#نوحه
#زنجیرزنی
#اربعین_حسینی
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
ای حسین زینبم که گشته ام دلغمین
شده ام زایرت برادرم اربعین
ای گل باغ دین
کشته ی راه دین
یا حسین جان۲
در کنار تو اشک دیده ام جاری است
بعد یک اربعین وقت عزاداری است
دل من خون شده
گریه افزون شده
یا حسین جان۲
بنگر یا حسین به خواهر خونجگر
آمدم تا بگویم به تو شرح سفر
ای گل فاطمه
ای امید همه
یا حسین جان۲
بعد تو دشمنان آتش به خیمه زدند
پیکرت بر زمین سرت به نیزه زدند
بر زمین پیکرت
روی نیزه سرت
یا حسین جان۲
بعد تو یا حسین بر ما شبانه زدند
بر یتیمان تو با تازیانه زدند
ره شده با تو طی
سر تو روی نی
یا حسین جان۲
ای برادر به شهر کوفه و شهر شام
روز ما را نموده دشمنت همچو شام
همره کاروان
اشک ما شد روان
یا حسین جان۲
یا حسین خواهر مظلومه شرمنده است
طفل تو شهیده زینب تو زنده است
یاد شام خراب
همه دل ها کباب
یا حسین جان۲
کنج یک خرابه رقیه جان داده است
در رهت رقیه تاب و توان داده است
روح صبر و ادب
دفن او نیمه شب
یا حسین جان۲
#اربعین #سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
2FilesMerged_20230823_100946.mp3
2.19M
#واحد_مهدوی
#پیاده_روی_اربعین
#اربعین_امام_زمانی
شماره 729
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
مثل هر سال
فاطمه رزق زیارتم رو داده
پا به پای زائرا جاده به جاده
از نجف میام به کربلا پیاده
اومدم حرم به امید نگاهی
اشکای چشمای من میده گواهی
زیر قبه میرسم میگم الهی:
کاش اربعین آخری باشه
که من امام مو نمیبینم
کاش اربعین آخری باشه
که پای منبرش نمیشینم
▪️یابن الحسن روحی فداک
▪️متی ترانا و نراک
توی این راه
توی هر قدم دعاگوی ظهورم
پای هر علم دعاگوی ظهورم
میرسم حرم دعاگوی ظهورم
از خودم همیشه میپرسم که آیا؟
میبینم جمالشو تو این تکایا
بین اشک و گریه ها میگم خدایا:
کاش اربعین آخری باشه
که منتقم نیومده از راه
کاش اربعین آخری باشه
که با امامم نشدم همراه
▪️یابن الحسن روحی فداک
▪️متی ترانا و نراک
مثل هر سال
اگه خیلی خسته از دست زمونم
هرجوری شده خودم رو میرسونم
برا تعجیل فرج دعا میخونم
اگه باشم توی موکب تو مهمون
محو دیدنت میشم با چشم گریون
سربه پات میذارم و میگم آقاجون:
کاش اربعین آخری باشه
که تو غریب و بی کس و یاری
کاش اربعین آخری باشه
که ذوالفقارو بر نمیداری
▪️یابن الحسن روحی فداک
▪️متی ترانا و نراک
مثل هر سال
زائرا از همه جا شدن روونه
این فقط عشق حسینه که میتونه
این همه عاشقو یکجا بکشونه
چی میشه دوتا زیارت بشه قسمت
هم امام حسین و هم حضرت حجت
تو دل تموم زائرا یه حاجت:
کاش اربعین آخری باشه
که ما در انتظار دیداریم
کاش اربعین آخری باشه
که حسرت ظهورتو داریم
شاعر: مرتضی کربلایی
هشتک کانال حذف نشود ❌
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1. بین تموم اهلبیت ع.mp3
3.71M
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#حاج_حسین_سیب_سرخی
بین تموم اهل بیت
غریب ترینه به خدا
حسینیاگریه کنید
برا امام مجتبی
آخر ، آقا
صحن و سرای تورو میسازیم
با گنبد و پنجره فولادت
یه عکس یادگاری می اندازیم
غریب ترین جای جهانه بقیع
مهدی صاحبَ الزمان بقیع
یه روز میشن مدافعان حرم
به عشق تو مهندسان بقیع
( جانم ، غریب فاطمه
حسن جانم ... ) تکرار
بینِ تموم اهل بیت
از همه مادری تری
نشون دادی توی جمل
از همه حیدری تری
وقتی ، اِذنِ
براتِ اربعین رو میگیرم
با همه ی امام حسینی ها
توو موکب امام حسن میرم
کریمی و منم یه سائل حسن
دیوونتم نمیشم عاقل حسن
الهی کُل نوجونای ما
بشن فدای قاسم ابنِ الحسن
( جانم ، غریب فاطمه
حسن جانم ... ) تکرار
بینِ تموم اهل بیت
امان امان از دل تو
یه چادر خاکی و یه
کوچه شده قاتل تو
ای وای ، ای وای
یادت نمیره صورت نیلی
مدینه و غم چهل ساله
مُغیره و غلاف و اون سیلی
میباره خون
برای تو چشم من
الهی که برات بمیرم حسن
یکی نبود بگه
به اون بی حیا
یه مادرو جلوی بچه ش نزم
بیش از 500 مداحی و اشعار و مرثیه را در نوای مقتل در ایتا و تلگرام ببینید.
با هشتک #اربعین
کانال نوای مقتل تلگرام #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1. حتی نوادگان.mp3
3.54M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
#علیه_السلام
#کربلایی_حسین_طاهری
حتی نوادگان تو صاحب حرم شدند ... آقاجانم ... چیزی نمیگذره از سالروز تخریب قبور ائمه بقیع ، آقاجانم ... از غربت امام حسن (علیه السلام ) همین بسه ، میگن حضرت عبدالعظیم حسنی ، هرکی زیارتش بره ، حسین رو زیارت کرده ، چی میشد زیارت حضرت عبدالعظیم ، به نیابت زیارت امام حسن باشه ، آقامون که زائر نداره ، اگر یه کسی زیارت سیدالکریم میرفت ، میگفتند ثواب زیارت امام حسن براش نوشته شده ، آخه زائر نداره آقامون ، دیشب شب وفات سید الکریم ، باید توو حرمش می دیدی چه خبر بود ، دسته های عزاداری همه می اومدند ، می ایستادند ، زائرا ، عزادارا ، گریه کنا همه می اومدند ، اما شب هفتم صفر برو پشت دیوار بقیع ، یه زائر هم نداره آقامون ، برات بمیرم آقاجان ، ... به خدا من به این اعتقاد دارم ، قلباً ، اونی که برا امام حسن یه جور دیگه گریه میکنه ، حضرت زهرا یه جور دیگه بهش برکت میده ، این یکی دوشب خیلی ها روضه امام حسین میخونند ، خوب هم میکنند اما ماها گفتیم ای غریب آقام امام حسن ...
کریم کاری به جز
جود و کرَم نداره
آقام توو مدینه است
ولی حرم نداره ...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💫#بسم_الله_الرحمن_الرحیم💫
مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘
http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e
💠🍃💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
💠🍃💠
کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6
💠🍃💠
#گلچین_مولودی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیه
http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c
💠🍃💠
کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها)
http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c
💠🍃💠
عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها
http://eitaa.com/joinchat/2049966102C1b8f128de6
آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات
@Gomnam1038
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
💠🍃💠
🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
🔸سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
@roze1
🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
برگشت به سمت خیمه ها...
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن
🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن
🔸من وعده آب تو به اصغر دادم
🔸یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
@roze1
🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🔸دشمنم در کربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود
🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
🔸دستها آماده سیلی شدند
- ورود به کانال روضه
- #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فایل صوتی👇
#روضه ابالفضل ع
بارگاه باصفا در کربلا دارد ابوالفضل
تا قیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل
هر که از صدق و صفا بنمود روی در خانه ی او
دید از راه وفا جود وسخا دارد ابوالفضل
گر دوای درد خواهی روی کن در خانه ی او
از برای درد بی درمان شفا دارد ابوالفضل 😭😭😭😭
امشب باید یه جور دیگه بگی،دستت رو بیار بالا،عین پرچم تكونش بده،شب علمداره
سقای دشت كربلا اباالفضل،اباالفضل
بچه ها همه دست هم رو گرفتند، دور عمو می گشتند.این جوری دل عمو رو بردند
سقای دشت كربلا اباالفضل،اباالفضل
آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل،اباالفضل
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
باید هر شب یادی از شهدا بشه،به یاد بچه هایی كه وقتی رمز عملیاتشون رو فهمیدن یاقمربنی هاشمه،همه قمقمه ها رو خالی كردن،می دونی چرا قمقمه هاشون رو خالی می كردن،اصلاً آب نمی خوردن، امامی دونستند اگه دستشون به آب بخوره، عطش اونها كم میشه،عباس دستش به آب خورد،همچین كه دست به آب رسید،دستاش رو آورد بالا،گفت:عباس دستای تو به آب رسید،اما دست حسین نرسید،این دست رو دیگه نمی خوام،این چشم رو دیگه نمی خوام،ای فدات بشم حسین با این عباست،بی خود نبود، بهش گفتی:بنفسی انت،دلیل داره
اشک عزا بریزید شام عزاست امشب نام حسین و عباس مشکل گشاست امشب
باب الحوائج عبّاس حاجت دهنده ماست دارنده حوائج حاجت رواست امشب
ای دیده گریه ها کن، ای دل تو ناله ها کن با سوز دل دعا کن وقت دعاست امشب
ای که دلت شکسته ، غم به دلت نشسته ای دردمند خسته دردت دواست امشب
باب الحوائج ما ، یا حضرت ابوالفضل آن دل که از تو دور است دور از خداست امشب
مَرضای مسلمین را مد نظر بگیر تا این محفل از وجودش دارالشفاست امشب
دلها همه پریشان ، هر دیده گشته گریان هر گوشه ای از ایران ، چون کربلا ست امشب
امشب خدای قهار در ماتم علمدار
جن و ملک عزادار ، شام عزاست امشب
امشب شب تاسوعاست ، شب عباس است ، امشب گرفتارها بگویند عباس ، مریض دارها بگویند عباس ، دردمندها بگویند عباس ، دسته جمعی برویم در خانه قمر بنی هاشم ، میوة دل ام البنین ، باب الحوائج است . کسی را ناامید نمی کند . حوائج را در نظر بگیرید ، فرج امام زمان را از خدا بخواهید ، از امام زمان نقل می کنند که فرمود : هر جا روضه عموم عباس خوانده شود من سراسیمه می آیم ، آقا یک نظری به ما کن ، آقا بیا می خواهم روضه عمو جان ترا بخوانم حود عباس فرمود : روضه مرا این طوری بخوانید هر کسی از بالای بلندی بیفتد ، اول کاری که می کند دستهایش را جلوی صورتش می گیرد حایل می کند تا صورت صدمه نخورد .
اما بمیرم برای عباس دست در بدن ندارد در آن حالت یک قت صدای ناله ای شنید یکی صدا می زند : پسرم عباس ، تاچشم باز کرد دید مادرش زهراست .
تا دید فاطمه می گوید پسرم ، برای اوّلین بار یک نگاه طرف خیمه ها کرد صدا زد : برادر بیا برادرت را دریاب .
زینب می گوید : یک وقت دیدم رنگ حسین پرید ، یک نگاه طرف خیمه ، یک نگاه طرف میدان ، با عجله آمد کنار بدن برادر ، صدا زد عباسم :
تو مرا سید و سرور خواندی چه شد این بار برادر خواندی
صدا زد حسین من :
مادرت فاطمه آمد به سرم او مرا خواند و صدا زد پسرم
ام البنین قنداقه عباس را داد دست امیرالمؤمنین
معمولاً وقتی بچه ای به دنیا می آید ، اول بابایش را صدا می کنند خدا به تو فرزندی عطا کرده ، وقتی عباس متولد شد ، مادرش ام البنین قنداقه عباس را داد دست امیرالمؤمنین ،نگاهش به صورت علی است ،
می خواهد ببیند علی خوشحال می شود یا نه ، دید امیر المؤمنین خم شد دستهای عباس را می بوسد و گریه می کند . عرضه داشت آقا دستهای بچه ام مگر طوری است ؟
فرمود : نه ام البنین ، بهترین دستی است که خدا خلق کرده است، من این دستها را به خاطر خدا
می بوسم ، آقا چرا گریه می کنی ؟ حضرت قضایای کربلا و شجاعت عباس ، جدا شدن دستهای نازنین عباس را برای ام البنین گفتند ، تا شنید دستهای عباس در راه حسین از بدن جدا می شود فوراً از جا بلند شد قنداقه عباس را گرفت از دست مولا ، هی دور سر حسین می گرداند و می گوید : عباسم به قربانت شود .
اما عاشقان اباالفضل (حاجت دارها ، مریض دارها ) اینجا علی دستهای عباس را می بوسیدوگریه می کرد
اما کربلا دیدند امام حسین در بین نخلستان پیاده شد شیئی را برداشت به چشمانش می مالیدو می بوسید ۱
آن دستهای بریدة عباس برادر بود .
آن نخل به خون تپیده را می بوسید آن مشک ز هم دریده را می بوسید
خورشید کنار علقمه خم شده بود دستان ز تن بریده می بوسید
|⇦•به امام رضا میگم ...
#نماهنگ و توسل ویژهٔ جا ماندگان اربعین اجرا شده به نفس کربلایی روح الله رحیمیان •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به امام رضا میگم حرفامو
آخه بهتر میدونه دردامو
اربعین نزدیکه و آشوبم
میشه آقا بزنی امضامو
اگه مُردم چی؟؟؟
اگه قبل اربعین چشامو بستم چی؟؟؟
اگه مُردم چی؟؟؟
همه رفتن پس من که دلشکسته ام چی؟
اشکامو ببین
من فقط یه کربلا ازت میخوام همین
اشکامو ببین
نکنه دوباره جا بمونم اربعین
«یه حرم فقط رفیق با معرفت»
به رقیه میگم از جامونده
آخه جاموندنو درکش کرده
کاش منو تو کربلا خاک کنن
حیفه آدم از حرم برگرده
دل وا موندم
بیقراره از همون سالی که جاموندم
اگه دل خونم
خسته ام بس که یه کنج از حرم و خوندم
یه کنج از حرم بهم جا بده
دلم تنگته خدا شاهده
هوای حرم هوای بهشت
بریم کربلا بجای بهشت
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
«یه حرم فقط رفیق با معرفت»
اگه مردم چی؟.mp3
7.79M
|⇦به امامرضا میگم...
#نماهنگ و توسل ویژهٔ جاماندگان اربعین حسینی اجرا شده به نفس کربلایی روح الله رحیمیان•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بزرگان دین به ما گفتن:
تنها و تنها کسی که تو این عالم
جنس بادکرده، بنجُل و درهم میخره،
امام حسینه!
من؟!جنس ِ بادکرده،بنجُل
داغون،ویران، خسته، خستـه، خستــه
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
درد خود با خار گفتم خار با من گریه کرد
خسته با دیوار گفتم زار با من گریه کرد
این چهل منزل حماسه این چهل منزل فراق
لحظه لحظه عابد بیمار با من گریه کرد
تو سر نی بودی و من پای نی در سلسله
نی به درد غربتم بسیار با من گریه کرد
بر سرم سنگ از در و دیوار می آمد حسین
با تو من ، خار سر دیوار با من گریه کرد
هر کجا دستم سپر شد پیش جسم کودکان
چشم سقا در بر انظار با من گریه کرد
هر که گفت این کیست روی نیزه گفتم با سرشک
مصطفی را دلبر و دلدار با من گریه کرد
دید چون چشم علمدار عزیزم روی نی
خواهرت را بر سر بازار با من گریه کرد
آنزمان که خیزران میخورد بر لعل لبت
خون تازه بر لبت انگار با من گریه کرد
دخترت جا ماند در خاک خرابه جان تو
بس که بعد از مجلس اغیار با من گریه کرد
چون شکست از ضربه پا دست و پهلویش ، حسین
بعد از آن با روضه مسمار با من گریه کرد
سر برآر از خاک و جانی بر من بی جان بده
جان سپردم ، چون سرت هر بار با من گریه کرد
مینویسم بر مزارت این مزار آن کسی است
که از سرِ نی با سری خونبار با من گریه کرد
#داریوش_جعفری
اگر چه چند خشکیده نهال از گلشن آوردم
ولی از شام غم سوغات صبح روشن آوردم
حسین جان نیمه جانی دارم و آن هم به صد زحمت
به سوی تربت پاکت به صد جان کندن آوردم
خمیدم در غمت اما ، علی گونه حسین جانم
به غارت رفته ها را در مقام یک زن آوردم
چهل منزل حماسه در چهل منزل غم و غربت
چهل منزل سرافرازی برای تو من آوردم
اگر چه تشنه ای برخیز و بنگر ای برادر جان
ز چشمم چشمه ای سوی تو دامن دامن آوردم
اگر انگشتر و انگشت تو اینجا به غارت رفت
گرفتم خاتم و گهواره را با شیون آوردم
نرفت از خاطرم عریان به روی خاک افتادی
سری بردار که از بهر تنت پیراهن آوردم
#داریوش_جعفری#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•کَرَم کردی مرا...
#روضه و توسل ویژهٔ اربعینحسینی اجرا شده به نفس حاج مجتبی رمضانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کرم کردی مرا ای دوست با خود آشنا کردی
جدا از بیگانه و با خویش آشنا کردی
به سائل رشک بردم تا که در کویت قدم می زد
به شاهان ناز کردم تا مرا بر خود گدا کردی
*حسين جانم! من اون گدايي هستم كه دَرِ هر خونه اي رو نميزنم، من اون گدايي هستم كه دستم رو هر جايي دراز نميكنم...*
کم از آنم که با یاد تو خود را آشنا سازم
نمی دانم چرا با خود تو من را آشنا کردی
*اين همه آدم حسابي، اين همه آدمِ خوب، چرا من رو تحويل گرفتي؟...*
ندانستم چه گویم تا قبولِ درگهت افتد
سخن ناگفته، بر رويم دَرِ رحمت تو وا كردي
*هنوز باهات حرف نزده بودم، هنوز اسمت رو صدا نزده بودم جوابِ من رو دادي...*
من آن بودم که در دارالشفایت درد آوردم
تو آن بودی که دردِ بي دوايم را دوا کردی
*حسين جان!...*
حالا که از تعلقِ خود کنده آمده
حالا که از گناه سرافکنده آمده
در واکنید نوكرِ شرمنده آمده
آلوده ای فراری و یک دنده آمده
مثل همه مرا بپذیری چه میشود
امشب اگر که دست بگیری چه میشود
درسینه ام هزار و یکی راز مانده است
دام گناه پیشِ رویم باز مانده است
بااین که کم به ساعت پرواز مانده است
آقا گدات روی پله ی آغاز مانده است
*يه ذره هم مثل شهدا بشيم بد نيست، مي گفت: شهيد بني عامريان، شانزده سال سن داشت، تركش خورده بود، خون زيادي ازش رفته بود، مدام بي هوش ميشد و به هوش مي اومد، اما به جاي اينكه هر وقت به هوش ميآد كمك بخواد، هي مي گفت: اذان گفتن يا نه؟ من هنوز نماز نخوندم...*
اینجا همیشه اهل کَرَم جود می کنند
اینجا همه بدون ضرر سود می کنند
گفتی به دل جلا بده، گفتم به روی چشم
گفتی که دل به ما بده، گفتم به روی چشم
گفتی به من بُکا بده، گفتم به روی چشم
گفتی به من بها بده، گفتم به روی چشم
پس نوبت تو آمده من را صدا بزن
پایینِ نامه ام سفر کربلا بده
ازمون گرفتن اون سحرارو
شلوغي هاي نجف كربلارو
روز و شب فكرم اينه كه خدايا!
كي گرفته تو حرم جايِ مارو
خنده ميشنه رو لبهام زوري
من دارم از دست ميرم اينجوري
منو به بابُ القبله برگردون
دارم آتيش مي گيرم از دوري
با دوري از حرم دل خونمون نكن
صاحب خونه از خونت بيرونمون نكن
يا دافِعَ البلاء، سلطانِ كربلا...
*مي دونيد اولين زائر امام حسين جابر بوده كه نابينا هم بوده، عطيّه ميگه: من و جابر با يكي از غلام ها حركت كرديم اومديم كربلا، جابر با آبِ فرات غسل كرد، دست جابر رو گرفتم اومديم كنارِ قبر، جابر صدا زد: عطيّه! دستِ من رو بذار روي قبر، دستش رو گذاشتم روي قبر، سه بار صدا زد: يا حسين!... از هوش رفت، به هوش اومد، يه گِله كرد از امام حسين، گفت: حسين! ديگه جوابِ دوستت رو نمي دي؟ من صدات كردم، بعد خودش جواب خودش رو داد، گفت: جابر! چه توقعي داري، چطور جوابت رو بده، سر كجاست؟ بدن كجاست؟...
عطيّه ميگه: ديدم از دور سياهي داره مياد، گفتم: جابر! از دور سياهي مي بينم، دشمن نباشه؟ جابر به غلامش گفت: برو جلو ببين كيه... برو اگه خطري باشه سريع به ما بگو، اما اگه امام زين العابدين باشه، من به اين شكرانه تو رو آزادت ميكنم، رفت و برگشت، گفت: جابر! علي بن الحسين داره مياد، كاروان اُسرا برگشته...
ديدن اين اين زن و بچه ها نرسيده به قبر خودشون رو روي زمين ميندازن، جابر پاي برهنه رفت به استقبال امام زين العابدين، بعد امام سجاد بعد از ديدن جابر شروع كرد از كربلا براش گفتن، صدا زد: "يا جابر! وَ اللَّه قُتِلت رِجالُنا " جابر! مرداي مارو كشتن" وَ ذُبِحَت أطفالُنا " اطفالِ مارو ذبح كردن" وَ سُبيَّت نِسائُنا" جابر زنهاي مارو به اسارت بردن...
امون از بي كسي، خدا نكنه يه مرد بالا سَرِ يه زن نباشه، خدا نكنه يه بچه بي بابا بشه، اي دادِ بيداد، بميرم برا اون سه ساله اي كه همش بغل عموش بود، آخه بزرگ زاده بود، كمتر از گُل بهش نگفته بودن، اما يه روزي رسيد گوشه ي خرابه، گفت: عمه! اين بچه هاي شامي دارن ميرن خونه هاشون، اين مردها كي هستن همراهشون؟ عمه ي سادات فرمود: رقيه جان! اين مردا باباهاشونن، دارن ميرن خونه... گفت: عمه جان! مگه ما خونه نداريم؟ عمه! مگه من بابا ندارم؟ اي حسين!...*#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
14000703eheyat-ramezani-roze.mp3
8.39M
|⇦•کَرَم کردی مرا...
#روضه و توسل ویژهٔ اربعینحسینی اجرا شده به نفس حاج مجتبی رمضانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
#شهید_مرتضی_آوینی
راه کاروان عشق از میان تاریخ می گذرد و هر کس در هر زمره که می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند ، اگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
3.ذکر پایان.mp3
4.74M
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#ذکر_پایان_سینه_زنی
از اَزل در طَلَبَت
چشم ترم گفت #حسين
هركجا بال زدم ،
بال و پرم گفت #حسين
مادرم داد به من
شیرِ محبت اما
من حسيني شدم از
بس پدرم گفت #حسين
تا گُل ِ نام تو واشد به لبم
باز پدر
گفت شُكرِ تو خدايا
پسرم گفت #حسين
هرچه دارم همه از
لطف پدر بود كه او
عوض ِ قِصه به بالين ِ سرم
گفت #حسين
شعر غزل از :
#رضا_حمامي_آراني
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا
تشنه ی عشق حسینم
ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا ...
#دو_دمه
بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یا حسین
به فدای لب عطشان حسین
( وای حسین ... ) تکرار
صَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكِينَ
عَلَى الْحُسَيْن ...
ای علَمدار سپاه منو
ای میرِ حرم
دیده بگشا و نظر
که چه آمد به سرم
دیده بر هم مَنِه ای
سروِ به خون غلطیده
تا نگویند حسین
داغ برادر دیده ...
در کنار علقمه
سروی ز پا افتاده است
یا گُلی از گلشنِ
آل عبا افتاده است
یا حجة بن الحسن
عجل علی ظهورک
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اربعین_حسینی
ای کربلایی دلبرم، جا ماندم آقا
یابن الحسن تنها و رسوا ماندم آقا
دیدی چه شد؟! آخر گناهانم سبب شد...
محروم از الطاف زهرا ماندم آقا
خوبان درگاهت سر و سامان گرفتند
دور از حرم... من، بی سر و پا ماندم آقا
سستی ایمانم مرا از چشمت انداخت
بس که اسیر اهل دنیا ماندم آقا
چله گرفتم، چله ام کامل نشد، حیف
بی کربلا، بی طور سینا ماندم آقا
یاد من جامانده هم در کربلا باش
دلتنگ یک لحظه تماشا ماندم آقا
گفتم چه سازم تا که تحویلم بگیری
گریان برای مشک سقا ماندم آقا
بیچاره ی سقای عطشانی که آخر
حتی نخورد آب گوارا، ماندم آقا
می گفت با گریه حلالم کن برادر
شرمنده ی اطفال و زن ها ماندم آقا
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
#اربعین_حسینی
من از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین..
خادم ناقابل این آستان بودم حسین
خرج روضه کردم و زهرا برایم خرج کرد
سود کردم پیش تو گرچه زیان بودم حسین
از جوانی خوبتر پیرِغلامی شماست
شوق پیری داشتم وقتی جوان بودم حسین
راه افتادم برایت پیشوازم آمدی
هرقدم مدیون لطفی بی کران بودم حسین
بین خوبانت من بی آبرو را هم بخر
چون سگی در انتهای کاروان بودم حسین
من که بودم دیرتر راهی مقتل میشدی
کاش یارت میشدم کاش آن زمان بودم حسین
عفو کن هروقت راحت آب خوردم در مسیر
عفو کن هروقت زیر سایبان بودم حسین
تاول پایم فدای پای دخترهای تو
بخدا موکب به موکب یادشان بودم حسین
خواهری بعد چهل روز آمد و فریاد زد..
بی تو بین مجلس نامحرمان بودم حسین
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
_____
#اربعین_حسینی
خوش باد حالِ هر کسی اهل عراق است
این همجواری با تو حُسنِ اتفاق است
گفتی می آیم اربعین ، عیبی ندارد
سهم من از کرببلا دائم فِراق است
.
سهم من از این اربعین یک قاب عکس است
از کربلا که روی دیوارِ اتاق است
.
راه نفس را بسته گریه آنچنان که
از بُغض حال نوکرت در اختناق است
تنها به شوق تو دل از دنیا بریدم
این ترکِ دنیا بهترین نوع طلاق است
این روزها دائم به خود می گویم این را
الان کدام عاشق بجای من عراق است
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
==#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها=======================
💽 غزل زیبا و بسیار دلنشین با آقا امام زمان ارواحنافداه .☝️
فوق_العاده_زیبا
«باز هم ای صبح جمعه آمدی مولا نیامد
شب شد و خورشید کنعان ولایت را ندیدم
کور شد از گریه چشمم، یوسف زهرا نیامد
دشمنان با خنده می پرسند پس آقایتان کو؟
دوستان با گریه می گویند آمد یا نیامد؟
ما بدون او غریب و او میان ماست تنها
آن امام قرن ها مثل علی تنها نیامد
عمر ما با نالة یابن الحسن طی شد دریغا
منجی ما صاحب ما رهنمای ما نیامد
شیر حق خانه نشین، فرزند او در کوه و صحرا
قامت زهرا دو تا شد حجت یکتا نیامد
شاید او هم مثل جدّش سر میان چاه برده
پس چرا از چاه هم آوای آن مولا نیامد؟
دیده ام از اشک لبریز و دلم دریایی از خون
رفتم از دست و ز مولایم صدای پا نیامد
فتنة فرعون عالم گیر شد ای اهل عالم
کو عصا چون شد ید بیضا چرا موسا نیامد؟
سال ها و ماه ها و هفته ها بگذشت میثم
جمعه ها رفتند و آن مهر جهان آرا نیامد .»
شاعر ✍لاادری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
4_5978622363254653192.mp3
4.22M
🎤 حاج مهدی_سماواتی
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج اَلــــــسٰاعة
1_1413030717.mp3
19.46M
صوت قرائت زیارت #آل_یاسین
با سرعت مناسب برای قرائت غروب جمعه ها
برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نوحه شور بسیار زیبا
🥀🥀🥀🥀
یه یا ابالفضل بگو ببین چه ها میکنه
کار صد دعا میکنه دردها رو دوا میکنه خاک و هم طلا میکنه
گره هاتو بده دست ابالفضل ، گره وا میکنه
تا باشه ابالفضل آخه کی فکر بلا میکنه
کی فکر قدر میکنه کی فکر قضا میکنه
کی فکر مریضی و دارو و شفا میکنه.*
دل با یه ابالفضل هوس صحن و سرا میکنه
ابالفضل چه ها میکنه صد معجزه ها میکنه
زهرا نگاه میکنه کی عباس و صدا میکنه.*
حاجتش رو به حرمت عباس روا میکنه
هرکی به ابالفضل رو زده رو به خدا میکنه
با هر کسی تا میکنه هر شاهی رو گدا میکنه.*
خوب و بد و در هم میخره مگه سوا میکنه.*
صبح غلام عباسی شب غلام و شاه میکنه
عباس چه ها میکنه عباس چه ها میکنه
عباس چه ها میکنه خلق و مبتلا میکنه پیرهنتو جدا میکنه
تورو حاضر و اماده برای بزم عزا میکنه
کی غیر ابالفضل تا تهش یار وفا میکنه
ظاهرا ابالفضله ولی کار خدا میکنه
درمان دلهای درمانده اباالفضله درمان دلهای درمانده اباالفضله
سربازی از ما و فرمانده ابوالفضل ای جان به اباالفضل
#یاکاشف_الکرب_عن_وجه_الحسین
🌴#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها🌴🌴🌴🌴🌴