Shab3Fatemieh2-1402[05].mp3
11.64M
▪️یزیدیها میمیرند، حسینیها میمانند (زمینه)
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #فاطمیه_دوم۱۴۰۲
قصه قصه ی عزتُ
قصه قصه ی غیرت است
حرف مرد و مردانگی
حرف ایثار و جرأت است
تاریخ گواه است/ جنگ جنگ اراده هاست
امروز همان دیروز است/ میدان نبرد کربلاست
سبک بالانِ عاشق
سرود عشق میخوانند
یزیدی ها میمیرند
حسینی ها میمانند
لک لبیک اباعبدالله...
گرچه که پر از غصه ایم
قطره قطره دریا شویم
زیر خیمه ی کربلا
در کنار هم ما شویم
تاریخ گواه است/ جنگ جنگ اراده هاست
امروز همان دیروز است/ میدان نبرد کربلاست
در این دوران ها در دست
علم حق میگیریم
حسینی می مانیمُ
ابالفضلی میمیریم
لک لبیک اباعبدالله...
شاعر: #یاسین_زندی✍ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Golchin Fatemieh Dovom 1402 Narimani [Mohjat_Net] (12).mp3
2.06M
#سید_رضا_نریمانی
ایام فاطمیه دوم 1402
بعد از اون آتیش دود و خاکستر
دست به پهلو راه میرفت مادر
مینوشت انگار بی وفا مسمار
روز مرگشو روی دیوار
سخته به خدا نفس براش سخته
درد پهلو داره چند وقته
باز کنار علی خوشبخته
درده دستو بالا ببره درده
ضربه ی قنفذ نامرده
آخ چیکار با مادرم کرده
جوان مادر مادر مادر
قد کمان مادر مادر مادر
****
بعد از اون کوچه بعد از اون سیلی
صورت حوریه شد نیلی
سرو میبنده میخونه هر دم
دیگه عمر خودمو کردم
خسته ی دردم خسته ی دردم
میزد بی هوا مادرمو میزد
کاش یکی میگفت برا چی زد
بشکنه دستی که سیلی زد
برخورد به غرور حسنش برخورد
پنجه تو صورت مادر خورد
زد و از دیوار بدتر خورد
جوان مادر مادر مادر
قد کمان مادر مادر مادر
****
بعد از این مادر بعد از این خونه
خونواده ای نمیمونه
مرتضی مهموم حسنش مسموم
بعدش فبک علی المظلوم
مظلوم مادرت باز میگه آخ پهلوم
دست و پا بزن یه کم آروم
چرا از آب شدی محروم
عطشان به فدای لبت آقاجان
به غبار کربلا غلطان
ایهاالغریب یا عریان
حسین آقام آقام آقام
#حاج_سید_رضا_نریمانی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ایام #فاطمیه دوم 1402
28160161097996.mp3
5.1M
|⇦• خدایا مادرم زهرا...
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج جواد حسینخانی
..................
دلا بیا به سرای علی سری بزنیم
به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم
خبر رسیده که این روزها علی تنهاست
بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم
نشد برای مریض علی گلی ببریم
بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم
کسی به گرد یتیمان او نمیگردد
بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم
کنون که جان علی خفته است در دل خاک
بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم
کسی به زینب او تسلیت نمیگوید
بیا که شانه به گیسوی دختری بزنیم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
حضرت زهرا س ی(7)(13).mp3
181.5K
۱۳
(حضرت زهرا س)
(۷شام غریبان)
شب شام غریبان گل حیدر است
حسن و زینب و حسین او مضطر است
علی در غم نشست
دل زینب شکست
وا غریبا۲
خانه ی مرتضی بی فاطمه شد خموش
اهل خانه ز داغ فاطمه در خروش
زینبش در محن
خون بگرید حسن
وا غریبا۲
از غم فاطمه جان علی بر لب است
چون حسین و حسن خون به دل زینب است
موسم ماتم است
مرتضی در غم است
وا غریبا۲
خانه ی مرتضی گشته چو ماتمسرا
خانه بی فاطمه گردیده بزم عزا
گل گلخانه رفت
شمع کاشانه رفت
وا غریبا۲
جان فدای علی و غربت فاطمه
دشمنانش شکسته حرمت فاطمه
گل احمد نشان
قبر او شد نهان
وا غریبا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
#حضرت_زهرا_س. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Salim Moazenzade - Ya Fateme Man Oghde Del Va Nakardam (320).mp3
8.18M
یا فاطمه؛ من عقده ی دل وا نکردم
یا فاطمه؛ من عقده ی دل وا نکردم
گشتم… ولی قبرِ تو را پیدا نکردم
چشم انتظارم مهدی بیاید؛ تا تربتت را پیدا نماید…
در کودکی شد قسمتِ من؛ خانه داری
هم خانه داری میکنم هم سوگواری
گریم برای نورِ دو عینت
هرشب دهم آب؛ دستِ حسینت
مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده؟ مادر چرا خون از گریبانت چکیده؟!
گاه دعا و راز و نیاز است؛ سجاده بگشا وقتِ نماز است…
دیشب نشستی گیسویت را شانه کردی
امشب در آغوشِ لحد کاشانه کردی
دیشب گرفتی، اشکم ز دیده
امشب ز داغت رنگم پریده
دیشب دعا کردی؛ اجل جانت بگیرد!
امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد…
دیشب تو بودی مادر کنارم؛ امشب به دیوار سر میگذارم…
دادی به دستِ زینبت با آه و زاری…
پیراهن خونینِ خود را یادگاری!
آه مادر مادر… آن پیراهن را هرگز نشویم؛ تا عطر مادر را از آن ببویم
دیشب حسین را نشاندی در کنارت..
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
سلیم موذن زاده یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
🍁 #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
⚫️ #سبک شام غریبان حسین امشب است
🍁 #پیشنهادم 👌👌 #دهه_فاطمیه
#شاعر_آرمین غلامی(مجنون)
🍁در و دیوار
شیر خدا کجاودست بسته،،واویلا۲
پهلوی یار او شده شکسته،واویلا۲
🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
دربین دیوار ودری،مادرم۳
فدای راه داوری،مادرم۳
🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
دربین دیوار و در افتاده ای،مادرم۲
در ره مرتضا،توجان داده ای،مادرم۲
🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
بین مدینه فتنه ای به پا شد،واویلا۲
مصیبت وغصه نصیب ماشد،واویلا۲
🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
لالهٔ ای درمدینه پرپر افتاد،واویلا۲
غنچه او ز کینه پرپر افتاد،واویلا۲
🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
🎆🎇🎆🎇🎆
🥀کوچه
دروسط کوچه بگوچه رخ داد،واویلا۲
محسن تو دروسط در افتاد،واویلا۲
🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
آمدی وشدغم سینه حاکی،واویلا۲
به کوچه چادرت شده چه خاکی،واویلا۲
🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
به کوچه یاست شده ازچه نیلی،یاحیدر۲
عدو زده بر رخ زهرا سیلی،یاحیدر۲
🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
دلت پر ازسوز و پراز مِحَن شد،یازهرا۲
شاهد کوچه های توحَسَن شد،یاژچزهرا۲
🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
گواهیت می دهداین چشم تَرَ،مادرم۲
پیرشده از غم وغصه دختر،مادرم۲
🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
🎇🎆🎇🎆🎇
⚫️بستر
دوباره سینه ی فلک پر غمه،واویلا۲
به بسترا فِتاده دگرفاطمه،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
مادر زینب زچه، غمدار وشد،واویلا۲
حامی حیدر زچه بیمار وشد,واویلا
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
شدماه رخسار ه ات ازچه نیلی،واویلا۲
نشسته بررخساره ی تو سیلی,واویلا
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
رنج و غم ا ز رخساره پیدا بود،واویلا۲
ناله ی تو شبیه نجوا بود،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
بازوی فاطمه شده نشانه،واویلا۲
موهای زینبت نگشته شانه,واویلا
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
🎇🎆🎇🎆🎇
🔳بیت الاحزان _و احد
دوباره چشمان تو گریان شده،واویلا۲
که بیت الاحزان تو ویران شده،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
شد بیت الاحزان توازچه ویران،واویلا۲
توتا أُحُد رفته بودی پریشان،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
گریه کنای تو واون روضه هات،یازهرا۲
زینب ومجتبای نیکو سیمات،یازهرا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
گفتی عمو جان شده ام دلخسته،واویلا۲
پهلوی زهراپشت در شکسته،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
ای عمو جان ببین بی قراریم،واویلا۲
عمودگر یاوری مانداریم,واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
🎆🎇🎆🎇🎆
⚜شب شهادت
مدینه باز محشر کبری شده،واویلا۲
شب شهادت توزهرا شده،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
آمده جانِ حیدرازچه بر لب،واویلا۲
شدشبِ بی مادریِ تو زینب،واویلا
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
توبا همان حالِت زار زهرا،واویلا۲
توکارِ خانه میکنی با أسْما,واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
شدی توا ز حقّ خلافت محروم،واویلا۲
بنماحلالَ من علیّ مظلوم،واویلا
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
فروغ عینِ من تویی یازهر ا،یازهرا۲
جانِ حسین ِ من تویی یازهر ا،یازهرا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
🎇🎆🎇🎆🎇
🏴شهادت
عزای توحضرت زهرا شده،واویلا۲
غریب این مدینه تنها شده،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
روان شده اشک غم از دو دیده،واویلا۲
یاره علی،خدا شده شهیده،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
دردل این مدینه غم نشسته،یازهرا۲
دل علی درغم توشکسته،یازهرا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
حیدرنگرتو داغ بی یاوری،واویلا۲
زینب نگرتو غم بی مادری,واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
دشمن زهرا همگی خوشحالند،واویلا
همه بر این مغیره ها می بالَند،واویلا
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
🎇🎆🎇🎆🎇
🍂شام غریبان
بر لب مرتضی نوای زهراست،واویلا۲
دراین شب شام غریبان عزاست،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
علی به آه وناله و زمزمه،واویلا۲
میدَهَد اوغُسلِ تنِ فاطمه،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
بریزوتو آبِ روان ای أسْما،واویلا۲
به جسم پاکِ همسرمرتضا,واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
ببین تو بر پیکراونشانه،واویلا۲
ببین توجای ضرب تازیانه,واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
غم تودرسینه ی مانشسته،واویلا۲
پهلوی یار من چرا شکسته،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
🎆🎇🎆🎇🎆
▪️بعد از شهادت
من از فراق وداغ تو شکستم،واویلا۲
کنار قبر تودمی نشستم،واویلا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
کجایی ای گل همیشه خوش بو،یازهرا۲
نگاهِ تو برای من ،آرزو،یازهرا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
شدی تو جان نثاراین ولایت،یازهرا۲
کِشَم من از روی توبس، خجالت،یازهرا۲
⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#شام_غریبان
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_شور
#سلمک_قرچه_رضوی
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
_امشب دلم گـــرفته از آن گـریه می کنم
_هم ناله با امام زمان (عج)گریه می کنم
چه خبره امشب ؟،،،
_یا رب رســــیده شام غریبان یاس و من
_رنگِ غــــروبِ فصلِ خزان گریه می کنم
( اینجا نباش ، دلهامون رو ببریم توو خونه ی امیرالمومنین ، چه خبره امشب ؟ از فردا دیگه خونه ی فاطمه ، مادر نداره ، از فردا یه دختر سه چهارساله ، باید توو خونه مادری کنه ، باید خونه داری کنه ، این مدتی که فاطمه بیمار بود ، هر موقع می اومد توو خونه ، هر چی غم و غصه داشت با دیدن فاطمه فراموش میکرد ، اما از فردا هر کی میآد توو این خونه ، زانوی غم بغل میگیره ...
_با اشکِ غسلِ نیمه شـب و گریه یِ کفن
_با تُربتی که مــانده نهـان گریه می کنم
_با رازِ سر گشوده یِ یک جسمِ پُر گریز
_با طفل آســـتین به دهان گریه می کنم
امیرالمومنین فرمود : مبادا بلند گریه کنید ، مبادا همسایه ها خبردار بشن ... مقتل میخوندم ، یه همچی شبی ، حتی اون دوتا نامرد ، اومدند درِ خونه ی امیرالمومنین ، گفتند ما شنیدیم کار فاطمه تموم شده ؟ فردا ، حتما ما باید بر فاطمه نماز بخونیم ها ... یاعلی نکنه بدون حضور ماها ، بخواهی برفاطمه نماز بخونی ؟ حالا ببین امیرالمومنین چه غُصه هایی داره امشب ؟
_همراهِ کوه صبر که امرِ سکوت کرد
( فرمود کسی بلند بلند گریه نکنه ، بچه ها ، آستین به دهان بگیرید ... )
_همراهِ کوه صــبر که امرِ سکـوت کرد
_اما گریست مویه کنان گریه می کنم
#شاعر_سعید_نسیمی
اسماء میگه ، من آب میریختم ، یه مرتبه دیدم صدای ناله علی بلند شد ، سر به دیوار گذاشته داره بلند بلند گریه میکنه ، آقاجان خودتون فرمودید که کسی بلند گریه نکنه ؟ صدا زد اسماء :
#آواز_دشتی
#گوشه_چوپانی
_تو زهـــرا بینی و مـــن روی نیلی
_تو صورت بینی و من جای سیلی
تازه فهمیدم چرا فاطمه وصیت کرده منو شبانه غسل بدهید ؟ شاید نمیخواسته زخم ها و کبودی ها رو علی ببینه ...
_تو می بینی علی را زار و خسته
_نمی بینــــی تو پهلوی شکـــسته
الان دستم به بازوی شکسته خورد ، تازه فهمیدم چرافاطمه از من رو میگرفت ؟ تازه فهمیدم دست بانو چرا بالا نمی اومد ؟ کار غسل فاطمه رو هر طوری بود به اتمام رسوند ، بندای کفن رو بست ، بعد صدا زد یتیمای فاطمه بیائید ... سیدا ، خدا نکنه توو این مجلس طفلی باشه ، مادرش از دنیارفته باشه ، صدا زد ، یتیمای فاطمه بیائید ، حسنین اومدند خودشون رو انداختند روی سینه ی مادر ، هر دوتا آنچنان ناله ی جانسوزی میزنند ، امیرالمومنین میگه دیدم بندهای کفن باز شد ، هر دو تا دستای فاطمه از کفن بیرون اومد ، این دوتا آقازاده رو در آغوش گرفت ...
یه مرتبه دیدم از زمین و زمان یه ندایی بلند شد ، یاعلی ، بچه هارو از مادر جدا کن ، آه ، ملائکه طاقت دیدن این صحنه رو ندارند ...
اما ... من یه بچه یتیمِ دیگه رو هم سراغ دارم ، نیمه های شب از خواب بیدار شد ، هی گریه میکرد ، هی ناله میزد ، هر چی عمه التماسش میکرد ، رقیه آرام باش ، گریه نکن ، صدا میزد عمه الان بابام رو توو خواب دیدم ، منو بغل گرفته بود ، خودش گفت الان میام پیشت ...
لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ ، هر جا نشستی ، سه مرتبه ، از سُویدای دلت ، صدا بزن ، یا زهرا یازهرا یازهرا،،،
#قم_پردیسان_مسجدامیرالمومنین
#علیه_السلام
یکشنبه28/10/1399
─┅#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها══
متن روضه شام غریبان وغسل ودفن خانم حضرت زهرا سلام الله علیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
پاسی از شب گذشته و سر و صداها خوابیده بود و دیدگان به خواب رفته بودند که علی(ع) از جا برداشت تا وصیت های فاطمه زهرا(ع) را عملی سازد.
آری؛ آن بدن نحیف را که مصائب فراوان، چونان هلال ماه ذوبش ساخته بود؛ آری آن بدن پاک را روی دست خویش حمل کرد تا مراسم اسلامی را در موردش جاری فرماید. آن بدن پاک را روی محل غسل قرار داد. و همان گونه که حضرت صدیقه خواسته بود لباس فاطمه از تن بیرون نیاورد، زیرا که نیازی نبود جامه را از آن بدنی که خدای متعال پاکش قرار داده بیرون کند (و شاید فاطمه(ع) از فرط حیا و شرم نمی خواست شوهر بزرگوارش اثر صدمه در و تازیانه و غلاف شمشیر را به پشت و پهلو و بازوی همسرش ببیند، چنان که تا آن روز هم که علی فاطمه را غسل می داد، زهرا کیفیت حال خود را به او نگفته بود.)
به ریختن آب بر روی بدن از روی جامه اکتفا فرمود؛ همان گونه که رسول گرامی اسلام(ص) را غسل داده بود.
در این مراسم اسما یعنی آن بانوی با وفای پاک که در ابراز علاقه و محبت حسنه اش نسبت به اهل بیت رسول خدا(ص) وفادار و با استقامت مانده بود نیز شرکت داشت، یعنی آب به دست علی(ع) می ریخت تا حضرت فاطمه را بشوید.[۱]
علی(ع) هنگام غسل فاطمه(ع) می گفت: «خدایا! فاطمه(ع) کنیز تو و دختر رسول و برگزیده تو است. خدایا! حجتش را به او تلقین کن، و برهانش را بزرگ بدار، و درجه اش را عالی کن، و او را با پدرش محمد(ص) همنشین گردان.»
و سپس با همان پرده ای که بدن رسول خدا(ص) را خشک کرد، بدن زهرا(ع) را خشک نمود.[۲]
آری، به واقع این مراسم تغسیل زهرا نیست، مرور مصیبت و درد، و تداعی محنت است! با مراسم غسل، همه آنچه فاطمه(ع) از علی(ع) مخفی کرده بود، آشکار شد و داغ مصیبت زهرا خانه دل همسرش را شعله ور نمود.
یعقوبی در تاریخ خود گوید: «بعضی از زن های پیامبراکرم(ص) در حال بیماری فاطمه(ع) آمدند، و گفتند: ای دختر پیغمبر! در غسل دادن خود برای ما نصیبی قرار بدهد! فرمود: می خواهید درباره من حرف هایی بگویید که در حق مادرم خدیجه گفتید! من احتیاجی به شما ندارم. الان از دنیای شما بدم می آید، و از فراق شما شادم؛ خدا و رسول را ملاقات خواهم کرد با حسرت هایی که در دل دادم. حق مرا حفظ و احترام مرا رعایت، و وصیت پدرم را درباره من قبول نکردند. »[۳]
گریزی به کربلا
در این جا علی(ع) با غسل زهرا(ع) مصیبت های او را مرور می کند، اما چه کشید زینب(ع) آن وقتی که بدن کوچک رقیه را آن زن غساله غسل می داد و جای تازیانه های دشمن را شستشو می داد!
هنگامی که زن غساله، بدن رقیه را غسل می داد ناگاه دست از غسل کشید و گفت: «سرپرست این اسیران کیست؟»
حضرت زینبت(ع) فرمود: «چه می خواهی؟»
غساله گفت: «این دخترک به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است»!
حضرت فرمود: «زن! او بیمار نبود و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمن است.»
و به روایتی: آن زن دست از غسل کشید و دست هایش را بر سرش زد و گریست. گفتند: چرا بر سر می زنی؟ گفت: مارد این دختر کجا ست تا به من بگوید چرا قسمت هایی از بدن این دخترک سیاه شده است؟ گفتند: این سیاهی ها اثر تازیانه های دشمنان است. [۴]
[۱] - فاطمه زهرا(س)، از ولادت تا شهادت، ص ۵۹۸.
[۲] - بیت الاحزان، ص ۲۵۱.
[۳] - شیعه علامه طباطبایی، ص ۲۶۳.
[۴] - الوقایع و الحوادث، محمدباقر ملبویی، ج ۲، مرقاه الایقان، گنجوی، ص ۵۲، به نقل از «سرگذشت جانسوط حضرت رقیه» محمد. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بسم رب الحسین(۱۱)
#نوحه_زمزمه
#شب_یازدهم_محرم
#شام_غریبان
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
شــام غریبان و اشــک غریبـــونه
یه خواهری داره مرثیه می خونه
روضـــهٔ گــودال و یک سرِ بر نیـــزه
تنـــی که رو خـــاکِ داغ بیـــابــونه
غریب حسینــم وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
روضــهٔ سقــــا و داغ علـــی اکبـــر
روضـهٔ لبهـــای خشـک علــی اصغر
غربت عبد الله ، قاســم و طفلانش
یاد شهیـــدانِ غـــرقِ به خون پیکر
وای از دل زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چشم فلک ، خون از نوحهٔ غمبارش
قلب زمیــن داغ از آه شـــرر بارش
امان از این غربت ، میون نامحرم
چه خالیه امشب ، جای علمدارش
وای از دل زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ناله تو این صحــرا شبونه غوغا کرد
هر کسی یک گوشه عقدهٔ دل وا کرد
یه مادری امــا با اشک خونبـــارش
دامن صحــــرا رو شبیـــه دریا کرد
عزیز مــادر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ربــاب دلخستـــه بــدون گهــــواره
تو خیمــهٔ ســـوخته بزم عزا داره
تو این شب غربت نشسته تنهایی
لالایی می خونه ستـــاره می باره
عزیز مــادر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بخواب گل پر پر که خستهٔ خوابی
گلی که از تیـــر سه شعبه سیرابی
کودک بی شیرم بخواب که میدونم
امشب در آغـــوش مـــادر اربـــابی
لایلای علــی اصغر (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
مربع ترکیب بند
سالگرد شهید حاج قاسم و فاطمیه
داغی میان سینه ی بی تاب او بود
آرامشی در دیده ی بی خواب او بود
قطعا نگاه حضرت زهرا به او بود
صدها غزل در چشمهای ناب او بود
از چشمهای او غزل ، آرایه دارد
لطف نگاهش بر سر ما سایه دارد
عشقش که می شد منجلی آرام آرام
می سوخت او پای ولی آرام آرام
دعوت شد و بی معطلی آرام آرام
رفته در آغوش علی آرام آرام
این حال و این فال تماشایی او بود
پاداش عمری عشق و شیدایی او بود
دشمن که شعله بر تن پروانه ها زد
هم بزدلانه ، وحشیانه ، بی هوا زد
در سینه ی ما خیمه داغ کربلا زد
باید گریز روضه بر دست جدا زد
اصلا تمام روضه هایش آشنا بود
بغداد آن شب شاهد این ماجرا بود
او رفت و داغش بر همه دلها نشست و
هم رشته های صبر ما از هم گسست و
بغض عجیبی راه را بر گریه بست و
از گریه ی آقا دل ملت شکست و
با اشک آقا بی اراده گریه کردیم
مثل پدر از دست داده گریه کردیم
یکسال او رفته ... ولی باور نکردیم
جز خون دل چیزی در این ساغر نکردیم
آسوده خاطر لحظه ای را سر نکردیم
جز اشک با خنده لبی را تر نکردیم
ما مردهای غصه های نا تمامیم
در انتظار رخصتی بر انتقامیم
دیدیم عمری غیرت آزاده ها را
واداده ها و لشگر سر داده ها را
خون نشسته بر تن این جاده ها را
داغ سلیمانی و فخری زاده ها را
با قاتل سردار ما سازش؟! نه هرگز
دشمن ببیند روی آرامش؟! نه هرگز
مردم وصیت نامه ی او را بخوانید
دیروز رفته خاطر فردا بخوانید
این قصه را تا آخر دنیا بخوانید
بالای قبرش روضه ی زهرا بخوانید
او بیقرار فاطمیه بود و... ما را
گفته نماند بر زمین یک حرف ( آقا)
حالا که وقت روضه های فاطمیه ست
چشمان خیسم آشنای فاطمیه ست
سردار ما هم مبتلای فاطمیه ست
حاجی کجایی که عزای فاطمیه ست
حالا که پیش حضرت صاحب زمانی
ما را دعا کن در میان روضه خوانی
یک جمله روضه: مادری در شعله ها سوخت
جان نبی اکرم و عرش خدا سوخت
دستی رسید و گونه ی خیر النسا سوخت
پس بیشتر از مادر ما مرتضا سوخت
من معذرت میخواهم از مهدی زهرا
مادر زمین خورد و علی افتاده از پا
#حسین_رحمانی
#مربع_ترکیب_بند
#فاطمیه
#حاج_قاسم
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_زهرا
محرم گل گر شوی گلزار غوغا می کند
بوی گل را گر بگیرد خار غوغا می کند
با نگاهی میشود «سلمان منا اهل بیت»
گردش چشم خدا هر بار غوغا میکند
مکتب مولاست خورشید بصیرت آفرین
رهرو این راه چون عمار غوغا می کند
میثمتمار در دارالولای فاطمه
می شود سر دار و روی دار غوغا می کند
در حریم فاطمه از بهر استشفاء خلق
فضه جای خود، در و دیوار غوغا می کند
لیلة القدر است زهرا و مقام مخفیش
گر بیفتد پرده از اسرار غوغا میکند
دم اگر «یا حضرت زهراست» بهر باز دم
نغمه ی «یا حیدر کرار» غوغا میکند
یا علی گویان عالم را معلم فاطمه است
با هواداری خود از یار غوغا می کند
یک مدینه دشمن و یک خانهٔ آتش زده
فاطمه تنها در این پیکار غوغا می کند
با تن مجروح هم دست از امامش بر نداشت
در هجوم لشکر اغیار غوغا می کند
قصه غصب خلافت غصه غصب فدک
عاقبت این گفتن بسیار غوغا می کند
تربت پنهان و خشم فاطمه از آن دو تن
این سند درپیش هر انکار غوغا می کند
یا علی و یا علی و یا علی و یا علی
یکصد و ده بار این تکرار غوغا می کند
شیعه بر پا خیز بهر انتظار منتظر
در رکاب حضرتش پیکار غوغا میکند
حاج قاسم ها فدای راه مادر کرده ایم
شیعه با روحیهٔ ایثار غوغا میکند
سعید نسیمی👆
#حضرت_زهرا
مبین ز فاطمیه شورشی در عالم نیست
به روضه راه ندارد دلی که محرم نیست
اگر مصائب زهرا نبود می گفتم
غمی عظیم تر از ماتم محرّم نیست
دوباره سفرهٔ اشک و به لطف صاحب عزا
برای اهل مصیبت غذا و نان کم نیست
هزار شکر که در روضهٔ خصوصی تو
نشسته ایم و به تن جز لباس ماتم نیست
دلم به لطف تو پیوند خورده با روضه
مرا بیخش که این رشته گاه محکم نیست
مگر تو گریه کنی زخم دست و پهلو را
به درد فاطمه جز گریه ی تو مرهم نیست
بیا بگو که نیفتاد بین کوچه ی تنگ
بیا بگو که رخش نیلی و قدش خم نیست
محمدعلی بیابانی👆
#حضرت_زهرا
باز هم فصلِ اشک، فصلِ عزاست
صاحبِ روضه حضرت زهراست
وسطِ روضه، روضهخوان میگفت:
فاطمیه، شروعِ عاشوراست
فاطمه انتهای احساس است
معدنِ نور و کوهِ الماس است
بانوی داغدیدهی یثرب
معنیِ غربتِ گلِ یاس است
آه، از ختمِ روزِ فرّخِ او
اشکهای نشسته بر رخِ او
سیلیِ جایمانده بر رخسار
از سلام بدونِ پاسخِ او
سایهی بر روی سرِ ما بود
حضرتِ عشق، باورِ ما بود
ایستادن، به پای امرِ ولی،
این فقط جرمِ مادرِ ما بود
با شما قصدِ گفتوگو دارد
بغضِ غمبار در گلو دارد
جلوی چشمِ بیتفاوتِ شهر
نزنیدش که آبرو دارد
گریهای بیجواب باقی ماند
سوخت خانه، خراب باقی ماند
در هجومِ بلا، به پشتِ در
از گلِ من، گلاب باقی ماند
با مصیبت گرفته خو، زهرا
سخت، رنجیده از عدو، زهرا
بدترین جای ماجرا، این است:
از علی هم گرفته رو، زهرا
آی مردم! مقام دارد او
شأنِ همچون امام، دارد او
پیشِ چشمِ حسن، دگر نزنید
به خدا احترام دارد او
بر شما قومِ پست، بادا ننگ
لعن و نفرین به مردمِ صدرنگ
خونِ غیرت چرا نمیجوشد؟
آینه آمده مقابلِ سنگ
ظاهرا گرچه چادرش خاکیست
اهلِ این خاک نیست، افلاکیست
دست بر دامنش فقط بِشَوید
مظهرِمهربانی و پاکیست
آه، هنگامِ مرگِ مهتاب است
دمِ آخر، چقدر بیتاب است
از برای قتیلِ لبتشنه
در تمنای جرعهای آب است
عادل حسین قربان👆
#حضرت_زهرا
امشب دلم گرفته از آن گریه می کنم
هم ناله با امام زمان گریه می کنم
یا رب رسیده شام غریبان یاس و من
رنگ غروب فصل خزان گریه می کنم
با اشک غسل نیمه شب و گریهٔ کفن
با تربتی که مانده نهان گریه می کنم
با راز سر گشودهٔ یک جسم پر گریز
با طفل آستین به دهان گریه می کنم
همراه کوه صبر که امر سکوت کرد
اما گریست مویه کنان گریه می کنم
هنگام باز کردن بند کفن چو شمع
بر بی کسی مرد جوان گریه می کنم
با بغض غرق غربت ایتام فاطمه
بر زخم های مادرشان گریه می کنم
زهرا میان خانهٔ قبر است یا علی
بر مرتضی چو ابر روان گریه می کنم
وقتی حسین سر روی زانوی غم گذاشت
من یاد رأس روی سنان گریه می کنم
سعید نسیمی👆 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
یافاطمه یازهرا-سید محمد امین امیری.mp3
6.19M
🗓 ️ یافاطمه یا زهرا
🎤 #سید_محمد_امین_امیری
🔻بند اول :
خونین جگرم امشب ــ ازداغ غمت زهرا
گِرید علیه مظلوم ــ بر عمر کَمات زهرا
🔻بند دوم :
دربیت علی زهرا ــ گل بودی وپژمردی
مظلومه گل حیدر ــ سیلی زعدو خوردی
🔻بند سوم :
ای یاس علی امشب ــ رفتی تو غریبانه
بی توچه کند حیدر ــ درخانــهٔ غمـخانه
🔻بند چهارم :
اطفال غـمـیـن تو ـــ گریند زغمت هرشب
هرلحظه بودجاری ــ اشک از بصر زینب
🔻بند پنجم :
بی مادریی زینب ــ آتش زده برجانم
گـریـم زفراق تو ـــ یا برغم طفلانم
🔻بند ششم :
تویاوری من بودی ــ همسنگر من بودی
بی بال وپرم کردی ــ بال وپر من بودی
🔻بند هفتم :
ای همسرمظلومم ــ ای شمع شبستانم
آیم به سر قبرت ـــ قرآن خدا خوانم
شاعر : ابراهیم ریاضی
...................................
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ما_بیخیال_سیلی_مادر_نمیشویم
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
🗒 یا فاطمة الزهرا مولاتی اغیثینی
#شور
#فاطمیه 🏴
#حضرت_زهرا
.....................................................
یا فاطمة الزهرا مولاتی اغیثینی
آب و گِل ما را ، چون با عشق تو بِسرشتند
آن مهر ولایت را ، اندر دل ما کشتند
بر باله گَهِ قدسی ، القاب تو بنوشتند
-محتاج تو در محشر از خوب هم از زشتند
" یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی "
صد آسیه و حوا ، خدمتگر درگاهت
عقل بشری عاجز ، از منزلت و جاهت
در قهر خدا سوزد ، کُنِین به یک آهت
روشن دو جهان گشته ، از چهره چون ماهت
" یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی "
تو عصمت کُبرایی ، صدّیقه و زهرایی۲
هم باعث ایجادِ ، آن عرش مُعلایی
_تو همسر مولایی ، در مرتبه والایی
" یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی "
یا دخت رسول الله ، ما بار گنه داریم
مستأصل و گریانیم ، پرونده سیه داریم
کن مرحمتی زیرا ، ما دیده به ره داریم
از جمله گدایان ، امید، به شَه داریم
" یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی "
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_فی_مصیبت_ام_ابیهافاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها🏴😭
هدیه محضر بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و تسلّای قلب امام زمان (عج) پنج مرتبه صلوات.🥀
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
زمزمه یا نوحه شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها
بسیار جانسوز
😭🏴😭🏴
علی سر در گریبان دارد امشب
علی شام غریبان دارد امشب
چراغ خانه ها گردیده روشن
کجائی ای چراغ خانه من
اگر شمعی کند درد دلم گوش
کند در سوختن خود را فراموش
خموشی هر چراغی دارد اما
چراغ من شده بی وقت خاموش
زمین از این بدن چیزی نمانده
بگیر ای قبر جان من در آغوش
کربلایی محمد دیدبان🎤🥀
یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی😭 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شام غریبان زهرا س
با سبک / امشب بصحرا بیکفن جسم شهیدان است شام غریبان است
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است
امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است
امشب بود جن و ملک در سوگ و در ماتم / دلهایشان پر غم
امشب به جنت نوحه گر پیغمبر خاتم /در سوگ و در ماتم
امشب به ناله انبیا . از حضرت ادم / تا حضرت خاتم
نالان همه در این عزا چشمان گریان است / شام غریبان است
امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است
امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
امشب کنار نعش او گریان بود حیدر. / نالد به چشم تر
آید ز جنت مصطفی. در تشیع کوثر / زهرای غم پرور
امشب مدینه در سکوت از هرشب دیگر / جانسوز پر آذر
زهرا چنان جان علی است بعدش چه بی جان است / شام غریبان است
امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است
امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
گوید علی امشب چنین با پیکر زهرا / زیبا گل طاها
رفتی چسازد بعد تو حیدر شده تنها / مانده به این غمها
بر خیز و یاری ام نما در بین دشمنها / ای یاورم زهرا
خانه از این پس بر علی زندان دوران است / شام غریبان است
امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است
امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
پهلو شکسته رفته ایی نزد رسول الله / از ظلم این اعدا
آخر نگفتی با علی درد دل خود را/ کردی ز من حاشا
هرگز نگفتی تازیانه خوردی از اعدا / مظلومه ام زهرا
سوزد علی درماتمت سرگشته حیران است / شام غریبان است
ٔ
امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است
امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
در نیمه شبٔ جسم تو بر خاک و بسپردم / گویا که من مردم
گشتم دگر زار وغریب من خون دل دل خوردم / صد بار زغم مردم
نعش تو دادم بر نبی. از روی شرم مردم / خون جگر خوردم
گوید( صفا) در این عزا. زینب به افغان است / شام غریبان است
امشب فراق فاطمه حیدر در افغان است / شام غریبان است
امشب نوای زینبش تا عرش رحمان است/ شام غریبان است
با نوای🎤 مداح اهل بیت جناب دیدبان
کانال نوحه یا زینب سلام الله علیها
@iazeinb98
@eetazeinab
#روضه #حضرت_زهرا_س
دو چشمش بسته اما درد دارد
یقیناً بیش از اینها درد دارد
بریز آب روان بر سنگ غُسلش
ولی آرام اسماء درد دارد
نسیم آرامتر خوابیده بانو
مزن پروانه پر خوابیده بانو
دگر رخصت نیازی نیست جبریل
مزن دیگر به در خوابیده بانو
دو چشمت را به دست بسته بستم
تو را با هق هقی پیوسته بستم
مبادا پهلویت خونین شود باز
خودم بند کفن آهسته بستم
ندارد چاره با آهم بسازم
فقط با درد جان اهم بسازم
ز چوبی که نشد گهواره باشد
دوتا تابوت میخواهم بسازم
* خیلی سخته آدم بخواد عزیزش رو خودش غسل بده...از غروب هی میگفت بچه ها آروم گریه کنند...علی امشب خیلی تنهاست...با اسماء دوتایی کارها رو آماده کردن...کفن و آب و بچه ها دارن نگاه میکنن...همه آستینها به دهانشون...علی میخواد غسل بده...میخوام خودت روضه بخونی...*
بریز آب روان اسماء
به جسم اطهر زهرا
ولی آهسته آهسته
نگه کن زردی رویش
ببین بشکسته بازویش
لگد خورده به پهلویش
اسماء میگه من آب میریختم...ولی یه وقت دیدم علی دست از غسل زهرا کشید...هی نگاه میکنه هی صورت به دیوار میذاره بلند بلند گریه میکنه...آقا جان شما به بچه ها گفتی آروم گریه کنن...چی شده داد میزنی...فرمود: همچین که غسل می دادم... دستم رسید به بازوی ورم کرده ی فاطمه...
امشب تا میتونی داد بزنی بگو وای مادر... وای مادر وای مادر... شروع کرد زهرا را کفن کردند... یه وقت علی نگاه کرد دید بچهها مات مبهوت... تا معجر زهرا را باز کرد دادش بلند شد... میگفت: یه خانوم هجده ساله موهاش سفید شده... زهرا روش و از علی میگرفت...تا کبودی صورتش رو علی نبینه...
انشالله خدا مادراتون رو براتون نگه داره... یه نگاه کرد دید بچه ها نگاه می کنند گفت بیاید... بچههای فاطمه برای آخرین بار مادرتون و ببینید... بچه ها آمدند جلو حسنین و زینبین خودشون رو روی بدن مادر انداختند... شیخ عباس قمی میگه: همچین که انداختن خودشونو یه وقت دستای زهرا بیرون اومد بچه ها رو بغل گرفت... منادی بین زمین و آسمان صدا زد: علی... بچه ها رو از مادرشون جدا کن...چرا؟میدونی چرا... چون این بچه ها طاقت ندارن و ملائکه طاقت ندارن گریه بچه های فاطمه رو ببینن... علی با احترام بچه ها رو بغل گرفت... ناز و نوازش میکرد... حسن جان خدا صبرت بده... حسین جان خدا صبرت بده...زینب جان منم بی مادر شدم...به همه عالم خواست یاد بده یادتون باشه هر وقت دیدی بچه خودش رو روی بدن عزیزش انداخت باید با احترام بلندش کنی... یه گودال بود...تو اون گودال یه بابای بی سر بود...یه دختری اومد خودش رو روی بدن انداخت...هی صدا زد بابا بلند شو ببین گوشواره هامو بردن... بابا بلند شو ببین خیمه ها رو آتیش زدن... دیدن دسته حسین بالا آمد این دختر رو بغل گرفت...مگه علی یاد نداده بود چه جور جدا کنند...ریختن تو گودال...آنقدر تازیانه زدن...هر چه بادا باد امشب میگم... یه وقت این دختر بلند شد گفت: بابا دارن منو میزنن.. بابا بلند شو رو دارن عمه رو... حسین*
شکسته بال و پری ز آشیانه می بردن
تنی ضعیف غریبان به شانه می بردن
جنازه ای که همه انبیا به قربانش
چه شد که هفت نفر مخفیانه می بردن
مدینه فاطمه را روز روشن آزرده
چه شد جنازه ی او را شبانه میبردن
به جای گل که گذارند به روی قبر رسول
برای او اثر از تازیانه می بردن
* سلمان میگه وسطای نماز بودم...دیدم یکی داره محکم درو میکوبه... ترسیدم چه خبر شده...زودی نماز رو سلام دادم...در رو باز کردم دیدم حسن ابن علی...سلمان کجایی بیا... گفتم آقا زاده چه خبر شده... گفت سلمان بابام خیلی تنهاست...مادرم و غسل داده...بیا بریم تشییع جنازه... هفت نفر بیشتر نبودند...علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچههای فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا بدنش کبود شده... صدا زد زن غساله از کربلا تا شام هرجا گفته بابا تازیانه خورده...ناله بزن:حسین....*#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شام غریبان مادر اشک و نوای حیدر
امشب ز داغ فاطمه حیدر پریشان است
تا صبح کنار قبر او در صوت قرآن است
امشب نمی گردد سحر بی فاطمه دیگر
مهمان زهرا مرتضی بین بیابان است
گاهی زند بر سر علی گاهی بگوید یا نبی
دنیا بدون فاطمه مانند زندان است
درد دلش گوید به چاه این سید و مولا
سر را میان چاه کند تاصبح گریان است
درد دلش گوید به چاه ازغصه آن کوچه ها
ای چاه علی بی فاطمه درآه و افغان است
ای چاه زدن زهرای من پرپر شده گلهای من
دیدم به پشت در خودم افتاده قرآن است
آتش زدن بردر بسوخت زهرا به میخ در بدوخت
گشته کبود دست علی ازضرب ریسمان است
دارو ندار مرتضی افتاد به زیر دست وپا
دیدم که زهرا زیر در گریان و نالان است
دستم ببستند ظالمان محکم کشیدن ریسمان
دیدم غزال حیدرو یک گله گرگان است
برخاک سپردم فاطمه برقلب من هست واهمه
امشب نوای زینبین بر بام کیوان است
بی فاطمه ویران شدم مادر به این طفلان شدم
امشب چه سازم با حسین گریان عطشان است
از فاطمه ماند یادگار یک چادرو میخ و غبار
هر روز ببینم قاتلش شادان خندان است
امشب یتیمانم دگر تا صبح نمی خوابند
زینب زداغ مادرش چون مرغ نالان است
هر یک بخوابند روی آن بستر که مادر بود
بوسه زنند بر چادرش گویا که قرآن است
چادر نماز مادرش بر سر کند زینب
چشم فلک بر حال او در آه و افغان است
عرش خدا لرزن بُود چشم ملک گریان بُود
حیدر زداغ فاطمه گریان لرزان است
صدیقه حورای من این حضرت زهرای من
حیف جوانیش که رفت حیدر پریشان است
دیشب سرش زانوی من امشب به زیر خاک
امشب به نزدباب خود درجمع حوران است
امشب بیارند بهراو شش ماهه محسن را
آغوش گرم مادرش برتر ز رضوان است
اما چسازم من دگر با این یتیمانش
خیره به میخ در شوند مسمار سوزان است
من با چه رو بازم روم در حجره زهرا
گیرند سراغ مادرو جمع یتیمان است
امشب کریمی نوحه گر ازداغ مادر شد
ابیات نابش مرحمی بر زخم طفلان است#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🍂🍁متن مداحی و روضه خوانی قدیمی شام غریبان شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) - بیت رهبری - حاج منصور ارضی🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
____
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
____
"اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ”
"بسم الله الرحمن الرحیم"
"الرَّحْمَنُ (1) عَلَّمَ الْقُرْآنَ (2) *سوره ی کوثرم رو گرفتن...* خَلَقَ الْإِنسَانَ (3) عَلَّمَهُ الْبَیَانَ (4) *قرآنم رو پاره پاره کردن...*الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ (5) وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ (6) *ببین بچه هات افتادن رو سینه ات، با بچه هات حرف بزن...* وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ (7) أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ (8) وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ (9) *قسط اینه فاطمه جان! دعا کن علی زیاد زنده نمونه، تو کُفو من بودی،من میزانم،با من حرف بزن خانوم* وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ (10) فِیهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ (11) وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ (12) فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (13) * فاطمه جان! کی بود به تو گفت:دروغ گویی...؟ هر چی تو شاهد آوردی گفتند: نه قبول نیست،فدک رو ازت گرفتن، بچه ات رو کشتن،حالا علی تنهایی امشب می خواد بدن رو بشوره* "خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ (14) وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ (15) فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (16) رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ (17) فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (18) مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ (19) بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ (20) فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ (22) فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (23)"
علی آهسته در راز و نیازه
چه سازد بهر تشییع جنازه
بمیرم از غریبی تو مولا
غریبم وا، غریبم وا، غریبا
*اسماء میگه: آب برا امیرالمؤمنین می ریختم ، بدن فاطمه رو غسل میداد،بچه هاش گریه می کردند، اما گریه ی بی صدا.....*
یتیمان پیرهن بر لب گرفتند
فغان و ناله را در دل نهفتند
مرو تازه جوان ای مادر ما
غریبم وا، غریبم وا، غریبا
علی زخم رخ او را بشوید
علی خونابه پهلو را بشوید
علی جان می دهد از داغ زهرا
غریبم وا، غریبم وا، غریبا
خدا داند که زهرا بی گناه است
ولی مویش سفید، رویش سیاه است
*همچین که داشت بدن رو می شست،چشمش افتاد، خود آقا دستور داده آهسته گریه کنید،اسماء میگه رفتم آب دوباره بیارم،دیدم یکی داره داد میزنه:وای.......
اسماء میگه برا اینکه بچه ها نمیرن،دستور داد حسن جان!،حسین جان! برید این چند نفر رو بگید بیان.
سلمان میگه: داشتم نماز شبم رو میخوندم،دیدم یکی داره در میزنه،نماز رو از هولم رها کردم،آمدم دم در،دیدم حسین سر به دیوار گذاشته،میگه:اگه میای تشییع جنازه ی مادرم پاشو بیا...
سلمان و اباذر ، مقداد ،عمار و یاسر با چند نفر دیگه آمدن، وقتی رسیدن دین دیگه بندای کفن رو بسته، خودش ایستاده داره نگاه میکنه، یکی یکی رفیقای خودش اومدن تسلیت گفتن،آقا بمیرم برات... آقا برگشت صورت بچه هاش رو نگاه کرد،دید رنگ پریده، بدناشون میلرزه،گریه گلوشون رو داره خفه میکنه، یه مرتبه تا گفت:یتیمان فاطمه بیایید، ریختن دور مادر....*
علی گفتا که طفلانم بیایید
وداع آخر خود را نمایید
*خود امیرالمؤمین قسم میخوره،میگه: واللهِ دیدم بندای کفن باز شد، دو تا دستای فاطمه بیرون اومد، بچه هارو بغل گرفت.......*
ای صفای گلشن
فاطمه گل من
فاطمه حبیبم
بی تو من غریبم
روز من سیاه شد
از جفای دشمن
فاطمه حبیبم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بی تو من غریبم
|⇦•نوکر هرچی قدیمی تر....
#نماهنگ ویژهٔ تجلیل از پیرغلامان حسینی اجرا شده به نفس حاج ابوذر روحی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نوکر هرچی قدیمی تر
اعتبارش در خونه حسین بهتر
نوکر هرچی قدیمی تر
با امام حسین و بچههاش صمیمیتر
حالت حال روضه است حالت حال عشقه
حالت حال گریه است حالت حال عشقه
حالت از وقتی که شدی پیرغلام
مثل حال رقیه است حالت و عشقه
پیرغلام حسینی پرچمت بالاست
نوکری کردی تو همه این سالها
دوست دارم مثل تو پیر روضه بشم
دست من رو هم بگیر از همین حالا
پرچمت بالا
پیر روضه ی اباعبدالله
پرچمت بالا
که جوونیتُ خریده حضرت زهرا
پرچمت بالا
بین نوکرها توهمه دنیا
«ای رفیق قدیمیِ اباعبدالله»
منم میخوام برای اربابم
مثل شما خوش عاقبت باشم
تا وقتی که موهام سفید میشه
یه نوکر با معرفت باشم
منم میخوام مثل شما عاشق
تو این مسیر نوکرانه بشم
یه پیرغلام با بصیرت که
خودم برا حسین رسانه بشم
عاقبت بخیر شدی
آخرش زهیر شدی
در خونه ی حسین
همش احترام شدی
دیدی پیرغلام شدی
در خونه ی حسین
پیرغلام حسینی خوش به حال تو
آبروی دو عالم شده مال تو
با دعای ارباب پیر روضه شدی
کاش بشم منم یه روز سن و سال تو
پیرغلام حسینی پرچمت بالاست #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوکری کردی تو همه این سالها
دوست دارم مثل تو پیر روضه بشم
دست من رو هم بگیر از همین حالا
YEKNET.IR - shoor - fatemie 2 - 1402 - rasouli.mp3
4.95M
👆👆👆👆👆
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴صاحب قبر بینشون سلام مادر
😭✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌴برا زیارتت کجا بیام مادر
🖤🖤🖤🖤🖤✨✨✨✨
🎙 مهدی_رسولی
👌بسیار دلنشین
خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
توو روضه ها می سوزیم.mp3
3.58M
#شور
#فاطمیه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
تو روضه ها می سوزیم با نوحـه های زهـرا
ایشالا که بمیریم همه برای زهـرا
برای عصمت خدا جا داره که بمیریم
به یاد دود و شعله ها جا داره که بمیریم
سینه زَنا ، من و شما جا داره که بمیریم
ذکر فرشته ها همه
یا فـاطـمه یا فـاطـمه
▪️یا فاطمه یا فاطمه
بگو چرا قدّت خمه
یا فـاطـمه یا فـاطـمه
با ناله های زهـرا چه محشری به پا بود
میون دود و آتیش به فکر مرتضی بود
همش می گفت پسر عمو هستیِ من فدایت
به ناله یا علی می گفت ، با درد بی نهایت
با پهلوی شکسته شد فدایی ولایت
ای کشته راه ولا
یا فـاطـمه یا فـاطـمه
▪️یا فاطمه یا فاطمه
سوخته برات همه دلا
یا فـاطـمه یا فـاطـمه
ذکر فرشته ها همه
یا فاطمه یا فاطمه
▪️یا فاطمه یا فاطمه#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
AudioCutter_۱ساقی کوثر خداحافظ.mp3
1.12M
#واحد
#فاطمیه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ساقی کوثر خداحافظ
فاتح خیبر خداحافظ
میرود فـاطـمه از دنیا
▪️واویلا واویلا واویلا
من که رفتم بر تو از امشب
خانهداری میکند زینب
او بود نایبه الزهـرا
▪️واویلا واویلا واویلا
من یگانه همسرت بودم
یاور بییاورت بودم
تو پس از من میشوی تنها
▪️واویلا واویلا واویلا
یا علی گریه برایم کن
در قنوت شب دعایم کن
چون دعایت میرود بالا
▪️واویلا واویلا واویلا
تو امیرالمؤمنین استی
پس چرا در خانه بنشستی
زور بازویت چه شد مولا
▪️واویلا واویلا واویلا
نیمهشب دفنم نهانی کن
با حسینم مهربانی کن
تشنه خوابش نبرد شبها
▪️واویلا واویلا واویلا
بر سر قبرم بمان مولا
بهر من قرآن بخوان مولا
در دل شب مخفی از اعدا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
▪️واویلا واویلا واویلا
ذکر یا علی مدد، رمز قیام زهراست
ذکر مدام زهراست
ذکر یاعلی مدد رمز قیام زهراست
رمز قیام زهراست
خود فاطمه میگه علی امامِ زهراست (۲)
میخونه اسم تو رو:
حضرت شاه، علی
دلبر دلخواه، علی
غیرت الله یدالله اذن الله، علی
جلوه ماه، علی
علت هر آه، علی
اشهد انّ تویی محکم ترین راه، علی
یا علی مولا
علی علی مولا
علی علی علی یا علی یا علی مولا
حس جنون میگیرم
وسط سینهزدن از تو امون میگیرم
از تو امون میگیرم
توو اذون اسم تو که میاد جون میگیرم (۲)
در و دیوار میگه:
صد و ده بار، علی
ذکر گهربار، علی
صفدر صفشکنان حیدر کرار، علی
یار و دلدار، علی
معنی ایثار، علی
فقرات ذوالفقار تو شرربار، علی
یا علی مولا
علی علی مولا
علی علی علی یا علی یا علی مولا
شاعر: رضا یزدانی
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
─⊱✾♡✾⊰─
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab3Fatemieh2-1402[10].mp3
8.06M
▪️ذکر یا علی مدد، رمز قیام زهراست (تک)
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی