند_دوم
خون روی سرتو ، ریخته شدروی چشات
مسیرت عوض شدو، رفتی پیش دشمنات
بین اون نانجیبا گیرافتادی تو پسرم
اومدم بالا سرت شبیه یک محتضرم
عصای پیری من بودی علی اکبرم
دونه های تسبیه من شدجدا
رو زمین کربلا پخش وپلا
علی اکبر علی اکبر پسرم
___
#واحد_شب_تاسوعا
مشکت و رو دوشت بگیر، برو ای برادرم
می شینه منتظرت ، توی خیمه دخترم
می بینی که از عطش خشکه لبای اصغرم
برو عباس زود بیا امید این اهل حرم
توی کربلا شدی عزیزمن آب آورم
چش به راهه توئه چشمای رباب
داره امید که میای بامشک آب
عباس من عباس من داداشم
#بند_دوم
حرمله امیدت و ،ناامید کرده چرا
چی شده علمدارم،افتادی روی خاکا
بی تو دشمن میکنه چشماش و به خیمه ها تیز
تا الان رقیه حتی نشنیده لفظ کنیز
این سنان دائم الخمر داره خیلی چش هیز
ضربه ی عمود روفرقت کاری شد
چه قدر از تن تو خون جاری شد
پاشو عباس پاشوعباس داداشم
___
#واحد_شب_عاشورا
شب عاشورا همش، شبای مناجاته
هرکسی شهیدبشه،پای تو سعادته
یه جوره دیگه رباب علی رو میگیره بغل
میگه قاسم شهادت برام شیرینترازعسل
میریزه از چشای اکبر تو همش غزل
مکن ای صبح طلوع داداش غریبی
برای اهل وعیالت حبیبی
امون از این غریبی و جدایی
.............................................
#بند_دوم
چه قدر سخته برام ،من باتو ودا کنم
حنجرت رو می برن ،من فقط نگا کنم
سرت و بالا بیار تا که ببوسم حنجرت
جدایی سخته برام فدای کهنه پیرهنت
الهی که نبینم نیزه میره تو دهنت
تو غریب مادرم هستی حسین
خیلی فکرمعجرم هستی حسین
امون از این غریبی و جدایی
____
#واحد_غروب_عاشورا
توی گودال عزیزم ، شلوغه دوروبرت
داره میرسه بگوش،یا غریب مادرت
پیش چشمام چه قدر نیزه زدن روی پرت
پیش چشمام با عصا میزنه روی بدنت
پیش چشمام شده غارت عزیزم انگشترت
باکف پا میزنن رو دهنت
دریدن گرگا عزیزم پیرهنت
قتلگاه یا قتلگاه یا قتلگاه
#بند_دوم
روی خاک کربلا ، دلیل ماتم شدی
واسه درهمی داداش، چه قدر درهم شدی
حلالم کن که توی گودال غم گیرافتادی
حلالم کن زیر تیغ و دشنه ها تو جون دادی
تورو میزنن داداش قصد ثواب
من و میزنن توی بزم شراب
کربلا یاکربلا یا کربلا
___________________️
#واحد #دهه_محرم
#رسول_ملکی_حسرت✍
.
.
#زمزمه #شور_روضه
#شب_هفتم_محرم
🔹 حضرت علی اصغر علیه السلام
____
لالایی ، غنچه ی پرپرم
از رو نی نیفتی پسرم
قرار بود عصای دستم شی
نگا کن خم شده کمرم
گهواره ات ، رو اینا شکستن
سرت رو ، به روی نی بستن
میترسم بیفتی رو زمین
آخه این نیزه دارا مستن
(لالا ، عزیز دلــم)
____
خدایا چه کنم با این غم
کاش از تشنگی جون میدادم
تا بودی نداشتم شیر اما
حالا که آب خوردم شیر دارم
رو دستای بابا جون دادی
از اسمت ترسیدن زیادی
ناله ی بابات تا بلند شد
یک لشکر کردن باهم شادی
(لالا ، عزیز دلــم)
____
#زمزمه #شیرخوارگان
#شور
#حضرت_علی_اصغر
#محرم۱۴۴۵
#میلاد_پرازده ✍
👇👇
✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫
✨💫✨💫
💫✨💫
✨💫
💫
برای: #شب_هفتم_محرم
سبک: #زمینه_شور_احساسی
متن: #خیمه_به_خیمه_همه_جارو
به قلم: #عباس_زاده (منتظر) مشهد
💫✨💫✨💫✨💫
بند ۱
خیمه به خیمه همه جارو برا آب گشتم
آبی پیدا نشده گل پسرم گریه نکن
حتی یک قطره ی آب برای تو کافیه
ببین حال و روزمو من پدرم، گریه نکن
لالایی ... لالایی بخواب باباجون گل پسرم
لالایی ... آبی نمونده علی قربونت برم
لالایی ... گریه نکن دیگه علی اصغرم
روزدم، رومو زمین زدن ببین عدو میخنده
دست و پانزن بیشتر از این نکن منو شرمنده
/// ای گلم علی،لالایی///
💫✨💫✨💫✨💫
بند۲
میخواستم اکبر بشی این آرزو از بین رفت"
رو زدم آب بگیرم این آبرو از بین رفت
دیگه کار از کار گذشت شکوفه سر وا کرده
اصغرم با یه دونه تیر تو گلو از بین رفت
لالایی ... لالایی لالایی لالایی لالایی
لالایی ... لالایی لالایی لالایی لالایی
لالایی ... چه زود خوابیدی روی دست بابایی
رفتی به سوال های یک حرم اضطراب چی بگم؟
رو به رو شدم وقتی با مادرت رباب چی بگم؟
/// ای گلم علی،لالایی///
💫✨💫✨💫✨💫
#نذر_فرج
#شب_هفتم
.
#روضه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام اجرا شده #شب_هفتم_رمضان به نفسِ حاج سید مهدی #میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خانمایِ حرم بچه م نمیره
داره از تشنگی آتیش میگیره
کسی اینجا یه ذره آب نداره ؟
روی دستم داره از هوش میره
* بالام لای لای .. گُلوم لای لای .. علی م لای لای .. من هیچی نمیخونم روضه هیچی متن روضه نمیخونم دیگه اهل روضه بودی و هستی و حق روضه رو هم ادا کردی فقط زبان حال مادر میخونم*
میترسم از غم فردات مادر
بمیرم خشکِ دست و پات مادر
ندارم مرهمی تو خیمه حالا
براِ زخم روی لب هات مادر
*قرار شد با رباب آروم بریم جلو*
ما گریه کردیمُ دشمن چه شاده
چه کاری تشنگی دستِ تو داده
بمیره مادرت دارم میبینم
ترک رویِ لبات خیلی زیاده
چرا این غصه ها آخر نمیشه
روزایِ بی کسی مون سر نمیشه
بیا زینب ببین هر کاری کردم
چرا حال علی بهتر نمیشه
*شب هفتمِ به خدا دلم نمیاد بچه رو بغل کنم .. آروم تو بغل فقط میخوام تصور کنی ..
شروع کرد با بچه حرف زدن قبل از اینکه بخواد بدش به عمه گفت:*
داری میری تو میدون زود برگرد
میشه مادر پریشون زود برگرد
به دلِ من بد افتاده عزیزم
برو اما علی جون زود برگرد
میشد ای کاش موتُ می پوشوندم
زیر خورشید روتُ می پوشوندم
یه جوری کاش میشد قبل رفتن
سفیدی گلوتُ میپوشوندم
*تا بچه رو روی دست گرفت ... نانجیب تیر رو رها کرد ..*
شنیدم آه مادر تیر خوردی
یه جرعه خون به جایِ شیر خوردی
گلویی رو که من دیدم گمونم
عمیقاً ضربهی شمشیر خوردی
*آخه گلوی شش ماهه تیر نمیخواد ..*
هوا گرمه ولی دستام سرده
کمون حرمله با تو چه کرده
دعا کردم علی رو دستِ بابا
گلوت پاره نشه ، سر برنگرده
*خدایا دیگه جلوتر نرم ..*
غمت راه نفس میبنده مادر
لبت تو حالت لبخنده مادر
نمیتونم ببینم بند جونم
گلوی تو به مویی بنده مادر
*هیچ شهیدی رو خود ابی عبدالله ننشست برای هیچ شهیدی خودش قبر نکند .. تنها شهیدی که خودش دفن کرد .. (خیلی روضهی علی اصغر منحصر به فرده) تنها شهیدی که خودش دفن کرد .. تنها شهیدی که خودش خاک ریخت رو بدن .. (من دلم رفته مدینه) کجای رفته دلم ..
همه دیدن رفت پشت خیمه ها کاش مثل باباش امیرالمومنین چهل تا صورت قبر برای علی اصغر درست میکرد .. (زود میگمُ رد میشم هرکی گرفت ..) کاش مثل باباش چهل تا صورت قبر درست میکرد کسی نفهمه قبر مادرش کجاس ..
یدونه قبر درست کرد پشت خیمه وقتی لشکر حمله کرد دیدن یه عده رفتن پشت خیمه ها هی با نیزه میزنن تو زمین ..
اجازه بدید روضه م رو اینجور جلو ببرم .. مادر .. شما هم شش ماهه از دست دادید .. شما هم محسن از دست دادید .. اما محسنت به دنیا نیومده رفت (مادرا حرف منو بهتر میگیرن) مادری که بچش به دنیا نیومده سقط بشه از دنیا بره سخته ، داغ هر جوری باشه سخته . اما به دنیا نیومده بره راحت تره زود برمیگرده به زندگی زود با این غصه کنار میاد چون تصویری از بچه تو ذهنش نیست ..
اما وای به دل مادری که شش ماه بچشُ بغل کنه .. دستاشُ ببینه .. چشماشُ ببینه .. شش ماه بچه شُ شیر بده صدای گریه و خندش تو گوشش باشه .. چیکار کرد رباب ؟!! ببخشید نمیشه نگفت میتونی تصور کنی رباب تو کربلا بالا سر علی گریه نکرد؟! الله اکبر .. تو رو خدا امروز تا صبح فکر کن چرا یه مادر میتونه اینقدر محکم باشه؟! دلیلش چیه جز عشق به حسین ..! جز اینکه نمیخواست امامش اذیت بشه ..! دیدی به داغ دیده میگن گریه کنه سبک بشه آروم بشه داغ دیده گریه نکنه همه میگن نکنه یهو دق کنه ، نکنه سکته کنه .
هی زینب میگفت رباب گریه کن .. خیره خیره نگاه میکرد .. رباب گریه کن ..
بعضیا میگن شام غریبان گریه کرد . اینی که میگن شام غریبان رباب آب خورد شیر امد تو سینه ش من میگم آب نخورد بعیده از این مادر تا آب آزاد شد آب بخوره .. آخه کسی که تو سایه نرفت بعد حسین .. (چرا ؟!!) چون دیده بود بدن حسینش زیر آفتابه ، آب بخوره ؟! عاشورا گریه نکرد شام غریبان گریه نکرد گلوی پاره دید گریه نکرد هی ریخت تو خودش کجا گریه کرد؟ واسه کی گریه کرد؟
نگاه کرد دید یه سر بریده رو تو تشت .. عبیدالله چوب برداشت ، دیدن از تو جمعیت یه زنی خودشُ انداخت رو سر بریده .. هی سر حسینُ بغل کرد .. حالا گریه کن رباب ..*
ــــــــــــــــــ
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_رباب_علیه_السلا
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
👇
مداحی_آنلاین_خانمای_حرم_بچم_نمیره_میرداماد.mp3
6.59M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃روضه حضرت علی اصغر(ع)
🍃خانمای حرم بچم نمیره
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
⏯ #روضه
Hossein Sibsorkhi - Bas Kon Robab (128).mp3
7.44M
#شب_هفتم_محرم
#واحد
#بس_کن_رباب
🎤 حاج حسین #سیب_سرخی
بس کن رباب خوشی به ما نیومده
بس کن رباب دستاتو هی تکون نده
بس کن رباب گهواره رو نشون نده
من که میدونم دلت از غم کبابه
بیقراری قلبتو در اضطرابه
پاشو از خیمه بیا بیرون براتو
دیدن گهواره خالیه عذابه
بس کن رباب پاشو بیا همراه من
بس کن رباب رخت اسیری کن به تن
بس کن رباب حرف از علی اصغر نزن
اصغرت رفتو امیدت نا امیده
دوریه اون قلبتو آتیش کشیده
پشت خیمه در کنار قبر کوچیک
صحنه ای دیدی امونت رو بریده
تنها شدی بارونیه چشم ترت
تنها شدی خیلی بلا اومد سرت
تنها شدی دیگه نمیاد اصغرت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیگه بس کن گریه واین آه و زاری
دیگه باور کن علی اصغر نداری
باید آماده بشی تا که ببینی
کودک شش ماهه و نیزه سواری
بس کن رباب نگو که اصغرم کجاست
بس کن رباب نگو چرا از من جداست
بس کن رباب حتما تو آغوش باباست
.
.
#غزل
#شروع_مجلس
#شب_هفتم_محرم
حضرت علی اصغر (ع)
عجب حال خوشی در روضه ها هست
به قدر وسعت عالم صفا هست
در این شهر سیه رو بین روضه
نفس تنگی نمیگیری هوا هست
به دور هم جمعند عاشقان و
به قدر وُسع عشق است و وفا هست
حرم را در حسینیه ببینید
به هر جا روضه باشد کربلا هست
سگ کهف حریم کربلا شو
فنای جای دگر اینجا بقا هست
اگر داری مریض لا علاجی
بیا روضه بیا دارالشّفا هست
به این خانه بیا تا که ببینی
سر این سُفره شاه است و گدا هست
خضاب دیگران رنگی ندارد
در این وادی زخون آری حنا هست
اگر با گوش دل، دل داده باشی
صدای گریهء یک آشنا هست
هزار و چار صد سال است مهدی(عج)
عزادار غمِ خون خدا هست
روایت از امام صادق(ع) آمد
که گریه بهر جدّم کیمیا هست
خدا این اشک را از ما نگیرد
که هر چه خیر از حال بُکا هست
بخوان ای روضه خوان تا که بگرییم
برای تشنه ای که سر جدا هست
به لطف مادرش زهرا همیشه
میان روضه ها آب و غذا هست
اگر چه آب مهر مادرش بود
ولی شرح غمش پُر ماجرا هست
به منّت بهر طفلش آب خواهد
ز قومی که تماما اشقیا هست
پدر فریاد زد رحمی به طفلم
اگر یک مرد در بین شما هست ...
بگیرد طفل من سیراب سازد
اگر یک ذرّه ای لطف و عطا هست
به جای آب تیر آمد چه تیری
که بهر صید زخمش بی دوا هست
چه تیری اُستخوان حلق بشکست
چنین ذبح عظیمی در کجا هست؟
علی را تا نبیند مادر او
چه جایی بهتر از زیر عبا هست
به حیرانی بابا خنده کردند
بگو آیا که یک ذره حیا هست
الهی مادرش اصلا نبیند
سرِ ششماهه در طشت طلا هست
مجتبی صمدی شهاب ✍
.
.
#سبک_345_محرم
#دهتایی_نوزدهم
#سربندمهدوی
#زمزمه #واحد #زمینه_مقتلی
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
دوباره بزم عزا برپا شد
کجایی ای صاحب عزا
ایشالا میشه ظهورت امضا
به حقّ شاه کربلا
می گردیم دنبالت تو هیئتا
نشسته روی لبهامون دعا
میون ناله و گریه و آه
ظهورت رو میگیریم از خدا
یارب
به شاه بی سر، عجّل انتقام
یارب
به زخم حنجر ،عجّل انتقام
یارب
به پاره پیکر، عجّل انتقام
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸🌸🌸🌸🌸
صحبتی با سه شعبه😭
سه شعبه ای که، نکردی رحمی
به چشم زیبای عَموم
جلوی بابام، چرا خوردی به
سپیدی زیر گلوم
نگفتی بابام خیلی مضطره
شکسته دل از داغ اکبره
نگفتی این کودک که بی گناست
تو خیمه چِش به راهش مادره
ای وای
جدا شد رو دست بابا سرم
ای وای
نداره روی رفتن تا حرم
ای وای
چطور حالا پیش مادر برم
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
یه صحبت با مادر😭
منم روی نی،تو پای نیزه
بخون لالایی مادرم
مواظب هستی،با دست بسته
نیفته از رو نی سرم
نگاه تو دائم سمت منه
چقد مادر، دور تو دشمنه
همش حرمله با تیر و کمون
بهت روبه روم طعنه می زنه
مادر
به جونمن زیر آفتاب نمون😭
مادر
اینقد روضه های آبو نخون
مادر
نمون تشنه که هستی نیمه جون
اللهم عجل لولیک الفرج....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇