eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•آیینه پر از تَرَک خانه علی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه به نفس حاج احمد سلطانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ اِمْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَك صَلَّى اللهُ عَلَيْکِ یا صِدِّيقَةُ الشَّهِيدَه آن لحظه ای که حُرمتِ آلِ عبا شکست اَرکانِ عرش و فرشِ زمین و سَما شکست میخانه شعله ور شد و پیمانه غرقِ خون گویا سبویِ میکده ی کبریا شکست آیینه ی پُر از تَرَکِ خانه ی علی با ضرب تازیانه و در، زیرِ پا شکست بازو کبود و سینه گرفتارِ میخ شد بعد از فشار پهلویِ خیرالنساء شکست پروانه بینِ شعله فقط بال و پر زده ای وای از اینکه بال و پرش بی صدا شکست *هیچ کس صدای فاطمه رو نمی شنید، گوشا همه کر شده بود...* سِقطِ جنین و زخمِ زبان شد نصیبِ او با ضرب به خون نشست و دلِ هَل اَتا شکست با ناله ای که فاطمه زد یا اَبَاالحسن! رُکن و مقام و کعبه و سعی و صفا شکست جام بلا به دستِ علی بود و آن میان حتماً غرور و غیرتِ شاه وِلا شکست *دستان مولا بسته است، دارن زهراش رو میزنن...* این کینه ها قضا و قدر را به خون کشید وقتی حریمِ خیمه ی خونِ خدا شکست *"پیغمبر فرمود: سلمان! فاطمه با استخوان هاش ایمان رو به دست آوُرده..." لذا اول استخوان سینه رو سپر کرد، چنان با لگد به در زدن، شبها زهرا وقتی میخوابید استخوانهای سینه جابه جا میشدند، استخوانهات رو شکستن مادر!...* با لگد زد وحشیِ نامرد آن در را بماند ديد تا نقش زمين ياس پيمبر را بماند لااقل اي كاش حرفي از مسلماني نميزد نه،نميگويم كه او آيات كوثر را بماند مرتضي انداخت روي روضه ي مادر عبا را فضه آمد غنچه ي نشكفته پرپر را بماند قصد آنها هتك حرمت بود،روضه دارد اين حرف پس طنابي كه به آن بستند حيدر را بماند كوچه بود و آن همه نامحرم و ناموس هستي بي خبرها از خدا بازوي مادر را بماند *خیلی از روضه خونها میگن: با غلافِ شمشیر به بازوی مادر زد، اما اونچه که نوشتن، میگن: با شمشیرِ در غلاف به بازوی فاطمه زدن، اونم نه فقط به بازوی زهرا، تمامِ...* در وسطِ کوچه تو را میزدن کاش به جای تو مرا میزدن من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه می زد گاهی به پشت و پهلو، گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت، گاهی به شانه می زد *چه جوری زدنت بی بی جانم!؟ وقتی دید علی رو دارن کِشون کِشون میبرن، راه افتاد سمتِ مسجد، دید شمشیر برهنه بالای سَرِ مولا گرفتن، یا بیعت میکنی یا همین جا خونت رو می ریزیم، به وَالله مادرمون طاقت نیاوُرد، صدا ناله اش بلند شد، اگه الان دست از سرش بر ندارین، معجر از سرم بر میدارم، ستون های مسجد به لرزه افتاد، اما " لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" مادر جان! کجا بودی اون ساعتی که شمشیر دار با شمشیرش، نیزه دار با نیزه، یه عده با عصا حسین رو میزدن...ای حسین!* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
fatemiye_soltani.mp3
3.78M
|⇦•آیینه پر از تَرَک خانه علی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه به نفس حاج احمد سلطانی
. |⇦•مرا ببین و برای سفر... /روضه و توسل به سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── مرا ببین و برای سفر شتاب مکن بیا و بر سَرِ من خانه را خراب مکن تمام حرف دلت را غروب با من گفت و شرحِ سرخیِ خود را چه خوب با من گفت حضور ساده ی احساسِ عشق بودی تو مدارِ چرخشِ دستاسِ عشق بودی تو پس از تو ثانیه هایم به چنگِ دستاس است و دانه های دلم زیر سنگِ دستاس است غمت چو دانه که فردا جوانه خواهد زد هزار مرتبه ام تازیانه خواهد زد هنوز هم به شفایت امید دارم من میان شامِ عزا شامِ عید دارم من قبول کن که ز تنهاییم خبر داری دلم به همره تو رفت، همسفر داری مگر ز داغ پیمبر چقدر میگُذَرد که باغ سبز تو را این شب خزان ببرد مگر قرار نشد غمگسار من باشی میان معرکه ها ذوالفقارِ من باشی مگر نه قبل وُرودم قیام میکردی و گاه پیشتر از من سلام میکردی ز جای خیز جوابِ سلام میخواهم نگاهه نیمه تمامت، تمام میخواهم *مادرِ ما زهرا، بعد از کوچه دیگه یه چشمم باز نمیشد، صورتش وَرَم کرده بود...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14001014e-bsnifatemeh-roze.mp3
2.27M
|⇦•مرا ببین و برای سفر... /روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه
. |⇦•روز آخرِ عُمر بی بی... /روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── روز آخرِ عُمر بی بی به روایت هفتاد و پنج روز و یا نود و پنج روز، بعدِ این همه مدت، گفت: حس مادریم میگه دارم میرم، چند وقتی است بچه هام دست پختم رو نخوردن... خودش تنور رو روشن کرد، خودش با اون دستِ شکسته اش نون درست کرد، کنیزا اومدن کمک، فرمود: میخوام خودم امروز بچه هام رو شستشو بدم، خودم موهاشون رو شونه کنم...یک نگاه کرد صدا زد: حسن جان! مادر بیا، حسن سرش رو مؤدب پایین انداخته، بله مادر! مادر دستاش رو روی صورت حسن میکشید، حسن جان! تا زنده ام به بابات هیچی از کوچه و سیلی نگو، بابات غصه میخوره، هی دست میکشید رو لبهای حسن، قربونت برم مادر، زینبش رو صدا زد، موهای زینبش رو شونه کرد، مادرا میدونن وقتی موهای دختر رو شونه میزنی بعضی از جاها گره داره، همچین که مادر به گره های موهای زینب بر میخورد، میگفت: الهی هیچ وقت این موها پریشون نشه مادر... بچه ها وقتی میدیدن دست مادر بالا نمیآد همین جوری گریه می کردن، همه رو وقتی زلفهاشون رو شونه کرد، گفت: آخرین نفر نوبتِ حسینِ، بیا مادر! بیا حسینِ قشنگم، دست میکشید رو صورتش، رو بدنش، سرت رو بیار بالا مادر، حلقومِ بچه اش رو نگاه می کرد، هی دست می کشید، قربونت برم مادر، الهی هیچ وقت این بدن نیزه نخوره، موهای حسین رو درست کرد، الهی مادر هیچ وقت موهات تو چنگِ هیچ نامردی نیوفته، الهی هیچ وقت سرت دست به دست نشه... بچه هاش رو وقتی نوازش کرد، به بهونه ای فرستادشون برن، خودش آخرین نمازش رو خوند، رفت تویِ حجره، رو به قبله دراز کشید، فرمود: تا ساعتی دیگه منو صدا بزنید، اگه دیدید جواب نمیدم زود برید مسجد علی رو خبر کنید، بی بی رو به قبله دراز کشید، یه روپوشِ سفید روی صورتش کشید، ساعتی بعد شروع کرد اسماء صداش زدن: يَا فاطِمَة! يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى! يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰه! يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ!" تا دید جواب نمیده به سر و صورت زد، میگه: همچین که اومدم برم مسجد علی رو خبر کنم دیدم دوتا آقازاده ها وارد شدن، اسماء! به ما بگو مادرمون کجاست؟ چرا به سر و صورتت میزنی؟ گفتم: بچه ها بیایید بریم غدا بخورید، یه وقت امام حسن فرمود: اسماء تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟ صدا زدم: آقازادها از این به بعد دیگه باید بی مادر غدا بخورید، بدنِ مادر رو نشون دادم، حسین خودش رو روی پاهای مادر انداخت، حسن خودش رو روی پاهای مادر انداخت، یکی میگه: مادر! من حسنم، مادرِ جوانم! چرا جواب نمیدی؟ نکنه منو نشناختی؟مادر! من حسینم، جوابم رو بده...هر مادری توی هر شرایطی باشه جوابِ بچه اش رو میده، میدونی کجا مادر جوابِ حسینش رو داد؟ شمر میگه: روی سینه ی حسین نشستم، خنجرم رو بیرون کشیدم، لبه ی تیغ رو روی حلقومش گذاشتم، هر چه کردم دیدم نمیبُره، شنیدم گوشه ی گودال یکی میگه: غریبِ مادر! حسین! ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14001014-bsnifatemeh-roze3.mp3
2.76M
|⇦•روز آخرِ عُمر بی بی... /روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵زمینه فاطمیه🔵 یازهرا، یازهرا یازهرا یازهرا، یازهرا یازهرا جان مرا دم به دم، می‌سوزد شمعی که در خانه ام، می‌سوزد غصه میبارد، از در و دیوار کودکان ماتِ، مادری تبدار دلگیر است و گریه آور خانه بی لبخند مادر ای وای از غمهای حیدر * زین پرسش، چشمم تر می‌شود: که مادر، کی بهتر میشود میبینی زینبت را، میگرید آن سو حسن بی صدا، میگرید بر لب نیاور، حرف رفتن را میدانم هستی، دلتنگ بابا میمانم سرگردان بی تو حیران و بی سامان بی تو با اشک کودکان بی تو * خاموشی ست، پاسخت این شبها وقتی که، میپرسم حالت را بر صورتت رنگ غم نشسته چون پهلوی تو دلم شکسته پوشاندی از من، روی نیلی را تا که نبینم، رد سیلی را بر فلک شعله زد آهم روی از من میپوشد ماهم مرگ خود از خدا خواهم ⚫️"سبک زمینه فاطمیه دوم"⚫ ۹۶/۱۱/۲۸ 🔺بانوای: «حاج میثم مطیعی» 🔺ملودی ساز: «سیدصالح حسینی» 🔺شاعر: «محمد مهدی سیار»
290.8K
⚘گمنام⚘: احمد متولی طاهر: 🌸🌸🌸 ✅بنداول پرستوی علی خانوم من مرو تو رو قسم میدم جون حسن نرو 🌹 مرو مرو دارو نداره من مرو مرو باغ بهاره من مروچراغ شام تاره من مروعزیزم ❷ مرو تو ای یاس جوونه من مروتوای یامت کمون من مرو مزن آتیش به جون من مرو عزیزم ❷ یافاطمه یافاطمه جانم ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بنددوم چندوقته فاطمه به روی بستری حالابدون من کجا داری میری 🌹 مرو که زینبت حزین میشه حسین باگریه ها عجین میشه علی توخونه نشین می شه برات بمیرم❷ یه جای سالم نداری خانوم گاهی صدامیزنی آی بازوم گاهی صدا میزنی آخ پهلوم برات بمیرم ❷ یافاطمه یافاطمه جانم ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بند سوم یادمه پشت در افتادی رو زمین محسن فدایی شد بامیخ آهنین دست منو بسته بودن زهرا یادمه که صدازدی بابا افتاده بودی زیردست و پا برات بمیرم ❷ چی به سرت آورده اون مسمار میون دودبین در و دیوار روز علی شد مثل شام تار برات بمیرم ❷ یافاطمه یافاطمه جانم ❷ اجرا: مداح گرانقدر ولایی گروه یازینب س ⬇️ 🎤 🥀🥀🥀 والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
723.2K
⚘گمنام⚘: به نام خدا ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ دسـت خیـال ،روے دلـم ، کربلا نـوشت غمـنامه های  شـعـر مرا  نینـوا  نـوشت باران عشــقِ کرب و بلا بر دلم چکـاند سِرّ  لطیـــفِ قلــبِ  مرا برمـلا نـوشت درقاب چشم من دو حرم را کشید و بعد آن خِــطّه را پنـــاهِ دلِ مبتــلا نـوشت راهے میانِ ایـن دو حرم، بـاز کرد و باز اسمـے به روے سر دَرِشان ،آشنا نوشت مــاهِ مُنَــوَّری به سـرِ گنبــدے کشیـد نام قمــر ، کنـار دو دســتِ جدا نـوشت خورشیــد  روشنـے ،به سرِ گنبـدے دگر نام  عـزیــز  فاطمــه را با صفـا نـوشت تصویرجان گرفت و دلـم تکـه تکـه شـد هر تکـه ، نام کرب و بلا را سوا نـوشت شکـل خیـال، شعـر شـد و شـور آفـریـد شـورے که هرنواے مرا بے صدا نوشت شورے دگر رسیـد به سر، تا که فاطـمه نام مـرا ، مسـافـرِ کـرب و بـلا  نـوشت اشکم به رویِ دفترِ شعـرم چکیده شـد وقتے که شعرخیس مرا  "کیمیا"نوشت عشـق حسیـن وکرب و بلا، بوده از ازل این عشق را، به دفتر قلبم ،خدا نوشت شاعره:رقیه سعیدی(کیمیا)✍ اجرا:مداح گرانقدرو ولایی گروه یازینب س⬇️ 🎤 والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
481.4K
⚘گمنام⚘: خدا برا کسی نیاره تو شعله مادرش بسوزه جلو چش یه عده نامرد چادر و معجرش بسوزه خدا برا کسی نیاره دستای باباشو ببندن غریبه ها بیان با طعنه به اشک مادرش بخندن یه عده نامرد:مارو به غم نشوندن الهی خیر نبینن:خونمونو سوزوندن مادر با بارِ شیشه: موند بین دود و آوار خونابه های پهلوش:نشست به روی دیوار کابوس تلخ کوچه رو یادم نمیره ای خدا هنوز صداش توو گوشمه فضه رو میزدِش صدا واویلتا واویلتا دلم پُره از این مدینه به حق مادرم جفاشد از زندگی خیری ندیدو نیومده گلش فداشد دلم پُره از این مدینه نصیبمون غصه و غم شد مادر هیجده ساله ی ما قدش شکسته شدو خم شد رمق نداره دیگه: حتی بلندشه از جا چندروزیه میگیره: تو خونه روشو ازما صورت زخم مادر: شده کبودونیلی به روی هر دو گونش:نشسته جای سیلی میدونم اینو که دیگه فصل غمش شده خزون بین نماز میگه خدا مرگ منو زود برسون واویلتا واویلتا ✍ اجرا: مداح ولایتمدار گروه یازینب س⬇️⬇️ 🎤 🥀🥀🥀 والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
158.8K
⚘گمنام⚘: احمد متولی طاهر: ای که درد و غم شیعه را میدانی خسته ایم ما از این بی سر و سامانی از چه شد اینقدر غیبتت طولانی چشم ما بر راه است عمر ما کوتاه است العجل یا مهدی        یابن زهرا مهدی بی تو شام سیه گشته روز همه کی به غم های ما می دهی خاتمه دیده بر راه تو  مادرت فاطمه داغ او سنگین است ذکر مادر این است العجل یا مهدی                یابن الزهرا مهدی می چکدازدوچشم توخون جگر شد در خانه ی مرتضی شعله ور کشته شد فاطمه بین دیوار و در منتظر می ماند مادرت میخواند العجل یامهدی             یابن زهرا  مهدی ✍ اجرا: مداح عزیز و گرانقدر گروه یازینب س⬇️ 🎤 🥀🥀🥀 والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
متن کامل نوحه یکی بود یکی نبود کویتی پور”قصه ی مدینه” میخوام امروز براتون قصه بگم قصه ی غریبی و غصه بگم یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود شهری بود بهش میگفتن مدینه این حکایت مال اون سرزمینه یا زهرا علی یا زهرا علی یا زهرا یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود شهری بود بهش میگفتن مدینه این حکایت مال اون سرزمینه آدمای اون دیار پست و دنی میسوزوندن روز و شب قلب علی مردمش بس که جفا کرده بودن دل این دو یار و خون کرده بودن عده ای گرفته علی رو عده ای هم میزدن فاطمه رو با طناب بسته بودن همسرشو کشیدن به خاک و خون پیکرشو یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود شهری بود بهش میگفتن مدینه این حکایت مال اون سرزمینه یا زهرا علی یا زهرا علی یا زهرا یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود شهری بود بهش میگفتن مدینه این حکایت مال اون سرزمینه بعد از چند روز که شهید شد تو خونه جسمشو به خاک سپردن شبونه یه پسر هم داشت علی اونم که غریب نشد از ظلم مدینه بی نصیب یکی بود یکی نبود زیرگنبد کبودشهری بود بهش میگفتند مدینه دیگه شهر مدینه بی فاطمه شهر درد و رنج و غم و ماتمه روزای مدینه هم شد شب تار دیگه جای علی نیست تو این دیار یه پسر هم داشت علی اونم که غریب نشد از ظلم مدینه بی نصیب وقتشه حسین باید دل بکنه باخونش قلبا رو آتیش بزنه یکی بود یکی نبود شهری بودبهش میگفتن مدینه یا زهرا علی یا زهرا علی یا زهرا توی یک خرابه و یک شب تار دختری گریون و زار و بیقرار توی آغوشش سری غرق به خون درد و دل میکرد با اون گریه کنون بابا وقتی شدیم عازم سفر نبود از این همه درد و رنج و غم اگه عمه ای نبود مرده بودم کربلا بس که کتک خورده بودم والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
‍ نوحه خدا مادرم را کجا میبرند2 گمانم برای شفا میبرند منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم2 نماز شبت شد قضااا مادرم گرفتم برایت عزاااا مادرم منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم 2 گهی چادرت راااا بسر می کنم 2 گهی جاااانب در نظر میکنم منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2 نسیم وفاااا از سحر میرود 2 صفای مدینه سفر میرود منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2 خداایا گلم زیر گل میرود 2 زدیده رود ز دل میرود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 خدا یا گل من که نیلی نبود جواب پیمبر که سیلی نبود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 خدا حافظ ای یااااس نیلوفری گمانم مرااااا هم رهت میبری قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه خدایا گلم زیر گل میرود 2 زدیده رود کی زدل میرود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 خدایا گل من که نیلی نبووود جواب پیمبر که سیلی نبوووود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2 ☑ والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
شعر صلوات حضرت زهرا سلام الله علیها اذکار صلوات حضرت زهرا سلام الله علیها 🏴🥀🏴 از عرش صدای ربنا می آید آوای خوش خدا خدا می آید گفتست نبی خدا گناهش بخشد هر کس که به فاطمه فرستد صلوات * * * * بر چهره ی زیبای محمد صلوات بر گنبد خضرای محمد صلوات سرتابه قدم آینه او زهراست تقدیه به زهرای محمد صلوات * * * * بر آیینه جمال داور صلوات بر آبروی آل پیمبر صلوات بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل از سوی خدا سوره ی کوثر صلوات * * * * بر کوکب آسمان عصمت صلوات بر فاطمه گوهر نبوت صلوات بر مادر یازده امام برحق از صبح ازل تا به قیامت صلوات * * * * بر نور خدا عصمت کبری صلوات بر دخت نبی ام ابیها صلوات بر آن که بود شفیعه روز جزا همتای علی حضرت زهرا صلوات * * * * بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات بر روح مطهر امام و شهدا بر فاطمه مادر شهیدان صلوات * * * * بردخت گرانقدر پیغمبر صلوات بر خیر فراوان و به کوثر صلوات برمادر امام و به همتای علی بر منجی ما در صف محشر صلوات * * * * به گل گلشن طه صلوات به مه سید بطحا صلوات به نکو دختر پاک احمد بلکه بر ام ابیها صلوات * * * * آئینه پاک حق نما را صلوات وان پاره ی قلب مصطفی را صلوات بر مادر عزیز یازده نور جلی همسنگر میر لافتی را صلوات * * * * به نام نامی زهرا و مصطفی صلوات برای ام ابیها و مرتضی صلوات ز بهر فاطمه آن افتخار کان و مکان به مادر میر شهیدان و مجتبی صلوات * * * * محبوبة حی کبریا را صلوات همتای علی مرتضی را صلوات برفاطمه، آن شفیعه روز جزا وان خیر کثیرِ مصطفی را صلوات * * * * بر سیده زنان عالم صلوات بر مایة افتخار آدم صلوات بر فاطمه، حبیبه حی ودود بر دُخت پیام آور خاتم صلوات * * * * بر سینة خون چکان زهرا صلوات بر قامت چون کمان زهرا صلوات بر روی کبودِ نازنین دخت رسول بر محسن خسته جانِ زهرا صلوات
4_5999205173681980488.mp3
889K
‍ روضه سنگین مادر سادات روضه _ حضرت زهرا سلام الله علیها_ حاج حسن خلج خود بی بی میفرماید :لحظه های آخر بابام بود، بابام علی رو صدا زد تو اتاق ،خلوت کردن ،صدای بابامو نمی شنیدم ولی می شنیدم علی هی میگه چشم یا رسول الله ...... یه مرتبه دیدم علی ریخت بهم یعنی اینجا هم صبر کنم یا رسول الله .... ؟!! *خانم ،یادم نمیرود، من گوشه ی خونه زانوی غم بغل گرفتم نشستم ، شما رفتی پشت در ..." ای خاک عالم به سر من .....* یادم نمی رود به خدا لحظه ای که تو با یا علی به آتش در پا گذاشتی ..... *معمولا اینجوره ، وقتی مادری فرزندی رو ، خصوصا نوزادی رو از دست میده تا یه مدتی با لباس های اون بچه ، با یادگاری هایی که آماده کرده برا ولادتش ، معاشقه داره " فاطمه اجازه نمی داد علی ببینه این صحنه ها رو ،می گفت : شوهرم غصه می خوره" چه بسا گاهی می فرمود که ...* محسنم رفت ،فدای سرت "غصه نخوری" محسنم رفت ، فدای سرت ای تاج سرم کاش می رفت به پایت سرمن ،غصه نخور... ماشاالله ، می بینم گوشه کنار پیرمرد ها دارن ضجه میزنن" درستش هم همینه ها امام صادق فرمود میان رفقای ما ، مرداشون مثه زن بچه مرده گریه می کنن ، برا زهرا داد بزن ،برا زهرا ضجه بزن ..... حالا علی نشسته کنار قبر فاطمه این حرف ها رو برا چی زدم ؟ برا این بیت : زهرا لباس محسن خود را نبرده ای 2 آن را به زیر بالش خود ... جا گذاشته ای
5.mp3
3.77M
📋 شب غمم سر نشد که نشد ✔️ / ✔️ ✔️ 🏴🏴🥀🥀🎤🎤 شب غمم سر نشد که نشد حال تو بهتر نشد که نشد کاش میشد شفا بگیری ولی اخر نشد که نشد اشکای طفلای معصومت و ببین حال این شوهر مظلومت و ببین امیدم نذار اینا نا امید بشن زهرا جان نذار غریب تر بشم از این شب اخرت دعام پای بستر توئه شب غربت منه شب اخر توئه کار من اسون نشد که نشد درد تو درمون نشد که نشد دردات و به من نگفتی ولی پنهون نشد که نشد میبینم اماده پر کشیدنی میدونم تو فکر تنهایی منی زهرا جان سه مهه که توی بستری تو بستر ولی هنوز فکر محسنی تو که از پیشم بری میری پیش محسنت بگو من چیکار کنم با غم نبودنت تموم این اشکا نشد که نشد دیگه چشات وا نشد که نشد خنده از لب تو رفت و دیگه پیدا نشد که نشد امشب که دادی به من پیرهن حسین گفتی که با هم میریم دیدن حسین اونجا که میون گودال غرق خون وقتی که نفس نفس میزنه حسین تو میخونی روضه دم اخر حسین شده گریه هات برا تن بی سر حسین وای مادر حسین اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَج .🏴🇮🇷
621.9K
پر از دردی و پیش من صدایت در نمی آید دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید به شب آهسته گریانی گمانت من نمی دانم شبیه شمع می سوزی ولی شب سر نمی آید به قلبم می زند آتش به چشم خود که می بینم چنان گردیده جسمت آب در باور نمی آید قنوتت را که می بینم به یاد کوچه می افتم ز تو شرمنده ام دست تو بالاتر نمی آید چرا اصرار داری تا که برخیزی ز جا ‌پیشم چرا پا می شوی وقتی به همره سر نمی آید کنار سفره ایم و تو میان بستری زهرا نگاه زینبت گوید چرا مادر نمی آید نفس با درد می گیری ولی آرام می خندی و این لبخند آرامت به این بستر نمی آید نمی دانم حسن جانت چه زخمی بر جگر دارد از آن روزی که افتادی پشت در نمی آید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گوشه ی چادر تو تا که به در میگیرد مرتضی پشت سرت دست به سر میگیرد   تو فقط فضه بیا فاطمه را زود ببر چون که دارد دَم در معرکه در میگیرد   از همان روز که برگشتی از آن کوچه حسن زانویش را چه غریبانه به بر میگیرد   دخترت گفت در این خانه که نامحرم نیست پس چرا مادرمان رُخ ز پدر میگیرد   فاطمه دخترمان حال تو را میداند چند روزیست تو را زیر نظر میگیرد   زودتر خوب شوی فاطمه جان خوبتر است زن همسایه سه ماه است خبر میگیرد
هدایت شده از موعود(عج)12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@Mawud12 👈نگرانی مهم پیامبر(صلی الله ) از دوران آخرالزمان 🔹وای به حال پدر و مادرهایی که در آخرالزمان اینچنین هستند....... ‌‎‌ کپی با ذکر صلوات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
1. به سمت زهرا س.mp3
2.72M
⚘گمنام⚘: به سمت زهرا از حجره دویدم من جلوتر بود دیر رسیدم من 😭😭😭 فاطمه افتاد و ناله کشیدم من لگد به پهلوش خورد دیر رسیدم من صدایی از بینِ شعله شنیدم من سینه ی زهرا سوخت دیر رسیدم من دود فراگیر بود خوب ندیدم من محسنِ من سقط شد دیر رسیدم من رو بدنِ زهرا عبا کشیدم من فاطمه از حال رفت دیر رسیدم من 😭😭😭😭 صدای سیلی از کوچه شنیدم من چشم ، پر از خون شد دیر رسیدم من ... به سمت گودال از خیمه دویدم من ؛ شمر جلوتر بود دیر رسیدم من 😭😭😭😭 سرِ تو دعوا بود نعره کشیدم من سرِ تورو بردند دیر رسیدم من خستگی از بدنت می ریزه داره نیزه به تنت می ریزه مگه چی گفتی عدو سنگت زد داره خون از دهنت می ریزه 😭😭😭😭 @yaemamzamanadrekni
315K
⚘گمنام⚘: مناجات سبک: ....🥀 🏴🏴 تورو که میزدن چشامو بستم  شرمنده ی روی کبودت هستم به یاد روزی که درو شکستن هی میزنم دستمو روی دستم کی بین کوچه راه تو بسته زهرا س  رو صورتت جای یه دسته زهرا س  به من نگو ولی خودم میدونم چند جای پهلوتو شکسته زهراس من که برا بیچاره چاره سازم حالا چه جوری با غمت بسازم تو رفتی و من هم همیشه زهراس  مرگمو می خوام پای هر نمازم دنیای بی تو واسه من عذابه  غمهای حیدر ع بی حد و حسابه با کی بگم چه جوری بگم که زهراس تو رو زدن پیش چشام صحابه رو پیکرت زهرا س پر از نشونه جای غلاف و چوب و تازیونه هر بار غسلت میدم و میبینم  باز خون تازه از تنت روُنه 🏴🏴🏴 اجرا: ذاکر با اخلاص گروه یازینب س⬇️ 🎤 🏴 🥀🥀 والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
246.4K
⚘گمنام⚘: احمد متولی طاهر: تورو که میزدن چشامو بستم  شرمنده ی روی کبودت هستم به یاد روزی که درو شکستن هی میزنم دستمو روی دستم کی بین کوچه راه تو بسته زهرا س  رو صورتت جای یه دسته زهرا س  به من نگو ولی خودم میدونم چند جای پهلوتو شکسته زهراس @eetazeinab من که برا بیچاره چاره سازم حالا چه جوری با غمت بسازم تو رفتی و من هم همیشه زهراس  مرگمو می خوام پای هر نمازم دنیای بی تو واسه من عذابه  غمهای حیدر ع بی حد و حسابه با کی بگم چه جوری بگم که زهراس تو رو زدن پیش چشام صحابه رو پیکرت زهرا س پر از نشونه جای غلاف و چوب و تازیونه هر بار غسلت میدم و میبینم  باز خون تازه از تنت روُنه 🥀🥀🥀🥀 اجرا: مداح فرهیخته ولایی گروه یازینب س⬇️ 🎤 🏴